جای خالی دیپلماسی دینی برای بهبود روابط خارجی؛ روی گفت‌وگو با واتیکان برای بهبود روابط ایران با غرب چه اندازه می‌توان حساب کرد؟

در گفت‌وگو با محمد مسجدجامعی

مسعود پزشکیان اواخر آبان ماه 1403 در حاشیه سفر هیئت ایرانی برای شرکت در دوازدهمین دور گفتگوی دینی «مرکز گفتگوی ادیان و فرهنگ‌های سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی» و «نهاد گفتگوی ادیان واتیکان» نامه‌ای به پاپ فرانسیس نوشت و از او خواست توان خود را برای جلوگیری از ادامه تجاوزات غیرانسانی، برقراری صلح و آتش‌بس و ایجاد فرصتی برای ارسال کمک‌های بشر دوستانه به آسیب‌دیدگان به کار گیرد و سران کشور‌های جهان به ویژه دولت‌های مسیحی را به کمک به این امر مهم ترغیب نماید.
پاپ فرانسیس و واتیکان چه اندازه می‌تواند در بحران‌ها و چالش‌های بین‌المللی نقش مؤثر داشته باشد؟ نقش دیپلماسی دینی در رفع ناآرامی‌ها و بحران‌های منطقه‌ای و جهانی چه اندازه می‌تواند مفید و مؤثر باشد؟ آیا گفت‌وگو با واتیکان در بهبود روابط ایران با غرب می‌تواند مؤثر باشد؟ دین‌آنلاین درباره این موضوعات و مسائل با محمد مسجدجامعی، سفیر اسبق ایران در واتیکان، به گفت‌وگو پرداخت.

محمد مسجدجامعی، سفیر اسبق ایران در واتیکان که مؤسس نخستین گفت‌وگوهای رسمی ایران و واتیکان به شمار می‌رود معتقد است ارتباط ایران و واتیکان فراتر از روابط دوجانبه و نمادی از احترام متقابل بین دو مرکز دینی و فرهنگی است. به عقیده وی، روابط با واتیکان از نظر رمزی و سمبلیک اهمیت دارد، و از سویی می‌تواند به بهبود تصویر ایران در جهان کمک کند.

مسجدجامعی با مروری تاریخی به روابط دوجانبه ایران و واتیکان می‌گوید که رابطه دیپلماتیک با واتیکان از سال 1953 میلادی شروع شد و نخستین گفت‌وگوی رسمی در سال 1373 برگزار شد. این گفت‌وگوها طبیعتاً بر تعاملات مثبت و اعتمادسازی در سطوح بین‌المللی تاثیر می‌گذارد.

اهمیت ایران برای واتیکان در سالیان گذشته و با ظهور داعش دوچندان شد. ایران تنها دولت منطقه بود که به صورت رسمی در خط مقدم مبارزه با داعش حضور یافت و از کیان پیروان ادیان و مسیحیان منطقه دفاع کرد. از سوی دیگر ایران پایگاه شیعیان جهان است و اگر نهادی بخواهد با شیعیان جهان به‌طور مؤثر وارد گفت‌وگو شود نمی‌تواند ایران را نادیده بگیرد. به عقیده مسجد جامعی «واتیکان به دنبال ارتباط با شیعیان است و مرکزیت ایران به‌عنوان مرکز تشیع این روابط را مهم‌تر می‌کند.» این ارتباطات می‌تواند هم به تصویر بین‌المللی ایران کمک کند و هم نقش واتیکان را در معادلات منطقه‌ای تقویت کند.

دیپلماسی دینی در کنار دیگر انواع دیپلماسی موضوعی است که کمتر برای ایجاد صلح و دور کردن تهدیدهای جهانی به آن توجه شده است؛

به باور مسجدجامعی، در گفت‌وگوهای میان ایران و واتیکان، نه تنها مسائل دینی مطرح می‌شوند، بلکه نتایج سیاسی و اجتماعی آن هم حائز اهمیت است. این نوع روابط نشانه ای از روح اعتمادسازی و همکاری در عرصه بین‌المللی دارد که می‌تواند بر سیاست خارجی تأثیرگذار باشد.

در این میان نامه اخیر ریاست جمهوری ایران به پاپ فرانسیس دارای اهمیت راهبردی است. به گمان سفیر اسبق ایران در واتیکان، بعید نیست برای پاپ فرانسیس که تمایلش را برای میانجیگری در ماجرای اوکراین به روسیه نشان داد و آمادگی‌اش را برای سفر به کره شمالی و ترمیم روابط دو کره اعلام کرد، جذاب نباشد که در موضوعی مانند اختلافات ایران و پنج به علاوه یک به صورت بررسی شده حضور پیدا کند و میانجیگری کند.

 

 

سؤال: گفت‌وگوی ایران با یک مرکز بزرگ دینی مانند واتیکان، چه منافع ملی و بین‌المللی می‌تواند در مقاطع مختلف به همراه داشته باشد؟

محمد مسجدجامعی: اینکه ما با واتیکان گفت‌وگو می‌کنیم، به این معناست که روابط دوجانبه در سطح مناسب و قابل قبولی قرار دارد. ممکن است این روابط در همه مواقع کاملاً مطلوب نباشد، اما نشان‌دهنده این است که سطح روابط در حدی است که گفت‌وگوها می‌توانند ادامه یابند.

رابطه با مرکزیت کلیسای کاتولیک، که جمعیت بزرگی را در سطح جهان نمایندگی می‌کند، هم برای ما و هم برای آنها مهم است. این موضوع از دو منظر اهمیت دارد:

یکم. اهمیت رمزی و سمبلیک: این اهمیت برای افکار عمومی بین‌المللی است و اینکه طرفین با یکدیگر رابطه محترمانه‌ای دارند؛ خصوصاً در آنجا که این روابط با کشور حساسی همچون ایران است. در شرائط کنونی حسّاسیت‌ها نسبت به ایران فراوان است و گفتگوی با این کشور حداقل برای ناظرانی که همه مسائل و تحولات ایران را رصد می‌کنند، معنی‌دار است.

دوم. اهمیت متقابل: برای واتیکان مهم است که با ایران به عنوان یک کشور تأثیرگذار در منطقه و در جوامع شیعی رابطه خوبی داشته باشد، و برای ما نیز ارتباط با این مرکز که موقعیت جهانی شناخته شده‌ای دارد، می‌تواند در عرصه‌های مختلف مفید باشد.

گفت‌وگوی اخیر دوازدهمین دور از این سلسله گفت‌وگوها بود. نخستین دور آن در زمان مأموریت خود من انجام شد. برگزاری اولین دور، که در تهران برگزار شد، با دشواری‌ها و چالش‌های زیادی همراه بود، و در نهایت در سال ۱۳۷3 به انجام رسید. در آن زمان آنان چنین گفتگویی را به دلائل مختلف نمی‌خواستند که پس از نشیب و فرازهای فراوانی بالاخره برگزار شد و ادامه یافت.

سؤال: یعنی در زمان شاه، ایران گفت‌وگو رسمی با واتیکان نداشته است؟

محمد مسجدجامعی:: نه، گفت‌وگوی رسمی به این معنا که امروز وجود دارد، نبوده؛ اگرچه ارتباط وجود داشته است. اصولاً ارتباط ما با واتیکان از سال ۱۹۵۳ آغاز شده است. و خصوصاً در دهه هفتاد قرن گذشته این روابط فعال‌تر می‌شود.

خاطره‌ای مرتبط با اسقف عیسایی

به هنگام عزیمت‌ام به واتیکان مرحوم اسقف عیسایی، تنها اسقف ایرانی‌الاصل بود. او تحصیلات خود را در رم به پایان رسانیده و فردی عالم و متواضع بود. تعریف می‌کرد که در کودکی، زمانی که تنها دوازده سال داشت، برای تحصیل دینی از ایران به کردستان عراق می‌رود – ایشان سنندجی بود -. به دلیل جثه کوچک و ملیتش، هم‌کلاسی‌ها او را “عجمی” صدا می‌زدند که در عرف عراقی نوعی تحقیر محسوب می‌شود. اما وقتی در امتحانات رتبه اول را حائز می‌شود، مورد احترام واقع می‌شود و نگاه‌ها نسبت به او تغییر می‌کند. او هم کلاس پاتریارک کاتولیک – کلدانی‌ها، کاردینال بیداوید بود و محل استقرارش در بغداد. او را کاملاً می‌شناختم و یک بار هم به ایران آمد. از بهترین شخصیت‌های مسیحی خاورمیانه بود.

او می‌گفت که جوان بودم و همراه با اسقف پاپالاردو، که نماینده دینی پاپ در در ایران بود، به دیدار آیت‌الله کاشانی رفتیم. آیت‌الله کاشانی در آن زمان رئیس مجلس بود. آقای کاشانی سؤالات متعددی درباره پاپ‌ها و کلیسای کاتولیک می‌کند، چراکه تشکیلات واتیکان برایش جالب بوده است و بعد می‌گوید چرا ما با واتیکان رابطه‌ نداریم؟ همان جا نامه‌ای می‌نویسد به دکتر مصدق، نخست‌وزیر وقت، و پیشنهاد می‌کند این موضوع در هیئت دولت مطرح و رابطه دیپلماتیک آغاز شود.

روند تاریخی ارتباط

این نامه به هیئت دولت رفت، اما کمی بعد دولت مصدق سقوط کرد و رژیم پهلوی این رابطه را برقرار ساخت. از سال ۱۹۵۳ روابط رسمی و دوجانبه آغاز شد و هر دو طرف در کشورهای یکدیگر سفیر مقیم داشتند.

تحولات بعدی

به‌ هر حال از دهه هفتاد میلادی ارتباط‌ها بیشتر می‌شود، خصوصاً در زمان پل ششم که یکی از  عالم‌ترین و فرهنگ‌دوست‌ترین پاپ‌های قرن بیستم بود و گفتگوهایی بین مقامات دینی و فلسفی ایران و واتیکان صورت گرفت. بد نیست خاطره‌ای در مورد رابطه دوجانبه نقل کنم.

سفیر ونزوئلا در واتیکان در زمان مأموریتم، آقای فولمر، نقل می‌کرد که در دوران پاپی پل ششم به دیدار پاپ رفتم و کتاب کوچک «انسان و طبیعت» دکتر نصر را که تازه منتشر شده بود، به او هدیه دادم. در ملاقات بعدی که مدتی بعد انجام می‌شد او می‌گوید کتاب را در همان شب اول خواندم و تشکر می‌کند که چنین کتاب جالبی را به او داده است.

آقای فولمر اصلاً هلندی بود و فارغ از سمت سفارت از شخصیت‌های بنام ونزوئلا بود و همسر امریکایی‌اش در ارائه خدمات آموزشی بسیار فعال بود. هر دو کاتولیک‌های متدینی بودند. و هر دو در روزهای کنفرانس جمعیت در قاهره به نفع نقطه نظرات واتیکان، فعال بودند. ظاهراً خود دکتر نصر و برخی از روحانیان و روشنفکران آن زمان با واتیکان رفت‌وآمد داشته‌اند.

گفت‌وگوهای رسمی اخیر

چنانکه گفته شد اولین گفتگو در 1373 در تهران برگزار شد و دور اخیر، دوازدهمین دوره این مذاکرات بود. از همان ابتدا قرار بر این بود که یک دور در تهران و دور بعدی در رم برگزار شود، به صورت دوسالانه. این نوع گفت‌وگوی دوره‌ای میان ایران و واتیکان کم‌وبیش منحصربه‌فرد است و کشورهای معدودی چنین روابطی دارند.

این موضوع هم برای ایران و هم برای واتیکان اهمیت دارد که دلایل آن را خواهم گفت.

سؤال: برای موارد دیگر چه کشورهایی هستند که واتیکان با آن‌ها گفت‌وگوی دوجانبه دارد؟

محمد مسجدجامعی: برای مثال، آن‌ها گفت‌وگویی با مصر دارند اما نه با دولت مصر، بلکه با الازهر. البته در حال حاضر دقیقاً یادم نیست که با چه کشورهای دیگری چنین گفت‌وگوهایی دارند.

سؤال: گفت‌وگوهای واتیکان با دیگر کشورها معمولاً پیرامون چه اهدافی است؟

محمد مسجدجامعی: این گفت‌وگوها اغلب به انگیزه‌ای جز انگیزه‌های علمی و فلسفی و حتی الهیاتی برگزار می‌شود و نتایج سیاسی و احیاناً اجتماعی آن بیشتر مورد توجه است. حتی گفتگوی آنها با یهودیان هم این چنین است. گفتگوی آنان با واتیکان عمدتاً و بلکه کلاً با اهداف سیاسی صورت می‌گیرد که البته همیشه هم بدان دست می‌یابند. به عنوانی واتیکانی‌ها مجبورند امتیازات مورد توقع را بدهند.

سؤال: یعنی می‌شود گفت بخشی از دیپلماسی است؟

محمد مسجدجامعی: بله، دقیقاً. می‌توان آن را “دیپلماسی دینی” نامید.

سؤال: دیپلماسی دینی دقیقاً چه شاخصه‌هایی دارد؟

محمد مسجدجامعی: دیپلماسی دینی به این معنا است که از ارتباطات دینی جهت تسهیل ارتباط‌ها و تقویت اعتماد چه برای طرفین و چه برای طرف‌های دیگری که ناظر هستند، بهره گرفته شود، برای ارتقای روابط، ایجاد ثبات، تقویت همکاری‌های متقابل، و اطمینان‌بخشی به کسانی که به این روابط و یا به طرفی که گفتگو می‌کند، حساس هستند.

سؤال: اهمیت ایران برای واتیکان چگونه است:

محمد مسجدجامعی: از نظر واتیکانی‌ها، رابطه با ایران یعنی ارتباط با یک کشور مهم در منطقه. که هم خود ایران اهمیت دارد و هم نفوذ و نقش او در منطقه. برای مثال، در جریان حوادث پس از انقلاب‌های عربی و ظهور گروه‌های تکفیری، این گروه‌ها اهدافی همچون حذف دیگران و از جمله مسیحیان را، در منطقه داشتند.

آن‌ها تعداد زیادی از کلیساها، دیرها، و مراکز تاریخی مسیحیان را نابود کردند. این اقدامات وحشت زیادی بین مسیحیان منطقه، از جمله در سوریه، مصر، لبنان، اردن، و به‌ویژه در عراق ایجاد کرد. تقریباً سه‌چهارم مسیحیان عراقی پس از این حوادث، مهاجرت کردند.

نقش ایران در برابر تکفیری‌ها

ایران تنها کشوری بود که به صورت عملیاتی در برابر جنبش تکفیری‌ها ایستاد. این سیاست ایران از نظر واتیکان بسیار مهم بود. علاوه بر این، از طریق رابطه با ایران، واتیکان می‌توانست با جهان تشیع ارتباط برقرار کند. همچنین این روابط به واتیکان کمک می‌کرد تا در نزد کشورهای غربی نشان دهد که با ایران، که برای آن‌ها یک موضوع حساس و مهم است، رابطه‌ای نزدیک و دوستانه دارد. این موضوع هم برای واتیکان مهم است و هم برای غربی‌ها.

سؤال: گفت‌وگو با واتیکان مزیت‌هایی هم برای ایران دارد؟

محمد مسجدجامعی: این روابط برای ایران نیز اهمیت داشت. بسیاری از اتهاماتی که به ایران درباره عدم تحمل پیروان دیگر ادیان زده می‌شد، به‌واسطه این روابط تا حد زیادی کاهش می‌یافت و باعث بهبود تصویر ایران می‌شد. بیان نمونه‌هایش محتاج وقت بیشتری است.

سؤال: آیا موارد معدودی بوده که مانند اعتراض به ساختن کلیسا در تهران به مسائل مشابه برخورد کرده باشیم؟

محمد مسجدجامعی: این موضوع داستان پیچیده‌ای است. در تهران، اگر اشتباه نکنم، حدود ۳۵ کلیسا داریم که ساخت بسیاری از آن‌ها حتی به دوران قاجار بازمی‌گردد؛ یعنی به زمانی که تهران پایتخت شد. برخی نیز مربوط به دوران‌های بعد هستند.

در کل ایران، کلیساهای فراوانی وجود دارد؛ زیرا مسیحیان از ابتدای تاریخ مسیحیت در ایران حضور داشته‌اند. به‌عنوان نمونه، کلیسای قدیمی قره کلیسا در آذربایجان، یکی از قدیمی‌ترین کلیساهای جهان است و از دیدگاه ارامنه، قدیمی‌ترین کلیسای جهان محسوب می‌شود.

ایران همیشه جمعیت مسیحی داشته و این افراد همواره کلیساهای خود را بنا کرده‌اند؛ چه پیش از اسلام، چه بعد از آن، و حتی در دوران جدید. در مورد داستان ساخت کلیسای جدید در تهران، باید گفت جمعیت مسیحی فعلی در ایران و تهران به‌گونه‌ای نیست که نیاز به کلیسای جدید داشته باشد.

ساختار گروه‌های مسیحی در ایران

در ایران سه گروه عمده مسیحی وجود دارند:

  1. ارامنه که کلیساهای خاص خود را دارند. و تعداد بسیار معدودی ارامنه – کاتولیک.
  2. آشوری‌ها که آن‌ها نیز کلیساهای خودشان را دارند.
  3. کلدانی کاتولیک‌ها که کلیساهای خود را دارند.

علاوه بر این‌ها، تعداد بسیار کمی از رومن کاتولیک‌ها در ایران حضور دارند که عمدتاً غیرایرانی و دیپلمات‌ها یا کارمندانی از دیگر کشورها هستند. ایرانیان اصلی که رومن کاتولیک باشند، فوق‌العاده معدود و محدودند. کلیسای جدیدی که قرار بود ساخته شود، به رومن کاتولیک‌ها تعلق داشت.

مشکلات جمعیتی و جغرافیایی

بسیاری از کلیساهای موجود در تهران در مناطق قدیمی شهر هستند که در زمان قاجار یا اوایل پهلوی ساخته شده‌اند. با مهاجرت تعداد زیادی از مسیحیان، تعداد کلیساهای فعلی بیش از نیاز واقعی است.

سؤال: اگر ایران بخواهد با غرب گفت‌وگو کند، واتیکان چه تأثیری می‌تواند بر این گفت‌وگوها داشته باشد؟ برای نمونه آیا در ماجرای هسته‌ای و گفت‌وگوهای ایران و پنج به علاوه یک میانجیگری واتیکان می‌تواند مؤثر باشد؟

محمد مسجدجامعی: واتیکان نقشی در این زمینه ندارد و خودشان هم نمی‌خواهند چنین نقشی ایفا کنند. در مناطق متشنج، اگر از آن‌ها خواسته شود، ممکن است وارد عمل شوند، اما معمولاً به‌صورت مستقل مایلند نقش خود را ایفا کنند.

نمونه‌های نقش‌آفرینی واتیکان
  • در ناآرامی‌های ونزوئلا میان دولت مادورو و مخالفان، واتیکان تمایل به میانجی‌گری داشت، اما دولت این را نپذیرفت.
  • در اختلافات مرزی شیلی و آرژانتین در دهه هفتاد، واتیکان ابتکار عمل به خرج داد و موفق شد دو کشور را به نتیجه‌ای مثبت برساند.
  • در سودان جنوبی و مسائل کره شمالی نیز واتیکان تمایل خود را برای میانجی‌گری ابراز کرده است.
  • پس از جنگ اوکراین، پاپ گفت اگر طرفین بپذیرند آماده است میانجی‌گری کند.
  • حتی یک بار در مورد اختلافات دو کره گفت آماده است برای صلح به کره شمالی رود که هیچ نوع رابطه‌ای با واتیکان نداشته و ندارد.
رابطه واتیکان با ایران و تأثیر بر غرب

واتیکان سیاست مستقلی دارد و نمی‌خواهد به‌عنوان شریک یا واسطه در مسائل حضور داشته باشد. اما رابطه خوب ایران و واتیکان می‌تواند در تلطیف فضای بین‌المللی و تغییر دیدگاه‌ها نسبت به ایران مؤثر باشد. برای کشورهای غربی و حتی کشورهای امریکای لاتینی و حتی افریقایی و آسیایی، رابطه نزدیک ایران و واتیکان مهم است و تصویر بهتری از ایران در ذهن آن‌ها ایجاد می‌کند. به ویژه پاپ فرانسیس علاقه‌مند است در این بخش حضور داشته باشد. پاپ فرانسیس بیش از پاپ‌های گذشته در این زمینه فعال‌ بوده است و همه مواردی که از میانجیگری‌ها برشمردیم در زمان پاپ فرانسیس بوده است.  لذا به نظر می‌رسد واتیکان با ملاحظات و به‌صورت بررسی شده آمادگی داشته باشد در ماجراهایی حتی مثل ماجرای هسته‌ای ایران بین دو طرف میانجیگری کند. کاردینال پیِرمانوئل پارولین هم که از سال ۲۰۱۳ وزیر امور خارجه واتیکان بوده بسیار علاقه‌مند است در این زمینه نقشی داشته باشد.

با این حال، در مورد توقعات، محدودیت‌ها، و نقش واتیکان در عرصه بین‌المللی. باید به نکاتی توجه کرد:

یکم. نقش محدود واتیکان در روابط بین‌المللی

واتیکان به عنوان یک دولت‌شهر و مرکز کلیسای کاتولیک، از نظر ساختاری و تاریخی محدودیت‌هایی در دخالت مستقیم در مسائل سیاسی و بین‌المللی دارد. تمرکز آن بیشتر بر مسائل انسان‌دوستانه و صلح و تسهیل گفت‌وگو است.

دوم. تفکرات و ساختار غربی واتیکان

به دلیل پیشینه تاریخی و ترکیب اعضای آن که عموماً از کشورهای توسعه‌یافته هستند، نگاه و سیاست‌های واتیکان عمدتاً بر پایه دیدگاه‌های غربی و اروپایی شکل گرفته، که گاهی ممکن است با انتظارات شرقی و جهان سومی همخوانی چندانی نداشته باشد.

سوم. چالش‌های داخلی در ایران و واتیکان

مسائل مربوط به حقوق اقلیت‌های مسیحی و مالکیت کلیساها و مراکز آموزشی و تفریحی و خدماتی و به طو رکلی اوقاف آنها، یکی از محورهای اصلی روابط است. حساسیت‌ها در این حوزه می‌تواند بعضاً روابط را دچار تنش کند. عدم اقبال آنها به برگزاری اولین کنفرانس، به همین علت‌ها بود. چالش‌هایی که گفته شد عمدتاً همین‌ها بود.

چهارم. توقعات دیپلماتیک یا غیرواقعی

درخواست‌هایی که از پاپ برای تأثیرگذاری بر شخصیت‌هایی مثل ترامپ می‌شود، عموماً غیرواقع‌بینانه است، زیرا نفوذ پاپ در این نوع مسائل محدود است و بسیاری از شخصیت‌ها همچون ترامپ، ارتباطی با کلیسای کاتولیک ندارند. و بعضاً بر ضد آن هستند، اگرچه صریحاً چنین نمی‌گویند. البته ترامپ سابقه کلیسایی ندارد و بدان تظاهر می‌کند، امّا کلیساهای مورد نظر او که بدانها متّکی است، همگی اونجلیکال هستند که عموماً از منتقدان کلیسای کاتولیک به شمار می‌آیند.

پنجم. تحولات در ساختار واتیکان

افزایش حضور شخصیت‌های غیراروپایی به ویژه در نیم قرن اخیر در کلیسای کاتولیک، نشان‌دهنده تغییرات مهمی در این نهاد است، هرچند که تفکر و ساختار «عمیق» آن همچنان غربی باقی مانده است. به اصطلاح تفکر «دولت عمیق» آن عمدتاً غربی است.

البته ایران و تاریخ و فرهنگ‌اش برای شخصیت‌های علمی آنها بسیار مهم و پر جاذبه است. نام ایران و پادشاهان ایران مکرر در عهد  عتیق آمده است. آن سه حکیمی که از شرق پس از تولد حضرت مسیح عازم فلسطین می‌شوند، به احتمال فراوان ایرانی بوده‌اند که داستان آن در اناجیل چهارگانه آمده و از مسلمات تاریخ مسیحیت است که در همه نقاشی‌های مربوط به تولد مسیح هم، منعکس است.

قبل از رسمیت یافتن مسیحیت تعدادی مسیحی ایرانی در قلمرو امپراطوری رم به دلیل مسیحی شدن، کشته می‌شوند و به شهادت می‌رسند. قبر حداقل هفت تن از این شهدا در شهر رم است. مضافاً که بدون توجه به میترائیسم ایرانی و آئین مانی نمی‌توان فرهنگ مسیحیت دوران نخستین را درک کرد. خصوصاً میترائیسم در این میان اهمیت فراوانی دارد. چنانکه فرهنگ ایران ساسانی و آئین زردتشت در تدوین تلمود بابلی نقش بسیاری داشته است که تحقیقات دو سه دهه اخیر بدان رسیده است.

از همه مهمتر داستان «کلیسای فارس» است که مرکز پاتریارکی آن در شهر سلوکیه بود که این خود یکی از هفت شهر پایتخت ساسانیان، یعنی تیسفون است. این همان کلیسای نسطوری است که در گذشته از مهمترین شاخه‌های مسیحیت بوده است. بسیاری از اینان اساتید دانشگاه جندی شاپور و سپس از محققان و مترجمان بیت الحکمه بغداد بودند.

واقعیت این است که به لحاظ علمی و تاریخی و بلکه الهیاتی تمامی آنچه به اختصار گفته آمد برای اساتید دانشگاه‌های کاتولیکی و بلکه غیر کاتولیکی مهم است، اگرچه متأسفانه خود ایرانیان بدانها نمی‌پردازند و حتی اطلاعی از آنها ندارند و بعضاً آنها را نفی می‌کنند.

سؤال: اگر بخواهید بر روی بخش خاصی از این مسائل تمرکز کنید چه مواردی را برمی‌شمارید؟

  1. اهمیت روابط ایران و واتیکان در مقایسه با دیگر کشورها
یکم. روابط فراتر از دیپلماسی دوجانبه

رابطه ایران و واتیکان به دلیل رمزیت واتیکان به‌عنوان مرکز مسیحیت کاتولیک و جایگاهی که در حال حاضر دارد، اهمیت ویژه‌ای دارد و نمی‌توان آن را به روابط معمول میان دو کشور تشبیه کرد. این روابط نه تنها برای ایران، بلکه برای خود واتیکان نیز دارای اهمیت راهبردی است.

دوم. نقش واتیکان در معادلات جهانی

با وجود اینکه بسیاری از حاکمان غربی دیدگاه مثبتی نسبت به مسیحیت ندارند، ارتباط با واتیکان همچنان در سیاست‌گذاری‌ها و دیدگاه‌های آنها نقش دارد. این نشان‌دهنده وزنی است که واتیکان در برخی معادلات بین‌المللی دارد.

سوم. تأثیر این رابطه بر ایران
  1. ایجاد فضای تنفسی در سیاست خارجی: ارتباط با واتیکان به‌عنوان یک نهاد دینی و دیپلماتیک، می‌تواند به ایران در شکستن اتهامات مرتبط با افراط‌گرایی و همچنین بهبود موقعیت بین‌المللی او کمک کند. این ارتباط نقش مؤثری در باز کردن فضای تنفسّی برای تعامل بهتر و بیشتر با جهان دارد.
  2. تأثیر در ارتباطات رسانه‌ای و دیپلماتیک: رابطه با واتیکان، به‌خصوص در مواجهه با انتقادات بین‌المللی، می‌تواند ایران را در موقعیت مناسب‌تری قرار دهد.

سؤال: نامه اخیر به پاپ در چه چارچوبی نوشته شد؟

یکم. زمینه و هدف: نامه اخیر ریاست محترم جمهور به پاپ عمدتاً بر مسائل انسانی و بحران‌های جاری در غزه و لبنان متمرکز بود. درخواست اصلی ایران از پاپ شامل کمک به برقراری صلح، آتش‌بس و ارسال کمک‌های بشردوستانه بوده است.

دوم. تکرار نادر این‌گونه نامه‌ها: این نوع نامه‌ها در گذشته چندان متداول نبوده و موارد مشابه آن بسیار محدود بوده است.

در مجموع، رابطه با واتیکان برای ایران در راستای مشروعیت‌بخشی نیست، زیرا مشروعیت هر نظام سیاسی ناشی از حمایت مردم آن است. بلکه این رابطه بیشتر به ایجاد فضای مناسب‌تر برای فعالیت دیپلماتیک و رسانه‌ای کمک می‌کند.

سوال: چالش‌های گفت‌وگو با واتیکان چیست؟ دولت‌ها هنگام مذاکره با واتیکان با چه چالش‌هایی روبرو هستند، به‌ویژه دولت ایران؟

پاسخ دکتر: بهتر است به جای “چالش‌های گفت‌وگو” بگوییم که واتیکان با کدام کشورها چه نوع چالش‌هایی دارد. این موضوع به سیاست خارجی واتیکان و مسائلی که برایش حساسیت برانگیز است، بستگی دارد.

برای نمونه، اخیراً دولت نیکاراگوئه به‌طور یک‌جانبه روابطش را با واتیکان قطع کرد. با این حال، واتیکان در دهه‌های اخیر روابطش را با هیچ کشوری قطع نکرده و همواره آمادگی برقراری ارتباط با دیگران را داشته است.

در مورد روابط دوجانبه، چالش‌ها عمدتاً به وضعیت مسیحیان – به‌ویژه مسیحیان کاتولیک که تحت نظارت و رهبری واتیکان هستند- مربوط می‌شود. این چالش‌ها شامل مسائل داخلی مانند وضعیت کشیش‌ها و اسقف‌ها و راهبه‌ها، اجازه کار و اقامت آنان در آنجا که غیر بومی هستند و  همچنین مالکیت اموال و مؤسسات است.

برای مثال، در اولین دور گفت‌وگوها با واتیکان – که احتمالاً ایران اولین کشور بود – آقایان کاردینال آرینزه و تام میشل و فیتز جرالد درباره وضعیت مسیحیان کاتولیک در ایران و اموال غیرمنقول آنها صحبت کردند. اینان در بخش مجمع گفتگوی ادیان بودند. آنها خواستار شفاف‌سازی و حل این مسائل بودند تا مذاکرات آغاز شود. این گفت‌وگو با تلاش زیاد و با کمک اسقف جان لویی توران، وزیر خارجه وقت، آغاز شد. توران به دلیل حضورش در وزارت خارجه اهمیت گفتگوی با ایران را به مراتب بهتر از آنان درمی‌یافت.

در مثالی دیگر، چند سال پیشتر روابط واتیکان با ونزوئلا متشنج شد زیرا واتیکان متهم به حمایت از مخالفان آقای مادورو بود. مادورو این موضوع را دخالت در امور داخلی تلقی می‌کرد.

همچنین رابطه واتیکان با روسیه پس از فروپاشی بلوک شرق مراحل مختلفی داشت. در ابتدا، تبلیغات کلیسای کاتولیک در روسیه باعث اعتراض بخش ناسیونالیست دوما شد. همچنانکه اعتراض شدید کلیسای ارتدکس روس و پاتریارک آنان، الکسی دوم را برانگیخت. الکسی علی‌رغم تمایل فراوان ژان پل دوم به سفر به مسکو، با انجام سفر مخالفت کرد. حال آنکه در آن زمان شخص یلتسین خواهان انجام این سفر بود.

خلاصه اینکه، تنش‌های بین واتیکان و کشورها عمدتاً ناشی از مسائل داخلی مربوط به کلیسای کاتولیک یا اقلیت‌های کاتولیک در آن کشورها است.

گفت‌وگو با واتیکان: نقش پاپ و مرکز تصمیم‌گیری

سوال: آیا در گفت‌وگوهای واتیکان، پاپ نقش اصلی را دارد یا مرکز گفت‌وگو؟

محمد مسجدجامعی: در واتیکان، تصمیم‌گیری فرآیندی جمعی است. برخلاف برخی کشورهای جهان سوم که ممکن است تصمیمات از سوی بخش‌های مختلف، متفاوت باشد، واتیکان شبیه اکثر کشورهای اروپایی عمل می‌کند. لذا این بدنه است که در نهایت تصمیم می‌گیرد و البته پاپ را به دلیل موقعیتش که دینی هم هست، نقش تعیین کننده‌ای است. مضافاً که پاپ‌ها شخصیت‌هایی را در «رومن کوریا» و یا «کابینه واتیکان» قرار می‌دهند که همفکر آنان باشند. اجمالاً باید گفت که پاپ موجود یکی از بهترین و مترقی‌ترین پاپ‌ها در طی یک قرن اخیر است. او در آرژانتین «پرونیستی» که مکتبی ناسیونالیسمی و جهان سومی بود، پرورش یافته است. مضافاً که ژزوئیت هم هست. گفتگوی اخیر با ایران که در شرائط بسیار شکننده‌ای انجام شد، به احتمال فراوان به دلیل تمایل و شاید اصرار شخصی او بوده است. اگر پاپ دیگری به جای او بود بعید می‌نماید که این گفتگو برگزار می‌شد.

نمونه عملی: تغییرات در ساختار واتیکان

برای مثال، پاپ فعلی رئیس مجمع ایمان کاتولیکی را که یک کاردینال آلمانی‌، گرهارد مولر، سخت محافظه‌کار بود و توسط پاپ قبلی انتخاب شده بود، تغییر داد. این نشان می‌دهد که پاپ‌ها تلاش می‌کنند افراد هماهنگ با افکار و ایده‌های خود را انتخاب کنند.

به هر حال آنچه در واتیکان رخ می‌دهد، محصول تصمیم‌گیری جمعی است که در مجموعه واتیکان اتخاذ می‌شود، نه تصمیم فردی یک شخص. البته مواردی وجود دارد که پاپ به تنهایی تصمیم می‌گیرد و عمل می‌کند. برای نمونه پس از حمله روسیه به اوکراین پاپ به سفارت روسیه در واتیکان می‌رود. آن‌گونه که از مقامات واتیکان شنیدم، بدون اطلاع دیگران چنین می‌کند، یعنی با تصمیم شخصی.

سؤال: کدام بخش از حاکمیت و نظام برای گفت‌وگو با واتیکان انتظار می‌رود باب گفت‌وگو را باز کنند و پیش‌قدم باشند؟ آیا با توجه به موضوع گفت‌وگو شاخصی وجود دارد که نشان دهد کدام دستگاه باید برای این موضوع همت گمارد؟

محمد مسجدجامعی: این گفت‌وگو چون یک گفت‌وگوی رسمی است، عملاً با نظام ایران است. در این چارچوب از خیلی پیش‌تر تصمیم گرفته شده که بخشی که مسئولیت گفت‌وگو با دیگران را در معنی رسمی خود دارد، مرکز گفت‌وگوی ادیان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی است. لذا این گفت‌وگوها و به طور کلی گفت‌وگوهای دینی رسمی، توسط این مرکز انجام می‌شود. این مرکز معمولاً از بخش‌های مختلف دعوت می‌کند برای شرکت در گفت‌وگو، ولی بالاخره مسئولیتش به عنوان بخشی از نظام، مربوط به همین مرکز است.

 

انواع و روش‌های گفت‌وگو

سؤال: وقتی از گفت‌وگو صحبت می‌کنیم، این گفت‌وگو معانی گسترده‌ای دارد؛ از نامه‌نگاری و نشستن و صحبت کردن درباره موضوعی خاص، تا ارتباط دیپلماتیک. شما چه نوع گفت‌وگویی را مناسب و ثمربخش برای ایران و واتیکان می‌دانید؟ آیا نامه‌نگاری‌ها و مدل‌های دیگر کافی بوده‌اند، یا نیاز به انجام پروژه‌های مشترک است؟

محمد مسجدجامعی: دو موضوع وجود دارد: یکی گفت‌وگو به معنای یک سلسله جلسات رسمی که طرفین می‌نشینند و درباره مسائلی که از قبل تعیین شده، صحبت می‌کنند. این می‌تواند موضوعات مهم دینی، الهیاتی، اخلاقی، اجتماعی، یا فرهنگی باشد. افراد مختلف معمولاً در طول دو روز سخنرانی می‌کنند و سپس سؤال و جواب می‌شود. این خودش نوعی گفت‌وگوست که طرفین درباره موضوع انتخاب شده، تبادل فکر می‌کنند.

اما در دهه‌های اخیر، به خصوص از دهه نود و سال 2000 به بعد، این نشست‌ها که معمولاً خصوصی هم هستند و جنبه رسانه‌ای ندارند، حاکی از این است که دو مرکز مانند واتیکان و کشورهای دیگر یا مراکز و موسساتی همچون ازهر رابطه قابل قبول و احترام‌آمیزی دارند. برای طرفین و ناظرهای دیگر نیز همین معنا را دارد که این کشور و واتیکان رابطه مناسبی دارند. بنابراین، این نوع گفت‌وگو جنبه سمبلیک دارد و نشان‌دهنده رابطه محترمانه و مناسبی است که بین آنها برقرار است.

 

گفت‌وگوی سمبلیک

سؤال: اگر موضوع گفت‌وگو سمبلیک باشد، چه مناسبت‌هایی وجود دارد برای انجام این گفت‌وگوها؟

محمد مسجدجامعی: قبل از برگزاری این گفت‌وگوها، مسئولان مربوط به هر دو بخش، یعنی کشور مورد نظر و واتیکان، با همدیگر همفکری می‌کنند و موضوعاتی را برای سال آینده یا دو سال آینده تعیین می‌کنند که درباره آنها گفت‌وگو کنند.

یک خاطره بگویم: یاد ندارم که در کدام دور از گفت‌وگوها بود که شرکت داشتم. در آن زمان آقای توران در قید حیات بود و کاردینال شده و ریاست مجمع گفتگوی دینی را به عهده داشت. هیئت ایرانی در داخل واتیکان غذا می‌خورد و من به دلیل سابقه آشنایی پیوسته کنار آقای توران می‌نشستم. در طی این غذا خوردن که عموماً طولانی است، صحبت‌های زیادی می‌شد. از جمله اینکه او گفت که هیئت‌های ایرانی گفت‌وگو‌هایشان علمی‌تر، دقیق‌تر و منظم‌تر از دیگران است. اگرچه خود گفت‌وگو موضوعیت دارد، ولی مهم‌تر جنبه سمبلیک آن است.

نماینده جهان اسلام برای گفت‌وگو

سؤال: آیا الازهر نماینده جهان اسلام در گفت‌وگو با واتیکان است؟ پاپ در کنار دیدار از الازهر نیز گفت‌وگویی با مرجعیت شیعه داشته است. با توجه به اینکه جهان اسلام دو نماینده برای گفت‌وگو با پاپ داشته، گفت‌وگوی ایران و کشورهای دیگر در چه جایگاهی قرار دارد؟

محمد مسجدجامعی: قبلاً هم در این باره صحبت کردیم. در مورد الازهر باید گفت که قبلاً فرنگی‌ها در بین مسلمان‌ها به دنبال کسانی بودند که به سبک و روش خودشان صحبت کنند، یعنی تحت تاثیر اندیشه‌های فرنگی، از اسلام بگویند. اما به دلایل مختلف به این نتیجه رسیدند که این افراد در بین مسلمان‌ها جایگاهی ندارند. لذا به دنبال کسانی رفتند که به عنوان عالمان واقعی و مورد پذیرش مردم، از اسلام سخن بگویند.

واتیکان برای گفتگو نمی‌تواند به دنبال دانشگاه عبدالعزیز مکه یا جامعه اسلامی مدینه برود. تلقی خشک دینی آنها مانع از هر گفتگویی است. مضافاً که آنان در مجموع نفوذ و مقبولیت ازهر را ندارند. بهترین گزینه برای گفت‌وگو با واتیکان، الازهر است، زیرا از نظر مسلمان‌ها و نیز واتیکانی‌ها، الازهر مجموعه‌ای محترم و متعادل است. موسسات دینی عربستان سعودی و سازمان دیانت ترکیه نمی‌توانند هم‌عرض او باشند.

واتیکان به این نتیجه رسید که بهتر است با شیعیان به عنوان یک مجموعه بزرگ نیز ارتباط داشته باشند. ارتباطشان با ایران به دلیل اینکه مرکز ثقل تشیع است، به معنی ارتباط با مجموع شیعیان است. شیعیانی که در لبنان و خاورمیانه هستند، برای آنها اهمیت ویژه‌ای دارند.

رابطه واتیکان با ایران و الازهر فراتر از یک رابطه دوجانبه است. وقتی واتیکان با ایران رابطه خوبی دارد، به معنای رابطه خوب با کل شیعیان است. همین‌طور، وقتی با الازهر رابطه خوبی دارد، به معنای رابطه خوب با جهان سنی است.

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.