نفوذ معنوی محمد(صلی الله علیه و آله) در جهان اسلام
حضرت محمد(ص) در ۲۳ سال پیامبری خویش، کاری کرد که در هر صورت باید به عنوان پر اهمیتترین موفقیتهای تاریخ بشری، آن را به حساب آورد. در ابتدا، متن قرآن و فهم خود از کلام الهی را که اساس همه تفسیرهای بعدی قرآن قرار دارد، منتقل نمود. پس از آن، پایه بدنهای از سنت و حدیث را گذارد که بعد از قرآن، مهمترین منابع برای همه مسائل اسلامی است. در مرحله سوم، پایه جامعه دینی و روحانی جدیدی را ایجاد کرد، شاگردان و مریدان بسیاری را آموزش داد و روشی را برای ادامه و انتقال سنت اسلامی ایجاد کرد. در نهایت، ایشان جامعه جدیدی را شکل داد، عربستان را در یک ساختار سیاسی اجتماعی مبتنی بر قرآن متحد کرد و امپراطوری از ایمان در قلب و ذهن معتقدان خود ایجاد کرد. این معتقدان، پیام او را به دورترین نقاط دنیا منتقل کردند. بنابراین میتوان ادعا کرد که تاثیر حضرت محمد(ص) در تاریخ به اندازه هر چیزی که در صفحات تاریخ انسانی ثبت شده است، عمیق و موثر بود.
نفوذ معنوی حضرت محمد در جهان اسلام و رفتارها و آداب اجتماعی و فردی مسلمانان، از کوچکترین رفتارهای روزانه گرفته تا سیستمهای قضایی و بانکی و دادگستری و … تا به حدی است که نمیتوان به در چند صفحه خلاصه کرد. دایره المعارف معتبر و جهانی بریتانیکا مقاله مفصل و جامعی درباره این شخصیت اسلامی دارد که به توسط «سید حسین نصر» تألیف شده است. این مقاله از دو بخش سیره پیامبر و دستاوردهای ایشان تشکیل شده است. بخش دوم که به نفوذ معنوی آن حضرت در جهان اسلام اختصاص دارد، و به موارد مختلفی از دستاوردهای ایشان میپردازد که همچنان بر رفتارها و روابط مسلمانان حاکم است. این نوشتار، ترجمه بخش دوم مقاله مدخل محمد در دایرهالمعارف بریتانیکا با اندکی تلخیص است. بخش اول در مقاله دیگری با عنوان پدیدارشناسی حیات محمد(ص) در همین پرونده منتشر شده است.
***
محمد(ص) و قرآن
کسانی که محمد(ص) را به عنوان یک پیامبر قبول ندارند، معتقدند که قرآن، کلمات او است که توسط یارانش گردآوری شده است. برای مسلمانان از هر مکتب فقهی و کلامی، قرآن به عنوان سخن خداوند شناخته میشود که توسط پیامبر دریافت و لفظ به لفظ توسط او به اطرافیانش منتقل شده است. علاوه بر این، ارتباط دقیق و عمیقی بین محمد(ص) و قرآن وجود دارد؛ اول این که ارجاعات مستقیمی در قرآن به محمد(ص) و شخصیت و افعال وی وجود دارد. برخی از این موارد که قابل ملاحظه هستند، از این قرارند: ادعای قرآن مبنی بر این که محمد(ص) یک انسان بوده و موجودی آسمانی نمیباشد؛ او آخرین پیامبر (خاتم الانبیا) است؛ به او بالاترین و بهترین شخصیت عطا شده است؛ خدا او را به عنوان یک «نمونه نیکو» (اسوه) برای مسلمانان قرار داده است. در واقع باید گفت که قرآن غنیترین منبع برای درک طبیعت و مأموریت محمد(ص) است.
دوم این که، محمد(ص) کسی بود که معنای قرآن را از همه بهتر میفهمید و اولین مفسر و شارح آن بود. طی قرون متمادی همه مکاتب سنتی اسلامی، قرآن را از طریق شرحهای محمد(ص) فهمیدهاند. ایشان هنگامی که قرآن میخوانند یا هنگامی که خواستار عملی کردن آموزههای او هستند، خود را در پیشگاه او مشاهده میکنند. در حقیقت عقلای اسلامی در طی دورانهای متمادی بر این عقیده اصرار ورزیدهاند که خدا امکان فهم تمامی لایههای معنایی قرآن را که بشر امکان دستیابی به آن را دارد، تنها به پیامبر عطا کرده است و تمام کسانی که بعدا از مفهوم باطنی قرآن چیزی درک کنند، وارث دانشهایی هستند که توسط خدا به محمد(ص) داده شده است.
همچنین بخشی از روح محمد(ص) در قرآن قرار دارد که بر اساس عقاید سنتی، قرآن در اصل وحی پر طنینی بود که بر قلب محمد(ص) نقش بست و بعدتر نگاشته شد. اگر متن قرآن با کلماتی که از گوش شنیده میشوند قابل قیاس باشد، روح پیامبر همچون هوایی است که اصوات را حمل میکند و اجازه شنیده شدن توسط بشر را میدهد. بر اساس گفتار مشهوری از پیامبر (که به نام حدیث ثقلین شناخته میشود)، محمد(ص) عنوان کرد که وقتی او دنیا را ترک میکند، دو هدیه گرانبها (ثقلین) را از خود باقی خواهد گذاشت: قرآن و خانواده خود. علاوه بر این، یک بار همسرش عایشه از او سوال کرد که چگونه میبایست وی را بعد از مرگش به یاد بیاورند و او پاسخ داد: «با خواندن قرآن». همچنین ارتباط بسیار لطیفی بین قرآن و پیامبر وجود دارد که سبب میگردد فیض (برکت) او را در هنگام خواندن قرآن درک کنند. البته با این وجود، مسلمانان درک میکنند که این کلمات، گفتار خداوند است و گفتار محمد(ص) یا هر بشر دیگری نمیباشد.
سنت و حدیث
افعال پیامبر، که سنت نامیده میشوند ـ که اصطلاحا حاوی گفتارها یا حدیثهای او نیز میباشد ـ بعد از قرآن، مهمترین منبع هر موضوع اسلامی، از حقوق تا هنر، و همچنین از اقتصاد تا متافیزیک است و مدلی رفتاری به حساب میآید که همه مسلمانان دیندار، سعی در پیروی از آن دارند. در باطن سنت چیزی وجود دارد که سنت خالص نامیده میشود که به زندگی روحانی و معنوی باز میگردد. سنت حاوی بخش عظیمی از فعالیتها و عقایدی است که از ورود به مسجد، پرداختن به بهداشت شخصی و نحوه برخورد با خانواده تا پرسشهای سطح بالای عرفانی در مورد عشق بین انسانها و خدا را شامل میشود. به علاوه، سنت شامل فعالیتهای روزانه میشود؛ مثل درودی که محمد(ص) به مسلمانان یاد داد تا در هنگام ملاقات، به همدیگر عرضه کنند (السلام علیکم = صلح و صفا بر شما باد). این نوع درود گفتن، هنوز در دهها زبان از جاکارتا گرفته تا لندن و از ریودوژانیرو گرفته تا سانفرانسیسکو مورد استفاده قرار میگیرد. مسائل شخصی بین زوجین، نیز زندگی اجتماعی و اقتصادی مسملانان طی سالها توسط سنت کنترل میشده است. حتی جزئیات تمامی مراسمهای مذهبی ـ که نماز روزانه، روزهداری، زیارت عتبات مقدسه و غیره است ـ بر اساس سنت نبوی انجام میگیرد. قرآن دستور داده است تا نمازهای واجب به پا گذارده شود، روزه گرفته شود و زیارت انجام گردد، اما این پیامبر بود که به آنها آموخت که چگونه این اعمال را و همچنین سایر شعایر مذهبی همچون ازدواج و مراسم تدفین مردگان را انجام دهند.
در حین زندگی پیامبر و مدت کوتاهی پس از آن، گفتههای او بر روی اشیایی همچون پوست، کاغذ و استخوان شانه شتر نوشته شدند. همچنین این گفتهها به طور شفاهی توسط مردمانی که سنت طولانی شعر آنها، منحصرا توسط دهان به دهان شدن در دوران پیش از ظهور اسلام، منتقل شده بود، به طور شفاهی حفظ گردید. هر چند در قرون هشتم و نهم دانشمندان پس از وضع ضوابط دشوار برای بررسی صحت زنجیره نقلی حدیث (اسناد)، شروع به جمعآوری گفتههای پیامبر نمودند. نتیجه این فعالیت بسیار دشوار، جمعآورین شش مجموعه سنی از گفتهها بود که تحت عنوان صحاح (صیغه جمع صحیح؛ به معنای درست) بود. مشهورترین این کتابها توسط البخاری تالیف گردید. در قرن دهم، شیعیان مجموعه خود را در چهار جلد گردآوری کردند که به نام کتابهای چهارگانه (الکتب الاربعه) شناخته شده و مشهورترین آنها متعلق به کلینی است. اما برخی از صاحبمنصبان شیعی معتقد هستند که شیعیان نیز شش مجموعه رسمی از حدیث دارند. بسیاری از گفتهها در مجموعه سنی و شیعی یکسان است، اما زنجیره نقل حدیث بین این دو متفاوت میباشد. مسلمانان سنی معتقد هستند که بسیاری از احادیث از طریق ابن عباس و عایشه نقل شدهاند؛ اما شیعیان تنها اعضای خانواده پیامبر (اهل البیت) را به عنوان ناقلان درست قبول دارند. همچنین گفتههایی وجود دارد که تحت عنوان احادیث قدسی (گفتههای مقدس) شناخته میشوند که در آنها خدا به عنوان اول شخصی از طریق محمد(ص) سخن میگوید. به طور کلی، این گفتهها دارای خصوصیت رمزی بوده و در گسترش صوفیسم نقش مهی دارند.
شخصیت اخلاقی و معنوی محمد(ص)
مسلمانان معقتد هستند که محمد(ص) بهترین خلق خدا بود، و بر اساس یک شعر عربی (اگر چه منشاء الهی ندارد) او تنها مردی بین سایر مردان نبود؛ بلکه یاقوتی بین سنگهای عادی بود. به همان شکل که در مسیحیت تمامی فضایل به عیسی مسیح منتسب میگردد، در اسلام نیز تمامی خوبیها به پیامبر منتسب شده است. آموزههای اخلاقی اسلام ریشه در قرآن دارد، اما مدل شخصیت کامل اخلاقی که توسط مسلمانان، شخصیت محمدی نامیده میشود، همیشه متعلق به پیامبر بوده است. فضایلی که شخصیت او را شکل داده است فروتنی و فقر، جوانمردی و نجابت، صمیمیت و صداقت است. مثل عیسی مسیح(ع)، محمد(ص) فقر وجودی (فقر عرفانی) را دوست داشت و همچنین از لحاظ مادی نیز به فقر نزدیک بود، به نحوی که حتی پس از آنکه «حاکم کل دنیا گردید» نیز بسیار ساده میزیست. او همچنین بسیار با خود سختگیر بود و برآن تاکید نیز میکرد. اگر اعمال قدرت در راه خدا (جهاد که عموما به «جنگ مقدس» ترجمه شده است) بعضی اوقات میتوانست سبب حفظ زندگی یا مذهب یک نفر باشد، جهاد بزرگتر پیکار کردن در مقابل تمایلات شهوانی روح انسانی است.
این فضایل به عنوان یک نمونه شناخته شده و منبع الهام بخش همه مسلمانان است و در درجات بسیاری از ظاهریترین تا خصوصیترین اعمال آنها وارد شده است. متون کلاسیک اخلاق اسلامی، همچون نوشتههای القشیری و الغزالی، که هنوز بسیار خوانده میشوند، شرح فضایل اخلاقی و معنوی است که همه مسلمانان معتقدند پیامبر در بالاترین درجات به آنها متصف بود. در کنار این متون، دستهای از زندگینامههای پیامبر وجود دارد که در مقایسه با رویدادهای واقعی و خارجی زندگی او، بیشتر به حقیقت باطنی محمد(ص) و شخصیت اخلاقی او پرداختهاند. این زندگینامهها با نوع خاصی از کتابهای «زندگی مسیح» که در غرب نوشته شده است، شباهت دارد. این کتابها برای این منظور نگاشته میشوند که تقلید از مسیح را ممکن سازد.
محمد(ص)، قوانین و الهیات اسلامی
تمامی مکاتب اسلامی، چه شیعه و چه سنی، قبول دارند که سنت و حدیث پیامبر به عنوان مهمترین منبع قوانین اسلامی (شریعت) بعد از قرآن به کار میروند. در اسلام حتی پیامبر نیز شخصا قانونگذار نیست، بلکه خدا منحصرا تنها قانون گذار (شارع) میباشد. مسلمانان معتقدند که محمد(ص) به عنوان پیامبر خدا، مشیّت الهی را به همان شکل که در قوانین اسلامی تنظیم شده است، میدانست. از این رو، اعمال و تصمیمات قضایی وی، بعدها نقش بسیار مهمی در تنظیم شریعت در مکاتب متعدد فقهی بازی کرد. مسلمانان معتقدند که محمد(ص) نه تنها کلمات خدا را در قالب قرآن ارائه کرده، بلکه قانون الهی مختص اسلام را نیز با خود به همراه آورده است. قانونی که به طور کامل در قرآن ریشه دارد ولی تبلور آن بدون کلمات و اعمال پیامبر ممکن نبوده است.
الهیات، که گاهی کلام نامیده میشود، در اسلام به عنوان یک منظومه فکری، آنچنان که در مسیحیت نقش اساسی دارد، مطرح نیست. اگر چه، این منظومه فکری معمولا در منابع غربی به عنوان الهیات مدرسی ترجمه شده است. این الهیات ـ که موسس آن نزد عموم، علی(ع) دانسته میشود ـ در برخی از آموزههای محمد(ص) ریشه دارد که از طریق علی منتقل شده است. در عین حال، تمام مکاتب کلامی به پرسش درباره وحی و ارتباط کلمات پیامبر با واقعیتهای مذهبی و از طرف دیگر بررسی عقلانی این واقعیتها، پرداختهاند. به علاوه، اگر الهیات به عنوان یک تفکر عمومی مذهبی در نظر گرفته شود، آموزههای محمد(ص) در این میان نقش اساسیتری دارند. هیچ اندیشمند مذهبی مسلمانی که به طور عمیق تحت تاثیر آموزههای پیامبر قرار نگرفته باشد، وجود نداشته است. حضور پیامبر در تمامی اشکال آموزههای اسلامی در جهان اسلام وجود دارد. از این رو، تفکر مذهبی اسلامی بدون پیامبر قابل تصور نیست، همانطور که الهیات مسیحی بدون مسیح قابل تصور نمیباشد.
محمد(ص) و صوفیسم
صوفیها همیشه معتقد بودهاند حقیقتی که صوفیسم را شکل داده است از مفهوم باطنی قرآن و ذات پیامبر ناشی شده است. بر اساس آموزههای صوفیسم، محمد(ص) در آغاز سلسله یا در آغاز زنجیره سلسه مراتب روحانی همه گروههای صوفی است. صوفیها معتقد هستند که او هم پیامبر کامل و هم یک ولی کامل بود. با فوت وی، نقش پیامبرانه وی به اتمام رسید، اما ولایت ادامه پیدا کرد و از طریق علی(ع) و دیگران به نسلهای بعدی منتقل شد تا امکان سفر در مسیر معنویت فراهم باشد. صوفیها و همچنین شیعیان معتقد هستند که نور پیامبرانهای به نام نور محمدی وجود دارد که از پیامبر سرچشمه گرفته است و تشعشع آن از طریق سایر اولیا ]در مورد شیعیان از طریق امامان[ تا آخر دنیا ادامه پیدا میکند. علاوه بر این، صوفیان زمان آغاز حقیقت باطنی پیامبر یا حقیقت محمدی (الحقیقه المحمدیه) را با آغاز اولین خلقت خدا میدانند که در زمین، در آخرین پیامبر او، آشکار گردید. در این مورد محمد(ص) یک بار گفته بود «من وقتی آدم بین آب و گل بود، پیامبر بودم». عشق به پیامبر نقش مرکزی و مهمی را در صوفیسم بازی میکند. ادعیه و مناجاتها که از اسامی و اوصاف او تشکیل شده است، بخش ضروری و مکمل رفتارهای صوفیانه است. حقیقتا گفته میشود که فیض محمدی (البرکه ال محمدیه) در هیچ جا قدرتمندتر از تمرینات معنوی صوفیانه نیست. تمریناتی که در آن، اسامی خداوند ستایش میشود و در پی ذکر خدا با کمک پیامبر است. صوفیها به معرفی خود با عنوان فقیر (الفقراء) مباهات میورزند، زیرا محمد(ص) گفت «فقر مایه افتخار من است». معراج یا عروج شبانه محمد(ص) الگو و نمونه اولیه تمامی سفرهای معنوی در اسلام است. هیچ گروهی در جامعه اسلامی به اندازه صوفیان در نشان دادن پیامبر به عنوان ولی بی عیب و نقص و قدیس کامل و آن چیزی که بعدها انسان کامل نامیدند، وظیفهشناس نبوده است.
محمد(ص)، هنر و ادبیات اسلامی
در مقایسه با مسیحیت و بودایی که بیشترین هنر مقدس آنها، شمایلی و مجسمهای است، هنر اسلامی به طور کامل، غیر شمایلی است. مسلمانان اجازه ندارند تصاویری از خدا یا پیامبر ترسیم کنند. به همین دلیل، در هنر اسلامی هیچ نمایش و تصویری از پیامبر وجود ندارد؛ اما این بدین معنی نیست که پیامبر در هنر اسلامی به اشکال دیگر نیز وجود ندارد. در انواع مختلفی از هنرهای اسلامی، نام محمد(ص) حضور دارد و مورد ستایش قرار گرفته است. اسامی متعدد وی و بیشتر محمد، به صورت خوشنویسی و خطاطی با اشکال مختلفی همهجای دنیای اسلامی قابل یافت است و در بسیاری از مساجد مخصوصا مساجد امپراطوری عثمانی که این خطاطیها در آنها نقش برجستهتری داشتند، حفظ میشود. بسیاری مینیاتورهای فارسی، ترکی و مغولی نیز وجود دارد که در آنها پیکر پیامبر ترسیم شده است؛ اگر چه صورت او معمولا مخفی یا محو شده است. مینیاتورهای معراج از شاهکارهای این سبک از نقاشی به حساب میآید. در موسیقی و شعر نیز محمد(ص) به طور خاص مورد ستایش قرار میگیرد. برخی از زیباترین اشعار اسلامی به عشق به پیامبر اختصاص یافته است و اشعار اسلامی در عربی، فارسی، سواحلی، ترکی و سایر زبانها، معمولا درباره زندگی، شخصیت و حضور معنوی او است. شاید یکی از مشهورترین این اشعار، شعر «ردا» (البرد) باشد که توسط البصیری، صوفی مصری در قرن سیزدهم سروده شده است. این شعر هر جمعه در مقبره البصیری در اسکندریه پس از عبادت روز جمعه خوانده میشود و در دنیای عرب در مراسمهای مختلف نیز میتوان آن را شنید. نیز انواع مختلفی از موسیقیها از مرثیهها گرفته تا موسیقیهای صوفیان، مستقیما با فضایل و شخصیت پیامبر مرتبط است. به عنوان مثال، موسیقی قوالی که در شبه قاره هند و پاکستان بسیار مشهور است، چندین بار به موضوع پیامبر میپردازد. همین مساله در مورد موسیقی الهی یا آوازهای صوفیانه در ترکیه قابل مشاهده است. موسیقیها مرتبط با پیامبر تنها در دایره صوفیان محدود نشده و در بین همه جمعیت بزرگ مسلمانان قابل مشاهده است. گذشته از این، شعر عربی وجود دارد که ورود محمد(ص) به مدینه را تجلیل میکند. این شعر تقریبا توسط همه کودکان عرب خوانده میشود و حتی در بین مسلمانان جوان در اروپا و آمریکا نیز مشهور شده است. تقریبا تمامی انواع هنر که در اسلام مجاز است، طی سالیان دراز در دنیای اسلام استفاده شده است تا از پیامبر به عنوان یک حقیقت زنده در زندگی هر روزه مسلمانان تجلیل کند.
محمد(ص) و پرهیزگاری اسلامی
پرهیزگاری اسلامی را نمیتوان بدون درک نقش محمد(ص) در آن، بررسی کرد. تولد او در جهان اسلام در ماه ربیعالاول جشن گرفته میشود. اما نه به آن صورت که مسیحیان کریسمس را جشن میگیرند، بلکه به عنوان یک جشن بزرگ و اصلی شناخته میشود. تنها در عربستان سعودی تحت تسلط وهابیت این جشنها آنچنان آشکار نمیشود. در عربستان این جشنها به نحوی مورد کنترل قرار گرفتهاند. در سایر نقاط جهان اسلام، معجزههای منتسب به وی، همچون دو نیم کردن ماه (شق القمر)، نزول قرآن از طریق یک انسان درسنخوانده (امّی)، سفر شبانه او به عرش الهی و سایر وقایع در اشکال مختلف جشن گرفته میشود. مسلمانان عادی و همچنین تحصیلکردهها آیهای از قرآن را مبنی بر اینکه محمد(ص) به عنوان «رحمتی به همه جهان» (رحمه للعالمین) فرستاده شده، تکرار میکنند. مردم خواستار شفاعت وی در روز جزا هستند و امیدوارند در آن روز تحت پرچم پرستش (لواء الحمد) که توسط او بر دوش کشیده میشود، قرار گیرند. مسلمانان پیامبر را به عنوان یک حقیقت زنده میشناسند و معتقد هستند که وی ارتباطی دائم، نه تنها با انسانها بلکه با حیوانات و گیاهان دارد. آثار به یادگار مانده از او مقدس شمرده میشود و ساختمانهای بزرگی همچون مسجد دلهی در هند در اطراف آن ساخته شده است. مقبره وی، بعد از کعبه در مکه، مهمترین مرکز زیارتی مسلمانان است و سایر مراکز زیارتی ـ از مولای ادریس در مراکش تا زیارتگاههای شیعیان در ایران و عراق تا آرامگاه معین الدین چیستی در آجمار در هند ـ به عنوان ملحقاتی به آرامگاه وی در مدینه شناخته میشوند.
نیایش پیامبر، زندگی روزانه مسلمانان را نشانهگذاری کرده است. زندگی سنتی اسلامی در هر مورد، حضور همیشگی او را به انسان نشان میدهد. وی حتی نقش مهمی در رؤیاها بازی کرده است. نمازهای زیادی وجود دارند که توسط مسلمانان برای دیدن پیامبر در رویا خوانده میشود. پیامبر وعده داده است که هیچگاه شیطان نخواهد توانست در هیأت او در خواب ظاهر گردد. نه فقط برای اولیا و عرفا بلکه برای بسیاری از پرهیزگاران عادی نیز دیدن خواب پیامبر میتواند کل زندگی وی را دگرگون سازد. میتوان گفت که حقیقت پیامبر در زندگی مسلمان در همه سطوح نفوذ کرده است، از زندگی عینی افراد و کل جامعه اسلامی گرفته تا در ذهن و روح مسلمانان.ترجمه مدخل محمد(ص) از دایرهالمعارف بریتانیکا
البرده و البوصیری به اشتباه، البرد و البصیری نوشته شده اند
وحدت مردم جهانم آرزوست