فلسفه برکناری غلامرضا اعوانی و ریاست خسروپناه
دین آنلاین، روزنامه های «فرهیختگان»، «ایران» و «شهروند» را با این عناوین اقتباسی مرور کرده است: «راهی برای تقویت خوی یزدانی و اخلاق اسلامی مردم»، «سیدحسین نصر و روایت تولد انجمن شاهنشاهی حکمت و فلسفه ایران/دیدار انجمن ساز رئیس انستیتوی بینالمللی فلسفه با مسئولان! در کاخ نیاوران»، «راه چهل ساله موسسه حکمت و فلسفه ایران/فلسفه برکناری غلامرضا اعوانی و ریاست خسروپناه»، «کتاب هایی که در نمایشگاه امسال متولد می شوند»، «این اندیشهایهای خوش شانس»، «بوسه بر دستان بانوی معلم شهید برای تقدیر از اندیشه اسلامی»، «چرا نیروی انتظامی نقش ارشادکنندگان دینی را بازی کند؟ اگر رئیس جمهور واقعا به آنچه گفته اعتقاد دارد، این مطالبات را به صورت قانون درآورد/مطرحشدن مباحث مربوط به آرامش اجتماعی برای مردم در انتخاب نمایندههایشان راهگشاست»، «بدون تجانس با امور متعلق به ایمان، کسی دیندار نمی شود» و «آیا بیحجاب و بدحجاب مستحق مرگ مرگاند؟»
راهی برای تقویت خوی یزدانی و اخلاق اسلامی مردم
روزنامه فرهیختگان که در صفحه نخست با عنوان «نقطه تلاقی پروژههای فرهنگی» به استقبال کنگره بینالمللی حافظ رفته، در سرمقاله امروز خود با نام «نقشی ماندگار در فرهنگ و موجودیت کشور» به قلم مهدی ماحوزی، با طرح این پرسش که چرا بزرگان و مفاخر ادب فارسی و مشاهیر فرهنگی را ارج مینهیم؟ آورده است: «برای اینکه آنان زبان فارسی را پایه و مایه هویت و فرهنگ خویش میشناسند و معتقدند که در خلال ۱۴ قرن، این زبان توانسته است ما را در برابر همه تجاوزها، رشکها، دشمنیها و کژفهمیها بیمه کند و فرهنگی را برای این مردم به ارمغان آورد که از باد و باران گزند نمیبیند. از سوی دیگر جوانان ما میآموزند که برکات این خوی یزدانی و شیوه مقدس اخلاق ایرانی و اسلامی نصیب خود آنان هم خواهد شد و جامعه اهتمام و مسئولیتپذیری جوانان خود را بیپاسخ نخواهد گذاشت….»
سیدحسین نصر و روایت تولد انجمن شاهنشاهی حکمت و فلسفه ایران/دیدار انجمن ساز رئیس انستیتوی بینالمللی فلسفه با مسئولان! در کاخ نیاوران
فرهیختگان در صفحه ۷ ذیل عنوان «روایت ریشهدواندن فلسفه در ایران» نوشته است: «روایت ایجاد و اشاعه موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران از زبان سیدحسین نصر در کتاب «آفاق حکمت در سپهر سنت» از حال و هوایی میگوید که سالهاست این موسسه از آن دور مانده است. سیدحسین نصر داستان بودن و دلیل تشکیل موسسه را این گونه روایت میکند: «هم هانری کربن هم آقای توشی هیکو ایزوتسو از دوستان بسیار نزدیک من بودند و ما همیشه با هم صحبت میکردیم. ایزوتسو قبل از تشکیل انجمن، از وقتی شعبه ایرانی موسسه اسلامشناسی دانشگاه مک گیل کانادا در تهران تاسیس شده بود، به ایران رفتوآمد میکرد. او روزی گفت که چه خوب بود اگر در اینجا مرکزی دایر میشد که شاگردان و علاقهمندان بتوانند فلسفه بخوانند. ما در آن زمان در این مورد زیاد صحبت میکردیم. چه اینکه با کربن نیز این موضوع طرح شده بود. من در آن وقت استاد فلسفه دانشگاه تهران و رئیس دانشکده ادبیات دانشگاه تهران بودم که دپارتمان فلسفه در آن دانشکده بود. از این به بعد، ماجرا دیگر ارتباطی به این دو نفر نداشت.
ماجرا از زمانی شروع شد که بنده را بهعنوان اولین شخص ایرانی و مسلمان برای عضویت در انستیتوی بینالمللی فلسفه، که در واقع آکادمی فلسفه در پاریس است، انتخاب کردند. این آکادمی یا انستیتو همیشه باید کمتر از ۱۰۰ عضو داشتهباشند و بیشتر فلاسفه معروف اروپا و آمریکا عضو آن بودند و هستند. رئیس آن انستیتو ریموند کلیبانسکی مردی کانادایی و اروپاییالاصل بود که از فیلسوفان بسیار معروف اروپا و متخصص فلسفه دوره رنسانس بود و حتی میتوانست به زبان لاتین صحبت کند و از این نظر دانشمند حیرتآوری بود. ایشان یک روز به من گفتند حالا که شما انتخاب شدهاید، ما خیلی دلمان میخواهد با ایران تماس بیشتری داشته باشیم. من ایشان را به ایران دعوت کردم و ایشان به ایران آمدند.
در داخل اتومبیل و در حالی که ما به سمت کاخ نیاوران میرفتیم، گفت ایران از دیرباز یک مرکز بزرگ فلسفه بوده است. در دوره قبل از اسلام که آکادمی افلاطونی در یونان تعطیل شد، فلاسفهاش در دوره ساسانی به ایران آمدند. بعد دوره اسلامی هم این روند توجه به فلسفه در ایران ادامه داشته است. ایشان افزود که ایران همواره یکی از مراکز بزرگ اندیشه فلسفی در آسیا بوده و چه خوب است اگر اینجا یک مرکز فلسفی ایجاد شود. این فکر را ابتدا آقای کلیبانسکی در اتومبیل با بنده مطرح کرد. من هم به ایشان گفتم با این ایده موافق هستم، ولی شخصا خیلی مشغله دارم چون رئیس دانشگاهی هستم (صنعتی آریامهر و شریف فعلی) که از بزرگترین دانشگاههای جدید ایران است. ایشان گفت نه؛ هر طوری شده باید این طرح را هم دنبال کنید. وقتی به کاخ نیاوران رسیدیم، آقای کلیبانسکی در حضور مسئولان نیز دوباره این مطلب را مطرح کرد. آنان هم خیلی استقبال کردند و گفتند فکر خوبی است. بعد از بیرون آمدنمان از کاخ، فکر تاسیس چنین مرکزی در ذهنم ریشه گرفت و بعد از آن روز دنبال این قضیه را گرفتم و پیگیر آن بودم.»
راه چهل ساله موسسه حکمت و فلسفه ایران/فلسفه برکناری غلامرضا اعوانی و ریاست خسروپناه
فرهیختگان در صفحه «دانشگاه» نگاهی به فعالیت های موسسه ۴۰ساله «حکمت و فلسفه ایران» انداخته و آن را خانهای برای دور هم جمع شدن علاقهمندان به حکمت و فلسفه فارغ از بوروکراسیهای همیشگی برای حلقههای مطالعاتی توصیف کرده است.
پیوند نیکپی در این گزارش از ایجاد «انجمن شاهنشاهی حکمت و فلسفه ایران» در سال ۱۳۵۳ با هدف معرفی نوشتهها و پژوهشهای انجام شده در زمینه فلسفه و عرفان در ایرانِ پیش و پس از اسلام و برای آشنا ساختن ایرانیان با مکتبهای فکری فلسفه غربی و شرقی نوشته و به تغییر سیاستگذاریهای آن بعد از انقلاب اسلامی اشاره کرده است.
در بخشی از این گزارش آمده است: «…. از سال ۱۳۶۱ تا سال ۱۳۷۷ این انجمن در هیچکدام از نهادهای کشوری ثبت رسمی نشده بود و تنها به مثابه انجمنی برای دور هم بودن فعالان این حوزه مشغول به کار بود، تا اینکه در سال ۱۳۷۷ انجمن، ثبت رسمی شد و سه سال بعد توانست با توجه به گستردگی فعالیتهایش، سردر «موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران» را از آن خود کند. این در حالی است که این تغییر نام با ادغام برخی از پژوهشکدهها در این موسسه همراه بود، چنانکه پژوهشکده «حکمت و ادیان» و «تاریخ و فلسفه علم» هم به آن پیوستند.
هر کدام از نهادها و موسسات کشوری به دنبال تحقق اهدافشان، حاشیهرویهایی نیز بر سرفصلهایشان دارند. اتفاقی که در برخی از موارد نتایج خوبی به دنبال داشته یا اینکه موسسه را از رسیدن به چشماندازهای اصلیاش دور کرده است. موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با هدف کمک به توسعه پژوهش در زمینههای حکمت اسلامی، فلسفه غرب، کلام، ادیان و عرفان، فلسفه تطبیقی، منطق، تاریخ و فلسفه علم، مطالعات علم و فلسفه دین، زمینهسازی مناسب برای ارتقای فعالیتهای پژوهشی فلسفی و نظری در کشور، بررسی و شناسایی شاخههای نوین فلسفه و معرفی آنها در کشور، طرح مسائل سنتی فلسفه و رشتههای مرتبط به روشی جدید، کوشش برای احیای جایگاه ویژه ایران در فلسفه اسلامی و فلسفه به صورت کلی، کوشش برای نشر فرهنگ فکر و اندیشه فلسفی و منطقی در جامعه تشکیل شد. اهدافی که زمینههای برگزاری برخی از بزرگترین همایشهای کشوری را ایجاد کرد….»
در بخش دیگر این گزارش می خوانیم: « "این اقدام به خواست وزیر علوم بوده است" تیتر یک بسیاری از خبرگزاریها بود. و اینها سخنان غلامرضا اعوانی است که با بیش از ۲۰ سال سابقه مدیریتی در موسسه حکمت و فلسفه ایران در روز ۱۲ مرداد ۱۳۹۰ برکنار شد و این تصمیم را نظر شخصی وزیر علوم وقت میدانست. کم نیستند مسئولانی که در آن سالها درباره برکناریهای خود همین سخنان را میگفتند، اما برخی کارشناسان دلیل این تغییر را روی آوردن سیاستهای دولت دهم درباره اسلامیسازی دانشگاهها میدانند و اینکه لزوم اجرای تاموتمام این سیاست وجود مدیرانی بود که همسو با این حرکت باشند و روند مطلوب خود را تسریع ببخشند. موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران به دلیل استقبال علاقهمندان به این حوزه و هماندیشی استادان برجسته این حوزه در موسسه، عاملی شد که در فهرست نهادهایی قرار بگیرد که تغییر مدیریت در آن اعمال شود. عبدالحسین خسروپناه با حکم رئیس دولت دهم ریاست این موسسه را برعهده گرفت. خسروپناه با توجه به زمینه فعالیتش در اندیشه اسلامی توانست همسو با سیاست دولت قبل فعالیتها را جهتدهی کند، اما کم نیستند کارشناسان و پژوهشگرانی که از نقاط ضعف مدیریتی خسروپناه میگویند که یکی از همانها دور شدن فعالیتهای موسسه از فلسفه جهانی و روی آوردن به فلسفه بومی است که این موضوع همسو با نیازهای حوزه فلسفی کشور نیست.»
کتاب هایی که در نمایشگاه امسال متولد می شوند
روزنامه فرهیختگان در صفحه «کتابخانه» و ذیل عنوان «نوپاها پا به پای قدیمیها» به معرفی کتابهای چاپ اولیای پرداخته که در نمایشگاه کتاب امسال عرضه می شوند. برخی از عنوان های چاپ اولی از این قرارند:
«پرسشهای اساسی فلسفه»
تازهترین اثر انتشارات ققنوس از سایمون بلک برن با ترجمه مریم تقدیسی با عنوان «پرسشهای اساسی فلسفه (واقعا چه میدانیم)» در ۲۶۰ صفحه و با قیمت ۹ هزار تومان برای اولینبار در بیست و هشتمین نمایشگاه کتاب ارائه خواهد شد. بیست پرسش اساسی در این کتاب انتخاب شده است و نویسنده به آنها در قالب امکان اندیشهورزی میپردازد.
«فلسفهای برای زندگی»
کتاب تازه چاپ شده «فلسفهای برای زندگی (روشهای کهن رواقی برای زندگی)» اثری است از ویلیام. بیاروین با ترجمه محمد یوسفی که در ۲۴۰ صفحه و قیمت۱۱ هزار تومان از سوی انتشارات ققنوس برای اولینبار منتشر میشود. مکتب رواقی همراه با آکادمی افلاطون و باغ اپیکور یکی از چهار مکتب عمده فلسفی در یونان باستان بوده است که قریب به ۳۰۰ سال به رشد خود در بستر اندیشهورزی یونان ادامه داد و بین یونانیان باستان مقبولیت یافت و ۲۰۰ سال با استقبال جمع کثیری از اندیشمندان آن دیار روبهرو شد.
«ایده دانشگاه»
کتابی مهم از فیلسوفی مهم و تاثیرگذار یکی از جدیدترین عناوین حوزه فلسفه در نمایشگاه کتاب امسال خواهد بود. «ایده دانشگاه» اثری است از کارل یاسپرس با ترجمه دو مترجم تازهکار؛ مهدی پارسا و مهرداد پارسا از انتشارات ققنوس. این کتاب با ۱۷۵ صفحه و قیمت ۹۵۰۰ تومان برای اولینبار عرضه میشود. یاسپرس این کتاب را در پایان دیکتاتوری هیتلر و بعد از جنگ جهانی دوم نوشت؛ یعنی بعد از اینکه بدترین فجایع بر دانشگاههای آلمان آوار شد، ویرانی بیرونی دانشگاهها مشهود بود اما انهدام داخلی و محتوایی گرچه کمتر آشکار بود اما عمیق و مخرب بود. یاسپرس این کتاب را با هدف سروسامان دادن به این اوضاع نوشت. این کتاب حاوی ترجمه کل کتاب غیر از بخش پایانی فصل نهم و کل فصل دهم است. اما نکته حائزاهمیت کتاب وجود مقدمهای پیش از متن اصلی است که خلاصهای از رویکرد یاسپرس به موضوع دانشگاه و تربیت، به قلم پروفسور رابرت اولیش، فیلسوفی کاملا آشنا با اوضاع آمریکا و متخصص در حوزه دانشگاه است.
«بنیانهای نظری و جامعهشناختی اعتدال»
سیدمحمدامین قانعیراد یکی از جامعهشناسان نام آشنا به همراه سیدرضا صالحیامیری، دومین انتخاب حسن روحانی بهعنوان سرپرست وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران در دولت وی که استادیار و عضو هیاتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات نیز هست، به اتفاق، نویسندگان کتابی هستند با عنوان «بنیانهای نظری و جامعهشناختی اعتدال»؛ کتابی که به تازگی در ۵۷۷ صفحه و با قیمت ۲۳ هزار تومان توسط انتشارات تیسا منتشر شده و قرار است برای اولینبار در نمایشگاه کتاب عرضه شود. در شرح این کتاب آمده است: «اعتدال و گفتوگو درباره آن موضوعی درازدامنه و تاریخی است. در ادبیات فاخر و کهن ایران و سنت اسلامی و سایر فرهنگها و ادیان، همواره به اعتدال و میانهروی در رفتار توصیه شده است.»
این اندیشهایهای خوش شانس
در شماره امروز فرهیختگان، گزارشی با عنوان «همراه با پرفروشهای اندیشه» منتشر شده که به معرفی کتب منتخب این حوزه پرداخته است:
« کتاب «مریمیه» تالیف عبدالله شهبازی از نشر تیسا با ۳۹۲ صفحه و قیمت ۲۲ هزار تومان در مدت سه ماه به چاپ دوم رسیده است. از همین انتشارات کتاب «میشل فوکو» ظرف شش ماه به چاپ دوم رسیده و جزء پرفروشهای اندیشه بوده است. کتاب دیگر این انتشارات با عنوان «از هاشمی تا روحانی (بررسی سیاست خارجی ایران در پرتو نظریه سازهانگاری)» و همچنین کتاب «پیچیدگی سیاست» هر دو ظرف شش ماه به چاپ دوم خود رسیدهاند.
کتاب «میشل فوکو» از عارف دانیالی با ۵۲۰ صفحه و قیمت ۲۹ هزار تومان بر تنش میان «مراقبت از خود» و «مراقبت از دیگران» متمرکز است. کتاب «از هاشمی تا روحانی» به قلم علی باقریدولتآبادی و محسن شفیعی در ۳۸۵ صفحه به قیمت ۲۱ هزار تومان عرضه میشود. در این اثر کوشش شده سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با استفاده از رویکرد سازهانگاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد و به این پرسشها پاسخ داده شود که «چه عواملی در تدوین اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران موثر است؟»
کتاب «پیچیدگی سیاست در ایران» اثر سیدولی موسوینژاد با ۲۳۲ صفحه و قیمت ۱۴ هزار تومان عرضه میشود. این کتاب با نگاهی فشرده به تعریف و الگوهای نظری سیستمهای پیچیده و آشوبی در پی آن است تا دلایل شگفتآور بودن و غیرقابل پیشبینی بودن رخدادهای سیاسی ایران بین سالهای ۱۳۷۶ تا ۱۳۹۲ را تحلیل کند
در بین پرفروشهای کتابفروشیها، کتاب «آفاق حکمت در سپهر سنت» چند هفته در صدر لیست قرار داشته است. این اثر که با مقدمهای از نصر آغاز میشود به مصاحبههای حامد زارع با وی میپردازد که تا به حال منتشر نشدهاند و ناگفتههای زندگی و اندیشه او را آشکار میکند. این اثر در ۳۶۰ صفحه و قیمت ۱۷ هزار تومان توسط انتشارات ققنوس منتشر شده است.
دومین جایگاه به دو اثر از جان آرمسترانگ تعلق دارد با عناوین «شرایط عشق» و «قدرت پنهان زیبایی» که اولی از مسعود علیا و دومی از سهیل سمی است.
البته از ترجمههای مسعود علیا که در پرفروشها برای خود جایگاهی دارد میتوان به «حیات ذهن» هانا آرنت که در جایگاه چهارم قرار دارد، اشاره کرد و البته مدخل یکی از مدخلهای دانشنامه استنفورد به نام همین فیلسوف -که آن هم توسط مسعود علیا ترجمه شده- است.
رتبههای بعدی به کتابهای «هگل و پدیدارشناسی روح» از رابرت استرن و ترجمه محمدمهدی اردبیلی و جواد سیدی، «عشق خداست» از ایکنات ایسواران و ترجمه شهرام نقش تبریزی، «نقش برجستههای نو یافته ساسانی» نوشته میرزا محمد حسنی و در آخر «ظهور ژاپن مدرن» نوشته ویلیام جی. بیزلی و ترجمه شهریار خواجیان تعلق دارد.»
در این شماره روزنامه فرهیختگان همچنین این مطالب منتشر شده است:
جایزه حضرت امام(ره) برای برگزیدگان پژوهشی
موافقت مشروط اسد با توقف حملات در حلب
کارشکنی عربستان در روند توافق سیاسی در یمن
بوسه بر دستان بانوی معلم شهید برای تقدیر از اندیشه اسلامی
روزنامه ایران که در صفحه نخست، در کنار یادداشت مناسبتی «طلوع خورشید فضیلت» به قلم اسماعیل علوی، عنوان «رئیس مجلس: شهید مطهری، نگران امت اسلامی بود» را به همراه تصویر علی لاریجانی در حال بوسیدن دست همسر شهید مطهری(که مادر همسر وی نیز هست) منعکس ساخته، سخنان وی در همایش آرا و اندیشههای شهید مطهری را اینگونه روایت کرده است:
– از مهمترین علل توفیق شهید مطهری داشتن برنامه طولانی مدت برای زندگی خود بود.
– خصوصیات شهید مطهری به گونهای بود که در ۳ عرصه حیات فردی، زندگی خانوادگی و حضور اجتماعی و سیاسی توفیق داشت که کمتر شخصیتی داریم که همه خصوصیات را با هم داشته باشد.
– ایشان توانستند خانوادهای صمیمی و دارای برنامهای را هدایت کنند که در نهایت این تنظیم امور باعث شد فضای صمیمی و همبستگی در زندگی خانوادگی ایشان حاصل شود، چنانچه امروزه نبود این صمیمیت در خانوادههای غربی باعث از هم گسیختگی شده است.
– ایشان عالمی گوشهنشین نبود، بلکه نگران بشریت و امت اسلامی بود که حتی در زمان دیکتاتوری شاه نسبت به ظلم موجود در فلسطین احساس مسئولیت میکرد.
چهره جدید دین بیش از هر زمان صورتبندی اجتماعی یافته است
صفحه «اندیشه» روزنامه ایران، با این مطالب منتشر شده است:
– یادداشت «آنچه جامعه درباره خود ادعا میکند»؛ لزوم بازاندیشی در منطق تعاریف هویت در ایران به قلم دکتر جبار رحمانی عضو هیأت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی
– یادداشت «در مواجهه با بد اخلاقیها اخلاقیات را فراموش نکنیم» به قلم دکتر سید مهدی علیزاده موسوی عضو هیأت علمی گروه کلام مرکز آموزش حج
– «چیستی فلسفه تطبیقی»؛ خلاصه ای از سخنان حجتالاسلام دکتر قاسم کاکایی، استاد فلسفه و عرفان دانشگاه شیراز، در دهمین پیشهمایش حکیم طهران
– معرفی کتاب « رساله قشیریه» به قلم عبد الکریم بن هوازن قشیری با ترجمه ابوعلی حسن بن احمد عثمانی و تصحیح بدیع الزمان فروزانفر
و گزارش «دین، چهرهای هویتگرا یافتهاست» از سخنرانی دکتر سارا شریعتی، استاد جامعهشناسی دین دانشگاه تهران؛
ایران در انعکاس سخنان فرزند دکتر شریعتی در روز دوم همایش «مطالعات اجتماعی دین» نوشته است: «دکتر سارا شریعتی بر این باور است که در زمانهای که دین، چهره هویتگرایی یافتهاست، جریانات عقلانی، روشنفکری و اصلاحی، قدرت بسیج اجتماعی دیروز خود را از دست دادهاند. از این رو، در این شرایط است که حضور «مطالعات اجتماعی دین» ضرورتی بیش از پیش مییابد.
این استاد دانشگاه در مراسم افتتاحیه روز دوم همایش «مطالعات اجتماعی دین» که یکم اردیبهشتماه در انجمن جامعهشناسی ایران، برگزار شد، ضمن اشاره به اینکه این روزها در دانشگاه با انتخاب هر سوژهای برای مطالعه، ناگزیر به پرونده دین برخورد میکنیم، گفت: «امروز چهره جدید دین، تنها با مفاهیم متافیزیکی صورتبندی نمیشود و با فراتر رفتن از وجه فردی و ایمانی خود، بیش از هر زمان صورتبندی اجتماعی یافته است.»
وی هویت را مهمترین چهره امروزی دین دانست و افزود: «دین، امروز بیش از هر زمان در چهرهای هویتی بروز و ظهور یافته است؛ تغییر موقعیت دین از سطح یک باور شخصی یا یک فرهنگ تاریخی به سطح یک داده ژئوپلیتیک و هویت بخش در نتیجه یک فرآیند، اتفاق افتاده است؛ فرآیندی که با جهانی شدن پیوند میخورد.»
شریعتی «مهاجرت» را از مهمترین عواملی دانست که دین را به عاملی هویتی بدل کردهاست و در اینباره گفت: «مهاجرت در تحول موقعیت دین نقش تعیینکنندهای داشته و نقشه دینی جهان را تغییر داده است.»
او معتقد است مهاجرت یکی از مهمترین پدیدههای کشورهای پسااستعماری مسلمان است؛ پدیدهای که به ظهور «اسلام اروپایی» انجامیدهاست.
استاد جامعهشناسی دین دانشگاه تهران، به تبعات مهاجرت و جهانیشدن دین اشاره کرد و از جمله این تبعات را رشد همزمان افراطگرایی دانست و افزود: «مهمترین چهره افراطگراییدینی، جریانات سلفی و تکفیریاند، اما از افراطگرایی ضد دینی نیز که در چهره جریانات ضداسلامگرایی که امروز در اروپا شاهد آن هستیم، نباید غافل بود.»
وی همچنین ظهور پدیدههایی چون جنبشهای جدید دینی یا بازگشت به سنت را پاسخی به این جابهجایی مرزها و شکننده شدن تعلقات و هویتها دانست.
شریعتی بر این باور است که در زمانهای که دین، چهره هویتگرایی یافتهاست، جریانات عقلانی، روشنفکری و اصلاحی قدرت بسیج اجتماعی دیروز خود را از دست دادهاند. از این رو، در این شرایط است که حضور مطالعات اجتماعی دین، ضرورت مییابد. مطالعات اجتماعی دین، جدا از نقش پژوهشی خود، در فهم امر دینی و در پالایش و مدیریت آن نقش تعیینکنندهای دارند.»
در این شماره روزنامه ایران همچنین این مطالب منتشر شده است:
شیوه صحیح تغذیه با طب قرآنی
تشکیل «قرارگاه مقابله با آسیبهای اجتماعی»
سوپراستار ایرانی، ترک یا هالیوودی چه کسی مولانا میشود؟
وزارت کشور: ورود پولهای کثیف به سیاست قابل کتمان نیست
سید حسن خمینی: جرم در هر بعد و فساد در هر اندازهای بد است
حسین نوش آبادی با اشاره به برخی زمزمهها درباره تحریم «خانه دختر» از سوی حوزه هنری: برای اکران فیلمها مقاومت نکنید
نامه جدید عربستان درباره دو مأمور مجرم
گزارش فرستاده سازمان ملل از کارشکنیهای عربستان در یمن
عذرخواهی رسمی عربستان و مجازات دو مأمور خاطی، دو شرط اصلی لغو تحریم عمره
چرا نیروی انتظامی نقش ارشادکنندگان دینی را بازی کند؟ اگر رئیس جمهور واقعا به آنچه گفته اعتقاد دارد، این مطالبات را به صورت قانون درآورد/مطرحشدن مباحث مربوط به آرامش اجتماعی برای مردم در انتخاب نمایندههایشان راهگشاست
روزنامه شهروند که اطلاعیه تسلیت «انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران» به دکتر قربان بهزادیان نژاد، رئیس ستاد انتخاباتی مهندس موسوی را در صفحه اول خود منتشر کرده است، در صفحه طرح نو، به انتشار یادداشت «مسیر آرامش و امنیت اجتماعی» به قلم شهلا لاهیجی پرداخته که در بخشی از آن آمده است: «اخیرا رئیسجمهوری بحث امنیتاجتماعی را مطرح کرد و به صراحت گفت مردم از اینکه اولویتها در برخورد با جرایم رعایت نمیشود ناراحتند، چرا که منکر اصلی در جامعه فقر، بیکاری، فساد و ریا است و موادمخدر و بحران خانواده مهمترین آسیبهای اجتماعی محسوب میشوند که همین آسیبها تهدیدکننده آرامش اجتماعی است. در اینباره بد نیست بگوییم اگر واقعا به آنچه که گفته میشود اعتقادی وجود دارد، باید این مطالبات به صورت قانون درآید و برای کسانیکه از اجرای این قانون سرپیچی میکنند، مجازات درنظر گرفته شود. اگر چنین لایحهای را به مجلس بدهند، چه این لایحه تصویب شود و چه نشود، صرفا مطرحشدن مباحث مربوط به آرامش اجتماعی برای مردم در انتخاب نمایندههایشان راهگشاست؛ آنها میفهمند چه کسانی با این قوانین مخالفت میکنند و مسلما آن افراد از لیست انتخاب مردم حذف خواهند شد…. نمایندگان مجلس، امر به معروف و نهی از منکر را به صورت قانون درآوردند بهطوریکه برای همه مردم اجرا میشود. در این مسأله هم چه بهتر که چنین دستورالعملی از طرف قوهمجریه که مسئول اجرای قانون است به صورت لایحه مطرح شود….. اگر اراده جدی وجود داشته باشد، باید شاهد باشیم که نیروهای انتظامی و پلیس فقط در چارچوب قانون کار کنند نه بهعنوان ارشادکنندگان دینی. بدونشک بزرگترین تهدید برای آرامش اجتماعی مردم، منکرهایی است که معیشت مردم را سخت کرده است. فقر امالفساد است؛ این گفته من نیست. بزرگان دینمان میگویند. گرسنه ایمان ندارد. معتاد به هیچ چیزی پایبند نیست. کسی که در جامعه امروز بیکار است و نمیتواند شغل مناسب و درآمد کافی داشته باشد، سرخورده میشود و خشم خود را در جامعه بروز میدهد….»
بدون تجانس با امور متعلق به ایمان، کسی دیندار نمی شود
شهروند در صفحه ۱۲ در هشتمین بخش تفسیر مثنوی، به بخش دوم یادداشت رابطه انسان با خدا با عنوان «آنان که یار یکدیگرند» به قلم بخشعلی قنبری، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد پرداخته و نوشته است: «از جمله عواملی که مولانا برای ایمان یاد میکند، «تجانس روحی» است. اگر انسانی میخواهد ایمانی داشته باشد یا ایمانش تقویت شود، باید با امور متعلق به ایمان، تجانس داشته باشد. از این جهت، مولوی، معجزات را بهعنوان عامل بهوجود آورنده ایمان نمیشمارد. بلکه میگوید تجانس، عامل ایمان است؛
موجب ایمان نباشد معجزات/ بوی جنسیت کند جذب صفات
میگوید اگر جنسیت تو، با متعلق ایمان، یکی شد، آنوقت میتوانی ادعا کنی که ایمان در تو بهوجود میآید یا تقویت میشود….
بعد از این عوامل ایمان، که بحثی وجودشناسی است، در بحث وجودشناسی در حوزه باور، موضوع آثار ایمان مطرح میشود. جلالالدین معتقد است که ایمان در حوزه ساحتهای وجودی انسان، آثاری را به بار خواهد آورد؛ از جمله آثار این ایمان، بهوجود آمدن بصیرت در درون انسان است. مولوی معتقد است که اگر ما به خدا ایمان داشته باشیم، این ایمان، درون ما بصیرت بهوجود میآورد. عارفان گفتهاند که بصیرت، نوعی معرفت غیرعمومی است…. و میگوید وقتی چشم این انسان مومن به ماورای طبیعت باز شد، آنوقت است که تمطعات* دنیوی نزد او مردود میشوند. اثر دیگری که مولانا مطرح میکند، این است که میگوید انسان مومن، در مواجهه با سایر مومنان، صادقانه برخورد میکند. مومنان، نسبت به مومنان، هرگز دروغ نمیبندند. یعنی مثل آینه نگاه میکنند…»
* زیبنده تر بود استاد محترم، غلط املایی متن را قبل از چاپ تذکر می دادند. ظاهرا منظور، تمتعات دنیوی بوده است.
آیا بیحجاب و بدحجاب مستحق مرگ مرگاند؟
این روزنامه همچنین در یادداشت «مرگ پریوش، مرثیهای برای جامعه نامهربان/تاوان حق خوری، مرگ است!» به قلم مجتبی پارسا به مرور پیام های بازدیدکنندگان صفحه اینترنتی دختر کشته شده در تصادف پورشه پرداخته و سوالاتی را از نویسندگان چهار نظر انتخابی پرسیده است؛ سوال از کسی که موضوع به خطر انداختن جان دیگران را در "کامنت" خود مطرح کرده است. سوال از نظر دهنده ای که بحث پوشش و حجاب را با مرگ یکی از جانباختهها، گره زده است. سوال از کسی که سخن از جایگاه اجتماعی آنها به میان آورده و در نهایت، سوال از فردی که بحث درآمد از قول او «نامشروع» و «حق خوری» این افراد را به میان کشیده است.
سوال ۱: مایلم از خود بپرسی، اگر پدر شما هم بنا به هر دلیلی، خودرو گرانقیمتی را در اختیارتان قرار میداد، ممکن نبود که چنین غفلت یا اشتباهی از شما سر بزند و احیانا جان خود و دیگران را به خطر بیندازید؟ آیا کسی که با ویراژ دادن در خیابانها، – به استناد قطعی حرف شما- جان دیگران را به خطر میاندازند، مستحق مرگ هستند؟ و نبودنشان، بهتر از بودنشان است؟
سوال ۲: میدانید که انسان، محصول محیطش است؟ میدانید اگر شما هم در همان خانواده بودید، بسیار ممکن و محتمل بود که مانند آنها رفتار کنید، لباس بپوشید و باورهای آنها را داشته باشید؟ آیا کسانیکه بیحجاب یا بدحجاب یا با هر پوششی که شما نمیپسندید، یا حتی از نظر شرعی غیرقابل قبول است، رفتوآمد دارند، مستحق مرگ هستند؟ اگر آری، بنابر چه حکمی؟ اخلاقی؟ عقلانی؟ دینی؟ یا بنا بر میل شخصی شما؟
سوال ۳: اگر انسان سالم و اخلاقمندی باشیم، با مرگ هر انسانی، اعم از باحجاب یا بیحجاب، با پراید، یا پورشه، در خیابان شریعتی یا راهآهن، به یک اندازه ناراحت خواهیم شد. آیا شما معتقدید بسته به نوع پوشش، جایگاه اجتماعی و پارامترهایی که فقط خودتان میدانید، ناراحتی مردم باید کم و بیش باشد؟
سوال ۴: همه ما افراد پولدار زیادی را میشناسیم که با درسخواندن و تلاش، به جایگاه مرفه فعلیشان رسیدهاند. از جمله افرادی که جراح، متخصص یا وکلای بسیار خوبی هستند و درآمدشان را از راه کاملا مشروع بهدست آوردهاند. آیا حقیقتا فکر میکنید هر کسی که پولدار است، لزوما حق کسی را خورده؟با فرض آنکه افرادی هستند که حق شما و بسیاری از ما را خوردهاند، آیا مطمئن هستید اگر جای آنها بودید، اینگونه عمل نمیکردید؟ نظرتان در این مورد چیست که مسئول حقهای خورده شده ما و شما، افرادی هستند که با سیاستهای نادرست، در سالهای پیش و بعضا امروز، موجب این نابرابری شدهاند؟ و در نهایت، آخرین سوال، آیا تاوان حقخوری، مرگ است؟
در این شماره روزنامه شهروند همچنین این مطالب منتشر شده است:
در جشنواره بین المللی فیلم فجر عنوان شد: وزیر ارشاد: نیروی انتظامی حامی برنامههای مجوزدار است
با کمک خیران و واقفان ایرانی صورت میگیرد؛ ساخت ۶ بیمارستان در کربلا، نجف و کاظمین توسط هلالاحمر
دین آنلاین، روزنامه های «فرهیختگان»، «ایران» و «شهروند» را با این عناوین اقتباسی مرور کرده است: «راهی برای تقویت خوی یزدانی و اخلاق اسلامی مردم»، «سیدحسین نصر و روایت تولد انجمن شاهنشاهی حکمت و فلسفه ایران/دیدار انجمن ساز رئیس انستیتوی بینالمللی فلسفه با مسئولان! در کاخ نیاوران»، «راه چهل ساله موسسه حکمت و فلسفه ایران/فلسفه برکناری غلامرضا اعوانی و ریاست خسروپناه»، «کتاب هایی که در نمایشگاه امسال متولد می شوند»، «این اندیشهایهای خوش شانس»، «بوسه بر دستان بانوی معلم شهید برای تقدیر از اندیشه اسلامی»، «چرا نیروی انتظامی نقش ارشادکنندگان دینی را بازی کند؟ اگر رئیس جمهور واقعا به آنچه گفته اعتقاد دارد، این مطالبات را به صورت قانون درآورد/مطرحشدن مباحث مربوط به آرامش اجتماعی برای مردم در انتخاب نمایندههایشان راهگشاست»، «بدون تجانس با امور متعلق به ایمان، کسی دیندار نمی شود» و «آیا بیحجاب و بدحجاب مستحق مرگ مرگاند؟»بررسی مطبوعات/ چهارشنبه ۹ اردیبهشت (۱)