پاپیروس‌های پترا و اهمیتِ آن‌ها در اسلام‌پژوهی و قرآن‌پژوهی

آرش جمشیدپور: در سال 1993، مجموعه‌ای از 140 تا 150 پاپیروس یونانی متعلق به سال‌های 537 تا 593 میلادی در کلیسایی در پترا، شهر باستانی اردن، کشف شد. این اسناد مالی، مرتبط با ازدواج، ارث، خرید و فروش و مالیات، اطلاعات مهمی درباره‌ی زندگی و فرهنگ پترا ارائه می‌دهند و برخی از آن‌ها تاکنون منتشر شده‌اند.
این پاپیروس‌ها از جهات مختلف برای اسلام‌پژوهان و قرآن‌پژوهان ارزشمندند: نخست، آن‌ها اطلاعاتی درباره‌ محیط تاریخی ظهور اسلام و مناطق شمال غربی شبه‌جزیره ارائه می‌دهند. همچنین، واژگان عربی موجود در این اسناد که با حروف یونانی نوشته شده‌اند، برای مطالعه زبان عربی پیشاقرآنی و رسم‌الخط قرآن اهمیت دارند. علاوه بر این، مقایسه اسناد مالی این پاپیروس‌ها با آیات مالی قرآن می‌تواند به درک بهتر بستر تاریخی آیات کمک کند.
این اسناد همچنین یکی از نظریه‌های تجدیدنظرطلبانه درباره‌ ارتباط پترا و اسلام را رد می‌کنند؛ زیرا اطلاعات آن‌ها با ویژگی‌های تاریخی و فرهنگی صدر اسلام مطابقت ندارند. یافته‌های جدید تاریخی مانند این پاپیروس‌ها، اهمیت شناخت تمدن‌های پیشاقرآنی برای درک بهتر قرآن و تاریخ اسلام را تأیید می‌کنند.

پاپیروس‌های پترا: اسنادی مالی از قرن ششم میلادی

باستان‌شناسان در سالِ 1993 و هنگامِ حفاری در کلیسای شهرِ باستانیِ پترا (در اردنِ امروزی) مجموعه‌ای از 140 تا 150 پاپیروس را که به زبان یونانی هستند کشف کردند (به تصاویرِ 1 و 2 بنگرید).

پاپیروس
تصویرِ شمارۀ 1: تصویرِ اتاقی که پاپیروس‌ها در آن کشف شد.

 

 

این پاپیروس‌ها به فاصلۀ زمانیِ سال‌های 537 تا 593 میلادی متعلق‌اند. این پاپیروس‌ها اسناد مالیِ یکی از خانواده‌های متمول و بانفوذِ پترا و عمدتاً دربارۀ ازدواج، ارث، خرید و فروش و اختلافاتِ مالی هستند، اما اسنادی مربوط به مالیات و مالیات‌گیری هم در آن‌ها یافت می‌شود. هرچند محققان نتوانسته‌اند همۀ پاپیروس‌ها را قرائت کنند (به دلایلی چون آسیب دیدنِ آن‌ها و … )، این پاپیروس‌ها همچنان گنجینه‌ای باارزش برای شناختِ پترا و مردمان‌اش در اختیارِ محققان نهاده‌اند. 87 قطعه از این پاپیروس‌ها[1] همراه با متنِ یونانی در 5 جلد به زبانِ انگلیسی منتشر شده‌اند و محققانی ممتاز به شرح و توضیحِ آن‌ها پرداخته‌اند.[2]

 

یکی از دلایلِ اهمیتِ پاپیروس‌ها این است که نشان می‌دهند برخلافِ باورِ رایجِ مورخان و باستان‌شناسانِ پیشین شهرِ پترا و مناطقِ مجاورِ آن پس از زلزلۀ سالِ 551 میلادی خالی از سکنه نبوده است.[3]. اما این پاپیروس‌ها فقط برای پتراپژوهان و محققانِ فرهنگ و تمدنِ نبطی مهم نیستند، بلکه برای اسلام‌پژوهان و قرآن‌پژوهان هم ارزشمندند. این پاپیروس‌ها را می‌توان دست‌کم از چهار جهت در اسلام‌پژوهی و قرآن‌پژوهی مهم و ارزشمند دانست:

 

نقش پاپیروس‌های پترا در فهم محیط تاریخی ظهور اسلام

1. می‌دانیم که یکی از مؤلفه‌های متن‌ها بسترِ تاریخیِ پدید آمدنِ آن‌هاست. از این حیث، چنان‌که در کتابِ جانِ نو در تنِ حرفِ کهن گفته‌ام، «در تفسیرِ قرآن همۀ آنچه با فرهنگ و زندگیِ محیطِ ظهورِ اسلام مرتبط است باید در نظر گرفته شود».[4] این بدان معناست که در فهم و تفسیرِ قرآن شناختِ محیطِ شبه‌جزیره و سرزمین‌های مجاور مثلِ مصر، حبشه و ایران بسیار حیاتی‌ است.[5]

با این توضیحات، روشن است که پاپیروس‌های پترا، که اطلاعاتی دربارۀ پترا و مناطقِ مجاورِ آن عرضه می‌کنند، برای شناختِ محیطِ ظهورِ اسلام و قرآن مهم‌اند. این پاپیروس‌ها به سال‌های 537 تا 593 میلادی برمی‌گردند و بنابراین در فاصلۀ زمانیِ هفتاد تا بیست سال قبل از ظهورِ اسلام نوشته شده‌اند. از این گذشته، می‌دانیم که در قرآن اشاراتی به پترا و شمال‌غربیِ عربستان وجود دارد. مهدی شاددل اخیراً با شواهدِ قانع‌کننده‌ای نشان داده است که مراد از «الرقیم» در قرآن (کهف: 9) همان پتراست.[6]

همچنین قرآن، خصوصاً در قصصِ مجازات، به مناطقی در شمال‌غربیِ شبه‌جزیره اشاره می‌کند.[7] به این ترتیب، پاپیروس‌های پترا می‌توانند به فهم و شناختِ بهترِ محیطِ ظهورِ اسلام کمک کنند.

گفتم که پاپیروس‌های پترا عمدتاً اسنادی مالی دربارۀ ازدواج، ارث، خرید و فروش، اختلافاتِ مالی، مالیات و مالیات‌گیری هستند. از طرفِ دیگر، در قرآن آیاتِ متعددی دربارۀ احکامِ عقود و ارث وجود دارد.[8] مطالعۀ مقایسه‌ایِ آیاتِ مالیِ قرآن با نظر به پاپیروس‌های پترا بسترِ تاریخیِ جدیدی برای آیاتِ قرآن فراهم می‌کند.

 

واژگان عربی در پاپیروس‌های پترا: پیوندی با زبان قرآن

در پاپیروس‌های پترا تعدادِ زیادی واژۀ عربی به کار رفته است که با حروفِ یونانی نوشته شده‌اند. وجودِ واژه‌های عربی در این پاپیروس‌ها در کنارِ سایرِ یافته‌ها نشان می‌دهد که جمعیتِ بومیِ شهر عرب‌زبان بوده، هرچند زبانِ اداریِ شهر یونانی بوده است. این مجموعۀ واژه‌های عربی برای آن دسته از محققانی که دربارۀ زبانِ عربیِ قرآن و رسم‌الخطِ نسخه‌های قرآنی پژوهش می‌کنند بی‌اندازه مهم است.

اسلام‌پژوهان همواره برای درکِ بهترِ زبانِ قرآن به دنبالِ متونِ عربیِ پیشاقرآنی یا معاصر با قرآن بوده‌اند. اهمیتِ اشعارِ جاهلی در قرآن‌پژوهی از همین روست. اما دربارۀ اشعارِ جاهلی این تردید مطرح بوده است که آیا این اشعار واقعاً به دورۀ پیش از ظهورِ اسلام تعلق دارند یا نه. از این حیث، کشفِ متون یا واژگانی عربی که تقدمِ زمانیِ آن‌ها بر قرآن بی‌چون‌وچرا باشد طبیعتاً بسیار مهم است. بی‌جهت نیست که دانشورانی چون احمد الجلاد و عمر الغول مقالاتِ متعددی دربارۀ واژه‌های عربیِ پاپیروس‌های پترا نوشته‌اند.[9]

 

پاپیروس‌های پترا و رد فرضیه ارتباط پترا با شهر مقدس اسلام

اطلاعاتِ مندرج در این پاپیروس‌ها یکی از نظریه‌های تجدیدنظرطلبانۀ جدید را کمابیش رد می‌کند. دَن گیبسون، که در حوزۀ باستان‌شناسیِ شهرِ پترا به نحوِ آماتوری پژوهش می‌کند، در نوشته‌هایی این فرضیه را مطرح کرده است که پترا و نه مکه شهرِ مقدسِ اسلام است و پیامبرِ اسلام و پیروان‌اش نخست در پترا بودند و سپس به مدینه مهاجرت کردند.[10] اما اطلاعاتِ مندرج در این پاپیروس‌ها از جهاتِ مختلف معقولیتِ این فرضیه را به پرسش می‌کشند.

نام‌های یونانیِ ساکنانِ پترا، نظامِ اداریِ شهر، جمعیتِ مسیحیِ شهر، نام‌های مکان‌های مختلف، نظامِ مالیاتی و بسی چیزهای دیگر از جامعه‌ای حکایت می‌کنند غیر از آنچه در قرآن و سایرِ اسنادِ تاریخیِ مربوط به صدرِ اسلام می‌یابیم.[11] از این گذشته، در این پاپیروس‌ها هیچ اشاره‌ای به قبایلی مثلِ قریش و سایرِ قبایلی که می‌شناسیم نشده است.[12] این مطلب بارِ دیگر نشان می‌دهد که یافته‌های تاریخی و باستان‌شناختیِ پیشااسلامی و معاصر با اسلام در ارزیابیِ نظریه‌های تجدیدنظرطلبانه چه اهمیتی دارند.

 

امیدوارم یافته‌های تاریخی و باستان‌شناختیِ جدید به اسلام‌پژوهان و قرآن‌پژوهان در ایران و جهانِ اسلام نشان دهد که برای شناختِ بسترِ ظهورِ اسلام و فهم و تفسیرِ عمیق‌تر و دقیق‌ترِ قرآن آشنایی با فرهنگ و تمدنِ پیشاقرآنی تا چه اندازه حیاتی‌ است.

 

 

 

تصویرِ شمارۀ 2: تصویری از یکی از پاپیروس‌ها

 

 

ارجاعات:

[1] جلدهای اول تا پنجم در سال‌های 2002، 2013، 2007، 2011 و 2018 منتشر شده‌اند. بنگرید به:

[2] The Petra Papyri I-V (boxed set): 1-5, Amman: American Center of Oriental Research, 2018.

[3] بنگرید برای مثال به:

– Al-Nasarat, Mohammed I. & Twissi, Sa’ad A., “The Titles of Petra in the Sixth Century”, Arabian Archaeology and Epigraphy, 27 (2016), pp. 208-214.

[4] جمشیدپور، آرش، جانِ نو در تنِ حرفِ کهن؛ شق‌القمر: رویدادی در گذشته یا خبری از آینده؟، قم: مؤسسۀ فرهنگیِ طه، کتابِ طه، 1398، ص 108.

[5] اسلام‌پژوهانِ غربی به فهمِ «قرآن در بسترِ تاریخیِ آن» عنایتِ جدی دارند. دو مجلدِ مهم با همین عنوان منتشر شده‌اند:

The Qur’an in Its Historical Context, edited by G.S. Reynolds, London: Routledge, 2008.

New Perspectives on the Quran: The Qur’an in Its Historical Context 2, edited by G.S. Reynolds, London: Routledge, 2011.

[6] Mehdy Shaddel, “Studia Onomastica Coranica: Al-Raqim, Caput Nabataeae”, Journal of Semitic Studies 62, 2017, pp. 303-318.

[7] قرآن در قصصِ مجازاتِ دست‌کم به سیزده قوم با نامِ مشخص یا کمابیش مشخص اشاره می‌کند: (1) عاد، (2) ثمود، (3) قومِ نوح، (4) قومِ ابراهیم، (5) قومِ نوح، (6) قومِ فرعون، (7) قومِ تُبّع، (8) اصحاب الحجر، (9) اصحاب الرّس، (10) اصحاب الایکه، (11) اصحابِ مدین، (12) اصحاب القریه و (13) اصحاب الفیل (قرآن به سرگذشتِ دو قومِ دیگر هم اشاره می‌کند، اما این دو قوم در قرآن نامِ مشخصی ندارند. بنگرید به: نحل: 112ـ113؛ مؤمنون: 31ـ41). از میانِ این سیزده قوم، لااقل هفت قوم در شمالِ شبه‌جزیره‌اند: قومِ عاد، قومِ ثمود، قومِ نوح، قومِ ابراهیم، قومِ لوط، اصحاب الحجر و اصحابِ مدین. دربارۀ قومِ عاد در قرآن و یافته‌های باستان‌شناختیِ جدید، بنگرید به:

– Healey, John F., The Religion of the Nabataeans: A Conspectus, Leiden; Boston; Köln: Brill, 2000, pp. 56-57, 111.

– Al-Jallad, Ahmad, Draft. “The Epigraphy of the Tribe of ‘Ad”.

مقالۀ الجلاد به صورتِ پیش‌نویس در صفحۀ آکادمیای او در دسترس قرار دارد.

بعضی محققان خاستگاهِ قومِ تُبّع، اصحاب الرّس و اصحاب الایکه را هم در شمال‌غربیِ عربستان دانسته‌اند. بنگرید به:

– Gerd-R. Puin, “Leuke Kome = Laykah, the Arsians = ‘Ashab ‘al-Rass, and Other Pre-Islamic Names in the Qur’an: A Way Out of the ‘Tanglewood’?”, in The Hidden Origins of Islam: New Research into Its Early History, edited by Karl-Heinz Ohlig & Gerd-R. Puin, Prometheus Books, 2010, pp. 335-360.

– Healey, John F., The Religion of the Nabataeans: A Conspectus, Leiden; Boston; Köln: Brill, 2000, pp. 88-89.

دربارۀ اصحابِ فیل نیز در چند دهۀ اخیر خاستگاه‌های تاریخیِ متنوعی (غیر از حملۀ ابرهه به مکه) مطرح شده است. در کتابی که بخشی از آن به رشتۀ تحریر درآمده نشان می‌دهم که می‌توان برای اصحابِ فیل بسترِ برون‌متنیِ متفاوتی در نظر گرفت (متفاوت با بسترِ برون‌متنیِ مشهور یعنی حملۀ ابرهه به مکه).

[8] بنگرید برای مثال به کتاب العقود و کتاب المیراث در:

– مدیرشانه‌چی، کاظم، آیات الاحکام، تهران: انتشاراتِ سمت، چ پنجم، 1384، صص 187-222، 297-308.

[9] بنگرید برای نمونه به:

– Al-Jallad, Ahmad, “The Arabic of Petra”, in The Petra Papyri V, edited by A. Arjava, J. Frösnen, J. Kaimo, Amman: American Center of Oriental Research, 2018, pp. 35-55.

– Al-Jallad, Ahmad, Daniel, Robert, and Al-Ghul, Omar, “The Arabic Toponyms and Oikonyms in 17”, in The Petra Papyri II, edited by Ludwig Koenen, Maarit Kaimo, Jorma Kaimio, and Robert Daniel, Amman: American Center of Oriental Research, 2013, pp. 23-48.

– Al-Ghul, Omar, “Preliminary Notes on the Arabic Material in the Petra Papyri”, in Topoi, volume 14/1, 2006. pp. 139-169.

– Al-Ghul, Omar, “The Names of Buildings in the Greek Papyrus No. 10 from Petra”, in Proceedings of the Seminar for Arabian Studies, Vol. 29 (1999), pp. 67-71.

[10] بنگرید برای مثال به:

– Gibson, Dan, The Qurʼanic Geography: A Survey and Evaluation of the Geographical References in the Qurʼān with Suggested Solutions for Various Problems and Issues. Independent Scholars Press, Surrey, B.C. 2011.

[11] بنگرید برای مثال به:

– Al-Nasarat, Mohammed, “Petra, Taxes and Trade Reconsidered in the Light of the Petra Church Archive”, Palestine Exploration Quarterly, 151:1, 2019, pp. 50-68.

[12] برای ارزیابیِ بیشترِ آرای گیبسون، بنگرید به نقدِ مختصری که مایکل لِکِر (Michael Lecker) بر اثرِ او نوشته است:

doi: 10.1093/jss/fgu020

و نیز بنگرید به نوشته‌ای از دیوید کینگ (David King) با عنوان:

“The Petra Fallacy – Early Mosques Do Face the Sacred Kaaba in Mecca but Dan Gibson Doesn’t Know How …”

این نوشتۀ دیوید کینگ اینجا در دسترس است.

 

 

یادداشتی دیگر از همین نویسنده:

یافته‌ای بسیار مهم در اسلام‌پژوهی؛ سنگ‌نوشته حنظله بن ابی عامر

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.