مظلومیت دیدگاه امام خمینی درباره ولایت در پیام هشت مادهای
این قضایای اخیر عقده ای بر دلم شد که چرا ما این گونه شدیم. به چه مجوزی، کسی در تلویزیون اهانت به کسانی بکند؛ در حالی که یک عدد از دعواهایش را هم نمی تواند ثابت کند و اگر هم بتواند چیزی را ثابت کند؛ باید در دادگاه و در حضور قاضی باشد؛ نیز در غیاب شخص؛ نه این که در تلویزیونی که همه ایران آن را می بینند. اگر حرفی داری برو در دادگاه بگو.متاسفم از این که جوان های انقلابی ما چگونه سکوت کردند و حرف نزدند و به داد غربت امام نرسیدند و گذاشتند این ترهات( سخنان بیهوده) به صورت واقعیات در جامعه ما نشر شود.
در مکتب مادی اکثر هدف وسیله را توجیه میکند و تعدیاتی به اسم قداست هدف انجام میگیرد. در مکتب معنوی هیچ جایگاهی ندارد که هدف وسیله را توجیه کند.
آیت الله کریمی که در نخستین پیش همایش فرمان هشت ماده ای امام خمینی(ره) در موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)؛ نمایندگی قم، سخن می گفت با بیان این مطلب گفت: ولایت الهی در محدوده قوانینی الهی و با کیفیت تعیین شده از سوی خداوند مجاز است.
وی با اشاره به این گفته حضرت امیر که «اگر صدها گنهکار از بند برهند؛ بهتر از آن است که یک بیگناه در بند کشیده شود»؛ به طرح این نکته پرداخت که جملات مفاد هشت مادهای شاید کوتاه باشد اما دقیقا در مسیر رسول خداست.
آیت الله کریمی با اشاره به سیره امام علی (ع) و توضیح ابعاد ولایت آن حضرت به بررسی دیدگاه امام خمینی در این باره پرداخت و ارتباط پیام هشت ماده ای امام خمینی را با این تعریف از ولایت به بحث گذاشت.
وی با تأکید بر این که ولایت از آنِ خود فرد نیست؛ از آنِ خداست، گفت: این چنین نیست که کسی که قدرت دارد و مثلا پهلوان است بگوید من میتوانم و حق دارم هر کاری انجام دهم؛ خیر، اگر ولایت الهی را دارد باید در همان محدودهای که دارد به همان کیفیتی که خداوند تعیین کرده است مجاز است در انجام و اعمال ولایت و اگر ندارد هر چه نیرومند باشد حق ندارد. خداوند به حضرت علی(ع) این ولایت را نداده است که حتی تکه چویی را از دهان مورچهای در بیاورد؛ او که چنین ولایتی داشت اگر کائنات را به او بدهند این کار را نمیکرد این زهد است. هر فردی اگر در زندگی کمی به خود بیاید و توجه کند که بقیه کائنات مثل او خلق خدا هستند او هیچ تسلط و ولایتی بر اموال و انفاس ندارد مگر آن مقدار و در آن چارچوب که خدا به او داده است.
وی افزود: در مکتب الهی، واقعیات سری است که از جانب خدا بیان میشود و انبیا آن را بازگو میکنند و سر الاسرارش شاید این باشد که کائنات خلق خداوند قادر متعال است، همه چیز در کائنات است مخلوق او است و مخلوقی بر مخلوق دیگر سلطه و ولایت ندارد ولایت از آن خداست و به هر که خواسته است؛ این ولایت را داده است و بالعکس؛ ولایت برای تصرفات در امور در اموال و انفس؛ حتی از جانب خودش منوط به ولایت او و چارچوب هایی است که خدا تعیین کرده است.
وی گفت: ما مدعی پیروی از مکتب حیات بخش اسلام هستیم؛ اما آن چنان که باید اسلام را میشناختیم نشناختهایم. در فرازی از امیرالمومنین(ع) نقل شد که عدهای خلخال از پای زن یهودی درآوردند ایشان گفتند اگر مسلمانی بمیرد از این غم؛ ملامتش نمیکنم. آیا در غیرت مسلمانها میگنجد که در بلاد اسلامی به زنی تعدی شود. مهم این است که مغز این قضایا را بدانیم. اگر گذاشته میشد که ائمه اطهار (ع) در جایگاه حقیقی قرار بگیرند و دین را بدان گونه که هست معرفی کنند؛ دنیا به گونهای دیگر میشد. گاهی دم از این مسائل میزنیم؛ اما متاسفانه آن گونه که باید و شاید به آن عمل نمی کنیم.
آیت الله کریمی در ادامه گفت: پیروزی انقلاب دو چهره داشت؛ یکی بیرون کردن طاغوتیان از مراکز فرماندهی و اجرایی و کار را از دست آنها گرفتن؛ دیگری پیاده کردن خط رسالت رسول الله(ص) و ائمه معصومین(ع) بود. که همین نکته دوم مهم است. و الا کدخدای این ده این آقا باشد یا آن آقا فرقی نمیکند. با این کار که شق القمر نمیشود؛ امام میخواستند این مردم را با خدا و رسول الله دوباره آشنا کنند. آنچه مهم است این است که طریقی بپیمایند که خدا راضی است و سعادت این مردم در آن است.
وی افزود: امام تصریح کردند من طلبهای در نجف بودم کادری برای اجرائیات مملکت نساختیم. به این ترتیب آقایان کسانی بودند که نشاط انقلابی داشتند؛ عرق دینی داشتند؛ همت داشتند اما آیا علم امیرالمومین و تقوای او را هم داشتند؟ قهرا تصدیق میکنید که نداشتند. فلذا در اوایل انقلاب با هجمههایی که به ایشان وارد شد؛ عدهای آمدند تا درخت انقلاب نخشکد. همه این عده همچون امام خمینی، شهید بهشتی، شهید مطهری و سایر بزرگان نبودند؛ عدهای از آنها، مردمی فداکار بودند که برای کمک به صحنه آمدند؛ در چنین محیطی با آن مشکلاتی که انقلاب مواجه شد؛ سهوا کم و کاستیهایی به وقوع پیوست. ما قوانین صریح و مدونی که دادگاهها بر طبق آن عمل کنند و همه ابعاد قضایا را فرابگیرد؛ نداشتیم. برنامه منظمی برای گزینشها استخدامات و سایر اجرائیات در دادگاهها و ادارات نداشتیم بلکه این جوانها متدین بودند که کوشیدند تا کمک کنند. هرچند امام راجع به برخی از آقایانی که انقلاب را یاری کردند؛ گفتند بعضی از اینها نه اسلام را شناختند و نه مردم را.
وی ادامه داد: اجبارا درچنین محیطی و نبود برنامه منظم، گاهی پیش میآید که حقی تضییع شود مالی به ناحق ستانده شود و افرادی به ناحق تحت تعقیب قرار گیرند؛ جسته وگریخته خبرهایی از این اعمال به امام میرسید و کم کم به ایشان مسلم شد که تعدیاتی نه از سر عمد یا به قصد ضربه زدن به انقلاب، بلکه از روی شتاب زدگی و ندانستن و زیاد بودن حجم کارها صورت گرفته است. خدا حفظ کند آقای محمدی گیلانی را که سالیانی در زندان با منافقین برخورد داشتند و میگفتند آن روزها به محض آن که میآمدم میدیدم که هر روز صدها نفر برادران کمیته از اینها دستگیر میکردند و با چشم بسته در زندان اوین میآوردند و ردیف نشسته بودند که به اینها رسیدگی شود و رسیدگی به آنها کار آسانی نبود. بنابراین اگر در این زمینه کم و کاستی وجود داشت؛ براثر شتاب زدگی و حجم کار بود. دادگاهی از دادگاه دیگر و کمیتهای از کمیته دیگر خبر نداشت. مشکلات زیادی بود. امام چون احساس مسئولیت میکردند این کار را انجام دادند که جلوی تعدیات در همه ابعاد گرفته شود؛ در گزینش دانشگاه ها، استخدام در ادارات، بازار و در دادگاهها؛ تا حق کسی تضییع نشود.
آیت الله کریمی گفت: درطول تاریخ خیلیها دم از دین میزنند اما امام با عمق جانش به دین اعتقاد داشت و به دین عشق میورزیدند؛ امام که داعیه ارائه خط رسول الله(ص) و امیرالمومنین(ع) امام نمیتوانستند تحمل کنند که در نظام جمهوری اسلامی با چنان داعیهای، چنان تعدیاتی به وقوع بپوندند. فلذا فرمان هشت مادهای صادر شد که جلوی این تعدیات را بگیرند. حضرت امیر میفرمایند اگر صدها گنهکار از بند برهند بهتر از آن است که یک بیگناه در بند کشیده شود. ما برای مردم کشی نیامدهایم؛ ما برای کوتاه کردن دست ظلمه و رساندن اموال به صاحبانشان آمدهایم.
وی با بیان خاطراتی از امام خمینی برای برخورد با تضییع حقوق زندانیان گفت: متاسفانه شناخت مردم از دیدگاههای ایشان کامل نیست.
وی افزود: روزی خدمت امام رسیدم و گفتم از آن چه که در نجف میفرمودید و ما به آن عشق میورزیدیم؛ دست برداشتهاید؟ از آن صحبت، امام خیلی متاثر شدند و دستور صادر کردند که حقوق همه ذوی الحقوق حفظ شود.
وی افزود: یک بار خدمت امام رسیدم و گفتم شما اصول مالکیت در اسلام را منکر هستید؟ ایشان گفتند این چه حرفی است؟ گفتم بعضی وقتها که در خانه مردم میروند حتی مهریه زنها را مصادره میکنند. زمین ارثی مردم را بین خودشان تقسیم میکنند و بسیاری قضایا را خدمت امام عرض کردم؛ به ایشان تاثر دست داد. به امام گفتم اگر زیر این آسمان کبود، جز شما پناهنگاهی برای اسلام مییافتم. این مسائل را خدمت شما عرض نمیکردم.
وی ادامه داد: در مکتب رسول الله اجحاف و حق کشی و تجاوز به حقوق دیگری نیست. بعضی از دوستان امام خیال میکردند ایشان با این تعدیات موافق است و به ایشان اعتراض میکردند در حالی که خدای امام شاهد است که نظر امام در مورد اداره کشور همان نظر رسول الله و انبیاست. سر سوزنی راضی به تضییع حق کسی نبود اگر کسی بدون جهت این کارها را کرده باشد باید خودش پاسخگو باشد. آن زمان بعضی از پروندهها را که میدیدم متوجه میشدم خونی به ناحق ریخته شده است، خدمت امام جماران آمدم و عرض کردم گفتند "چه کسی این کار را کرده است؟ باید تعقیب شود؛ کیفرش را ببیند و باید دیه مقتول پرداخت شود". در جواب ایشان گفتم: دادگاههای ما اعدامهایی که کردند؛ خیلیهایش به جا بود و حق بود. اگر ما یک اشتباه را رویش تکیه کنیم؛ همه مدعی میشوند که همه اعدامها اشتباه است. ایشان فرمودند حق با شماست؛ باید تامل شود؛ مجموعه اینها منجر به صدور فرمان هشت مادهای شد.
آیتالله کریمی گفت: جملات مفاد هشت مادهای شاید کوتاه باشد اما دقیقا در مسیر رسول خداست. به این مقدار هم بسنده نکردند عدهای را واداشتند که بروید در زندانها و بررسی کنید؛ ببینید چه کسانی در زندانها هستند. ما هم به همراه هیئتی شیراز، مشهد و شهرهای دیگر را دیدیم و روزهای پنج شنبه پرونده زندانیان را میدیدند که اگر کسی به ناحق در بند کشیده شده از بند برهد. امام حق بزرگی به گردن مردم دارند که در همه حال به فکر آنها بودند و از حق آنها چشم پوشی نکردند؛ اما عدهای از مردم امام را نشناختند. فکر کردند که حاکمی جای حاکم آمده است. منتهی عمر امام کفاف نکرد. دیگران هم کمک به شناخت نکردند بلکه طوری کردند که نتیجهاش این شد.
وی افزود: امام خمینی مظلوم زندگی کرد متاسفانه شناخت مردم از ایشان کامل نیست. آنچه که امام میفرمود با فرمایشات رسول اکرم (ص) و امیرالمومنین(ع) تفاوت ندارد. ایشان میخواستند خط رسالت رسولالله را احیا کنند تا بشریت از فواید آن بهرهمند شود؛ تمام این بود و اگر مبارزهای با شاه میکردند به خاطر مکتب رسول الله(ص) بود.
وی در ادامه با اشاره به برخی از رخدادهای اخیر درفضای سیاسی کشور گفت: اگر امام زنده بود این اتفاقات اخیر را بر میتابیدند؟ که بدون هیچ مجوز شرعی در جوار بارگاه کریم اهل بیت، نسبت به رئیس مجلس شورای اسلامی و نماینده مردم قم این جور برخورد شود. امام میگفتند اگر وارد خانهای کسی شدید و دستور دستگیری او را دارید، حتی اگر در آن خانه آثارقمار دیده شود؛ باید بدانید که شما برای کار دیگری رفتهاید. امام اجازه میدادند چهار تا آدم ، بدون این که بر مسند قضا باشند و جرمی از کسی صادر شده باشد؛ این گونه برخورد کنند؟
آیت الله کریمی با اشاره به ناشناخته ماندن و مظلومیت دیدگاههای امام خمینی به انتقاد از عدم برخورد با نمونه هایی از تضییع حقوق افراد در جامعه پرداخت و گفت: این قضایای اخیر عقدهای بر دلم شد که چرا ما این گونه شدیم. به چه مجوزی، کسی در تلویزیون اهانت به کسانی بکند؛ در حالی که یک عدد از دعواهایش را هم نمیتواند ثابت کند و اگر هم بتواند چیزی را ثابت کند؛ باید در دادگاه و در حضور قاضی باشد؛ نیز در غیاب شخص؛ نه این که در تلویزیونی که همه ایران آن را میبینند. اگر حرفی داری برو در دادگاه بگو.
وی در پایان سخنان خود را با اظهار تأسف از این نکته به پایان برد که: متاسفم از این که جوانهای انقلابی ما چگونه سکوت کردند و حرف نزدند و به داد غربت امام نرسیدند و گذاشتند این ترهات( سخنان بیهوده) به صورت واقعیات در جامعه ما نشر شود.
منبع: جماران
این قضایای اخیر عقده ای بر دلم شد که چرا ما این گونه شدیم. به چه مجوزی، کسی در تلویزیون اهانت به کسانی بکند؛ در حالی که یک عدد از دعواهایش را هم نمی تواند ثابت کند و اگر هم بتواند چیزی را ثابت کند؛ باید در دادگاه و در حضور قاضی باشد؛ نیز در غیاب شخص؛ نه این که در تلویزیونی که همه ایران آن را می بینند. اگر حرفی داری برو در دادگاه بگو.متاسفم از این که جوان های انقلابی ما چگونه سکوت کردند و حرف نزدند و به داد غربت امام نرسیدند و گذاشتند این ترهات( سخنان بیهوده) به صورت واقعیات در جامعه ما نشر شود.آیتالله کریمی با اشاره به پیام هشت مادهای امام