درنگی درباره نماز شکرانه روز ششم ماه رمضان و مسئله ولایت عهدی امام رضا
محسن الویری: دو روز پیش، یکی از دانشجویان عزیز پرسشی را با اندکی ویرایش به این صورت مطرح کردند: چرا شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان در باره اعمال روز ششم ماه مبارک رمضان به نقل از سید توصیه به دو رکعت نماز شکرانه به مناسبت سالگرد ولایت عهدی امام رضا علیه السلام کرده است؟ مگر ولایت عهدی امام رضا علیه السلام که به اصرار مأمون و علی رغم میل امام صورت گرفت شکرانه دارد؟
پاسخی که تقدیم این دانشجوی عزیز شد، نیز با اندکی ویرایش چنین است:
متن عبارت سید (بن طاووس) در کتاب اقبال الاعمال (نام کامل کتاب چنین است: الاقبال بالاعمال الحسنه فیما یعمل مره فی السنه) چنین است:
و روی أنّه یصلّی یوم السّادس من شهر رمضان رکعتین، کلّ رکعه بالحمد مرّه و بسوره الإخلاص خمسا و عشرین مرّه، لأجل ما ظهر من حقوق مولانا الرّضا علیه السلام فیه. (ج ۱، صص ۲۶۳ ـ ۲۶۴).
یعنی:
و روایت شده است که در روز ششم ماه رمضان دو رکعت نماز خوانده شود، در هر رکعت یک بار سوره حمد و بیست و پنج بار سوره توحید، این نماز به خاطر آن چه از حقوق سرور ما امام رضا علیه السلام در این روز آشکار شد خوانده میشود.
همان گونه که ملاحظه میشود سید بن طاووس بدون کاربرد کلمه شکرگزاری، وجه این دو رکعت نماز را آشکار شدن حقوق امام رضا علیه السلام در این روز که سالگرد اعلام ولایت عهدی آن حضرت است، شمرده است. ایشان همچنان بدون ذکر سند و به صورت مجهول بیان کردهاند که چنین نمازی روایت شده است، بی این که مشخص شود ذیل عبارت یعنی “لأجل ما ظهر …” هم بخشی از این روایت است یا تعلیل خود ایشان است که به دنبال روایت آن را ذکر کردهاند. برای توضیح در باره وجه شکرگزاری در چنین روزی، اولین نکتهای که باید به آن توجه کرد تفاوت گفتمان حاکم بر سیرهپژوهی و فهم سیره معصومان علیهم السلام در دهههای اخیر با گفتمانهای رایج در این زمینه در دوران گذشته است، محدود کردن وجه سیاسی رفتار ائمه به ظلمستیزی و همه رفتار و سیره آنها را در پرتو مبارزه با حاکمان ظالم تفسیر کردن نگاه رایج در دوران معاصر و به ویژه نگاه متأثر از فرهنگ انقلاب اسلامی است، ولی علمای پیشین الزاماً این گونه نمینگریستند، بنا بر این نباید انتظار داشت که علمای پیشین همچون غالب سیرهپژوهان معاصر نگاهی یکسره سلبی به فرایند ولایتعهدی داشته باشند. گرهگشایی از نقاط مبهم این نکته را باید به فرصتی دیگر وانهاد.
با این وجود، حتی در چارچوب نگاه معاصر به سیره معصومان علیهم السلام، باید توجه داشت که تأکید سید بن طاووس به آشکار شدن حقوق (پنهانمانده) امام رضا علیهم السلام در این روز است و نه ابراز خرسندی برای برگزیده شدن امام علیه السلام به عنوان ولیعهد مأمون. بین این دو تفاوتی آشکار وجود دارد. آشکار شدن حقوق نادیده گرفته شده امام رضا علیه السلام در پرتو پذیرش ولایتعهدی اجباری از سوی ایشان در کوتاه مدت، دست کم به سه صورت گرفت:
• ستودن امام و بیان فضائل ایشان از سوی شاعران و سخنوران در همان مجلس اعلام ولایت عهدی.
• فراهم آمدن زمینه برای شاعرانی مانند دعبل خزاعی که برای تقدیم سروده زیبای خود تا مرو به دیدن امام آمد
• تغییر شرایط اجتماعی و سیاسی جامعه اسلامی و امکانپذیر شدن بیان مدائح اهل بیت علیهم السلام در گستره امت اسلامی
افزون بر این و در نگاهی بلند مدت، پیامدهای بسیار بزرگ حضور امام رضا علیه السلام در مرو برای گسترش تشیع در ایران و دنبالههای آن نیز که به نوبه خود به آشکار شدن حقوق ائمه علیهم السلام انجامید، به عنوان یکی دیگر از برکات این رویداد مهم، باید در همینجا مد نظر قرار گیرد.
بنا بر این، اقدام مأمون با هر انگیزهای صورت گرفته باشد یک عقبنشینی برای عباسیان و یک گام به جلو و یک پیروزی برای اهل بیت علیهم السلام بود و مقدمهای برای نشر هر چه بیشتر فضائل اهل بیت علیهم السلام به ویژه در ایران شد و این شایسته شکر است. امام رضا علیه السلام نیز به جای ستیز آشکار با مأمون، ولایت عهدی را هر چند با اکراه پذیرفتند و این امر نیز سرآغاز برکاتی شد که آن هم شایسته شکر است.
۶ فروردین ۱۴۰۲
نمیدانم چرا یک لجاج وعناد با سیاست ورزی ودنبال قدرت بودن امامان توسط روحانیت بخصوص روحانیت معاصر ونزدیک به معاصر وجودداردیک علتش اینست که میخواهندامامان را قدسی ودست نایافتنی ومعصوم کننداگر میگوییدامامان تماما سیاسی بوده ودرجهت احقاق حق ولاتشان تلاش کرده اندپس چگونه دادن ولایتعهدی به یک امام رااینگونه با کراحت توجیه میکنندبا برسی احوال وحرکت وسخنان ومکتوبات امامرضا معلوم میشودشاید اولش مقداری تواضع وتعارف در پذیرش دیده میشودولی در بعد ونوع مکتوباتوعهد وپیمان وحتی برخورد مامون وناراحتیش از مسموم شدن ایشان نشان میدهدکه امام راضی بوده است ولی روحانیت کاسه داغتر ازآش قضیه را طوری توجیه میکنند واز امامان ودنیا وسیاست وقدرت وحکومت یک دوگانه وتضاد میسازند به گودی بهشت وجهنم ودنیا وآخرت!؟ولی اکنون خودشان چهارچنگولی چسبیده اند به سیاست وقدرت وتوجیهشان هم امانت داری برای امام عصراست!؟؟اینجا نمیدانیم قسم حضرت عباس را قبول کنیم یا دم خروس را!؟