افشین علاء: هم برای رشادت «قاسم سلیمانی» شعر میگویم و هم برای شجاعت «نصرالله»
دین آنلاین، روزنامه های «اطلاعات»، «رسالت»، «ایران» و «افکار» را با این عناوین اقتباسی مرور کرده است: «شاعری با دستی در بیعت رهبری و دلی در گرو مهر سیدی چون خاتمی/ مگر میتوانم دلتنگ خطبههای روان، صمیمی، آگاهی بخش و دشمن شکن هاشمیرفسنجانی نشوم؟/ هم برای رشادت «قاسم سلیمانی» و شجاعت «نصرالله» شعر می گویم و هم برای مرگ مظلومانه «هاله سحابی»، قامت خمیده «بهزاد نبوی»، شجاعت «علی مطهری» و شعر «سیمین بهبهانی»، «برخی موضع گیریهای فقهی، حقوقی و منطقی رئیس جمهوری رنگ سکولار دارد»، «چرا همه مجریان تلویزیون ریش گذاشته اند؟ریاکاری بد است/اگر مجریان صداوسیما باور به گذاشتن ریش و محاسن دارند، بگذارند بماند، اما ظاهرسازی نکنند/اگر موسیقی حرام است، در کل ماه رمضان حرام است و اگر حرام نیست، چرا آن را قطع میکنید؟/آیا چادری شدن همه مجریان زن صداوسیما در این سالها، همین گونه نیست؟» و «آنچه علی(ع)را ماندگار کرد اقتدار بود نه قدرت»
هم برای رشادت «قاسم سلیمانی» شعر میگویم و هم برای شجاعت «نصرالله»
روزنامه اطلاعات یادداشت «من شاعر سیاسیام!» به قلم افشین علا را در صفحه ۶ منتشر ساخته و در آن به بازخوردهای شعری برای همدلی دوباره رهبری و محمد خاتمی پرداخته است. وی که در صدد شرح دلیل سرایش اینگونه اشعار است، در بخش هایی از این یادداشت آورده است: «"از اینکه محبت ما عاشقان ولایت را با ارادت و عشقی که به خاتمی عزیز داریم، درهم آمیختهاید؛ از شما سپاسگزارم…"
این جمله، تنها یک نمونه کوچک بود از دهها پیامکی که بعد از درج شعر «خاتم خوبان» دریافت داشتم. ابراز محبتهایی از سوی نخبگان و هنرمندان و روحانیون و… بعد از سرایش آن شعر ناقابل، آن قدر زیاد بود که به راستی در ادامه مسیری که در پیش گرفتهام، مصممترم ساخت. دیگر چه باک، اگر در گوشهای کسی پیغام بفرستد که فلانی «شاعر سیاسی» شده است! که من این انتساب را نه تنها اتهامی نابرازنده، که توفیقی الهی میدانم. اگر میتوان با سرودن ابیاتی، حرف دل و بغض درگلو مانده جمعیت بیشماری را به زبان آورد؛ چرا که نه؟
من هرگز حکم صادر نمیکنم که دیگر شاعران هم رویه مرا در پیش بگیرند…. اگر عدهای تازه وارد و نامحرم، آن قدر صبور شدهاند که در اذهان عموم، دروغی بزرگ را به باوری یقینی تبدیل کنند که یا دل در گرو مهر این باید داد، یا آن دیگری، و غیر از این راهی پیش پای اسلام و انقلاب نیست! چرا باید ساکت بنشینم؟…. شاعرانی چون من، نه از آرمانهای نهضت۵۷ عدول کردهایم و نه با هیچ جریان و جناح حاکمی عهد اخوت و تبعیت بلاشرط بستهایم. تجربههای تلخ سالیان اخیر هم پختهترمان کرد بر آرمانهایمان استوارتر، اظهار ارادتی اگر هست، از سر صدق است و گله و شکایتی هم اگر هست، از سر وظیفه و وجدان.
خیلیها میپرسند، چه شد که توی شاعر به ویژه شاعری که بیشتر برای کودکان شعر میسراید وارد سیاست شدهای؟ چرا برای اشخاص شعر میگویی؟ در جواب باید گفت: چرا نگویم؟ مگر شهامت و جوانمردی علی مطهری در مجلس یا رشادت و سرافرازی حاج قاسم سلیمانی در دفاع از حریم اهل بیت(ع)، مضمون کمی است برای شعر؟ یا منی که از نوجوانی با خطبههای بلیغ طالقانی و منتظریها و خامنهایها وهاشمیها، جمعه شبهایم را سرشمار از بینش و شور و شعور و آگاهی مییافتم و میبالیدم؛ مگر میتوانم برای خطبههای روان، صمیمی، آگاهی بخش و دشمن شکنهاشمی رفسنجانی دلم تنگ نشود؟ اگر برای معشوقی که در یک عصر پاییزی در فلان کافی شاپ، سر قرارمان نیامده و جانم را ملول ساخته، چند سطری ردیف کنم؛ شاعری آوانگارد و روشنفکرم؟ و اگر از سر درد خطاب بههاشمی بگویم: دوباره خطبه بخوان ای مرد!… حکومتی و صله بگیرم؟
مرا چه باک، اگر بگویند که هم ادعای تبعیت از رهبری انقلاب دارد و هم دل در گرو مهر سید بزرگواری چون خاتمی؟ که مگر میشود دل در گرو مهر این دو بزرگ نداشت؟ کدام رهبری در جهان معاصر به صلابت و اقتدار و فصاحت و زهد و روشن بینی توامان آیتالله خامنهای؟ و کدام روحانی بزرگزاده و عالم و اخلاق مدار و با گذشت و صبور و نازنینی همچون خاتمی بزرگوار؟
از کی بر طبل تفرقه کوبیدن، هنر و افتخار شده است و عزم تجیب قلوب پاکان و نیکان، گناه؟ راستی چگونه میتوانم برای مادری که چهار فرزندش را تقدیم انقلاب کرده است و میگوید یک پسر جانباز دیگر دارم که اگر رهبرم بخواهد، حاضرم تقدیمش کنم، شعر نگویم؟ همانگونه که نمیتوانم در برابر عظمت حقی که شاعری چون سیمین بهبهانی برگردن غزل و شعر معاصر ـ و شخص من ـ دارد؛ سر تعظیم فرود نیاورم؟ گیرم که مشرب او با ما متفاوت بوده باشد.
چطور میتوانم برای مادری که پای چوبهدار، طناب از گردن قاتل دو فرزندش باز میکند، شعر نگویم؟ همانگونه که نمیتوانم در مرگ مظلومانههاله سحابی ساکت بنشینم و تصویر قرآن خواندنش را بر نعش پدر و خفتن در کنار همان پدر را در فردای آن شب، به نظم نکشم!
چطور وقتی که جماعتی گستاخ در حرم بنیانگذار جمهوری اسلامی، به یادگارش اهانت میکنند و سید حسن نصرالله عزیز را به رخ او میکشند، دم فرو برم و شاهد باشم؟ که سید حسن خمینی را بیشتر از برادرم میشناسم. در اجتهاد و ذوق و سعه صدر و تواضع و حکمت و خردورزی و ….
من شاعری سیاسی و اجتماعیام و برای بسیار کسان شعر میگویم. عقیده ندارم که مضمون شعر حتماً باید ماورایی باشد یا در آینده و گذشته سیر کند. کما این که برای اغلب عزیزانم در زمان زنده بودنشان شعر گفتهام. کاری که آمنه بهرامی با ضارب اسیدپاش خود کرد، برای من مضمون ناب شاعرانهای است. تقاضای عفو برای «ریحانه جباری» که تا پای چوبه دار حاضر نشد از ادّعای خودش دست بردارد، جوهر مضمون شعر من است…
…عروج عارفانه پیرشاعران «مشفق کاشانی» را که دیگر به چشم دیدم. مگر میتوانم برای آن حماسه عاشقانه شعر نگویم؟ یا در سوک بانوی بیبدیلی چون «سکینه ضیایی» که نگین خاتم ایرانیان را در دامان پرمهر خود پروراند؟ بانوی انقلاب، «خدیجه ثقفی» (قدس ایران) که دیگر به جای خود. مگر میشود در سوک شریک زندگی امام و مادر شهیدان انقلاب شعر نگفت؟ چه باک اگر که گویند شاید فلانی «صله» میگیرد! چرا که نه کسانی که من برایشان شعر میگویم، نیازی به آن دارند و نه من شیر مادری را خوردهام که اگر گردآلود فقر هم باشم، به آب چشمه خورشید دامنتر کنم! که من مرثیهگوی دل دیوانه خویشم….»
در این شماره روزنامه اطلاعات همچنین این مطالب منتشر شده است:
یادداشت «میلاد و روز اندیشه» به قلم دکتر احمد مسجد جامعی
شمخانی: عربستان جایگاه خود را در جهان اسلام از دست داده است
یادگار گرامی امام: توانمندی و امانت دو شرط پذیرش مسئولیتهاست
برگزاری همایش«حکومت علوی، نگاهی پس از ۱۴قرن»در دانشگاه مفید قم
بخش دوم یادداشت «هر شاعر شوریده،«ژولیده» نخواهد شد» به قلم رضا اسماعیلی
رئیس هیات مدیره دارالقرآن الکریم اصفهان: بیسوادی قرآنی، مشکل کنونی جامعه است
بخش هفدهم مقاله «یمن؛ ویتنام آل سعود/ رژیم سعودی و تروریسم؛ دو روی یک سکه»
یادداشت «مولانا؛ بشارت دهنده زندگی» به قلم بانو فرشید افشار، پژوهشگر و وکیل دادگستری
یادداشت «چون آفتاب هم زندگی بخش هم گذرنده»؛ به انگیزه سالروز شهادت استاد مطهری؛ به قلم دکتر على اصغر شعردوست
اعلام حضور داعش در ایتالیا
خانه تکانی ملک سلمان در کاخ حاکمیت
حمایت اتحادیه عرب از آغاز گفتگوهای ملی در لیبی
آمریکا ۳ عضو حزبالله را در فهرست تروریسم قرار داد
طرح قطر و ترکیه برای برقراری آتشبس میان حماس و اسرائیل
نماینده سازمان ملل: نشانهای از دخالت ایران در یمن وجود ندارد
شبکه الجزیره: کشورهای عربی، دموکراسی و پیشرفت را از ایران بیاموزند
برخی موضعگیریهای فقهی، حقوقی و منطقی رئیس جمهوری رنگ سکولار دارد
روزنامه رسالت که تیتر یک خود را به عبارت « کلید حل مشکلات اقتصادی در نیویورک نیست» از بیانات دیدار رهبری با جمعی از کارگران اختصاص داده، در سرمقاله امروز خود با عنوان «استبصار حقوقی از رئیس جمهور» به قلم دکتر حامد حاجیحیدری به کنکاش در سخن رئیس جمهوری که گفته بود «پلیس موظف به اجرای اسلام نیست» پرداخته و با نقد تکمله این سخن توسط حجت الاسلام یونسی، مشاور رئیس جمهور، از قول وزیر اسبق اطلاعات نوشته است: «نه فقط پلیس، بلکه رئیس جمهور نیز موظف به اجرای اسلام نیست. رئیس جمهور گفتند پلیس مجری قانون است نه مجری اسلام، این عبارت ممکن است برای بعضیها سنگین باشد و سوءتفاهم ایجاد کند. اما توضیح این جمله رئیس جمهور این است که وظایف در کشور تقسیم شده و خود رئیس جمهور به عنوان رئیس جمهور و نه به عنوان یک روحانی مجری اسلام نیست، بلکه مجری قانون اساسی است. رئیس جمهور قسم خورده که به قانون اساسی پایبند باشد و آن را اجرا کند و قسم نامه رئیس جمهور این است. وی اگر چه به عنوان یک روحانی درباره اسلام وظیفه دارد اما به عنوان رئیس جمهور در این خصوص وظیفهای که قانون به او محول کرده اجرای قانون اساسی است»
سرمقاله نویس رسالت که برای دسترسی به متن کامل سخنان اخیر رئیس جمهور در دیدار با فرماندهان نیروی انتظامی، دست به دامان فیلم آن جلسه شده و به قول خود، پس و پیش این جمله رئیس جمهوری را کاویده و در این مقاله منعکس ساخته، می نویسد: « همان طور که ملاحظه میشود، فقرات دیگری هم در این متن هست که در کنار جمله «پلیس موظف به اجرای اسلام نیست»، شایسته توجه است. این که معروف، عرف مردمی است که برای پلیس کف میزنند، و منکر انکار شده از جانب همان مردم است. از این گذشته، این منکر مطابق این تعریف، همان «حرام» است. مجموع این موضع گیریهای فقهی و حقوقی و منطقی رئیس جمهور دکتر حسن روحانی، جای تعجب دارد، و مآلاً رسوخ نحوی نگاه عرفی و سکولار را نشان میدهد. ساز و کارها و ترتیبات حقوقی که متن این سخنرانی پیشنهاد میکند، نحوی رویه عرفی است.
در این سخنرانی معلوم نیست که تمایز مجریان قانون در کشوری که در قانون اساسی آن، «دین رسمی» تعیین شده است، چه تفاوتی با یک کشور لائیک دارد. ایشان باید به عنوان یک لیسانس حقوق قضایی/۱۳۵۱، فوق لیسانس حقوق عمومی/۱۳۷۴، و دکترای حقوق اساسی/۱۳۷۸، برای ما تشریح بفرمایند که مفهوم حقوقی تعیین «دین رسمی» در قانون اساسی کشور و تأکید بر اجرای موازین اسلامی چیست؟….»
سلسله !!وجودی ما دفاع از ارزشهای دینی است
رسالت همچنین در صفحه ۱۰ عنوان « اساس کارپلیس حفظ دین و ارزشهای اسلامی است» را از قول فرمانده جدید نیروی انتظامی آورده و نوشته است: « سردارحسین اشتری در سی و ششمین جشن دانشآموختگان دانشگاه علوم انتظامی که با تاکید بر اینکه دانشجویان این دانشگاه باید با تمام نیرو برای امنیت هرچه بیشتر مردم گام بردارند، به لزوم ارتقای روحیه انقلابی در نیروی انتظامی پرداخت و اظهارداشت: خوشبختانه درحال حاضر تمامی یگان های ما دراقصی نقاط کشور از مرزهای شرقی و غربی تا شهرهای بزرگ از روحیه ایمانی و انقلابی برخوردارند ولی باید با توجه به منویات رهبری این روحیه ایمانی و انقلابی تقویت شود. اساس و مبنای کار ما در نیروی انتظامی حفظ مسائل دینی وحفاظت ازارزشهای اسلامی است چرا که سلسله!! وجودی ما دفاع ازجمهوری اسلامی و ارزشهای دینی است. فرمانده نیروی انتظامی خطاب به دانشجویان این دانشگاه گفت: شما و ما باید خدا را شاکر باشیم که در این راه قدم برداشتهایم؛ راهی که شروعش با خدمت و پایانش با شهادت همراه است و باید افتخارکنیم که لباس سربازی امام عصر(عج) را برتن کردهایم.»
در این شماره روزنامه رسالت همچنین این مطالب منتشر شده است:
آیتالله جوادی آملی: اقتدار آمریکا کاذب است
آیتالله مکارم شیرازی: گزینههای روی میز، بازگشت به قانون جنگل است
سیاوش طهمورث: چرا تئاتر شرم آور مجوز می گیرد؟
لاله افتخاری عنوان کرد: ضرورت توجه به آیات قرآنی در زیباسازی تهران
افخم: ممانعت عربستان از فرود هواپیمای کمک رسانی ایران غیر انسانی بود
وزیر دفاع:در مواجهه با جریانات تکفیری صهیونیستی با همه توان خواهیم ایستاد
رئیس سازمان بسیج مستضعفین: راه پیروزی مجاهدان یمن حرکت به سمت ریاض است
سخنگوی شورای نگهبان: استمرارصاحیت نمایندگان درانتخابات مغایرقانون اساسی شناخته شد
سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس: برخورد نامناسب سعودیها با هواپیمای ایران میتوانست هستی عربستان را به مخاطره بیندازد
زلزله سیاسی در خاندان آل سعود
کودتا از ترس کودتا؛ تاریخ مصرف ولیعهد عربستان هم به پایان رسید
روزنامه ایران که تیتر یک را به «زلزله سیاسی در ارکان قدرت آل سعود» اختصاص داده، در عکس صفحه اول، به سفر رئیس جمهوری به شیراز پرداخته و عبارت « با دوستان مروت؛ با دشمنان مدارا» را از سخنان برگزیده است.
چرا همه مجریان تلویزیون ریش گذاشته اند؟ریاکاری بد است/اگر مجریان صداوسیما باور به گذاشتن ریش و محاسن دارند، بگذارند بماند، اما ظاهرسازی نکنند/اگر موسیقی حرام است، در کل ماه رمضان حرام است و اگر حرام نیست، چرا آن را قطع میکنید؟/آیا چادری شدن همه مجریان زن صداوسیما در این سالها، همین گونه نیست؟
ایران در ستون «دیگه چه خبر» روایتی از واکنش امام(ره) به افراط گرایی در صدا و سیما را منتشر ساخته و از قول عروس امام خمینی(ره) نوشته است: «به یاد دارم اوایل انقلاب در ماه رمضان، زمانی که آقای محمد هاشمی رئیس سازمان صدا و سیما بود، چند روزی برنامههای صدا و سیما تغییر کرده بود و امام(ره) به احمدآقا گفت به هاشمی بگویید چرا برنامهها تغییر کرده است؟ آقای هاشمی گفت ما دو کار مهم انجام دادهایم که احترام به ماه رمضان بود، یعنی قبل از افطار ما موسیقی را پخش نمیکردیم و پس از افطار آن را پخش میکردیم. امام(ره) فرمودند اگر موسیقی حرام است، در کل ماه رمضان حرام است، چه قبل و چه بعد از افطار نباید آن را پخش کنید و اگر حرام نیست، چرا آن را قطع میکنید؟ ایشان اضافه کرد این عوامبازیها چیست که درآوردهاید؟»
این روزنامه از قول فاطمه طباطبایی افزوده است: «دوباره پس از مدتی احمدآقا به رئیس وقت صدا و سیما زنگ زد که امام(ره) با شما کار دارند. امام(ره) به ایشان فرمود برنامهها چه تغییری کرده که همه افراد با ریش جلو مردم میآیند در صورتی که دو روز پیش این اتفاق نیفتاده بود. امام(ره) خیلی جدی گفتند این ریاکاری بد است. شما ریاکاری را ترویج میدهید. اگر آنها باور به گذاشتن ریش و محاسن دارند، بگذارند بماند اما ظاهرسازی و ریاکاری در صدا و سیما بد است.»
آنچه علی(ع)را ماندگار کرد «اقتدار» بود نه «قدرت»
روزنامه ایران در صفحه «اندیشه» یادداشت های «جلوههای جمال و جلال امیرمؤمنان(ع) در جایگاه زمامداری» به قلم دکتر مصطفی دلشاد تهرانی و « سِرّ اقتدار ساقی کوثر» به قلم حجتالاسلام سیدرضا حسینیامین، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم را منتشر ساخته که در بخشی از یادداشت دوم می خوانیم: «هزار و چهارصد و یک سال تقریباً از آغاز خلافت یا رهبری(رسمی) سیاسی امام علی(ع) میگذرد اما همچنان روش حکومتی آن حضرت به عنوان بهترین روش حکومتداری نزد وجدانهای بیدار و پیروان راستیناش قابلیت بررسی و الگوبرداری دارد؛ چرا که مطابقت توصیههای آن امام همام در حوزه نظر، و کردار و رفتار وی در حوزه عمل، زبانزد عام و خاص است و تفاخر بشریت را به دور از حدود و ثغور دین و مذهب در پی داشته و دارد و از سرسختترین دشمن آن حضرت تا جویندگان حقیقت و دوستداران و شیفتگان وی نمیتوانند فضیلتهای امام علی(ع) را نادیده بگیرند….
این مختصر باید ما را به رمز ماندگاری روش و رفتار اجتماعی- سیاسی علی(ع) رهنمون شود. آیا قدرت علی(ع) بود که توانست او را و روشاش را ماندگار کند؟ و همچنان رفتار سیاسی و حکومتی آن حضرت را در جامعه رشدیافته معاصر به عنوان رفتاری حقوقی، بشر دوستانه و در راستای استیفای حقوق بشر ارزیابی کند؟ اگر چنین است چرا حاکمان و حکومتهای دیگر چه معاصر آن حضرت و چه پس از ایشان که از قدرت بیشتری هم برخوردار بودند در ارزشگذاری با حکومت علی(ع) قابل مقایسه نیستند؟
اقتداری که علی(ع) را الگویی منحصر به فرد و فرید اعصار کرده، اقتداری است بر گرفته از آموزههای الهی و مکتب تربیتی نبوی. این اقتدار حتی با در اختیار نداشتن قدرت هم حیات دارد و نفس میکشد. امام علیابن ابیطالب(ع) هنگام خانهنشینی، کلامش، قضاوتش، مشورتش و نصیحتش به صاحبان قدرت نافذ و اثربخش بود…. امام علی(ع) قدرت را فرصتی مغتنم میداند که باید از آن در جهت رسیدن به کمال بهره جست، آنجا که میفرماید: هنگام قدرت گذشت پیشهکن و هنگام برخورداری حسن عمل داشتهباش تا به کمال سیادت دست بیابی. بنابراین؛ امام قدرت را اقتدار نمیداند اما در کارآمدی اقتدار مؤثر میداند…. کسی میتواند رهبری جامعه را عهدهدار شود که پیش از زبان با کردارش مربی دیگران باشد…. امیرالمؤمنین(ع) با ترویج فرهنگ نقد و نقدپذیری، هم حاکمیت را از استبداد و خودکامگی میرهاند و هم مردم را به حساب میآورد تا رشد کنند؛ امام از طرفی از کارگزاران خود میخواهد دستیارانی انتخاب کنند که سخن تلخ حق را به آنها بگویند و در کارهای ناپسند کمتر یاریشان کنند و از طرفی هم به مردم توصیه میکند که از «گفتن حق» و «مشورت عدل» خودداری نکنند زیرا خود را از اشتباه ایمن و دور نمیبیند مگر خدا او را کفایت کند.
علی(ع) اجازه نمیدهد مردم در احترام به او راه تملق و چاپلوسی که طریقه مورد پسند سلاطین و جباران است، بپیمایند. علی(ع) حاضر نیست کسانی را که با او جنگیدهاند، سب کند، میفرماید: برادران ما هستند که بر ما شوریدهاند. یا برای ناامنی ایجاد شده در مسیر دختری یهودی، به خود میپیچد و در فرمانش به مالک اشتر حقوق همه انسانها را لحاظ میکند هم کیش و غیر هم کیش، خطا کار و غیر خطا کار. چنین انسانی؛ سیرهاش و کلامش و اقتدارش میتواند بشریت را به کمال برساند.»
در این شماره روزنامه ایران همچنین این مطالب منتشر شده است:
یادداشت «آیینه جمال و کمال» به قلم اسماعیل علوی
سیدحسن خمینی: برای مردم کار کنید و امین آنها باشید
یادداشت «یمن؛ پاشنه آشیل ریاض» به قلم حسن هانی زاده
اختصاص ۸ میلیارد تومان برای مستمری ۲۶ دانشآموز شینآبادی
رئیس جمهوری در جمع علما، ایثارگران و برگزیدگان فارس: برای پیشرفت باید فضا را باز کنیم
یادداشت «مولود کعـبه» به قلم سید محمدعلی شهیدی، معاون رئیس جمهوری و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران
یادداشت «تکیه پادشاه پیر سعودی به شاهزادگان جوان» به قلم بنفشه غلامی
یادداشت « ساختارشکنی در ساختار قدرت عربستان» به قلم نیکنام ارشدنیا
طوفان تغییر در ارکان قدرت آل سعود؛ سعود فیصل پس از ۴۰ سال وزارت خارجه عربستان را ترک کرد
روزنامه افکار که مملو از اخبار کپی پیستی است و در صفحات آن غلط های ناشی از سرعت این کار دیده می شوند، همراه این عناوین منتشر شده است:
بیش از ۶ میلیون ایرانی مزین به نام و القاب امام علی(ع) هستند
«شمسه» می تواند از معضات فرهنگی و اجتماعی تهران بکاهد
سردار حسین دهقان وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح: گروههای تکفیری عامل ناامنی جهانی خواهند شد
اقدام عربستان کاملا غیرانسانی وکینه توزانه است
آماده باش انصارالله یمن در صنعاء
چرا پاکستان در جنگ یمن شرکت نکرد؟
اوباما: اعراب خودشان بحران سوریه را حل کنند
دین آنلاین، روزنامه های «اطلاعات»، «رسالت»، «ایران» و «افکار» را با این عناوین اقتباسی مرور کرده است: «شاعری با دستی در بیعت رهبری و دلی در گرو مهر سیدی چون خاتمی/ مگر میتوانم دلتنگ خطبههای روان، صمیمی، آگاهی بخش و دشمن شکن هاشمیرفسنجانی نشوم؟/ هم برای رشادت «قاسم سلیمانی» و شجاعت «نصرالله» شعر می گویم و هم برای مرگ مظلومانه «هاله سحابی»، قامت خمیده «بهزاد نبوی»، شجاعت «علی مطهری» و شعر «سیمین بهبهانی»، «برخی موضع گیریهای فقهی، حقوقی و منطقی رئیس جمهوری رنگ سکولار دارد»، «چرا همه مجریان تلویزیون ریش گذاشته اند؟ریاکاری بد است/اگر مجریان صداوسیما باور به گذاشتن ریش و محاسن دارند، بگذارند بماند، اما ظاهرسازی نکنند/اگر موسیقی حرام است، در کل ماه رمضان حرام است و اگر حرام نیست، چرا آن را قطع میکنید؟/آیا چادری شدن همه مجریان زن صداوسیما در این سالها، همین گونه نیست؟» و «آنچه علی(ع)را ماندگار کرد اقتدار بود نه قدرت»بررسی مطبوعات/ پنجشنبه ۱۰ اردیبهشت (۱)