جستجوی الهی در تصویرسازی علمی

دکتر دیوید گرگوری، دانش‌آموخته فیزیک و الهیات، در دوره تابستانی علوم و دین دانشگاه کمبریج به موضوع جستجوی الهی در تصویرسازی علمی پرداخت. وی معتقد است نگاه به جهان از منظر سکولار، یکی از اصلی‌ترین دلایل بحران آب و هواست، چرا که، به قدرکافی برای جهان ارزش قائل نیستیم. پس نیاز داریم با تغییر نگرشمان، به شیوه مقدس‌تری به این جهان بنگریم.

جستجوی الهی در تصویرسازی علمی(Seeking the Divine in Scientific Imaginary)

ارائه دهنده: دکتر دیوید گرگوری[1]، دانش‌آموخته فیزیک و الهیات

ارائه شده در کنفرانس علم و دین، جولای 2022

تلخیص و برگردان به فارسی: سینا رضایی، دانشجوی کارشناسی روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی

کتاب حیرت و کودکی از فرانک کیل، در مورد این حقیقت است که کودکان، مدام در حال سؤال پرسیدن هستند اما کنجکاویشان، با پا گذاشتن به سیستم آموزشی و اوان بزرگسالی خاموش می‌شود؛ گویی، مردم به اندازه کافی متحیر نمی‌شوند و دیگر روحیه پرسش‌گری ندارند. طی مطالعه‌ای، پژوهشگران از کودکان انگلیسی، درمورد تجربه معنوی پرسیدند و بیشتر آن‌ها، به خوبی درباره تجارب ماورایی سخن گفتند. تجارب معنوی عمیقی، نظیر تماشای اجرام آسمانی عظیم و حیرت انگیز، انسان را به ماورای دنیای مادی می‌برند و او را وادار به ارتباط با خالق می‌نمایند.

در نمایشگاه زندگی به همراه خدا واقع در موزه بریتانیا، دو اثر به چشم می‌خورد که تبیین‌گر رابطه مصنوعات انسانی با الهیات است. اولی، مربوط به مرد شیر مانندی به نام شیوا و دیگری فضانوردی به نام یوری است. وقتی از یوری پرسیدند که آیا می‌توانی در فضا، خدا را مشاهده کنی؟ گفت:” اینجا خدایی وجود ندارد”. شیوا در آیین هندو، نماد نابودی و خالق جهان است، این دو تصویر، به دو شیوه متفاوت عمل می‌کنند. روش یوری، همان تکنوکراتیک[2] است که مفاهیم مکانیزمی را در پرتو جهان مادی توضیح می‌دهد.

از دل پرسش‌هایی، همچون چگونگی نگاه خداوند به مکانیزم‌ها و عملکرد او در جهان، نوعی جهان‌بینی سکولار پدید می‌آید. نگاه به جهان از منظر سکولار، یکی از اصلی‌ترین دلایل بحران آب و هواست، چرا که، به قدرکافی برای جهان ارزش قائل نیستیم. پس نیاز داریم با تغییر نگرشمان، به شیوه مقدس‌تری به این جهان بنگریم. جهانی که از طریق استعاره و خیال، جستجو می‌شود؛ در همین رابطه، تعبیری از آگوستین وجود دارد که «آفرینش، پنجره‌ای برای نگریستن است»، این نگرش با تجربه‌ای از جهان آغاز می‌شود و به سمت دیالوگی که فراتر از راه تجربه معنوی است کشانده می‌شود.

تجسم ایمان در مسیحیت، تاریخ طولانی دارد، انجیل، مملوء از تصویرسازی است. خداوند، خود را در شگفتی آفرینش نمایان کرده است. در سنت‌های متفاوت کلیسا، جنبه بصری نیز بسیار مهم است. با نگاه کردن به پدیده‌ای طبیعی یا انسانی، نوعی تجربه احساسی، بیننده را به خداوند پیوند می‌زند و جهان می‌تواند، به عنوان نماد گسترده خدا دیده شود.

شیوه نگرش هنرمندان به تصاویر، با دانشمندان متفاوت است. علم بر پایه عینیت است و هنر، امری ذهنی تلقی می‌گردد. دیدگاه عامه، نسبت به نقاشی جیغ[3] از ادوارد[4] بیان عدم قطعیت، عدم درک و وحشت می‌باشد. اما تفسیر یک هنرمند از همان اثر، اضطراب و گذرِ فریادی بی نهایت از طبیعت است. دریافت هنرمندان، دریافتی شخصی و ذهنی، خلاق، درحال تکامل و با بهره گیری از تخیل و استعاره است. اما چگونگی انتقال آن به علم، پرسشی مجزاست. نظریه‌های مختلف علمی وجود دارند که در طول زمان، به دلیل سیالیت علم تغییر می‌کنند. ما نیاز داریم تصاویر را از حالت انجماد خارج کنیم تا مردم را به دیدن چیزی متعالی قادر سازیم. برخی تجارب انسانی، برای لحظاتی، مردم را به احساسی متعالی وصل می‌کنند. مرگ، یکی از آن لحظات است. اولین ستاره سفر شما به سوی خدا، دیدن چیزی از خدا در خلقت است، تنوع خلقت گویای خداوند است.

به نظر می‌رسد بین نیروی حیرت، تنوع آفرینش و نظمی که ما در زندگی جستجو می‌کنیم، ارتباطی وجود دارد. این، تجربه جهانی افراد از ایمان است. در قسمت روایت آفرینش انجیل آمده است: “عشق الهی، به جهان ظرفیت می‌دهد که نظم را داخل آفرینش بیاورد. خلقت، خود نظم را به وجود می‌آورد. منظور دانشمندان از آشوب، بیرون آمدن نظم از بی‌نظمی است. ما در طول سفر، زندگی ایمانی خود را تجربه می‌کنیم. بنابراین، با لنز حیرت و یافتن نظم، می‌توان تصاویر کهکشان را دید و به گونه معنوی تفسیر کرد تا با خداوند مواجهه شویم. برای پیوند بین علم و ایمان و مواجهه الهی باید از تخیل بهره گرفت. ایمان واقعی، فضایی را برای تعامل با خدا فراهم می‌کند.

 

 

                             

[1] Dr. David Gregory

[2] Technocratic

[3] The Scream

[4] Edvard Munch

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.