در سالهای اخیر آثار متعددی به قلم تاریخنگاران دربارهی نقش مسلمانان در ارتش هیتلر، ارتباط شیخ امین الحسینی مفتی بیت المقدس با سران حزب نازی، و نیز حضور گردانهایی از مسلمانان منطقهی بالکان و کریمه در ارتش وافِناساس (Waffen SS) به فرماندهی هانریش هیملر، و نیز حضور پررنگ فرماندهان مسلمان در «لشکر مسلح کوهستانی سیزدهم اساس خنجر» منتشر شده است. این تحقیقات تاریخی نشان میدهند که دهها هزار تن از مسلمانان مناطق تحت نفوذ آلمان نازی در خدمت ارتش هیتلر میجنگیدند.
در سالهای اخیر آثار متعددی به قلم تاریخنگاران دربارهی نقش مسلمانان در ارتش هیتلر، ارتباط شیخ امین الحسینی مفتی بیت المقدس با سران حزب نازی، و نیز حضور گردانهایی از مسلمانان منطقهی بالکان و کریمه در ارتش وافِناساس (Waffen SS) به فرماندهی هانریش هیملر، و نیز حضور پررنگ فرماندهان مسلمان در «لشکر مسلح کوهستانی سیزدهم اساس خنجر» منتشر شده است. این تحقیقات تاریخی نشان میدهند که دهها هزار تن از مسلمانان مناطق تحت نفوذ آلمان نازی در خدمت ارتش هیتلر میجنگیدند[1].
اما این فقط یک روی سکه است. روی دیگر سکه حضور بسیار پررنگتر مسلمانان در جبههی متفقین، و علیه ائتلاف محور به رهبری آلمان نازی است. حقیقت این است که حدود سه و نیم میلیون نفر از مسلمانان آسیای مرکزی و منطقهی قفقاز برای ارتش سرخ شوروی میجنگیدند!حتی مفتی مشهور ازبک «ایشان باباخان بن عبدالمجیدون» (1858ـ1957)[2] کسی بود که علیه ارتش هیتلر فتوای جهاد صادر کرد و مسلمانان آسیای مرکزی را بر جنگ علیه هیتلر ترغیب نمود[3]. رکیمژن کِژکِرباف (Rakhimzhan Qoshkarbaev) از مسلمانان قزاق ارتش سرخ شوروی اولین کسی بود که پرچم شوروی را در 30 آوریل1945 بر فراز ساختمان پارلمان آلمان در برلین برافراشت. بسیاری از این سربازان مسلمان ارتش سرخ به اسارت ارتش نازی درآمدند و حتی تعدادی از آنها که اسامیشان در اسناد ثبت شده است، در کنار یهودیان و در اردوگاههای معروفی چون آشویتس جان باختند.
اما حضور مسلمانان در جبههی متفقین و علیه آلمان نازی، محدود به حضور آنها در ارتش سرخ شوروی نشده و بلکه بخشی از نیروهای نظامی و لجستیکی دولتهای بریتانیا و فرانسه در اثنای جنگ جهانی دوم را نیز جنگجویان مسلمان مستعمرات تشکیل میدادند. تحقیقات شش سالهی تاریخنگاران بر روی بیش از 850هزار سند باقیمانده از جنگ جهانی دوم به زبانهای فرانسوی، انگلیسی، فارسی، اردو، روسی، آلمانی و عربی نشان میدهد که حدود دو و نیم میلیون مسلمان به عنوان سرباز یا نیروهای پشت جبهه، در جبههی متفقین حضور داشتند. اینها مسلمانانی بودند که از خاورمیانه، روسیه، آفریقا، هند و حتی ایالات متحده امریکا در جبههی متفقین حضور داشتند. اسناد نشان میدهد که حتی تعدادی از فقهای مسلمان هم برای اجرای مراسم کفن و دفن این مسلمانان در این جبههها حضور داشتهاند.
مسلمانان و هولوکاست: تاریخ فراموششده
از آنجا که بنیادها و ریشههای ایدیولوژی یهودستیزی(anti semitism) در بستر تحولات غرب مدرن پدیدار شد، پر بیراه نیست اگر آن را یک ایدیولوژی اساسا غربی بدانیم. در این میان هولوکاست چیزی جز پیامد تراژیک کاربست این ایدیولوژی نبود که به دست یکی از مخربترین سویههای نژادپرستی یعنی حزب نازی (یا همان ناسیونالسوسیالیسم) عملی شد.
هولوکاست صدالبته مثل هر رخداد کلان دیگر، بعدها خود به ابزار پیشبرد ایدیولوژیهای سیاسی تبدیل شد و نهایتا ایدیولوژی سیاسی حاکم بر اسرائیل یعنی صهیونیسم را به مثابه “ولی دم” خود یافت. برهمین اساس، بعید نبود که هولوکاست به مرجعی مهم برای توجیه منازعات اعراب و اسرائیل تبدیل شود و نتیجتا کلیشهی تکراری یهودستیزی را قرین هرگونه انتقاد حقوقی اعراب فلسطینی و مسلمانان از رفتارهای صهیونیسم سیاسی و دولت اسرائیل نماید.
در این میان اما بازخوانی روایتهای مسکوت و فراموششده از هولوکاست، میتواند باعث شکستن این کلیشهها گردد. یکی از این روایتها، ماجرای انبوه مسلمانانی است که در جبهه متفقین و علیه آلمان نازی میجنگیدند که مختصرا به آن اشاره کردیم. اما روایت جالبتر ماجرای مسلمانانی است که در کنار یهودیان در اردوگاههای آلمان نازی مثل آشویتس شکنجه و نهایتا قربانی هولوکاست شدند. اسناد از مسلمانانی با نامهای اسماعیل(به شماره اردوگاهیِ R9954)، نصرالدین، محمد و حسن نام میبرند که در آشویتس در کنار یهودیان، کشته شدند.[4]
نیز بازماندگان هولوکاست، روایتهایی از مسلمانانی تعریف میکنند که با خطر انداختن جان خود، به نجات یهودیان کمک کردند: ماجرای خالد عبدالوهاب تونسی که دهها یهودی را پناه داد، عبدالحسین سرداری دیپلمات ایرانیای که برای نجات یهودیان از آلمان برایشان گذرنامه صادر میکرد، خانوادهی آلبانیاییتبار پیلکوس که در جریان اشغال آلبانی به دست نازیها، به یک مادر و دختر یهودی پناه دادند و به گفته بازماندگان، جان تمام خانوادهشان را به خطر انداختند و…[5].
ارجاعات:
[1]. یکی از مشهورترین این تاریخنگاریها کتاب «اسلام و جنگ آلمان نازی» تألیف دیوید معتدل است که به فارسی نیز ترجمه شده و نشر ثالث آن را منتشر کرده است.
[2]. Uzbek: Eshon Boboxon ibn Abdulmajidxon
[3]. See: Jeff Eden, A Soviet Jihad against Hitler, Journal of the Economic and Social History of the Orient, Volume 59: Issue 1-2, pp. 237–264
نگرش منفی مسلمانان نسبت به غیر مسلمانان برگرفته از فقه سنی و شیعه است
هر چند که نگاه قرآن مخالف و متضاد با فقه و احادیث و روایات تاریخی است در فهم رفتار مسلمانان باید به فقه و منابع دیگر نگاه کرد
در کل نقش منفی مسلمانان در نقض حقوق بشر بخصوص در مورد اقلیت ها و ظلمی که بر یهودیان در تمام کشورهای اسلامی در تمام 1400 سال جریان داشته است بسیار بیشتر از اینست که با چند مورد استثنا فراموش شود
حداقل علما سنی بابت رفتارهای غیر انسانی که از زمان ابوبکر و عمر و عثمان وعلی نسبت به اقلیتهای قومی و مذهبی انجام داده اند باید معذرت خواهی بکنند
نخستین کسی بود که پرچم شوروی را در 30 آوریل1945 بر فراز ساختمان پارلمان آلمان در برلین برافراشت نامش رحیمجان بوده که شما اشتباها رکیمژن نوشتید