قانون اجازه برهمزدن مجالس دارای مجوزهای رسمی از مراجع ذیصلاح را نمی دهد
دین آنلاین، روزنامه های «فرهیختگان» و «شرق» را با این عناوین اقتباسی مرور کرده است: «دین که به گوشهای از زندگی مردم برود، دیگر کاری به سلطهگری مستکبران و منویات پلید آنان نخواهند داشت»، «زندگی مادی و معنوی آرمانی، حق مردم است»، «توجه به ظواهر دین در حالیکه که اساس دین نادیده گرفته میشود، پذیرفتنی نیست»، «عدم پاسخ پاپ فرانسیس به تماسهای کلیسای کاتولیک اوکراین، روسیه را به واتیکان نزدیک کرده است»، «همچون ما که در مسائل اداره اماکن، مستقیما دخالت نمیکنیم؛ نیروی انتظامی هم حق لغو یا صدور مجوز کنسرت ندارد»، «روایت فرهیختگان از نشست بررسی کارنامه علمی دکتر فولادوند و حاشیه های آن/گزارشی بدون جانبداری»، «طرح ارتقای امنیت اخلاقی و اجتماعی در ماه رمضان به راه است»، «کنسرتها هنوز هم لغو میشوند»، «قانون اجازه برهمزدن مجالس دارای مجوزهای رسمی از مراجع ذیصلاح را نمی دهد»، «اگر می شد از دلایل لغو کنسرت ها باخبر شویم، میتوانستیم به راهحل مشترک دست یابیم»، «آیاحکم دادگاه عربستان، انتظارات را برآورده کرده است؟»، «توهینهای عزتالله فولادوند در میان بهت و حیرت حاضران/اعتماد در روایت این نشست نیز محافظه کار است/روایتی که در یک عکس و متن خلاصه شد» و «باید دید زور اردوکشان خیابانی دلواپس به وزارت کشور، وزارت ورزش و نیروی انتظامی خواهد چربید یا نه»
دین که به گوشهای از زندگی مردم برود، دیگر کاری به سلطهگری مستکبران و منویات پلید آنان نخواهند داشت
در صفحه ۲ فرهیختگان امروز، از قول رئیس قوه قضائیه آمده است: «در کشورهای غربی نیز تلاشهای زیادی میشود که اسلام حقیقی تحریف شود، غربیها تمام تلاششان حمایت از اسلام سکولار است چراکه وقتی دین به گوشهای از زندگی مردم رفت، آنگاه دیگر کاری به سلطهگری مستکبران و منویات پلید آنان ندارند.
متاسفانه گاهی در حوزههای علمیه هم شنیده میشد که برخی میگفتند اسلام با سیاست چه کاری دارد یا اینکه اسلام با زندگی اقتصادی و معیشتی مردم کاری ندارد در حالی که باید پرسید پس صدور آن همه احکام در باب زندگی اجتماعی و اقتصادی مردم همچون بیع و شراء و طلاق و نکاح و امثال اینها بر چه مبنایی است؟»
زندگی مادی و معنوی آرمانی، حق مردم است
روزنامه فرهیختگان عنوان «زندگی با «رفاه» حق مردم است» را برای انعکاس سخنان آیتالله هاشمیرفسنجانی در دیدار مدیران و کارکنان شرکت فروشگاههای زنجیرهای رفاه برگزیده و به این نکات اشاره نموده است:
– هر کاری که برای رفاه بیشتر مردم انجام دهیم، وظیفه انسانی، اسلامی و مدیریتی ماست و باید در این زمینه تلاشهای بیشتری کنیم.
– مردم ایران در طول انقلاب اسلامی نشان دادند که به آرمانهای امام و شهدا وفادارند و حق آنان است که زندگی مادی و معنوی آنها هم آرمانی باشد.
– زیبنده نظام اسلامی و شایسته مردم ایران نیست که شاهد مشکلات اقتصادی مخصوصا بیکاری جوانان باشیم.
توجه به ظواهر دین در حالیکه که اساس دین نادیده گرفته میشود، پذیرفتنی نیست
«نگاه به دانشجویان نباید تبعیضآمیز باشد» تیتر انتخابی روزنامه فرهیختگان برای پوشش سخنان معاون فرهنگی و اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی در دومین جلسه شورای راهبردی فرهنگی و اجتماعی استان گلستان و نیز آیین اختتامیه چهارمین همایش میان استانی دبیران و مسئولان کانونهای قرآن و عترت ۹ استان کشور است. سایر نکات مطرح شده از سوی حجت الاسلام سیدطه هاشمی نیز بدین صورت منعکس شده است:
– باید در دانشگاه به همه دانشجویان و با هرخط فکری، به یک چشم نگاه کنیم.
– بارور کردن ارزشها، اندیشهها و آمیخته کردن ارزشهای جامعه با ارزشهای اصیل قرآنی و ارزشمند اسلامی، یک رسالت دینی است که باید نسبت به آن بیشتر توجه شود.
– ظواهر دین، پرچم دین است. اما پرچم دین، همه هویت دین نیست و پشت دین جوهر دین قرار گرفته است. گاهی اوقات به ظواهر دین توجه میشود، در صورتی که اساس دین نادیده گرفته میشود. به همین خاطر دانشگاه در این زمینه باید به هر دو عرصه توجه کامل داشته باشد.
– تهیه پیوست فرهنگی برای بخشهای مختلف دانشگاه یکی از برنامههای در دست اقدام است که باید تا سال آینده نهایی و ابلاغ شود.»
– امروز انتظارات بشر متفاوت شده و ما نباید گنجینه زندگی ائمه اطهار(ع) را به زمان خود آنها محدود کنیم، بلکه باید تصویری از ائمه اطهار(ع) متناسب با عصر امروز استخراج و به جامعه عرضه کنیم.
– تاکنون ۱۴ همایش درباره موضوع سبک زندگی با محوریت زندگی ائمه اطهار(ع) در این دانشگاه برگزار و مقرر شده این روند ادامه یابد، چرا که راه ماندگاری دین، استخراج دستورات قرآن و فرمایشات ائمه(ع) متناسب با مقتضیات زمان است.
– یکی از برنامههای حوزه فرهنگی و اجتماعی، جهت دادن تولیدات قرآنی به سمت کارهای پژوهشی است که میتواند سبک زندگی قرآنی را در جامعه امروز و حتی آینده محقق کند.
– هنر انقلاب اسلامی این بود که علم و دین را کنار هم قرار داد. هدف امام(ره) از وحدت میان حوزه و دانشگاه این بود که حوزه و دانشگاه یکدیگر را به رسمیت بشناسند و برای نظامسازی جمهوری اسلامی و تولید سبک زندگی، با هم کار کنند تا نتیجه کار آنها الگویی مناسب برای هدایت بشر باشد.
طبیب روحانی، همایشی برای توجه به بعد روحانی پرورش جامعه و الگوهای عملی آن
فرهیختگان در صفحه ۴ با انتشار عکسی، خبر از برگزاری«همایشی برای تجلیل از آیتالله جوادیآملی» داده و نوشته است:
«چهارمین همایش طبیب روحانی دیروز با حضور برخی مسئولان و چهرههای برجسته علمی و فرهنگی کشور و همچنین جمعی از حوزویون و دانشگاهیان در سازمان مرکزی دانشگاه علوم پزشکی تهران برگزار شد.
آنطور که سیدهادی موسوی دبیر اجرایی همایش گفته است، همایش طبیب روحانی با هدف توجه به بعد روحانی پرورش جامعه از دیدگاه مذهب، بزرگان و علمای دینی که خود الگوهای عملی در بعد سلامت معنوی هستند هر دو سال در دانشگاه تهران برگزار میشود. در نخستین همایش به زندگی عالم و عارف بزرگ آیتالله محمدتقی بهجت، در دومین همایش به زندگی آیتالله سیدعبدالکریم کشمیری و در همایش سوم به زندگی آیتالله حسن حسنزادهآملی پرداخته شده و چهارمین همایش آنطور که دبیر اجرایی این مراسم گفته است با محوریت تجلیل از مقام اخلاقی و علمی آیتالله عبدالله جوادیآملی برگزار شده است.
عدم پاسخ پاپ فرانسیس به تماسهای کلیسای کاتولیک اوکراین، روسیه را به واتیکان نزدیک کرده است
فرهیختگان با انتخاب عنوان «یارگیری روسیه در مذهب، سیاست و سرمایه» برای گزارش محمدرضا احمدینیا نوشته است: ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه عازم ایتالیا شده است تا در سفری کمتر متعارف، از دو شهر مهم این کشور دیدار و با سه تن از مقامات فعلی و پیشین آن ملاقات و گفتوگو کند….
سفر اروپایی پوتین به ایتالیا درست یک روز پس از پایان نشست کشورهای G۷ که تا پیش از اخراج روسیه از این گروه، G۸ خوانده میشد، انجام میشود ….
برنامه سفر پوتین به ایتالیا با سفر به رم و دیدار با پاپ فرانسیس، رهبر کاتولیکهای جهان، در واتیکان ادامه خواهد یافت. این دومین دیدار این دو مقام از سال ۲۰۱۳ تا امروز است. در دیدار قبلی، رئیسجمهوری روسیه و پاپ که هر دو، شخصیت مذهبی محافظهکاری دارند، درباره آینده مسیحیت، خطراتی که این دین با آن مواجه است و افزایش خشونتها علیه مسیحیان خاورمیانه در بحرانهای منطقهای، بحث و تبادلنظر کردند. در دیدار فعلی برآورد میشود موضوع اصلی ملاقات، بحث درگیریهای اوکراین باشد؛ چراکه پاپ فرانسیس از ابتدای بحران اوکراین، به تماسهای کلیسای کاتولیک این کشور برای محکوم کردن اقدامات روسیه و هشدار به مسکو برای پایان دادن به آتشافروزی در منطقه، پاسخی نداده و در مقابل به تمامی طرفهای درگیر توصیه کرده است که اختلافات خود را بدون خشونت و پشت میز مذاکره حل کنند. این موضع پاپ اگر حمایت از سیاستهای روسیه در شرق اوکراین نباشد، دستکم مانعی هم بر سر راه این کشور مذهبی ایجاد نخواهد کرد….»
همچون ما که در مسائل اداره اماکن، مستقیما دخالت نمیکنیم؛ نیروی انتظامی هم حق لغو یا صدور مجوز کنسرت ندارد
روزنامه فرهیختگان برای انعکاس واکنش سخنگوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به لغو کنسرت کیهان کلهر، عنوان «ناجا صرفا باید به امنیت کمک کند»را انتخاب کرده و در این خصوص نگاشته است:
«موضوع لغو کنسرتهای موسیقی با لغو کنسرت کیهان کلهر در ایران از سوی اداره اماکن نیروی انتظامی یک بار دیگر در صدر خبرهایی قرار گرفت که نشان از دخالت نهادهای مختلف برای تصمیمگیریهای فرهنگی دارد. لغو کنسرت کیهان کلهر واکنش این هنرمند جهانی ایران را در پی داشت که اعلام کند تا زمانی که برگزاری کنسرت در ایران به گروگانگیریها از سوی جناحهای سیاسی منجر شود، حاضر نیست در ایران کنسرت داشته باشد.
حالا سخنگوی وزارت ارشاد هم بعد از چند روز به این موضوع واکنش نشان داده است و مشکلات به وجود آمده درباره لغو غیرقانونی کنسرتها را حاصل نهادینه نشدن وظایف و مسئولیتهای نهادهای مختلف عنوان و تاکید کرده است که لغو کنسرت کلهر در حوزه اختیارات اداره اماکن نیروی انتظامی نیست.
در ماههای گذشته پس از لغو کنسرتها وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و سخنگوی او از تلاش برای ایجاد تفاهم با نیروی انتظامی خبر داده بودند تا دیگر کنسرتی لغو نشود. حالا که این ماجرا همچنان تکرار میشود، نوشآبادی گفته است: «ما به نیروی انتظامی بهعنوان نهادی امنیتی و همچنین نهادی قضایی نیازمندیم و به آنها احترام میگذاریم. اما گاهی این سوال به وجود میآید که آیا آنها مسئول لغو یا صدور مجوز هستند که باید بگویم خیر؛ به هیچوجه آنها چنین مسئولیتی ندارند. وظیفه نیروی انتظامی تامین امنیت اماکن است و مسئولیت مجوز کنسرت با آنها نیست. نیروی انتظامی هیچ مسئولیتی در قبال صدور، تایید یا لغو مجوزها ندارد و صرفا قرار است برای برگزاری بهینه کنسرت در شرایط امن به ما کمک کند. کار اجرایی اداره اماکن تنها درمورد ایجاد امنیت در فضای برگزاری کنسرت است. وقتی مجوز یک کنسرت توسط ارشاد صادر میشود زمان و مکان برگزاری آن برعهده نهادهای ذیربط است و در بحثهای اماکن و امنیتی، دخالت مستقیم نمیکنیم، اما وقتی محل برگزاری یک کنسرت مشخص است و آن محل جزء مکانهای تاییدشدهای مثل تالار وزارت کشور یا برج میلاد و بسیاری جاهای دیگر که پیشتر هم برنامههای هنری برگزار شده و امنیت آن کامل است؛ طبیعی است که اماکن نیازی به پیگیری خاصی ندارد.
برج میلاد مکانی تعریف شده و فرهنگی- هنری است و نیروی انتظامی هم بر حسب وظیفهای که دارد باید امنیت آن مکان را تامین کند، در نتیجه آنجا مشکل امنیتی ندارد که نیروی انتظامی بخواهد کنسرت را لغو کند. وقتی اماکن علت لغو کنسرت را مسائل امنیتی عنوان میکند یا مساله مکان برگزاری است یا هویت شخص هنرمند. درباره مکان برگزاری بدیهی است که آنها باید با ادله محکم و مشخص ما را متقاعد کنند که مکان برگزاری کنسرت مشکل امنیتی دارد. اگر هم مساله امنیتی با هویت شخص باشد وظیفه آن برعهده نهادهای دیگر است و به اداره اماکن نیروی انتظامی مربوط نمیشود.
با وجود اینکه سالهاست مخاطبان ایرانی چشم به راه اجرایی از کیهان کلهر در ایران بودهاند، سخنگوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از علت مخالفت اماکن با برگزاری کنسرت این هنرمندان شناخته شده موسیقی ایرانی در جهان، گفته است: «وزارت ارشاد درباره محتوای کنسرت نظر میدهد، سایر دستگاهها شرایط عمومی فرد را میسنجند اما نیروی انتظامی وظیفه تامینی دارد و درباره امنیت مکان برگزاری کنسرت اظهارنظر میکند. ما خبر نداریم که نیروی انتظامی با شخص آقای کلهر مشکل دارد یا مکان برگزاری کنسرت. اگر مساله شخص ایشان و صلاحیتهای فردیشان باشد که طبیعتا وظیفه آن برعهده نیروی انتظامی نیست.»
روایت فرهیختگان از نشست بررسی کارنامه علمی دکتر فولادوند و حاشیه های آن/گزارشی بدون جانبداری
فرهیختگان در صفحه «اندیشه»، پنج عنوان در خصوص کارنامه عزتالله فولادوند و ترجمه های وی منتشر ساخته و دلیل این تعدد مطلب در یک شماره نیز، برگزاری نشست پرحاشیه بررسی کارنامه علمی وی در «پژوهشکده تاریخ اسلام» است.
«این نگاهی که جنابعالی میفرمایید و عقدهگشایی میکنید آیا هیچ ربطی به کارنامه علمی بنده دارد یا اینکه شما میخواهید تعبیر خاص خودتان را از کارل مارکس بفرمایید. وگرنه بنده تقاضا میکنم که یا به سخنان خودتان پایان دهید یا بنده را مرخص بفرمایید. این حرفها هیچ ربطی به موضوع جلسه ندارد… ایشان میخواهند عقدهگشایی کنند و مارکسیست هستند. اگر ایشان ادامه بدهند من خواهم رفت… شما شایستگی شاگردی من را ندارید. من هیچ تعصبی راجع به کتابی که ترجمه کردم، ندارم. من فقط میخواهم ببینم ارتباط این حرفها با موضوع جلسه چیست؟»
آنچه در سطرهای فوق آمد، داغ ترین بخش این نشست پر حاشیه بود که توسط فولادوند خطاب به یکی از سخنرانان مطرح شد.
سجاد صداقت در گزارشی با عنوان «درس بگیریم از تاریخ» به این موضوع پرداخته و نوشته است:
«…. پژوهشکده تاریخ اسلام بعدازظهر سهشنبه و از ساعت ۱۷ میزبان گروهی از استادان و دانشجویانی بود که برای نشست «نگاهی به کارنامه علمی عزتالله فولادوند» گرد هم آمده بودند؛ نشستی که شاید حاشیههای فراوان آن بر متن چربید و در ذهن کسانی که سخنرانان و میهمانان اصلی برنامه را با آثارشان میشناختند، ابرهایی تیره ایجاد کرد….
….پس از تشکر و تقدیر بیکران داریوش رحمانیان، استاد تاریخ دانشگاه تهران و عضو گروه تاریخ و همکاریهای میانرشتهای پژوهشکده تاریخ اسلام از عزت الله فولادوند به دلیل بیش از نیمقرن فعالیت در عرصه و صحبتهای اولیه فولادوند…. دو سخنران دیگر این نشست به جایگاه آمدند. حسین علی نوذری استاد علوم سیاسی و محمد مالجو اقتصاددان…. نوذری در صحبتهای خود از روششناسی فولادوند سخن گفت و ضمن احترام فراوان به او، قصد داشت ۱۲ کتاب فولادوند را برای توضیح این روششناسی واکاوی کند که تنها توانست سه کتاب را آن هم به صورت ناقص بررسی کند. اما سخنران دوم مالجو بود که در بررسی کارهای فولادوند تاکید خود را بر ۱۳ فصل پایانی کتاب «جامعه باز و دشمنان آن» کارل پوپر که فولادوند آن را ترجمه کرده است، نهاد. اما سخنرانی مالجو در میانه بود که با اعتراض تند فولادوند به نوع سخنرانی او ناتمام ماند.
انتقاد مهم به این دو سخنرانی این بود که نوذری و مالجو بیش از آنکه بخواهند طبق موضوع نشست به بررسی «کارنامه علمی فولادوند» بپردازند، روی کتابهایی که او ترجمه کرده بود، تمرکز کردند. نوذری پس از حدود ۳۰ دقیقه صحبت با تذکر رحمانیان تنها به بحث درباره تریلوژی هیوز پرداخت و فرصت نتیجهگیری نیافت و مالجو پس از قطع صحبتهایش توسط فولادوند و اعتراض او نتیجهگیری خود را ارائه داد…. مهمترین اتفاق نشست در شرایطی به وقوع پیوست که مالجو از «خطای ایدئولوژیک» پوپر در نگاه به مارکس در ۱۳ فصل پایانی «جامعه باز و دشمنان آن» سخن میگفت. در این لحظه فولادند از جای خود در میان حضار برخاست و ضمن رفتن به جلوی جایگاه در مقابل مالجو قرار گرفت….
عصبانیت فولادوند در شرایطی بود که او دو مرتبه با شدت روی میز سخرانان کوبید و برای دقایقی جلسه را ترک کرد. این اتفاق با واکنش مالجو روبهرو شد. او در پاسخ گفت: «ما نباید مسائل را شخصی کنیم. جبههبندیهای فکری مختلف در جامعه ما در میان است. من توهینهای آقای فولادوند را به خودم شخصی نمیگیرم. چراکه این رویه معمولی است که سالیان سال است در جاهای گوناگون انواع نولیبرالها و انواع راستهای احیا شده در قبال حاشیه نشینهای جامعه به کار بردهاند. » گویی نشستی که قرار بود به بررسی کارنامه علمی فولادوند بپردازد به محل تقابل اندیشه راست و چپ تبدیل شده بود….»
در کنار این گزارش، بخشهایی از سخنان فولادوند و سه سخنران این نشست با این عناوین درج شده است:
– عزتالله فولادوند: دانایی و آزادی چراغ هدایت من بودهاند
– داریوش رحمانیان: تاریخ اندیشه جدید بدون تاریخ مترجمان نوشته نمیشود
– حسین علی نوذری: مبتنیبر اصول رئالیسم انتقادی
– محمد مالجو: ترجمه «جامعه باز و دشمنان آن» ستم فولادوند به خویش است
*روایت روزنامه شرق، اعتماد و قانون از این نشست را می توانید در همین صفحه مطالعه نمایید.
بر حسب وظیفه ذاتی و قانونی با آنچه موجب نگرانی مردم در ماه رمضان شود، برخورد میکنیم/طرح ارتقای امنیت اخلاقی و اجتماعی در ماه رمضان به راه است
فرهیختگان در صفحه «جامعه» عنوان «برخورد پلیس با عوامل نگرانی مردم در ماه رمضان» را از قول سردار حسین اشتری، فرمانده تازه نفس نیروی انتظامی نقل کرده و آورده است:
– مردم شهیدپرور و مومن و دیندار، شئون ماه مبارک رمضان را رعایت خواهند کرد.
– پلیس بر حسب وظیفه ذاتی و قانونی خود با مواردی که موجب نگرانی مردم در این ماه شود، برخورد میکند.
– مانند سنوات گذشته طرح ارتقای امنیت اخلاقی و اجتماعی در ماه رمضان ادامه مییابد و برخوردهای پلیس در این زمینه مطابق با قانون خواهد بود.
کنسرت ها هنوز هم لغو می شوند
روزنامه فرهیختگان در صفحه آخر، ذیل عنوان «کلاسهای انوشیروان روحانی در سراسر ایران» نوشته است: «انوشیروان روحانی، آهنگساز و نوازنده برجسته و بینالمللی موسیقی پاپ در شهرهای مختلف ایران کلاس و مسترکلاس برگزار میکند. به گزارش موسیقی ایرانیان، ادریس ناصری، مدیر برگزاری این دورهها با اعلام این خبر گفت: «شهرهای شیراز، اصفهان، رشت و تبریز میزبان استاد انوشیروان روحانی خواهند بود. هدف از برگزاری این کلاسها و مسترکلاسها، انتقال اطلاعات و تجارب فنی و ارزشمند این آهنگساز بزرگ به نوازندههای پیانو در داخل کشور است و تنها افراد مستعدی که مورد تایید استاد قرار بگیرند، میتوانند به این دورهها راه یابند.»
این روزنامه در مطلبی دیگر، خبر از لغو کنسرت پرواز همای داده و نوشته است: «دیروز در حالی که تنها چند ساعت به برگزاری نخستین کنسرت «پرواز همای» باقیمانده بود، اخباری مبتنیبر لغو این کنسرت منتشر شد. به گزارش «موسیقی ما»، کنسرت «پرواز همای» که قرار بود دیشب در تالار بزرگ وزارت کشور روی صحنه برود، هشت ساعت قبل از اجرای آن به دلایل نامعلومی لغو شده و دلیل روشنی نیز برای این اتفاق به عوامل کنسرت ارائه نشده است. شرکت آوای هنر (برگزارکننده برنامه) پس از قطعیت لغو این برنامه در پیامکی به تمام کسانی که بلیت این کنسرت را تهیه کرده بودند، نوشت: «این کنسرت بنا به دستور مقام محترم قضایی تا اطلاع ثانوی لغو شده است. مبلغ دریافت شده ظرف هفت روز به حساب خریداران عودت داده خواهد شد.» دیروزحسین نوشآبادی، سخنگوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره لغو غیرقانونی کنسرتهایی که مجوز ارشاد را دریافت کردهاند، گفت: «متولی و مسئول اصلی حوزه فرهنگ و هنر، وزارت ارشاد است و این وزارتخانه است که نقش حاکمیتی دارد، اما بدیهی است که در برگزاری کنسرتهای موسیقی، ارشاد نیازمند همکاری و همراهی نهادهای ذیربط است.»
فرهیختگان در صفحه اندیشه به چند خبر کوتاه پرداخته است:
واقعگرایی در علوم انسانی اسلامی
نشست «واقعگرایی در علوم انسانی اسلامی» به همت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و هیات حمایت از کرسیهای نظریهپردازی، نقد و مناظره برگزار میشود. این پیشکرسی به همت هیات حمایت از کرسیهای نظریهپردازی، نقد و مناظره و پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار میشود. در این نشست ابراهیم دادجوی عضو هیاتعلمی گروه معرفتشناسی سخنرانی خواهد کرد و خسرو باقری، حسن کلباسی و عبدالله نصری بهعنوان داور و حسین سوزنچی، علیرضا پیروزمند، علیرضا قائمینیا و حمیدرضا شاکرین بهعنوان ناقد حضور خواهند داشت. این پیش کرسی یکشنبه ۲۴ خرداد در سالن علامه جعفری(ره) پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به نشانی تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمد قصیر، کوچه پژوهشگاه (۲) برگزار خواهد شد.
مارکسیسم و علم تاریخ
گروه روششناسی و تاریخنگاری پژوهشکده تاریخ اسلام نشست بررسی سابقه مارکسیسم و علم تاریخ را با حضور مجید مددی برگزار میکند. این نشست روز دوشنبه ۲۵ خرداد ساعت ۱۷ تا ۱۹ در پژوهشکده تاریخ اسلام برگزار میشود.
احوال و آثار رازی نجفی اصفهانی و خاندانش
موسسه کتابشناسی شیعه کتاب «احوال و آثار شیخ محمدتقی رازینجفی اصفهانی و خاندانش» را منتشر میکند. این اثر یکی از کتابهای مجموعه «بزرگان شیعه» است که به قلم رحیم قاسمی نوشته شده و از سوی موسسه کتابشناسی شیعه منتشر میشود.
کتاب حاضر هفتادمین عنوان از مجموعه «بزرگان شیعه» است و در آن آثار شیخ محمدتقی رازینجفی اصفهانی و خاندانش گردآوری شده است. همچنین آثار و فعالیتهای فرزندش شیخ محمدباقر و نوادگان وی و آثار و زندگی عالم بزرگ شیخ محمدرضا نجفی اصفهانی بهتفصیل در این کتاب بررسی شده است. بهرغم تالیفات فراوان درباره این خاندان تاکنون کتابی با این شرح و تفصیل و بیان جزئیات زندگی این بزرگان تدوین نشده است. در این اثر میکوشیم اشتباههای فراوان صورت گرفته در بیان شرح حال این خاندان را اصلاح کنیم.
کتاب «احوال و آثار شیخ محمدتقی رازی نجفی اصفهانی و خاندانش» در ۸۹۶ صفحه وزیری، با شمارگان هزار نسخه، به بهای ۵۰ هزار تومان از سوی موسسه کتابشناسی شیعه منتشر خواهد شد.
نقد «نظریهای در باب عدالت»
کتاب «نظریهای در باب عدالت» اثر جان رالز، یکی از کتابهایی است که آیندگان به واسطهاش زمانه ما را یاد خواهند کرد. به جرات میتوان گفت این کتاب مهمترین اثر فلسفه اخلاقی و سیاسی در سده بیستم است. به تازگی این کتاب براساس آخرین ویراست، به قلم مرتضی نوری به فارسی ترجمه و به همت نشر مرکز منتشر شده است. نشست هفتگی شهر کتاب در روز سهشنبه ۲۶ خرداد ساعت ۱۶:۳۰ به نقد و بررسی این کتاب اختصاص دارد که با حضور موسی اکرمی، شهلا اسلامی و مرتضی نوری در مرکز فرهنگی شهر کتاب واقع در خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمد قصیر (بخارست)، نبش کوچه سوم برگزار میشود. ورود برای علاقهمندان آزاد است.
در شماره امروز روزنامه فرهیختگان، این مطالب نیز منتشر شده است:
یادداشت «داعش علیه طالب» به قلم پیرمحمد ملازهی، کارشناس شبهقاره
یادداشت «پیروزی دموکراسی در ترکیه»، به قلم نادر هوشمندیار، استاد دانشگاه
یادداشت «صداقت و جسارت بیهقی» به قلم محسن فرجی، روزنامهنگار
یادداشت «متنی پستمدرن از دل تاریخ» به قلم دکتر محمد راغب
«مهم حیثیتادبی متن است»، گفتگو با محمد دهقانی درباره تاریخ بیهقی، با تنظیم محسن بوالحسنی
ناطق نوری: عربستان باید تاوان جنایات در یمن را بپردازد
هشدار ایران به عربستان درباره «پیامدهای جدی» حملات هوایی بیشتر عربستان سعودی به نزدیکی سفارت جمهوری اسلامی ایران در صنعا
سیدابراهیم رئیسی، دادستان کل کشور: مردم متدین مهمترین مولفه امنیتی هستند
مصطفی کواکبیان، رئیس مجمع عمومی خانه احزاب: صدا و سیما دنبال حاشیه غیرمنطقی نباشد
محمدحسین مقیمی، معاون سیاسی وزیر کشور: اختلاسها، ناشی از عدم اجازه صحبت به احزاب بود
قانون اجازه برهمزدن مجالس دارای مجوزهای رسمی از مراجع ذیصلاح را نمی دهد
روزنامه شرق در کنار تیتر اصلی «حکم مهدی هاشمی تأیید شد»، عناوین «دفاع تمامقد احمدینژاد از بقایی»، «حمله تند قالیباف به روحانی و دولت یازدهم؛ پایان سکوت مرد همیشه دوم» و « آیتالله آملیلاریجانی: تمام مشکلات را به تحریم و مذاکرات گره نزنیم» را در صفحه اول آورده است.
قانون اجازه برهمزدن مجالس دارای مجوزهای رسمی از مراجع ذیصلاح را نمی دهد
این روزنامه در یادداشتی به قلم بهمن کشاورز، از «لغو کنسرتها و حقوق هنرمندان و تماشاگران» سخن به میان آورده و با اشاره ای به بحث موسیقی در فقه، به بررسی فعل برهم زنندگان کنسرت ها از جنبه حقوقی پرداخته است. در بخش هایی از این یادداشت آمده است:
«موضوع برگزارنشدن کنسرتها یا تعطیلکردن آنها از جنبههای مختلفی قابل بررسی و بحث است. اولا: علت و بهانه این برخوردها چه میتواند باشد؟ آنچه عرض میکنیم، در صلاحیت فقهای عظام است و نگارنده بهعنوان خواننده و شنونده نوشتهها و اقوال فقهی میگویم که موسیقی بر سهگونه است یا «مشجع» است یا «محزن» است؛ یعنی شنیدن آن باعث شجاعت و دلاوری یا حزن و اندوه میشود که این دو بدون اختلاف، حلال است و مجاز؛ ظاهرا کسی هم در این مورد مناقشهای نکرده است.
نوع سوم موسیقی «مطرب» است. منظور، چنان موسیقیای است که باعث «طرب» شود. صرفنظر از مناقشات اصولی که درباره مورد سوم وجود دارد و متعرض آن نمیشویم، گفته شده است معیار مطرببودن یا نبودن موسیقی، شخص مکلف یا شنونده است. به عبارت دیگر شنونده است که به محض احساس اینکه شنیدن اصواتی، در او حالت «طرب» ایجاد میکند باید از ادامه استماع آن خودداری کند. بنابراین نمیتوان به طور مطلق و ابتدایی، به حرمت اصواتی حکم کرد و مانع از انتشار آنها شد.
ثانیا: آنچه مسلم است، مجالسی که برهمخورده دارای مجوزهای رسمی از مقامات و مراجع ذیصلاحیت و مسئول بوده است. دو حالت درخصوص برهمزنندگان این گردهماییها، میتواند وجود داشته باشد؛ یکی اینکه این افراد احیانا مأمور رسمی باشند. در این حالت، هرچند تحقق آن بعید به نظر میرسد، مرتکبان برحسب مورد، مشمول ماده ۵۷۰ قانون مجازات اسلامی به لحاظ سلب آزادیها و حقوق اساسی مردم (اعم از هنرمندان و شنوندگان) خواهند بود و با حبس تا سه سال و انفصال از خدمت و محرومیت از مشاغل دولتی، مجازات خواهند شد….
حالت دوم این است که این افراد مأمور دولت نباشند و این البته احتمال بیشتری دارد. در این حالت اعمال انجامشده عبارت است از: «… هیاهو و جنجال یا حرکات غیرمتعارف یا تعرض به افراد…» که «…موجب اخلال نظم و آسایش و آرامش عمومی شود یا مردم را از کسبوکار بازدارد…»؛ در این حالت نیز مرتکب یا مرتکبان به حبس از سه ماه تا یک سال و تا ۷۴ضربه شلاق محکوم میشوند.
چنانچه ثابت شود این اقدامات با توطئه قبلی و دستهجمعی واقع شده است، مجازات هر یک از مرتکبان حداکثر کیفر مقرر خواهد بود….
ثالثا: این جنبه قضیه نیز قابلتأمل است که با حضور مأموران انتظامی و امنیتی، چگونه ممکن است کسانی مرتکب چنین اعمالی بشوند و با اقدام لازم از سوی مأموران مواجه نشوند؟ با توجه به اینکه نوع اینگونه اقدامات در مرئی و منظر مأموران انتظامی و سایر افراد حاضر انجام میشود و هویت مرتکبان قابل شناسایی است، نوع این حرکات را میتوان و باید جرم مشهود تلقی کرد و مأموران حاضر، مکلف به اقدام و دستگیری مرتکبان و دلالت آنها به نزد مقام قضائی هستند. همچنین در صورت کوتاهی و امتناع، از باب تقصیر در انجام وظیفه، معاقب و مسئول خواهند بود.
رابعا: نکته دیگر که در این ماجرا قابلتأمل است، جنبه مالی و مدنی قضیه از دیدگاه هنرمندان و تماشاگران است.
از یک سو هنرمندان تمهید مقدمات و تمرین کرده و احیانا مبالغی برای اجاره سالن کنسرت و گردآوری وسایل هزینه کردهاند و از دیگرسو، تماشاگران با پرداخت وجه، بلیت تهیه و پول خود را برای مدتی «حبس» کردهاند که البته استرداد آن نیز با تأخیر و اشکال مواجه خواهد بود. این اقدامات مسبوق به صدور اجازه از جانب مقام یا مقاماتی بوده که اختیار و صلاحیتدادن چنین اجازهای را داشتهاند.
با حدوث اشکال، هم سرمایهگذاری هنرمندان از بین رفته و هم پول خریداران بلیت – من غیرحق- مدتی حبس شده و هم هر دو گروه دچار تألمات روحی و عصبی شدهاند. از آنجا که هیچ خسارتی نباید جبراننشده باقی بماند و قانون مسئولیت مدنی و همچنین قانون جدید آیین دادرسی کیفری، اینگونه خسارات را شناخته است، زیان و ضرر وارده بر این دو گروه باید از طرف سازمانی که با دادن مجوز آنها را به اقدام تشویق کرده، جبران شود.
خامسا: نکتهای که باقی میماند این است که افراد ذینفع؛ یعنی هم هنرمندان و هم احیانا تماشاگران حق دارند با طرح دعوی، خسارات وارده را مطالبه کنند و البته شاید بتوان گفت مقاماتی که این اجازه را دادهاند مکلفاند با شناسایی مرتکبان این اقدامات، حسب مورد علیه آنها طرح شکایت یا دعوی کنند و آنچه را که در قبال مطالبه هنرمندان و مردم مکلف به پرداخت هستند، از این افراد بگیرند. مقامات قضائی نیز مکلف به شنیدن این دعاوی و شکایات و رسیدگی و احقاق حق هستند….»
اگر می شد از دلایل لغو کنسرت ها باخبر شویم، میتوانستیم به راهحل مشترک دست یابیم
شرق در صفحه «هنر» عنوان «نمیدانیم علت لغو کنسرتها چیست» را برای گفتگوی فرانک آرتا با نوشآبادی، سخنگوی وزارت ارشاد، در خصوص لغو کنسرت ها انتخاب نموده است. در این گفتگو آمده است:
واکنشتان دربرابر لغو کنسرتها چیست؟
معتقدیم ما بهعنوان دستگاه فرهنگی کشور وظیفه داریم در قالب ضوابط قانونی و شرعی مجوزهای هنری را صادر کنیم. طبق قانون، مجوزها را ما صادر میکنیم و هیچ نهاد دیگری مسئول آن نیست. البته نهادهای دیگر وظایف دیگری برعهده دارند و این وظایف براساس قانون تعریف و تبیین شدهاند. در بررسی و صدور مجوزها هم ضوابط روشن شده. منتها باید بگوییم که ما در صلاحیت عمومی افراد دخالتی نمیکنیم، بلکه بررسی کیفی و هنری آثار را در نظر میگیریم. بههرحال هر نهادی وظایفی دارد و باید به وظایفش عمل کند و این مسائل همهجا باید مورد تمکین واقع شود. همانطور که ما در وظایف نهادهای دیگر دخالت نمیکنیم، توقع بر این است که دخالتی در امور مربوط به ما صورت نگیرد. مثلا نهادهای دیگر هم وظیفه تأمین امنیت را دارند که ما دخالتی نمیکنیم. بنابراین وقتی با لغو کنسرتها بدون دلیل و توجیه مواجه میشویم، پیامدهای خوبی ندارد و میان مردم هم بازخورد خوبی نخواهد داشت. مردم از برخی از تصمیماتی که برخی دستگاهها میگیرند راضی نیستند.
پس شما هم معترض هستید؟
بله.
آیا ادامه این روند به بیاعتبارشدن مجوزهای ارشاد دامن میزند؟
خب، خود ما هم گاهی نمیدانیم علت واقعی لغو کنسرتها چیست! اگر میشد از تصمیمات آگاه و دلایل را جویا شویم، میتوانستیم به راهحل مشترک دست بیابیم. چون در آن صورت هماهنگ میشدیم. اما ادامه این روند به صلاح مملکت نیست و قطعا باعث تداخل وظایف میشود و نارضایتی مردم و هنرمندان را بههمراه خواهد داشت.
در جایی گفته بودید وزارت ارشاد با نهادهای مربوطه هماهنگ است. چرا باز چنین اتفاقاتی رخ داد؟
مثلا شورای تأمین استانها و شهرستانها همکاری میکنند، اما با وجود همین همکاری، باز کنسرتها لغو میشود! به نظرم باید عزمی جدی برای حل این معضل وجود داشته باشد. ما بهعنوان وزارت ارشاد نمیتوانیم در وظایف دیگران دخالت کنیم. باید چارچوبی هم برای وظایف وزارت ارشاد در نظر بگیریم، تا شاهد این نوع خسارتهای معنوی و مادی نشویم.
خودتان برای رفع این معضل چه پیشنهادی دارید؟
پیشنهاد خودم بهعنوان مقام حقوقی این است اختیارات هر نهاد شفاف و مشخص شود و همه به نظرات و تصمیمات یکدیگر احترام بگذارند و مسائل را در قالب یک تفاهمنامه الزام کنند تا رعایت شوند. چون وقتی مقام قضائی، دستور قضائی صادر میکند، ما نمیتوانیم مقابل آن بایستیم. بههمیندلیل رؤسای دوقوه مجریه و قضائیه باید به تفاهم برسند و در این مورد باید تصمیم بگیرند و نتایج هم در قالب آییننامه توسط همگان قابل اجرا شود.
واژه ای که از زیر دست شرق هم رد شد/آیاحکم دادگاه عربستان، انتظارات را برآورده کرده است؟
شرق در صفحه ۲ با عنوان « ۴سال حبس و هزار ضربه شلاق برای متجاوزان فرودگاه جده» به صدور حکم دو مأمور فرودگاه جده عربستان به دو نوجوان ایرانی پرداخته و نوشته است: «پس از گذشت نزدیک به دو ماه از تعرض، در نهایت، حکم دادگاه متعرضان صادر شد. آنطورکه خبرگزاری آسوشیتدپرس به نقل از یک مقام امنیتی عربستان گزارش داده، دو مأمور فرودگاه جده که به جرم «شبهتجاوز» به دو نوجوان ایرانی بازداشت شده بودند، هرکدام به چهار سال حبس و هزار ضربه شلاق محکوم شدهاند. این مقام سعودی گفته است: «دادگاه جنایی جده، حکم چهار سال حبس و هزار ضربه شلاق را روز چهارشنبه صادر کرده است. در عربستان، احکام شلاق به صورت نوبتهای متناوب صدتایی جاری میشود و فاصله میان هر نوبت، حداقل یک هفته است. در صورت تشخیص پزشکان سعودی و با توجه به میزان تحمل بدنی محکوم، این فاصله زمانی قابلتمدید است. هشتم فروردین سال جاری بود که دو مأمور امنیتی فرودگاه جده عربستان، دو نوجوان ایرانی را به بهانه بازرسی از دیگر اعضای کاروان جدا کرده و به یک اتاق مجزا بردند؛ وضعیت روحی نامناسب و غیرعادی نوجوانان، پس از خروج از محل بازرسی، توجه اعضای کاروان را جلب کرد و پیگیریهای مقامات بعثه مقاممعظمرهبری، پرده از تجاوز به نوجوانان ایرانی برداشت.
این خبر، روابط شکراب تهران و ریاض را بیشازپیش تحتتأثیر قرار داد. او{؟؟؟} همچنین چندی پیش در مصاحبه با صداوسیما گفته بود دادستان جده در جلسه دادرسی که روز ۱۱ خرداد در شعبه هفت دادگاه جنایی این شهر برگزار شده بوده، «مجازات اعدام» را با استناد به شرع و قانون برای این دو متهم درخواست کرده است. اتهام مندرج در پرونده این دو مأمور خاطی، عبارت بوده از خیانت در امانت، انجامندادن صحیح وظیفه به عنوان پلیس و انجامدادن عمل شنیع جنایی.
*متاسفانه روزنامه شرق اشتباه روز ۱۹ خرداد روزنامه اعتماد را در این خبر تکرار کرده است! (روزنامه اعتماد، خوشبختانه امروز دیگر از واژه تجاوز استفاده نکرده است) شرق در حالی این اشتباه را مرتکب می شوند که در فروردین ماه۱۳۹۴، مسئولان ذیربط به بروز همین اشتباه در مطالب برخی از رسانه ها اعتراض کرده بودند و به عنوان نمونه، انعکاس آن در تصاویری یادآوری می شود:
روایت منفی شرق از نشست بررسی کارنامه علمی دکتر فولادوند و حاشیه های آن/توهینهای عزتالله فولادوند در میان بهت و حیرت حاضران
شرق نیز در شماره امروز به نشست پرحاشیه بررسی کارنامه علمی فولادوند در «پژوهشکده تاریخ اسلام» پرداخته و گزارش خود را با عنوان «دستهای فولاد فولادوند» به چاپ رسانده است. علی سالم در گزارش خود آورده است:
« از ردیف اول حاضران بلند شد، آمد پشت تریبون، مشتش را محکم بر میز کوبید، لیوان آب واژگون شد، با چهرهای برافروخته، محمد مالجو را خطاب قرار داد: «بحث شما ربطی به این جلسه ندارد و مشغول عقدهگشایی هستی». توهینهای عزتالله فولادوند در میان بهت و حیرت حاضرانی که به نشست بررسی کارنامه علمی او در مقام یکی از بهترین مترجمان ایرانی آمده بودند، مراسم را برای دقایقی از روند طبیعی خود بازداشت. مالجو کوشید او را آرام کند: «من در مقام یکی از شاگردان شما سخن میگویم»، حتی این جمله هم افاقه نکرد: «شما شایستگی شاگردی مرا ندارید». مالجو بار دیگر ادامه داد: «من قصد رنجش شما را ندارم، احترام شما واجب است»، باز هم بیفایده بود: «شما که هستید که بخواهید به من احترام بگذارید.» فولادوند ناآرامتر از آن بود که آرامش محمد مالجو بتواند آبی بر خشماش باشد. رو کرد به مجری جلسه، داریوش رحمانیان، و فریاد سر داد: «شما چرا جلوی ایشان را نگرفتید؟ اگر ایشان ادامه دهد من جلسه را ترک میکنم.» نه سکوت مالجو و نه ایما و اشارههای نوذری هیچیک مثمرثمر نیفتاد. اینبار مجری به عذرخواهی و تعارفات معمول دقایقی جلسه را آرام کرد و البته عزت فولادوند راه خروج را پیموده بود. مالجو کماکان با آرامش پاسخ داد و «توهینهای فولادوند را توهینهای شخصی ندانست و واکنش راستگرایان احیاشده و نولیبرالها به جریانهای حاشیهای جامعه قلمداد کرد که سابقهای طولانی دارد». بعد از این، سخنرانی مالجو ناتمام ماند و داریوش رحمانیان درباره آثار فولادوند صحبت کرد و آزردگی خاطر او را ناخواسته خواند و بارهای بار از محضر حضرت استاد عذرخواهی و ابراز شرمساری کرد. ۱۰ دقیقه بعد فولادوند با میانجیگری حسینعلی نوذری و مسئولان پژوهشکده تاریخ اسلام به سالن بازگشت. مالجو چه گفت که فولادوند اینچنین از کوره در رفت؟ او «جامعه باز» پوپر را روی دیگر سکه مارکسیسم عامیانه دانست که از مارکس بت میسازد؛ «جامعه باز» نیز از مارکس دشمن میسازد. اشاره او به نوع انتخابهای فولادوند برای ترجمه بود. رحمانیان در این میان با توضیح تاریخ نهضت ترجمه در کشورهای مسلمان و در انتهای جلسه با شعرخوانی قصد جلوگیری از تنشهای دیگر را در این جلسه داشت. این مراسم که حضور مصطفی ملکیان هم در آن اعلام شده بود بدون حضور او و با اهدای تابلوفرشی به فولادوند پایان یافت. این آخر جلسه بود. آنچه در ادامه میآید فلاشبکی است به آغاز آن.
گستره و کیفیت ترجمه
در ابتدای این جلسه و بعد از چند جمله کوتاه از سوی فولادوند مجری جلسه، رحمانیان، در مورد آثار او صحبت کرد: «استاد با ترجمههای خود، وسیلهای برای پیمودن راه در اختیار خواننده قرار میدهد و او را در رسیدن به مقصد کمک میکند و این کاری نیست که هر مترجمی بتواند انجام دهد. ویژگی آثاری که فولادوند ترجمه کرده، این است که در برخی کتابها ملاحظات انتقادی مربوط به محتوا و چارچوبهای نظری و روشی کتاب بررسی میشود. او در ترجمه آثار دیگران بهترین متنها را در زبان فارسی جستوجو و ضمیمه اثر کرده و ترجمه خود را با افزودن متنی انتخابی که در گزینش آن ظرافتی دقیق و هوشمندانه به کار برده شده، تکمیل میکند و به این صورت یک اثر جدید خلق دوباره میشود. او درباره کتاب «هجرت اندیشه اجتماعی» گفت: استاد برای اینکه خواننده در درک مفاهیم یک کتاب دچار سردرگمی نشود، مانند کتاب «هجرت اندیشه اجتماعی» یک مقدمه مفصل درباره انواع برخوردهای ششگانه با تاریخ فکر را مینویسد و حتی برخی نظریههای آن را نیز نقد میکند و درباره تاریخ فرهنگی اشاره بسیارمهمی به این مسئله میکند که چگونه فرهنگ به یک اصطلاح و مفهوم کلیدی تبدیل شد.
سپس حسینعلی نوذری با اشاره به برخی آثار فولادوند در حوزه ترجمه گفت: کتابهایی که نوشته میشوند در دو دسته قرار میگیرند، کتابهایی که تاریخ مصرف کوتاهی دارند و به زمانه و دوره کوتاهی محدود میشوند، از طرفی کتابهایی نیز وجود دارند که تاریخ مصرف ندارند. عمده کارهای نظری، مفهومی و فکری از خاصیتی برخوردارند که تاریخ مصرف ندارند، مانند کتاب «روحالقوانین» منتسکیو، «سیاست» ارسطو، «جمهوری» افلاطون، «سرمایه» کارل مارکس و آثار دیگر. او با اشاره به ویژگی کتابهای ماندگار برای ترجمه افزود: کتابهای ممتاز حوزه علوم انسانی که به آنها اشاره شد، همواره محل رجوع خواهند بود. بنابراین ما نیز باید برای ترجمه، آثاری را در همین راستا معرفی و ترجمه کنیم که زمانی محل ارجاع بودند و همچنان این محل ارجاع، تداوم و استمرار داشته باشد. بخش عمده آثاری که استاد ترجمه کرده نیز در زمره کتابهایی هستند که تاریخ مصرف ندارند. کتابهایی که استاد ترجمه کرده مانند کتاب «هجرت اجتماعی اندیشه»، «آگاهی و جامعه» و «راه فروبسته» از خاصیت تداوم در محل ارجاع برخوردارند و در واقع این کتابها میتواند هم برای دانشجویان علوم اجتماعی، جامعهشناسی، علوم سیاسی، تاریخ، رشتههای مدیریت و بازرگانی و سایر رشتهها و البته رشته ما در فلسفه موردمراجعه قرار گیرد. همچنین زمانی که به هر سه اثر «هجرت اجتماعی اندیشه»، «آگاهی و جامعه» و «راه فروبسته» مراجعه کنیم، درمییابیم بحثهای بسیارظریف و دقیقی از بزرگان حوزه ادبیات، رمان و داستان در آنها گنجانده شده است که این آثار را از این حوزههای فراعلمی و مطرح، فراتر میبرد و به حوزه ادبیات میکشاند. بنابراین دانشجویان ادبیات نیز میتوانند یکی از عمدهترین مخاطبان و مصرفکنندگان این آثار باشند.
انتخاب ترجمه
محمد مالجو صحبتهای خود را اینگونه آغاز کرد: «اگر بنا بود از باب نمونه کتابی در ارزیابی دههها مساعی قلمی آقای دکتر عزتالله فولادوند بنویسم، علیالقاعده بدنه اصلی این کتاب فرضی از نگاه من میبایست اختصاص مییافت به آنچه حقیقتا میتوان دستاوردهای چشمگیر آثار پرشمار ایشان برای ارتقای سطح فکری مخاطبان وسیعشان در قلمروهای بسیار متنوعی نظیر فلسفه، سیاست، تا حدی ادبیات و البته، اندیشه اجتماعی قلمداد کرد. درعینحال، این کتاب فرضی میتوانست در حاشیه واجد برخی زیرنویسها نیز باشد، مشخصا در باب آنچه به گمانم چهبسا بتوان پیامد نه مثبتِ ولو ناخواسته معدودی از ترجمههای ایشان محسوب کرد. او با اشاره به کتاب جامعه باز و دشمنان آن نوشته کارل پوپر و ۱۳ فصل پایانی کتاب که به آرای کارل مارکس پرداخته است، گفت: «آیا «جامعه باز» درک صحیحی از مارکس به خواننده ارائه میکند؟ امروز از انتشار متن اصلی «جامعه باز» ۷۰ سال میگذرد و از انتشار آخرین بخش از متن ترجمه فارسی این کتاب به قلم درسآموز و توانای آقای فولادوند نیز حدود ۲۵ سال. تا جایی که میدانم در این فاصله ارزیابیها و بررسیها و نقدها و نظرهای پرشماری درباره این کتاب عمدتا در دنیای انگلیسیزبان و مختصری هم در زبان فارسی مطرح شده است. اما من بنا ندارم اینجا سیاهه یا چکیدهای از این نقدونظرها به دست دهم، بلکه درصددم از نگاه خودم محوریترین خطای متدولوژیک پوپر را باز کنم که به گمانم بخش اعظم مطالب کتاب در معرفی و ارزیابی دستگاه فکری مارکس را به بیراهه کشانده است. مقصود گرایش پوپر به یکیگرفتن تحلیل تجریدی و تحلیل تاریخی در آرای مارکس است. او با توضیح نظریه رابرت آلبریتون، مارکسشناس معاصر، میان سه سطح تحلیل در اقتصاد سیاسی مارکسی تمایز گذاشت و گفت: اگر کتاب «جامعه باز» نتوانسته است درک درستی از مارکس به دست دهد بیش از هر چیز به علت قصور در شناخت همین سطوح سهگانه تحلیل است. او در ادامه به واکاوی این سطوح پرداخت و در نهایت سخنانش به اینجا رسید: «اصلیترین محورهای کتاب «جامعه باز» که اینجا نه موضوع بحثم بلکه اجمالا آماج نقدم بود اصلیترین محورهای مارکسیسم عامیانه نیز هست. مارکسیسم عامیانه نیز قوانین حاصل از تحلیل تجریدی را بدون واسطه و بدون هیچ نوع جرح و تعدیل برای سطح تاریخی به کار میبندد. «جامعه باز» روی دیگر سکه مارکسیسم عامیانه است. دو روی این سکه واحد با یکدیگر هم وجوه اشتراک دارند هم وجوه افتراق. مهمترین وجه اشتراکشان در خلط سطوح گوناگون تحلیل مارکس و ازاینرو ارائه تصویری مغشوش و مغلوط از دستگاه فکری مارکس است. مهمترین وجه افتراقشان اما در این است که یکی از مارکس بت میسازد و دیگری خصم و دشمن. این دو نگاه معوج در ظاهر دو نفرت متقابلند، در عمل اما دو همآغوش همیشگی. در ظاهر با یکدیگر امکان همزیستی ندارند، در عمل اما بدون یکدیگر امکان زیست ندارند. برای فهم دستگاه فکری مارکس که نه شرط کافی اما شرط لازم برای فهم دنیای امروزمان در سطوح گوناگون محلی و ملی و منطقهای و بینالمللی است، ما باید از این هر دو نگاهِ بهغایت غلط فراتر رویم». همینجا بود که طاقت فولادوند طاق شد و نظم جلسه بههم ریخت. مالجو گرچه سخنانش ناتمام ماند، اما در پاسخ به مصاحبهای از فولادوند، اشاره کرد آقای فولادوند، ۲۲سال پیش در فصلنامه مترجم، درباره کیفیت ترجمهها و نوع انتخابهای زندهیاد محمد قاضی فرمودند: «ذوق و قدرت قلم و حسن سلیقهای که در بهترین آثارش دیده میشود، هنوز برای مترجمان ما… بهترین راهنماست. اما همیشه، خاصه در سالهای اخیر، با او از حیث کتابهایی که برای ترجمه برگزیده است، موافق نبودهام. معتقدم با توانایی و استعدادی که داشته و بارها آن را در میدان توانآزماییهای دشوار به اثبات رسانیده، شاید از این جهت به خویشتن ستم کرده است.»، به اعتقاد مالجو، اگر پای کیفیت ترجمه در بین باشد، معتقدم ارزیابی درستی است، همانقدر معتبر برای محمد قاضی که برای استاد فولادوند. اگر صحبت از نوع انتخابها برای ترجمه باشد، معتقدم باز هم ارزیابی درستی است، اما نه ضرورتا درباره محمد قاضی، بلکه درباره آقای فولادوند، البته فقط تا جایی که به انتخاب ۱۳ فصل پایانیِ کتاب جامعه باز برای ترجمه برمیگردد.
کژرویهای تاریخ ما
در پایان، فولادوند، با بازگشت به سالن، متن کوتاهی را قرائت کرد و گفت تاریخ امروز ما سرشار از کژرویهاست! فولادوند با اشاره به کتاب «فلسفه تاریخ» گفت: ما ملتی تاریخمند هستیم و این تاریخمندی را هگل در این کتاب بازگو میکند و میگوید: «تاریخ جهان به معنای درست با تاریخ ایران آغاز میشود. بنابراین بر هر ایرانی واجب است که به دانش تاریخ آگاه و به آن علاقهمند باشد». بنده اکنون هرچه در جمع دانشمندان حاضر در این مجلس بگویم، به منزله بردن همان ران ملخ به بارگاه سلیمان است. با اینهمه نمیتوانم از بیان این مطلب خودداری کنم که از کودکی دوستدار مخلص تاریخ بودهام. گفتهاند تاریخ هر قوم شناسنامه آن قوم و چراغ راه آدمیان است، اما متأسفانه امروزه برخی تاریخهایی که به نگارش درمیآیند، راه رسیدن برخی به هدفی شدهاند.
او با تکیه بر تاریخنگاری چهرههای برجسته تاریخ ایران، عنوان کرد: شک نیست که آنچه دل تنگمان بخواهد میتوانیم با گذشته بکنیم و متأسفانه تاریخنگاری کشورمان سرشار از این کژرویهاست! نمیگویم هرگز اما متأسفانه کمتر برمیخوریم به رادمردی که مانند ابوالفضل بیهقی راستگویی و سندیت را پایه تاریخ قرار میدهد. متأسفانه دانش را از راه راست منحرف میکنیم و به آغوش رسوبات کهنه ذهنی میرویم. چرا دغدغه تاریخی که چراغ آینده باشد، دیگر در ما نیست؟! فولادوند با طرح پرسشهایی با توجه به تاریخنگاری امروز افزود: در رسوبات کهنه ذهن سرگردان میمانیم، اما هر چه از دستمان برآید با گذشته میکنیم و خاطرمان شاد است که آنچه نزد پسند ناپسندمان خوش آمده، به انجام رساندهایم، لیکن با این شیوه نگارش تاریخ باید گفت تکلیف آینده چیست؟ مگر نه اینکه تاریخ باید چراغ راه آینده باشد، با چنان کورسویی از راستی و درستی، چگونه میخواهیم راه را از چاه تشخیص دهیم؟ آفت بزرگ در راه نگارش تاریخ ما یکی رسوبات مسموعات و آموختههای نادرست است. او در خاتمه از فراموششدن چراغافروزی تاریخ ابراز نگرانی کرد: بنابراین با آنچه برشمردم، تاریخ را لگدمال میکنیم و از دینی که در برابر نسلهای آینده بر گردن داریم و چراغی که باید در فرا راه آن بیفروزیم، دغدغهای به دل راه نمیدهیم. از اینرو هر کس که در نگارش سنگین تاریخ واقع شود همواره باید این شعار را پیش چشم خود قرار دهد که تاریخ از یکسو شناسنامه و از سوی دیگر، راه آینده یک ملت است.»
روایت مثبت اعتماد از نشست بررسی کارنامه علمی دکتر فولادوند و حاشیه های آن/اعتماد در روایت این نشست نیز محافظه کار است
روزنامه اعتماد نشست بررسی کارنامه علمی فولادوند در «پژوهشکده تاریخ اسلام» را با کتمان و سکوت در خصوص حاشیه ها روایت کرده و به قلم مسعود شاهحسینی و علی ورامینی به آن پرداخته است:
«از چند جهت نام فیلسوف ایرانی برازنده دکتر فولادوند است، یکی آنکه او توانست طی ۸۰ سال عمر خود (که سالها زنده و پر توان باد) آثار متعددی در زمینههای مختلف فلسفی در اختیار جامعه ایرانی قرار دهد. از سوی دیگر تالیفات ارزشمندی از خود به یادگار گذاشت که این آثار در زمانی در اختیار جامعه ایرانی قرار گرفت که جامعه ما با این افراد یا ناآشنا بود یا کمتر نام آنها را شنیده بود. نمیتوان از کنار اسامیای مانند کارل پوپر، هانا آرنت، ایمانوئل کانت، هانس گادامر، اریش فروم، کارل یاسپرس، مارتا نوسباوم گذشت اما نگاهی به نام عزتالله فولادوند نکرد.
فولادوند از جمله کسانی بود که طی این سالها کنش فلسفیاش در راه تبیین دقیق آرای فلسفی متمرکز شده و همچنان در پی این شیوه به جوانان نیز همین توصیه را داشته و دارد. فولادوند تنها مترجمی چیرهدست نبوده بلکه مقدمههای بسیار آموزنده نیز تالیف کرده که مبانی فکریاش در آن کارها کاملا مشهود است و خواننده میتواند آن را به روشنی درک کند.
امثال فولادوند در روزگار ما نادرند. نه اهل فحاشی و ناسزا گفتن در حلقههای خودمانی و فیسبوکی است و نه اهل محافظهکاری و بیمبنا سخن گفتن. او به واقع ایثارگر راستین فکر و معرفت است. نقش و اثر او نامحسوس است، دیدنی نیست و به غوغای بازار نمیرسد. به واقع میتوان گفت کارهای روشنگرانهاش راهگشای خردورزی است که جامعه ایرانی سخت به آن نیازمند است. شاهد سخن همین مقالات و مقدمههایی که نوشته است. بسیاری دوست دارند خود را روشنفکر بنامند و از اینکه نامشان در فهرست روشنفکران نباشد سخت آزرده و دلچرکین میشوند. او هیچگاه خود را با این نام نخوانده اما به واقع او روشناندیشی است که کارنامهاش دلیل آفتاب است.
نشستی که در محل پژوهشگاه تاریخ اسلام برگزار شد شاید میتوانست پربارتر از این باشد؛ نشستی که کارنامه فولادوند را از جهات مختلف بررسی کند. ملکیان به خاطر سفرش از این نشست بازماند و سه سخنران نیز هر کدام از ظن خود یار بررسی این نشست شدند. اگرچه سالها پیش در دانشگاه تهران که همایشی درمورد جان راولز برگزار شده بود و یکی از سخنرانان عزتالله فولادوند بود، ملکیان و دیهیمی درباره فولادوند سخنرانی کردند اما اینک بیش از ۱۰ سال از آن زمان میگذرد و جا داشت که نقدها و بررسیها پرمایهتر و جانانهتر باشد….»
این روزنامه در ادامه، به انتشار متن سخنرانی های این نشست، بدون ذکر اتفاقات خلال آن پرداخته است.
روایت ساده قانون از نشست بررسی کارنامه علمی دکتر فولادوند و حاشیه های آن/روایتی که در یک عکس و متن خلاصه شد
باید دید زور اردوکشان خیابانی دلواپس به وزارت کشور، وزارت ورزش و نیروی انتظامی خواهد چربید یا نه
شرق در صفحه «ورزش» به هشدار رئیس فدراسیون والیبال پرداخته و نوشته است: «بانوان به سالنها نیایند، محروم میشویم» در این گزارش می خوانیم:
«هرچه به میزبانی ایران در رقابتهای لیگ جهانی والیبال ۲۰۱۵ نزدیک میشویم، مسئله حضور بانوان تماشاگر در سالنهای این مسابقات، تبوتاب بیشتری پیدا میکند. شهیندخت مولاوردی، معاون رئیسجمهور در امور بانوان، اخیرا اعلام کرده با هماهنگی نهادهای مربوطه (وزارت کشور، وزارت ورزش و نیروی انتظامی) قرار است عده محدودی از زنان را برای تماشای بازیهای لیگ جهانی به استادیوم آزادی راه دهند، اما این در حالی است که در فاصله هشت روز مانده به اولین میزبانی تهران، هنوز رسما اعلام نشده بانوان ایرانی با چه شرطوشروطی اجازه این را خواهند داشت تا تماشاگر این مسابقات باشند….
محمدرضا داورزنی، رئیس فدراسیون والیبال، روز گذشته در نشست همایش نواب رئیس بانوان و پیشکسوتان والیبال درباره حضور زنان در سالنهای والیبال در زمان میزبانی ایران در لیگ جهانی در جمع خبرنگاران گفت: «موضوع اصلی این است که دستگاههای مختلفی در این موضوع نقش دارند. وزارت کشور اصلیترین مسئولیت را برعهده دارد که جلسات متعددی نیز در این زمینه بین مسئولان مختلف برگزار شده است. طبیعتا ما منتظر ابلاغیه هستیم تا بتوانیم اقدامات لازم را انجام دهیم و دغدغههای داخلی را در این موضوع لحاظ کنیم. موضوع فقط ابلاغ این مجوز از سوی وزارت ورزش و جوانان نیست و مسئولیت اصلی برعهده وزارت کشور است. راهکارهای لازم تا چند روز آینده صورت میگیرد. امیدوارم هرکسی وظایف خود را انجام دهد. تلاش ما این است که با درنظرگرفتن ملاحظات بینالمللی و حفظ حرمتها و موازین شرعی داخلی، میزبانی لیگ جهانی را انجام دهیم». البته او به خطری هم که ممکن است والیبال ایران را در صورت اجرائینشدن حضور بانوان تماشاگر در رقابتهای لیگ جهانی تهدید کند، اشاره کرد: «یکی از بحثهایی که در این رابطه وجود دارد این است که در صورتی که ما نتوانیم در مسابقات لیگ جهانی بانوان را در ورزشگاهها داشته باشیم، از میزبانی رویدادهای مهم محروم خواهیم شد و تمام تلاشمان بر این است که این اتفاق رخ ندهد
صدور مجوز حضور ۵۰۰ تماشاگر زن در ورزشگاه آزادی
موضوع حضور زنان برای تماشای بازیهای خانگی ملیپوشان والیبال به مرحله آخر رسیده است و به نظر میرسد علاوه بر خانوادههای ملیپوشان، تعداد اندک دیگری نیز میتوانند از نزدیک شاهد والیبالیستهای کشورمان باشند؛ رویهمرفته تعداد صندلیهایی که برای زنان در دیدارهای والیبال در نظر گرفته شده، نزدیک به ۵۰۰ صندلی است. این خبری است که فاطمه سلیمی، رئیس گروه توسعه ورزش بانوان اداره کل ورزش و جوانان در گفتوگوی کوتاهی با «ایرنا» آن را تأیید کرده است: «برای حضور افزون بر۵۰۰ نفر از بانوان ایرانی به عنوان تماشاگر در دیدارهای لیگ جهانی والیبال در تهران برنامهریزی شده است». ظاهرا برنامهریزی برای ورود زنان به ورزشگاه آزادی هم از سوی سه نهاد در دستور کار قرار گرفته است. موضوعی که سلیمی به آن هم اشاره میکند: «نظم و امنیت این بازیها از سوی حراست وزارتخانههای کشور، ورزش و جوانان و نیروی انتظامی برقرار خواهد شد.»
در شماره امروز روزنامه شرق، این مطالب نیز منتشر شده است:
یادداشت «داعش و نولیبرالها» به قلم محمد آقازاده
یادداشت «جامعه آرمانی یا اجتماع کارآمد » به قلم رسول رمضانیان، عضو هیأت علمی دانشگاه صنعتی شریف
یادداشت «همه برچسبهای لیبرالهای وطنی » به قلم رضا اسدآبادی
«اندیشه بیخانمان»، گفتگو با علی رضاقلی، با تنظیم رضا غیبی
«مغرورهای ناتوان؛ تحلیل رفتار لیبرالهای وطنی»، گفتگو با فرشاد مؤمنی، با تنظیم رضا غیبی
«لیبرالهای وطنی در اندیشه بازگشت به دهه ۷۰»، گفتگو با کمال اطهاری
پرونده اخلال در حرم (ره) در دست سپاه
دین آنلاین، روزنامه های «فرهیختگان» و «شرق» را با این عناوین اقتباسی مرور کرده است: «دین که به گوشهای از زندگی مردم برود، دیگر کاری به سلطهگری مستکبران و منویات پلید آنان نخواهند داشت»، «زندگی مادی و معنوی آرمانی، حق مردم است»، «توجه به ظواهر دین در حالیکه که اساس دین نادیده گرفته میشود، پذیرفتنی نیست»، «عدم پاسخ پاپ فرانسیس به تماسهای کلیسای کاتولیک اوکراین، روسیه را به واتیکان نزدیک کرده است»، «همچون ما که در مسائل اداره اماکن، مستقیما دخالت نمیکنیم؛ نیروی انتظامی هم حق لغو یا صدور مجوز کنسرت ندارد»، «روایت فرهیختگان از نشست بررسی کارنامه علمی دکتر فولادوند و حاشیه های آن/گزارشی بدون جانبداری»، «طرح ارتقای امنیت اخلاقی و اجتماعی در ماه رمضان به راه است»، «کنسرتها هنوز هم لغو میشوند»، «قانون اجازه برهمزدن مجالس دارای مجوزهای رسمی از مراجع ذیصلاح را نمی دهد»، «اگر می شد از دلایل لغو کنسرت ها باخبر شویم، میتوانستیم به راهحل مشترک دست یابیم»، «آیاحکم دادگاه عربستان، انتظارات را برآورده کرده است؟»، «توهینهای عزتالله فولادوند در میان بهت و حیرت حاضران/اعتماد در روایت این نشست نیز محافظه کار است/روایتی که در یک عکس و متن خلاصه شد» و «باید دید زور اردوکشان خیابانی دلواپس به وزارت کشور، وزارت ورزش و نیروی انتظامی خواهد چربید یا نه»بررسی مطبوعات/ پنجشنبه ۲۱ خرداد