راستگوئی را فراموش نکنیم
اگر چه گاهى در عالم سیاست و سیاست بازان، دروغ و حقّه و خلاف واقع گویى و مبالغه و اغراقهاى غیر متعارف و غیرمعمول، سکّه رایج مىشود؛ ولى سیره علماى وارسته و حوزههاى علوم دینى همواره راستى و درستى و حق گویى و صدق و صفا ـ و حتى پرهیز از شائبه دروغ و خلاف واقع ـ بوده است.
* رضا مختارى
اگر چه گاهى در عالم سیاست و سیاست بازان، دروغ و حقّه و خلاف واقع گویى و مبالغه و اغراقهاى غیر متعارف و غیرمعمول، سکّه رایج مىشود؛ ولى سیره علماى وارسته و حوزههاى علوم دینى همواره راستى و درستى و حق گویى و صدق و صفا ـ و حتى پرهیز از شائبه دروغ و خلاف واقع ـ بوده است.
گویند که مرحوم آیه اللّه حاج آقا حسین قمى (أعلى اللّه مقامه) در مقام تحذیر کودکانش از شیطنت و بازى گوشى مىگفت: «شیطنت نکن و الاّ فرض کن بلند مىشوم و تو را مىزنم» . همچنین یکبار به یکى از نزدیکانش گفت:
فلان عالم پیرمرد از دنیا رفته است نامه تسلیتى بنویسید تابراى فرزندش بفرستیم. نامهاى نوشتند قریب به این مضمون «… از درگذشت پدر بزرگوارتان بسیار متأسف و متأثر شدم و…» ایشان فرمودند: از کجا که این تعبیر راست و خالى از شائبه باشد؟ بنویسید «خبر درگذشت والد شما را شنیدم. براى ایشان رحمت و مغفرت خداوند و براى شما و سایر بازماندگان صبر و اجر مسألت مىکنم»
عالم وارسته آیه اللّه حاج شیخ مرتضى حائرى فرزند مؤسس حوزه قم در باره آیه اللّه آقا نجفى قوچانى (قدّس سرّه) میگوید:
«مرحوم آقا نجفى قوچانى که من ایشان را شاید در حدود متجاوز از چهل سال قبل دیده بودم از قیافه و رفتار و کردارشان آثار صلاح و درستى و راستگویى و وارستگى پیدا بود… از علماء درجه اول بود و از لحاظ درجهبندى از رؤساى آن وقت قم مقدّم. یک شب ماه رمضان هم در خدمت ایشان و مرحوم آقاى حاج سید صدر الدین صدر در منزل آقاى سید على اکبر برقعى بودیم… .»
به کتاب سیاحت شرق این سید محترم، ملاى کلّه شق، ضد دروغ و حقّه بازى رجوع نمایید.[1] ملاحظه مىشود که آیه اللّه حائرى ایشان را «ضدّ دروغ و حقّه بازى» معرفى مىکند و این خصوصیت را هنر او مىشمارد.
متأسفانه این سنت حسنه ـ یعنی صدق و صفا، راستى و درستى، شجاعت و حق گویى ـ گاهى از اوقات کم رنگ مىشود و سخنرانىها و خطابههاى مجالس ترحیم و بیانیههاى تسلیت و سنگ نبشتههاى قبور، مصاحبهها و سرگذشت نامهها و نیز برخى مطبوعات حوزوى، گاهى خالى از شائبه کذب، خلاف واقع، مسامحه، اغراقگویى و مبالغههاى غیرمعمول و غیرمعقول نیست که به منظور پیشگیرى از ادامه این وضع، مواردى را یاد مىکنم:
۱. در بیانیه درگذشت طنطاوى، شیخ الازهر نوشتهاند:
«با نهایت تأسف و تألّم، خبر درگذشت استاد دکتر محمد سید طنطاوى شیخ ازهر را… دریافت کردیم»[2]
آیا واقعاً «نهایت تأسّف و تألّم» تعبیر درستى است؟ و آیا واقعاً نویسنده این بیانیه این قدر متألم و متأسف شدهاند؟ اگر خداى ناکرده خبر درگذشت یکى از عزیزترین کسان این نویسنده به وى مىرسید بازهم همین قدر متأسف مىشدند؟
۲. مکرر در برخى نشریات حوزوى نوشته مىشود که «وهابیت چهل هزار پایگاه اینترنتى براى تبلیغ علیه شیعه راه اندازى کردهاند». این سخن علاوه بر اینکه بزرگنمایى بىدلیل دشمن است، معلوم نیست از چه منبع مطّلعى نقل مىشود؟ کدام شخص یا مؤسسه و سازمان این آمار را بهدست آوردهاست؟ گوینده این سخن شاید نام و نشان حتى پنجاه سایت را هم نداند ولى از چهل هزار سایت سخن مىگوید!
در نمونهاى دیگر، خبرگزارى ایرنا در تاریخ ششم بهمن سال 1389 به نقل از معاون پژوهشى یکى از مؤسسات معروف آموزشى ـ پژوهشى قم گزارش داد: «هفت هزار دین براى مقابله با نظام و انقلاب اسلامى ساخته شده است». آیا گوینده این سخن مىتواند نام ونشان هفتاد دین از این هفت هزار دین را بگوید؟
۳. گاهى از تشییع جنازهاى دویست ـ سیصد هزار و حداکثر چهارصد هزار نفرى با تعبیر «تشییع جنازه میلیونى» یاد مىشود! گاهى نیز در بیانیههاى رسمى و سیاسى، عالمى با عنوان «وارسته» معرفى مىشود که کسى از وارستگى در او سراغى ندارد و اثرى ندیده است .
۴. درباره برخى از مراجع متوفى ـ رحمه اللّه علیهم ـ فراوان مىشنویم و مىخوانیم که «مرجع تقلید جهان تشیع» یا «زعیم عالیقدر جهان تشیع» در حالى که ایشان مرجع تقلید کمتر از یک پنجم شیعیان بودهاند! بر سر مزار عالمى دیدم نوشته بودند: «مرجع تقلید جهان تشیع» در حالى که اصلاً بنده در مقلدداشتن ایشان شک دارم (رحمه اللّه علیه)؛ معروف است که هنگام چاپ تحریر الوسیله امام خمینى(ره) در نجف اشرف، سالها پیش از پیروزى انقلاب، روى جلد تحریر الوسیله نوشته بودند: «زعیم حوزه علمیه» یا «زعیم حوزههاى علمیه» یا عباراتى قریب به این مضمون، حضرت امام خمینى(ره) دستور دادند آن را حذف کنند و با حذف این عبارت و تعویض جلد، نشر آن را اجازه دادند و نگذاشتند تحریر با آن عبارت توزیع شود.
مناسک حج مرحوم آیه اللّه خویى (أعلى اللّه مقامه) در سال 1364 هـ . ش در قم چاپ شده و روى جلد آن نوشته شده است: «حضرت آیه اللّه العظمى مرجع المسلمین…» و روى صفحه عنوان آن چنین آمده است: « مرجع مسلمانان جهان». در حالى که در آن زمان، امام خمینى(ره) در اوج اقتدار بود و مراجع دیگر از جمله مرحوم آیه اللّه گلپایگانى (قدّس سرّه) مقلدان فراوانى داشتند. پیداست که اینگونه حرکات، کار مریدان نادان است وگرنه چه بسا، مرحوم آیه اللّه خویى اصلاً و ابداً این چاپ مناسک خود را ندیده باشند.
۵. از مدیر محترم حوزه مقدسه قم در پارهاى از نشریات حوزوى و رسانهها با عبارت «مدیر حوزههاى علمیه»، یاد مىشود که البته خلاف واقع است. مىدانیم ایشان مدیر حوزههاى خارج از کشور مانند حوزه نجف اشرف و دیگر حوزههاى خارج کشور نیستند. همچنین مدیریت برخى حوزههاى بزرگ کشور مانند خراسان و برخى حوزههاى کوچک مانند مهدیه خوانسار بر عهده قم نیست. علاوه بر این، حوزههاى علمیه خواهران در سراسر کشور و خارج از کشور مدیریتهاى جداگانه دارد. همچنین طلاب و فضلاى غیر ایرانى مقیم قم که تعدادشان نیز زیاد است تحت مدیریت جامعه المصطفى(ص) هستند، بنابراین تعبیر «مدیر حوزههاى علمیه» در صورتى صحیح خواهد بود که چندین استثنا به آن بخورد و دو سطر مطلب در تقدیر باشد؛ یعنى گفته شود: «مدیر حوزههاى علمیه، به جز حوزههاى خارج از ایران و به جز برخى حوزههاى مهم داخل ایران مانند اصفهان و مشهد و به جز حوزههاى خواهران در داخل و خارج ایران و به جز حوزههاى مربوط به غیر ایرانیان در سراسر جهان اعم از ایران»، پس بهتر است بگوییم: «مدیر حوزه قم و حوزههاى تابعه»
۶. فاضلى در باره صوفیان گفتهاند :
ـ تصوّف [ کذا] همیشه با بیگانگان در ارتباط بودند. در حادثه قم مطلع شدیم که ماهوارههاى آلمان و فرانسه درگیریهاى آن شب را مستقیماً پخش مىکنند.
ـ اکثر اینها اصلاً نماز نمىخوانند و معتقد به نماز نیستند و آنهایى که آن روز در خیابان ارم قم نماز مىخواندند بدون وضو بودند[3]
آیا صوفیان همیشه با بیگانگان در ارتباط بودند؟ آیا حادثه قم را مستقیماً ماهوارههاى آلمان و فرانسه پخش مىکردند؟ از کجا و براساس کدام آمار ایشان فهمیدهاند که اکثرشان نماز نمىخوانند؟ و از کجا فهمیدند که آن روز بدون وضو بودند؟!
۷. فاضل دیگرى گفتهاند :
آیت اللّه مرعشى نجفى سه جا در پاورقى احقاق الحق مىگویند: «این درویشهاى نعمت اللهى که در قم هستند عوامل انگلیس و جاسوس استعمار و کافر هستند.»[4]
بنده حتى یک جا هم در پاورقى احقاق الحق پیدا نکردم که مرحوم آیه اللّه مرعشى (قدس سره) چنین سخنى گفته باشند و اساساً آیا از عالم عادلى صدور سخنى با این کلیّت و شمول و تعابیر «عوامل انگلیس» و «جاسوس استعمار» و «کافر» ممکن است؟!
در انحراف و گمراهى این فرقه هیچ تردیدى نیست ولى آیا مىتوان در حق آنان هر سخنى را گفت؟
[1] – سرّ دلبران، ص162 ـ 165.
[2] – افق حوزه، شماره 263 (23 اسفند 88)، ص 16.
[3] – افق حوزه، شماره 102، ص5.
[4] – افق حوزه، شماره 102، ص4.
اگر چه گاهى در عالم سیاست و سیاست بازان، دروغ و حقّه و خلاف واقع گویى و مبالغه و اغراقهاى غیر متعارف و غیرمعمول، سکّه رایج مىشود؛ ولى سیره علماى وارسته و حوزههاى علوم دینى همواره راستى و درستى و حق گویى و صدق و صفا ـ و حتى پرهیز از شائبه دروغ و خلاف واقع ـ بوده است.
رضا مختاری: