معرفی و بررسی کتاب «انقلاب فلسفی کانت» امانوئل کانت به مثابه یک پیشگام انقلابی
بیشک با خواندن این کتاب، خواننده به متخصص فلسفه کانت بدل نخواهد شد؛ اما خواندن چنین اثر موجز و در عین حال جامع درباره تفکر کانت در کنار مطالعه کتاب «نقد عقل محض» راهگشا خواهد بود.
کتاب «انقلاب فلسفی کانت» نوشته یرمیاهو یوول که انتشارات پیله آن را با ترجمه آکو امینی منتشر کرده است، مقدمهای است که بر ترجمه عبری «نقد عقل محض» کانت نوشته شده و چنان که نویسنده بیان میکند به توصیه دوستانش به عنوان کتابی جداگانه توسط خودش به انگلیسی برگردانده و منتشر شده و اکنون ترجمه فارسیاش در دسترس ماست.
شاید تأثیرگذارترین کتاب مدرنیته فلسفی، یعنی «نقد عقل محض» کانت یکی از سختترین آنها نیز است؛ چه در مفهوم و چه در سبک غالباً خواننده را در شگفت میاندازد که استدلالها به کجا ختم میشوند یا مفاهیم دشوار و جملات پیچدرپیچ را چگونه باید فهمید. کانت در فلسفه نهتنها یک انقلابی بود، بلکه همچنین زبانی ساخت تا به وسیله آن ایدههای بدیع خود را بیان کند و در هر دو پیشگام بود.
جای شگفتی نیست که «نقد عقل محض» در ابتدا چنان بد فهمیده شد و در معرض تفسیر وارونه قرار گرفت که کانت را به بازبینی آن در چاپ دوم واداشت.
اما کانت از چه منظر انقلابی در فلسفه پدید آورد؟ به اعتقاد یوول: «کانت مدعی است که تمام پیشرفتهای بشری، به ویژه در علوم، ریشه در یک انقلاب در طرز تفکر دارد که به موجب آن، حوزه معینی از شناخت به سطحی از دانش ضروری برکشیده میشود.
در گذشته این انقلابها تنها در ریاضیات و فیزیک صورت میگرفت، اما اکنون پس از دوره قرون وسطی، شرایط برای وقوع انقلابی که برای پیشرفت فلسفه نیز نوید گشایش شاهراهی را میدهد، فراهم شده است. هسته انقلاب فلسفی در فهم کاملاً جدیدی از مفهوم ابژه یا موجود عینی و رابطه آن با شناخت بشری واقع شده است.
کانت انقلاب مورد نیاز در فلسفه را با انقلابی که کوپرنیک در نجوم ایجاد کرد، مقایسه میکند. تا زمان کوپرنیک، چنین پنداشته میشد که زمین ثابت در مرکز است و خورشید حول آن میچرخد اما کوپرنیک به ما نشان داد که برعکس، خورشید در مرکز قرار گرفته و زمین حول آن میچرخد. به همین نحو، فیلسوفان پیشین بر این باور بودند که شناخت بشری حول ابژه میچرخد، به این معنا که باید متناسب با ساختار و ویژگیهای ابژه باشد، ابژهای که از ابتدا مستقلاً قائم بالذات است و وابسته به فرآیند حصول شناخت نیست.» (16)
بر این پایه است که نویسنده بیان میکند: «انقلاب کانتی، استقلال متافیزیکی ابژه را منسوخ کرد و آن را وابسته به ساختار شناخت بشری اعلام کرد. ساختار ابژه، یعنی ابژه تجربی که تنها ابژه قابل شناخت برای ماست، به طور پیشینی (مستقل از تجربه حسی) مشتق از فاهمه انسانی (قوه ادراک) که انبوهی از اجزاء حسپذیر را دورن یک وحدت قرار میدهد است، وجوه این وحدت، برگرفته از وحدت نخستینِ «من میاندیشم» است.» (16)
کتاب «انقلاب فلسفی کانت» بر آن است که خواننده را یاری دهد تا مسیر فهم خود را از میان تاروپود اثر کلاسیک کانت بیابد. چنان که نویسنده در مقدمه کتاب بیان میکند، قصد کتاب آن نیست که دفاعیه یا ارزیابیای از نظریات کانت ارائه دهد، بلکه قصد آن است که بیانی توصیفی ارائه دهد. با وانهادن مطالبی که از اهمیت ثانویهای برخوردار هستند، عصاره موضوعات و استدلالهای عمده آن گرفته شده و به ترتیبی ارائه شده که در کتاب آمده است. نتیجه، تفسیری از «نقد» است که با شرح و بیانی نظاممند صورت گرفته است.
کانت پروژه نقدی خود را در اواخر دوره روشنگری کامل کرد. او پیش از آن در مقاله «روشنگری چیست؟» بیان کرده بود که روشنگری «همانا بهدرآمدن انسان است از دوره کودکیای که گناهش به گردن خود او است» و کودکی به معنای «ناتوانی از بهکارگرفتن فهم خود بدون راهنمایی دیگران ….» است. کانت شعار روشنگری را اینگونه اعلام کرد: «جسارت آن را داشته باش که فهم خود را بهکارگیری». او در مقدمه ویرایش نخست «نقد عقل محض» اشاره میکند، زمانهای که او در آن زندگی میکند، زمانه نقد است و همه چیز باید به آن گردن نهد.
بدین ترتیب کانت در مسیر روشنگری دست به کاری سترگ زد و آن «نقد قوه عقل به طور کلی در خصوص همه شناختهایی که …. این قوه، مستقل از هر نوع تجربه، میتواند در کسب آنها بکوشد» بود. او در همین مقدمه، فرجام کار را تصمیمگیری درباره امکان یا امتناع مابعدالطبیعه اعلام میکند.
بنابراین کانت میخواهد کارکرد قوه عقل را زمانی که در انواع شناختها به کار گرفته میشود و مدعی یکهتازی در میدان شناخت میشود، واکاوی کند و در این خصوص تصمیمگیری شود که آیا امکان بهکارگرفتن عقل در هر زمینهای به منزله یک علم وجود دارد یا نه.
کانت کار خود در «نقد عقل محض» را با کار کپرنیک در نجوم مقایسه میکرد و معتقد بود که انقلابی در فلسفه ایجاد کرده است. طبق نظر او، شناخت پیرامون ابژه نمیچرخد، بلکه ابژه پیرامون شناخت میچرخد؛ بدین ترتیب یکی از هدفهای کانت در «نقد عقل محض» همانا نشاندادن این چرخش از شناخت به ابژه است.
همانگونه که اشاره شد، این کتاب مقدمهای است که بر ترجمه عبری «نقد عقل محض» کانت نوشته شده است که به توصیه دوستانش به عنوان کتابی جداگانه توسط خودش به انگلیسی برگردانده و منتشر شده است.
بنابراین قصد نویسنده آن است که با وجود رعایت ایجاز و کوتاهی سخن، تمامی مفاهیم و مطالبی را که کانت در «نقد عقل محض» پی میگیرد روشن کند و همانطور که خود میگوید «بیانی توصیفی» از تفکر کانت ارائه دهد.
مطالب این کتاب بر اساس ترتیب مطالب مورد بحث در کتاب «نقد عقل محض» آمده است. بی شک با خواندن این کتاب، خواننده به متخصص فلسفه کانت بدل نخواهد شد؛ اما خواندن چنین اثر موجز و در عین حال جامع درباره تفکر کانت در کنار مطالعه کتاب «نقد عقل محض» راهگشا خواهد بود.
انتشارات پیله کتاب «انقلاب فلسفی کانت» نوشته یرمیاهو یوول را با ترجمه آکو امینی در سال 1399 با تیراژ 330 نسخه در 176 صفحه و با قیمت 43200 تومان منتشر کرده است.