می‌خواهند نیمه‌ شعبان سکولار برگزار کنند/ سپاه به گرامیداشت ۱۷۵ شهید در فضای مجازی مشکوک است

دین آنلاین، روزنامه های «فرهیختگان» و «شرق» را با این عناوین اقتباسی مرور کرده است: « روایت صفحه اول ۷۵روزنامه از سخنان رهبری»، « فقط با تلاش موفق به رعایت حق الهی، زبان صادق و نگاه حقیقت‌آمیز می شویم»، « شجاعت یعنی من روی عقیده‌ای که دارم می‌ایستم»، «آیا تکذیب تلویحی دستخط مرحوم مهدوی کنی متناسب با مشی و سیره دینی ایشان است؟»، « به انقلاب اخلاقی نیاز مبرم داریم»، «امام‌حسین(ع) رمز ملی‌گرایی، شجاعت و جسارت اما نمی‌خواهیم طرف مقابل بهانه گیری کند»، « به خاطر اثبات اغراض و تمایلات، نوشتارهای تاریخی گاه قربانی تفسیر دینی شده اند »، « اگر مطلبی را از «ویکی پدیا» برمی داریم، حداقل درست نقل کنیم و کتیبه سنگی را کتاب نخوانیم»، « نقار و گرفتاری جامعه اسلامی از جریان بی‌دینی چون داعش تاکنون بی سابقه بوده است»، « قوانین فقهی قابل‌تجدیدنظر در راستای عدالت جنسیتی است»، « می‌خواهند نیمه‌ شعبان سکولار برگزار کنند»، « سپاه به گرامیداشت ۱۷۵ شهید در فضای مجازی مشکوک است»، « آئینه‌وند هرگز از دین، دکانی برای دنیایش نساخت»، « آئینه‌وند ما را به تاریخ‌نگاری دنیای عرب و جهان اسلام متصل کرد »، « در جهان عرب متفکران مسلمانی هستند که با نوآوری سخنان تازه‌ای برای گفتن و شنیدن دارند»، « اسلام آئینه وند، اسلام مهر و رحمانی بود نه اسلام تغلب و قهر و خشونت»

روایت صفحه اول ۷۵روزنامه از سخنان رهبری
روزنامه های سراسری و استانی، تیترهای مختلف و متنوعی را برای انعکاس دیدار رهبری با نمایندگان مجلس انتخاب نموده اند: تیترهای کوتاه و بلندی که برخی زیباتر از بقیه هستند.

– با محوریت موضوع همدلی و تعامل
قانون: تعامل با دولت لازم است
ایران: تعامل با دولت مظهر همدلی و همزبانی است
صبح اقتصاد: تعامل با دولت لازم و مظهر همدلی و همزبانی است
آرمان، تعادل، اسرار، عصر مردم: تعامل با دولت لازم و مظهر واقعی همدلی و همزبانی است
اطلاعات، جهان صنعت: تعامل با دولت مظهر واقعی همدلی و همزبانی است
اقتصاد پویا، معین: مجلس با قوا به ویژه دولت، تعامل کند
جمهوری اسلامی: تعامل دولت و مجلس با حسن ظن
ستاره صبح: مبنای تعامل، مصالح کشور است، نه گروکشی
شهرآرا: هم‌زبانی هست، هم‌دلی نیست
روزان: تعامل با دولت لازم است
Kayhan International: Leader Urges Unity to Secure Nation’s Interests

– با محوریت موضوع اقتصاد مقاومتی/ همدلی:
رسالت: باید در اجرای اقصاد مقاومتی همدلی باشد
جام جم: جای خالی همدلی در اقتصاد مقاومتی
سرخاب: مشکل اقتصاد مقاومتی، همدلی است

– با محوریت موضوع خیانت:
فرهیختگان، فرصت امروز: با متهم کردن به خیانت، تعامل انجام نمی‌شود

– با محوریت موضوع هسته ای و مذاکرات /مواضع علنی/پافشاری:
اعتماد: مواضع هسته ای را علنی گفته ام
کسب و کار: مواضع هسته ای را علنی گفته‌ایم
افکار، هدف‌واقتصاد، اصفهان‌امروز، کائنات، هدف‌واقتصاد: مواضع هسته ای را علنی گفتیم
کلید، اصفهان زیبا: مواضع ما در مسایل هسته ای همان مطالبی است که علنا برای مردم بیان کرده ایم
جوان: مواضع هسته ای همان است که علنا به مردم گفته ایم
شرق: مواضع ما در مسائل هسته ای همان است که علنا بیان کرده ایم
راه مردم: مذاکره کنندگان مشغول کار و تلاش سخت هستند
کیهان: مواضع هسته ای نظام اعلام شده؛ مسئولان پافشاری کنند
ابرار، آفرینش، امین، نسیم، خراسان جنوبی، بشیر، نیم نگاه: مذاکره کنندگان با پافشاری بر مواضع اساسی، مصلحت کشور را تامین کنند
مردمسالاری: تاکید رهبر انقلاب بر پافشاری بر مواضع و رعایت مصلحت کشور در مذاکرات هسته ای
حرف: پافشاری مذاکره کنندگان بر مواضع اصولی نظام
پیام سمنان: تاکید رهبر انقلاب بر پافشار ی بر مواضع و رعایت مصلحت کشور در مذاکرات هسته ای
الوفاق: مواقفنا فی الشأن النووی هی کما أعلنّاها سابقا
TEHRAN TIMES: Negotiators must insist on declared position
IRAN NEWS: Officials Urged to Stand Frim on Iran Stance
IRAN DAILY: Officials must stand firm on Iran’s stance

– با محوریت موضوع هسته ای/ تقویت درون:
آفتاب یزد، کاروکارگر، نسل فردا، خبرجنوب: راه حل موضوع هسته ای، تقویت درون است
حسبان: راه حل موضوع هسته ای منوط به تقویت درون است
عصر ایرانیان: راه حل پرونده هسته ای تقویت داخلی است
حمایت: راه حل موضوع هسته ای، تکیه بر ظرفیت های درونی است
خراسان: با تقویت درونی حل مسائل بیرونی و هسته ای آسان می شود
همدان پیام: اگر از ظرفیت داخل استفاده شود، حل مسأله هسته ای آسان می شود
وطن امروز: راه حل هسته ای، تقویت درون است
کیهان العربی: على الجمیع أن یتیقن بأن مسلسل مزاعم امیرکا لن یتوقف وتوظیف الطاقات الداخلیه سیؤدی إلى حل القضیه النوویه بسهوله

– با محوریت موضوع هسته ای/ اقتصاد مقاومتی:
تجارت: اقتصاد مقاومتی، کلید حل مشکلات اقتصادی و موضوع هسته ای

– با محوریت موضوع برخورد مودبانه:
ابتکار: برخورد محترمانه و مودبانه با وزرا
کارون: در مجلس به وزرا اهانت نشود
شهروند: برخورد با وزرا محترمانه و همراه با ادب باشد
رویش ملت، عصر اقتصاد: نمایندگان به وزیران اهانت نکنند



– با محوریت موضوع انضباط مالی/ کمبود منابع:
قدس: انضباط مالی
گسترش صمت: راه علاج مشکلات، تقویت تولید و انضباط مالی است
مناقصه مزایده: راه علاج کمبود منایع، اولویت بندی تخصیص منابع داخلی و انضباط مالی است
همشهری: تقویت تولید داخلی، رعایت انضباط مالی
جهان اقتصاد: ضرورت مقابله جدی با بی‌انضباتی مالی
دنیای اقتصاد: کمبود منابع گره بازنشدنی نیست
سیاست روز: کمبود منابع نباید بهانه ای برای کار نکردن شود
FINANCIALTRIBUNE: Self- Reliance Will Help Address Economic Ills
و
واقعه: دیدار با رهبر در روز مجلس

فقط با تلاش موفق به رعایت حق الهی، زبان صادق و نگاه حقیقت‌آمیز می شویم
روزنامه فرهیختگان در مشروح خبر دیدار رهبری با هیات رئیسه جدید و نمایندگان مجلس نوشته است:
– مراقب باشید در این مدت، عامل انتخابات آخر سال بر گفتار و رفتار شما تاثیرگذار نباشد و معیار را فقط حق قرار دهید.
– مبنای نمایندگان و وزرا در تعامل، باید وظیفه قانونی و مصالح کشور باشد و نه گروکشی از یکدیگر.
– نه نمایندگان باید نگاه تحقیرآمیز و همراه با اهانت داشته باشند و نه دولت و وزرا، نگاه سلطنت‌مآبانه. در همه مراحل باید ادب رعایت شود.
– در کشور، در موضوع اقتصاد مقاومتی همزبانی وجود دارد اما باید همدلی هم به وجود‌ آید و از بن دندان به اقتصاد مقاومتی باور پیدا کنیم.

– در چارچوب مسائلی که با آمریکا، غرب و صهیونیسم داریم، غیر از موضوع هسته‌ای، مسائل پی‌درپی دیگری همچون حقوق بشر را نیز پیش‌بینی می‌کنیم، اما اگر بر توان داخلی متمرکز شویم و مشکلات داخلی را حل کنیم، حل این مسائل نیز آسان خواهد شد.
– دوستان دولت درخصوص تقویت تولید مکرر می‌گویند ما دچار کمبود منابع هستیم. بنده هم این موضوع را می‌دانم و تحریم‌ها نیز بر این کمبود منابع تاثیرگذار بوده است، اما در چنین شرایطی آیا نباید دنبال راه علاج بود؟
– در شرایط کمبود منابع، در جاهایی پول‌هایی خرج می‌شود که نباید بشود، لذا باید دولت، مجلس، قوه قضائیه و نیروهای مسلح، با مدیریت صحیح و رعایت انضباط مالی، منابع را به صورت مناسب و اولویت‌بندی شده تقسیم کنند
– شاکله مجلس باید همواره بنای مرتفع مواضع اصولی نظام باشد و در این خصوص، معیار، فرمایشات امام بزرگوار(ره) و وصیت نامه ایشان است.
– اگر مجلس همواره بر مواضع اصولی و اساسی نظام پافشاری کند، خطر فروغلتیدن به پرتگاه هولناک نظام سلطه وجود نخواهد داشت اما اگر خدایی نکرده چنین ایستادگی وجود نداشته باشد، خطرها زیاد خواهند بود.
– مواضع ما در مسائل هسته‌ای همان مطالبی است که علنا برای مردم بیان کرده‌ایم و همین مطالب به صورت شفاهی و کتبی دقیقا به مسئولان نیز گفته شده است. البته برخی مطالب هم برای تاکید و تبیین مواضع اصولی، خصوصی و غیرعلنی نیز گفته شده است.
– باید با استفاده از دعاهای وارده در ماه‌های رجب، شعبان و رمضان، و انس بیشتر با قرآن و نوافل، زمینه ارتباط نزدیک‌تر با خدا را فراهم کنیم.
– باید تلاش کنیم تا همواره حرکت ما در چارچوب رعایت حق الهی، زبان صادق و نگاه حقیقت‌آمیز باشد.

شجاعت یعنی من روی عقیده‌ای که دارم می‌ایستم
روزنامه فرهیختگان تیتر نخست خود را به مسائل اقتصادی اختصاص داده و در صفحه ۲، برای انعکاس دیدار حجت الاسلام سیدحسن خمینی با اعضای ستاد برگزاری مراسم ارتحال امام(ره)، عنوان «شجاعت به فریادزدن نیست» را برگزیده و آورده است:
– شجاعت یکی از شروط توفیق در این روزگار است
– اختلافات بین جریان‌ها شرط تکامل و حیات ماست و دست به دست شدن قدرت‌ها از روز اول وجود داشته است، ولی اگر روزی کشور مورد تهدید قرار بگیرد این اختلافات کنار می‌رود و هیچ فرقی بین جریان‌های سیاسی وجود نخواهد داشت.
– شجاعت یعنی من روی عقیده‌ای که دارم می‌ایستم. شما فکر می‌کنید شجاعت فقط به فریاد زدن است؟ شجاعت به این است که شخص مصلحت و وظیفه‌اش را تشخیص دهد.

آیا تکذیب تلویحی دستخط مرحوم مهدوی کنی متناسب با مشی و سیره دینی ایشان است؟
فرهیختگان در خبر کوتاه دیگری، واکنش دفتر حفظ و نشر آثار مرحوم محمدرضا مهدوی‌کنی نسبت به انتشار نامه منتسب به رئیس فقید مجلس خبرگان رهبری به یکی از نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم منعکس ساخته و آورده است: «آنچه در ایام اخیر و با انتشار مکتوبی منتسب به مرحوم آیت‌الله مهدوی‌کنی اتفاق افتاد بلاشک با مشی و سیره دینی و سیاسی ایشان که هماره بر وحدت و یکپارچگی نیروهای نظام و انقلاب تاکید داشتند تناسبی نداشت.»

به انقلاب اخلاقی نیاز مبرم داریم
این روزنامه در صفحه ۳، سخنان معاون فرهنگی‌ اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی در همایش نکوداشت آیت‌الله بهجت را با عبارت «شخصیت‌های بومی و اسلامی به نسل جوان معرفی شوند» بازتاب داده و از قول حجت الاسلام سیدطه هاشمی آورده است:
– باید شخصیت‌های فرهنگ بومی، اسلامی و ملی به نسل جوان معرفی شوند، در غیر این صورت آنان از فرهنگ دیگران استفاده می‌کنند.
– تمام واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی در سراسر کشور موظف شده‌اند شخصیت‌های منطقه‌ای خود را شناسایی و معرفی کنند که در این زمینه ستاد مرکزی دانشگاه شکل گرفته است.
– اگرچه رسیدن به جایگاه آیت‌الله‌ بهجت بسیار دشوار است، اما اگر فضایل و نیکی‌ها هدف جامعه باشد تمام انسان‌ها می‌توانند به این جایگاه برسند.
– نیاز امروز جامعه ما تحول فرهنگی و انقلاب اخلاقی است.

خدا به مقامات دولتی عراقی مخالف رمز «لبیک یاحسین» پاداش خیر دهد/ امام‌حسین(ع) رمز ملی‌گرایی، شجاعت و جسارت اما نمی‌خواهیم طرف مقابل بهانه گیری کند
فرهیختگان در صفحه ۶ گزارش «نبرد رمادی گرفتار حاشیه‌« به قلم مازیار آقازاده را منتشر نموده و نوشته است: « همزمان با آغاز عملیات بزرگ ارتش و نیروهای مردمی عراق برای بازپس‌گیری شهر الرمادی…. استیو وارن سخنگوی وزارت دفاع آمریکا از اسم رمز عملیات آزاد‌سازی استان الانبار انتقاد و اعلام کرد «این اسم رمز می‌تواند خطر تنش‌های فرقه‌ای در عراق را بالا ببرد.»
اسم رمز عملیات آزاد‌سازی الانبار از سوی مراجع رسمی و دولت عراق اعلام نشده است اما برخی منابع نزدیک به «حشد الشعبی»، سه‌شنبه همزمان با روز آغاز عملیات آزاد‌سازی الرمادی در رسانه‌های خود این اسم رمز را اعلام کردند…. مقتدا صدر، روحانی شیعه عراقی نیز که مواضعی به‌شدت ضدآمریکایی در کارنامه خود دارد، موضعی مشابه وزارت دفاع آمریکا گرفت و اعلام کرد اسم رمز عملیات آزاد‌سازی الرمادی موجب سوءبرداشت خواهد شد. صدر گفت: «چنین نامگذاری‌هایی موجب تشدید مواضع می‌شود و پیروزی‌ها را از بین می‌برد. برای همین باید نام عملیات‌ها را مثلا «لبیک یا صلاح‌الدین» یا «لبیک یا انبار» گذاشت.» او افزود: «امام‌حسین(ع) رمز ملی‌گرایی، شجاعت و جسارت و امیر مبارزه و مبارزان است اما ما نمی‌خواهیم طرف مقابل از این مساله برای تبدیل جنگ به جنگ طایفه‌ای استفاده کند در حالی که جنگ ما یک جنگ ملی و اسلامی است.» صدر در عین حال تاکید کرد: «من شنیده‌ام که این نامگذاری رسمی نیست و مقامات دولت با آن مخالفت کرده‌اند. خداوند پاداش خیر به آنها بدهد.»
با این حال «احمد الاسدی»، سخنگوی رسمی نیروهای مردمی عراق درباره عملیات الانبار اعلام کرد این عملیات تکمیل عملیات «لبیک یا رسول‌الله» است که پیش‌تر برای آزادسازی پالایشگاه بیجی و مناطقی از صلاح‌الدین آغاز شده بود.»

معرفی سه کتاب
روزنامه فرهیختگان در صفحه ۱۰ که امروز با عنوان «کتابخانه» منتشر شده است، به معرفی ۳ کتاب پرداخته است که از این قرارند:
کتاب «استفاده و سوءاستفاده از تاریخ»، نوشته پیتر خیل، با ترجمه حسن کامشاد، انتشارات فرهنگ جاوید، ۱۱۲ صفحه، ۹۰۰۰تومان
کتاب «فردگرایی و نظم اقتصادی»، نوشته فردریش فون هایک، با ترجمه محسن رنجبر، نشر مرکز، ۲۸۸ صفحه، ۱۹۹۰۰تومان
کتاب «گفتگو با جلال ستاری»، نوشته ناصر فکوهی، نشر مرکز، ۴۶۵ صفحه، ۳۲۵۰۰تومان

به خاطر اثبات اغراض و تمایلات، نوشتارهای تاریخی گاه قربانی تفسیر دینی شده اند
در یادداشت «اندیشه‌ورزی و عملکرد تاریخی» که زهرا سلیمانی‌اقدم برای معرفی کتاب «استفاده و سوءاستفاده از تاریخ» نوشته است، نگرش نو این کتاب به تاریخ و دوری آن از سوءاستفاده‌های تاریخی، برجسته شده است. در بخش هایی از این یادداشت آمده است:
«پیتر خیل (Pieter Geyl)، مورخ، نویسنده و سیاستمدار هلندی است. شیوه تفسیر او در تاریخ موجب پیکار بر ضدحکومت بروکسل شد. او دارای شیوه و نگرشی نو و ضد استعماری در تاریخ‌نگاری بود و چنین شیوه‌ای در کتاب‌های او و ازجمله در کتاب‌های «استفاده و سوءاستفاده از تاریخ» تجلی یافته است…. استفاده از تاریخ همیشه به واسطه دانش آن ممکن بوده اما تصور سوءاستفاده از آن امری است که کمی دور از ذهن به نظر می‌رسد اما به هر روی و با هر مقصد و هدفی وجود داشته است…. ذهن آدمی از همان روزگار کهن، با پدید آوردن تاریخ در پی ارضای عطش دیگری هم بود. بشر با تفسیر وقایع و با ربط دادن آنها به یک کل واحد، می‌کوشد از رازبزرگ تقدیر خویش در زمین و تاثیر‌پذیری از آن یا هدایت آن توسط قدرت‌های آسمانی سر برآورد. این عنصر هم در حماسه، کتب مقدس و هم در وقایع‌نگار، که هر سه بخش‌های از تاریخ مکتوب هستند مکرر دیده می‌شود. در عصر رنسانس مطالعه تاریخ رونق یافت و تا حدودی هم چهره نقادی به خود گرفت. روشن شدن اهمیت تاریخ در این دوره، تقریر زندگینامه‌ها، تاریخ محلی، ملی و فرقه‌ای را رقم زد. با روی کار آمدن جنبش اصلاحات دینی، نویسندگان این اصلاحات، تاریخ را وسیله‌ای برای اثبات اغراض و تمایلات خود قرار دادند. نوشتارهای تاریخی گاه در برابر تفسیر دینی سر تعظیم فرود می‌آورد. دولت‌ها نیازمند قدمت بودند چون قدمت به آنها شأن و منزلت می‌داد. با مراجعه به خود تاریخ و استفاده از نوع تاریخ‌شناسی خیل می‌توان موارد بسیاری از استفاده و سوءاستفاده‌ها را از تاریخ دید. آگوستین معتقد است تاریخ پیکار میان «شهرخدا» و «شهر شیطان» است و این پیکار به قدری قدرتمند است که قدرت پادشاهان و دولت‌ها و حکومت‌ها در آن خرد می‌شوند.»

اگر مطلبی را از «ویکی پدیا» برمی داریم، حداقل درست نقل کنیم و کتیبه سنگی را کتاب نخوانیم
صفحه «ادبیات» امروز فرهیختگان به کتاب «کمدی الهی» دانته پرداخته و میزبان یادداشت «ادای احترام به کلاسیک‌ها» به قلم کاوه سالاری است.
خواننده یادداشت مذکور که مترصد نگاهی به «کمدی الهی» است، شاید فکر کند نویسنده کاربلد، عصاره مطالعه چند کتاب را در قالب این یادداشت به او هدیه داده است اما وقتی به فراز « البته در ادبیات فارسی دو کتاب دیگر نیز وجود دارند که….«کتیبه کرتیر» در روستای «سرمشهد» متعلق به دوران ساسانیان و «افسانه ویشتاسب» منسوب به «گشتاسب‌‌شاه» فرمانروای بلخ در زمان زرتشت است» می رسد، با تعجب به متن بازمی گردد و می بیند او چیزی را اشتباه نخوانده است. در یادداشت چنین نوشته شده: «کتیبه کرتیر در روستای سرمشهد، کتابی قدیمی با همان موضوع «کمدی الهی» است!».
حال وقت سرچ است و اولین سایت آورده شده توسط گوگل، ویکی پدیا، به وضوح مشخص می سازد که متاسفانه یادداشت نویسانی هستند که عصاره چند خط ویکی پدیا را در سر و شکلی جدید به روزنامه خواهند داد و نامشان نیز به عنوان روزنامه نگار حتما در جایی ثبت خواهد شد. اما کاش حالا که اینقدر به «کپی پیست کردن» می پردازیم، حداقل متن را خوانده و درست یادداشت سازی کنیم. جالب است که در همان دقایق کم، می توان فهمید که غیر از روزنامه نویسان، سایت های قارچی مدعی پایگاه خبری بودن نیز همین کار را کرده و در امسال و پارسال یا هر وقتی دیگر، با همین ملاغه به ته دیگ ویکی پدیا زده و کپی کاری کرده اند.
به امید اینکه روزنامه هایی که تعدادشان دهان پرکن و تیراژشان شیشه پاک کن است، و سایت هایی که همه مدعی و حتما حرفه ای هستند، چند ساعت قبل و همزمان با تولید یک مطلب، اینترنت را بر خود حرام سازند… و نیز انشاالله سردبیران سایت ها از بلیه خبرسازی در خصوص سخن، خبر مرگ و رویداد در امان مانند. کاش به صرف اینکه یکی دیگر در اینترنت متنی منتشر ساخته، حکم به صحت تایید و انتشار آن نکنیم. به عنوان نمونه می توان به موضوع «تجاوز به دو عمره گزار نوجوان ایرانی» اشاره کرد که ما رسانه ها آنقدر گفتیم و گفتیم و گفتیم تا خود و اطرافیان آن دو نوجوان هم خیال کردند چیزی بیش از شروع دست درازی رخ داده است…
در بخش هایی از این یادداشت فرهیختگان/ ویکی پدیا آمده است:
«کمدی الهی را باید یکی از مطرح‌ترین آثار منظوم ادبیات کلاسیک جهان دانست که «دانته آلیگیری» نوشتن آن را سال ۱۳۰۸ آغاز کرد و تا سال ۱۳۲۱ نگارش آن طول کشید که البته این تاریخ معنی دیگری هم دارد و آن مرگ دانته در همین سال است. کمدی الهی کتابی است در سه فصل که شامل روایت سفر خیالی نویسنده‌اش به دوزخ، برزخ و بهشت است. نکته قابل‌تامل اینجاست که کمدی الهی را یکی از اولین کتاب‌هایی می‌دانند که در حوزه کتاب‌های ادبی در ایتالیا نوشته شده و البته در زمره بزرگ‌ترین آثار در این حوزه نیز قرار گرفته است…. دانته در این کتاب به دنیای بعد از مرگ سفر می‌کند و در این سفر دو راهنما در کنار او هستند. راهنماهای او در سفر دوزخ و برزخ «ویرژیل» شاعر رومی و در بهشت هم «بئاتریس پورتیناری» چهره مورد علاقه دانته هستند. فصل آخر این کتاب «بهشت» است که راوی به دیدار خدا می‌رسد.
…. بسیاری از منتقدان کمدی الهی دانته را با کتاب «ارداویراف‌ نامه» که در سال‌های پایانی دوره ساسانیان به خط و زبان پهلوی نوشته شده، هم‌تراز می‌دانند. ارداویراف‌‌نامه تقریبا هزار سال پیش از کمدی الهی دانته نوشته شده و موضوع این کتاب هم سفر به دنیای بعد از مرگ است. البته در ادبیات فارسی دو کتاب دیگر نیز وجود دارند که با همین موضوع نوشته شده‌اند و هر دو اثر در زمره آثار کهن و باستانی زبان فارسی به‌شمار می‌آیند: «کتیبه کرتیر» در روستای «سرمشهد» متعلق به دوران ساسانیان و «افسانه ویشتاسب» منسوب به «گشتاسب‌‌شاه» فرمانروای بلخ در زمان زرتشت است….

در صفحه کتابخانه این روزنامه همچنین این عناوین منتشر شده است:
یادداشت « دست‌مریزاد به مترجم»؛ چرا بازترجمه متون کهن خوب است، به قلم علی عبداللهی، مترجم
«آپارتاید واژه‌ها»؛ گفت‌وگو با کاوه میرعباسی مترجم «کمدی الهی» دانته با تنظیم محسن بوالحسنی

فرهیختگان در صفحه کتابخانه به این اخبار کوتاه نیز پرداخته است:
نظریه «علم دینی»
جلسه کارگاه دانش‌افزایی اعضای هیات‌علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با موضوع «نظریه علم دینی» و با سخنرانی مهدی گلشنی بررسی می‌شود. این نشست در روز پنجشنبه مورخ ۲۱ خرداد از ساعت هشت لغایت ۱۱ در دفتر قم این پژوهشگاه برگزار می‌شود.

نکوداشت رحیم دولتی
مراسم نکوداشت رحیم دولتی، مترجم قرآن، نهج‌البلاغه و «دایره‌المعارف امام‌شناسی» به زبان انگلیسی، صبح روز جمعه، هشتم خرداد برگزار می‌شود. نکوداشت استاد رحیم دولتی در آستانه ۸۰ سالگی ایشان و به همت شاگردان استاد دولتی در مدرسه نیکان و موسسات زبان تهران از ساعت ۸:۳۰ تا ۱۳ در سالن همایش‌های بین‌المللی رایزن برگزار می‌شود و قرار بر این است ضمن تجلیل از وی، مستند تصویری و مکتوب زندگی و آثار این معلم نمونه زبان نیز پخش شود.

میزگرد روش‌شناسی فوکو و مطالعات ایران
انجمن علمی دانشجویی دانشگاه تربیت مدرس و انجمن علوم سیاسی ایران میزگرد «روش‌شناسی فوکو و مطالعات ایران» را برگزار می‌کند. در این میزگرد که با حضور عباس منوچهری عضو هیات‌علمی دانشگاه تربیت مدرس برگزار خواهد شد، علی صادقی استاد مدعو دانشگاه تربیت مدرس از مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن با موضوع «گسست‌های نظام حقیقت در تاریخ ایران» و علی اردستانی عضو هیات‌علمی دانشگاه سمنان با موضوع «نقد روش‌شناسی کتاب دانش، قدرت و مشروعیت» سخنرانی خواهند کرد. این میزگرد یکشنبه ۱۰ خرداد ساعت ۱۷ تا ۱۹ در انجمن علوم سیاسی ایران واقع در خیابان لبافی‌نژاد، بین خیابان فخر رازی و خیابان دانشگاه، نبش کوچه انوری، پلاک یک برگزار خواهد شد.

در این شماره روزنامه فرهیختگان همچنین این مطالب منتشر شده است:
یادداشت «آینه جمال و کمال نبوی» به قلم حمیدرضا صفاکیش، عضو هیات‌علمی دانشگاه آزاد اسلامی
گزارش «خودسوزی‌ برای جلب توجه»؛ خودسوزی زنان در ایران رتبه نخست در خاورمیانه را دارد؛ با تنظیم فرناز استادنوبری
«دعوت به دوستی»؛ ظریف شرایط بهبود روابط با کشور‌های عربی منطقه را تشریح کرد
ناامیدی بان کی‌مون از مذاکرات یمن
عقب‌نشینی ترکیه از حمایت هوایی از شورشیان سوری

نقار و گرفتاری جامعه اسلامی از جریان بی‌دینی چون داعش تاکنون بی سابقه بوده است
روزنامه شرق که عبارت «سایه تمدید بر سر مذاکرات» را برای تیتر یک انتخاب کرده، جمله «صدور فتوای موسیقی و شطرنج کم‌هزینه‌تر از انقلاب نبود» را بعنوان تیتر خبر دیدار حجت الاسلام سیدحسن خمینی با مسئولان و کارکنان ستاد مرکزی بزرگداشت حضرت امام خمینی(ره) انتخاب کرده و بیشتر از روزنامه فرهیختگان به سخنان وی پرداخته است.
– یکی از منشأهای شجاعت امام این است که امام یک ایرانی به‌تمام‌معنا بود. گرچه گاهی ایرانی به‌عنوان یک مفهوم شووینیستی و افراطی مطرح می‌شود؛ اما ایرانیت به این معنا نیست و امام به ذره‌ذره این سرزمین وابسته و دلبسته بود.
– امام وقتی گفتند «خونِ دلی که پدر پیرتان از این دسته متحجر خورده است، هرگز از سختی‌ها و فشارهای دیگران نخورده است» در مقابل متحجران ایستادند.
– فکر نکنید صدور فتوای موسیقی و شطرنج برای امام کم‌هزینه‌تر از خودِ انقلاب بود. ایشان در مقابل کسانی بودند که با مقدس‌مآبی می‌خواستند جلوی ایشان بایستند.
– اگر واقعا کاری را درست می‌دانید، از بمب و موشک و تهدید و ارعاب نترسید. آن روزی که امام فرمودند آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند، در قم که محل استقرارشان بود، به ظاهر چیزی در اختیار نداشتیم؛ آن روزی که امام باید شروع می‌کردند از چیزی نترسیدند و روزی که باید مبارزه را نیز شروع می‌کردند از مرگ نترسیدند.
– یک جریان بی‌دین اما به ظاهر دیندار به نام پیغمبر کارهایی می‌کنند که هیچ لاابالی‌ای در ۲۰۰، ۳۰۰ سال اخیر انجام نداده است. اتفاقاتی که در کشورهای همسایه ما توسط گروه‌های متحجر می‌افتد، تردیدی باقی نمی‌گذارد که داعش، ساخته و پرداخته صهیونیست‌هاست و جامعه اسلامی را گرفتار نقار عظیمی کرده است که تاکنون سابقه نداشته است.
– شرایط منطقه، اقتضای شجاعت در تصمیم‌گیری دارد و اگر باید در تدبیر، اندیشمندانه رفتار کنیم؛ در عمل نیز باید شجاعت به خرج دهیم.
– ان‌شاءالله به مدد روح امام جامعه اسلامی روزهای خوبی را تجربه ‌کند.

قوانین فقهی قابل‌تجدیدنظر در راستای عدالت جنسیتی است
شرق در یکی از یادداشت های صفحه نخست با عنوان «زنان و نواندیشی دینی» به قلم رحیم عبادی، مدرس دانشگاه، سومین سالگرد درگذشت «فریده ماشینی» را گرامی داشته و به دغدغه‌ها و تلاش‌های وی در جامعه پرداخته است.
در بخش هایی از این یادداشت آمده است:
«….ارزش انسان‌ها به تفکر، اندیشه و اندیشه‌ورزی و تلاش برای عمل به آرمان‌ها و باورهاست…. اندیشه‌ورزی پیرامون مسائل چالشی، به‌ویژه در ابعاد ملی و بین‌المللی ارزش و اهمیت بیشتری دارد و شهامت و جسارت نواندیشی برای تبیین مسائل چالشی، امری بسیارسخت و درعین‌حال ارزشمند، لذت‌بخش و ماندگار است. زنده‌یاد «فریده ماشینی» از جمله انسان‌های فرهیخته‌ای بود که عمری را برای اندیشیدن و اندیشه‌ورزی با تکیه بر ایمان و باوری مستحکم سپری کرد و با مطالعات و تحقیقات مستمر و همه‌جانبه، تلاش خود را مصروف مسائل اساسی زنان کرده است. شخصیت جامع و چندوجهی ایشان که بر پایه جهد عمیق علمی و عملیِ مستمر و التزام و ایمان قلبی به این صفات شکل گرفته بود، توانست دریچه‌های جدیدی از علم و معرفت در امور زنان به‌ویژه از منظر دین و معارف قرآنی به روی جامعه علاقه‌مند بگشاید. موضوع نواندیشی دینی، یکی از حوزه‌هایی است که «ماشینی» بر آن تمرکز و اهتمام ویژه‌ای داشت، او گرچه در مسائل مختلف زنان اندیشه‌ای نو با خود همراه داشت و به‌سان پژوهشگری تشنه و کوشا و با ژرف‌نگری و پشتکارستودنی‌اش چشم‌اندازی روشن برای مسائل اساسی زنان ترسیم می‌کرد و حقوق زنان را از لابه‌لای متون دینی به‌ویژه قرآن کریم از یک سو و منابع علمی و اجتماعی از سویی دیگر استخراج و آن را مانند طبیبی دوار در هر محفل و مجلسی تبیین و ارائه می‌کرد و در قامت یک مفسر و پژوهشگر قرآنی و کارشناس ارشد مطالعات زنان برای احقاق حقوق تضییع‌شده زنان قدم برمی‌داشت و همه داشته‌ها و اندیشه‌های خود را در کسوت و منش معلمی، برای جوانان و زنان علاقه‌مند و تشنه‌کام ارائه کرد اما باید صادقانه و منصفانه اعتراف کرد که منشأ همه دغدغه‌ها و احساس مسئولیت‌های ایشان را باید در نواندیشی‌های دینی او جست‌وجو کرد…. و اگر همه تلاش خود را برای آشتی‌دادن دین و زندگی در دنیای امروز به کار می‌گرفت، شاید با اطمینان بتوان گفت سرمنشأ همه این تلاش‌ها یک جمله و آن اینکه «فریده ماشینی یک نواندیش دینی» بود و شاید به جرأت می‌توان گفت این ویژگی ممتاز او بود که توانست از او یک راهنما و الگو در جامعه نیازمند ما بسازد، در شرایطی که امروز دین گرفتار تفسیر افراط‌گرایان و اقتدارگرایان از یک سو و دین‌ستیزان و مادی‌گرایان از سوی دیگر است ترسیم چهره‌ای از دین رحمانی که سازگار با نیازهای بشری و آرمان‌های انسانی ازجمله عدالت، آزادی، برابری معنویت و… می‌تواند راه برون‌رفت از گرفتاری‌های امروز باشد، راهی که نواندیشان دینی معاصر هم در تحقق آن توفیق داشتند.»
رحیم عبادی افزوده است: « نواندیشی دینی نقطه مقابل بدعت‌گذاری در دین و معنای دیگر آن، مقابله با تفکر متحجرانه است، ماشینی معتقد است سه نگرش درباره نسبت دین و زن در جامعه وجود دارد:
۱-گروهی از اسلام‌گرایان تساوی کامل زن و مرد را مساوی با اندیشه غربی قلمداد کرده و با این موضع مخالف‌ هستند…. اینان معتقدند همه مشکلات زنان از فمینیسم ناشی می‌شود.
۲- دسته دوم ریشه مشکلات زنان را اسلام و قواعد، فقهی منبعث از آن می‌پندارند و معتقدند تا قوانین، دین‌زدایی نشود، وضعیت زنان بهتر نخواهد شد. اینها می‌گویند اسلام میراث پدرسالاری است و قوانین برخاسته از دین، علت مشکلات زنان است.
از منظر هر دو، رویکرد، نگرش اسلامی یک کل غیرقابل تغییر است و قرائت اسلام تاریخی، مورد نظر آنهاست که دستخوش تحول نشده و ملاک اسلامی‌بودن منوط به اجرای آن است. درحالی‌که هیچ پدیده‌ای را نمی‌توان مجرد از وضعیت تاریخی پنداشت. از هر دو منظر، اسلام و فمینیسم مانع‌الجمع هستند. ادامه این سیاست‌ها سبب قطبی‌شدن فضای جامعه شده است به‌گونه‌ای که اشخاص یا دیندار و زن‌ستیز یا بی‌دین و طرفدار حقوق زنان قلمداد می‌شوند.
۳- دسته دیگر در عین دینداری، نابرابری بین زن و مرد را برنمی‌تابند و معتقدند دین براساس قرائت‌های مردانه خوانده شده و تفسیرها براساس منافع مردان است. از این منظر تجارب زنان را نمی‌توان نادیده گرفت و لزوم بازخوانی متن از منظر زنانه الزامی به‌نظر می‌رسد. وی همچنین می‌گوید: می‌توان با طرح دیدگاه‌های مختلف درباره زنان، به طرح مسائل جدیدی که اسلام و مدرنیته را در تقابل با هم نمی‌بیند پرداخت. گفتمان زن و نواندیشی دینی در کشور به‌عنوان یک ضرورت مطرح است زیرا در سایه سازگاری اسلام و برابری حقوق زن و عزم برای رفع تبعیض‌های جنسیتی از منظر دین، اصلی‌ترین خواست‌های زنان یعنی مباحث دموکراسی و آزادی و حقوق بشر را در قرائت رحمانی و عادلانه از دین مطرح خواهد کرد و وارد متن واقعی زندگی مردم خواهد کرد. در این گفتمان خانواده کانون عشق و مظهر مسئولیت و وظیفه زن و مرد است. براساس این گفتمان، قوانین فقهی قابل‌تجدیدنظر در راستای عدالت جنسیتی است.

می‌خواهند نیمه‌ شعبان سکولار برگزار کنند
شرق در دو خبر کوتاه، سخنان آیت‌الله مکارم‌شیرازی را اینگونه منعکس ساخته : «اگر از دولت حمایت می‌کنیم به آن دلیل است که برگزیده مردم بوده و مقام‌معظم‌رهبری حکم رئیس دولت را تنفیذ کرده است و این حمایت توأم با نظارت است و هرکجا کم و زیاد شود، تذکر محترمانه و منطقی خواهیم داد» و در خبری دیگر از قول حجت الاسلام علم‌الهدی آورده است: « در موقعیتی که تمام دنیا در مقابل ما قرار گرفته است، باید با استفاده از ظرفیت نیمه‌شعبان و بهره‌گیری از توان مساجد و منابر، حرف خود را بیان کنیم، عده‌ای می‌خواهند به‌واسطه مشکل با نظام، نیمه‌شعبان سکولار برگزار کنند.»

سپاه به گرامیداشت ۱۷۵ شهید در فضای مجازی مشکوک است
شرق در بخش دیگر از صفحه ۲ در کنار خبر انتخاب یک نوجوان ۱۳ ساله در شیراز به عنوان فرمانده بسیج، به واکنش سپاه به حاشیه‌سازی در مورد ۱۷۵ غواص شهید پرداخته و از قول سردار رمضان شریف، مسئول روابط‌عمومی سپاه نوشته است: «عملیات کربلای ۴، عملیاتی است که همه فرماندهان اذعان دارند لو رفته بود و گفته می‌شود آواکس‌های ‌آمریکایی اطلاعات را به بعثی‌ها داده‌ بودند و شاید اولین عملیاتی بود که به‌سرعت برای کم‌شدن تلفات انسانی، دستور عقب‌نشینی داده شد. اما درباره پرداختن رسانه‌ای به این موضوع باید گفت استقبال سراسیمه فضای مجازی از این خبر و تبدیل‌شدن آن به دوهزارو ۵۰۰ تراکنش در لحظات اولیه، نشان می‌داد باید یک شگرد رسانه‌ای پشتِ آن باشد. وقتی در ابتدا خبر آمد همه کاربران فضای مجازی اظهار همدردی کردند، ما احتمال یک شیطنت را دادیم، زیرا تاکنون شهدای زیادی در تعداد، ترکیب و مظلومیت، همچون این شهدا به کشور آورده شده‌‌اند، اما دقیقا پس از ۲۴ ساعت شگرد رسانه‌ای آنها آغاز شد؛ شگردی که دو محور داشت، یکی ناکارآمدنشان‌دادن فرماندهان نظامی آن دوره و دیگری، بحث ضدیت ایرانی- عربی»

گرامیداشت مرحوم آئینه وند در شرق
روزنامه شرق در شماره امروز، ۴ صفحه را به تجلیل از مرحوم دکتر صادق آئینه‌وند اختصاص داده و عناوین زیر را منتشر ساخته است:
یادداشت «از شمار خرد هزاران بیش» به قلم هادی حیدری
گفت‌وگو با ناصر تکمیل‌همایون؛ «روایتگر صادق تاریخ»
گفتگو با هادی خانیکی؛ «تسلط مرحوم آئینه‌وند بر تاریخ و ادبیات عرب از او پلی میان گذشته و حال ساخته بود»
گفتگو با سیدجواد میری، «حقوق زنان و عصری‌شدن فهم دین از نگاه آئینه‌وند»
گفتگو با آیت‌الله بهمن اکبری؛ «مردی که نماد اسلام رحمانی بود… »
گفتگو با نعمت‌الله فاضلی؛ «انسان آکادمیک ایده‌آل: ضرورت‌ها و کارکردها »
دین آنلاین نظر به مشارکت در گرامیداشت استاد فقید، خلاصه ای از مطالب فوق را در پی آورده است:

آئینه‌وند هرگز از دین، دکانی برای دنیایش نساخت
هادی حیدری در یادداشت خود با عنوان «از شمار خرد هزاران بیش» به این نکات اشاره نموده است:
– احترام به همسر، فرزندان و نوادگان و دامادهای‌شان، فردی را به تصویر می‌کشید که به جوهر دین دست یافته و جلوه‌های رحمانی آن را در اخلاق و رفتار خویش متجلی کرده است.
– نگاه ایشان به افراد، فارغ از دریچه‌های محدود ایدئولوژیک، براساس «انسانیت» بود. برهمین‌اساس بود که آدم‌های متفاوتی با دیدگاه‌های رنگارنگ و مختلف، شیفته و مجذوب شخصیت وارسته این استاد فرزانه می‌شدند.
– دکتر آئینه‌وند اساسا شخصیتی «همگرا» داشتند؛ تمام تلاش ایشان در یافتن «اشتراکات» میان آدم‌ها بود، نه نقاط افتراق و جدایی.
– سال‌های اولی که افتخار دامادی‌شان را یافته بودم، همواره توصیه می‌کردند در زندگی زناشویی، به‌دنبال حداقل مشترکات باشیم و آن اشتراکات را برجسته و گسترده کنیم.
– آدم‌های «خدایی»، نگاه معنوی و فرامادی پیدا می‌کنند. درست همانند دکتر صادق آئینه‌وند که نمونه درخشان انسان‌هایی بود که به جست‌و‌جوی جهانی آرمانی زیسته‌اند.
– ایشان نمونه کامل مسلمانی بودند که دین را می‌شد در تمام حرکات و رفتارشان باور کرد. هیچ‌‎کدام از رفتارهای‌شان، نمایش دینداری نبود، بلکه باوری قلبی و ایمانی بود. هرگز از دین، دکانی برای دنیای‌شان نساختند.
– در تمامی این سال‌ها به‌جرئت می‌گویم هرگز کلمه‌ای به دروغ از زبان‌شان نشنیدم. اما علاوه‌بر تمام این ویژگی‌ها، آنچه دکتر صادق آئینه‌وند را در حوزه نظری از دیگران متمایز می‌کند، اهتمام و توجه ویژه ایشان به علم‌اندوزی، پژوهشگری و جست‌وجوگری است.
– اندیشه روشن آن بزرگوار از هرگونه جمود و تحجر و قشری‌گری فاصله می‌گرفت و با تسلط مثال‌زدنی به زبان عربی و دستیابی به منابع اصلی تاریخ اسلام و دین تلاش می‌کرد تصویری درست و عقلانی از دین و تاریخ به‌دست دهد.
به‌خاطر تلاش‌های‌شان برای نوشتن درست تاریخ اسلام بود که بسیاری لقب «پدر علم تاریخ اسلام» را برازنده ایشان دانسته‌اند.
– دکتر صادق آئینه‌وند همواره تأکید بر «عصری‌سازی» تاریخ داشتند. تلاش ایشان در پیوند گذشته به حال برای عبرت‌اندوزی و بهره‌گیری برای داشتن آینده‌ای بهتر، مثال‌زدنی و درخور توجه است.
– استاد از رشد گروه‌های تکفیری و افراطیون مذهبی، که در جای‌جای جهان در تلاش برای به‌تصویر‌کشیدن چهره‌ای خشن از اسلام هستند، بسیار ناراحت و متأثر بودند.
– کتاب «سیره و سخن پیامبر خدا (ص)» برای به‌تصویر‌کشیدن چهره مهربان و رحمانی اسلام و پیامبر گرامی اسلام (ص) تدوین شده است و استاد آئینه‌وند در دوران بیماری و زمانی‌که بر تخت بیمارستان بودند، آخرین تصحیحات آن را انجام دادند، اما افسوس که درگذشت ناباورانه ایشان، مجال دیدن نسخه‌های منتشر‌شده آن را نداد.
– تصویری که استاد، با عشق از پیامبر عزیز اسلام(ص) ارائه می‌کردند چنان دقیق و با صحت تاریخی بود که گویی هم‌عصر آن بزرگوار زیسته‌اند.

آئینه‌وند ما را به تاریخ‌نگاری دنیای عرب و جهان اسلام متصل کرد
شرق گفتگو با ناصر تکمیل‌همایون را با عنوان «روایتگر صادق تاریخ » منتشر ساخته و تاریخ‌نگاری فضیلت‌مند را بررسی کرده است.
در مقدمه این گفتگو آمده است:
«شیوه نگارش تاریخ در بین مورخان به دو شیوه تاریخ‌نویسی عربی و شیوه تاریخ‌نویسی فارسی تقسیم شده است. در این زمینه، استاد آئینه‌وند پلی میان این دو شیوه تاریخ‌نویسی به‌شمار می‌آید. دکتر ناصر تکمیل‌همایون، استاد تاریخ دانشگاه تهران و یکی از چهار جامعه‌شناسی که نشان علمی دکتر صدیقی را امسال به‌خود اختصاص داد، معتقد است دکتر آئینه‌وند تاریخ‌نگاری فارسی و عربی را به‌هم پیوند می‌دهد. درگذشت دکتر صادق آئینه‌وند، ما را بر آن داشت درباره شیوه‌ نگرش وی به تاریخ و رابطه‌ای که وی بین تاریخ‌نویسی فارسی و تاریخ‌نویسی عربی ایجاد کرده‌است، به گفت‌وگو بپردازیم. »
نکات مهم این گفتگو به ان شرح است:
– طی این سال‌ها بنده حتی یک‌بار نشنیدم کسی از وی گله یا شکایت داشته باشد. وی کاملا عدالت، راستی، درستی و حقیقت را در کارهایش رعایت می‌کرد. نمونه رفتار وی را می‌توانم در جریاناتی شرح دهم که مجبور شد از برخی استادان که نمونه واضح و برجسته آن هاشم آقاجری بود، حمایت کند. وی در اتفاقی که برای آقاجری روی داد، ایستاد و دفاع کرد. این حرکت آئینه‌وند در آن زمان حرکت والایی بود؛ دفاعی که در انجام آن هراسی نداشت.
– ایرانی طرفدار فضل است، اما به فضیلت احترام بیشتر می‌گذارد؛ احترام به فضیلتی که در آئینه وند بیش از فضل وجود داشت اگرچه اهل فضل به معنای واقعی هم بود؛ ویژگی‌ای که هیچ‌یک از کسانی که در مراسم تشییع و ترحیم وی شرکت کرده بودند، منکر آن نبودند.
– تقدیری بود که ملت ایران از وی کردند، ادای احترامی که زایندگان فرهنگ و هویت ایرانی به یک شخصیت برجسته نشان دادند؛ رویکردی بسیار قابل‌احترام است. هم برای آئینه‌وند و هم برای ملت ایران که افراد خادم جامعه را تشخیص می‌دهد و فرد حقیقت‌گو، ریاکار یا راست‌کردار را می‌شناسد و میان آنها فرق می‌گذارد و عظمت جمعیت در مراسم تشییع وی، نشان‌دهنده هوشمندی ایرانی‌های حق‌شناس است.
– آئینه‌وند رابطه گسسته تاریخ‌نگاری عربی و پارسی را پیوند داد. وی در دو رشته تاریخ با گرایش تاریخ اسلام و ادبیات عرب، حضوری پربار داشت. اگرچه در سایر رشته‌های علوم انسانی نیز دستی داشت، اما وی در رشته تاریخ آثار پربارتری را به جامعه علمی ما عرضه کرده است. آئینه‌وند در حوزه تاریخ اسلام بر اغلب سلسه‌ها تسلط داشت و کسی مانند وی در این حوزه، احاطه نداشت. وی در این حوزه تاریخ‌عام بود؛ به عبارتی زمانی که تاریخ‌نگاری ما در ایران آغاز شد، نام آن را تاریخ‌نگاری اسلامی گذاشتند و تا مدت‌های مدیدی این تاریخ به زبان عربی نوشته می‌شد، یعنی علاوه بر مورخان بزرگ عرب‌زبان، حتی مورخان ایرانی و پارسی‌زبان، نیز تاریخ را به عربی می‌نوشتند که آئینه‌وند درباره این تاریخ‌نگاری‌ها مطالعه و تحقیقی نیز انجام داده است.
– شادروان آئینه‌وند در تاریخ‌نگاری خود به‌دنبال رفع بی‌خبری‌های تاریخ نگاران عرب و ایرانی از هم بود و ما را متوجه این مهم کرد که در دنیای عرب خیلی خبرها بوده است. این رفع بی‌خبری در حالی صورت گرفت که باید بگویم ما مورخان بسیار خوبی داشتیم که آثار ارزشمندی تألیف کردند، اما با وجود این، دنیای عرب با تاریخ‌نگاری‌ای که از اروپا نشأت گرفته بود، زودتر از ما آشنا شده و آثاری از تاریخ‌نگاری مدرن را ترجمه کرده بودند. این در حالی است که ما پس از آنها به ترجمه تاریخ‌نگاری سبک جدید روی آوردیم.
– اگرچه در میان مورخان برجسته ایرانی کسانی مانند عباس زریاب‌خویی، عبدالحسین زرین‌کوب و برخی دیگر بودند که کم‌وبیش با مورخان عرب آشنایی داشتند، اما در میان جامعه مورخان ایرانی آنچنان که باید، مرسوم نبوده، اما آئینه‌وند ما را با این تاریخ کم‌رنگ‌شده دوباره آشنا می‌کند. وی در پیدایش علم تاریخ در جهان اسلام شعبه‌ها و مشکلات آن و نظریات گوناگون تاریخ‌نگاران مسلمان (ایرانی و عرب) چون کافیجی، سخاوی، طبری، یعقوبی، مسعودی، سیوتی، بیهقی، ابن‌خلدون و دیگر مورخان بزرگ جهان اسلام مطالعه جامعی انجام داده است.

– آئینه‌وند به‌اصطلاح اروپایی‌ها، زیاد میکروهیستوری کار نکرده، بلکه بیشتر ماکروهیستوری کار کرده است. به عبارتی، وی در تاریخ‌نگاری خود، کل عالم اسلامی و ایران فرهنگی را مدنظر قرار داده است. کار دیگری که وی انجام داده، این است که در تاریخ‌نگاری تاریخ‌نگاران پژوهش کرده است. به عبارتی، شیوه تاریخ‌نگاری آثاری را که نام بردیم، مورد تحقیق قرار داده است.
– کار آئینه‌وند این بود که ما را به تاریخ‌نگاری دنیای عرب و جهان اسلام متصل کند و تاریخ جهان اسلام را دوباره به‌هم پیوند دهد؛ پیوندی که باعث آشنایی تاریخ‌نگاران دو طرف شود. آئینه‌وند به یک معنا تحصیل‌کرده تاریخ جهان اسلامی است و به حکم ایرانی‌بودن و پیوند با تشیع، به تاریخ ایران و سرگذشت زندگی شیعیان و امامان آنها علاقه‌مندی شدیدی دارد و خوشبختانه در داشتن ابزار استفاده از منابع اصلی که به زبان عربی است، استادانه و زبردستانه استفاده کرده و به همین دلیل در بخش سوم طرح نگارش تاریخ سیاسی اسلام به‌درستی از عصر امامت، امامت بعد از امام‌علی(ع)، امامت امامان اثنی‌عشری، تشیع بعد از غیبت و عصر بیداری مسلمانان را مورد توجه ویژه قرار داده است.
– متأسفانه این مورخ بسیار زود از دنیا رفت. بنده همیشه درباره مرحوم مطهری که تمام آثار وی را مطالعه کرده‌ام، معتقدم وی به پختگی و کمالی رسیده بود که اگر شهید نمی‌شد و پژوهش‌های علمی را ادامه می‌داد، از مطهری امروز بسیار فراتر می‌رفت و یک مطهری جامع برای عالم اسلام می‌شد. درباره آئینه‌وند همین‌طور بود، اگر وی زنده می‌ماند و سمت‌های اداری و جلسات و گردهمایی‌های وی کاهش می‌یافت و تنها به پژوهش‌های علمی در حوزه تاریخ اسلام و به تکمیل شناسایی بخش تاریخ قلمرو اسلامی می‌پرداخت، این شیوه پژوهش، وی را به یک تاریخ‌شناس و تاریخ‌نگار ممتاز عالم اسلام تبدیل می‌کرد. این سخن بنده نقض‌کننده مقام فعلی وی به عنوان یک تاریخ‌نگار دوره اسلام نیست، بلکه منظور من ارتقا از جایگاه فعلی وی است. متأسفانه درگذشت نابهنگام آئینه‌وند ضایعه بزرگی برای تاریخ و فرهنگ ایران بود.
– آئینه‌وند درباره تاریخ اسلام نظریه‌هایی داشت که این نظریه‌ها برخاسته از عقیده وی بود. وی با برخی تقسیم‌بندی‌ها در تاریخ موافقت داشت و نظرش درباره برخی بخش‌های آن با تقسیم‌بندی‌های متداول متفاوت بود. زمانی که وی می‌خواهد درباره تاریخ اسلام بحث کند، نخست از عصر جاهلیت و مسائل مربوط به آن مانند ادیان، فرهنگ‌ها، شیوخ و قبیله‌های مختلف می‌گویدو پس از آن، عصر بعثت را شرح می‌دهد، تا به عصر هجرت پیامبر (ص) از مکه به مدینه می‌رسد. زمانی که شرح هجرت را تمام می‌کند، یک اصلی به نام خلافت را بیان می‌کند که در فصلی که این اصل را در آن گنجانده، درباره چهارخلیفه سخن می‌گوید. پس از آن، عصری به نام امامت شیعی را پیش می‌کشد. بنابراین در تقسیم‌بندی وی، یک اصل خلافت و یک اصل امامت شیعی وجود دارد. در شرح امامان شیعه تا غیبت کبری امام‌زمان(عج) را شرح می‌دهد و پس از آن تاریخ اسلام را تا تاریخ معاصر، یعنی پیروزی انقلاب اسلامی و عصری که ما در آن زندگی می‌کنیم، دنبال می‌کند. با وجود این،‌ آئینه‌وند نسبت به بروز و ظهور اسلام در اسپانیا نیز بی‌نظر نیست و آن را به ملوک‌الطوایف در اسپانیا یا اندلس تقسیم می‌کند. همچنین وی اسلام ایرانی را نیز معرفی می‌کند، در این معرفی به شرح سلسله‌های ایرانی و ترک تا زمان قاجاریه می‌پردازد. همچنین تاریخ هند و افغانستان را نیز از یاد نمی‌برد و برای این دو قلمرو نیز تاریخی را تعریف می‌کند به‌طوری‌که در تاریخ‌نگاری وی بر حسب اسلام، می‌توان چندین تاریخ عالم اسلام پیدا کرد. این شیوه شرح اسلام در سرزمین‌های متفاوت با شیوه تقسیم‌بندی آن در دانشگاه‌ها متفاوت است که تنها به تاریخ اسلام در ایران اکتفا شده درصورتی‌که ما تاریخ اسلام در هند، چین، شمال آفریقا و اندلس نیز داریم. آئینه‌وند به‌نوعی گستره تاریخ اسلام را تدوین کرد و به‌نوعی چندین رشته تاریخ اسلام را ابداع کرد. این نوع تقسیم‌بندی اسلام براساس نفوذ آن به سرزمین‌های مختلف، نشان‌دهنده تسلطی است که وی در این حوزه دارد.
– آئینه‌وند یک رکنی برای مورخان ایرانی بود و در جلسه‌های فصل‌نامه انجمن ایرانی تاریخ و سایر مجله‌های تاریخی که حضور پیدا می‌کرد، پایه برای بقای آن مجله و انجمن بودند. وی یک نوع اتوریته اخلاقی و علمی (پشتوانه) برای مجله و مقالات آن داشت. زمانی که در فصل‌نامه انجمن ایرانی تاریخ، نام وی نیز گنجانده شد، درواقع نامش پشتوانه‌ای بود تا بسیاری از امور اداری و علمی آن به‌خوبی پیش رود و از سوی نهادهای مسئول مشکل‌‌تراشی نشود. به‌نوعی نام وی را مدافع علمی و سازمانی می‌دانستیم. البته این‌طور نبود که وی از روی تکلف کاری را بپذیرد، زمانی که امر انتشار یک مجله را می‌پذیرفت با جدیت آن را دنبال می‌کرد و اگر مشکلی در روند دریافت مجوز پیش می‌آمد، وی این مشکلات را حل می‌کرد. این امر در انتشار مجله یا ماهنامه‌های حوزه تاریخ بسیار مهم بود، زیرا اگر ما چنین شخصی را نداشتیم، کار انتشار این فعالیت‌های علمی با مشکل بیشتر روبه‌رو می‌شد.
– امید است حیات علمی پژوهشگاه همچنان زنده و پویا استمرار یابد و آرامش و رضایت کنونی همچنان برقرار بماند. آن‌سان که دکتر آئینه‌وند آرزو می‌کرد. وی در کارهای اداری و در کارهای علمی خود هیچ‌گاه ادعای «کار کامل و کمال کار» را نداشت و همواره به نقصان کوشش‌های علمی و تلاش‌های خود اذعان داشت. کامل و بی‌عیب‌ونقص، فقط خدای تعالی را می‌دانست و سخنش را بدین‌گونه پایان می‌داد الکمال‌لله وحده.

در جهان عرب متفکران مسلمانی هستند که با نوآوری سخنان تازه‌ای برای گفتن و شنیدن دارند
در گفتگوی دیگر روزنامه شرق، هادی خانیکی از مرحوم آئینه وند می گوید که در آن آمده است:
– او کسی بود که خودش را محصور در هیچ‌کدام از محیط‌ها؛ یعنی دانشگاه و حوزه نکرده بود
– در عین تدین و برخورداری از روحیه دینی، اهل گفت‌وگو و مدارا بود و بیشتر در پی آن بود که چهره موجه و رحمانی از دین را به این عصر ارائه دهد.
– معتقد بود در جهان عرب متفکران مسلمانی هستند که توانستند با نوآوری سخنان تازه‌ای برای گفتن و شنیدن داشته باشند.
– آقای دکتر محقق‌داماد در مراسم تشییع او گفت دکتر آئینه‌وند، نماینده اسلام رحمانی بود. در این دوران و چون نمایندگان اسلام رحمانی در برابر نمایندگان برداشت‌های غضبانی از اسلام کمند، واقعا رفتن ایشان خیلی تأسف‌بار است و بهترین شاهدش هم نوع حضور و اقبالی بود که صاحبان اندیشه، علم و فرهنگ در کشور در بزرگداشت ایشان داشتند. یعنی درواقع بیش از آنچه که در رسانه‌ها انعکاس پیدا کرد، این رفتن نابهنگام دکترآئینه‌وند در فضای دانشگاه و در فضای فرهنگ تأثیرگذار شد.

اسلام آئینه وند، اسلام مهر و رحمانی بود نه اسلام تغلب و قهر و خشونت
شرق در گفتگویی دیگر، نظرات آیت‌الله بهمن اکبری در مورد مرحوم آئینه وند را منعکس ساخته و عبارت « مردی که نماد اسلام رحمانی بود» را برای این بخش در نظر گرفته است. در مقدمه این گفتگو آمده است: « مرحوم صادق آئینه‌وند اگرچه طی عمر بابرکتش تمایل زیادی برای حضور در رسانه‌ها نداشت، اما آثاری که از او به یادگار مانده نشان از تفکر اسلامی عمیق و والای اوست. بسیاری از کسانی که او را از نزدیک می‌شناختند و بیشتر با اندیشه‌هایش ملموس بودند، او را نمادی از اسلام رحمانی می‌دانند. آیت‌الله بهمن اکبری نیز از کسانی است که مرحوم آئینه‌وند را در حوزه احیای امر اهل بیت در آکادمی تاریخ یک احیاگر می‌داند، ولی با نگرش و رویکرد رحمانی به روندها و فرایندهای تاریخ.»
اهم نکات این گفتگو از این قرار است:
– او در عین حال که پاکی رفتار و خلوص نیت در ذاتش بود؛ علمیت، آگاهی و معرفتی که آغازگر رفتار دینی است نیز داشت.
– امیدوارم امثال ایشان پا به عرصه وجود بگذارند و در زمین کویر موجود در حوزه فکر و اندیشه، مخصوصا نوپردازی دینی ما برویند و بتوانیم بارقه‌هایی از رویش جوانه‌های اندیشه‌های مرحوم آئینه‌وند را شاهد باشیم.
– کسانی هستند که تاریخ را نه به‌مثابه امر گذشته، بلکه به‌مثابه امر آینده و امر حال تلقی می‌کنند. چرا؟ این تعبیر را در بیان ابن‌خلدون، تاریخ‌نگار معروف، می‌بینیم که در واقع الگوی تاریخ‌پژوهی و یک نگاه فلسفی به روند و فرایند تاریخ دارد و تصریح می‌کند که «الماضی اشبه بالاتی من الماء بالماء»؛ تشابه آینده به گذشته از آبی به آبی، بلکه شبیه‌تر و نزدیک‌تر است. چطور ما در گذر زمان تحول آب را حس نمی‌کنیم؛ گذشته و آینده نیز چنین تشابه و چنین تماثلی دارند. خب، این حرف کوتاهی است، اما به نظر من یک نظریه پشتیبان قوی است، برای نوع نگرش، خوانش روند یا فرایند و گذشته تاریخی.
– به نظر من اگر ما کنشگران هستی را به کنشگران انسانی محدود ندانیم، سنت‌های الهی به مثابه کنشگرهای مانا و ثابتی هستند که در همه‌جا و همه لحظات جاری و ساری‌اند، در بیان قرآن هم این‌گونه است. سنت‌هایی که سنت‌الله التی به‌اصطلاح فرمود: «سنه الله فی الذین خلوا من قبل و لن تجد لسنه الله تبدیلا»: (احزاب: ۶۲) و یا… «ینْظُرُونَ إِلاَّ سُنَّه الأَوَّلِینَ فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّه اللَّهِ تَبْدِیلا وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّه اللَّهِ تَحْوِیلا»: (فاطر: ۴۳) (تبدیلی برای سنت‌های الهی نیست)
– هیچ پیامبری جهاد نمی‌کرد که کسی را بکشد، بلکه هدف آنها احیا بوده است. آنان سم‌زدایی و آفت‌زدایی می‌کردند، نه اینکه نعوذباالله، قاتل و قدار باشند. حتی اگر در مقابل کافرترین انسان‌ها بوده باشند…. اگر ما این‌گونه رفتار پیامبران و پیامبر اکرم(ص) و تاریخ اسلام را ببینیم، در آن‌صورت این رویکرد و این خوانش چیزی دیگر به ما خواهد داد. در واقع ما از بحر تاریخ صیادی خوبی خواهیم داشت و گهرهای فراوان به دست خواهیم آورد. نه چیزهایی که تنها بوی خون و قتل و غارت و افراط و تجاوز می‌دهد. مرحوم آئینه‌وند با توجه به آنچه در آثار ایشان می‌توان دید، اسلام را این‌گونه می‌بیند بنابراین تاریخ می‌خوانده اما نه به عنوان محدث تاریخ، بلکه به عنوان تحلیلگر و کاوشگر تاریخی، آن‌هم با رویکرد توجه به اسلام مهر، اسلام رحمانی. اسلامی که به تعبیر ایشان اسلام قلبی است نه اسلام تغلب و قهر و خشونت.
– ما در عصر حاضر به جد محتاج نگاهی هستیم که نکویی‌ها، شایستگی‌ها، روانی‌ها و مجموعه سهولت‌ها و سمات‌های دین را به جهان و انسان معاصر که تشنه الاهیات و معنویت به معنای عمیق کلمه است، انتقال دهیم.

– در نگاه آئینه وند، اسلام قلبی درصدد «اقناع» انسان است و با عنصر اقناع خودش را به پذیرنده (مخاطب) ارائه و معرفی می‌کند. در حالی‌که اسلام قهری با سلطه بر بدن و با تحمیل به‌پیش می‌رود که برخی اوقات مقدمه این تحمیل‌ها، تحمیق و تهدید است، فرایند اسلام قهر و غلبه، با اندیشمندپروری و آزاداندیشی مخالفت است و تنها پذیرش صرف و اطاعت محض کورکورانه می‌خواهد، در حال حاضر هم وضعیت جهان و انسان معاصر و حتی اسلام در قالب دعوت نهایی، به گونه‌ای است که دعوت بزرگ اسلامی در یک نقطه عطف تاریخی قرار گرفته است و در این نظم نوین که از آن سخن گفته می‌شود و ما نیز بر این باوریم که از عوامل فرهنگی و هویتی‌ای برخورداریم که می‌تواند در شکل‌دهی به ترجیحات دیگران و دیگر نظریه‌های رقیب موفق باشد، باید از مفهوم و روش اقناع بهره گرفت. این اقناع را من در چند لایه تحلیل کرده‌ام،؛ نخست اینکه این اقناع قدرت است، ولی نه از جنس قدرت سخت. این اقناع از جنس خشونت، اجبار، اکراه و ستیز نیست، بلکه این اقناع به جنبه عقل بشری برمی‌گردد. اقناع عقول بشری و خرد انسانی و خرد جمعی در سطح جهانی است؛ یعنی فضای بین‌الملل و عرصه بین‌الملل. آنجا که مفهومی از دین یا اسلام یا تشیع در لایه‌های پایین‌تر وجود ندارد، اما پیروی از حقیقت و عدالت دیده می‌شود. عقول انسان‌ها نسبت به مفاهیم و محاسن کلام الهی باید حالت اقناع پیدا کند….
– امروزه در کمتر جایی است که از سلوک و عرفان و حرکت‌های صوفیانه، مشرب صوفیانه و مشرب عارفانه به‌معنای عمیق کلمه استقبال نشود. وقتی ما اسلام را در قالب مشرب عرفانی ارائه می‌کنیم، بسیار جذاب است و شما می‌دانید که در مغرب‌زمین و مغرب معرفتی چه اقبالی به ترجمه ادبیات کهن ما اعم از منطق‌الطیر عطار، مثنوی معنوی، لسان‌الغیب حافظ، بوستان و گلستان شیخ اجل سعدی و دیگر قله‌های ادب ایرانی اسلامی می‌شود و علت این است که مفاهیم حکمی و عرفانی اسلام با فطرت بشری سازگار و سازمند و با نظام واژگانی معرفتی و هوشیاری عرفانی انسان برابر و مطابق است، بنابراین پذیرفته می‌شود.
– اسلامی قلبی گرچه با فتوحات منافات ندارد، اما اینها فتوحاتی نبوده است که برای فتح و گسترش زمین و خاک یا برای توسعه قدرت و صرفا برپایی دولت‌ها باشد، بلکه «انا فتحنا لک فتحنا مبینا»، آن فتح مبین و آن گشایش و گشودگی بزرگ محدود به زمین نبوده است. بلکه در گستره قلب انسان‌ها که عرش خداست و جایگاه بلندی دارد، انجام گرفته است.
– در اسلام قلبی دارالتوحید و دارالشرک داریم، در اسلام غلبه و قهر دارالحرب و دارالاسلام داریم. در اسلام قهری شما بوی عرفان و هنر قدسی را نمی‌بینید. اما در اسلام قلبی، که با یک ممیزه‌هایی در برخی از آثار مرحوم آئینه‌وند هم هست، انسان مبنا و محور است. تعریف روشن از انسان است.
– گاهی ممکن است ما از اسلام قهری و قلبی و اسلام قهر و مهر به اسلام ظاهر و باطن هم اشاره کنیم. برخی در پندارشان این است که اساسا ما آمده‌ایم تا تظاهرات دینی را در جامعه انسانی یا فرد انسانی تجلی دهیم. این شاید کار اسلام قهری است، اسلام قهری می‌تواند یک‌روزه همه را وارد یک سامانه اسلامی کند، همه یونیفرم اسلام را به تنشان کنند. اما از حقیقت اسلام خالی و خارج باشند. وقتی تو در باطنت مدارا برقرار نکرده‌ای تظاهر اسلامی هیچ گشایشی ندارد. اسلام ظاهری بیشتر درصدد اسلام قهری است، غلبه و قهر در تجلیات، مظاهر و نمادها کافی است. برای اینکه ما بگوییم جامعه اسلامی است یا انسانی مسلمان است، این نوع نگاه انسان قلبی، نافی اسلام ظاهری در این نگاه نیست. ولی موضوع این است که محوریت و مقصد را کجا بدانیم غایت القصوی کجاست؟ غایت القصوی تغییر قلب و تغییر درون و به اصطلاح تحلیه، محلا‌شدن، حلیه‌بستن به مفاهیم و ارزش‌های دینی است، یا نه تجلی‌دادن و تظاهر پیداکردن به آداب ظاهری است. لذا دو رویکرد داریم: اسلام فقاهتی و اسلام عرفانی، ظاهرا این هم دو رویکرد جداست. اسلام باطن، اسلام ظاهر و اسلام ظاهر را اسلام فقه‌محور می‌توانیم بگوییم و اسلام باطنی را حکمت‌محور و عقل‌محور و در یک نگاه دیگر اسلام عرفان‌محور یا قلب‌محور یا اخلاق‌محور، چون به‌هرحال مظاهر و نماد اسلام می‌شود قلب، تخلق، اخلاق‌پیداکردن یا اخلاقی‌شدن. در یک واژه‌پردازی دیگر، گاهی من اینها را به «اسلام امامتی» و «اسلام خلافتی» تقسیم می‌کنم. اسلام ظاهری، اسلام خلافتی و در پی خلیفه‌گری است. امروز داعش درصدد احیای خلافت اسلامی است، نه امامت اسلامی و من در اینجا امامت خاصه شیعی مقصودم نیست، ولایت عامه اسلامی منظور است.
– در یک نگاه دیگر، من این بحث را به اسلام تمدن‌محور و اسلام فرهنگ‌محور تقسیم می‌کنم. اسلام ظاهری درصدد یک تمدن ظاهری است، بناهای اسلامی، مساجد بلند و مناره‌های سربه‌فلک‌کشیده و… سایر مفاهیمی که حتی ممکن است به رفاه، منجر بشود یا نشود. اما آن سخت‌افزار جامعه انسانی را هدف‌گیری کرده است. تمدن برساخته دست بشر است، درحالی‌که فرهنگ برخاسته از ذهن و زبان به تعبیری از ویتگنشتاین است؛ یعنی ذهن و زبان را من عاریه از ویتگنشتاین می‌گیرم. ذهن و زبان جامعه تغییر می‌کند، این اسلام قلبی است؛ بنابراین در این نوع نگاه در اسلامِ تمدن‌محور واژه‌هایی مانند حکومت، دولت، خلافت، سلطنت و در یک کلمه تحلیل جریان قدرت رخ می‌دهد و دیده می‌شود. درحالی‌که در اسلام فرهنگ‌محور ما در واقع تجلیات ارزش‌ها، باورها، مفاهیم فطری یا فطرتی و محوریت کرامت را بهتر می‌بینیم؛ بنابراین در این دو ساحت معنایی، اگر اسلام تمدن‌محور را ببینیم، تمدن نمادش ثروت و قدرت می‌شود. نماد آن عقل است، اما «عقل خودبنیاد»، عقل تجربه‌محور، نه عقل تعالی‌گرا، آن عقلی که به اصطلاح عقل نیک‌اندیش نیست؛ بلکه خودخواه و آن عقلی است که تلاش می‌کند خود را حفظ کند و خود را ببیند و دیگر هیچ. درحالی‌که «از مردمک دیده بباید آموخت/ دیدن همه‌کس را و ندیدن خود را.»
و طبیعتا تمدن، نماد طبیعت است و اگر نماد دانش هم هست، دانش‌های تجربه‌محور. در مقابل اسلام فرهنگ‌محور که به توضیحات عمیق‌تر گفتم که به تعریف روشن از انسان و تبیین جایگاه انسان، به‌کار‌گیری علوم مختلف برای تعالی انسان و همه اینها بر مدار کرامت قدم برمی‌دارد. این به نظر من طرح‌واره‌ای است از نگاه مرحوم آقای دکتر آئینه‌وند (رحمت‌الله علیه) به موضوع روندها و فرایندهای تاریخ و تبیین فتوحات از زاویه فتح به شمشیر یا فتح با اقناع و فتح قلوب که شاید قدری به واکاوی و روشنگری نظریه اسلامی عرفانی این مرد بزرگ اشاره کند. اگر ما تاریخ را دانشی یا پدیده‌ای یا علمی بدانیم، نظریه اسلامی تاریخ با رویکرد اسلام قلبی و نه اسلام تغلبی از واکاوی‌شده‌ها و بازدیده‌شده‌های حضرت مرحوم آئینه‌وند بوده است.

آئینه‌وند به عنوان یک نواندیش دینی، معتقد است زن‌ستیزی در جهان اسلام نیاز به نقدهای جدی تاریخی- جامعه‌شناختی دارد
روزنامه شرق در گفتگوی دیگری برای گرامیداشت دکتر آئینه وند، با سیدجواد میری سخن گفته و عنوان « حقوق زنان و عصری‌شدن فهم دین از نگاه آئینه‌وند» را برای آن انتخاب کرده است. نکات مهم این گفتگو از این قرار است:
– جامعه مطلوب از نگاه مرحوم آئینه وند جامعه نبوی و علوی است در برابر جامعه غیرمطلوب یا جامعه‌ای که غیرانسانی است. آئینه‌وند از جامعه غیرانسانی با عناوین جامعه اموی یا بینش اموی یاد می‌کند که فقط مختص دوره تاریخی گذشته نیست. این را تعمیم می‌دهد که می‌شود از آن استفاده کرد. می‌گوید؛ برای اینکه بتوانیم اینها را از هم تمییز دهیم مشارکت یا عدم مشارکت زنان را در جامعه باید بررسی کنیم. یعنی اگر شما بخواهید بفهمید چه جامعه‌ای، جامعه مطلوب یا جامعه‌ای است که مبتنی بر بینش نبوی و علوی است، از مشارکت زنان آن جامعه می‌توانید تشخیص بدهید.
– خیلی از چیزهایی که درباره ایشان گفته می‌شود نتوانسته آن‌گونه که باید، استاد را معرفی کند، من فکر می‌کنم این، آن چیزی نیست که آئینه‌وند را آئینه‌وند می‌کند. یعنی آئینه‌وند تنها یک استاد تاریخ نیست، تاریخ برای او یک حوزه تخصصی نیست. مثل زریاب خویی یا مانند باترفیلد در انگلستان، فکر نمی‌کنم فقط مسئله این باشد، چرا؟ استناد می‌کنم به نکته‌ای در کتاب سی سال با تاریخ ایشان، در این کتاب می‌توانید ببینید که اصلا دغدغه آئینه‌وند برای اینکه به تاریخ ورود پیدا کرده، چیست؟ آیا می‌خواسته بگوید که من یک مورخم؟
قرائت من از آئینه‌وند این است که دغدغه او این نبوده است. دغدغه‌اش این بوده که می‌گوید: «دست عالمان و محققان را می‌بوسم و از محضرشان استدعا می‌کنم برای نجات اسلام از دست موروث قدیم و عرف شکیم آستین بالا زنند و تنقیح مناط کنند، کجاست شیخ مفید!» در ادامه می‌گوید: «جو سیاست‌زده چنان برکشور چنگ انداخته که هر طرحی را ممکن است عقیم و بدفرجام گرداند، شاید به خواست حضرت حق و ممد قدسیان در آینده دستی بگردانم» تا بتوانم تغییری در نگرشمان نسبت به آن چیزی که به آن سنت اسلامی می‌گوییم، نسبت به آن چیزی که بینش قرآنی و نسبت به آن چیزی که عقلانیت دینی می‌گوییم به وجود آوریم. اصلا تاریخ برای او اهمیت عصری دارد و کار تاریخ این است که وضعیت اعصار گذشته با خصوصیات و ویژگی‌های درون نهفته را برای معاصران آشکار کند و از این امر مهم‌تر آن است که انسان بتواند تصور ذهنی درستی از گذشته داشته باشد تا بتواند سنن، عرف‌ها، نیازهای اجتماعی و قوانین را بشناسد، با عصر خود مقایسه کند و راهی برای آینده بهتر ترسیم کند.
– دغدغه آئینه‌وند این است که نظامی که ما به آن نظام سیاسی اسلام می‌گوییم، برچه اساسی است. اگر ما بخواهیم آنها را بسنجیم و آنها را محک بزنیم با چه چیزی یا با چه معیاری می‌توانیم اینها را محک بزنیم. «به عبارت دیگر، رابطه معناداری بین حذف زنان از صحنه‌های اجتماعی و یا فاصله گرفتن از سیره نبوی در اعصار مختلف وجود دارد. یا فاصله رفتار حاکمان و زمامداران جهان اسلام از سیره نبوی با حذف زنان از صحنه‌های حیات اجتماعی نسبت معنا‌داری دارد. هرگاه مدیریت عقلایی در جامعه حاکم است ما شاهد حضور زنان در عرصه‌های مختلف اجتماعی هستیم. ولی هنگامی که قرائت‌های طالبانی و داعشی که ریشه در نگاه اموی دارند به جای بینش نبوی و منش علوی می‌نشینند. حذف زن از صحنه حیات اجتماعی کلید می‌خورد».
‌- اگر سیره نبوی را بدون لحاظ، تفسیر و تبیین و بدون ملاحظه زمان و درک مکان در نظر بگیریم آنگاه دچار یک هرمنوتیک بسته و انجماد فکر خواهیم شد که فقط موافق طبع قدرتمندان و ابزارگرایان خواهد بود.» آئینه‌وند سخن از مثلث «ثروت»، «قدرت» و«زن» می‌کند که به عنوان ابزاری در اختیار حاکمیت‌های متفاوت در جهان اسلام از صدر تا امروز قرار گرفته که مبتنی بر سیره اموی هستند و فاصله گرانی با بینش نبوی و شیوه علوی دارند. به عبارت دیگر هر چند عقلانیت اسلامی با گرایش‌های اموی و الگوهای اجتماعی متحجرانه متباین است. اینجاست که اهمیت پروژه آئینه‌وند به عنوان یک نواندیش دینی آشکار می‌شود؛ چرا که برای تغییر این عادات و قالب‌های ذهنی مرسوم در جامعه اسلامی راهی جز بازخوانی انتقادی نداریم. در جایی که مثال‌های بی‌شماری در قرآن و در سیره نبوی و علوی وجود دارد که زنان منشأ کل خیرات هستند. پس چگونه شده که از دل آن غزالی‌ای بیرون آمده که با تمامی بزرگی‌اش در حوزه تفکر، تمامی سعی و تلاش خود را می‌کند که نشان دهد قرآن و حدیث و سیره نبوی این را می‌گویند که منشأ کل شرور در ارتباط با زن است. این زن‌ستیزی از کجا می‌آید؟ برای اینکه بتوانیم این را ثابت و بعد بازخوانی نقادانه کنیم، باید به تاریخ رجوع کنیم و بتوانیم از درونش فهمی را به وجود بیاوریم که با آن با وضعیتی که ما امروز در آن هستیم، رابطه برقرار کنیم تا بتوانیم آن را نقد کنیم.
‌البته این نگاه متأثر از نگاه ارسطو است.
– آئینه‌وند می‌گوید چند جریان در جهان اسلام موجب ایجاد چنین چیزی شده است. مسئله زنان در نگاه او مسئله جنسیت زن نیست، بلکه مسئله هویت جامعه انسانی، به‌مثابه جامعه مطلوب که برای به منصه ظهور رساندنش نیاز به احیای حقوق ازدست‌رفته زنان دارد؛ یعنی اگر ما در مورد مسئله زنان صحبت می‌کنیم، اصلا صحبت جنس زن در مقابل جنس مرد نیست، بلکه صحبت این است که جامعه مطلوب چگونه می‌تواند شکل بگیرد. جامعه‌ای می‌تواند جامعه مطلوب باشد که زن در آن عاملیت داشته و نقش و مشارکتش در ساحت‌های مختلف اجتماعی، فرهنگی… و باشد. اگر نباشد، چنین جامعه‌ای، جامعه مطلوب نمی‌تواند باشد.
– آئینه‌وند به عنوان یک نواندیش دینی، معتقد است زن‌ستیزی در جهان اسلام که منجر به ساختارهای ذهنی و عینی شده، نیاز به نقدهای جدی تاریخی- جامعه‌شناختی دارد. از این‌رو او به بررسی سه عنصری که موجب به‌وجودآمدن «فرهنگ زن‌ستیزی» دربافت جامعه اسلامی شده است، می‌پردازد. آن سه عنصر تأثیر‌گذار چیست؟ نخست؛ نگاه عصر جاهلی، دوم؛ گفتمان صوفیان دنیاگریز و سوم؛ گفتمان شاعران زورپرست و تقدیس‌گران قدرتد. از سوی دیگر، آئینه‌وند معتقد است آنچه را ما عقلانیت دینی می‌نامیم، درحقیقت ربطی به بینش قرآنی ندارد، چراکه با موروثاتی مواجه هستیم که ریشه در۱- موروث جاهلی عربی ۲- موروث ایرانی (زروانی‌گری غرب ایران‌زمین) ۳- توراث یونانی ۴- گفتمان صوفیانه دارد. برای روشن‌شدن مطلب، آئینه‌وند ادعا می‌کند در بحث تأثیر از فرهنگ‌های رایج در درالاسلام و نفوذ آن، اسناد و نشانه‌های بی‌شماری وجود دارد و او به غزالی و نگاه او اشاره می‌کند که هیچ ربطی به بینش قرآن ندارد.
– آئینه‌وند تئوری‌پرداز بزرگی است که حوزه‌های مختلف علوم انسانی و معارف اسلامی را در یک منظومه منسجم گرد هم آورده است که من از آن به فهم حلزونی یاد می‌کنم، او تمایز تئوریکی بین بینش اموی و عقلانیت نبوی- علوی قائل می‌شود. بینش اموی در نگاه او همان اسلام تغلب است که این اسلام تغلب هم در تاریخ نمونه‌های زیادی برایش بوده و هم امروز در عصر ما نمادهای مختلفی مانند قرائت داعش دارد. این سیره اموی است که به‌جای سیره نبوی نشسته است. عقلانیت نبوی و علوی را ایشان در اسلام رحمانی می‌داند، آئینه‌وند می‌گوید در نگاه تغلب برای زن نگاهی ابزاری و حاشیه‌ای قائل می‌شوند؛ درحالی‌که در نگاه رحمانی، زن دارای عاملیت و نقش مشارکتی است.
– سؤال دیگر این است که واقعا ما چگونه تمایز قائل بشویم. ممکن است آئینه‌وند هم متهم به این شود که فرافکنی می‌کند. این اسلام تاریخی که در طول تاریخ به منصه ظهور رسیده را می‌گوید، اسلام نیست و آن قرائتی از متن که داریم را بگوییم این قرائت اسلامی است. این خیلی از بحث‌ها را می‌تواند دامن بزند و خیلی‌ها بگویند که از کجا و به چه دلیل آن چیزی که در تاریخ اتفاق افتاده را قبول نکند. می‌گوید اگر ما تاریخ را به عنوان یک ابزار قبول داشته باشیم و از آن منظر به تاریخ یا به جوامع یا به دوره‌های مختلف نگاه کنیم، یک‌سری معیارها به دست ما می‌دهد. آئینه‌وند به زنان نگاه ویژه‌ای دارد و زن‌های برجسته‌ای را که در تاریخ اسلام دارای شخصیت‌های ممتازی بودند می‌شمارد و بازخوانی و به‌گونه‌ای گفتمان‌های اینها را احیا می‌کند.
– من فکر می‌کنم آئینه‌وند در بازخوانی دارمیه حجونی به دنبال این نیست که فقط بگوید دارمیه حجونی در قرن دوم یا در ۱۳۰۰ سال قبل چه چیزی گفته یا نکته خیلی بدیعی گفته است؛ به دنبال این نیست. آنها را به عنوان بلندگویی برای بیان فلسفه سیاسی خودش قرار می‌دهد. من آن‌گونه بازخوانی کردم که آئینه‌وند از زبان دارمیه حجونی دیدگاه و فلسفه سیاسی خود را بیان می‌کند. می‌گوید بین فقه ولایت و فقه خلافت تفاوت مبنایی وجود دارد و این تباین در او این است که در فقه خلافت اصل غلبه و سکوت است که مشروعیت می‌آورد. ولی در فقه ولایت اگر همه مردم سکوت کنند و به حکومت امام ظالم تن دهند، نه‌تنها مشروعیتی به دست نمی‌آید بلکه همه آن امت با آن حاکم هم‌سرنوشت‌اند و محاکمه می‌شوند. اقبال لاهوری می‌گوید برخلاف نگاه مسیحیت در اسلام یک دموکراسی معنوی وجود دارد، یعنی چه؟ یعنی اینکه الهیات مسیحی بر این مبنا بود که شما برای رسیدن به خدا یا در ارتباط با خدا نیازمند یک پل هستید و یکی از ساحت‌های وجودی پاپ همان پل‌بودنش است. یعنی پل‌بودن بین عالم معنا و عالم ماده بود.
اما در اسلام چنین چیزی وجود ندارد. انسان کما‌هو انسان به عنوان خلیفه خداوند می‌تواند ارتباط مستقیم با خدا داشته باشد و واسطه‌ای نمی‌خواهد. با این قرائتی که آئینه‌وند از عقلانیت یا از بینش اسلامی یا نبوی دارد، حتی ایشان نه‌تنها معتقد به دموکراسی معنوی است بلکه معتقد به دموکراسی هم هست. شاید معتقد باشیم که دموکراسی از غرب وارد شده اما معنای آنکه انسان در فقه ولایت دارای یک عاملیتی است و این عاملیت زمانی می‌تواند به منصه‌ظهور برسد و معنا و مفهوم داشته باشد که بتواند در تمام ساحت‌های اجتماع خودش مشارکت کند و یکی از شاخصه‌هایش، این است که زنان حق تعیین سرنوشت خودشان را داشته باشند. در هر جامعه‌ای به هر معنایی زن را حذف کنند یا زن را خانه‌نشین یا پرده‌نشین کنند و تفکیک جنسیتی قائل شوند، می‌گوید این سیره ممکن است در تاریخ اسلام وجود داشته و ممکن است جوامع اسلامی این‌گونه زندگی کرده باشند. اما این سیره نبوی نیست و می‌گوید من شما را فرامی‌خوانم که بیاییم و با همین متد تاریخی ببینیم پیامبر یا اولیا و ائمه در روش خودشان چگونه بودند، در نگرش خودشان در همان برهه‌های زمانی که توانسته‌اند در جامعه تأثیر‌گذار باشند، نسبت به زن چگونه رفتار کرده‌اند. وقتی به این نگاه می‌کنیم می‌بینیم با نگاه اموی و اسلام تغلب فاصله بی‌شماری دارد.
– اما اینها به چه درد ما می‌خورد؟ در جامعه اسلامی یا در جامعه مسلمانان وقتی نگاه می‌کنیم بسیاری از تغییر و تحولاتی که امروز در جهان ما اتفاق می‌افتد، همه به استناد قرآن و سیره نبوی است. درحالی‌که آن چیزی که ذهنیت ما براساس آن شکل گرفته و آن قالب‌های ذهنی که در جامعه ما به صورت نهاد شکل گرفته است، اینها با سیره نبوی فاصله دارد. یک مثالش را که خیلی ساده بود و خود ایشان هم بارها گفته است، همان منشأ خیربودن زنان است. می‌گوید ائمه، پیغمبر و… بر این باورند که زنان منشأ خیر هستند و آن نگاه که می‌گوید زنان منشأ شر هستند اسلامی نیست. با ادله بسیار نشان می‌دهد اینها ریشه در نگاه‌هایی دارد که در مغان، زروانیان، نگاه‌های متأثر از فلسفه یونان، کسانی متأثر از زن‌ستیزی در بین فلاسفه یونان و جاهلیت عرب وجود داشته، اینها به عنوان اسرائیلیات و نصرانیات به صورت احادیث مجعول وارد جهان اسلام شده است که نقد نشده و باید نقد شود.
– بسیاری از مشکلات و مسائلی که ما امروز داریم، به‌عنوان مثال زنان می‌توانند به ورزشگاه بروند و… حتی ایشان یک پله بالاتر می‌رود و می‌گوید این چیزی که به عنوان فقه اسلامی به آن می‌گویند سیادت یا حق اولاد، به زن نیست و به مرد می‌رسد. می‌گوید اینها را هم اگر نگاه کنید بسیاری از آنها متأثر از نگاه‌های قبیله‌ای است و ذهنیت اسلامی نمی‌تواند باشد. ذهنیت اسلام خیلی شفاف است؛ خداوند انسان را خلق کرده و در دایره نظام آفرینش دارای دو نوع مؤنث و مذکر است. این تبعیض‌هایی که ما در جامعه می‌بینیم نمی‌تواند از بینش قرآنی باشد. اینها نمی‌تواند مبتنی بر عقلانیت دینی باشد. اگر عقلانیت دینی را به عنوان قوه تقوی مراد کنیم، تقوی جنسیتی نیست؛ یعنی به زبان دیگر اگر به نگاه خود آئینه‌وند برگردیم، آئینه‌وند منشأ اینها را نگاه قبیله‌ای می‌داند، ذهنیت‌های طایفه‌ای و قبیله‌ای می‌داند و اینها را از عقلانیت دینی نمی‌بیند.
-برای اینکه ما بتوانیم مسئله زنان یا حقوق زنان را در نگاه آقای دکتر آئینه‌وند بفهمیم، باید مفهوم عصری‌شدن دین در نگاه وی و در نگاه نواندیشی دینی را دریابیم. همان‌طور که قبلا هم گفتم او معتقد است، یکی از معضلات بزرگ جهان اسلام این است که نتوانسته دین را عصری کند. او می‌گوید آن اصل این است که جهان اسلام و اندیشمندان و علمای جهان اسلام نتوانسته‌اند مفهوم عصری‌شدن دین را بفهمند و برای معاصرت، اصالت قائل شوند و آن را انحراف ندانند. درست است خیلی انحرافات ممکن است وجود داشته باشد، اما اینکه خود امور مستحدثه همان‌گونه که مطهری و امام موسی صدر می‌دیدند، معاصرت، یک اصالتی دارد و برای فهم معاصرت، ما نیازمند نگاه عقلانی و نگاهی هستیم که وحی را به صورت یک چارچوب منجمد یا انجمادی یا نقلی نبیند و بتواند از دینامیزم عقل و وحی استفاده کند.
یکی از شاخصه‌های مهم این مسئله و یکی از معضلات بزرگ جهان اسلام و علی‌الخصوص در جمهوری اسلامی به عنوان یک نظام و یک ایده این است که بتواند مسئله زنان را حل کند. یعنی بتواند گونه‌ای تفسیری، تبیینی، تأویلی از مسئله زنان در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ارائه دهد. همان‌گونه که قبلا هم اشاره کردم، می‌گوید با این نگاه عصری چه اشکالی دارد زن رئیس‌جمهور یا فقیه شود. به عنوان مثال فقیه‌بودن زنان یعنی فهم دین تابع جنسیت نیست. اینکه انسان می‌تواند فقیه شود و به درجه‌ای از دانش و اجتهاد برسد، فقط در ذهن نیست، باید در عین هم نمود داشته باشد. اگر فقیه باشد اما نتواند استفتاء بکند این چه فقاهتی است؟ چرا نمی‌تواند استفتاء کند، چه اشکالی دارد؟ چرا نمی‌تواند رئیس‌جمهور بشود؟ چرا نمی‌تواند مسند قضا داشته باشد؟ اینها از کجا آمده است؛ در سیره نبوی است؟ نه در سیره نبوی نیست؛ با ارجاع به آن مثلث سیره اموی، قدرت و ثروت و شهوت آن را با همان چارچوب می‌شود توضیح داد و در آن مثلث می‌شود آن را دید؛ نه در سیره نبوی و علوی.

دین آنلاین، روزنامه های «فرهیختگان» و «شرق» را با این عناوین اقتباسی مرور کرده است: « روایت صفحه اول ۷۵روزنامه از سخنان رهبری»، « فقط با تلاش موفق به رعایت حق الهی، زبان صادق و نگاه حقیقت‌آمیز می شویم»، « شجاعت یعنی من روی عقیده‌ای که دارم می‌ایستم»، «آیا تکذیب تلویحی دستخط مرحوم مهدوی کنی متناسب با مشی و سیره دینی ایشان است؟»، « به انقلاب اخلاقی نیاز مبرم داریم»، «امام‌حسین(ع) رمز ملی‌گرایی، شجاعت و جسارت اما نمی‌خواهیم طرف مقابل بهانه گیری کند»، « به خاطر اثبات اغراض و تمایلات، نوشتارهای تاریخی گاه قربانی تفسیر دینی شده اند »، « اگر مطلبی را از «ویکی پدیا» برمی داریم، حداقل درست نقل کنیم و کتیبه سنگی را کتاب نخوانیم»، « نقار و گرفتاری جامعه اسلامی از جریان بی‌دینی چون داعش تاکنون بی سابقه بوده است»، « قوانین فقهی قابل‌تجدیدنظر در راستای عدالت جنسیتی است»، « می‌خواهند نیمه‌ شعبان سکولار برگزار کنند»، « سپاه به گرامیداشت ۱۷۵ شهید در فضای مجازی مشکوک است»، « آئینه‌وند هرگز از دین، دکانی برای دنیایش نساخت»، « آئینه‌وند ما را به تاریخ‌نگاری دنیای عرب و جهان اسلام متصل کرد »، « در جهان عرب متفکران مسلمانی هستند که با نوآوری سخنان تازه‌ای برای گفتن و شنیدن دارند»، « اسلام آئینه وند، اسلام مهر و رحمانی بود نه اسلام تغلب و قهر و خشونت»بررسی مطبوعات/ ‌پنج‌شنبه ۷ خرداد

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.