حجاب، روزه و استفاده از کلمات عربی در بین اویغورهای چین ممنوع است
رئیس کنگره اویغورهای جهان: دولت چین سیاست اصلاح مجدد را نه فقط در مورد اویغورها، بلکه در مورد جمعیت سایر مناطق مانند تبت و مغولستان داخلی اجرا کرد. از ۲۰۱۴ شی جینگ پینگ، رئیسجمهور کنونی چین، سیاست جذب در برابر اویغورها را رها کرد و آن را به سیاستی تغییر داد که واقعاً میتوان آن را پاکسازی قومی خواند.
در سالهای اخیر انتشار اخباری درباره آزار و فشار دولت چین بر اقلیت مسلمان اویغور بازتاب زیادی پیدا کرده و این اقدامات ضد حقوق بشری پکن، که به بهانه مبارزه با افراطگرایی صورت میگیرد، باعث اعتراض بسیاری از گروهها و سازمانهای فعال حقوق بشری در جهان شده است.
از جمله این اقدامات میتوان به تخریب یا تغییر کاربری مساجد و اماکن مذهبی مسلمانان، اجبار به پیروی از آموزههای حزب کمونیست چین و ممنوعیت استفاده از نمادهای اسلامی از سوی اویغورها اشاره کرد.
دولکون عیسی(متولد ۲ سپتامبر ۱۹۶۷)، سیاستمدار و فعال اویغور از منطقه خودمختار سینکیانگ چین (ترکستان شرقی) است. وی رئیس سوم و کنونی کنگره جهانی اویغور بوده که از ۱۲ نوامبر ۲۰۱۷ در این سمت مشغول به فعالیت است. وی پیش از این به ترتیب به عنوان دبیرکل و رئیس کمیته اجرایی کنگره فعالیت میکرد و به نمایندگی از حقوق اقلیت اویغور، که عمدتاً مسلمان هستند، صحبت کرده است. دولکون عیسی در گفتوگو با ایکنا، از فشارهای دولت چین بر این اقلیت مسلمان سخن گفت و خواستار واکنش جهانیان و کشورهای مسلمان به این اقدامات ضد بشری شد. مشروح این گفتوگو در ادامه میآید:
در سالهای اخیر دولت چین فشار بیسابقهای را بر اقلیت اویغور این کشور وارد کرده است. دلیل این فشارها چیست؟
قبل از اینکه به این سؤال پاسخ دهم باید متذکر شوم که اولاً، ما (اویغورها) اقلیت نیستیم. اگر جمعیت اویغورهای چین را با سایر کشورها مقایسه کنید، جمعیت دیگر کشورها در اقلیت قرار میگیرند. ثانیاً، این مشکل (فشار بر اویغورها) چیز جدیدی نیست. بیشتر کشورهای جهان به تازگی متوجه این مشکل شدهاند، اما آغاز این مشکلات به ۱۹۴۹ بازمیگردد، زمانی که ترکستان شرقی از سوی دولت چین به نام سینکیانگ نامیده شد. سینکیانگ نامی چینی و به معنای قلمرویی جدید و در واقع منطقهای اشغالشده است. دولت چین ادعا میکرد که این منطقه بخشی از کشور باستانی چین بوده و در سال ۱۹۴۹ ترکستان شرقی را اشغال کرد و مشکلات از همان زمان شروع شد.
دولت چین سیاست اصلاح مجدد را نه فقط در مورد اویغورها، بلکه در مورد جمعیت سایر مناطق مانند تبت و مغولستان داخلی اجرا کرد. از ۲۰۱۴ شی جینگ پینگ، رئیسجمهور کنونی چین، سیاست جذب در برابر اویغورها را رها کرد و آن را به سیاستی تغییر داد که واقعاً میتوان آن را پاکسازی قومی خواند. امروزه دولت چین این سیاست را در مورد اویغورها در پیش گرفته که دلایل بسیاری دارد. دولت چین این سیاست را پنهان کرده، زیرا در حال حاضر یک ابرقدرت جهانی است و کشورهای بسیاری از نظر اقتصادی به چین وابسته هستند؛ مسائلی مانند حقوق بشر در این کشور اهمیتی ندارد. این واقعیت دنیای امروز است. از سال ۲۰۱۶ دولت چین کمپهایی را به بهانه پاکسازی و مبارزه با افراطگرایی تأسیس کرده اما اینها اردوگاههای کار اجباری قرن بیست و یکم هستند و حدود سه میلیون مسلمان اویغور در آنها آزار میبینند.
تا مدتها دولت چین وجود این کمپها را انکار میکرد، ولی پکن با افزایش فشارهای جهانی ادعا کرده که اینها اردوگاههای کارآموزی جوانان برای آینده هستند نه اردوگاههای کار اجباری، اما تعداد زیادی از استادان دانشگاه، روشنفکران، نوجوانان، هنرمندان و ورزشکاران حرفهای در این کمپها هستند. مادرم در سال ۲۰۱۸ در یکی از آنها بود، درحالیکه به دلیل سن بالا نیازی به یادگیری حرفهای نداشت.
بعد دولت چین ادعای خود را پس گرفت و اعلام کرد که این کمپها برای مبارزه با افراطگرایی و تروریسم تأسیس شدهاند، درحالیکه ساکنان آنها فقط مسلمان بودند و به همین دلیل متهم به تروریسم شدند.
پس به نظر شما مبارزه با افراطگرایی تنها بهانهای برای فشار بر مسلمانان است؟
بله، همینطور است. هر نوع فعالیت دینی، غیرقانونی است. حتی استفاده از عباراتی مانند «سلام علیکم». این عبارت برای احوالپرسی بسیار در بین مسلمانان رایج است اما شما نمیتوانید آن را استفاده کنید، زیرا به تروریست بودن متهم میشوید.
یعنی فقط به دلیل استفاده از عبارت «سلام علیکم» به اردوگاههای کار اجباری فرستاده میشوید؟ دلیلی برای اثبات آن دارید؟
بله، حتی اگر کوچکترین متن دینی به همراه داشته باشید و مأموران امنیتی شما را متوقف و موبایلتان را چک کنند، دلیل کافی برای فرستادن شما به اردوگاههای کار اجباری وجود خواهد داشت. وضعیت اینطور است. سال گذشته انستیتو سیاست استراتژیک استرالیا (Australian Strategic Policy Institute) در گزارشی به بررسی تصاویر ماهوارهای پرداخت و اعلام کرد که از سال ۲۰۱۷ بیش از ۸ هزار مسجد به طور کامل تخریب شده و قسمتهایی از دیگر مساجد آسیب دیدهاند.
روزه گرفتن در ماه رمضان ممنوع و حتی ورود افراد به مساجد به بهانه مبارزه با افراطگرایی ممنوع است و حتی نمیتوانید اسامی اسلامی و دینی مانند محمد، علی، موسی، عیسی و خدیجه را برای فرزندانتان انتخاب کنید. این به طور رسمی ممنوع است.
حجاب داشتن برای بانوان چطور؟
داشتن حجاب غیرممکن است. داشتن هر نوع حجاب و حتی روسری ساده و ریش گذاشتن ممنوع است و به بهانه مبارزه با افراطگرایی وضع شده، حتی مسلمانان مجبور به خوردن گوشت خوک میشوند. در سال ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ دولت چین کمپینی را به نام ضد حلال راه انداخت. اگر صاحب رستوران باشید، نمیتوانید بنر و تابلوی حلال در رستوران داشته باشید. اگر در محفلی عمومی به شما گوشت خوک تعارف شود، حق رد کردن آن را ندارید، چه به دلیل دینی، چه به دلایل پزشکی و چه گیاهخوار باشید.
از ۲۰۱۵ دولت چین به اویغورهای صاحب رستوران دستور داد که باید مشروبات الکلی و سیگار هم بفروشند و اگر به هر دلیلی از این دستور سرپیچی کنید، دولت رستوران شما را به عنوان مجازات تعطیل میکند. وضعیت اینگونه است. رئیس حزب کمونیست، شی جین پینگ، صراحتاً گفت: «اسلام ایدئولوژی فاجعهباری است که باید دوباره آموزش داده شود». این شعار رسمی حزب کمونیست چین است، زیرا حزبی ضد دین است. اکنون به اویغورهای مسلمان فشار وارد میشود. البته همین فشار بر مسیحیان و بوداییهای تبت نیز وجود دارد و کلیساها و مکانهای دینی در تبت ویران شدهاند.
برخلاف میانمار، به نظر میرسد که هیچ فشار جدی از سوی گروههای حقوق بشری بر دولت چین وجود ندارد. برخی میگویند که این به دلیل روابط اقتصادی خوبی است که بین چین و برخی کشورهای مسلمان وجود دارد. نظر شما در این باره چیست؟
متأسفانه بسیاری از کشورهای اسلامی در مورد این ظلم سکوت کردهاند. در مورد مسلمانان اویغور مشکل این است که نه تنها کشورهای اسلامی سکوت کردهاند، بلکه از دولت چین حمایت میکنند. تاریخ روابط ایرانیان با اویغورها بسیار طولانی است، حتی در زبان ما کلمات بسیاری از زبان فارسی مانند خدا، نان و گوشت وجود دارد و حدود ۲۰ درصد کلمات زبان اویغورها ریشه فارسی دارند.
اما بسیار عادی است که بیشتر کشورها به سبب مسائل اقتصادی از روابط خود با چین حمایت کنند.
بله، مسائل اقتصادی مهم است و نه تنها کشورهای اسلامی، بلکه کشورهای اروپایی، آمریکا، استرالیا و ژاپن هم با چین رابطه اقتصادی دارند. اگر مشکلی برای اسلام در یک کشور اروپایی به وجود آید و تمام کشورهای اسلامی به پا خیزند، موضوع حساس خواهد شد، اما موضوع مشابه در چین با سکوت مواجه شده که غیرقابل قبول است، زیرا اسلام در تمام دنیا یک شکل است. ارزشهای اسلام جهانی است و باید یکسان باشد. رئیس جمهور وقت ایران در دهه ۹۰ به چین سفر کرد و مسلمانان چین از این کار بسیار خوشحال شدند. انتظار همین رفتار را داریم.
فکر میکنید آینده این موضوع (فشار بر اویغورها) به کجا میانجامد؟ انتظار شما از دولتهای جهان چیست؟
هدف دولت چین بسیار خطرناک است، زیرا قصد دارد به طور کامل مسلمانان اویغور و هویت آنها را از بین ببرد و زبان و دین آنها را ممنوع و فرهنگ اویغوری را نابود کند. همچنین دولت چین اردوگاههای کار اجباری را مانند دوره جنگ جهانی دوم برپا کرده است و زنان اویغور را عقیم و زاد و ولد اویغورها را کنترل میکند. در واقع بردگی نوین به راه انداخته است و حتی کودکان را از خانوادههایشان جدا میکند.
جهان نباید ساکت بماند. این جنایتی است که دولت چین انجام میدهد و همه جهان باید در مقابل آن بایستند و اویغورها را نجات دهند. این تعهدی است که همه کشورها دارند. اگر کشورها ساکت بمانند، بعد از مسلمانان به سراغ پیروان بقیه ادیان میآیند. امروز دولت چین نه تنها اویغورها، بلکه جهان را تهدید کرده است. کشورهای جهان باید سکوت خود را بشکنند و محکومیت و فشار بر دولت چین تنها راه است.
برخی کشورها و سازمانها اقدامات دولت چین را محکوم کردهاند و خواستار توقف این پاکسازی قومی شدهاند، اما این کافی نیست و کشورهای جهان با سکوت خود در این جنایات همدستی میکنند. کشورهایی مانند ایران، عربستان سعودی و پاکستان به همراه سایر اعضای سازمان همکاری اسلامی باید بر دولت چین برای توقف این کارها فشار بیاورند، زیرا اقدامات دولت چین اسلامستیزی محض است.
آیا رهبران اویغور مستقیماً با دولت چین صحبت کردهاند؟
خیر، زیرا دولت چین قصد پاکسازی قومی اویغورها را دارد. مثلاً پروفسور الهام توهتی(Ilham Tohti)، استاد اقتصاد در دانشگاه ملی پکن، به جِد به دنبال گفتوگو با دولت چین بود و قصد داشت به دولت چین در این زمینه(اختلاف در مورد اویغورها) کمک کند، اما نتیجه چه شد؟ به حبس ابد محکوم شد، در حالی که صحبتهای وی در راستای قانون اساسی چین بود. دولت چین هرگز رهبران کنگره اویغورهای جهان را قبول نکرده است. ما در سال ۲۰۰۹ در پارلمان اروپا کنفرانس داشتیم و خواستار گفتوگو با دولت چین برای حل مشکلات شدیم، اما هیچ پاسخی نشنیدیم.
گفتوگو از محمدحسن گودرزی
منبع: ایکنا