پیش نیازهای گفتگوی شیعه و مسیحیت
ما باید با تسلط بر علوم جدید که مسیحیت و غرب آنها را ایجاد کرده به ابزار گفتگو مسلح باشیم و چهره و شخصیت عقلگرای شیعه را در گفتگوها به کار گیریم و به جای گفتگو درباره ایدئولوژیها و مبانی دینی به گفتگو درباره مسائل ملموستر و نزدیکتر به زندگی روزمره با مسیحیت بپردازیم.
پیش نیازهای انجام گفتگو با جهان مسیحیت پنج موضوع است که باید در هر تجربه چنینی مورد توجه جدی قرار گیرد:
موضوع اول از دیدگاه الجرادی لزوم توجه به تفاوت میان جدل و گفتگو (تفاوض) است؛ چرا که میان این دو تفاوت بسیار است. جدل به قصد شکست دادن و محکوم کردن طرف مقابل انجام می شود اما گفتگو این هدف را دنبال نمی کند ولی در عین حال گفتگو نیز نباید همراه با کوتاه آمدن از اصول اساسی باشد.
موضوع دوم لزوم توجه به داشته ها و ابزارهای موجود در دست شیعه در گفتگو با مسیحیت است که مهمترین این داشته ها همانا یاد کردن قرآن از دین و پیامبر مسیحیت آن هم به نیکی است در حالی که در منابع مسیحیت چنین نیست به ویژه با در نظر گرفتن این نکته که اسلام بعد از مسیحیت آمده است، از سوی دیگر حتی در برخی از آثار کلاسیک مسیحیت حتی از مسلمانان به بدی هم یاد شده است.
سومین موضوع نحوه ورود شیعه به این گفتگوها و جایگاه شیعه از نگاه مسیحیان است. باید اذعان داشت که گاهی نگاه آنها به ما شیعه ها مثل نگاه ما به فرقه های انحرافی اسلام است و هر چند که ایران به عنوان مرکز اصلی تشیع در کنار عراق و لبنان و پاکستان جمعیت شیعه فراوانی دارند اما از دید طرف مسیحی ما در اقلیت شدید هستیم و لازم است از این نگاه آنها به خودمان آگاه باشیم و بعد وارد گفتگو شویم. آنها مهاجران مسلمان را به عنوان نماد اسلام و مسلمانی می شناسد نه ما را، به ویژه این روزها که جنایات تکفیری ها چهره اسلام را در ذهن آنان مخدوش تر هم کرده است.
موضوع چهارم این است که سران مسیحیت حتی در گفتگو با تشیع نیز اهداف تبشیری خود را دنبال می کنند و این به صراحت در مفاد شورای دوم واتیکان در سال 1967 که آغازی بر گفتگوی میان مسیحیت و اسلام بود آمده است.
پنجمین پیش نیاز گفتگو با مسیحیت از سوی شیعه لزوم وجود برنامه عملی برای شناخت مسیحیت است که باید علمای شیعه به آن توجه کنند چرا که مسیحیان مراکز علمی فراوانی اعم از دولتی و خصوصی دارند و حتی برخی از آنها جنبه امنیتی دارند.
ما باید با تسلط بر علوم جدید که مسیحیت و غرب آنها را ایجاد کرده به ابزار گفتگو مسلح باشیم و چهره و شخصیت عقل گرای شیعه را در گفتگوها به کار گیریم و به جای گفتگو درباره ایدئولوژی ها و مبانی دینی به گفتگو درباره مسائل ملموس تر و نزدیکتر به زندگی روزمره با مسیحیت بپردازیم چرا که هنوز در جهان مسیحیت از ما مسلمانان و نحوه زندگی مان تصویری اشتباه در ذهن مردم وجود دارد و این به نحوی شدید است که به طور مثال در لبنان که سال ها محل زندگی مسیحیان و مسلمانان شیعه بوده در اجتماع عظیم مردم پس از ترور رفیق حریری در میدان روضه الشهداء برخی مسیحیان از اینکه ما شیعه ها نیز مثل آنان لباس می پوشیم، فست فود می خوریم، شاد هستیم و اموری به این بدیهیت تعجب می کردند، لذا باید در گفتگوها به زندگی بپردازیم نه اینکه بلافاصله درباره اختلافات ایدئولوژیک گفتگو کنیم و این همان الگویی است که پیشوای ما امام موسی صدر با رفتن و نشستن و خوردن یک بستنی در مغازه یک بستنی فروش مسیحی به عنوان اولین مشتری مسلمان وی، به ما ارائه کرد و راه گفتگو را نشان داد.
شیخ شفیق الجرادی، مدیر المعهد المعارف الحکمیه، این نکات را در جمع دانشجویان ادیان ومذاهب مطرح کرده است.
ما باید با تسلط بر علوم جدید که مسیحیت و غرب آنها را ایجاد کرده به ابزار گفتگو مسلح باشیم و چهره و شخصیت عقلگرای شیعه را در گفتگوها به کار گیریم و به جای گفتگو درباره ایدئولوژیها و مبانی دینی به گفتگو درباره مسائل ملموستر و نزدیکتر به زندگی روزمره با مسیحیت بپردازیم.شیخ شفیق الجرادی