حکومت دینی و مسئله واکسن کرونا
هادی سروش
ما که مدعی “حکومت دینی” هستیم ، باید اهمیت “مسئله جان مردم” به همان اندازه ای باشد که مبانی دینی بدان اهمیت داده است . و چون “دین” در این مسئله، نهایت حساسیت را نشان داده ، باید همواره مسئله جان مردم ، مورد نظر حاکمان بوده و همیشه اصحاب قلم و رسانه آن را بدون رودربایسی گوشزد کنند.
در مسئله واکسن سه نقطه بحث و بررسی جای دارد؛
نقطه اول ؛ ساختن واکسن
ساختواکسن داخلی ، حرف و حدیث بسیار دارد! تاکنون هفت واکسن با نام های مختلف ، رسانه ای شده اما به سطح عمومی جامعه نرسیده در حالیکه کشورهای دیگر یک و یا دو واکسن را عرضه کرده اند و توانسته اند مردمان خود را از خطر فراگیر مرگ ایمن کنند.
واقعا مشکل “قصه واکسن” در کشور ما سیاسی است ؟ اقتصادی است ؟ و یا مربوط به خارج ازکشور است ؟ و یا اصلا رانتی در کار است ؟ من هم مانند شما “نمیدانم”!
نقطه دوم ؛ آبروی کشور و جمهوری اسلامی
آبروی کشور در داخل و خارج ، یک سرمایه ی عظیمی است که با پرداخت هزینه های سنگینی مانند “خون شهداء” بدست آمده است. احدی در این کشور در هیچ سِمتی حقِ چوب حراج زدن بر این اندوخته بزرگ ملت را ندارد.
تردیدی نیست خطر “بیماری و مرگ” میتواند آبرویی از کشور و نظام ببرد که جایگزینی برای آن قابل تصور نیست.
امروز ازدحام هایی از مردم شریف کشورمان که با سن بالا در صف می ایستند ، و یا کسانی که برای دریافت رایگان واکسن و یا هزینه ناچیزی به کشورهای مجاور سفر میکنند ، برای آبروی نظام و مسئولان آن مخاطره آمیز است.
این گفته ی امام خمینی است که فرمود :
” من به همه کسانی که در این کشور الآن مشغول یک خدمت هستند، عرض میکنم که توجه داشته باشید که آبروی جمهوری اسلامی که آبروی اسلام است.
و نقطه عطف در فرمان هشت ماده ای ایشان این جمله است که نوشت:
“باید آبروی مردم را حفظ کنید.”
مسئله مهم تر ؛ “جان مردم” است.
حاکمیت باید بداند و البته میداند که مسئله واکسن کرونا ؛ پیوند با “جان مردم” دارد و این شوخی بردار و سیاست بردار نیست.
اجازه دهید مسئله را از این زاویه بیشتر مورد بحث قرار دهیم.
از آن رهگذر که ما که مدعی “حکومت دینی” هستیم ، باید اهمیت “مسئله جان مردم” به همان اندازه ای باشد که مبانی دینی بدان اهمیت داده است .
و چون “دین” در این مسئله، نهایت حساسیت را نشان داده ، باید همواره مسئله جان مردم ، مورد نظر حاکمان بوده و همیشه اصحاب قلم و رسانه آن را بدون رودربایسی گوشزد کنند.
از بدیهیات عقل است که “حفظ جان” ضروری است و قطعا از مصادیقی است در صورت خطر جانی ؛ باید از هر راهکاری برای حفظ جان استفاده نمود و حتی اگر راهکاری دارای حرمت شرعیِ فردی و یا گروهی و یا حکومتی باشد ؛ آن راهکار حلال و جائز میشود.
این حکم عقل ؛ در قرآن صراحتاً مورد تاکید قرار گرفته است ، تا جائیکه بر آن اضطرار و رفتار مضطرانه ؛ هیچ ظلم و یا معاندتی و عواقبِ عادی و یا شرعی مترتب بر آن نوشته نمیشود ؛ ” فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ.” (بقره /۱۷۳)
از دیدگاه قرآن شریف ؛ بی توجهی به جان یک شهروند مانند بی توجهی به جان همه شهروندان است ؛《مَنْ قَتَلَ نَفْسَا بِغَیرِ نَفْسٍ أوفَسادٍ فِی الأَرضِ فَکانَّما قَتَلَ النَّاسَ جمیعاً 》(مائده/۳۲)
این حقیقت ، یعنی ؛ حفظ جان مردم را به خوبی میتوان از نهج البلاغه که “کتاب حکومت” برای مدعیان و علاقمندان به حکومت دینی است دریافت نمود.
فرمان امیرالمومنین (ع) در مورد حفظ جان انسانها به مالک جدی است که فرمود ؛
《بپرهیز از خون و جان انسانها .. که چهار اثر منفى را در پی دارد:
انتقام شدید الهى دردنیا ، و مجازات سنگین درآخرت ، و زوال نعمت[هایی مانندامنیّت و برکت]، وچهارم ؛ کوتاه شدن دوران حکومتها .. ؛ فَلاَ تُقَوِّیَنَّ سُلْطَانَکَ بِسَفْکِ دَم حَرَام، فَإِنَّ ذَلِکَ مِمَّا یُضْعِفُهُ وَیُوهِنُهُ، بَلْ یُزِیلُهُ وَیَنْقُلُهُ .》
نتیجه میگیریم ؛ جان و خون شهروندان ؛ همانطوریکه “متاع” نیست تا بتوان سر آن با کسی و یا کشوری و یا سیاستی ، معامله کرد ! بلکه در محدوده منویات و یا حیطه اختیارات کسی نیست تا بر اساس نظریات شخصی ، مورد اِعمال نظر قرار گیرد.
نشود که در زمانی مسئله واکسن حل شود که “نوش دارو پس از مرگ سهراب” باشد !
امید به روزی که با بازشناسی “واقعیت ها” ، و استفاده از “فرصت ها” ، و باز شدن راه برای ورود “نیروهای قوی و کارآمد” ، از “محرومیت و ممنوعیت” سازی ها رها شویم و طومار ریاکاری و تملق و قدرت طلبی ، برای همیشه مختومه شود.
منبع: کانال سروش معرفت