دانشجویان اقتصاد، درسی به اسم اقتصاد اسلامی دارند؛ چرا با دستکاری بقیه دروس اقتصاد را نفی کنید؟
دین آنلاین، روزنامه های «شرق»، «فرهیختگان» و «اعتماد» را با این عناوین اقتباسی مرور کرده است: «مصاحبت با عارفان حافظ شناس بی هیچ شائبهای تالی عبادت است»، «ایران حق دارد در کنفرانس اسلامی مطرح کند حجاج، عمرهگزاران و حتی توریستها در عربستان امنیت ندارند/ عربستان نخواهد گذاشت در منظر کشورهای اسلامی مصداق «سد عن سبیلالله» گردد/ عربستان متوجه نیست دوره احمدینژاد و سیاستهای جنجالی و ادبیات سطح پایین و غیردیپلماتیک آن تمام شده است/ عربستان به خاطر منافعش یک ملت را بمباران میکند»، «وضعیت ما با آنچه مطلوب امیرالمومنین است، بسیار تفاوت دارد /فاصله الگوهای جامعه از نگاه به انسان بما هو انسان، سبب فاصله مردم شده است/ همه «من»ها دروغیناند؛ «من» حقیقی همان هویت انسانی است»، «بعد از نیروی انتظامی، صنف آرایشگر هم به جمع مروجان دین پیوست!»، «وقتی جایزه اسکار فرهادی را شمقدری هماهنگ کرده باشد، جایزه “صدا وجدان و حقیقت” را چه کسی هماهنگ کرده است؟»، «آنکه دستبند و کلت دارد، نمی تواند مجتهد هم باشد/ترویج دین کار حوزه و دانشگاه و آموزش و پرورش است، نه پلیس»، «نام مطهری لقلقه زبان می شود حتی اگر فرهنگی باشیم»، « نگهداری ایران مسئولیت اسلامی و منطقهای ماست »، «دانشجویان اقتصاد، درسی به اسم اقتصاد اسلامی دارند؛ چرا با دستکاری بقیه دروس اقتصاد را نفی کنید؟/ کسی که همین اقتصاد را خوب بخواند، میفهمد احمدینژاد یک اقتصاد سرهمبندی برجا گذاشت/مگر می شود علو جهان را نادیده بگیریم و خودمان باید یک علم اقتصاد جدید تولید کنیم؟ /دانشگاههای ما همیشه تابع سیاستهای وزارت علوم و شورای عالی انقلاب فرهنگی بودهاند؛ من واقعا بومیسازی را درک نمیکنم!»، «مارکس و اندیشههای جهانی او» و «دنیای اسلام مصیبتی بزرگتر از جریانات سلفی و افراطیهای تند ندارد»
مصاحبت با عارفان حافظ شناس بی هیچ شائبهای تالی عبادت است
روزنامه شرق در صفحه ۲ پیام آیتالله هاشمی رفسنجانی به همایش بین المللی حافظ را منتشر ساخته که در بخشی از آن آمده است: «یکی از شیرینترین و لطیفترین ایام زندگی من که بیهیچ شائبهای آن را تالی عبادت میدانم، حضور در محافل ادبی و عرفانی و دیدار با صاحبدلانِ صاحبنظر و گویندگان و پژوهشگران فرهیخته و اندیشمند، بهویژه در حوزه حافظشناسی و حافظپژوهی است، آنهم در چنین فرصتی فرخنده که دانشگاه آزاد اسلامی فراهم آورده تا جوانان شیفته فرهنگ و ادب از برکات و فراوردههای ذوقی، فرهنگی، علمی، ادبی و هنری حافظشناسان ایران و جهان به بایستگی بهره برگیرند و از رهگذر کرسیهای نسخهشناسی، پرسش و پاسخ و شیوه تتبع در شناخت ابعاد گوناگون شخصیت این رند «به غایت خوبی رسیده» و از «وَصْمَتِ تفرقه به موهبت جمعیت خاطر نائل آمده» به روشنی بیاموزند.
ایران حق دارد در کنفرانس اسلامی مطرح کند حجاج، عمرهگزاران و حتی توریستها در عربستان امنیت ندارند/ عربستان نخواهد گذاشت در منظر کشورهای اسلامی مصداق «سد عن سبیلالله» گردد/ عربستان متوجه نیست دوره احمدینژاد و سیاستهای جنجالی و ادبیات سطح پایین و غیردیپلماتیک آن تمام شده است/ عربستان به خاطر منافعش یک ملت را بمباران میکند
سیدمحمد صدر، معاون عربی- آفریقایی وزارتخارجه دولت اصلاحات در گفتگو با خبرنگار شرق از دو کشور ایران و عربستان به عنوان دو رقیب ذاتی و بالقوه در قبل و بعد انقلاب یاد کرده و گفته است: «متأسفانه عربستان هنوز تغییرات رخ داده در ایران را درک نکرده و متوجه نیست دوره احمدینژاد و آن سیاستهای جنجالی و آن ادبیات سطح پایین و غیردیپلماتیک تمام شده است. الان دوره جدیدی است که ایران بهدنبال تعامل سازنده با همسایگان و همه دنیا است.»
صدر همچنین جنگ عربستان با یمن را ادامه خط مشی صدام در تبدیل جنگ به جنگ فارس با عرب دانسته و معتقد است: « عربستان با استفاده از قضیه یمن و با تبلیغات ایرانهراسی و شیعههراسی بهدنبال این است که اول جهان عرب و دوم جهان اسلام را علیه ایران بشوراند. این طرف، ما باید مواظب باشیم حرفهایی نزنیم یا اقداماتی انجام ندهیم که عربستان را در این استراتژی موفق کند؛ یعنی حرفهای تندی که برخی افراد میزنند یا حرفهای غیرمعقول تندی که برای رفع عصبانیت گفته میشود. خیال میکنیم داریم علیه عربستان حرف میزنیم، اما درواقع در جهت اهداف آنها صحبت میشود. باید مواظب این نکته باشیم.»
در این گفتگو، به نکات قابل توجهی اشاره شده که خلاصه آن ها در پی می آید:
– عربستان مدعی است از ایران در مورد عراق، سوریه، لبنان یا حتی فلسطین و بهطورکلی در مورد منطقه نفوذ، عقب افتاده است.
– اینکه این تصور پیش بیاید که ایران میخواهد در یمن امنیت عربستان را بههم بریزد، اصلا به ماهیت ایران و ایرانی نمیآید. همه دنیا اقرار میکند که ایران چندین قرن است که به یک کشور خارجی حمله نکرده است.
– عربستان ادعا دارد یمن حیاط خلوتش است و با بقیه متفاوت است، میگوید مرز طولانی مشترک دارد، چندین بار تا حالا با این کشور جنگیدهاست و نگرانی دارد که امنیت مرزهایش به خطر بیفتد. به همین دلیل دست به ماجراجویی میزند و یک ملت را بمباران میکند.
– عربستان دنبال تشکیل ارتش عربی است، البته اول در پی تشکیل ارتش اسلامی بود که علاوه بر ائتلاف شورای همکاری خلیجفارس، پاکستان و ترکیه و مصر را هم میخواست وارد کند که آنها جواب مثبتی ندادند و حالا در جهت ارتش عربی دارد کار میکند که نباید او را در این جهت کمک کرد.
– تصمیم به قطع عمره مفرده، بسیار تصمیم درستی بود. علتش هم این است که به معنای واقعی، یک مطالبه ملی بود؛ یعنی واقعا مردم ایران مدتها بود در سفر عمره، مورد اذیت و توهین و تحقیر عوامل سعودی قرار میگرفتند و از این قضیه بسیار ناراحت بودند. وقتی که این اتفاق بسیار ناشایست و زشت افتاد، همه آن تحقیرهای گذشته هم به صورت مطالبات جمعی مطرح شد و دولت کار بسیار درستی کرد که به این مطالبه ملی مردم پاسخ داد.
– تا زمانی که عربستان به محاکمه خیلی جدی و عادلانه مجرمان نپرداخته و آنها را به اشد مجازات نرسانده، همچنین اظهار تأسف یا معذرت خواهی از این حادثه نکرده، نباید دوباره سفر عمره برقرار شود.
– دولت عربستان با فلان عالم سلفی یا تندرو متفاوت است. چون خود دولت عربستان در موضعگیریهایش که نمیگوید ما وهابی یا مثلا سلفی هستیم. همچنین به فرض، یک عالم سلفی تند ضدشیعه ممکن است حرفی بزند، ولی معنایش این نیست که دولت عربستان تبعیت کند. علتش هم این است که این قضیه، هم در جهان اسلام و هم در کل دنیا خیلی به لحاظ تبلیغاتی به عربستان ضربه میزند؛ یعنی اگر آنها به این قضیه رسیدگی نکنند، ایران حق دارد در کنفرانس اسلامی و در جاهای مختلف این را مطرح کند که حجاج، عمرهگزاران و حتی توریستها در عربستان امنیت ندارند. عدم امنیت برای حجاج و عمرهگزاران خیلی برای عربستان سنگین است. از آن گذشته، وقتی این اتفاق میافتد، احتمال قطع سفرهای دینی به عربستان رخ میدهد که میشود همان «سد عن سبیلالله»، یعنی عربستان از طرف کشورهای اسلامی به بستن راه خدا متهم میشود. آنها حاضر نیستند چنین اتهامی را بپذیرند. بنابراین من خیلی این را که فلان روحانی سلفی گفته اینها شیعه بودهاند و جان و مالشان مباح است یا اینکه بتواند جلو محاکمه [مجرمان] را بگیرد، محتمل نمیدانم. ضمن اینکه خود سعودالفیصل هم به سفیر ما گفته بود که ما خاطیان را به دادگاه میفرستیم و قطعا محاکمه خواهند شد.
وضعیت ما با آنچه مطلوب امیرالمومنین است، بسیار تفاوت دارد /فاصله الگوهای جامعه از نگاه به انسان بما هو انسان، سبب فاصله مردم شده است/ همه «من»ها دروغیناند؛ «من» حقیقی همان هویت انسانی است
روزنامه شرق در صفحه ۱۵ ذیل عنوان« علی(ع) خروش کرامت انسانی » به گفتگو با حجتالاسلام دکتر محمدعلی مهدویراد، پژوهشگر برتر حوزه دین از مدرسان دانشگاه پرداخته که در آن، به تعبیر مهم مرحوم اقبال لاهوری شاعر بلندآوازه و گرانقدر درباره حضرت علی(ع) اشاره کرده که گفته است «مشکلات و ناهنجاریهای جامعه اسلامی از وقتی آغاز شد که علیبنابیطالب را بهعنوان الگو و معیار زندگی، قطعهقطعه کردند و او را بهطور جامع ندیدند؛ گروهی عرفان او را برداشتند، دستهای شمشیر او را، عدهای علمش را و بعضی دیگر نیز عبادات علی(ع) را. هیچکس نیندیشید اگر کسی بخواهد علیگونه زندگی کند، باید – به تعبیر روایت – هم شیر روز باشد و هم پارسای شب.»
در این گفتگو که توسط مرتضی معراجی تنظیم شده است می خوانیم:
– آن قرائتی که از سیره اهلبیت(ع) مغفول مانده و امروز برای ما بسیار کاربردی و ضروری است، قرائت انسانی است.
– در مکتبی که پیامبر آن، اذیتشدن حیوانی را برنمیتابد، چگونه ممکن است حقوق انسان بما هو انسان نادیده گرفته شود؟
– مرحوم آیتالله شیخمحمدجواد بلاغی معتقدند واژه «سلم» در آیه شریفه«یا أیها الذین آمنوا ادخلوا فی السلم کافه…»، به امیرالمؤمنین(ع) اشاره دارد. عبدالکریم خطیب که از نویسندگان بزرگ اهلسنت است، میگوید: بهنظر من هیچ دلیلی بهتر از قصه لیلهالمبیت برای اثبات ولایتعلی(ع) و جانشینی او بعد از پیامبر(ص) وجود ندارد؛ چون اگر پیامبر(ص) در خطرناکترین و دلهرهآورترین حادثهها، علی(ع) را بر جای خود میگذارد، بدون شک در خلافت نیز چنین کاری کرده است.
– نکته بسیار مهم و دقیق این است که درباره چنین شخصیتی با این حضور گسترده و مؤثر در کنار پیامبر(ص) و در تمام حوادث، یک مورد نمیتوان پیدا کرد که – در زمان حیات پیامبر(ص) – حرفی برای ابراز وجود زده باشد؛ حتی در حد بیان یک مسئله شرعی یا شرح خاطرهای از رشادتهایش در جنگها
– مرحوم استاد محمدتقی شریعتی که در شیدایی نسبت به امیرالمؤمنین(ع) کمنظیر بود، در یک سخنرانی میگوید: «من درباره برترین فضیلت علیبن ابیطالب(ع) نظرات مختلفی داشتم و مدام نظرم عوض میشد – مثلا مدتی آیه ولایت را برترین فضیلت حضرت میدانستم، زمانی آیه اکمال را، در برههای حدیث منزلت را و… – اما اخیرا به این نتیجه رسیدم که آیه شریفه «…ومن عنده علم الکتاب» بهترین فضیلت حضرت است». حتی در روایتی خود امیرالمؤمنین(ع) نیز درباره خودشان این آیه را بیان فرمودهاند. علی(ع) راه رسالت و شاهد نبوت است؛ آن هم با چنین نصّی.
– در زمان حکومت حضرت امیر(ع)، نگاه ویژه ایشان به انسان عجیب است؛ حفظ حرمت، آبرو و شأن انسان در سیره حضرت بسیار برجسته است. اینکه بارها فریاد میزند: «فقر مرگ بزرگ است» (الموتالأکبر) به این دلیل است که وقتی فقر بیاید، دیگر شأنی برای انسان نمیماند.
– در فرازی از دستورالعمل حضرت به مالک اشتر آمده است: انسانها دو گروهاند؛ عدهای مسلمان نیستند، اما انساناند و حقوق انسانی دارند. عدهای دیگر متدیناند و حقوق برادری دارند (إمّا أخ لک فی الدین أو نظیر لک فی الخلق). در فهم این مسئله، تفکیک واقعنگری و آرماننگری بسیار راهگشاست؛ آرمان این است که همه مؤمن باشند و به واقعیتهای بلند بیندیشند؛ اما واقعیت موجود این نیست؛ واقعیت این است که همه انسانها مسلمان نیستند؛ اما شأن انسانی دارند.
– برای رسیدگی به مسلمانان نباید شأن غیرمسلمانان شکسته شود. من ادعا میکنم و بر این ادعا معتقدم در آموزههای معصومین(ع) نگاه به انسان بهعنوان مخلوق مهم خدا بسیار پررنگ است. چه کسی میتواند ادعای توحید داشته باشد و انسان را زیر پایش له کند؟
– استاد بزرگوار محمدرضا حکیمی میفرمودند: اگر شما هنرشناس باشید، با یک تابلوی نفیس چه میکنید؟ بهترین جای منزل را برای آن در نظر میگیرید و مراقب هستید که به آن آسیب نرسد و از نگاهکردن به آن لذت میبرید. حال چطور میشود که انسان ادعای توحید و خداشناسی داشته باشد و به این هنرنمایی خدا یعنی «انسان» بیاعتنا باشد و آن را لگدمال کند؟ چنین کسی موحد نیست. جریان آن زن یهودی که خلخال از پایش کشیدند را شاید بارها شنیدهایم؛ این هم نمونه دیگری از جایگاه کرامت و شأن انسان در نگاه معصومین(ع) است؛ امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «اگر مرد مؤمنی با شنیدن این خبر، از سر غیرت بمیرد، نباید او را ملامت کرد». چون در این حادثه عِرض و آبروی یک انسان از بین رفته و حرمتش شکسته شده؛ آن هم ذیل ظلال حاکمیت اسلامی.
– در مکتبی که پیامبر آن، اذیتشدن حیوانی را برنمیتابد، چگونه ممکن است حقوق انسان بما هو انسان نادیده گرفته شود؟
معیار فضیلت انسانها تقواست و لبّ لباب تقوا، حقمدارانه و قانونمدارانه زندگی کردن است. اگر از ابتدا نگاه ما طوری شکل بگیرد که در روابط خود، دیگران را بما هو انسان ببینیم، وضعیت با آنچه هست، بسیار تفاوت خواهد داشت. یکی از دلایل مهم فاصلهگرفتن از چنین نگاهی، این است کسانی که در جامعه جایگاه الگویی دارند، از این دیدگاه فاصله گرفتهاند. همه ما بندگان خداییم؛ منِ استاد، منِ فرماندار، منِ وزیر و… به تعبیر مرحوم استاد محمدتقی جعفری تمام این «من»ها دروغیناند؛ «من» حقیقی همان هویت انسانی است.
شاه و «به سوی تمدن بزرگ»؛ فرمانده سپاه و «درهای تمدن بزرگ»/ما در حال تمدنسازی و حرکت به سمت یک تمدن بزرگ اسلامی هستیم
شرق در صفحه «دیپلماسی» در خبری نقلی از «سپاهنیوز» به سخنان فرمانده کل سپاه اشاره کرده که گفته است: « امروز شاهدیم توسعه بیداری اسلامی و مقاومت اسلامی در کشورهای مختلف به برکت ایستادگی و مقاومت ملت ایران شکل گرفته و این درس مقاومت به سایر جوامع نیز منتقل شده است. ایستادگی و مقاومت مردم یمن در برابر نظام سلطه که با الگوپذیری از انقلاب اسلامی شکل گرفته، دستاورد نوین انقلاب اسلامی است که دشمنان منطقه و فرامنطقهای هر چه برای خاموش یا منحرفکردن آن تلاش میکنند، موفق نمیشوند»
این روزنامه همچنین نوشته است: « ابعاد مهمتر پیشرفت انقلاب اسلامی در داخل کشور باید اتفاق بیفتد؛ هر چند اقداماتی در این خصوص صورت گرفته اما نیازمند تلاش و همت بیشتری در حوزه عدالت اقتصادی و اجتماعی، تربیت اخلاقی و معنوی مردم و ایجاد رفاه و آبادانی هستیم؛ اهمیت این کار به خاطر این است که ما در حال تمدنسازی و حرکت به سمت یک تمدن بزرگ اسلامی هستیم که مقاممعظمرهبری (مدظله العالی) در بیاناتشان این نکته را موردتأکید قرار دادند و هر کس در این مسیر در برابر انقلاب اسلامی بایستد.
پیمان معادی بازیگر شایسته مسلمان در عرصه بین الملل
در آخرین جای روزنامه شرق هم خبر «اهدای جایزه "صدا وجدان و حقیقت" به پیمان معادی منتشر شده و آمده است: «مرکز عمومی امور مسلمانان هالیوود (MPAC) پس از اکران «کمپ ایکس ری»، از پیمان معادی با اهدای جایزه «صدا و وجدان حقیقت» تقدیر کرد. به گزارش ایسنا، سلام المریاتی، رئیس این مرکز، که طی نامهای از معادی برای حضور در این مراسم دعوت کرده است، در قسمتی از این نامه برای این بازیگر نوشته شده: «ما این افتخار را داریم از شما بهعنوان مسلمانی که با بازی در فیلم «کمپ ایکس ری» فضای مناسبی را برای اعتراض به رفتارهای ضدبشری نسبت به یک مسلمان زندانیشده، رقم زدید، یاد کنیم. بازی درخشان شما روایتی شفافی است از ارتباطات انسانی و اشتراکات بشری در کنار یکدیگر…. چراکه این فیلم بهصورتی ظریف و دقیق اشتباهات دولت ما (ایالات متحده آمریکا) را با منطق و استفاده از یک روش ساده یعنی با نشاندادن دوستی و عشق زیر سؤال میبرد. به همین دلیل امیدواریم شما پذیرای جایزه بیست و چهارمین دوره جشن ما باشید». این مراسم همزمان با ولادت حضرت علی(ع) در هتلی واقع در لسآنجلس برگزار شد و پیمان معادی بهعنوان بازیگر مسلمان بینالمللی، شایسته تقدیر و تشکر ویژه شده است.
در این شماره روزنامه شرق همچنین این مطالب منتشر شده است:
«به عربستان سُدیری خوش آمدید» به قلم فریدون مجلسی، تحلیلگر روابط بینالملل
شرط جانشین ولیعهد عربستان برای توقف جنگ
«داعش» مسئول حمله به نمایشگاه ضداسلامی در تگزاس
آنکه دستبند و کلت دارد، نمی تواند مجتهد هم باشد/ترویج دین کار حوزه و دانشگاه و آموزش و پرورش است، نه پلیس
فرهیختگان در صفحه اول، برای انعکاس سخنان رئیس جمهوری، عنوان «نمیشود به هر کسی گفت تو مجـتهدی و اجتهاد کن» را بگزیده و از قول او ادمه داده است: «ما باید هر چیز را در سر جای خود ببینیم، تعلیم و ترویج دین، بیان دین و ترویج اسلام بهعهده همه معلمان در آموزش و پرورش و دانشگاههاست، حوزهها هم که جای خود دارد، رسالتشان فهم و تبیین بهتر دین است اما نمیشود به هر کسی گفت تو مجتهدی و اجتهاد کن، در آن صورت سنگ روی سنگ بند نمیشود.»
این روزنامه نوشته است: «رئیسجمهوری به نگرانیها پاسخ داد. نگرانیهایی که پس از سخنان هفته گذشتهاش در جمع فرماندهان نیروی انتظامی بهخصوص از سوی برخی مراجع تقلید مطرح شد. حسن روحانی در تشریح سخنان مطرح شده قبلی تاکید کرد: «نمیتوان به قوه قهریه نظام که دستبند و کلت دارد گفت تو هم اجتهاد کن.» او تلاش داشت با این سخنان اینگونه به نگرانیها پاسخ دهد که منظورش از اینکه وظیفه پلیس نه «اجرای اسلام»، بلکه فقط «اجرای قانون است» تنها جلوگیری از تکثر تفسیرها از اسلام است. سخنان هفته گذشته روحانی در جمع فرماندهان نیروی انتظامی با تاکید بر اجرای قانون توسط پلیس به جای اجرای اسلام با واکنش مراجع تقلید مواجه شد. آیات ناصر مکارمشیرازی، لطفالله صافیگلپایگانی و حسین نوریهمدانی از جمله مراجعی بودند که نسبت به این سخنان رئیسجمهور موضع گرفتند. رئیسجمهور در پاسخ به این نگرانیها با تاکید بر اینکه معلمان افتخار ما هستند و خواندن، نوشتن، فهم مسائل، راه تحقیق و درس اخلاق و دین را به ما آموختند، گفت: «ما باید هر چیز را در سر جای خود ببینیم، تعلیم و ترویج دین، بیان دین و ترویج اسلام بهعهده همه معلمان در آموزش و پرورش و دانشگاههاست، حوزهها هم که جای خود دارد، رسالتشان فهم و تبیین بهتر دین است اما نمیشود به هر کسی گفت تو مجتهدی و اجتهاد کن، در آن صورت سنگ روی سنگ بند نمیشود.» روحانی افزود: «نمیتوان به قوه قهریه نظام که دستبند و کلت دارد گفت تو هم اجتهاد کن، هر کس وظیفه خود را باید انجام دهد.» روحانی در ادامه با بیان اینکه «میدانیم که معلمان ممکن است از لحاظ معیشتی، مادی و اقتصادی مشکلاتی داشته باشند و این جای بحث نیست و دولت خادم معلمان است» به موضوع راهپیمایی کارگران در روز جهانی کارگر اشاره کرد و افزود: «همگان دیدند که برای اولین بار امسال کارگران تظاهرات خود را برگزار کردند و این سابقه نداشته است حتی وقتی با من دراینباره مشورت کردند گفتم اشکالی ندارد؛ میخواهم بگویم که این دولت حق اعتراض را برای تمام اقشار و اصناف محفوظ میداند و به رسمیت میشناسد. باید فضا را باز کنیم و حق اعتراض دهیم.»
نام مطهری لقلقه زبان می شود حتی اگر فرهنگی باشیم
فرهیختگان در سرمقاله امروز با عنوان «حریت در منظومه فکری مطهری» و به قلم احمدرضا خزائی به یکی از ویژگیهای مبرز شخصیتی معلم شهید پرداخته و در وصف تفکر عمیق و موشکافانه وی نوشته است: «او معتقد بود اسلام در گفتوگو و مباحثه مشکل ندارد، ولی حقیقت این است که مارکسیستها میخواهند برخورد فیزیکی کنند و استاد پیشنهاد کرد که یک استاد مارکسیست که بسیار مسلط و مومن و معتقد به مارکسیسم باشد بیاید و اینجا کرسی داشته باشد، در حالی که خیلی از آقایان ظرفیت و تاب تحمل این موضوع را نداشتند….استاد بزرگ میفرمود «مقدسمآبی حکم میکند که بگوییم دین مقدم بر عدل است. اما نه خیر. واقعیت چنین نیست. عدل مقدم بر دین است.» این حرف خیلی فنی و سنگین است؛ آن هم در قبل از انقلاب، یعنی عدالت در سلسله علل احکام اسلامی قرار میگیرد. به این معنا که هر چه با عدالت سازگار شد اسلامی است، اگر این قبیل مسائل در استنباطهای فقهی اسلام مورد توجه قرار گیرد تحول فوقالعاده در حل معضلات از طریق اندیشه اسلامی ایجاد خواهد شد. استاد خیلی تلاش میکرد که این مفاهیم را که آن روزها دنیا دنبالش بود طرح کند تا ثابت کند که اینها از غرب نیامده؛ این مفاهیم در درون اندیشه اسلامی وجود دارد. ایشان معتقد بودند دموکراسی را از مفهوم مساوات در اسلام استنتاج میکنیم؛ یعنی یکی از مصادیق مساوات دموکراسی است؛ به این معنی که همه مردم در تعیین سرنوشتشان برابرند و استاد اسلام را با مقتضیات زمان تفسیر میکردند، لذا کتاب اسلام و مقتضیات زمان را تدوین کرد.
معاون فرهنگی و اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی اما در آخرین فراز نوشتار خود، نوشته است: « که استاد شهید همیشه آماده بود تا اگر بر سخن و نظر دیگران نقدی دارد، دیگران هم جواب نقد او را نوشته و نظرش را با دلیل رد کنند. در جایی که بر نظریه یکی از روشنفکران که اکنون فراری است نقدی نوشتهاند در ذیل نظر خود آوردند: «قطعا این دوست عزیز اجازه خواهد داد نقدی علمی از گفتار ایشان بشود، و ما نیز به نوبه خود آمادهایم که اگر ضعفی در گفتار ما مشاهده کردند، تذکر دهند. از تذکر ایشان خوشوقت خواهیم شد.»
*زیبنده تر آن بود که نگارنده گرامی این مطلب نیز از وصله چسباندن و تکه پرانی به کسی که استاد مطهری «این دوست عزیز» خطابش کرده اند، حذر می کرد؛ چرا که اگر فرد مورد نظر، روشنفکر است، پس چرا فراری است؟ اگر از دست من و شما و دیگران فراری است که خوب است کلاهمان را برای رعایت اینچنینی سیره شهید مطهری بالاتر بگذاریم. آنگونه که به نظر می رسد، القاب ملازم مدیریت جهانی! در ذهن نویسنده این مقاله چنان ملکه شده که حتی اگر به عنوان یک معاون فرهنگی نیز مطلبی را قلمی کنند، در صدر آن نوشتار از حسن تحمل مخالف سخن گفته اما در ذیل همان نوشتار، آن را به فراموشی خواهند سپرد. شاید تغییر عنوان همین مقاله به «دفن حریت و منظومه فکری مطهری» مناسب تر باشد!
نگهداری ایران مسئولیت اسلامی و منطقهای ماست
فرهیختگان در صفحه ۲ به روایت سخنرانی دیروز آیتالله اکبر هاشمیرفسنجانی در دانشگاه امیرکبیر پرداخته که حاوی این نکات است:
– همه در عین اتحاد باید همدیگر را نقد کنیم.
– باید هوشیار باشیم و وحدت خود را در کشور حفظ کنیم.
– شهید مطهری به دنبال پاسخ به شبهات دینی و دفاع از اسلام بود.
– ایران تنها لنگرگاه مطمئن منطقه است که میتواند امنیت منطقه را حفظ کند.
– ما بهعنوان نیروهای انقلاب اسلامی وظیفه داریم نگذاریم جامعه دچار تشتت شود.
– ما بهعنوان یک مسئولیت اسلامی و منطقهای باید آماده باشیم که ایران را نگه داریم.
– از اقدامات کنگره ایالات متحده اینگونه برمیآید که آنها دنبال تجزیه عراق، سوریه و یمن هستند.
– شهید مطهری از نخبگان تاریخی، علمی و اسلامی کشور ما و فردی عالم، عارف، فیلسوف و فقیهی بزرگ بود.
– ایران بهعنوان پایگاه امنیت منطقه، بدون حضور جدی مردم و استحکام رابطه دولت و مردم نمیتواند به خوبی عمل کند.
– کسی از روز قیامت و زمان ظهور امام زمان(عج) خبر ندارد و هر کس برای ظهور امام زمان وقت تعیین کند، دروغگوست.
– وجود کشورهای قدرتمند در منطقه به نفع استکبار نیست، بهویژه که آن کشور آزادمنش باشد و به آنها وابستگی نداشته باشد.
– در انتخابات نمیتوانیم بگوییم همه به یک جا رای دهند. باید با آزادی، ادب، منطق و با پذیرش نظر اکثریت وحدت خود را حفظ کنیم.
– امام درباره شهید مطهری اظهار کردند که من همه آثار او را تایید میکنم، در واقع امام خمینی(ره) تفکر شهید مطهری را تایید کرده بود.
– عربستان در خدمت استکبار است و مصر هم که روزگاری دژی در برابر اسرائیل بود، شرایط مناسبی ندارد و پاکستان نیز درگیر مسائل داخلی خود است.
دانشجویان اقتصاد، درسی به اسم اقتصاد اسلامی دارند؛ چرا با دستکاری بقیه دروس اقتصاد را نفی کنید؟/ کسی که همین اقتصاد را خوب بخواند، میفهمد احمدینژاد یک اقتصاد سرهمبندی برجا گذاشت/مگر می شود علو جهان را نادیده بگیریم و خودمان باید یک علم اقتصاد جدید تولید کنیم؟ /دانشگاههای ما همیشه تابع سیاستهای وزارت علوم و شورای عالی انقلاب فرهنگی بودهاند؛ من واقعا بومیسازی را درک نمیکنم!
روزنامه فرهیختگان در صفحه ۷ ذیل عنوان «منبع ما علوم غربی است» گفتگوی روناک حسینی با مهدی تقوی، تحلیلگر اقتصادی و عضو هیاتعلمی دانشگاه تربیت معلم را منتشر ساخته است که در آن به بررسی بومیسازی علوم در نظام آموزش عالی کشور پرداخته شده است. در مقدمه خواندنی این گزارش آمده است: «عدهای از متفکران بر این باورند که علم اقتصاد اسلامی از مبنا نمیتواند وجود داشته باشد. همانطور که علم فیزیک اسلامی یا ریاضیات اسلامی نداریم. اما عدهای هم معتقدند اسلام هم از آن نگاه که یک مکتب فکری است میتواند برای خود دانش اقتصاد مجزا داشته باشد. شهید مطهری و شهید صدر ازجمله کسانی هستند که معتقدند اسلام دارای مکتب و نظام اقتصادی است و در برابر علم اقتصاد بهعنوان دانش تجربی موضعی ندارد. هر چند عدهای از سیاستگذاران این تحول را به معنای بهروز کردن علم اقتصادی میدانند که باید در دانشگاهها تدریس شود و دادن این توانایی به دانشجویان تا بتوانند بعد از فارغالتحصیلی نگاهی باز به مسائل اقتصادی در کشور داشته باشند. غلامرضا مصباحیمقدم، رئیس کارگروه اقتصادی شورای تحول علوم انسانی درباره تحول علم اقتصاد میگوید: «علم اقتصاد در کشورهای جهان سوم بدون ارائه فلسفه اقتصاد آموزش داده میشود. این وضعیت دانشجویان را تنها با شاخههای علم آشنا میکند و آنان را به ریشهها و عمق علم رهنمون نمیسازد که در نتیجه دانشجویان توان نظریهپردازی، تفکر، تحلیل و به چالش کشیدن موضوعات را نخواهد داشت. ما نیازمند دانشجویانی هستیم که با فلسفه اقتصاد غرب، فلسفه اقتصاد اسلامی و همچنین فلسفه مضاف اقتصاد اسلامی آشنا باشند و بتوانند اندیشههای اقتصادی انتقال یافته را نقد کنند و حرف تازهای بزنند؛ رویکرد اقتصادیسازی در رشتههای اقتصاد مبنای این تحول خواهد بود.» خبرگزاری رسا از این عضو کمیسیون برنامه و بودجه در مجلس نقل قول دیگری نیز دارد: «باید مسئولان کارگروه اقتصادی شورای تحول علوم انسانی کشور را در جهت نیل به اهداف مقدس خود و همچنین در پیادهسازی الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت مبتنیبر اقتصاد مقاومتی، که دستورالعمل آن را مقام معظم رهبری ابلاغ کردهاند، یاری رسانند.»
نکات جالب توجه این گفتگو از این قرار است:
– بومیسازی علم بستگی به این دارد که چقدر دانشگاهها بتوانند «مغز» تولید کنند.
– در حال حاضر دانشگاهها زیاد میشوند اما کیفیت تولیدات علمی به آن نسبت زیاد نمیشود.
– وقتی از بومیسازی علم حرف میزنیم، باید ظرفیت تولید علم دانشگاهها را هم در نظر بگیریم.
– بلایی که مارگارت تاچر بر سر دانشگاههای انگلیس آورد، مشابهش سر دانشگاههای ما هم آمد.
– متاسفانه در دهه های اخیر بهدلیل جریاناتی، تغییراتی اتفاق افتاده که وضع دانشگاهها به دنبال آن خراب شده است.
– در حال حاضر میبینیم که در بسیاری از دانشگاهها کسانی تدریس میکنند که استانداردهای لازم را برای تدریس ندارند.
– دانشگاه تربیت مدرس را برای تربیت استاد ساختند اما آیا توانست از پس این کار به درستی برآید؟ دانشگاهی که قدیم بسیار قوی بود دانشگاه صنعتی شریف بود. آن موقع فارغالتحصیلان دانشگاههای ایران همهجا جایشان بود. دانشگاه تهران برای خودش غولی بود. اما همهچیز زیر و رو شد. عده زیادی از استادان بازنشسته شدند و عدهای از ایران رفتند یا از تدریس کنارهگیری کردند. چنین عواملی بر اینکه کیفیت آموزش در دانشگاهها پایین بیاید تاثیر گذاشتند و الان میبینیم هر چقدر هم که تعداد دانشگاهها را زیاد میکنند، باز هم آن نتیجهای که باید نمیبینیم.
– همه مسلمان هستیم، در سیلابس درسهایمان هم به همین سبب تغییراتی ایجاد شد. قبل از انقلاب علوم اسلامی برای خودشان دانشکده داشتند. اما الان بعضی درسهای آن در سیلابس درسهای دانشکدههای دیگر درآمیخته است. بچهها در دانشکده اقتصاد یک درس دارند به اسم اقتصاد ایران که قدیم هم بود. در آن درس بچهها چیزهایی را میخوانند که به اقتصاد ایران و مفاهیم پیرامون آن مربوط میشود. این را میشود پذیرفت و درست هم هست. اما اینکه بگوییم باید علم اقتصاد را ایرانی کنیم معنیاش این است که علم اقتصاد را که در شرق و غرب پذیرفته است در ایران نفی کنیم. به جز درس اقتصاد ایران، درسی به اسم اقتصاد اسلامی هم در دانشکده اقتصاد تدریس میشود. خوب دیگر چرا باید بقیه اقتصاد را نفی کرد؟
– علم فیزیک را در نظر بگیرید؛ همه جا فیزیک، فیزیک است. بومی این علم یعنی چه بشود دقیقا؟ شیمی، همه جا شیمی است. در همه جا مهندسی مکانیک یک سری درسهای اساسی دارد که به دانشجوهای این رشته تدریس میشود. همه جای دنیا شیمیستها براساس اصول علمی مشخص و یکسانی کار میکنند. مهندسان برق، براساس دانش همهجا پذیرفته شده و جهانی کار میکنند. بعید میدانم که بومیسازی به این معنی امکانپذیر باشد. بومیسازی نمیتواند به این معنی باشد که درسهایی را که در دانشکده برای دانشجوها آماده شده است عوض کنیم. کتابهای درسی در انگلیس و آمریکا نوشته شده و نویسندههایشان در حوزه تخصصی خودشان آدمهای بزرگی هستند. اگر این منابع علمی نبود واقعا ما باید چه کار میکردیم؟ آیا چیزی داشتیم که بتواند ما را با این علوم آشنا کند؟ علاوهبر اینکه ما تفکرات دانشمندان غربی را میخوانیم و ترجمه میکنیم، لاجرم مطالبی هم که تولید میکنیم، تاثیر پذیرفته از آنهاست و از علمی که آنجا تولید شده بهعنوان منبع برای تولیدات خودمان استفاده میکنیم.
-حدود قرن نوزدهم که در غرب علم اقتصاد پا گرفت، در ایران ما تحت حکومت قاجار چیزی برای خودمان نداشتیم. نهاد آموزش عالی ما مدرسه دارالفنون بود که مربیان خارجی در آن تدریس میکردند. استادان دانشگاه تهران، آن اوایل همه تحصیلکردههای خارج از ایران بودند. اینکه علم اقتصاد در دانشگاهها بومی شود واقعا برای من قابل درک نیست. ما در همان درسی هم که از اقتصاد ایران داریم، که در واقع تحلیل اقتصاد ایران است، با تکیه بر همان دانش غربی تدریس میشود. محتویات کتاب آن براساس دانش غربی نوشته شده است و نویسنده کتاب با تسلط بر دانش اقتصاد جهانی آن را نوشته است.
– من که معلم علوم انسانی هستم، تحولات در علم را به وجود میآورم، دانشم را بهروز میکنم و در تدریس تغییراتی به وجود میآورم، اگر تحول به این معنی است که مدرسان اقتصاد در دانشگاهها، نظریاتی نادرست را آموزش دهند، قابل قبول نیست.
– چیزی که من سر کلاس بهعنوان اقتصاد کلان درس میدهم، تولید ایران نیست، محتویات آن خارجی است ولی کسی که آن را خوب یاد بگیرد میتواند امور اقتصادی رایج در کشور را تحلیل کند. میتواند بفهمد سرهمبندی اقتصادی که احمدینژاد در مورد هدفمندی یارانهها کرد نتیجهاش به وضوح رکود تورمی است.
-ما با خواندن این علوم میتوانیم اقتصاددان شویم و بعد بیاییم سیاستها و نظرهای اقتصادی داخل کشور را نقد کنیم و بگوییم هر کدام چه پیامدی خواهد داشت و آیا خودمان باید یک علم اقتصاد جدید تولید کنیم؟ مگر میشود؟ دانشگاههای ما همیشه تابع سیاستهای وزارت علوم و شورای عالی انقلاب فرهنگی بودهاند. اما من واقعا بومیسازی را درک نمیکنم.
مارکس و اندیشههای جهانی او
سجاد صداقت در صفحه اندیشه فرهیختگان به مناسبت سـالروز تولد کارل مارکس، در یادداشتی به ظهور و افول گروههای مارکسیستی در ایران پرداخته و ذیل عنوان «ناکامان آرمانگرا» نوشته است: «۵ می ۱۸۱۸ در تقویمها سالروز تولد مردی است که معتقد بود باید دست از تفسیر جهان کشید و اندکی آن را تغییر داد. فردی که با اندیشههایش نهتنها جهان اندیشه و بهطور کلی علوم انسانی را دچار انقلاب بزرگی کرد، بلکه در عرصه عمل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تغییرات بسیاری به وجود آورد. هر چند که اندیشههای مارکس بیش از آنچه در دوران زندگی او بازتاب پیدا کند، پس از مرگش و توسط پیروانش رواج یافت اما در هر شکل مارکس جهانی را با خود و اندیشههایش همراه کرد. تاثیر دیدگاهی که مارکسیسم خوانده میشد، هر چند در سالهای ابتدایی دهه ۹۰ و با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بهعنوان نماد سیاسی و حتی اندیشهای این طیف فکری رو به افول گذاشت اما تاثیرش تا همین امروز نیز در اندیشههای بسیاری از اهل فکر در حوزههای گوناگون علوم انسانی دیده میشود. اندیشهای که بسیاری از گروههای مهم و تاثیرگذار در تاریخ معاصر ایران، آن را راه و روش فکری خود قرار داده بودند و به وسیله آن تفکر چپ در ایران را زنده نگاه داشتند. اندیشهای که بهطور جدی تا اوایل دهه ۶۰ در عرصه سیاسی و اجتماعی نیز حضور فعال داشت اما پس از آن نیز – هرچند به شکلی بسیار کمرنگ – در عرصه اندیشه حضور دارد.»
نویسنده این گزارش در ادامه به بررسی گروه های مارکسیستی ایرانِ قبل از انقلاب پرداخته و به سرگذشت گروه هایی همچون«حزب کمونیست ایران»، «۵۳ نفر»، «حزب توده»، «چریکهای فدایی خلق»، «سازمان مجاهدین خلق ایران» اشاره می کند. این یادداشت با این فراز به پایان می رسد: «گروههایِ پس از انقلاب اسلامی به دلیل اتفاقات گوناگونی که پیرامون آنها به وقوع پیوست، با شکستهای گوناگونی روبهرو شدند و شکست مارکسیسم در ایران ناشی از ناتوانی آن در درک و پذیرش پویهشناسی درونی انقلاب اسلامی در ایران بود.»
در صفحه اندیشه این روزنامه همچنین این عناوین برجسته شده اند:
«فیلمهای فلسفی به روایت فیلسوفان- ۳؛ چه چیزی به زندگی ارزش زندگی کردن میدهد؟» به قلم زهرا سلیمانی اقدم
«زمینههای اجتماعی انقلاب ایران» نقد میشود
اعلام زمان و مکان مراسم رونمایی از کتاب «سیاست و حکومت در نهجالبلاغه»
اعلام برگزاری «دوازدهمین جلسه از سلسلهنشستهای اندیشهورزی» با سخنرانی علیرضا صدرا در مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت
الگوی سیاسی حکمت متعالی
در این شماره روزنامه فرهیختگان همچنین این مطالب منتشر شده است:
رونمایی از کتاب حماسه امام علی(ع)
طرح جدید شاهزاده تازهکار برای تجزیه یمن
دنیای اسلام مصیبتی بزرگتر از جریانات سلفی و افراطیهای تند ندارد
روزنامه اعتماد در صفحه ۳ سخنان رییس مجلس شورای اسلامی با عنوان «ظاهربینی و تحجر در ذات سلفیها و افراطیهای دنیای اسلام است» را منعکس ساخته و نوشته است: «مبانی فکری خوارج یعنی سطحینگری و تحجر امروز هم وجود دارد. تمام جریانات سلفی و افراطیهای تند در دنیای اسلام سطحینگری و ظاهر بینی و تحجر در ذات کارشان است که این مصیبتی برای دنیای اسلام به شمار میآید. خوارجی که در گذشته اندک بودند شاید الان هم هستند و در منطقه وجود دارند ولی مثل قبل نبوده و مدرنتر شدند، اما مبانی فکری خوارج یعنی سطحینگری و تحجر امروز هم وجود دارد.»
اعتماد همچنین می نویسد: « تمام جریانات سلفی و افراطیهای تند در دنیای اسلام سطحینگری و ظاهربینی وتحجر در ذات کارشان است و توجهات عقلانی را محکوم میکنند، آنها مصیبتی در دنیای اسلام هستند و شاید مصیبتی بزرگتر از اینها برای دنیای اسلام نداریم و خساراتی که وارد کردند کم نیست. امروزه، سلفیها و افراطیها توجهات عقلانی را محکوم کرده و خسارتهای بیشماری را در منطقه به وجود آوردهاند.»
در این شماره روزنامه اعتماد همچنین این مطلب منتشر شده است:
وزیر دادگستری: عربستان در تحولات یمن امتحان بدی پس داد
دین آنلاین، روزنامه های «شرق»، «فرهیختگان» و «اعتماد» را با این عناوین اقتباسی مرور کرده است: «مصاحبت با عارفان حافظ شناس بی هیچ شائبهای تالی عبادت است»، «ایران حق دارد در کنفرانس اسلامی مطرح کند حجاج، عمرهگزاران و حتی توریستها در عربستان امنیت ندارند/ عربستان نخواهد گذاشت در منظر کشورهای اسلامی مصداق «سد عن سبیلالله» گردد/ عربستان متوجه نیست دوره احمدینژاد و سیاستهای جنجالی و ادبیات سطح پایین و غیردیپلماتیک آن تمام شده است/ عربستان به خاطر منافعش یک ملت را بمباران میکند»، «وضعیت ما با آنچه مطلوب امیرالمومنین است، بسیار تفاوت دارد /فاصله الگوهای جامعه از نگاه به انسان بما هو انسان، سبب فاصله مردم شده است/ همه «من»ها دروغیناند؛ «من» حقیقی همان هویت انسانی است»، «بعد از نیروی انتظامی، صنف آرایشگر هم به جمع مروجان دین پیوست!»، «وقتی جایزه اسکار فرهادی را شمقدری هماهنگ کرده باشد، جایزه “صدا وجدان و حقیقت” را چه کسی هماهنگ کرده است؟»، «آنکه دستبند و کلت دارد، نمی تواند مجتهد هم باشد/ترویج دین کار حوزه و دانشگاه و آموزش و پرورش است، نه پلیس»، «نام مطهری لقلقه زبان می شود حتی اگر فرهنگی باشیم»، « نگهداری ایران مسئولیت اسلامی و منطقهای ماست »، «دانشجویان اقتصاد، درسی به اسم اقتصاد اسلامی دارند؛ چرا با دستکاری بقیه دروس اقتصاد را نفی کنید؟/ کسی که همین اقتصاد را خوب بخواند، میفهمد احمدینژاد یک اقتصاد سرهمبندی برجا گذاشت/مگر می شود علو جهان را نادیده بگیریم و خودمان باید یک علم اقتصاد جدید تولید کنیم؟ /دانشگاههای ما همیشه تابع سیاستهای وزارت علوم و شورای عالی انقلاب فرهنگی بودهاند؛ من واقعا بومیسازی را درک نمیکنم!»، «مارکس و اندیشههای جهانی او» و «دنیای اسلام مصیبتی بزرگتر از جریانات سلفی و افراطیهای تند ندارد»بررسی مطبوعات/ سهشنبه ۱۵ اردیبهشت