خوبی، الزام اخلاقی و امر الهی؛ بررسی تطبیقی آرای آدامز و متفکران شیعه
محمود مرواريد و احمدرضا همتي مقدم
نگارندگان در مقدمه، کتاب پیشِ رو را چنین معرفی میکنند: کتاب حاضر محصول طرح پژوهشی است که هدف آن بررسی یکی از شاخصترین آرای اخیر در زمینه «نظریه امر الهی» و مقایسه آن با برخی از مهمترین نظریات متفکران شیعه است….. پس از مطالعه آرای مختلف در زمینه نظریه امر الهی خصوصا دیدگاههای اخیر که توسط آلستون، آدامز و کویین (کویین متأخر) ارائه شده، نظریههای روبرت آدامز را برای نقد و بررسی برگزیدیم.
در سنت فلسفه تحلیلی، نظرهای متأخر در زمینه نظریه امر الهی آرایی کاملا جدید هستند که ویژگیهای جذابی دارند. از سوی دیگر به نظر میرسد یکی از دلمشغولی های متفکران شیعه نیز بررسی رابطه میان الزام اخلاقی و امر الهی بوده و هست. در میان فیلسوفان تحلیلی نظرهای آدامز عمق و جذابیت دیگری دارد.
او علاوه بر نظریۀ امر الهی، نظریهای جالب توجه در باب «خوبی» نیز ارائه داده که کاملا الهیاتی است و از منظری دینی و خداباورانه تنسیق شده است. بدین ترتیب محور کار را دیدگاه آدامز قرار دادیم. طبیعی است که بهترین منبع، کتاب خوبهای متناهی و خوب نامتناهی بود. این کتاب مهمترین اثر آدامز به شمار میرود که نظریه امر الهی خود را به طور کامل و مبسوط در آن بیان کرده است. این کتاب محصول بازبینی و حک و اصلاح هجده مقاله در حوزههای اخلاق، فسلفه، دین و الهیات است که آدامز آنها را بهصورت یک کل یکپارچه و منسجم مرتب کرده است. او در این کتاب چارچوبی «خداباورانه» – و نه صرفا مسیحی – را برای اخلاق در نظر گرفته است و قصد دارد نشان دهد که خداباوری، فهم ما از اخلاق را غنی میکند. البته هدف ما شرح و بررسی موشکافانه و کامل کتاب آدامز نبوده است، بلکه قصد ما ارائه امهات بحث او در زمینه «خوبی» و «الزام اخلاقی» است؛ در نتیجه ما صرفا خودمان را به کتاب محدود نکردیم، بلکه مقالات دیگر او و نقدها و دفاعیات مختلف بر کار او را نیز مدنظر قرار دادیم تا از این میان بصیرتهایی برای بخش مربوط به آرای دانشمندان شیعه بهدست آوریم.
آدامز از فیلسوفانی است که در سنت تحلیلی رشد کرده است؛ بنابراین مبنای کار او آرای دیگر فیلسوفان تحلیلی خصوصا در فلسفه زبان بوده است. ما سعی کردیم بنیانهای کار او (خصوصا نظریۀ معناشناختی کریپکی – پاتنم در زمینه انواع طبیعی) را به طور دقیق معرفی و بحث کنیم تا نظریه او وضوح بیشتری یابد…
چنانچه اشاره شد. بررسی رابطه میان حسن و قبح و الزام اخلاقی از یکسو و فرمانهای خداوند از سوی دیگر یکی از مهمترین و کهنترین مسائل کلامی و اصولی در سنت فلسفه اسلامی و شیعی بوده است. متفکران شیعه و آدامز در پیشفرضهای زیادی، از جمله واقعگرایی و شناختگرایی در اخلاق، باور به وجود خداوند و باور به خوبی و عدالت نامتناهی خداوند با یکدیگر اشتراک دارند، لذا بررسی اینکه این پیشفرضهای مشترک تا چه اندازه به دیدگاههای مشترک و نزدیک به هم یا متفاوت و گاه متضاد در مسائل فرااخلاق انجامیده است، به مقدار زیادی توجهبرانگیز و جالب است….
متفکران شیعه دیدگاههای مختلفی را درباره تعریف و ماهیت حسن و قبح و الزامات اخلاقی مطرح کردهاند. در این نوشتار درصدد نبودهایم همه این دیدگاهها را ارائه و بررسی کنیم، بلکه تنها درپی نظریاتی بودهایم که شباهت معناداری با دیدگاه آدامز داشته باشند و بهگونهای رهیافتهای مشترکی میان آنها دیده شود، به همین دلیل از میان این نظریات متعدد تنها به طرح و بررسی دو نظریه درباره حسن و قبح (نظریه مشهور متکلمان و آخوند خراسانی) و یک نظریه درباره الزام (نظریه مشهور متکلمان) و مقایسه آنها با دیدگاه آدامز پرداختهایم. از دیگر مباحث این کتاب مقایسه دیدگاه آدامز یا اشاعره درباره الزامات اخلاقی است.
کتاب «خوبی، الزام اخلاقی و امر الهی؛ بررسی تطبیقی آرای آدامز و متفکران شیعه» اثر مشترک محمود مروارید و احمدرضا همتی مقدم به سال ۱۳۸۹ از سوی نشر پژهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی قم به زیور طبع آراسته گردید.نگارندگان در مقدمه، کتاب پیشِ رو را چنین معرفی میکنند: کتاب حاضر محصول طرح پژوهشی است که هدف آن بررسی یکی از شاخصترین آرای اخیر در زمینه «نظریه امر الهی» و مقایسه آن با برخی از مهمترین نظریات متفکران شیعه است….. پس از مطالعه آرای مختلف در زمینه نظریه امر الهی خصوصا دیدگاههای اخیر که توسط آلستون، آدامز و کویین (کویین متأخر) ارائه شده، نظریههای روبرت آدامز را برای نقد و بررسی برگزیدیم.