آیا اردوکشی خیابانی برای جلوگیری از حضور بانوان در استادیوم ها پذیرفتنی است؟
دین آنلاین، روزنامه های «اعتماد» و «شهروند» را با این عناوین اقتباسی مرور کرده است: «آیا اردوکشی خیابانی برای جلوگیری از حضور بانوان در استادیوم ها پذیرفتنی است؟»، «مهندسی فرهنگی، علوم انسانی اسلامی و الگوهای توسعه ایرانی اسلامی، ناکجاآبادهایی بیش نیستند»، «علی آقا نسبت به مسائل مربوط به عفاف حساس است و الاّ داماد شهید مطهری نمیشد/شما چرا در دولت قبل این حساسیتها در مورد حجاب را نداشتید؟»، «بر اثر اقدامات بحران زا و رکود آور دولت قبل، دست سرمایهگذاران هم برای حمایت از ما خالی بود»، «آیا سیاست یک بام و دو هوا به ماندن و خواندن هنرمندان کمک خواهد کرد؟»، «روان آسیب دیدگان و اعتماد مردم، چقدر برای روزنامه اعتماد اهمیت دارد؟» و «تمرکز اندیشمندان به مقوله حق و تغافل آنان از مقوله تکلیف، یکی از عوامل مغفول ماندن معنویت و اخلاق است»
روزنامه اعتماد که جملات «بازداشت معاون احمدینژاد» و «اردوغان، برنده ناکام با آرزوهای ناتمام» را به عنوان تیترهای اصلی امروز برگزیده، در صفحه ۲ گزارش ناهید مولوی از فراخوان حوزه علمیه ایروانی برای حضور در تجمع اعتراضی مقابل ورزشگاه آزادی را منتشر ساخته و آورده است:
«حوزه علمیه ایروانی در تهران دیروز با انتشار اطلاعیهای از «مردم» دعوت کرد برای اجرای آنچه که بند میم وصیتنامه حضرت امام خوانده میشود مقابل ورزشگاه آزادی تجمع کنند. این دعوت برای ۱۰ روز دیگر و همزمان با برگزاری مسابقه تیم ملی والیبال ایران و امریکا صورت گرفته است. از مردم خواسته شده که روز ۲۹ خردادماه برای اعتراض و مقابله و رویارویی با حضور زنان در ورزشگاه و نهی از منکر مسوولان وزارت ورزش مقابل ورزشگاه ۱۲ هزار نفری آزادی تجمع کنند.
دعوت کننده اصلی «حوزه علمیه ایروانی تهران» عنوان شده و نام انصار حزبالله نیز به عنوان دعوتکننده دیگر در این اطلاعیه آمده است. فردی که خود را حیدرزاده و از کارمندان اداری حوزه علمیه ایروانی معرفی کرد در تماس ما خبر دعوت به تجمع را تایید کرد و گفت این حوزه اقدام به انتشار این دعوتنامه کرده است. در پاسخ به این سوال که برای برگزاری این تجمع مجوزی از وزارت کشور گرفته شده است یا خیر؟ هم پاسخ روشنی نداد و گفت: «ما دست خالی جایی نمیرویم.» وی در توضیح بیشتر گفت: «مسوول این کار فردی به نام آقای قربانی است که الان حضور ندارد اما قطعا هماهنگیهایی در این زمینه با مسوولان صورت گرفته است. ما در این حوزه رابطهایی با استانداری و فرمانداری داریم». اما نکته بعدی اینجا بود که چه کسانی به این تجمع میروند و آیا زنان هم حق شرکت در تجمع مقابل استادیوم را دارند؟ در پاسخ ابتدا گفت: «گوشی را نگه دارید تا سوال کنم.» از کسانی که کنارش بودند سوال کرد آیا زنان هم میتوانند به تجمع بیایند؟ پس از چند لحظه گفت: «بله حضور زنان در این تجمع نه تنها آزاد بلکه لازم است، این زنان هستند که باید بیایند و به این اتفاق اعتراض کنند». در خصوص اینکه آیا انصار حزبالله در جریان این برنامه قرار دارد یا خیر، پاسخ روشنی نداد و تنها به یک جمله بسنده کرد: «مگر میشود انصارحزبالله هماهنگ نباشد؟»
انصارحزبالله بیخبر است
پس از تایید حوزه علمیه ایروانی تلاش کردیم با عبدالحمید محتشم، دبیرکل انصار حزبالله تماس بگیریم. تماسهایی که بینتیجه ماند اما در تماس با روابط عمومی دفتر انصار حزبالله مشخص شد که این گروه در جریان این تجمع نیستند. اعضای این دفتر اعلام کردند اگر آنها بخواهند تجمع و برنامهای را برگزار کنند در رسانههایشان اطلاعرسانی میکنند و تمامقد وارد میدان میشوند. شخصی که از روابط عمومی حزبالله پاسخگوی ما بود تاکید کرد مواضع ما در قبال ورود زنان به ورزشگاهها مشخص است. در دولت قبلی هم یک بار این ماجرا مطرح شد و علما مقابل آن ایستادند و آیتالله مکارمشیرازی هم گفتند که این موضوع خط قرمز ما است. او همچنین تاکید کرد در آخرین شماره نشریه یالثارات هم به این موضوع اشاره و با مسوولان اتمام حجت کردهاند و وقتی مسوولان به این مساله رسیدگی نکنند مومنان خودشان وارد میدان خواهند شد و این اتفاق دور از ذهن و عجیب نیست. همه اینها در حالی است که هنوز هیچ نهاد و سازمانی به طور رسمی اعلام نکرده است که مجوزی برای حضور زنان به ورزشگاه صادر شده است و این موضوع در هالهای از ابهام است. چندی پیش شهیندخت ملاوردی، معاون رییسجمهور در امور زنان در گفتوگو با روزنامه شرق گفته بود که تلاشهایی برای حضور زنان در ورزشگاه کرده است و توانسته موافقتهایی را در این زمینه بگیرد اما چند روز بعد سردار منتظرالمهدی، سخنگوی نیروی انتظامی در واکنش به این خبرها اعلام کرد که هیچ ابلاغیه رسمی در این مورد دریافت نکردهاند. به نظر میرسد بحث ورود زنان به ورزشگاه تبدیل به چالش جدید دولت و منتقدانش خواهد شد. از یکسو فدراسیون بینالمللی والیبال است که تهدید کرده در صورت ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاه بازیهای خانگی تیم ملی والیبال ایران را لغو خواهد کرد و از سوی دیگر منتقدان سرسخت حضور زنان در ورزشگاه. این روزها منتقدان روحانی در پی فتح خیابانها هستند، از منتقدان هستهای تا منتقدان میادین ورزشی»
«مهندسی فرهنگی»، «علوم انسانی اسلامی» و «الگوهای توسعه ایرانی اسلامی» ناکجاآبادهایی بیش نیستند
اعتماد برای انعکاس نامه دوم صادق زیباکلام به علی مطهری، عنوان «امور فرهنگی در دست سیاسیون است» را انتخاب نموده و از امور مغفول مانده ای نوشته که به نظر وی «توجه به آنها به مراتب از موضوع هزینههای بیحاصل فرهنگی مهمتر است».
در این مطلب آمده است:
«نامهنگاری میان زیباکلام و مطهری ادامه دارد. صادق زیباکلام در دومین نامه خود به علی مطهری، نسبت به پاسخ مطهری به نامه اولش واکنش نشان داد. به گزارش فرارو، صادق زیباکلام چندی پیش در نامهای به علی مطهری، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس نسبت به وضعیت بودجه فرهنگی و نظارت بر آن انتقاداتی صورت داد. پس از آن علی مطهری به ادعاهای زیباکلام در آن نامه پاسخ داد و اکنون صادق زیباکلام در نامه دوم خود به پاسخ مطهری واکنش نشان داده است.
در بخشی از نامه جدید زیباکلام آمده است: جناب آقای دکتر مطهری، سالهاست که بالاترین نهاد فرهنگی کشور بهدنبال سرابی بهنام «مهندسی فرهنگی» است. اصل این ایده اندیشهای بود که در اواخر قرن نوزدهم تحت عنوان «مهندسی اجتماعی» توسط برخی متفکرین علوم انسانی مطرح شد. اما آنقدرها طول نکشید که مشخص شد که ایده «مهندسی اجتماعی» یک سراب و یک رویا بیش نیست و در همان دهههای نخستین قرن بیستم کنار گذاشته شد.
یکی دیگر از معضلات فرهنگی کشور سپردن امور فرهنگی به افرادی است که بیش از آنکه فرهنگی باشند، سیاسی هستند. بیش از آنکه دل در گرو فرهنگ داشته باشند، اسیر سیاست و دل در گرو قدرت سیاسی دارند. صرف هزینههای هنگفت و بیحاصل برای امور فرهنگی تنها موضوعی نبود که میخواستم توجهتان را به عنوان یکی از اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس به آن جلب کنم. اصرار بر روی ناکجاآبادهایی تحت عناوینی همچون «مهندسی فرهنگی»، «علوم انسانی اسلامی»، «بومیسازی علمی»، «الگوهای قد و نیم قد توسعه ایرانی اسلامی»، «فرهنگ را در خدمت سیاست و قدرت درآوردن» و سپردن امور فرهنگی کشور به افرادی که بیشتر کنشگر سیاسیاند و دل در گرو سیاست و قدرت دارند تا هنر، سینما، ادبیات و فرهنگ مصیبتهای دیگری هستند که توجه به آنها به مراتب از موضوع هزینههای بیحاصل فرهنگی مهمتر است.»
علی آقا نسبت به مسائل مربوط به عفاف حساس است و الاّ داماد شهید مطهری نمیشد/شما چرا در دولت قبل این حساسیتها در مورد حجاب را نداشتید؟
روزنامه اعتماد در صفحه ۳ بار دیگر به علی مطهری و یکی از نامه نگاری های وی پرداخته و عنوان «چرا این حساسیتها در مورد حجاب را در دولت قبل نداشتید؟ » را برای پاسخ علی مطهری به اعتراض اینستاگرامی کوچک زاده در رابطه با پوشش مقام زن اتحادیه اروپا در سفر به ایران برگزیده است.
در بخشی از این نامه آمده است:
«اولا: از توجه و حساسیت شما نسبت به اینگونه موضوعات که پای احکام اسلام و قوانین کشور در میان است و متاسفانه عدهای این موضوعات را کوچک جلوه میدهند سپاسگزارم. قرآن کریم این مسائل را مهم معرفی میکند و در ابتدای سوره نور که بیشتر آیات آن درباره مساله عفاف است میفرماید: سورهای است که نازل کردیم و آن را فرض و واجب قرار دادیم. ثانیا: قطعا در این قضیه تشریفات مجلس مقصر بوده است و بهتر بود روابط عمومی مجلس در اطلاعیهای از مردم عذرخواهی میکرد و هنوز هم دیر نشده است.
ثالثا: آن طور که من تحقیق کردم خانم مورد نظر در ملاقات هیات با آقای بروجردی روسری داشته و در نتیجه، آن قسمتهایی از بدن او که در ملاقات بعدی آشکار است پوشیده بوده است. بعد از این جلسه به سرویس بهداشتی میرود و هنگام خروج، روسری نداشته و کلاه مانندی برسر داشته است. افراد تشریفات باید به او تذکر میدادهاند که این کار را نکردهاند. اینکه کار این خانم خصوصا با توجه به اینکه اساسا لباس او هم مناسب جلسه ملاقات رسمی نبوده و ساک و کیفی هم بر دوش و دست دارد، عمدی بوده یا سهوی، روشن نیست ولی به هرحال لازم است مسوولان سیاست خارجی کشور تذکر لازم را به هیات مذکور بدهند. رابعا: آقای لاریجانی، رییس مجلس در مقابل عمل انجامشده قرار گرفته و بعد از جلسه هم مسوولان مربوط را توبیخ کرده است. اینکه میفرمایید باید جلسه را ترک میکردند، با توجه به تبعات سیاسی آن درست به نظر نمیرسد. اصولا ایشان نسبت به مسائل مربوط به عفاف حساس است و الاّ داماد ما نمیشد! اگر انتظار دارید که در بازگشت به منزل، از طرف همشیره با کفگیر و لنگه کفش مورد استقبال قرار گیرند، چنین اتفاقی نخواهد افتاد. خامسا: مهمانان زن خارجی باید مساله پوشش اسلامی را به عنوان یک قانون در کشور ما رعایت کنند و اتفاقا آنها احترام زیادی برای قانون قایل هستند و از طرف آنها مانعی نیست، فقط برخی مسوولان تشریفات ما که موظف به اجرای پروتکل هستند گاهی روشنفکر یا دچار رودربایستی میشوند. سادسا: همانطور که گفتم این توجه و حساسیت شما قابل ستایش است اما این توجهات و حساسیتها را در زمان دولت پیشین نداشتید یا بسیار کم داشتید. در آن دولت، مشابه این اتفاق و بدتر از آن رخ داد یا مکتب ایران و بازگشت به ایران باستان را ترویج میکردند و امثال شما سکوت میکردید ولی امروز به حق انتقاد میکنید. این سیره دوگانه و یک بام و دو هوا قابل توجیه نیست.
بر اثر اقدامات بحران زا و رکود آور دولت قبل، دست سرمایهگذاران هم برای حمایت از ما خالی بود
اعتماد در صفحه «اندیشه» گفتگو با رییس مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی درباره کتاب «تاریخ جامع ایران» را منتشر نموده و عنوان «تاریخ گمشدهمانرا پیدا کردیم» را برای آن در نظر گرفته است.
منوچهر دین پرست در مقدمه این گفتگو نوشته است: « پروژه نگارش «تاریخ جامع ایران» از حدود ۱۱ سال پیش آغاز شد. این مجموعه ۲۰ جلدی با مشارکت ۱۷۰ استاد و پژوهشگر زبده نوشته شده و تاریخ ایران از دوره باستان تا اواخر قاجاریه را در بردارد. در این اثر تلاش شده تا موقعیت تاریخ تمدن ایران اسلامی در عرصه جهانی بیش از پیش روشن و تبیین شود…. در نگارش کتاب ۲۰ جلدی تاریخ جامع ایران کوششهای طراحان و مدیران علمی و اجرایی این اثر بزرگ بر آن بوده تا اثری جامع پدید آورند. براساس اعلام مرکز دایرالمعارف بزرگ اسلامی پنج جلد نخست تاریخ جامع ایران به تاریخ ایران پیش از اسلام اختصاص دارد و دوره اسلامی تاریخ جامع ایران، ۱۵ جلد از این اثر بزرگ را در بر خواهد داشت. مجموعه ۲۰ جلدی تاریخ جامع ایران، در مراسمی در ۲۶ خرداد ماه ۹۴ با حضور جمعی از مسوولان در مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی رونمایی خواهد شد. سیدمحمد کاظم موسوی بجنوردی، رییس مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، در گفتوگوی اختصاصی با روزنامه اعتماد درباره اهمیت این اثر و جایگاه آن و همین طور فعالیتهای دایرهالمعارف بزرگ اسلامی به برخی مسائل و موضوعات اشاره کرده است.»
اهم سخنان مطرح شده در این گفتگو به این شرح است:
– هر حرکت بزرگی با یک محرک جدی آغاز میشود…. و محرکی که باعث شد این کار به صورت جدی آغاز شود باید اعلام کنم با خاطرهای از دکتر ابراهیمیدینانی استاد مسلم فلسفه و عرفان اسلامی شروع شد. شبی در محل دایرهالمعارف برنامهای داشتیم و استادان متعددی در اینجا حضور داشتند. آقای دکتر ابراهیمی مقداری دیر به مجلس ما آمد. از او علت را جویا شدم. گفت: راننده تاکسی مسیر را گم کرده بود. من هم به راننده تاکسی گفتم مثل اینکه شما جغرافیا را گم کردید، آن راننده به من گفت آقا ما تاریخمان را هم گم کردیم. این سخن دکتر دینانی در من اثر جدی داشت که چرا تاریخمان را گم کردیم. از آن موقع تصمیم گرفتم با کمک اصحاب فرهنگ یک دوره تاریخ اجتماعی، سیاسی، فرهنگی از ایران را برای مردم بنویسیم و آماده کنیم….
– ….برای دوره تاریخ اسلام دکتر سجادی پیش طرحی را آماده کردند. برای این کار مشاوران عالی داشتیم و داریم که برای انجام کار از نظرات آنها استفاده کردیم….
پنج جلد نخست تاریخ جامع ایران به تاریخ ایران پیش از اسلام اختصاص دارد…. در جلد چهارم ضمن ارایه تحقیق در هنر و معماری ایران پیش از اسلام، به ادیان و آموزش و پرورش در ایران نیز توجه شده است…. دوره اسلامی تاریخ جامع ایران، ۱۵ جلد از این اثر بزرگ را دربرخواهد داشت. جلد اول (ششم از مجموعه) شامل تاریخ ایران از فتح اسلامی تا ظهور دولتهای نیمه مستقل و مستقل است و مباحثی چون فتوح ایران و آخرین روزهای دولت ساسانی، ایران در عصر حکومت قومی عرب، ایرانیان و ظهور دولت عباسی، وزارت و دیوانسالاری ایرانی و قسمتی از حکومتهای شرقی و غربی ایران عصر اسلامی را در بردارد. جلد دوم (هفتم از مجموعه) مشتمل بر تاریخ دولتهای ایرانی در خراسان، شمال ایران، ایران مرکزی و غربی و جنوبی از طاهریان تا کاکوئیان است و در هریک از این ابواب تاریخ تشکیلات اداری و سیاسی نیز مورد بحث قرار میگیرد. دنباله آلبویه، غزنویان و ایران در عصر سلجوقیان، برخی سلسلههای کوچکتر در غرب ایران، مانند بنیسکمان در ارمنستان و ملوک قراباغ عنوان جلد سوم از دوره اسلامی (هشتم از مجموعه) تاریخ جامع ایران به شمار میرود.
جلد چهارم (نهم از مجموعه) به تاریخ ایران از اتابکان تا قسمتی از ایلخانان اختصاص یافته است. در این بخش دوره سلسلههای موسوم به اتابکان، از اتابکان آذربایجان تا اینجوئیان، زمینههای هجوم مغول، جانشینان چنگیز، برپایی دولت ایلخانان، مورد بحث قرار میگیرد و سازمانهای سیاسی اداری این ادوار مطالعه میشود.
دنباله ایلخانان تا ظهور صفویان، عنوان جلد پنجم (دهم از مجموعه) است و در همین جا علاوه بر دوره دوم ایلخانان به عصر ترکمانان و دوره مهم تیموریان و قسمتی از صفویان نیز پرداخته میشود. دنباله عصر صفویان، ادوار حکومت افشاریان و زندیان در جلد ششم (یازدهم از مجموعه) مورد بحث قرار میگیرد. جلد هفتم (دوازدهم از مجموعه) به عصر قاجار، تحولات مذهبی، روابط خارجی ایران با عثمانی و دول قدرتمند اروپایی، زمینههای قیام و انقلاب مشروطه، نقشهای طبقات اجتماعی در تحولات سیاسی و اجتماعی، ورود تمدن جدید به ایران و بسیاری مسائل دیگر نیز پرداخته میشود.
…. جلد هشتم تا پانزدهم به تاریخ فرهنگی دنیای ایرانی اختصاص دارد. جلدهای هشتم و نهم مشتمل بر تاریخ علم و ادب و حاوی مباحثی چون نقش ایرانیان در نقل و ترجمه آثار علمی به زبان عربی، عصر تصنیف آثار علمی، دانشهای فلسفی و کلامی در ایران و میان ایرانیان، نجوم و ریاضیات، علوم طبیعی و پزشکی، بیمارستانها، دانشهای دینی و مذاهب فقهی، تصوف و فرق صوفیه، تاریخنگاری و چند مبحث دیگر است.
جلدهای دهم تا دوازدهم (پانزدهم تا هفدهم مجموعه) شامل تاریخ زبان و ادبیات فارسی از آغاز عصر اسلامی تا پایان عصر قاجار خواهد بود. در این مجلد ادبیات فارسی در قلمرو فرهنگی ایران، بر حسب ادوار ادبی مورد بحث قرار میگیرد. دوره بازگشت ادبی، ادبیات مشروطه، ادبیات عامه، روزنامه و روزنامهنگاری، ادبیات اقوام ایرانی، تاریخ آموزش و پرورش و بسیاری از جمله دیگر ابواب این مجلدات است. جلدهای سیزدهم و چهاردهم (هجدهم و نوزدهم مجموعه) مخصوص تاریخ هنر و معماری ایران شامل هنرهای دستی و تزیینی و نمایشی و آیینی، موسیقی و معماری است. جلد پانزدهم (بیستم مجموعه) به مباحث تاریخ اجتماعی، نظام حقوقی در ایران، ادیان و مذاهب در ایران، طبقات اجتماعی و حیات عامه اختصاص یافته است.
– مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی که میتوانیم آن را بزرگترین نهاد پژوهشهای فرهنگی در ایران و شاید جهان اسلام بدانیم، با آرمان بزرگی کار خود را آغاز کرد که حتی عدهای معتقد بودند این کار شدنی نیست. این مرکز از آغاز، کار خود را با یک آرمان بزرگ شروع کرد که عبارت بود از قرار گرفتن در جایگاه بزرگترین مرکز فرهنگی جهان اسلام.
ما برای رسیدن به این هدف، در چهار محور عمده برنامهریزی کردیم که عبارت بود از جمعآوری منابع تحقیق، گردهم آوردن استادان و پژوهشگران برجسته، تربیت جوانان مستعد زیرنظر این استادان و دستیابی به شیوههای ابتکاری برای بالا بردن راندمان تحقیقات. بر این اساس، بزرگترین پروژهای که تعریف کردیم، انتشار دایرهالمعارف بزرگ اسلامی در بالاترین درجه از اعتبار علمی به سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی بود که تاکنون ۲۱ جلد به زبان فارسی، هشت جلد به زبان عربی و چهار جلد به زبان انگلیسی منتشر شده است. خصوصا مجلدات انگلیسی با عنوان «اسلامیکا» در محافل علمی غرب با استقبال زیادی روبهرو شده است و ارجاع به آن در مقالات علمی روز به روز بیشتر میشود. در کنار دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، تدوین و انتشار دانشنامههای دیگری را در دستور کار قرار دادیم که عبارتند از دانشنامه ایران در ۳۰ جلد، دانشنامه ایران باستان، دانشنامه زبان و گویشها، دانشنامه خلیج فارس، دانشنامه تهران بزرگ، دانشنامه حقوق؛ دانشنامه فرهنگ مردم ایران و دانشنامه هنر. هرکدام از اینها در مراحل مختلفی قرار دارند.
– انجام چنین کارهای بزرگی در حوزه اسلامشناسی و ایرانشناسی که قطعا نهتنها در ایران بلکه در سراسر پهنه جهان اسلام نظیر ندارد، مستلزم ایجاد بسترهای لازم از جمله گردآوردن استادان بزرگ و نیز منابع تحقیق بوده است. درحال حاضر شورای عالی علمی مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی متشکل از ۴۶ استاد برجسته است که عموم آنها در حوزه فعالیت خود از چهرههای بینالمللی هستند. کسانی چون استاد فتحالله مجتبایی، دکتر نصرالله پورجوادی، دکتر غلامرضا اعوانی، دکتر مهدی محقق، دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی، دکتر بدرالزمان قریب، دکتر ژاله آموزگار، دکتر داریوش شایگان، آیتالله دکتر مصطفی محقق داماد، آیتالله دکتر سید محمد موسوی بجنوردی (برادر بنده)، دکتر محمد مجتهد شبستری، دکتر احمد مهدوی دامغانی، دکتر محمد دبیرسیاقی، دکتر آذرتاش آذرنوش، دکتر احمد پاکتچی و استادان فرهیخته دیگری که شاید مجال نام بردن از همه این بزرگواران را نداشته باشم و از این بابت از محضرشان پوزش میطلبم. جا دارد از اعضای فقید شورای عالی علمی نیز یاد کنم که اگرچه در میان ما نیستند اما امضای علمی آنها برای همیشه پای دایرهالمعارف بزرگ اسلامی و دیگر کارهای این مرکز خواهد بود؛ کسانی مانند شادروانان عبدالحسین زرینکوب و همسرشان دکتر قمر آریان، محمدحسن گنجی، ایرج افشار، عنایتالله رضا، عباس زریاب خویی، احمد تفضلی، شرفالدین خراسانی و محمد ابراهیم باستانی پاریزی.
– تمام سعی ما این بوده که از نگاه علمی منحرف نشویم. حتی در دایرهالمعارفهایی که مینویسیم به هیچ عنوان نگاه علمی را از خودمان دور نمیکنیم. مثلا وقتی درمورد شیخ احسایی، رهبر شیخیه میخواستیم مطلبی بنویسیم از خود اعضای شیخیه که در کرمان هستند به آقای ابراهیمی گفتم که مطلبی در مورد شیخ احسایی بنویسند و پس از اینکه مطلب به دست ما رسید از نظر علمی بررسی کردیم و ویرایش شد. ما به هیچ عنوان پیشداوری نداریم. ما دارای روش هستیم و به آن پایبندیم. حتما باید منابع را ببینیم و به خصوص منابع دست اول را مدنظر قرار دهیم. در تمام طول تاریخ کارهایی که درمورد آن موضوع انجام شده را حتما مورد بررسی قرار میدهیم. البته نمیخواهم بگویم که کار ما بینقص است حتما دارای ایراداتی هست اما سعی ما این است که کمترین نقص را داشته باشد و محققان و اندیشمندان نقدی را که وارد میدانند به ما بگویند.
– پروژه نگارش «تاریخ جامع ایران» از حدود ۱۳ سال پیش آغاز شد که در این راستا تدوین مجموعه «جغرافیای جامع ایران» در پنج جلد را آغاز کردیم که در این کار هم ۶۰ استاد و پژوهشگر برجسته مشارکت داشتهاند. هر دوی این مجموعهها آماده چاپ بود که ما با مشکلات شدید مالی برخورد کردیم. برای حل این مشکل، سراغ پیشفروش یا جذب اسپانسر هم رفتیم ولی نتوانستیم آن طور که باید و شاید منابع مالی لازم را فراهم کنیم زیرا وقتی بر اثر اقدامات دولت قبل، همه بخشهای کشور در بحران و رکود مالی فرورفته، دست سرمایهگذاران خالی است. حتی برای انتشار این اثر از برخی بانکها تقاضای وام کردیم.
– مسلما اطلاع از پیشینه تاریخی یک سرزمین بهمنظور تثبیت و تبیین هویت و منافع ملی، برای مردم آن سرزمین بسیار لازم و مفید است و بدین جهت وجود این اثر در خانه هر ایرانی، در تمام دفاتر و رایزنیهای فرهنگی و سفارتخانههای جمهوری اسلامی ایران توصیه میشود و امیدواریم به زودی شاهد ترجمه این مجموعه به زبانهای دیگر به ویژه انگلیسی و عربی باشیم.
آیا سیاست یک بام و دو هوا به ماندن و خواندن هنرمندان کمک خواهد کرد؟
اعتماد در صفحه «هنر و ادبیات» گزارشی از لغو کنسرتی دیگر توسط اداره اماکن نیروی انتظامی را منتشر ساخته و از قول کیهان کلهر نوشته است: «فعلا کنسرت نمیدهم»
سما بابایی در این گزارش آورده است: «کنسرت کیهان کلهر لغو شد. او قرار بود به همراه گروه موسیقی «بروکلین رایدر» در ایران برنامه داشته باشد اما اداره اماکن نیروی انتظامی مانع از برگزاری این برنامه شد. این دومین بار در هفته گذشته است که اداره اماکن نیروی انتظامی برنامهای را لغو میکند. همین هفته گذشته بود که کنسرتِ «جیپسی کینگز» را لغو کرد و حالا هم برنامه «کیهان کلهر»، نوازنده و آهنگسازِ چیرهدست و البته بینالمللیترین چهره موسیقی ایران.
این اتفاق در روزهای اخیر به یک سنت بدل شده است. ارشاد مجوز برگزاری برنامه را میدهد و از آن طرف، هر بار یکی مانع از برگزاری برنامه میشود و در آخرین نمونهاش اداره اماکن. این هم مشکلِ دیگری است بر مشکلاتِ اهالی موسیقی و نشانی دیگر بر سیاستِ یک بام و دو هوای دولتی که رییسجمهورش از همان ابتدا و در مناظراتِ انتخاباتیاش از «موسیقی» گفت و نامِ «محمدرضا شجریان»را آورد؛ خوانندهای که البته در این دو سالی که از استقرار دولتِ تدبیر و امید میگذرد، همچنان ممنوعالکار است و نتوانسته است در کشورِ خودش برنامهای اجرا کند .
ماجرای سریالی لغوِ کنسرتها همچنان ادامه دارد. اینبار بهانه مثل قبل است. اداره اماکن میگوید: «اجازه اجرای برنامه به گروههای خارجی را نمیدهد، چون برگزاری برنامههایی از این دست، منجر به اشاعه فرهنگ غرب میشود.» البته کسی به این سوال پاسخ نمیدهد که چگونه اجرای برنامه آهنگسازی چون «کیهان کلهر» – حتی در قالب گروه فرنگی بروکلین رایدر- که در تمامی سالهای فعالیتش در تمام دنیا تلاش بر معرفی و شناساندنِ موسیقی ایران داشته است، میتواند فرهنگ غرب را اشاعه دهد….»
روان آسیب دیدگان و اعتماد مردم، چقدر برای روزنامه اعتماد اهمیت دارد؟
باقی ماندن روزنامه ای از دوران خاتمی تا امروز، گویای دقت، تدبیر و احتمالا محافظه کاری مسئولان آن نشریه است اما اگر آن روزنامه، اعتماد باشد و پس از یک دوره تلخ توقیف، به مدد مدیری از طبقه نمایندگان سابق مجلس به دکه ها و تبلت ها و مانیتورها برگشته باشد و روزنامه تعادل هم به خانواده اش اضافه شده باشد، باز هم بی دقتی در انتخاب لغات، اگر سرزنشی بیشتر از روزنامه های تازه کار نداشته باشد، کمتر نخواهد داشت!
در آخرین صفحه اعتماد امروز، از سر خیرخواهی و نیک طبعی، یادداشت دو کارشناس در خصوص حکم ناظم مدرسه ای که به آزار و اذیت کودکان مدرسه اش پرداخته بود، منتشر شده است و با وجود اشاره بهمن کشاورز، وکیل نام آشنا، حکم صادر شده، مشخصات حکم شرعی تعیین شده برای «لواط» را ندارد، اما متاسفانه این روزنامه در عنوانی که امروز منتشر کرده، واژه «تجاوز» را به کار گرفته است.
واژه ای که حتی در مطلب دیروز همین روزنامه در این خصوص نیز از آن استفاده نشده بود.
امیدواریم روزنامه اعتماد با شیوه ای که نشانگر نیت خیرشان باشد، با این مساله روبرو شوند. فراموش نمی کنیم که همین چند ماه پیش، مسئولان سازمان حج و زیارت، از اینکه دست درازی دو پلیس خاطی فرودگاه جده، به اشتباه، تجاوز خوانده شده بود، خواستار تصحیح واژه و رعایت آبرو و روحیه دو نوجوان مزبور و خانواده هاشان شده بود.
تمرکز اندیشمندان به مقوله حق و تغافل آنان از مقوله تکلیف، یکی از عوامل مغفول ماندن معنویت و اخلاق است
روزنامه شهروند در صفحات «طرح نو»، متن کامل سخنرانی محمدعلی موحد درباره «راهحلهای معنوی برای مشکلات امروز انسان» را با عنوان «پیش به سوی تدوین اعلامیه جهانی تکالیف بشر» به چاپ رسانده و به نقد آنان که دلیل عقبماندگی فکری و دورافتادگی از قافله تمدن را یاد از تعهد و تکلیف و مسئولیت می دانند، پرداخته است.
«یکم اردیبهشت ماه گذشته به مناسبت روز زمین پاک بود که نخستین نشست از سلسله نشستهای«زمین از دریچه آسمان» به همت موسسه سروش مولانا برگزار شد. این نشست با همکاری مجموعه فرهنگی- تاریخی سعدآباد در سالن خلیج فارس این مجموعه برگزار شد. موسسه سروش مولانا تلاش می کند طی برنامه ای ۵ ساله سلسله جلساتی برگزار کند که قرار است حاصل آنها منجر به صدور اعلامیه «تکالیف بشر» شود. سخنرانان این نشست، دکتر محمد علی موحد و استاد مصطفی ملکیان بودند. آنچه میخوانید متن کامل سخنرانی دکتر موحد است که به نظر خوانندگان می رسد.
«ترتیب دهندگان همایش، برنامه پنجسالهای زیر عنوان شاعرانه «زمین از دریچه آسمان» تهیه کردهاند با شرح کوتاهی درباره اهداف برنامه که خلاصه و جوهره آن، دعوت به معنویت و اخلاق است. میخواهم از این فرصت پیش آمده استفاده کرده و پیشنهادی را بهعنوان فراخوان برای تنظیم اعلامیه جهانی «تکالیف بشر» ارایه کنم که اگر مورد توجه قرار گیرد، میتوان آن را هم در سطح ملی و هم در سطح بینالمللی دنبال کرد….
کدام اصلاحات
….در طول بیش از صد سالگذشته از دو نوع اصلاحات سخن رفته است؛ یعنی اصلاحات سیاسی و دیگری اصلاحات اقتصادی. برخی اصلاح سیاسی را اصل و شرط توفیق و تحقق اصلاح اقتصادی دانستهاند و برخی دیگر بالعکس، اصلاح اقتصادی را مقدم شمرده و بر آن بودهاند که جامعهای که از اقتصادی سالم و بانشاط برخوردار نباشد، در دسترسی به یک فضای سیاسی سالم نیز ناکام خواهد بود. در ایران از اول مشروطه چنین بحثی در میان بوده است. زمانیکه داور روزنامه «مرد آزاد» را راه انداخت با همفکرانش، در این اندیشه بودند که از شکم خالی چه معرفت خیزد و سخن از دموکراسی و آزادی فردی، آزادی نطق و بیان، آزادی اجتماعات، عدالت اجتماعی و کرامت انسانی برای تودهای گرسنه، بیمار، برهنه، عاجز و درمانده چه معنایی میتواند داشته باشد؟ ….
تنها در ایران رضا شاهی نبود که دموکراسی و آزادی با آرمانهای سیاسی، فدای آرزوی پیشرفت اقتصادی شد، در آلمان نازی و در روسیه شوروی نیز همین اتفاق افتاد. در آلمان دموکراسی و آزادی سیاسی از دست رفت و پیشرفت اقتصادی حاصل شد اما نتوانست و نمیتوانست ادامه یابد و هرچه اندوخته بود یکسره و به یکباره از میان رفت. در روسیه شوروی اصلا پروژه از هم پاشید و پس از ۷۰سال چیزی جز ناکامی، ندامت و بدنامی به بار نیاورد. تجربیات چه در آلمان چه در روسیه با فجایع فراوان، بیآبروییها و شرمساریها همراه بود و در همه حال آنچه مغفول افتاد و کمتر خاطر کسی را به خود مشغول کرد مقوله اصلاحات معنوی و اخلاقی بود. سالهاست این اندیشه در من پیدا شده است که مگر یکی از عوامل عمده مغفول ماندن معنویت و اخلاق تمرکز شدید و روزافزون اندیشمندان به مقوله حق و تغافل کلی آنان از مقوله تکلیف است. در طول مدتی بیش ۲۰۰سال اخیر همه توجه و تأکید بر محور حق چرخیده است. چندان که حقطلبی و پافشاری در راه آن ولو با توسل به زور و خشونت، فضیلتی بیرقیب به شمار آمده است. با خود میاندیشم که کاش این جریان به قیمت تغافل نسبتبه مقوله تکلیف و کمرنگکردن و حتی فراموشکردن آن تمام نمیشد. و کاش در کنار اعلامیه جهانی حقوق بشر یک اعلامیه جهانی تکالیف هم تنظیم مییافت و کار به اینجا نمیکشید که گویی یاد از تعهد و تکلیف و مسئولیت، دلیل عقبماندگی فکری و دورافتادگی از قافله تمدن تلقی میشود.
حق یا تکلیف
قدیمیها در تعریف انسان میگفتند که او حیوانی ناطق است و امروزه برآنند که انسان حیوانی صاحب حق و بلکه تنها موجود صاحب حق در عالم است که برای رسیدن به حق خود مجاز است هر کاری کند و به هر وسیلهای دست بزند؛ افراد، اصناف، گروهها، جوامع، کارگزاران حکومتها و همه کسانی که در هر جا به نام دولت و ملت سخن میگویند، دم از حق میزنند….
حق از آن واژههایی است که زیاد دربارهاش سخن میگویند ولی اگر بپرسی حق چیست؟ کمتر کسی میتواند جواب قانعکننده و روشنی به شما بدهد. تأمل درباره آن چیزی که در پیرامون حق و تعریف آن گفتهاند مرا به این نتیجه رسانده که مراد از حق در تحلیل نهایی، اختیار و امتیازی است که شخص خواه حقیقی و خواه حقوقی در جامعه معینی برای خود قایل است – فقها در مورد حق گفتهاند مرتبه ضعیفهای است از ملک- و در این معناست که در جامعه حقمحور همه در پی بهدست آوردن اختیار و امتیاز هستند. گفتهاند که حق گرفتنی است نه دادنی و این حرف درستی است. گرفتن هر چیز گرفتنی، البته مستلزم حالتی طلبکارانه و مهاجمانه است و از اینجاست که قیافه مقبول زمانه ما کلا رنگ تهاجم دارد….
مسئولیت، شاه بیت زندگی اجتماعی
اینک بنگرید سراسر گیتی بهویژه آفریقا و خاورمیانه که ما در آن زندگی میکنیم، عرصه تعارض و منازعه وحشتناکی است که آتش آن را عربدههای مستانه سلطهطلبان قلدر از یکسو و حرکتهای مذبوحانه گروههای جاهل، متعصب و کور از سوی دیگر افروخته میکند. این چه بحرانی است که همه گرفتار آن شدهایم. تکلیف یعنی احساس مسئولیت. عمده گرفتاری بشر امروز، ضعف در احساس مسئولیت است.
میخواهم جملهای از سخنرانی امیرالمومنین(ع) را در اولین سخنرانی و نخستین روز پس از خلافت و بیعت مردم با ایشان در مدینه بخوانم. این خطبه درواقع چارچوب جهانبینی حضرت و اصول سیاست ایشان را مشخص میکند. امیرالمومنین (ع) در آن سخنرانی ابتدا از حرمت مرد مسلمان یاد کردند که از همه حرمتها بالاتر است. بعد تعریفی برای مسلمانی دادند و فرمودند مسلمان کسی است که مردم از دست و زبانش در امان باشد. مسلمان کسی است که از کردار و گفتارش زیان و آسیبی به دیگران نرسد. آنگاه نکتهای را به میان کشیدند که شاه بیت خطبه ایشان است. «اِتَّقُوا اللهَ فِی عِبادِهِ وَ بِلادِهِ فَاِنَّکُم مَسئُولُونَ حَتّی عَنِ البِقاعِ وَ البَهائِمِ وَ اَطِیعوا اللهَ وَ لا تَعصُوهُ» بقاع، در لغت به معنی تکه زمینی است که از زمینهای اطراف خود ممتاز باشد، یعنی نشان از سبزی و درخت و آبادی در آن دیده شود. این لغت به معنای آبدان و تالاب نیز هست. با توجه به معنی این جمله، نهتنها دولت بلکه تکتک ما در برابر هر تکه زمینی که نشانهای از عمران و آبادی در آن باشد و حتی در برابر هر حیوان و هر جاندار مسئول هستیم. در آن دوران فردی با این نگرش، فوقالعاده بوده است که مسئولیت در برابر هر پدیده عمرانی و در برابر حیوانات را تذکر میداده. اگر این موضوع را به زبان امروزی ترجمه کنیم یعنی احساس مسئولیت در برابر محیطزیست و حیاتوحش….
…. ما اعلامیه جهانی حقوق بشر و دو میثاق معروف آن یعنی میثاق حقوق مدنی و سیاسی و میثاق حقوق فرهنگی و اقتصادی را که ایران نیز به آنها پیوسته است و جزو قوانین لازمالاجرای کشور است؛ ما این میثاقها و این اعلامیه را ارج مینهیم و گرامی میداریم ولی معتقد هستیم که اینک زمان آن رسیده است که در کنار اعلامیه جهانی حقوق بشر، اعلامیهای دیگری مشتمل بر تکالیف و وظایف نیز تنظیم شود و اهتمام و تأکید در همه سطوح بهویژه در سطح خانواده و مدرسه متوجه تقویت حس مسئولیت و تربیت انسانهای متعهد، مشوق، مهربان و ملتزم به رعایت حرمت یکدیگر و خودداری از آزار شود. در این مقوله جای سخن بسیار است.»
دین آنلاین، روزنامه های «اعتماد» و «شهروند» را با این عناوین اقتباسی مرور کرده است: «آیا اردوکشی خیابانی برای جلوگیری از حضور بانوان در استادیوم ها پذیرفتنی است؟»، «مهندسی فرهنگی، علوم انسانی اسلامی و الگوهای توسعه ایرانی اسلامی، ناکجاآبادهایی بیش نیستند»، «علی آقا نسبت به مسائل مربوط به عفاف حساس است و الاّ داماد شهید مطهری نمیشد/شما چرا در دولت قبل این حساسیتها در مورد حجاب را نداشتید؟»، «بر اثر اقدامات بحران زا و رکود آور دولت قبل، دست سرمایهگذاران هم برای حمایت از ما خالی بود»، «آیا سیاست یک بام و دو هوا به ماندن و خواندن هنرمندان کمک خواهد کرد؟»، «روان آسیب دیدگان و اعتماد مردم، چقدر برای روزنامه اعتماد اهمیت دارد؟» و «تمرکز اندیشمندان به مقوله حق و تغافل آنان از مقوله تکلیف، یکی از عوامل مغفول ماندن معنویت و اخلاق است»بررسی مطبوعات/ سهشنبه ۱۹ خرداد (۲)