سیاستورزی با ابزار مباهته و قدرت اتهام جنسی
بازار «اتهامهای ساختگی جنسی» در فضای سیاسی این روزها داغ است. اتهام جنسی راهی ساده و پیش پا افتاده و البته مؤثر در نفی هویت شخصی رقیب سیاسی است. مرحوم محمدتقی فلسفی در خاطرات خود از عکسی یاد میکند که ساخته ساواک بود و او را عریان در کنار زنی به تصویر کشیدهاند.
پس از حمله نیروهای آمریکایی به محل اختفای بنلادن و کشتن وی، خبری درباره علاقه وی به مجلات برهنگی منتشر شد. در این خبر اسامه بنلادن فردی با گرایش به ماریجوانا، کشیدن قلیان و مجلات برهنگی معرفی میشود. بنلادنی دیگر وجود ندارد که از خود دفاع کند و کسی حاضر نیست برای دفاع از مسائل شخصی و خصوصی بنلادن سخنی دیگر بگوید. اینگونه اخبار، شخصیت و هویت خاص فرد را لکهدار میکند. این اتهامات بسیار توانا و قدرتمندند، حتی اگر در هیچ محکمهای ثابت نشوند، اما در ذهن مخاطبان، در کنار اسم و زندگی آن فرد خواهند نشست و تصور آن فرد همراه تصور این اتهامات است. این خبر هویت و شخصیت اسامه بنلادن را در نزد مخاطبان دگرگون میکند. مخاطب تا پیش از آن، بنلادن را همراه مفاهیم جهاد، طالبانیسم، یازده سپتامبر، آمریکاستیزی تصور میکرد؛ اما از این پس در کنار این مفاهیم مجلات برهنه، ماریجوانا و قلیان جا باز میکنند و حتی این مفاهیم نو به خاطر نوعی تعارض و ناهمخوانی مفاهیم پیشین را خنثی میکنند و هیمنه و ابهت بنلادن فرو خواهد ریخت. زندگی بیل کلینتون، بدون مونیکا روایت نخواهد شد.
بازار «اتهامهای ساختگی جنسی» در فضای سیاسی این روزها داغ است. اتهام جنسی راهی ساده و پیش پا افتاده و البته مؤثر در نفی هویت شخصی رقیب سیاسی است. مرحوم محمدتقی فلسفی در خاطرات خود از عکسی یاد میکند که ساخته ساواک بود و او را عریان در کنار زنی به تصویر کشیدهاند. عباسیان پس از روی کارآمدن نه تنها به سرکوب نظامی باقیمانده امویان پرداختند، بلکه با مطرح کردن و شایع کردن نسب ابن زیاد سعی در تخریب وجهه آنان کردند. جستجو در تاریخ، نمونههای بسیاری را به ما نشان خواهد داد. گاهی این اتهامات از فرد فراتر رفته و برای تخریب و تخطئه یک اندیشه نیز گفته شده است. چنانکه برخی منتقدان عرفان و عرفا، برای نفی عرفان و تصوف به رفتار عدهای از صوفیان و انتساب برخی انحرافات جنسی به آنان تمسک میکنند و یا از معنای «عشق مجازی» در کلمات آنان، نه فرد خاص بلکه عرفان را متهم میکنند.
اتهام جنسی، همانگونه که مجالی اندک برای اثبات دارد، قدرت کمی برای تکذیب و نفی دارد. امر جنسی امری مخفی است و این خفا هم اثبات و هم تکذیب را سخت میکند. اما صرف اتهام این قدرت را دارد که در ذهن مخاطبان میان هویت آن فرد و اتهام جنسی ملازمه و همراهی ایجاد کند. اتهام جنسی بسیار قدرتمندتر از اتهام مالی و جنایی است. پنهانی و خفا و رازآلودگی امر جنسی به قدرت اتهام جنسی کمک میکند. از این رو صرف اتهام بدون اثبات و محکمه توانایی ویرانی شخصیت و هویت فرد متهم را داراست.
قدرت اتهام جنسی، به داغ شدن بازار این ابزار برای نفی رقیب سیاسی و فکری انجامیده است. متأسفانه برخی متدینان با تمسک به معنایی نادرست از «و باهتوهن» به خود اجازه میدهند که به راحتی دیگران را به فحشاء و ناپاکی متهم کنند. کارناوال عاشورای ۷۶ نمونهای روشن از سعی تاریک مباهتهای برای نفی سیاسی حریف بود.
از کرامیه تا مباهته
بنابه گزارشهایی که درباره فرقه کرامیه آمده است، آنها برای پیشبرد اهداف و اندیشههای خود، به دروغ، جعل حدیث و حتی ترور مخالفان دست میزدند. آنان ابن فورک اشعری را که مناظراتی با کرامیه داشته، نخست به «رفض» متهم کردند و پس از دعوت محمود غزنوی برای مناظره با کرامیان، در راه بازگشت از غزنه به نیشابور توسط کرامیه مسموم و درگذشت. همچنین نقل است که کرامیان ابوعبدالله شافعی، حاکم نیشابور را بسیار آزردند و منبرش را شکستند و حتی مانع خروجش از منزل شدند.
اگرچه کرامیان پس از حمله مغول به تاریخ پیوستند، اما این تفکر که برای پیشبرد اهداف دین، میتوان به هر عملی دست زد و هدف دینی، وسیله را توجیه میکند، همچنان ادامه دارد. متأسفانه در سده اخیر با تفسیر نادرستی از «باهتوهم» در روایت پیامبر، برخی فقها جواز بهتان به مخالف را صادر کردهاند. گاهی علاوه بر تفسیر نادرست و محرَّف از روایت، استدلالهایی برای جواز بهتان گفته شده است. چنانکه گفتهاند دروغ مصلحتی در جایی که مصلحت بزرگی باشد، جایز است. پیشبرد و حفظ دین از بزرگترین مصالح است؛ پس میتوان برای حفظ دین دروغ گفت.
این استدلال گاهی از دروغ و بهتان فراتر میرود و هر رفتاری را توجیه میکند. کما اینکه چند سال پیش دولتمردی گفته بود برای حفظ نظام میتوان امام زمان را کشت. پشت این کلمات استدلالی شبیه استدلال بالا نشسته است. حفظ نظام اوجب واجبات و بالاترین مصلحتهاست. مصلحت بالای این امر از مفاسد دیگر افعال قویتر است. مثلاً مصلحت حفظ دین و نظام از مفسده یک دروغ بسیار قویتر است و آن مفسده را در خود نفی و حل میکند. پس به خاطر مصلحت اقوی، میتوان مفسده ضعیف را مرتکب شد.
فراتر از این دو، حتی سخنی از برخی متلکمان نقل شده است که خدا میتواند برای امر هدایت، وعده کذب بدهد. زیرا هدایت انسان و سعادت وی بزرگترین مصلحتهاست و مفسده وعده دروغین در برابر مصلحت سعادت و هدایت انسان بسیار ناچیز است.
مفسده عظیم مباهته
شاید در محاسبه اولیه و چرتکهاندازی ابتدایی استدلال طرفداران مباهته و وعده کذب خدا در هدایت درست به نظر آید. اما این تا وقتی است که تنها مفسده کذب را در نظر بیاوریم و از دیگر مفاسد مباهته و یا وعده کذب چشم بپوشیم.
زشتی کذب و بهتان و … تنها زشتی مباهته نیست که در برابر مصلحت «حفظ دین» یا «هدایتگری» ناچیز شمرده شود و نفی شود، بلکه مفسده مهم و بزرگ مباهته و وعده کذب، انتساب فریبکاری و تدلیس به دین و خدا است. فریبکاری و تدلیس با پیشبرد و حفظ دین و هدایت ناسازگار و در تضاد است. در مباهته تنها با دروغ و بهتان مواجه نیستیم، بلکه با فریبکاری و حیلهگری نیز روبهروییم. دین حیلهگر و خدای فریبکار راه به جایی نخواهد برد و شکست خواهد خورد.
فرض کنید برای پیشبرد دین یا حفظ آن، به فردی که در تضاد با دین است، تهمتی زده شود که آن را انجام نداده است. این اتهام موجب میشود که شخصیت و هویت وی سیاه و لکهدار شود و با ویرانی شخصیت، در نزد عموم مردم، اندیشههای وی پوچ و بیمعنا جلوه کند و اندیشهاش در زیر سایه شخصیت ویرانشدهاش قرار میگیرد. اما پس از مدتی روشن میشود که این اتهام نادرست بوده است و متدینانی که اتهام را وارد کردهاند آگاهانه و عامدانه این رفتار را کردهاند و به گمانشان مستند رفتاری آنان از دل دین است. در این فرض آن چیزی که ضرر میبیند و ضربه میخورد، دین است. زیرا دین فریبکار و حیلهگر معرفی شده است و این احتمال وجود دارد در دیگر عرصهها نیز به حیله و فریب دست زده باشد. اگر دین به حیلهگری و فریبکاری و تدلیس متهم شود، بنای آن فرو خواهد ریخت. دین فریبکار احتمالاً درباره بهشت و دوزخ و فرشتگان و عالم پس از مرگ و وعده و وعید و حتی قدرت و علم خدا و … همه دروغ گفته باشد و فریب داده باشد. فریبکاری دین به ویرانی دین خواهد انجامید. مباهته نه تنها هیچگاه به یاری حفظ و پیشبرد دین نخواهد انجامید، بلکه آسیب و ضربه بر پیکره دین وارد خواهد کرد. رفتارهای زشت متدینان، باعث دینگریزی است. «کردار اهل صومعهام کرد می پرست»
اتهامات جنسی که این روزها برخی متدینان به مخالفانشان وارد میکنند، شاید چند روزی شخصیت مخالفان را ناپسند جلوه دهد، اما به زودی بازگشت به خود دین خواهد کرد. بسیاری از تماشاگران اینگونه اتهامات، با درک نادرستی آن، به متدینان و دین بدگمان خواهند شد و آتش این اتهامات نه مخالفان، بلکه خود دینداران را خواهد گرفت.
بازار «اتهامهای ساختگی جنسی» در فضای سیاسی این روزها داغ است. اتهام جنسی راهی ساده و پیش پا افتاده و البته مؤثر در نفی هویت شخصی رقیب سیاسی است. مرحوم محمدتقی فلسفی در خاطرات خود از عکسی یاد میکند که ساخته ساواک بود و او را عریان در کنار زنی به تصویر کشیدهاند.سیداکبر موسوی
ایول!! صحیح هست!
در …..باهتوهم…..در بین علما محل اختلاف است
منقولست یکی ازمراجع درگذشته عصرحاضرکه خودازقایلین به تفسیرکلمه باهتوهن به بهتان بود بعدازنسبتهاییکه ان مورخ هتاک به اوداده بودگفته بود من شکاینم رانزدجده ام زهرامیبرم