مشتاقی و مهجوری
مصطفی ملکیان
این کتاب که در شانزده بخش با پانزده مقاله سامان یافته است،به موضوعات تفکر دینی، فلسفه اسلامی، معنویت و فرهنگ و سیاست با عنوانهای «رویکرد متفاوت در تاریخ فلسفه نگاری»، «وضعیت تفکر در ایران معاصر»، «حوزه و دنیای جدید»، «دویدن در پی آواز حقیقت»، «گفتاری در باب کلام جدید»، «هر کس خود باید به زندگی خود معنا ببخشد»، «بحران اخلاق و معنویت»، «معنویت و محبت چکیدهی همهی ادیان است»، «روشنفکری دینی و اصلاحات اجتماعی»، «هرمنوتیک قرآن و تعارضهای عقل جدید و وحی»، «زن، مرد، کدام تصور»، «گفتوگو درباره حاکمیت دینی»، «فلسفه فقه»، «عقلانیت، دین، نواندیشی» و «چه باید بشود» اختصاص یافته است.
نگارنده در درآمد بر کتاب چنین می گوید:
درونمایه واحد و مشترک گفت و گوهایی که در این مجموعه گرد آمده اند ربط و نسبت سیاست و فرهنگ است. سیاست، چه آن را رقابتی بدانیم که افراد یا گروه هایی که منافع متعارض دارند بر سر کسب قدرت و رهبری وارد آن می شوند، و چه آن را فعالیتهایی تلقی کنیم که غرض از آنها حکومت کردن یا تأثیرگذاشتن بر یک نظام حکومتی یا کسب و حفظ ضبط و مهار یک نظام حکومتی است، و چه آن را ارتباطاتی بینگاریم میان انسان هایی که دغدغه شان حکومت کردن یا تأثیرگذاشتن بر یک نظام حکومتی یا کسب و حفظ ضبط و مهار یک نظام حکومتی است، و چه آن را ارتباطات میان رهبران و غیر رهبران در یک جامعه محسوب داریم. در هر حال، با فرهنگ، به معنای مجموعه ی حالات ذهنی ـ روانی و اعمال فردی و اجتماعی انسانها، ربط و نسبت دارد؛ و این بدان معنا است که چند و چون اوضاع و احوال سیاسی هر جامعه با باورها، دانشها، فهمها، تصورات، تفکرات، استدلالها، احساسات و عواطف، رویاها، تخیلات، توهمات، آرزوها، خواسته ها، نیات، کوشش ها، و اعمال یکایک افراد آن جامعه داد و ستد دارد: در آنها تأثیر می گذارد، از آنها تأثیر می پذیرد، آنها را مساعدت میکند، و با آنها معارضت مییابد؛ و، بالعکس، مولفه های فرهنگی نیز همین گونه داد و ستدها را با اوضاع و احوال سیاسی دارند. هم سیاست به فرهنگ صورت و سیرت خاصی می بخشد و هم فرهنگ به سرشت و سرنوشت سیاست صبغه ای مخصوص میدهد.
در باب تاثیر و تاثر و مساعدت و معارضت دو جانبه سیاست و فرهنگ، آنچه بیشتر محل تاکید این قلم است اینست که آثار و نتایج هر عمل سیاسی یا هر نظام سیاسی فقط منحصر به قلمروهای اقتصاد و حقوق نمی شود، بلکه به حیطه های خانواده و تعلیم و تربیت نیز تسری مییابد و از مرز امور مربوط به مادیت و جسم هر در میگذرد و به حوزه ی امور مربوط به معنویت و جان و ذهن و روان پای مینهد. فردیترین، ژرفترین، و نهادیترین لایه های وجود آدمی نیز از دسترس آثار و نتایج اعمال سیاسی یا نظامهای سیاسی بعید و مصون نیست؛ یعنی، مثلا، یک عمل سیاسی نادرست یا یک نظام سیاسی فاسد فقط ساخت های بیرونی و اجتماعی زندگی شهروندان را به تباهی و ویرانی نمی کشد، بلکه ساختهای درونی و فردی زندگی را نیز تباه و ویران میکند و آدمی را حتی از سلامت ذهنی ـ روانی و کمال اخلاقی هم محروم میدارد. از این رو، حتی کسانی که فقط دلمشغولی هایی شخصی دارند و هم و غمشان یکسره معطوف به سلامت ذهنی ـ روانی و کمال اخلاقی خودشان است از توجه و حساسیت نسبت به نهاد و سیاست گریز و گزیری ندارند.
اما، باز، مهمتر از این جنبه های توصیفی و واقع نگرانه(factual) ربط و نسبت سیاست و فرهنگ جنبه های توصیه ای و ارزشنگرانه (evaluative) و هنجارگذارانه (normative) آن اند؛ و از این جنبه های توصیه ای آنچه از همه فوری و فوتی تر است اینست که سیاست را تابع اخلاق سازیم، نه اخلاق را طفیل سیاست. به تعبیر دقیقتر، نگذاریم که سیاست مبتنی بر عوامل مادی و مصلحت اندیشانه، مبتنی بر واقعیات سیاسی، و مبتنی بر منافع گروهی، قدرت، زور، و خشونت(realpolitik) اخلاق را در چنگ خود گیرد و آن را به هر شکلی که میخواهد درآورد؛ بلکه کاری کنیم که اهداف و آرمانهای اخلاقی و معنوی بر اعمال سیاسی حاکم شوند.
کتاب «مشتاقی و مهجوری» اثر «مصطفی ملکیان» از مجموعهی «بینش معنوی» است که به همت انتشارات «نگاه معاصر» منتشر شده است.این کتاب که در شانزده بخش با پانزده مقاله سامان یافته است،به موضوعات تفکر دینی، فلسفه اسلامی، معنویت و فرهنگ و سیاست با عنوانهای «رویکرد متفاوت در تاریخ فلسفه نگاری»، «وضعیت تفکر در ایران معاصر»، «حوزه و دنیای جدید»، «دویدن در پی آواز حقیقت»، «گفتاری در باب کلام جدید»، «هر کس خود باید به زندگی خود معنا ببخشد»، «بحران اخلاق و معنویت»، «معنویت و محبت چکیدهی همهی ادیان است»، «روشنفکری دینی و اصلاحات اجتماعی»، «هرمنوتیک قرآن و تعارضهای عقل جدید و وحی»، «زن، مرد، کدام تصور»، «گفتوگو درباره حاکمیت دینی»، «فلسفه فقه»، «عقلانیت، دین، نواندیشی» و «چه باید بشود» اختصاص یافته است.