درامتداد شخصیت آسمانی و زمینی علی(ع)
هادی سروش
شخصیت حضرت امیرالمومنین (ع) یک شخصیت ممتدی که از زمین تا آسمان را گرفته ، بدین معنا که او در عین اینکه در آسمان ملکوت و میان عرشیان جایگاه ویژه ای دارد ، از برجستگان آدمیان در همه عرصه ها در میان همه جوامع است.
علی (ع) در آسمان ملکوت
امام علی دارای مقام معیت و همراهی ظاهری و باطنی با انبیاء است.
او، اگر جان وجسمش در محضر وبا پیامبر(ص) بود ،اما با انبیاء گذشته نیز بشکل وجود نوری همراه بود.
کمترین ره آور این همراهی ملکوتی تقویت بُنیه باطنی انبیاء گذشته بإذن الله بوده است.
این حقیقت در این بیان پیامبر اکرم(ص) به امام علی(ع) آمده که فرمود: «کُنْتَُ مَعَ الأنْبیاء سِرًّاً و معی جَهراً» تو در سرّ و پنهان با پیامبران گذشته بودى، و با من در ظاهر و آشکار هستی.
شنیدن وصفِ علی از زبان تنها همتای او، یعنی؛ حضرت زهرا (س) شنیدنی است.
او در تعریف امام علی(ع) فرمود:او پیشوائی الهی و ربّانی است، تجسّم نور و روشنائی است ، مرکز توجّه تمامی موجودات و عارفان است، فرزندی پاک از خانواده پاکان می باشد، گویندهای حقّگو و هدایتگر است، او مرکز و محور امامت و رهبریّت است = قالَتْ علیها السلام :وَ هُوَ الامامُ الرَبّانی، وَ الْهَیْکَلُ النُّورانی ، قُطْبُ الا قْطابِ، وَسُلالَهُ الاْطْیابِ، النّاطِقُ بِالصَّوابِ، نُقْطَهُ دائِرَهِ الامامَهِ.
فردی از محضر رسول الله(ص) درباره چگونگی صحابه سؤال کرد و حضرت درباره برخی صحابه سخنی فرمود. بعد گفتند یا رسول الله چرا از علی حرف نزدی؟! فرمود شما از اصحاب من سؤال کردید و من پاسخ دادم، اما از خود من که سؤال نکردید! علی خود من است!
« إِنَّمَا سَأَلْتَنِی عَنِ النَّاسِ وَ لَمْ تَسْأَلْنِی عَنْ نَفْسِی».
در واقع این روایت تفسیر “انفسنا و انفسکم” آیه مباهله است.
اینکه فرزند دنباله و امتداد پدر است، مطلب واضحی است.
اما اینکه فرزند باعث “احیاء” پدر شود عمومیت ندارد.این احیاء؛ بیان الهیت حق وبیان احکام اظهار اسماء الهیه است.
عارفان در مورد یحیی نسبت به پدرش زکریا و نیز شیث نسبت به پدرش آدم چنین گفتهاند.
درباره امام علی چنین است؛ لطف خدا در حق پیامبر است.
علی در جامعه و بین مردمان
دستور قرآن بر عدم تعدی و خشونت افراطی در جنگ است؛
«با کسانیکه به جنگ شما میآیند، در راه خدا پیکار کنید و تجاوز روا مدارید که خدا تجاوزگران را دوست نمیدارد». (بقره/۱۹۰)
برخی مفسران سنی در تفسیر آیه از حضرت امیر(ع) چنین نقل کردهاند:
«زنان و کودکان و پیرمردان و کسی که اظهار صلح به شما میکند و دست از جنگ باز میکشد، هیچکدام را نکشید که اگر چنین کردید بیتردید تجاوز نمودهاید = لاتَقتُلُوا النِّساءَ وَلا الصِّبیانَ ولا الشَّیخَ الکَبیرَ ولا مَن أَلقی إِلَیکُمُ السَّلَمَ وَکَفَّ یدَهُ، فَإِن فَعَلتُم هذا فَقَدِ اعتَدَیتُم».
دستوررسمی امام علی به نظامیان آمده؛
«درختان راقطع نکنید، بیگناهان را نکشید. آب آشامیدنى را مسموم و مسدود نکنید، فراریان را تعقیب نکنید، با اسیران به نرمى رفتار کنید،اموال مسلمانان را به غنیمت برندارید و…»
حضرت علی (ع) از نان دنیا به نان جو بسنده کرده بود و از نان گندم نمی خورد تا آنجا که مردم از تعجّب می پرسیدند: پسر ابوطالب با این غذا و خوراک اندک چگونه در کشتن هم آوردان و پهلوانان ناتوان نمی شود؟!
امام علی در پاسخ گفت:
بدانید آن درختی را که در بیابان خشک می روید، شاخهاش سخت تر باشد. ولی سبزهها و گیاهان خوشنما را پوست نازک تر باشد. آری خارها و بوته های صحرایی را آتشی افروخته تر باشد و خاموشی آنها دیرتر رخ دهد، ولی گیاهی که در ناز و نعمت روییده باشد، چون بیدی به هر بادی بلرزد.
علی(ع) پس از پایان جنگ جمل, عایشه را احترام کرد و او را گرامی داشت.
ابن ابی الحدید گوید: اگر عایشه آنچه با علی کرد با عمر می کرد و عمر بر او دست می یافت, او را قطعه قطعه می کرد, ولی علی(ع) بردبار و بزرگوار بود = ان علیا اکرم عایشه بعد انقضاء الحرب الجمل وصانها و عظم شأنها ولو کانت فعلت بعمر مافعلت به ثم ظفر بها لقتلها و مزقها اربا اربا و لکن علیا کان حلیماً کریما.
علی، خود و زمامداران حکومتی خود را از هر گونه روش های شاهانه و ملوکانه پرهیز می دهد و نمونه اش در بحبوبه جنگ صفین ، در خطبه مهمی مردم را از رفتار ذلیلانه در مقابل رهبر خود بر حذر می دارد:
«فلا تکلّمونی تکلّم به الجبابره و لاتتحفظوا منّی بی یتحفظ به عند اهل البادره و لاتخالطونی بالمصانعه»
امام خمینی گوید: علی، آن عبد وارسته از غیر و پیوسته به دوست که حجب نور و ظلمت را دریده و به معدن عظمت رسیده و در صف مقدم است، و کدام شخصیت است که می تواند ادعا کند از خردسالی تا آخر عمر رسول اکرم (ص) در دامن و پناه و تحت تربیت وحی و حامل آن بوده است جز علی بن ابی طالب. پس او به حق عبدالله، و پرورش یافته عبدالله اعظم است.