تحلیل تفکرمحور داستان «خداحافظ راکون پیر» | فرزانه فراهانی
فرزانه فراهانی
زیرتپهای در کنار جنگل، خرگوش مادر درحال به دنیا آوردن فرزندانش است. او پس ازمتولد شدن شش بچه خرگوش، متوجه میشود که خرگوش هفتمی هنوز از شکماش خارج نشده است. خرگوش پدر به دنبال راکون پیر و جهاندیدهای میرود. پدر از راکون میخواهد همراه او بیاید و کمک کند تا فرزند هفتم را به دنیا بیاورد.
درباره نویسنده
کلر ژوبرت درسال ۱۹۶۱ در پاریس متولد شد. او درخانوادهای مسیحی پرورش یافت. ژوبرت در ۱۹ سالگی به اسلام گروید و پس از آن با یک دانشجوی ایرانی ازدواج کرد. ایشان در حال حاضر در ایران زندگی میکنند و علاوه بر فعالیت درحوزۀ نویسندگی داستانهای کودک، کتابهای خود را تصویرگری نیز میکند. کتاب “خداحافظ راکون پیر” به خوبی و با لطافت مفهوم مرگ را برای بچهها توضیح میدهد و جوابگوی برخی از پرسشهای کودکانی است که مرگ را از نزدیک لمس کردهاند. پرسشهایی که جواب دادن به آنها حساسیت و دقت خاصی را میطلبد.
چکیده داستان
زیرتپهای در کنار جنگل، خرگوش مادر درحال به دنیا آوردن فرزندانش است. او پس ازمتولد شدن شش بچه خرگوش، متوجه میشود که خرگوش هفتمی هنوز از شکماش خارج نشده است. خرگوش پدر به دنبال راکون پیر و جهاندیدهای میرود. پدر از راکون میخواهد همراه او بیاید و کمک کند تا فرزند هفتم را به دنیا بیاورد. راکون پیر در کنار خرگوش مادر مینشیند و شروع میکند از زیباییهای جهان با خرگوش هفتم حرف میزند و سرانجام خرگوش هفتم تصمیم میگیرد از آنجا خارج شود. مادر و پدرش نام او را “تک” میگذارند. تک با راکون پیر دوست میشود و راکون پیر با حوصله به سؤالات تک پاسخ میدهد تا شناخت او را از جهان کامل کند.
روزی راکون به تک میگوید باید به سفری همیشگی برود. او برای تک توضیح میدهد که دنیای دیگر به مراتب زیباتر از جایی است که آنها در آن قرار دارند. او با توصیفات خود دنیای پس از مرگ را برای تک تصویر میکند. البته شناختی نسبی از دنیایی ناشناخته!
بعد از مدتی راکون پیر میمیرد و همۀ حیوانات در خاکسپاری او شرکت میکنند. تک پس از مرگ راکون پیر بی تاب و غمگین است. در واقع دوران سوگواری را تجربه میکند.
بعد از گذشت زمان، تک بزرگ میشود و در پایان داستان وظیفۀ به دنیا آوردن سنجاب کوچولویی را برعهده میگیرد که درست مثل خودش زمانی که در شکم مادرش بود و دلش نمیخواست به دنیا بیاید.
مفاهیم اصلی
الف) مرگ و زندگی
در داستان خداحافظ راکون پیر خرگوش کوچولو نمی خواهد به دنیا بیاید چون به دنیا آمدنش نوعی مرگ است و دوری از دنیایی که در آن است. او از آمدن به این دنیا فراری است در واقع دلش نمیخواهد بمیرد چون زندگی درون بطن مادرش را دوست دارد و نمیتواند تصور کند دنیایی بزرگتر و بهتر در انتظارش است. خرگوش بعد از به دنیا آمدن مرگش را فراموش کرده و گویی از اول در همین دنیا بوده. و وقتی نوبت به مرگ راکون پیر میشود باز آن را نمیشناسد.
تک (نام خرگوش) دلش نمیخواهد راکون بمیرد. او این دنیا را دوست دارد درست شبیه به بطن مادرش که روزگاری آنجا را دنیای خودش میدانست و ترک آنجا را به منزله مرگ تلقی میکرد.
ب) دنیای دیگر
تک درون شکم مادرش است و از دنیای دیگر بی خبر است. فکرش را هم نمیکند بیرون از شکم مادر دنیایی به مراتب بزرگتر هم باشد. وقتی راکون پیر میمیرد هم باورش نمیشود جز این دنیایی که در آن هستند دنیای دیگری هم باشد.
ج) تابآوری
تک بعد از مرگ راکون پیر بیتابی میکند و نمیتواند مرگ او را بپذیرد جای خالی او برایش محسوس است و با این اتفاق نمیتواند کنار بیاید. احساس تنهایی میکند و حال روحیاش خوب نیست.
د) شناخت
تک چون دنیایی که در آن هستیم را نمیشناخت دلش نمیخواست از شکم مادرش بیرون بیاید تا اینکه راکون پیر از دنیا برایش گفت و او بعد از شناخت پذیرفت و به دنیا آمد. در مرحله بعد تک باز هم به دلیل عدم شناختش از دنیای دیگر ناراحت بود و نمیتوانست آرام شود.
مهارتهای شناختی
پژوهندگان و نظریهپردازان حوزه تفکر کودک در آثار متنوع خودش درباره تفکر کودکان به فهرستی از مهارتهای شناختی اشاره کرده است که شماری از آنها بدین شرحند:
1. پرسشگری؛
2. ایجاد شناخت؛
3. رسیدن به استدلال صحیح؛
4. کندو کاو برای شناخت بیشتر؛
5. فرض کردن؛
6. مقدمه استدلال؛
7. استدلال درست؛
8. استدلال نادرست؛
9. ایجاد شناخت[1].
با توجه به این مراتب و مفاهیم در زمینه مهارتهای شناختی تحلیل داستان بدین شرح عرضه میشود:
تک دوست ندارد به دنیا بیاید او بدون شناخت از دنیای بیرون از بطن مادرش به استدلال نادرست رسیده که این دنیای درون شکم مادرش بهتر است. راکون برای او از دنیای بیرون میگوید و شناخت در تک شکل میگیرد و دست به انتخاب میزند و بعد از دسته بندی افکار و تشخیص مسیر درست متولد میشود. بعد از تولد شروع به کندوکاو میکند تا جهان را بهتر بشناسد. زمانی که راکون پیر از مرگش و رفتنش به دنیای دیگر برای تک میگوید تا او را آکاه سازد تک شروع به پرسش میکند اما هنوز به جواب نمیرسد تااینکه بعد از مرگ راکون پیر روند کندوکاو و پرسشگری ادامه پیدا میکند تا در نهایت به استدلال منطقی میرسد.
1 |
پرسشگری | چرا تک و تنها در این دنیا ماندهای؟ |
چرا خفاش ها سر پایینی آویزان میشوند؟ چرا روباه خرگوش را میخورد؟ | ||
2 |
ایجاد شناخت | بیا تا به تو نشان بدهم که دنیای ما چقدر خوب است. |
3 |
رسیدن به استدلال صحیح | تک چشم هایش را مالید و به آسمان پرستاره نگاه کرد و با ذوق و شوق فریاد کشید: ” وای راکون پیر درست میگفت. چه دنیای بزرگ و قشنگی! |
4 |
کندو کاو برای شناخت بیشتر | آقا بزرگ دنیا را به من نشان میدهی؟ |
5 |
فرض کردن؛ مقدمه استدلال | راکون پیر آرام خندید و گفت: ” به یک دنیای دیگر. یک دنیای ناشناخته.” |
6 |
استدلال درست | یادت هست دلت نمیخواست به دنیا بیایی چون فکر میکردی آنحا بهتر است؟ اما الان میدانی که این دنیا چقدر بهتر است. این دنیایی که الان من در آن هستم هم خیلی بهتر است. |
7 |
استدلال نادرست | در انتها سنجاب کوچولو نمیخواهد به دنیا بیاد |
8 |
ایجاد شناخت | خرگوش دانا رفت تا به سنجاب از زیبایی های این دنیا بگوید و او را آگاه کند |
پرسشگری درباره مفاهیم اصلی کتاب |
|
مرگ و زندگی |
تک دوست نداشت به دنیا بیاید به نظرشما کارش درست بود؟چرا؟
چرا تک دوست نداشت به دنیا بیاید؟ به دنیا آمدن همان مرگ است؟ آیا مرگ به معنای نبودن و نیستی است؟ آیا بعد از مرگ به دنیای دیگری میرویم؟ آیا فقط کسانی که پیرهستند میمیرند؟ چرا مرگ غمناک است؟ وقتی کسی میمیرد به آن معناست که دیگر وجود ندارد؟ چرا همه میمیرند؟ آیا مرگ ترسناک است؟ |
دنیای دیگر |
به نظر شما دنیای دیگری وجود دارد؟ چرا؟
کدام یک از دنیاها بهتر است؟ به نظرشما دنیای دیگر کجاست؟ تک دوست نداشت از دنیای توی شکم مادرش به این دنیا بیاید. چرا؟ چرا تک بعد از توصیفات راکون پیر از این دنیا از شکم مادر بیرون آمد؟ چرا تک بعد از مرگ راکون پیر نگرانش بود؟ چرا نمیدانست راکون پیر به کجا رفته؟ |
تابآوری |
به نظر شما تک حق داشت که غمگین باشد؟چرا؟
به نظر شما کسی که مرده ما را میبیند؟ شما اگر جای تک بودی برای اینکه حالتان بهتر شود چه میکردید؟ اگر شما جای تک بودی با دیدن خواب راکون پیر آرام میشدی و مرگش را میپذیرفتی؟ اگر خواب کسی که فوت کرده و دیگر با مانیست را نبینیم چطور؟ راه دیگری برای آرام شدن میشناسی؟ |
شناخت |
چرا تک نمیخواست به دنیا بیاید؟
چرا بعد از توصیفات راکون پیر، تک به دنیا آمد؟ به غیر از دوری از راکون پیر چه چیزی تک را نگران کرده بود؟ چطور باید در مورد دنیای باقی اطلاعات به دست بیاوریم؟ عدم شناخت ما از دنیای باقی چه پیامدهایی دارد؟ آیا دنیای باقی برای همه یک شکل است؟ از کجا میدانید؟ این دنیا و دنیای باقی چقدر به هم شبیهند؟ از کجا میدانید؟ در مورد تفاوت های دنیای شکم مادر و دنیایی که در آنیم چه میدانید؟ به نظر شما کدام دنیا همیشگی است؟ چرا و به پشتوانه چه دانشی این را میگویید؟ |
پانوشت
[1]. برای نمونه، ر.ک: متیو لیپمن؛ آنمارگارت شارپ؛ فردریک اسکانیان، کودکان و مهارت تفکر، ترجمه عبدالمهدی معرفزاده و دیگران.