زندگینامه و سلوک علمیِ آیتالله محمد واعظزادهخراسانی
عباسعلی سلطانی
الف. سالشمار و زندگینامۀ تفصیلی آیتالله محمد واعظزادهخراسانی
به قلم دکتر عباسعلی سلطانی[1]
1304: تولّد در مشهدمقدس.
1318: ورود به حوزه علمیه نجفاشرف و اقامت سهساله (۱۳۱۸-۱۳۲۱ش) بـرای فـراگیری عـلوم دینی (دروس مقدماتی: صرف، نحو، منطق و مقداری از کتاب مطول و شرح لمعه).
1321: فراگیری دروس سطوح عالیه و دروس فلسفه و خارج فقه و اصول و معارف در حوزۀ علمیۀ مشهد.
1328: ورود به حوزه عـلمیه قم برای فراگیری دروس خارج فقه و اصول و فلسفه و کلام اسلامی.
1339: آغاز همکاری پارهوقت بـا دانشکده علوم معقول و مـنقول مـشهد (الهیات و معارف اسلامی).
1342: معلّم پیمانی دانشکده علوم معقول و منقول.
1342: احراز رتبۀ «دانشیار» در دانشگاه فردوسی مشهد.
1346: عضویت در هیئتمدیره چاپخانه دانشگاه مشهد.
1347: ارتقا به مقام اسـتادی رشته علوم قرآن و حدیث.
1349: مدیریت گروه آموزشی علوم قرآن و حدیث.
1349-1350: کنگرۀ هزارۀ شیخ طوسی.
1350: عضویت در انجمن تألیف و ترجمه دانشگاه مشهد.
1351: مأموریت مطالعاتی و تحقیقاتی به کشورهایی مانند: ترکیه، لبنان، سـوریه، اردن، مـصر، یمن، حجاز، مراکش و الجزایر.
1352: ارتباط با استادان دانشگاه الأزهر و تبادلنظر دربارۀ مناسبات و مقارنات فقه شیعه و اهلسنت.
1352: مدیریت گروه آموزشی علوم قـرآن و حـدیث.
1352: عضویت پیوسته گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی.
1353: عضویت هیئتمدیره مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه فردوسی.
1354: عضویت در هیئتممیزه دانشگاه فـردوسی.
1355: عضویت در کمیته انتصابات و ترفیعات دانشکده الهیات و معارف اسلامی.
1356: مدیریت گروه آموزشی علوم قرآن و حدیث.
1356: عضویت پیوسته در گروه آموزشی زبان و ادبیات عـرب.
1358: عضویت در کمیته انتصابات و ترفیعات دانشکده الهیات و معارف اسلامی.
1363: عـضو هیئتممیزه دانشگاه فردوسی.
1367: عـضو کـمیته برنامهریزی الهیات و معارف اسلامی.
1369: عضویت در کمیسیون فـرهنگی کنفرانس جهانی اهلبیت:.
1369: احراز دبیرکلی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی توسط مقام معظم رهبری.
1369: عـضویت در شـورای پژوهـشی دانشکده الهیات و معارف اسلامی.
1371: تأسیس دانشگاه مذاهب اسلامی در تهران.
1374: عضو هیئتتحریریه نـشریه عـلمیپژوهشیِ دانشکده الهیات و معارف اسلامی.
1375: بازنشستگی (دانشگاه فردوسی).
1381: کسب عنوان استاد نمونه در سطح کشور.
1382: کـسب عـنوان چهرۀ ماندگار کشور.
1394: عضویت در هیئتتحریریه نـشریه عـلمیپژوهشیِ جُستارهای فقهی و اصولی (ادارهکل آموزش دفتر تبلیغات اسلامی خراسانرضوی).
رحلت: بامداد یکشنبه 28/9/1395.
زندگینامه آیتالله محمد واعظزادهخراسانی
اسـتاد محمد واعظزاده به سال 1304 خورشیدی در شهر مقدس مشهد و در خانوادهای که تا چندین پشـت عـالمان و واعـظان دین بودهاند دیده به جهان گشود.
دوره ابتدایی را در مکتبهای قدیمی، مدرسه معرفت و در محضر پدر بزرگوارش واعظ شهیر آقا حاج شیخ مهدی واعظخراسانی (1248-1329ش)[2] گذراند. در سال 1318 خورشیدی به همراه پدر راهی نجف اشـرف شد تا مبادی عـلوم دیـنی، ادبیات عرب و منطق را در آن شهر علم و تقوی بیاموزد. وی پس از کسب فیض از مولیالموحّدین علی7 و حوزه علمیه پررونق آن روزگار نجفاشرف در سال 1321 به مشهدمقدس مراجعت کرد.
پس از شهریور 1321ش در حوزه علمیه مشهدمقدس ـکه پس از فـاجعه مسجد گوهرشاد و تبعید علما و مدرسان اینک از پی فرار رضاخان دوباره تجدیدحیات یافته بودـ استاد، دوره شرح لمعه و قوانین الأصول را در محضر مرحوم حاج میرزااحمد مدرسیزدی (متوفی 1350ش) فراگرفت. رسائل شیخ را نزد مـرحوم حـاج شیخ محمدکاظم دامغانی (1277-1359ش)، المکاسب المحرّمه را نزد مرحوم حاج شیخ غلامحسین بادکوبهای(محامی) (متوفی 1333ش)، کفایه و مکاسب و نزدیک به یک دوره خارج اصول و تمام مباحث اجتهاد و تقلید کتاب عروهُ الوثقی و کتاب طهارت را در درس خـارج مـرحوم حاج شیخ هاشم قزوینی (1270-1339ش) آموخت. یک دوره خارج اصول را نزد مرحوم حاج شیخ مجتبی قزوینی (1279-1345ش) و بخشی از خارج جلد اول کفایه را در حوزه درسی آقای حاج میرزااحمد کفایی (آقازاده آخوندخراسانی) (1261-1351ش) فراگرفت و مدتی نیز درس اصول مرحوم آیتالله یونس اردبیلی (1254-1336ش) شرکت کرد.
در زمینه علوم عقلی نیز شرح منظومه حاج ملاّهادی سبزواری را نزد مرحوم شیخ سیفالله ایسی (1277-1342ش) و قسمتی از الهیات اسفار و شرح هـدایه مـیبدی آخـوند ملاّصدرا و تمام قسمت فلسفه اشارات ابنسینا به اضافه یک دوره معارف و اعتقادات را بهتفصیل نزد مرحوم حاج شیخ مجتبی قزوینی (1279-1345ش) فراگرفت. علاوهبر آنچه گفته شـد، یـک دوره مـعارف را هم نزد مرحوم میرزامهدی اصفهانی (1264-1324ش) به سبک و سلیقه مخصوص آن مرحوم تحصیل کرد. شیخ محمد، حضورِ اندیشمندانِ بزرگی همچون مرحوم میرزامهدی آشتیانی (1267-1331ش) را در شهر مشهد غنیمت شمرد و مباحثی از اصول را نزد آن فیلسوف شرق تلمّذ کرد.
آن مرحوم در سال 1328 بهقصد تکمیل آموزههای علمی به حوزه علمیه قم مهاجرت کرد و مدت یازدهسال از استادان معروف این حوزه کسب فیض کرد. عظمت علمی و شکوه حوزه درس مرحوم آیتاللهالعظمی حاجآقا حسین طباطبائیبروجردی (1254-1340ش) موجب شد کـه در تمام این مدت در درسهای فقه و اصول و رجالِ ایشان شرکت کند و در ثبت و ضبط تقریراتِ آن استاد اعظم اهـتمام ورزد و افـزونبـر درسهای عمومی، از توفیق ملازمت مخصوص آن بزرگوار و بهرهجویی از آرای علمی وی برخوردار شود. در سال 1333 بـنا بـه تـمایل و دعوت آن فقیه ژرفاندیش، شیخ محمد و جمعی دیگر از فضلا بهمنظور رفع نواقصِ کتابهای حدیث و مـدارک فـقه شـیعه، زیرنظر آن مرجع بزرگ به تدوین کتاب مهم و بیسابقهای نظیر وسایلُ الشیعه همّت گماشتند. این پژوهش سترگ «جامعُ احادیث الشیعه فی احکامِ الشریعه»[3] نام گرفت و تدوین آن بالغ بر هفت سال ادامـه یافت.
باری! درنتیجه آن پژوهش، چندین مجلّد حجیم با اسلوبی بدیع حاوی تمام احادیث احکام، تألیف و آمادۀ چاپ شـد که بسیاری از حواشی و توضیحات و بخشی از مقدمه آن کتاب به قلم استاد واعظزاده به تـحریر درآمـده است. اسـتفاده از نظریات علمی و رجالی و اطلاعات وسیع آیتالله بروجردی و مشارکت در تألیفات و آثار رجالی ایشان موجب شد، شیخ محمد موردتوجه خاص آقای بروجردی قرار گیرد و چندین نوبت، نوشتههای شیخ از درس آن مـرحوم، مـورد تشویق و تقدیر آن استاد اعظم واقع شود.
افزونبر آنچه ذکر شد، شیخ محمد در حوزۀ علمیۀ قـم، حـدود سـه سال از درس خارج مکاسب مرحوم آیتالله سید محمد حجّت کوهکمرهایتبریزی (حدود 1233-1331ش) و سـه سـال از درس اصولِ امامخمینی و درسِ خارج فقه (خیارات بیع) مرحوم آیتالله سید صدرالدین صـدر (1260-1332ش) و نـُه سال از درس خارج عروهُ الوثقی مرحوم آیتالله سید محمدرضا گلپایگانی (1277-1372ش) و یک سال از درس اصول مرحوم شیخ محمدعلی اراکی (1274-1373ش) و درس خارج فـقه آیتالله سید کاظم شریعتمداری (1284-1365ش) بهره بُرد.
در زمینه علوم عقلی نـیز، الهیات شفای ابنسینا را در محضر مرحوم علّامه سید محمدحسین طباطبایی (1281-1360ش) تـلمّذ کرد و بخشهایی از بحثهای فلسفی علّامه را ـکـه بـه نام اصـول فـلسفه و روش رئالیسم در چندجلد منتشر شده استـ طیّ جـلسات هفتگی در محضر آن متأله فیلسوف فراگرفت.
استاد مکرّم، بهرسم طلاّب فاضل در حوزههای علمیه، از آغاز تحصیلات حوزوی به تدریس کتابهای درسی حـوزه پرداخت؛ کتبی مانند: البهجهُ المـرضیه فـی شرح الألفیّه (سیوطی)، شرح نظام، مغنی، حاشیه ملاّعبدالله، مـطوّل، شـرح لمعه، معالمُ الأصول، فرائدُ الأصول، المکاسب، کفایهُ الأصول، شرح منظومه و شرح تجرید و… .
معظّمٌله در طول تحصیل و تدریس مشمول عنایتهای بسیاری از شخصیتهای علمی قرار گرفت و از اساتید مبرّز حوزههای علمیّه اجازههای روایـتی و اجـتهاد اخذ کرد. از آنجمله: اجازه اجـتهاد از مرحوم علامه سـید محمدحسین طباطبایی (1281-1360ش)، اجازه شفاهی یا کتبی حدیث از مرحوم آیتالله بروجردی و شیخ آقابزرگ تهرانی (1254-۱۳۴۸ش) (صاحب کتاب الذریعه)، اجـازه اجـتهاد از آیتالله آقـای سـید صدرالدین جـزائری (1274-1345ش)، اجـازه روایت از مرحومان علامه سمنانی(1259-1349ش)[4] آیتالله رامهرمزی (سیدعلی موسوی بهبهانی)، علّامه شوشتری (1281-1374ش) و از دو تن از علمای سوریه و قاهره).
دانشکده الهیات دانشگاه مشهد -که در سـال 1337 خورشیدی افتتاح شد- در سال 1339 از آیتالله محمد واعظزاده بـرای تـدریس دروس تاریخ فقه، تـاریخ حدیث، تفسیر، تاریخ ادیان و دیگر دروس مربوط به علوم قرآن و حدیث، دعوت به عمل آورد. ایشان پس از رایزنی با برخی از استادان و همفکران، بهمنظور حفظ گسترش تفکر اصیل اسلامی تـصمیم گرفت عهدهدار تدریس دروس علوم قرآن و حدیث و فقه در این دانشکده شود. دانشجویان کارشناسیارشد و دکتری توفیق این خوشهچینی را داشتند و جزوههای درسـی ایـشان در فنون مختلف مورد استفاده همگان اعم از دانشجو و سایر اساتید بود.
یکی از خدمات بهیادماندنی استاد در طی سالهای خدمت در دانشکده برگزاری کنگره هزاره شیخ طوسی بود. این کنگره به پایمردی استاد در سال 1350-1349 خـورشیدی در دانـشگاه مشهد و با شرکت بسیاری از دانشمندان و علما و استادان داخل و خارج کشور برگزار گردید و با کوشش و تصحیح مرحوم واعظزاده کتاب فهرست شیخ طوسی، اختیار مـعرفه الرجـال شیخ طوسی، یک جلد حجیم مـقالات عربی و دو جلد مقالات فارسی که بهترین مأخذ مرجع زندگی شیخ طوسی است، چاپ شد. علاوهبر چاپ مقالات ارایهشده به کنگره در سه مجلّد، چـندعـنوان از اهمّ کتابهای شیخ طـوسی ازجمله اختیار معرفه الرجال و الفهرست نیز تصحیح و به زیور چاپ آراسته شد.
استاد به موازات تدریس و پژوهش در بسیاری از مجامع علمی داخلی و خارجی به ارایۀ مقاله و سخنرانی نیز پرداخت. او در راستای اهداف «تقریب» و نیز همدلی و همگرایی بین مذاهب اسلامی بیش از 50 سفر علمی بـه 30 کـشور جهان در کارنامۀ خود دارد. سفرهایی از آسیا گرفته تا آفریقا و اروپا. کشورهایی چون: اتیوپی، اردن، ازبکستان، اکراین، امارات متحده عربی، اندونزی، بحرین، برونئی، بلژیک، بوسنی و هرزگوین، پاکستان، ترکیه، روسیه، سودان، سوریه، عربستان سعودی، عمان، قرقیزستان، قزاقستان، کنیا، کویت، لبنان، مـالزی، مـراکش، مصر، نـیجریه، هند، تانزانیا، یمن، آلمان، بریتانیا، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا.
وی در این سفرهای علمی با شش رئیسجمهور ازجمله: سـوهارتو،[5] عمر البشیر[6] و صادق المهدی،[7] تانزانیا و چندپادشاه ازجمله مـلک حـسن دوم[8] و چندین شیخ پیر طریقت ازجمله دو طریقۀ شیخ بهائی در قاهره و مغرب و شیخ ابراهیمخان (پیر طریقت ازبکستان)[9] و بـسیاری از انـدیشمندان جهان اسلام و چندتن از شیوخ ازهر و مفتیان مصر، سوریه و لبنان و استادان دانشگاهها دیـدار و گفتوگو داشته است.
بیتردید او در پی آگاهشدن از اوضاع مسلمانان و پیشرفت علمی و اجتماعی آنان بود و از این طریق، ویژگیهای اسلام و مذاهب اسلامی و بویژه مـکتب اهلبیت: و مذهب شیعه امامیه را با مخاطبان خود در میان میگذارد. ارتباط با اسـتادان و شخصیتهای بزرگ مسلمان در ایـن کـشورها، تبادلنظر و تشکیل جلسات و سخنرانی برای دانشجویان و مردم در مجامع مذهبی و تبیین اصول و مبانی فلسفی، کلامی و فقهی اسلام و مذهب اهلبیت: و برقرارکردن مبادلات فرهنگی میان مؤسسات علمی و فرهنگی آنان با مـجامع علمی و مذهبی ایران، از دستاوردهای این سفرهای علمی بود.
مرحوم آیتالله محمد واعظزادهخراسانی اهلقلم بود و در موضوعات فراونی نظیر: حدیث شیعه و اهلسنت، تاریخ حدیث در اسلام، احادیث مجعوله و اسرائیلیات، علوم قرآنی، انقلاب اسلامی ایران، تفسیر قرآن، تاریخ فقه و اصـول، تـاریخ تفسیر، فقه و اصول، کلام و فلسفه اسلامی، عرفان و تصوّف اسلامی، تاریخ اسلام و تاریخ تشیّع مقالههای بسیاری نوشت.
علاوهبرآن استاد در طول تدریس در مقاطع کارشناسیارشد و دکتری دانشکده الهیات دانشگاه فـردوسی مـشهد راهنمایی و مشاوره رسالههای بسیاری از دانشجویان را در این مقاطع برعهده داشت.
اینک سیاههای از آثار استاد بهاختصار معرفی میگردد.
الف: کتابها
- امامخمینی و انقلاب اسلامی: این کـتاب مـجموعه مـقالات آیتالله محمد واعظزادهخراسانی درباره انقلاب اسلامی، امامخمینی و مرجعیت اسـت.
- پیـام وحدت: مجموعه مصاحبههای مطبوعات، شخصیتها و مؤسسات فرهنگی و علمی با آیتالله واعظزادۀخراسانی در این کتاب فراهم آمده است.
- ندای وحدت: مجموعه سخنرانیهای آیتالله واعظزادۀخراسانی در نـمازجمعه تهران است که به زبانهای عربی، انگلیسی و اردو برگردان شـده است.
- حیاهُ الإمام البروجردی: این کتاب مقدمه سلسله تحقیقات رجالشناختی آیتالله بروجردی است که زیرنظر آیتالله واعظزادۀخراسانی چـاپ شـده است.
- الحجّ فی السّنه: در این نوشتار، حج از دیدگاه روایات شیعه و اهلسنت بررسی شده است.
- دراسات و بحوث: این کتاب مجموعهای دو جلدی است که در جلد اول 23 مقاله و در جـلد دوم 15 مـقاله درباره تاریخ اسلام، وحدت اسلامی و منابع اسلامی تدوین شده است.
- رسالهُ الشیخین: حـاوی مـکاتبه مـیان آیتالله واعظزادۀخراسانی و شیخ «بِنباز» مفتی فقید عربستانسعودی است.
- زندگانی آیتُاللهالعظمی بـروجردی: ایـن نـوشتار به مناسبت کنگره بزرگداشت آیتُالله بروجردی و شیخ محمود شلتوت تدوین شده است.
- سـه گـفتار درباره شهید مطهری: این کتاب حاوی سه سخنرانی آیتالله واعظزادۀخراسانی درباره زندگی علمی اسـتاد شـهید مـرتضی مطهری است.
- مجموعه مقالات استاد: این کتاب حاوی مجموعهمقالات آیتالله واعظزادۀخراسانی در موضوعات گوناگون اسـت کـه بنیاد پژوهشهای اسلامی آن را در چند مجلّد در دست چاپ دارد.
- الوحدهُ الاسلامیّه؛ عناصرها و موانعها: این کـتاب، شـامل بـخشی از مقالات عربی آیتالله واعظزادۀخراسانی در زمینه وحدت اسلامی است.
ب: تصحیح، تحقیق، تعلیق و ترجمه
- الجمل والعقود فی العـبادات: ایـن کتاب یکی از آثار فقهی شیخ طوسی است که وی در آن، عبادات را به ایجاز و اخـتصار بـا ذکـر اجزا و شرایط و با ارقام برای حفظکردن گردآوری کرده است. آیتالله واعظزادۀخراسانی این کتاب را تصحیح، تـحقیق و تـرجمه کـرده و در سال 1337ش انتشار داده است.
- تنظیم و چاپ سلسله مباحث رجالی آیتُالله بروجردی کـه بـا مقدمهای تحقیقی و مفصّل چاپ شده است.
- گردآوری مقالاتِ کنگره شیخ طوسی در سه مجلد به مناسبت کـنگره هـزاره شیخ طوسی در دانشکده الهیات دانشگاه مشهد.
- مجموعه مقالات و کتابنامه فارسی و عربی و انـگلیسی. ایـن مجموعه حاوی مقالات سخنرانیهای «مجمع بررسیهای اقـتصاد اسـلامی» اسـت که به همّت بنیاد پژوهشهای اسلامی زیـرنـظر آیتالله واعظزادۀخراسانی برگزار شد.
- موسوعه القرآنیه الکبری، المعجم فی فقه لغه القرآن و سرُّ بلاغته. این مجموعه بیسابقه در بررسی لغـات قـرآنکریم است. این موسوعه بـا اشـراف آیتالله واعظزادۀخراسانی در گـروه قـرآن بـنیاد پژوهشهای اسلامی انجام شده است. این اثر سترگ در دوره نوزدهم انتخاب کتاب سال جمهوری اسلامی ایران (سال 1379ش) از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در زمینه علوم قرآنی بهعنوان کتاب سال انتخاب شد.
- المقنع والهـدایه: ایـن کتاب شامل دو متن فقهی از شیخ صـدوق است که به اضـافه یـکی از مجالس وی که به تصحیح و تـحقیق آیتالله واعظزادۀخراسانی در سال 1338ش چاپ شده است.
- نصوصٌ فی الإقتصادِ الإسلامی کتاباً و سنهً و فقهاً: این مجموعه 16 جلدی از سوی گـروه اقـتصاد بنیاد پژوهشهای اسلامی تألیف و بـا مـقدمه و اشـراف آیتالله واعظزادۀخراسانی چاپ شـده اسـت.
ج: مقالات
آیتالله محمد واعظزادهخراسانی افزونبـر هـمکاری با مجلاّت گوناگون همچون: مشارکت در تأسیس مجلّه مکتب اسلام (قم) و عضویت در هیئتتحریریۀ آن (سـالهای 1338-1339ش) هـمکاری در تأسیس و مدیریت نشریه دانشکده الهیات مـشهد در سـال 1351ش، تأسیس مـجله رسـالهُ التـقریب در تهران در سال 1373ش و اِشراف تا سال 1380، همکاری با مجلّه عربیزبانِ الإرشاد (مشهد) در سال 1354ش، عضویت در هیئتتحریریه مجلاّت: دانـشگاه عـلوم اسلامی رضوی و مجلّه تخصصی نهجُالبلاغه، و فصلنامۀ «جُستارهای فقهی و اصولی» دفتر تبلیغات اسلامی مشهد، بـیش از 110 مـقاله بـه زبانهای فارسی و عربی نـوشتهاند. ایـن مقالهها در زمینه قرآنشناسی، شناخت اهلبیت:، حدیثشناسی، وحدت اسلامی و انقلاب اسلامی است.
گفتنی است مجموعه ایـن مـقالهها بهزودی به همّت بنیاد پژوهشهای اسلامی منتشر خـواهد شـد.
ارجاعات:
[1]. عضو هیئتعلمی دانشگاه فردوسی (دانشکده الهیات و معارف اسلامی، گروه آموزشی فقه و مبانی حقوق اسلامی).
[2] . شیخ مهدی واعظخراسانی سالیان متمادی در حرم امامرضا7 به وعظ و نقل حدیث میپرداخت و همهساله در ماه رمضان در زمینه عقاید و تفسیر قرآن بحث میکرد و خطابههای حدیثیتفسیریِ او توسط طلاب حوزه همچون درس دنبال میشد. او بهجز مشهد به شهرهای سبزوار، نیشابور، یزد، اصفهان، تهران و کرمانشاه سفر میکرد و چون از خطبای شناختهشده در بخارا(شهری در ازبکستان فعلی) و عراق بود بارها به بخارا و نیز شهرهای نجف، کربلا، کاظمین و سامرا برای ایراد وعظ و ارشاد رهسپار میشد. وی ضمناً با مراجع و علمای حوزه علمیه نجف و کربلا مانند میرزامحمدحسین نائینی، آقاضیاءالدین عراقی، حاج سید عباس شاهرودی، حاج میرزاحسن بجنوردی، شیخ محمدعلی کاظمینی و دیگران رابطه صمیمی داشت. مباحث وی علاوهبر نقل حدیث شامل مطالب فلسفی، فقهی، کلامی، ادبی و تاریخی بود و بارها موردتمجید علمای بزرگ ازجمله آیتالله بروجردی قرار گرفت.
[3]. جامع احادیث شیعه، مجموعه حدیثی ارزشمندی است که با ابتکار و نظارت آیتاللّه بروجردی و به کوشش 20 تن از شاگردان ایشان بهویژه آیتاللّه اسماعیل معزیملایری تألیف شد و گردآوری آن براساس اندیشهها و دقتهای اصولی شکل گرفت و از مسامحههای خاص ّ اخباریگری به دور ماند. آیتاللّه بروجردی که بر اهمیت علم رجال و شناخت اسناد و جایگاه آن در استنباط فقهی تأکید میکرد، کتاب وسائلُ الشیعه (شیخ حرّعاملی، متوفی ۱۱۰۴) را که احادیث فقهی را به ترتیب ابواب فقهی دربردارد، بسیار ارج مینهاد؛ اما اصرار داشت که این کتاب به سبب برخی اشکالات و کاستیها نیازمند تنقیح و تکمیل است.
[4]. محمدصالح حائریمازندرانی (1259-1349ش) مشهور به علامه سمنانی از علمای شـیعه مـتبحر در فلسـفه مشـاء، فقه و اصول، کلام و تفسیر و شعر و ادب در قرن چهاردهم بود. او به حکم وظیفه دینـی و صـنفی بـه مبـارزه بـا اسـتعمار و استبداد برخاست و چون در مسجد جامع بابل علیه رضاخان سـخنرانی کـرد وی را دسـتگیر و پس از نه ماه زندانی به ســمنان تـبعید کـردند. اصل وی از بابل مازندران بود؛ اما بهسبب اقامت طولانیاش در سمنان، به سمنانی مشهور شد.
[5]. سوهارتو دومین رئیسجمهور اندونزی بود. او در ۱۹۲۱م به دنیا آمد و در دهه ۱۹۶۰ با یک کودتای نظامی احمد سوکارنو اولین رئیسجمهور و بانی استقلال اندونزی را از قدرت برکنار کرد و مدت ۳۳ سال زمام امور کشورش را در دست داشت. او سرانجام در آخرین سالهای دهه ۱۹۹۰ قدرت را به مردم واگذار کرد و از صحنه سیاست کناره گرفت. او در ۲۰۰۸م در سن ۸۶ سالگی درگذشت.
[6]. عمر حسن احمد البشیر (متولد ۱۹۴۴م) رئیسجمهور کنونی سودان و رئیس حزب کنگره سودان است. وی در سال ۱۹۸۹ در زمانی که یک سرهنگ ارتش سودان بود، رهبری کودتای بدون خونریزی را برعهده گرفت و موفق به برکناری صادق المهدی (نخستوزیر منتخب وقت) شد و به قدرت رسید. البشیر سپس خود را با حسن الترابی (رهبر جبهه اسلامی ملی و برادرزن صادق المهدی) متحد و شروع به برنامهای کرد که طبق آن شمال سودان را به دولتی شدیداً اسلامی بدل میکرد.
[7] . متولد ۱۹۳۵م است. او دولتمرد سودانی است که در دو دوره مختلف نخستوزیر این کشور بوده است: ابتدا مدت کوتاهی در ۱۹۶۶ و ۱۹۶۷ و سپس از ۱۹۸۶ تا ۱۹۸۹م. دولت دوم او دولتی ائتلافی متشکل از حزب امت (تحت رهبری او)، جبهه ملی اسلامی (تحت رهبری برادرزن او، حسن الترابی) بود. این حکومت در ۱۹۸۹ در کودتایی توسط عمر حسن احمد البشیر سرنگون شد.
[8]. الحسن الثانی (متولد ۱۹۲۹ و درگذشته ۱۹۹۹م) از ۱۹۶۱ تا ۱۹۹۹ پادشاه مراکش بود. وی پس از ۳۸ سال سلطنت در ۱۹۹۹ و در سن ۷۰ سالگی درگذشت.
[9]. «ابراهیم حضرت» ساکن در بووایده ازبکستان که از صوفیان نقشبندیه است.