مضامین «الاهیات تعزیت» در اسلام و مسیحیت| نعیمه پورمحمدی
این نوشتار با آگاهی از اختلاف بنیادین شهادت امام حسین (ع) و صلیب مسیح (ع) به دنبال آن نیست که نشان دهد «هویت این دو رخداد» با هم مشترک هستند، بلکه از «رویکرد دینداران به این دو رخداد» سخن میگوید.
از بزرگداشت حزنآلود شهادت اباعبدالله (ع) به همراه مفاهیم و محورهای مرتبط با آن، میتوان با عنوان «الاهیات تعزیت» یاد کرد. نمونهای از این بزرگداشت را میتوان در دین مسیحیت یافت که گرچه بدون مویه و ناله، اما همراه با یادکردی عمیق و تعظیمی دائمی نسبت به رنج مسیح (ع) بر صلیب است. این نوشتار با آگاهی از اختلاف بنیادین شهادت امام حسین (ع) و صلیب مسیح (ع) به دنبال آن نیست که نشان دهد «هویت این دو رخداد» با هم مشترک هستند، بلکه از «رویکرد دینداران به این دو رخداد» سخن میگوید. شیعیان در تعظیم و تعزیت خود نسبت به شهادت اباعبدالله (ع) مفاهیمی را میپرورانند که چندان از مضامین مورد نظر مسیحیان در یادکرد رنج عیسی مسیح (ع) بیگانه نیست. همین اندازه مضامین مشترک (دستکم در شکل) در یادکرد حسین (ع) در اسلام، و مسیح (ع) در مسیحیت کافی است که از الاهیاتی مشترک به نام الاهیات تعزیت سخن بگوییم. مضامینی همچون تعالیبخشی، نجاتبخشی، آزادی بخشی و تسلابخشی از مهمترین محورهای الاهیات تعزیت است.
تعالیبخشی
یادکرد حسین (ع)، آنجا که رنج میکشد، اما نه برای خود، که برای دیگران، آنجا که رنج او از هر گونه عنصر خودخواهانه خالی است، به گسترش دیگرمداری در میان انسانها میانجامد. یاد رنج دیگرگروانه حسین (ع) درمان رنجی است که انسان مدرن از فردگرایی و خودمحوری خود متحمل میشود. هر ساله با شروع محرم و صفر عالمان دینی در مجالس روضه اباعبدالله مردم را به ارزشهای اخلاقی دعوت میکنند؛ به ویژه ارزشهای اخلاقیای که در کربلا، امام حسین (ع) و یارانش به نمایش گذاشتند: شجاعت، عزت، دوری از ذلت، حریت، آزادی و آزادگی، سرسپردگی، عشق، وفاداری، صبر، مراقبت، خدمت به دیگران، تعهد، مسئولیت، خلوص و ایثار. امام حسین (ع) و یاران او در این واقعه به عنوان الگوهای اخلاقی مردم معرفی میشوند و سبک اخلاق حسینی در جامعه تبلیغ و ترویج میشود.
در مسیحیت نیز رنجِ جهانی مسیح، غیرخودخواهانه و دیگراندیشانه است. بخشایش، اعتنا و توجه، عشق به غیر، مراقبت از غیر و خدمت به غیر از ارزشهای زنده در هر یادکرد ویژه صلیب است. این ارزشهای متعالی و سازنده در جهت رشد و گسترش الاهیات اخلاقی مسیحی نقش مهمی دارند.
علاوه بر الاهیات اخلاقی مسیحی، الاهیات شبانی مسیحی نیز از یادبود حیات و صلیب عیسی مسیح (ع) در جهت تحقق اهداف شبانی خود مایه گرفته است. گسترش فضیلت اخلاقی خدمت و مراقبت به تمامه نسب خویش را به صلیب مسیح (ع) میرساند. فضایل یازدهگانهی الاهیات شبانی یکسره بر صلیب مسیح شکل گرفته و بسط پیدا میکند؛ این فضایل عبارتاند از: پذیرش، در دسترس بودن، پاسخگویی، مراقبت، حساسیت، اطاعت، شهادت، خدمت، عشق، هشدار و تجدید.
اگر از جنبه تعالیبخشی، تمرکز را از ارزشهای اخلاقی بر معناگرایی و معنویت سوق بدهیم، در این زمینه نیز سهم قابل ملاحظهای از سبک زندگی معنوی و معناگرایی در اسلام وامدار رخداد عاشورا است. همواره قرائتی معناگرا و عرفانی از عاشورا در میان آثار عاشوراپژوهان وجود داشته است. سروش بر تفسیر عرفانی و عاشقانه مولوی از امام حسین (ع) انگشت میگذارد و با شرح غزل «کجایید ای شهیدان خدایی» از مولانا نقل میکند که داستان حسین (ع) داستان فرصتی است که یک عاشق پیدا میکند تا در قفس بگشاید، پرواز کند و تمام هست و نیستش را به پای معشوق بریزد. داستان حسین (ع) داستان عاشقی است که تمام بلایا را زیبا میبیند و در برابر معشوق چشم زیبابین دارد. «ما رأیت الا جمیلا» و «احلی من العسل» زبان حال عاشقانه حسین (ع) است.
از سوی دیگر، در مسیحیت نیز مسیحیان به سوی صلیب عیسی مسیح (ع) دعوت میشوند تا همچون مسیح (ع) رنج خویش را متحول و متکامل سازند. دنیل لاناهان در کتاب وقتی خدا میگوید: نه؛ راز رنج و پویایی دعا میگوید: واکنش مسیح (ع) به رنج آموختنی است. او گناه را حذف یا تبیین نکرد، بلکه آن را پذیرفت و با حضور شفابخش خود آن را متحول ساخت. مسیح (ع) گناه آدم را از خود دور نساخت و نگفت این گناه من نیست، بلکه آن را در خود جذب و بازیافت کرد و هویت آن را متحول ساخت. او شر و گناه ما را گرفت، آنها را شفا داد و عشق و بخشندگی را به ما برگرداند. راز رنج ما همچون راز رنج مسیح (ع) نه با فکر کردن و پاسخ دادن، بلکه با چشیدن و تنفس کردن آشکار میشود:
«آیا به خدا گوش دادهای؟ به مسیح گوش بسپار؛ آیا اشتهایی به چشیدن پادشاهی خدا داری؟ مسیح را بچش؛ آیا نگاهی به پادشاهی خدا داری؟ به مسیح نگاه کن؛ آیا میتوانی ملکوت خدا را لمس کنی؟ مسیح را لمس کن؛ آیا در مسیح نفس کشیدهای؟ مسیح را بو کن»
نجاتبخشی
«امام حسین (ع) برای رسیدن به شفاعت کبری که مقتضی استخلاص همه محبان و موالیان باشد به شهادت راضی شد تا این مرتبه برای او باشد و بدون شهادت وصول به این مرتبه از برای او ممکن نبود؛ زیرا که رفع کدورت معاصی امت و شفاعت ایشان موقوف بر خون و تألم ایشان است» (مهدی نراقی در محرق القلوب).
این بیان ویژه برخی از الاهیدانان مسلمان است. آنها این ایده را در میان مردم ترویج میدهند که محبت و گریه برای شهادت امام حسین (ع) مایهی نجات و رستگاری است. علامه مجلسی، یوسف بحرانی، شریف کاشانی، شریف طباطبایی، شیخ عباس قمی و مهدی نراقی، قرائتی نجاتبخش از محبت و تعزیت برای اباعبدالله (ع) ارائه کردهاند. در یک قرائت افراطیتر شفاعت ائمه اطهار (ع) در کنار حوض کوثر صرفاً به شرط محبت و مویه بر حسین (ع) انجام میگیرد.۱ علامه مجلسی این مطلب را با جمعآوری احادیثی در باب ثواب البکاء علی مصیبته در جلد ۴۴ بحارالانوار بیان میکند.
حتی در میان الاهیدانان عقلی نیز چنین قرائتی از تعزیت اباعبدالله دیده میشود. شیخ مفید، سید مرتضی و علامه حلی با طرح دیدگاه «تکلیف ویژه» یا «تعبد امام حسین (ع) به شهادت» مشابه دیدگاه فوق را بیان کردهاند. رنج عظیم حسین (ع) تکلیف ویژه بر عهدهی او بوده است که شهادتش مایه خسران دم به دم دشمنان و سود دم به دم دوستداران بشود. آنها حدیث «ان الله شاء ان یراک قتیلا و قد شاء ان یراهن سبایا» را با مضمون تعبد حسین (ع) به تکلیف الاهی شرح میدهند.
البته دیدگاه عقلانیای که در مجموعه کتابهای متفکران و مصلحان معاصر۲ پرورانده و عرضه شده است آن است که محبت و ولایت ائمه معصومین (ع) به ویژه حزن بر مصیبت اباعبدالله (ع)، زمینه مساعدی را برای برخورداری از نجات حاصل از شفاعت و قبولی اعمال فراهم میسازد. در این میان سهم ایمان و عمل صالح به جای خود محفوظ و محترم است.
در مسیحیت ویژگی نجاتبخشی در الاهیات تعزیت آشکارتر و قابل فهمتر است. از راه عمل نجاتبخش عیسی مسیح (ع) بر صلیب است که بشر از مرگ، شر، گناه و بعضاً از شریعت نجات پیدا میکند: «لکن او غمهای ما را بر خود برگرفت و دردهای ما را برخویش حمل نمود و ما او را از جانب خدا زحمت کشیده و مضروب مبتلا گمان بردیم؛ و حال آنکه به سبب تقصیرهای ما مجروح و به سبب گناهان ما کوفته گردید و تأدیب سلامتی ما بر وی آمد و از زخمهای او ما شفا یافتیم» (اشعیا ۵۳: ۴-۸).
به علاوه، تأثیرات آخرتشناسانه صلیب نیز نقش نجاتبخشی را برای بشر ایفا میکند. صلیب عیسی مسیح (ع) است که به او شأن بازگشت و تفوق نهایی بر شرور را میبخشد. همینطور صلیب عیسی مسیح (ع) است که او را در جایگاه داوری بر مردم در دست راست خداوند مینشاند. تصویری که مسیحیت میسازد و در آن مسیح (ع) با صلیب خود بر شر و گناه و مرگ غلبه میکند، با نگاه مسیحیت به ملکوت الاهی، نمود بیشتری پیدا میکند. این حیاتِ سراسر کشمکش و تلاش، تنها چیز موجود نیست؛ خدا فرصت سعادت ابدی را فراهم آورده است: «و خدا هر اشکی را از چشمان ایشان پاک خواهد کرد. و بعد از آن موت نخواهد بود و ماتم و ناله و درد دیگر رو نخواهد نمود. زیرا که چیزهای اول درگذشت» (مکاشفه یوحنا ۲۱: ۴). پیداست که یادکرد عمیق و پیوسته رنج مسیح (ع)، شور و شعف نجات از گناه و پیوستن به ملکوت الاهی را در سینه مسیحیان زنده نگاه میدارد.
آزادی بخشی
به گفته امام خمینی «ملتی که شهادت دارد اسارت ندارد» یا «این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است». نمونه انقلاب اسلامی ایران در سالهای اخیر نشان از ظرفیت بالای آزادی بخشی در شهادت اباعبدالله (ع) دارد. پاس داشتن از ایستادگی حسین (ع) در برابر ظلم و ذلت، به حرکتهای انقلابی فراوان دیگری در طول تاریخ انجامیده است. زنده نگه داشتن خاطره شهامت و ذلتناپذیری اباعبدلله (ع)، انگیزش زوالناپذیر حرکتهای آزادیبخش بوده است.
گسترش الاهیات آزادیبخش در مسیحیت نیز در پی توجه مسیحیان به نقش آزادیبخش صلیب بوده است. سبک زندگی عیسی مسیح (ع) و ایستادگی او در برابر شر و گناه تا پای جان الگوی آزادیبخش مؤثری است. درد رنجکشیدگان پذیرشی منفعلانه نیست، بلکه نوعی مشارکت در مبارزه خدا بر ضد رنج در جهان است؛ مبارزهای که مستلزم مواجهه مستقیم با خود رنج است. در این نوع الاهیات، پدیدۀ صلیب، سلسله حوادث رستاخیز عیسی مسیح (ع)، آینده زمین و ملکوت خدا، همه به مبارزه علیه شرور تفسیر میشود. الاهیات آزادیبخش آمریکای لاتین و الاهیات سیاهپوستان نمونههایی از این نوع الاهیات هستند.
تسلابخشی
آیینهای تحمل رنج در اسلام سرشار از تسلابخشی با یاد رنجهای حسین (ع) و زینب کبری (ع) است. در میان این آیینها، آیین مرگ و سوگواری از همه آشکارتر است. در هنگام خاکسپاری و مراسم سوگواری مرتباً وابستگان با قرائت زیارت اباعبدالله (ع) و ذکر مصیبت او به آرامش دعوت میشوند. یا مثلاً در برخی مناطق گرمسیر کشور، همچون خوزستان، بارها در حین مراسم به یاد تشنگی اباعبدالله (ع) و یاران او مردم را سیراب میکنند. همینطور برگزاری مراسم چهلم نیز به نوعی یادکرد مصیبت زینب کبری (ع) در روز اربعین اباعبدالله (ع) است. در این موارد جنبه تسلابخشی آیینها در این نهفته است که انسان دریابد اولیای الاهی و انسانهای مقدس نیز پیش از او و بیش از او متحمل رنج شدهاند و او در تحمل رنج تنها نیست.
در مسیحیت نیز یادکرد رنج مسیح (ع)، باعث تسلای خاطر انسانهای رنجکشیده میشود. پیام صلیب تمایل خدا به اتحاد با رنج بشر است. خدا دوست ندارد غیرمنفعل و بیاحساس باشد و آفریدگان آزرده خود را با چشم خونسردانه عقل نگاه کند. او با بشر متحد میشود و داوطلب است که رنجها را بر دوش خود بکشد. یادکرد صلیب، فرصتی برای بهرهمندی انسان از تسلی، غمخواری و نزدیکی خدا فراهم میکند. مریلن آدامز در مقاله «رنجهای نجاتبخش: راهحلی مسیحی به مسئلۀ شر» میگوید اگر صلیب مسیح راز این را که چرا خدا چنین رنجی را به مسیح (ع) تحمیل کرده است کشف نکند، دستکم عشق او را به اینکه متجسد شود تا با ما رنج بکشد منکشف میسازد؛ «زیرا رئیس کهنهای نداریم که نتواند همدرد ضعفهای ما بشود، بلکه آزموده شده در هر چیز به مثال ما بدون گناه» (عبرانیان ۴: ۱۵).
* استادیار دانشگاه ادیان و مذاهب
۱- اسفندیاری در کتابشناسی تاریخی امام حسین (ع) همه قائلان این دیدگاه را برشمرده است.
۲- همچون علی شریعتی در حسین وارث آدم، مرتضی مطهری در حماسه حسینی، محمدتقی مصباح یزدی در جانها فدای دین، موسی صدر در حسین وارث انبیا، رسول جعفریان در تأملی در نهضت عاشورا، عبدالله جوادی آملی در شکوفایی عقل در پرتوی نهضت حسینی، جعفر شهیدی در قیام امام حسین، محمدتقی جعفری در امام حسین شهید پیشرو فرهنگ انسانیت.این نوشتار با آگاهی از اختلاف بنیادین شهادت امام حسین (ع) و صلیب مسیح (ع) به دنبال آن نیست که نشان دهد «هویت این دو رخداد» با هم مشترک هستند، بلکه از «رویکرد دینداران به این دو رخداد» سخن میگوید.
من وجه ارتباط این نوشتار رو با تعزیت نفهمیدم؟ بیشتر در مقایسه دو آموزه شهادت با فدیه است کاری به مبحث عزا ندارد.