نگاه اجتماعی و پویای امام موسی صدر به شب قدر
نگاه اجتماعی و پویای امام موسی صدر به شب قدر(به قلم سیدعلی بطحائی)
نوسازی مفاهیم کهن در اندیشه امام موسی صدر
زاویه دید و نگاه پویای اجتماعی امام موسی صدر به مفاهیم کهن و به روز رسانی این مفاهیم کهن در قامت و قالب جدید بسیار ستودنی و تحسین برانگیز است. این اندیشمند فرهیخته که مهارت و چیرگی خاصی در روزآمد کردن آموزه های کهن دارد، با بهره گیری از "عقلِ منقاد وحی" بر این مفاهیم طرحی نو می اندازد و جاودانگی وحی و آموزه های اسلامی را به خوبی به تصویر میکشد و روشن می کند.
برای نمونه هنگامی که او می خواهد زوایای غیر صحیح تمدن غرب را به چالش بکشد و نقدی عالمانه بر آن داشته باشد، عصاره این تمدن مادی را در آیه ای از قرآن جلوه می دهد و با تفسیر آیه «افرایت من اتخذ الهه هواه»(23،45) را ماهیت این تمدن مادی گرایانه معرفی می کند و از این زاویه دقیقترین نقد را بر این اندیشه وارد می کند و به ارزیابی نواقص و خلاهای تمدن غرب می پردازد و این آیه قرآن را به سان معجزه ای ابدی برای بشر امروز معرفی می کند(1).
خردگرایی و زمانشناسی در تفسیر قرآن
حضور «زمان شناسی» و هیمنه ی «خردِ وحی محور »در اندیشه اوست که در موارد دیگر به ظهوربدایع دیگری از تحلیل «مفاهیم کهن» در قالب جدید منجر شده است. وی هنگامی که به تفسیر آیه «نفاثات فی العقد »می پردازد – بر خلاف اغلب مفسرین تاریخ – با معرفی موارد جدید از دمیدن در گره ها، از تفسیر مشهور مفسرین که معتقد بودند در زمان جاهلیت قدیم پاره ای از رمالان به طنابهایی گره بسته و با خواندن ورد و طلسم در زندگی شخصی افراد را دچار بحران می کردند، دست برداشته و با بازشماری رفتارهای ناصحیحی مثل سخن چینی و غیبت و دروغ ،آنها را علت ایجاد گره در زندگی خصوصی اجتماعی انسانها معرفی کردند.(2) با این نگاه عقلانی به تفسیر قرآن و روزآمدی آن، باعث میشود این مفاهیم اصیل کاربردی و قابل لمس در زندگی بشر امروز و همه روز بشود.
پویایی مناسک عبادی و شب قدر در منظومه فکری امام موسی صدر
نگاه خاص او به مناسک و عبادات وی را از بسیاری اندیشمندان متمایز کرده است. وی هشدار کم اثر شدن مناسک و اعمال عبادی رادر جوامع اسلامی سر می دهد و به صراحت می گوید:
«بیمِ آن مىرود که ماهِ رمضان به عادتِ بىروحى تبدیل شود که شعایرِ آن تنها عادتها و رسومى سرگرمکننده باشد و از همه معانى اصلى و روح حقیقىِ خود تهى گردد. با یک نگاهِ گذرا در مىیابیم که این مصیبت، یعنى مصیبتى که روزه و رمضان به آن مبتلا شدهاند، مصیبتى است که بر همه عبادات و مناسک دینى سایه افکنده است. این بیمارى به عبادات و مراسم دیگر هم سرایت کرده و به اماکن مقدّس، شعایرِ دینى و همه رهنمودهاى آسمانى حملهور شده است.(3)»
وی با نهیبی و هشداری عدم توجه به رسالت های جدید مناسک دینی را یادآور میشود و میگوید:
آیا نقش راهبردى این( مناسک ها) در هدایتِ انسان به پایان رسیده است و به پارهاى آئینها، یادگارها و سرگرمیها تبدیل شده است؟(4)
برداشت ناصحیح از مناسک شب قدر
ایشان ضمن بررسی قرائت های مختلف از مناسک شب قدر میپردازد و ضمن نقد تلویحی یکی از این برداشت ها می گوید:
«آدمی همیشه میاندیشد که عمر و روزی نتیجه عملکرد انسان در تنها یک شب نیست. امروز شخصی در اثر بیماری ای که از مدتی پیش بوده، می میرد. چه بسا اسباب مرگ از چهار یا پنج سال پیش و یا از چند ماه پیش فراهم شده بوده و سبب مرگ او شده باشد. یعنی به سبب اتفاقات یک شب نمرده است. امروز، هر کدام از ما زندگی میکنیم، ولی فقط بر اساس کاری که در شب قدر کردهایم، زندگی نمیکنیم، بلکه بر اساس اعمالمان که پیش از شب قدر هم بوده، زندگی میکنیم. از مدتها پیش تحصیل و کار و مهاجرت کردهایم و به کاری مشغولیم و اکنون بر اساس نتیجه فعالیتهایمان خوشبخت یا بدبخت هستیم. این گونه نیست که انسان در دورهای بدبخت باشد و ناگهان سعادتمند شود، یا دورهای خوشبخت باشد و ناگهان بدبخت شود. این مسئله دور از ذهن است. بنابراین، باید تفسیر معقولی از شب قدر ارائه دهیم و در عین حال نباید از چارچوب متناسب با معنای قرآنی و اسلامی خارج شویم… روزه آن چیزی است که سرنوشت آدمی را مقدر میکند و روزه در دهه آخر ماه رمضان و یا در هفته آخر این ماه کامل می شود و میبالد. در حقیقت، روزه رمز و راز شب قدر و سبب آن است…
در ادامه می افزاید:
«ما در ماه رمضان تمرین میکنیم تا بر اراده و شهوات خود مسلط باشیم و چون بر شهوات و اراده خود مسلط شدیم، میتوانیم سعادت یا شقاوت خود را رقم بزنیم. در نتیجه، ماه رمضان ماه تعیین سرنوشت است. زیرا که از آغاز این ماه تمرین میکنیم و نتیجه این تمرین تسلط بر شهوات است. تو مختاری و میتوانی سعادت و شقاوت خود را تعیین کنی. بنابراین، میتوانیم بگوییم که سعادت و شقاوت انسان در ماه رمضان رقم میخورد. در چه مقطعی از ماه رمضان؟ در اواخر ماه رمضان، آنچنان که در احادیث آمده است. شب قدر نیز در هفته یا دهه آخر ماه رمضان واقع شده است، زیرا این تمرین در آن هنگام به اوج خود میرسد…
اما معنای مشهور شب قدر این است که در این شب شرایط تغییر میکند و اعمال آدمی نوشته و روزی تقسیم میشود و این شب را مانند روز تقدیم بودجه دولت ها به مجلس در نظر میآورند. من حقیقتا این معنا را نمیفهمم… لزومی ندارد که این معنای خرافهای و شایع میان مردم را بپذیریم که در این شب ستارهها از حرکت باز میایستند و آسمان بالا یا پیش میرود و گرفتاریها فرود میآید و فقط کافی است که شخص دعا کند و بگوید فلان چیز را طلا کن و آن طلا شود…من شخصاً این معنای رایج را نمیفهمم و ای کاش که یک نفر این معنا را برای من توضیح دهد. این معنا نه با علم و نه با دین و نه با قرآن سازگار است …»(5)
قرائت پویا و بالنده و صحیح از ماه مبارک رمضان و مناسک شب قدر
امام صدر در ادامه تفسیر جایگزینی از شب قدر ارائه میدهد که ضمن قبول سرنوشت انسانها در شب قدر با تفسیر ناصحیح بالا متفاوت است.ایشان هدف شب قدر را عدم خلق و ایجاد تکوین بیان میکند و قرابت شب قدر با سرنوشت را با تدبر در قرآن و پندگیری از قرآن و عمل به این کتاب شریف برای عبرت از سرنوشت گذشتگان معرفی میکند و ترسیم مسیر آینده امت اسلامی را یکی از فواید اصلی مناسک شب قدر معرفی می کند و می گوید:
«إنا انزلناه فی لیله مبارکه إنا کنا منذرین»؛ این جمله [از نظر نحوی] حال است برای جملهی پیشین و معنایش این است که ما قرآن را در شب قدر نازل کردهایم، در شبی مبارک، در حالی که ما در آن شب بیمدهنده بودیم؛ یعنی بر آن بودیم که انذار دهیم و در صدد خلق و تکوین نبودیم. این بدان معناست که بر آن بودیم آنچه را جایز نیست و همچنین محرمات را تشریع کنیم.
«فیها یفرق کل أمر حکیم»؛ همهی امور محکم و ثابت را در این شب توضیح میدهند. این امر محکم چیست؟ «أمراً من عندنا إنا کنا مرسلین» همچنین این جمله حال است برای جمله پیشین؛ یعنی در حالی که ما فرستاده بودیم و در صدد فرستادن تعالیم دینی و احکام اسلامی، این امور محکم را میفرستادیم.(6)
آن گاه ضمن پیوند میان ماه مبارک رمضان و شب قدر ضمن بازشماری سه عنصر مهم "اندیشه صائب" و "احساس درد نسبت به همنوع" و "تمرین استقامت در راه حق " را در شب قدر و تقدیر امور سال آینده رد یابی می کند:
«به اعتقاد من، معنی شب قدر، بهشدت با مفهوم روزه در ماه رمضان مرتبط است. ملاحظه میکنیم که روزه، آمادهسازی انسان روزهدار است برای اینکه در درجهی اول حجاب را از برابر دیدگان عقل بردارد؛ پس سبب میشود که او ببیند و فکر کند و بیاموزد و بیشتر از روزهایی که زیاد غذا میخورد، بفهمد. از سوی دیگر روزه انسان را نسبت به دردهای دیگران حساس میکند و اینگونه عاطفهی او را حساستر و فراگیرتر میکند.
سوم اینکه روزه، نوعی آمادگی و پایداری در خود انسان است؛ چرا که او در برابر خواهشها و وسوسهها و سختیها میایستد و در نتیجه صبر او افزون میشود و صبر با روزه رابطهای ژرف دارد. در آیهی کریمه میفرماید: «و استعیینوا بالصبر و الصلاه»؛ معنای صبر در احادیث همان روزه است.
ملاحظه میکنیم که روزه به انسان روزهدار سه ویژگی میبخشد: فهم بیشتر، احساس بیشتر و صبر بیشتر. این عناصر سهگانه، در حقیقت وسایلی است تا آدمی برای آیندهی خویش و تعیین سرنوشت خود، تصمیم بگیرد. پس انسانی که روزه میگیرد، در نتیجهی روزهی خود، نگرشی واضحتر دارد و دردهای جامعه را بیشتر حس میکند و صبر او برای ادامهی راه، افزون میشود. این انسان، کسی است که میتواند تصمیم بگیرد و راهی برای آیندهی خویش ترسیم کند و سرنوشت خویش را از خلال این تصمیم مشخص کند.
بنابراین، ماه رمضان، دورهی آموزشی است که سرنوشت انسان را مشخص میکند و معنایش این است که سرنوشت او طی سال آینده بر اساس چارچوبی که در ماه رمضان طراحی میشود، در قلب مؤمن و در آن درجهای که مؤمن بدان میرسد، شکل میگیرد. این بدان معنی است که ماه رمضان ماه آموزش است و در نتیجه، ایام قدر آن هنگام که آدمی به این دورهی آموزشی میرسد، به درجهی کاملی رسیده است.
این درجه به طبیعت حال در دههی آخر ماه رمضان قرار دارد و بنابراین بسیاری از روایات تأکید دارد که شب قدر یکی از شبهای دههی آخر ماه رمضان است. در برخی از روایات آمده است که هر انسانی شب قدری دارد که با شب قدر انسان دیگر تفاوت دارد و این معنا کاملاً بر مفهومی که از ارتباط میان شب قدر و روزه برگرفتیم، منطبق است.»(7)
در جای دیگر امام موسی صدر ضمن تفسیر آیات سوره دخان راهیابی به حقیقت شب اسرار آمیز قدر را از طریق تمسک واقعی به این حبل متین معرفی می کند:
«خلاصه معنای آیات این است که: ما در حال انذار و در حال فرستادن رسولان و در حال رحمت از سوی خدا، قرآن کریم را در شب مبارک نازل کردیم. پس شب قدر همان شب مبارک است. در حقیقت شب توضیح ابعاد هر چیزی است. شب نزول قرآن یا به تعبیر امروزی، شب قانون. بنابراین هنگامی که مسلمانان شب قدر را گرامی میدارند، در حقیقت خاطرات عزیزترین شب از شبهای تاریخ خود را گرامی میدارند؛ شبی که قرآن کریم در آن نازل شده و همه چیز برای امت تعریف شده و راه برای او تبیین شده است.
زمانی که این شب را گرامی میداریم در حقیقت با این شب تجدید عهد میکنیم و در برابر خویش، تصویر جدیدی از نزول قرآن قرار میدهیم تا گذشتهی خویش را محاسبه و بررسی کنیم و راه و تصمیم آینده را برگیریم».(8)
در جایی دیگر سید موسی صدر فلسفه احیای شب قدر رابازگرداندن روح نشاط و تکاپو به امت اسلامی معرفی می کند:
«احیا و قدر دانستن این شب سودمند و این اعمال سببِ بازگرداندن درک و نشاط و شور دینی در امت است.از همین روست که پیامبر احیای این شب را برترین اعمال دینی میداند و دعا در این شب از پر فضیلت ترین کارهاست.»(9)
منابع:
(1).ادیان در خدمت انسان، موسی صدر، مقاله «جلوه هایی از تمدن ما»، ص 73
(2).تفسیرقرآن(3)،سور ناس و فلق، موسی صدر، ص 37
(3). ادیان در خدمت انسان، موسی صدر، مقاله«روزه، تمرینِِ جهاد» ، ص345
(4).همان، ص 346
(5). «برای زندگی»،موسی صدر، ص 272 و 273
(6).حدیث سحرگاهان، موسی صدر، ص 312
(7).حدیث سحرگاهان،موسی صدر،315
(8).حدیث سحرگاهان، موسی صدر،ص 311
(9).تفسیر قرآن (4)،سوره قدر، موسی صدر، ص 65
نگاه اجتماعی و پویای امام موسی صدر به شب قدر(به قلم سیدعلی بطحائی)
احسست . روحش شاد
زیبا بود
جالب بود
کاش در جمع ما بود
آفرین بر امام موسی صدر
چه زیبا و قشنگ. جانم شب قدر