درباره ملامحمد کاظم خراسانی

ملأ محمدکاظم خراسانی یکی از فقها و علمای بزرگ تـاریخ معاصر بود که رهبری جریان مذهبی در انقلاب مشروطه را بر عهده داشت. او برای حفظ کیان و استقلال کشور از هیچ کوششی دریغ نکرد و به سبب نقش‌آفرینی در جهت استقرار مشروطه، جایگاه سیاسی و معنوی والایی یافت.

زندگی نام آوران و ژرف اندیشان را بر کاغذ آوردن، کاری بس دشوار است. گوشه‌های روشن زندگی این رادمردان که برگ‌هایی زرین در تاریخ اسلام به جای گذاشتند، برای همیشه در گیتی جاودان می‌ماند.

همچنین جایگاه و نقش مراجع دینی در جامعه اسلامی و روابط آنها با طبقه حاکم و مردم از مباحث مهم تاریخ ایران دوره اسلامی به ویژه در ۲ سده اخیر است.

بیداری و هوشیاری مراجع در برخورد با جریان‌های سیاسی زمانه و واکنش به کارکرد حکومت در سیاست‌گذاری‌های داخلی و خارجی و تأثیر و اهمیت بسزای روحانیت در جامعه و سیاست، مهم‌ترین انگیزه در بررسی حیات مراجع دینی در دوره قاجار و مشروطیت به شمار می‌آید.

از جمله روحانیان مؤثر در روند سیاسی دوره قاجار آخوند خراسانی است که با دخالت مستقیم در نهضت مشروطیت ایران و حکم به وجوب آن، هم به رهایی مردم از فلاکت زندگی در زیر بار حکومت استبدادی، مدد رساند و هم حکومت مشروطه را از عناصر غربزده و ضد مذهبی تصفیه کرد.

او با دخالت مستقیم در متن نهضت مشروطیت، سایه روحانیت تشیع را در سراسر پهنه انقلاب مشروطه گسترد و اندیشه‌های روحانی و مذهبی خود را بر آن تحمیل کرد و مانع آزادی عمل انقلابیون غربزده ضدمذهب شد.

ملأ محمد کاظم خراسانی، صاحب کفایه الگویی از جمله رادمردانی است که بهار زندگی را بسی سخت گذراند و در آزمون الهی سربلند و سرفراز به در آمد و تا آنجا پیش رفت که یک خط نوشته‌اش پادشاهان دوره قاجار را برای همیشه از ایران فراری داد و آهنگ جهادش لرزه بر اندام روس و انگلیس انداخت.

زندگینامه آخوند خراسانی، صاحب کفایه

محمدکاظم خراسانی در مشهد چشم به جهان گشود و در پرتو تربیت پدر و مادر، سال‌هایی چند از زندگی را سپری کرد. او برای فراگیری علوم دینی به مدرسه علمیه رفت و سالیان متوالی با همتی والا، مقدمات و مقداری از سطح را با هوش کم نظیری که داشت، پشت سر گذاشت.

این بار به خدمت خانواده خود رسید و گفت: دیگر اینجا برای من تازگی ندارد، من آنچه در اینجا بود، فراگرفتم. اکنون می‌خواهم، راهی نجف شوم و از مرکز علم و دانش استفاده کنم.

در نجف بی درنگ مشغول تحقیق و بررسی و تحصیل شد. نخستین استادش شیخ مرتضی انصاری از استادان مجتهد و اقیانوس علم و دانش آن دوران به شمار می‌رفت.

آخوند خراسانی در این زمان تصمیم گرفت تا کفایه الاصول را بنویسد. این کتاب از مهمترین کتاب‌های اصولی است که با بیانی شیوا، خالی از زوائد و پر از نظریات جدید و جالب در علوم اصول نگاشته شده و جزو کتاب‌هایی است که همواه در حوزه‌های علمیه در درجه بالای سطح تدریس می‌شود و تا کنون چندین بار به چاپ رسیده است.

بیش از ۱۲ دانشمند بر آن تقریر نوشته و بیش از ۱۰۰ روحانی زبردست آن را شرح کرده یا بر آن حاشیه نوشته‌اند. حاشیه بر رسائل، حاشیه بر مکاسب، حاشیه بر منظومه حاجی ملاهادی سبزواری، حاشیه بر اسفار ملاصدرا، رساله‌ای در وقف، رساله‌ای در رضاع، روح الحیاه فی تلخیص نجاه و چندین کتاب دیگر که همگی نوشته آخوند خراسانی هستند در باب فقه و اصول و فلسفه به نگارش درآمده است.

آخوند خراسانی، حماسه ساز تاریخ معاصر ایران

ملأ آخوند خراسانی از سلسله حـماسه سـازان تاریخ ایران است. وی مرجع تقلیـد، مـدرس کـم نظیر حوزه علمیه نجف و رهبر انقلاب مـشروطه بـود. تـمام تاریخ نویسان مشروطه، حتـی آنـان کـه دشمن روحانیت و استیلای فرهنگ غـرب در ایران بـودند، رهـبری او را در نهضت مشروطه پذیرفته‌اند.

از مهمترین و برجسته‌ترین فرازهای حیات خراسانی نقش بـسیار مـهم و مــؤثر و قـاطع او در تأسیس و تحکیم مبانی مشروطیت ایران است.

او بزرگترین مرجع تقلیـد و بـا نفوذترین پیشـوای روحـانی عالم تشیع در آن عصر شناخته می‌شد. با در نظرگرفتن شخصیت رفیـع حکم او بـه وجــوب مـشـروطیت، اثـری قطعـی و انکارناپـذیر در تقویـت موقعیـت مشروطه خواهان و تأیید و تثبیت مشروطیت ایران داشت.

از مهمترین و بارزترین کتاب‌هایی کـه در این خـصوص دارای سندیت بالایی است می‌توان به کتاب انقلاب مشروطیت ایران اشاره کرد.

محمدکاظم خراسانی به حتم از بزرگ‌ترین مـجتهدان جریان سـاز شـیعی اسـت که در صد سال گـذشته، همواره توجه دانشمندان حوزوی و مصلحان سنتی و حتی متجدد را برانگیخته است.

آرای اصولی و فقهی، اندیشه‌های سـیاسی و نـظریه پردازی در حـوزه حـکومت و کشورداری و رهبری عـلمی و عـملی مشروطه از جمله مواردی بود که او را مورد توجه همگان قرار می‌داد. یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های سیاست ورزی آخوندخراسانی، تلاش برای حفظ استقلال سیاسی و اقتصادی ایران بود.

او حفظ استقلال سـیاسی و اقـتصادی کشور اسلامی ایران را مصداق حفظ کیان اسلام و از اهم واجبات می‌دانست. در نتیجه با اشغال خاک ایران توسط روسیه و انگلیس، آخوند خراسانی تمام تلاش خود را برای بیرون راندن آنها به کار گـرفت.

ضرورت مشروطیت از دیدگاه آخوند خراسانی

نسخه مشروطه در ایران در نظر آخوند خراسانی بـه جـهت علاج درد فساد کارگزاران دولتی، پیچیده می‌شود و او قصد خود را از مشروطه خواهی همین رفع ظلم و استبداد مـسلط بـر مـردم و امر به معروف ونهی از منکر و اجراء قانون اسلام بر جامعه اعلام می‌کند.

آخوند خراسانی مشروطه را با توجه بـه مـذهب هر کشوری تفسیر می‌کند، آنجا که می‌نویسد: «همچنانکه مشروطیت و آزادی سایر دول و ملل عالم بر مذاهب رسمیه آن ممالک مبتنی و لهذا از خلل مصون است همینطور آزادی ایران هم براساس مـذهب رسـمی مـملکت که ابدالدهر خلل ناپذیر است، استوار شود.»

به عقیده آخـوند خراسانی تا مادامی که آزادی جامعه در چارچوب معین تعریف شود، مشکل پیشامد نمی‌کند و می‌تواند مشروطه و آزادی تعریف شـده بـاشند و بـر اساس حدود خاص و مذهب رسمی کشور عمل شود. او، در مـقابل افرادی که اقدام به توجیه و تبیین نظری عملکرد حکام خودکامه می‌کنند، می‌ایستد.

وی مجلس شورای ملی را ارتباط اتحاد و اتصال میان دولت و ملت می‌داند و می‌گوید: «مجلس شورای ملی همان رابـطه اتـحاد و اتصالی است که همیشه فیمابین دولت و ملت آرزومند آن بودیم و مفتاح تربیت و ترقیاتی است که سایر ملل نائل و ما خود را محروم داشته بودیم.»

فعالیت‌های سیاسی آخوند خراسانی

با مطالعه اوضاع و احوال زمان صاحب کفایه از استبدادهای شاهان قاجار گرفته تا نهضت مشروطیت و همچنین هجوم روس و انگلیس به ایران در می‌یابیم که آن بزرگوار هیچگاه از مبارزه و جهاد باز نایستاد و در حوادثی که منافع ملی و دینی در معرض توطئه و خطر قرار می‌گرفت، اعلام خطر می‌کرد و مردم را با هشدارهای خود هشیار می‌ساخت.

البته بحث پیرامون مسائل سیاسی آن برهه و واکنش‌های آخوند خراسانی بسیار است و نیاز به نگاشتن کتابی مستقل دارد.

او نظام مشروطیت را برای رفاه حال ملت، آبادانی کشور، گسترش عدالت می‌خواست و اداره امور کـشور را از طـریق شورا برای همه عقلا و افراد شایسته بدون امتیاز طبقه‌ای بر طبقه دیگر و به طور کلی مساوات همه آحاد ملت می‌دانست.

واقعیت تاریخی نـشان می‌دهد که آخوند خراسانی در حـمایت و رهـبری مشروطه پس از آغـاز اسـتبداد صـغیر دارای نقش بنیادی بود و رهبری اصـلی و بـلامنازع مشروطه دوم را بر ضد محمد علی شاه به عهده داشت کـه اگـر حمایت‌های مراجع نجف نبود، امـکان تسلط بر اسـتبداد شـاه میسر نمی‌شد.

با مراجعه به آثار به یادگار مانده از وی می‌توان به این جمع بندی رسید که در ترسیم مکتب فکری و آرای سیاسی ایشان، پنج محور کلی وجود دارد که عبارتند از: اول، سیاست ورزی معصومان، دوم: سیاست ورزی فقها، سوم: نقش مردم در قدرت سیاسی یا نظریه مشروطیت، چهارم، نقش دین در سیاست، پنجم، کشور و استقلال.

او در مبانی فکری و اندیشه‌ای خود با فقها و اندیشمندان هم عصر خود اختلافاتی داشت که با ترسیم صحیح این مکتب می‌توان آنها را بیان کرد.

درگذشت

بسیاری از مـورخان بر این عقیده‌اند که آخوند خراسانی به مرگ طبیعی از دنیا نرفته است، بلکه به طریقی او را مسموم کرده‌اند تـا مـانع حرکتش به ایران شوند.

او را در حـرم حـضرت عـلی (ع) به خاک سپردند. فرازی از وصایای آخوند به فرزندانش: «از مرگ خویش نگران نیستم، چون به نزد کسی می‌روم که برای من از شما بهتر است. شـما نیز از مرگ من نگران نباشید، چون شما را به کسی می‌سپارم که برای شما از من بهتر است.»

منبع خبرگزاری ایرنا
مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.