نگاهی به حجاب شرعی| محمدباقر بهبودی
این نوشتار برگرفته از مقاله حجاب شرعی است که ابتدا در شماره چهل و دو مجله حوزه و سپس در کتاب معارف قرآنی به چاپ رسیده است.
در بیست و چهارمین سوره قرآن قسمتی از آداب اجتماعی اسلام، از جمله حجاب شرعی مطرح شده است. این سوره، به نام سوره «نور» خوانده می شود. در آغاز این سوره می خوانیم:
ما این سوره قرآن را نازل کردیم و اجرای آن را بر همگان حتم و لازم نمودیم. در این سوره، آیات روشنی نازل کردیم، باشد که شما خود، احکام آن را دریابید.
سوره نور، آیه نخست
از جمله این احکام، مساله حجاب شرعی است: در آیه ۳۰، حجاب مردان و در آیه ۳۱، حجاب بانوان، مشخص شده است.
حجاب شرعی برای مردان
«ازار» برای مردان
آیه سی ام، که حجاب شرعی مردان را مشخص می کند، از این قرار است:
قل للمومنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم، ذلک ازکی الهم . . .
ای رسول ما! به مردان مومن، بگو: چشم خود را فرو بخوانند و از چاک دامن خود نیز مراقبت به عمل آورند. این شیوه، به پاکی جان آنان نزدیکتر است. به یقین، خداوند به کارهایی که صورت می دهید، آگاه و با خبر است.
نور، ۳۰
در این آیه و آیه بعدی، دو نوبت، کلمه «فرج» به کار رفته است. در همه موارد «فرج» را به معنای «چاک دامن» ترجمه کردیم.
در لغت اصیل عرب غیر از مفهوم چاک و شکاف، معنای دیگری برای این کلمه یاد نشده است. در معاجم، لغت و فرهنگنامه ها و نوشته اند که «فروج» به معنای قبای چاکدار است.
شاهد حدیثی
امام ابوعبدالله صادق (ع) می گوید:
«اگر کسی شلوار نپوشد و تنها یک پیراهن ضخیم بپود و یا قبایی بپوشد که فرج آن کوتاه باشد، (یعنی چاک آن تا کمر نرسد) می تواند نماز بخواند».
کافی، ج ۱۱۸٫۱ صحیح الکافی، تحقیق محمد باقر بهبودی، ج ۳٫۳۹۳٫
علت آن که قرآن مجید می فرماید: مراقب چاک لباس خود باشید؛ آن است که در عهد نزول قرآن، مردم خصوصاً مردم جزیره العرب، دو – سه متر پارچه نادوخته را مانند لنگ حمام به کمر می بستند تا عورت خود را ستر کنند.
نام این قطعه لباس، در زبان عرب «ازار» (بر وزن کتاب ) است. در زبان عامیانه فارسی به آن «بستن» می گویند و در زبان ادبی به آن «فوطه» می گویند. موقعی که این فوطه را کمر ببندیم، دو طرف آن بر روی هم قرار خواهد گرفت و مانند دامن زنانه، ساتر خواهد بود، ولی به هنگام راه رفتن و نشستن و برخاستن و خم و راست شدن، چاک آن باز می شود و احیاناً، عورت آدمی مکشوف می گردد و از این روی قرآن مجید می فرماید:
«مراقب چاک دامن خود باشید که باز نماند و اگر چاک دامن دیگران باز بود، از نظر دوختن به عورت آنان خودداری کنید و چشم خود را فرو بخوابانید».
نور، آیه سی
در این قسمت آیه، صنعت ادبی «احتباک» به کار رفته است.
همچنین بخوانید: عقبنشینی شورای اروپا از کمپین تبلیغاتی حمایت از حجاب
احتباک چیست؟
احتباک، یعنی قرینه بندی متقابل که صدر و ذیل سخن، یکدیگر را در آغوش بگیرند و کامل کننده هم باشند. این شیوه از ابداعات قرآن مجید است و در آیات فراوانی به کار رفته است. از جمله در سوره مومن آیه ۶۱ که می گوید:
جعل لکم اللیل لتسکنوا فیه و النهار و مبصرا.
خداوند، شب را آفرید تا آرامش بیابید و روز را روشن آفرید.
چنانکه ملاحظه می شود، ظاهر، صدر و ذیل آیه ناتمام است، ولی با توجه به قرینه بندی متقابل، عبارت به این صورت تکمیل می گردد:
«خداوند، شب را تاریک آفرید تا آرامش بگیرید و روز را روشن آفرید تا برای تلاش معاش برخیزید».
آیه مورد بحث هم به این صورت کامل می شود:
«ای پیامدار حق! به مردان مومن بگو: چشم خود را از چاک دامن دیگران، فرو بخوابانند و مراقب چاک دامن خود نیز باشند که از معرض دید دیگران محفوظ نگه دارند».
دو حدیث در باب حجاب شرعی
امام ابوعبدالله صادق، علیه السلام، در ذیل این آیه به صراحت اعلام کرده است که:
«در قرآن مجید، هر جا سخن از حفظ «فرج» به میان آمده باشد، منظور خداوند، عفت و پاکدامنی و ترک فحشاء است. به جز آیه مزبور که منظور الهی رعایت حجاب شرعی و دامن از نظاره دیگران می باشد لذا هیچ مرد مومنی روا نیست که: در چاک دامن مومن دیگر، نظر بدوزد و بر هیچ بانوی مومنی روا نیست که در چاک دامن یک بانوی مومن نظر بدوزد و عورت او را دید بزند».
کافی، ج ۳۳٫۲ بحارالانوار، ج ۳۳٫۱۰۴ فقیه من لایحضر الفقیه، ج ۱۱۴٫۱ وسائل الشیعه، ج ۱٫۲۱۱٫
از مفسرین صدراول، ابن زید و ابوالعالیه نیز، آیه را به همین صورت، تفسیر کرده اند[i].
در قرآن مجید، دو آیه دیگر وجود دارد که سخن از حفظ فرج به میان آورده است و منظور آیه، عفت و پاکدامنی است. متن آیه به این صورت، در دو سوره تکرار شده است:
والذین هم لفروجهم حافظون الاعلی ازواجهم او ماملکت ایمانهم٫
آنان که نگهبان چاک دامن خود باشند، جز در برابر همسران خود یا کنیزان خود، نکوهشی بر آنان نخواهد بود.
سوره مومن، آیه ۵ سوره معارج، آیه سی
در این دو آیه، نام بردن همسران و کنیزان، قرینه است بر این که موضوع آیه، عفت و پاکدامنی است اگر چه، ضمناً مساله حجاب شرعی را هم مطرح کرده است و ایجاب می کند جز در برابر همسران و کنیزان شخصی، نباید دامن خود را فرو هشت.
حجاب شرعی و استعمال مجاز
باید توجه داشت که از عهد نزول قرآن، کلمه «فرج» در معنای عورت و آلات تناسلی شهرت یافته است. ولی چون در ریشه لغت عرب، به معنای چاک و شکاف است، قهراً، در معنای عرفی آن، که عورت باشد، به صورت کنایه و مجاز استعمال شده است؛ زیرا باز شدن چاک دامن، باعث می شود که عورت، مکشوف شود و حفظ دامن، باعث می شود که عورت مستور بماند.
این کنایه و مجاز، بعد از نزول آیات مزبور و دستور حفظ فرج (خواه به معنای عفت و پاکدامنی و خواهد به معنای ستر عورت) رفته رفته شهرت یافته است. لذا آیات مزبور، به معنای اصلی کلمه حمل می شود، نه به معنای جدیدالولاده ای که از خود قرآن نشأت گرفته است.
در هر حال، حجاب شرعی ضروری مردان، با همین یک قطعه لباس ساده، به نام فوطه و ازار کامل می شود. لذا باید گفت که: مومنان، باید از ناف تا زانو را مستور بدارند، جز این که سنت رسول الله، که براساس تقوای دینی تاسیس شده است؛ دستور می دهد که دامن فوطه را تا نیمه ساق پا، بلند بگیرند تا در هنگام خم و راست شدن، قسمت بالای ران، مکشوف نگردد.
ضمناً، باید متذکر شوم که: این حکم ویژه مومنان است و گرنه قرآن مجید، درباره بنی آدم، فقط ایجاب می کند که شرمگاه خود را نهان بدارند. (توضیح این مطلب، به صورت خلاصه، در بحث بعدی خواهد آمد).
رداء: بالاپوش برای مردان
قرآن مجید، در سوره اعراف، آیه ۲۶ خطاب به فرزندان آدم می فرماید:
یا بنی آدم قدانزلنا علیکم لباسا یواری سوء اتکم و ریشا و لباس التقوی ذلک خیر.
ای فرزندان آدم! به یقین ما برای اندام شما، جامه ای نازل کردیم که شرمگاهتان را پنهان سازد و جامه دیگری تا پر و بالی باشد برای بازوها و شانه های عریانتان. این دو جامه، تن و اندام شما را می پوشاند و جامه تقوا، بهتر است که شما را از پلیدیهای فحشاء محفوظ نگه می دارد.
جامه اول، همان ازار است که به کمر می بندند و حداقل شرمگاه خود را پنهان می کنند و اگر جامه ای عریض باشد، از ناف تا زانو و یا از ناف تا ساق را می پوشاند.
جامه دوم، رداء و بالاپوش نامیده می شود که مانند پر و بال پرندگان، زینت شانه ها و بازوهای عریان آدمی است و اگر عریض تر باشد، پهلوها و شکمها را نیز خواهد پوشاند.
مخاطب آیه
در این آیه، چنانکه ملاحظه شد، خطاب به فرزندان آدم است:
«ای فرزندان آدم! گر چه شما به قرآن ما و رسالت رسول ما، ایمان نیاورده باشید، شایسته آن است که توصیه ما را از نظر انسانی بپذیرید. مبادا لخت و عور، در برابر اجنبی ظاهر شوید که این کردار شما، فاحشه، یعنی: رسواترین رسوائی است و حتی المقدور جامه دیگری بر دوش خود حمایل کنید که دست و بال شما، همچون پر و بال پرندگان، زینت بگیرد».
بیش از این، بحث رداء را دنبال نمی کنیم. فقط خاطر نشان می سازیم که با الهام از همین آیات و بالاخص، الهام از آیه ۳۱ از همین سوره نور که بحث آن را نیاوردیم، رسول خدا به دو قطعه لباس ساده نادوخته اکتفا می کرد:
کان علیه (ص) ازار و رداء
قطعه اول، ازار که مانند لنگ حمام، از ناف تا نیمه ساق را می پوشاند.
قطعه دوم، رداء که بر دوش ها حمایل نموده، دو طرف آن را بر دوش چپ مستقر می نمود.
این لباس رسمی اسلام و قرآن است که توصیه می شود؛ این همان سنت رسول الله است که پیروی آن در مراسم حج و عمره، ضروری است نه یک قطعه بیشتر و نه یک قطعه کمتر.
حجاب شرعی بانوان
ازار: دامن برای بانوان
آیه ۳۱ سوره نور، که حجاب شرعی بانوان را مورد بحث قرار می دهد، می فرماید:
قل للمومنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن.
ای رسول! به بانوان مومن بگو: چشم خود را فرو بخوانند و از چاک دامن خود، مراقبت نمایند.
نور، آیه سی و یک
این قسمت از آیه ۳۱ سوره نور، درست همانند آیه ۳۰ از سوره نور، همان تکلیفی را متوجه بانوان می سازد که متوجه مردان شده بود. صنعت «احتباک» و قرینه بندی متقابل هم در این جا برقرار است و صورت کامل آیه چنین خواهد بود:
ای رسول! به بانوان مومن بگو: چشم خود را از چاک دامن دیگران، فرو بخوابانند و از چاک دامن خود، مراقبت کنند که از دیگران، مستور بماند.
البته، مراقبت بانوان از چاک «ازار» خود، با حساسیتی که نسبت به آن وجود دارد، موجب شده است که چاک ازار خود را بدوزند و به صورت دامن، بر تن بیارایند و روشن است که از این جهت، مشکلی ندارد. به خاطر همین حساسیت است که قرآن مجید، تبصره ای به حکم مزبور، اضافه کرده و می فرماید:
ولایبدین زینتهن الا ما ظهر منها:
زینتی را که در زیر دامن نهان می شود، آشکار نسازند، جز آن که در حال راه رفتن و خم و راست شدن، به خودی خود، ظاهر شود.
زینتی که در زیر دامن و یا ازار خانمها، نهان می شود و امکان آشکار شدن آن وجود دارد، ساق پا است که عنوان عورت ندارد تا کشف آن، حرام باشد ولی چون زینت خانمها محسوب می شود، در برابر اجنبی، باید مستور بماند.
از این روی، خانمها، باید در کوچه و بازار، دامن خود را تا روی پا بلند بگیرند و بر اساس استثنائی که دارد، اگر در حال راه رفتن و یا خم و راست شدن، قسمتی از ساق پا، مکشوف شود، اشکالی نخواهد داشت. (در این زمینه، باز هم ملاحظاتی به عرض خوانندگان خواهد رسید.)
خمار: شنل برای بانوان
قرآن مجید، در ادامه بحث خود راجع به حجاب شرعی بانوان می فرماید:
ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن.
بانوان، باید خمار خود را زیر گلو گره بزنند.
خمار هم مانند ازار و رداء، یک قطعه جامه نادوخته است که در صدر اسلام، پوشیدن آن، متداوال بوده است: ازار، برای زن و مرد. رداء برای مردان که بر دوش و پهلو، بپیچند. خمار برای زن که بر سر بیندازد و سر و سینه و پهلو را بپوشاند و تنها دست و صورت او مکشوف بماند.
آیا قرآن طرح جدیدی برای پوشش داده است؟
چنانکه ملاحظه می شود، باز هم قرآن مجید، طرح نویی برای ستر بدن ارائه نمی دهد و دستور دوخت و برش، صادر نمی کند، بلکه تنها ملاحظاتی بر آن می افزاید تا آرمان خود را توصیه و تامین کند.
قرآن مجید، فرمان می دهد که: خانمها خمار خود را بر سر و بر خود نپیچند که هنگام راه رفتن و حرکت دادن دستها، بلغزد و باز شود، بلکه مانند شنل، بر سر بیندازند و زیر گلو، گره بزنند، یا کوک بزنند و یا سنجاق بزنند تا در هنگام حرکت دستها، خمارشان روی شانه ها نلغزد و سر و بر آنان مکشوف نگردد.
با پوشیدن خمار و یا شنل، که تا روی دامن بیاید، طبیعی است که دستها تا نیمه ساعد از زیر آن خارج خواهد ماند و فقط قسمت بالای ساعد که گوشتین است، مانند ساق پا، مستور می شود
ولی همان تقوایی که در باب ازار و دامن ایجاب می کرد تا آن را بلندتر تهیه نمایند که در حال خم و راست شدن، بالا نجهد و ساق گوشتین زن، عریان نشود، در این جا هم ایجاب می کند که خمار و شنل، چندان بلند و عریض باشد که در حال خم و راست شدن، فاصله شنل با دامن، مکشوف نگردد و بالای ناف و به موازت آن، پهلو و پشت، عریان نشود که در این صورت، ساعد دستها، تا حدود مچ نیز، در زیر خمار و شنل، مستور خواهد گشت. باز براساس استثنائی که دارد، اگر در حال حرکت دستها قدری بالا برود و تا نیمه ساعد عریان شود، اشکال نخواهد داشت.
مناسک رسمی و حجاب شرعی
ضمناً، همانطور که در باب ازار و رداء (لباس رسمی مردان) گفتیم، این دو قطعه لباس هم، که ازار و خمار باشد، لباس رسمی بانوان است که قرآن توصیه می کند و پوشیدن آن در مهمانی رسمی حج و عمره، ضروری خواهد بود نه یک قطعه بیشتر و نه یک قطعه کمتر.
از این روی، زنان از پوشیدن ساتر دیگری، چون: دستکش و آویختن نقاب، در حال احرام، منع شده اند.
چند حدیث در باب حجاب شرعی
سعید بن جبیر می گوید:
«قرآن مجید که می فرماید: بانوان باید خمار خود را زیر گلو، گره بزنند؛ برای آن است که سینه آنان آشکار نشود».
الدرالمنثور، ذیل آیه.
سماعه بن مهران می گوید:
«به ابوعبدالله امام صادق، علیه السلام، گفتم: خانمها می توانند بر چهره خود نقابی بزنند و نماز بخوانند؟
ابوعبدالله گفت: اگر پیشانی را باز بگذارند، مانعی نیست ولی اگر تمام چهره خود را بگشایند بهتر است».
تهذیب ، شیخ طوسی ، ج ۲۳٫۲ صحیح تهذیب ، حدیث ۱۰۳۵
قتاده می گوید: از رسول خدا حدیث آمده است که فرمود:
هیچ خانمی که خدا و روز جزا را باور کرده است، حق ندارد دست خود را از زیر خمار خود بیرون بیاورد، مگر تا این جا، با دست خود نیمه ساعد اشاره کرد.
تفسیر طبرسی ، الدرالمنثور، ذیل آیه
امام صادق(ع) فرمود:
«بانویی که لباس احرام می پوشد از هر نوع پارچه ای می تواند استفاده کند، جز حریر خالص که نباید ازار و خمار او ابریشمی باشد و غیر از دستکش که نباید بر دست کنند».
ابوعبدالله صادق از پوشیدن نقاب هم که بر روی صورت بیاویزند، اظهار کراهت کرد و فرمود:
«خانمها، فقط می توانند پارچه ای بر روی پیشانی بیاویزند که تا روی چشمها بیاید».
صحیح الکافی ، حدیث ۱۹۵۱
امام ابوعبدالله صادق، علیه السلام، نقل کرد که:
«پدرم ابوجعفر باقر، علیه السلام، از پوشیدن نقاب و دستکش برای خانمهایی که در حال احرام باشند، کراهت داشت».
صحیح من لایحضرالفقیه . تحقیق محمد باقر بهبودی ، حدیث ۵۶۳
البته در حال عادی پوشیدن این لباس رسمی ضرورت ندارد.
در زمان رسول خدا و در عهد امامان نیز، بانوان اسلامی از لباسهای دوخته استفاده می کرده اند و پیراهن و بلوز و دامن و شنل می پوشیداند و گاهی شنل را روی دوشها می انداخته اند و سر خود را با مقنعه می پوشیده اند.
تبصره خمار
باری، بحث حجاب شرعی ضروری بانوان در این جا خاتمه می یابد، ولی همانطور که قرآن مجید در قسمت «ازار» بانوان، تبصره ای بر آن افزود، در باب «خمار» هم تبصره ای دارد که تکلیف بانوان را در برابر محارم و غیر محارم روشن می سازد. تبصره به این صورت است:
ولایبدین زینتهن الا لبعولتهن او آبائهن اوآباء بعولتهن اوابنائهن اوابناء …
خانمها که «خمار» خود را زیر گلو، گره می زنند، حق ندارند ساعد خود را و یا زلف و گیسوی خود را، که زینت خدایی آنان به شمار می آید، از زیر خمار آشکار نمایند، جز در برابر: شوهران خود، یا پدران خود، یا پدران شوهران خود، یا پسران خود، یا پسران شوهران خود، یا برادران خود، یا پسران برادر خود، یا پسران خواهر خود، یا خانمهای فامیل خودشان، یا غلامان زرخریدشان، یا ملازمانی که شهوت مردی ندارند و یا آن کودکانی که از مسائل جنسی بی خبرند.
در این تبصره، دوازده طبقه استثناء شده اند که خانمها می توانند در برابر آنان، سر و ساعد خود را عریان نمایند و تنها با یک پیراهن دامن بلند و یا بلوز و دامن و یا شنل و دامن (بدون روسری و یا کلاه ) ظاهر شوند. قهری است که استثناء باید در همین دوازده طبقه منحصر باشد زیرا متن آیه شریفه با استقصای کامل، همه جوانب استثناء را در نظر گرفته و جائی برای استثنای عرفی باقی نگذارده است.
اگر استثنای عرفی، ماخذ و ملاک می بود، آیه مزبور، شوهران و زنان فامیل و کودکان و خواجگان را نام نمی برد و به نظر عرف و اجتماع، حوالت می کرد.
بنابراین، نوکر، راننده، همکلاس، همدرس، برادر شوهر، شوهر خواهر و امثال آنان، جدا بیگانه و اجنبی، محسوب می شوند و پوشیدن موی سر در برابر آنان، ضروری و واجب خواهد بود.
تشریف اسلامی
نکته شایان تذکر آن است که پوشیدن موی سر، با هر وسیله که باشد، به عفت جنسی ربطی ندارد، بلکه یک تشریف اسلامی است تا خانم های آزاده مومن از زنان یهود و نصاری و مجوس، ممتاز باشند و لذا می بینیم که حتی کنیزان مسلمان از پوشیدن موی سر، معاف، بلکه ممنوع بوده اند.
اسحاق بن عمار می گوید:
«به ابوالحسن امام کاظم، علیه السلام، گفتم: غلام زرخرید خانم، حق دارد به گیسوی خانم خود نگاه کند؟
ابوالحسن گفت: آری و به ساق پایش هم می تواند نگاه کند».
فقیه من لایحضرالفقیه ، ج ۴۶۹٫۳ صحیح من لایحضرالفقیه حدیث ۱۳۰۵٫
عبدالرحمن بن ابی عبدالله می گوید:
«از امام صادق، علیه السلام، پرسیدم:
غلام زرخریدی که متعلق به خانم باشد، می تواند به گیسوی خانم خود و ساق پاهایش بنگرد؟
ابوعبدالله گفت: اشکالی ندارد».
صحیح الکافی ، حدیث ۳۱۷۵
محمد بن اسماعیل بن بزیع می گوید:
«از ابوالحسن الرضا، علیه السلام، پرسیدم:
خانم های آزاده، گیسوی خود را باید در برابر خواجگان، که شهوت مردی ندارند، بپوشند؟
ابوالحسن گفت: خواجگان، به حیاط اندرونی پدرم آمد و شد می کردند و خواهرانم، مقنعه بر سر نمی کردند.
گفتم: خواجه آزاد بودند یا برده ؟
ابوالحسن گفت: نه، برده زرخرید بودند.
گفتم: اگر زرخرید نباشند و استخدام شده باشند، خانمها باید در برابر آنان مقنعه بر سر کنند؟
ابوالحسن گفت: نه».
همان مدرک ، حدیث ۳۱۷۹ عیون اخبار الرض، ج ۱۹٫۲ تهذیب ، طوسی ، ج ۴۸۰٫۷ صحیح تهذیب ، حدیث ۳۳۳۸٫
امام ابوجعفر باقر(ع) گفت:
«بانوی مسلمان، می توان عوض خمار، با یک بلوز و یک مقنعه نماز بخواند، موقعی که بلوز او ضخیم باشد».
صحیح الکافی ، حدیث ۱۱۸۲
امام ابوجعفر باقر(ع) گفت:
«کنیزان زرخرید، لازم نیست که مقنعه بر سرکنند.»
همان مدرک ، حدیث ۳۱۶۹ و ۱۱۸۲٫
در این زمینه، نصوص شرعی فراوان است. در همه موارد، سوال و جواب از زینت های طبیعی بانوان است که ساق پا و ساعد دست و زلف و گیسو باشد، نه خلخال و گردنبند و گوشواره و امثال آن و یا سرخاب و سورمه و سفیداب و نظایر آن که سایر مفسرین متعرض شده اند.
معانی زینت و حلیه در قرآن
علاوه بر این، در فرهنگ قرآن مجید، هماره، کلمه «زینت» در مورد زینتهای طبیعی به کار رفته است و از زیور آلات زنانه در قرآن مجید، به نام «حلیه» یاد می شود که مانند لباس، جنبه عاریتی دارد.
بنابراین در آیه حجاب هم که سه نوبت کلمه «زینت» بانوان مطرح شده است، به تایید احادیث اهل بیت، همان زینت های طبیعی خدائی است که در ترجمه و تفسیر آن متذکر شدیم و آن دسته از مفسرین اسلامی، که پای زیورآلات عاریتی را در ترجمه و تفسیر آیه به میان آورده اند، در اثر همین غفلت، مشکلات ادبی لاینحلی به جاگذارده اند. حتی کسانی که گفته اند:
«به حکم آیه شریفه، آشکار ساختن آن اندامی حرام است که با زیورآلات زنانه تزئین می شوند نه خود زیورآلات». و دچار مشکلات دیگری شده اند که اینک جای بحث آن نیست.
تبصره ازار بانوان
در هر حال، قرآن مجید در مورد «ازار» بانوان، تبصره ای داشت، بدین شرح:
- باید زینت ساق و پا و مستور بماند، جز در موقع راه رفتن.
- درباره خمار بانوان بود که تکلیف ساعد و زلف و گیسو را در برابر اجانب و محارم روشن کرد.
و در آخرین فصل آیه، تبصره دیگری دارد که درباره خمار و ازار، هر دو، صادر شده است و احتیاط بیشتر را ایجاب می کند.
ولایضربن بارجلهن لیعلم مایخفین من زینتهن.
مبادا بانوان، پای خود را محکم به زمین بکوبند تا زینت پنهان شده را آشکار نمایند.
زینتی که در تبصره اول، پنهان کردن آن لازم شد، ساق پا بود و زینتی که در تبصره دوم، پنهان کردن آن لازم شد، ساعد و زلف و گیسو بود. تبصره سوم، دستور می دهد که خانمها نباید با دویدن و ورزش کردن و پایکوبی، ساق پا را که در حال عادی زیر دامن نهان است، آشکار نمایند
و یا در اثر جست و خیر، ساعد خود را تا آرنج از زیر شنل و خمار بیرون کنند و یا زلف و گیسوی خود را از زیر مقنعه و کلاه و کناره صورت برملا نمایند، مگر آن که با پوشیدن جوراب و شلوار و کلاه، احتیاط لازم را به عمل آوردن و سپس به ورزش بپردازند.
فرهنگ واژه های قرآنی
نگارنده این سطور که در همه جا، زینت بانوان را زینت طبیعی می داند، «یعلم» را در متن آیه، فعل مجهول، از باب افعال می داند که معنای «اعلال و افشاء و برملا کردن» می دهد. کسانی که زینت را به زیورآلات زنانه تفسیر کرده اند، کلمه «یعلم» را فعل مجهول ثلاثی گرفته اند. از این روی در ترجمه و تفسیر آیه می نویسند:
«بانوان، پای خود را بر زمین نکوبند که معلوم شود حلقه و خلخال به پا دارند»! گویا اگر معلوم شود که خانم، حلقه و خلخال به پا دارد (گرچه از راه پایکوبی خانم نباشد، بلکه مردم با چشم خود، آن را ببینند) گناهی اتفاق افتاده است.
جمع بندی مقاله حجاب شرعی
در خاتمه این مقاله حجاب شرعی، متذکر می شوم که براساس این ترجمه و تفسیری که بیان کردیم، پوشیدن تمام بدن از بالای قفسه سینه تا نیمه ساق پا، بر بانوان لازم است، حتی در برابر پدر و برادر تا چه رسد به سایرین.
خانمها فقط می توانند در برابر شوهران خود، «ازار» و «خمار» خود را بردارند و استثنای آن، در آیه ۱۸۷ سوره بقره، عنوان صریح دارد که می فرماید:
هن لباس لکم و انتم لباس لهن.
و در آیه ۵ سوره مومنون و یه ۳۰ سوره معارج که توضیح و ترجمه آن گذشت.
حجاب سادات و بانوان شوهردار
در سوره احزاب دستور ویژه ای هم برای خانمها سادات و بانوان شوهردار، صادر شده است:
یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساءالمومنین یدنین علیهن
ای پیامبر، به همسرانت و دخترانت و خانمهای مومنین، بگو: جامه عریضی بر تن بیارایند.
احزاب، ۵۹
این جامه، بهترین وسیله ای است که می تواند مایه امتیاز و شناخت آنان باشد که مورد آزار و تعرض قرار نگیرد.
کلمه نساء در این آیه، به معنی خانم های شوهردار است. «جلباب»، پارچه ای است که از نظر طول و عرض، به ملافه و شمد، شباهت دارد. بر اثر جمود و پافشاری برخی در اجرای همین حکم، چادر شب لحاف را بر تن خانمها کرده اند! حکم این آیه شریفه، سه دسته از خانمها را شامل شده است:
- همسران رسول خدا که اینک وجود خارجی ندارند.
- دختران پیامبر که همه خانم های سادات را فرا می گیرد.
- بانوان شوهردار.
این سه گروه باید با پوشیدن یک جامه گشاد و بلند، شخصیت والای خود را به جامعه اعلام کنند، تا مبادا بی خردان، با آنان تماس بگیرند و بگویند که: «آرزوی همسری دارند».
این مساله، در مورد زنان شوهردار، واضح و روشن است. فقط در مورد خانم های سادات، در صورتی که شوهر نداشته باشند، نیاز به توضیح دارد. گرچه در زمان حاضر، دنبال کردن بحث آن، موضوعیت ندارد.
نکته اول
موضوع حکم از این قرار است که با نزول آیه ۶ از سوره احزاب که گفت:
النبی اولی بالمومنین
رسول خدا، از خود مومنان، واپیشتر است و همسران رسول خدا، مادران مومنانند و خویشان رسول خدا، با هم موالات ویژه ای دارند و نسبت به هم واپیشترند از مومنان و مهاجران . . . . این حکمی است که در کتاب خدا ثبت است.
در نتیجه، بعد از امامان، معمول و متداول شد که برای سادات، نقیبی معین شود تا مولا و سرپرست همه آنان باشد و از جمله هیچ کس از سادات، چه زن و چه مرد، بی اجازه او، ازدواج نکند از این روی، تماس گرفتن با دختران و زنان بیوه سادات، مجاز و مشروع نخواهد بود، جز با اجازه نقیب آنان. لذا باید شعار خانمهای شوهردار و مومن را بر تن بیارایند تا با شناخت آنان، کسی به منظور آشنایی بیشتر و انتخاب همسر، تماس شخصی برقرار نسازد.
در هر حال، بدیهی و روشن است و لفظ آیه کریمه نیز، صراحت دارد که این لباس، جنبه تشریفاتی دارد، نه حجاب شرعی. لذا مانعی نخواهد داشت که در تابستان، از تور نازک و یا حریر و ابریشم انتخاب شود و روی شانه ها قرار بگیرد؛ تا ایجاد گرما نکند و در زمستان، از فاستونی و برک و مخمل تهیه شود تا هم دافع سرما باشد و هم مایه شوکت و جلال. اگر این پارچه را به صورت شنل، متداول کنند و یا مانند رومی ها و هندی ها بر دوش خود حمایل کنند، با تکلیف شرعی آن منافاتی نخواهد داشت.
نکته دوم
با توجه به همین نکته پوشیدن لباس، جنبه تشریفاتی دارد و به منظور دور داشتن اجنبی از تماس با آنان، صادر شده است، قرآن مجید، در سوره نور می فرماید:
والقواعد من النساء لا یرجعون نکاحا، فلیس جناح ان یضعن ثبابهن غیر متبرجات بزینه وان یستعففن خیر لهن.
نور، ۶۰
خانم هایی که از نظر جنسی بازنشسته اند و امیدواری ندارند که مورد توجه قرار بگیرند، مجازند که این جامه زائد را فرو نهند، در صورتی که با هیچ زینتی خود را مزین نکرده باشند. در عین حال، اگر عفت اختیار کنند و با جامه جلباب و شنل گشاد در انظار عمومی، ظاهر شوند، شایسته تر خواهد بود.
در این آیه، گرچه کلمه «ثیابهن» جمع است، ولی از نظر ادبی، در حکم مفرد است. یعنی هر خانمی از خانمهای شوهردار، می تواند یک جامه خود را کم کند و آن جامه ای که می تواند کم کند و بر زمین بگذارد، همین جامه جلباب است که به عنوان شعار بر تن می کرده است نه ازاری که عورت او را می پوشاند و نه خماری که سر و بر او را می پوشاند.
شاهد حدیثی
ابوعبدالله صادق، علیه السلام، در ذیل این آیه کریمه که فرمود:
«خانم هایی که از شوهر کردن ناامید شده اند، مانعی ندارد که یک جامه خود را بر زمین بگذارند».
گفت: منظور آیه کریمه آن است که جلباب خود را بر تن نکشد.
همان مدرک ، حدیث ۳۱۶۵٫
محمد بن مسلم می گوید از ابی جعفر باقر(ع) پرسیدم:
«خانمهایی که حق دارند یک جامه خود را کم کنند، کدام جامه را می توانند بر زمین بگذارند؟
ابوجعفر گفت: همان جلباب و شنل گشاد».
همان مدرک، حدیث ۳۱۶۶
یک نفر از یاران حضرت رضا (ع) به آن سرور نوشت:
«خانمهایی که از نظر جنسی متقاعد شده اند و هر گاه به من برسند، می توانند سرو ساعد خود را آشکار و عریان نمایند، چه کسانی هستند؟
آن سرور، در پاسخ او نوشت: یعنی آن خانمهایی که امیدی به شوهر ندارند».
صحیح تهذیب، حدیث ۳۳۲۷
واژه حجاب
در خاتمه مقاله حجاب شرعی، به عرض خوانندگان می رسانم که در میان متکلمین و مفسرین، آیه ۵۳ از سوره احزاب، به نام آیه حجاب، شهرت یافته است. این آیه ربطی به حجاب شرعی خانمها ندارد؛ زیرا ویژه همسران رسول خدا است و به منظور خاص و ویژه ای نازل شده است.
اذا سالتموهن متاعا فاسئلوهن من وراء حجاب. ذلکم اظهر لقلوبکم
هر گاه از خانم های رسول خدا، کالایی و متاعی به عاریت بخواهید، از پشت پرده با آنان تماس بگیرند. این شیوه، بیشتر به پاکی دلهای شما و دلهای آنان کمک خواهد کرد.
بعد از نزول این آیه، همسران پیامبر (ص)، بر در خانه های خود پرده ای آویختند که اگر در را بر روی کسی باز کنند، باز هم حجابی در میان باشد. به خاطر کلمه «حجاب»، که در این آیه صریحاً ذکر شده است، نام آیه را حجاب نهاده اند، ولی ربطی به سایر بانوان ندارد.
حدیث از همسر حضرت رسول
امه سلمه، همسر رسول خدا، می گوید:
«من خدمت رسول خدا، صلوات الله علیه، بودم. میمونه، زوجه دیگر رسول خدا، هم حاضر بود. من ابن ام مکتوم، دائی زاده حضرت خدیجه، وارد شد.
رسول خدا، فرمود: بروید و پشت پرده بنشینید.
ما گفتیم: یا رسول الله! مگر این مرد نابینا نیست ؟
رسول خدا گفت: او نابینا است، ولی شما که نابینا نیستید».
صحیح ترمذی ، ج ۴٫۱۹۱، ط مدینه مسند ابن حنبل ، ج ۶٫۲۹۶ سنن ابن داود، کتاب لباس ، ۳۴٫کافی ، ج ۵۳۴٫۵ وسائل الشیعه ، ج ۱۴٫۱۷۲٫
در حدیث که رسول خدا به همسران خود می فرماید: «پشت پرده قرار بگیرد». علت آن است که آیه کریمه، وجود پرده را لازم می داند. پس این پرده باید میان طرفین، حایل باشد و هر دو را از دید هم دور نگه دارد. اگر کوری آن مرد، برای خودش پرده و حایل محسوب شود، برای بانوان رسول خدا، پرده و حایل محسوب نخواهد شد. از این روی، رسول خدا به آنان فرمود: «پشت پرده و حاجب قرار بگیرند، تا چشم آنان، به اندازه و قواره نامحرم نیفتد».
ناگفته نماند که برخی این حدیث را درباره همسر بانوان اسلامی، عمومیت می دهند، در حالی که اشتباه محض است و این حکم تشریفی، مخصوص بانوان رسول خدا، خواهد بود.
منبع:
[i] مجمع البیان، طبرسی، ج ۱۳۸٫۸ الدرالمنثور، سیوطی، ج ۵٫۴۰٫