مرحوم عسکراولادی: این برادر ما احساس میکند که اسلام را فقط او میشناسد
«دین آنلاین» با این عناوین اقتباسی، روزنامه « شرق » را مرور کرده است: «رعایت چارچوبهای اخلاقی و دینی توسط رسانه ها و مطبوعات، منافاتی با انتقاد ندارد/در جامعه اسلامی مبتنیبر اخلاق، اگر دستگاه قضائی هم مرتکب اشتباهی شد، باید گوشزد شود»، «ادیان دروغین بی ریشه ای که ازسوی رژیم صهیونیستی حمایت میشوند، در جمهوری اسلامی جایی ندارند»، «مرحوم عسکراولادی: این برادر ما احساس میکند که اسلام را فقط او میشناسد»، «تاوان منحصر دانستن بنیادگرایی تروریستی به خاورمیانه را تمامی ساکنان زمین و میراث تمدنی بشر می پردازند»، «مسیحیت در هنر نقاشی غربی تبلور خاصی دارد و بخشی از ذهنیت انسان از مسیحیت با این نقاشیها شکل گرفته است/مسیحیت درحالی مدام دیگر ادیان را متهم به افراطگرایی میکند که خود نیز وارد این افراطگرایی میشود»، «هزینههای چند میلیاردی شهرداری تهران برای ماه رمضان» و «نمیدانم چطور شد که همهچیز عوض شد و حتی خانوادههای خود ما هم نتوانستند به ورزشگاه بیایند»
روزنامه شرق در کنار تیتر اصلی «افشای زمینخواری در دولت دهم»، عناوین «احمدینژاد چگونه احمدینژاد شد»، « مقام معظم رهبری در دیدار مسئولان نظام: میتوان براساس عقل و محاسبه عقبگردهایی نیز داشت» و «کردها به ۵۰ کیلومتری پایتخت داعش رسیدند» را در صفحه اول آورده و با تیتر «یک رئیس دولت با حرف بیپایه ۲ رئیس قوه را متهم کرد» به گفتگوی تلویزیونی رئیس قوه قضائیه به مناسبت هفته قوه قضائیه در پرداخته است. آیتالله صادق آملیلاریجانی شامگاه دوشنبه، درباره مسائل مختلف و توجهبرانگیز در دستگاه قضائی با بینندگان صحبت کرد. نکات منتخب سخنان وی بدین شرح است:
– نظام حکومتی جمهوری اسلامی مبتنیبر ارزشهای اخلاقی است.
-اخلاق رسانه یک مقوله بسیار مهم است و هرقدر سرمایه بگذاریم در این زمینه، باز کم است ولی از طرف دیگر بحث اخلاق رسانه و اخلاق دینی مطرح است؛ آیا در رسانه حق داریم به کسی توهین کنیم؟ قانون این را منع کرده و در ماده ۶ قانون مطبوعات اشاره شده است توهین و افترا ممنوع است…. من به همه اهالی رسانه و مطبوعات توصیه میکنم چارچوبهای اخلاقی و دینی را رعایت کنند. این موضوع منافاتی با انتقاد ندارد.
– در دورهای حرفهایی مبنیبر بگمبگمهایی راه افتاد و یک رئیس دولت با حرفهایی که هیچ پایه و اساسی نداشت، دو رئیس قوه را متهم کرد که رهبری گفتند این حرفها هم غیرواقعی و هم خلاف مصلحت مردم و جامعه است.
– جامعه اسلامی مبتنیبر مسائل اخلاقی است و اگر ما هم در دستگاه قضائی اشتباهی کردیم باید گوشزد شود. رعایت این مسائل موجب میشود جامعه پاکتر شود.
ادیان دروغین بی ریشه ای که ازسوی رژیم صهیونیستی حمایت میشوند، در جمهوری اسلامی جایی ندارند
شرق در خبری با عنوان «تاکید اسلام بر احترام به ادیان دیگر»، این نکات را از قول حجتالاسلام صادقی، معاون فرهنگی قوه قضائیه منعکس ساخته است:
– آیین اسلام آیینی است که اساس خود را بر احترام به ادیان دیگر بنا نهاده و از ادیان راستین حمایت و بقای آنها را تضمین کرده است.
– آیین اسلام مطابق آیه شریفه «لا اکراه فی الدین» هیچگاه بر پایه اجبار و اکراه قرار نداشته و اسلام همواره فضای آزادی فکر و اندیشه و آزادی عمل را برای دیگر ادیان باز گذاشته است.
– آیین یهود، مسیحیت و زرتشتی که در جمهوری اسلامی ایران نیز پیروانی دارند، همواره مورد حمایت جمهوری اسلامی ایران بوده و به رسمیت شناخته شدهاند. البته در کنار اقلیتها و مذاهب راستین، ادیان دروغینی نیز پدید آمده که ریشه و اصالت ندارند و ازسوی رژیم صهیونیستی حمایت میشوند که جمهوری اسلامی ایران نیز آنها را به رسمیت نمیشناسد.
مرحوم عسکراولادی: این برادر ما احساس میکند که اسلام را فقط او میشناسد
این روزنامه در گزارش بلند لیلا ابراهیمیان با عنوان «احمدینژاد چگونه احمدینژاد شد» به بازخوانی مسیر طی شده تا رئیس جمهوری احمدی نژاد پرداخته است. در بخشی از این گزارش که با سرفصل «ناگفتههای ناطقنوری» منتشر شده، می خوانیم:
….«علیاکبر ناطقنوری میگوید: «در انتخابات ۸۴ من آنچه وظیفه خودم میدانستم بهعنوان رهبر جریان انجام دادم و شورای هماهنگی نیروهای انقلاب را خودم به کمک دوستان به وجود آوردم. قائل هم بودیم به اینکه هرکس به چهار اصل اسلام، انقلاب، امام و رهبری معتقد باشد، میتواند زیر این چتر قرار بگیرد. نیروهایی که بعد از دوم خرداد ۷۶ از هم پاشیده شده بودند را جمع کردیم و سازمان مجددی پیدا شد. اولین گام را در انتخابات شورای شهر تهران برداشتیم که موفق هم بودیم و بهدنبال آن در مجلس هفتم هم غلبه با همین جریان بود تا اینکه رسیدیم به بحث ریاستجمهوری. در قصه ریاستجمهوری ۸۴ ماجرا اینگونه بود که از اصولگراها پنج،شش کاندیدا وجود داشت و کاری که ما باید میکردیم این بود که بنشینیم با اینها صحبت کنیم که یا آنها را قانع کنیم که کنار بروند یا اینکه با مکانیسمی پیش بیاییم تا یکی از آنها در عرصه باقی بماند. آمدیم و آقایان هم قبول کردند که شورای مرکزی جبهه نیروهای انقلاب به هر تصمیمی رسیدند، آنها قبول کنند… کاندیداها را در همین اتاق خواستیم با این هدف که از برنامهها، اهداف و انگیزههای آنها باخبر شویم و کاندیداها هم آمدند و توضیحاتی دادند… آقای احمدینژاد هم جزء همین کاندیداها بود. ایشان میگفت: «من برای اداره کشور طرح دارم و بقیه نامزدها ندارند. شما هم اجازه نمیدهید من طرحم را بدهم.»
ما با کاندیداهای دیگر دو جلسه داشتیم، با ایشان سه جلسه برگزار کردیم. یک روز به آقای باهنر گفتم یک وقتی به آقای احمدینژاد بدهید چون میگویند من برای اداره کشور یک طرح ویژه دارم. زمان جلسه هماهنگ شد و ایشان به دفتر بنده آمد و مرحوم عسگراولادی، باهنر، بنده و برخی دیگر از دوستان بودند.
ایشان در آن جلسه دو ساعت طرحش را توضیح داد. بنا هم بود تا پایان صحبت ایشان حرفی نزنیم. ایشان وقتی صحبتش را تمام کرد، من رئیس جلسه بودم و اگرچه منشی جلسه کس دیگری بود ولی برای اینکه مطالب یادم بماند، چیزهایی را مینوشتم که خود آن نوشتهها چهار صفحه شد. قبل از اینکه من صحبت کنم، مرحوم آقای عسگراولادی گفت: «این برادر ما احساس میکند که اسلام را فقط او میشناسد، این برادر ما احساس میکند انقلاب را فقط او درک کرده است. این برادر ما احساس میکند امام را فقط او میشناسد». بنده هم خطاب به آقای احمدینژاد گفتم: «آقای احمدینژاد! من حرفهای شما را خیلی دقیق گوش دادم، هرچه دقت کردم، هیچ نفهمیدم». یا سطح معلومات شما خیلی بالاست و ما نمیفهمیم شما چه میگویید یا اینکه حرفهای«بالاابری» میزنید. بعد از آن جلسه احمدینژاد قهر کرد و رفت. فردایش هم نامه نوشت که من دیگر با جمع شما نیستم» ….
تاوان منحصر دانستن بنیادگرایی تروریستی به خاورمیانه را تمامی ساکنان زمین و میراث تمدنی بشر می پردازند
اردشیر زارعیقنواتی در یادداشتی با عنوان «شبح بنیادگرایی بر جهان بدون مرز» از راهبردیترین اشتباه استراتژیک در عرصه ژئوپلیتیک منطقه گفته و شکست همگرایی اروپایی، تثبیت نژادپرستی آمریکایی، گسترش فقر آفریقایی و فرقهگرایی و بیثباتی ژئوپلیتیک خاورمیانهای را از دلایل جهانی شدن بنیادگرایی تروریستی دانسته است. در این یادداشت می خوانیم:
«گسترش عملیات تروریستی توسط گروههای بنیادگرای اسلامی ازجمله «داعش»، «القاعده»، «بوکوحرام»، «جبهه النصره» و «الشباب» در چندسال اخیر یک تهدید جهانی است زمانی کشورهای قدرتمند اروپایی، آمریکایی، آسیایی و آفریقایی به آن توجه کردند که این گروهها، افراطیگری و عضوگیری خود را به مرزهای کشورهای غربی کشاندند. اگر فرض بر کارآمدی و اشراف نهادهای اطلاعاتی و امنیتی کشورهای قدرتمند در عرصه جهانی باشد، این سؤال پیش میآید که چرا دولتها و نهادهای امنیتی مدعی حفظ نظام بینالمللی تابهامروز نتوانستهاند بهدرستی مدیریت مثبت و کنترل فعال و تأثیرگذاری بر این جریانات تروریستی داشته باشند.
بهیقین این پیشفرض که فربهشدن گروههای تروریست اسلامگرا یکباره انجام نگرفته است و آنها یکشبه از آسمان به زمین نیامدهاند، میتواند تا حدودی پاسخی به این معما و درهمتنیدگی بنیادگرایی تروریستی با اهداف ژئوپلیتیک باشد که متأسفانه در مقاطعی منافع مشترک و همسویی سیاسی بین این دوگانه پارادوکسیکال را توجیه کرده است. نبود مرزبندی بین خیزش و حرکت دموکراسیخواهانه در منطقه خاورمیانه و شاخ آفریقا با حضور و نقش آلترناتیویِ گروههای تروریستی در استفاده از این بستر، بهدلیل حمایت هژمونی قدرت بینالمللی از روند خشونتآمیز تحولات در کشورهای غیرهمسو مانند لیبی، سوریه و عراق بهبهانه حذف و مبارزه با دولتهای سکولار و خارج از حیطه نفوذ آنها، راهبردیترین اشتباه استراتژیک در عرصه ژئوپلیتیک منطقهای بوده است که تصویر زشت امروزی نتیجه منطقی آن بهحساب میآید.
همچنین وجود این تصور غلط بین جریان اصلی حاکمیت و نهادهای غربی که بنیادگرایی تروریستی را یک پدیده منحصر به منطقه خاورمیانه و شاخ آفریقا میانگاشت، ناشی از یک کجفهمی تاریخی بود که امروزه باید تمامی ساکنان زمین و میراث تمدنی بشریت تاوان آن را پرداخت کنند. ازآنجاکه بنیادگرایی در قالب جریانات تروریستی براساس اهداف و ایدئولوژی، چندان معتقد به حفظ مرزهای قراردادی و حوزههای سرزمینی تعریفشده نبوده است و برای خود رسالت جهانی قائل است، هماکنون زمان آن رسیده است که تمامی بازیگران مدعی مبارزه با تروریسم ضمن جداسازی اهداف ژئوپلیتیک خود از این بستر فاجعه، در یک همکاری جمعی با مشارکت تمامی اعضای جامعه بینالمللی حول یک هدف همگانی و انساندوستانه، دست به یک بازنگری اساسی در حوزه سیاستهای ملی، منطقهای و بینالمللی خود بزنند.
عمق فاجعه بنیادگرایی تروریستی و گسترش خشونت در فضای بینالمللی به حدی از تهدید رسیده است که تنها با رصدکردن گزارشها و اخبار رسمی و مستند نهادهای بینالمللی، سازمانهای اطلاعاتی و وقایع میدانی چند هفته اخیر، میتوان به وخامت اوضاع جاری بهخوبی پی برد…. تروریسم مرز نمیشناسد و هرچند بستر مساعد برای بنیادگرایی، بهعنوان زمینه رشد چنین گروههایی، بهطور معمول در کشورهای اسلامی و بهویژه میان محافظهکاران سنی و مکتب وهابیت ریشه دارد، اما شکست همگرایی اروپایی، تثبیت نژادپرستی آمریکایی، گسترش فقر آفریقایی و فرقهگرایی و بیثباتی ژئوپلیتیک خاورمیانهای، این پدیده را جهانی کرده است. بحث جهانیشدن تروریسم و بنیادگرایی دینی در جهان بدون مرز امروز، یک امر اثبات شده است که اسناد و دلایل فراوانی برای آن وجود دارد. بههمیندلیل براساس رویههای قانونی و حقوق بینالملل دیگر نمیتوان با معیارهای دوگانه و تقسیمبندیهای کاذب، «نقشه سیاسی» متفاوتی را برای تفکیک کمّی و کیفی این پدیده زشت ترسیم کرد. در چنین شرایطی و براساس الگوهای حقوق بینالملل و روندهای حقوق بشری نمیتوان از بخشی از این جریانات تروریستی، که در خدمت یک هدف ثانوی همچون سرنگونی رژیم سوریه هستند، بهعنوان یک عامل محلی و خارج از قاعده کلی در نظر گرفته میشود. بازهم براساس همین الگوی حقوقی به همان اندازه که حامیان تحرکات و حوادث تروریستیای چون یازدهم سپتامبر، متروی لندن، حمله خونین مادرید، موزه بلژیک و حمله به هفته نامه «شارلی ابدو» و سوپرمارکت یهودی در حومه پاریس، مجرمان مرتبط با تروریسم تلقی میشوند، به همان نسبت، حامیان داخلی و خارجی داعش، القاعده و جبهه النصره در جغرافیای محلی سوریه، عراق، یمن، مصر و لبنان نیز باید متهم شوند. اینکه در جهان بدون مرز امروز به هر بهانه از گروهها و جریانات بنیادگرایی تروریستی حمایت شود یا نهادها و نظام بینالمللی، «حامیان» را بازخواست و تنبیه نکنند، انحراف از اصل موضوع مبارزه با تروریسم است و بخششپذیر نخواهد بود.»
مسیحیت در هنر نقاشی غربی تبلور خاصی دارد و بخشی از ذهنیت انسان از مسیحیت با این نقاشیها شکل گرفته است/مسیحیت درحالی مدام دیگر ادیان را متهم به افراطگرایی میکند که خود نیز وارد این افراطگرایی میشود
شرق در صفحه «سینمای جهان» در گزارش نقد فیلم «طریقت صلیب» که با عنوان «انجیل به روایت ماریا » به چاپ رسیده است، خبر از شدتگرفتن افراطگرایی مسیحی می دهد. حسین عیدیزاده در این گزارش نوشته است:
۱- «طریقت صلیب» «Stations of the Gross» یک غافلگیری است، از آن فیلمهای کمسروصدایی که خیلی راحت ممکن است در خیل فیلمهای پرسروصدا و بعضا توخالی گم شود و دیده نشود. «طریقت صلیب» را دیتریش بروگمان، کارگردان ۳۸ساله آلمانی کارگردانی کرده …. . «طریقت صلیب» به لطف جایزه بهترین فیلمنامه که در جشنواره فیلم برلین ۲۰۱۴ گرفت، میتواند تا حدودی وضعیت بروگمان جوان را در سینمای دنیا تثبیت یا حداقل او را به یک کارگردان کالت بدل کند. «طریقت صلیب» همانطور که از نامش پیداست، فیلمی با اِلمانهای مذهبی است و داستان ماریای (با بازی لئا وان آکن) ۲۴ساله است؛ یک دختر کاتولیک که پیرو فرقه خیالی سنت پل است؛ فرقهای بسیار سختگیر که حتی موسیقی باخ را هم نوعی انحراف از راه راست حساب میکند. ماریا که چند روزی تا جشن تکلیفش مانده، تمام فکر و ذکرش ایثارکردن خود است تا شاید با این کار معجزهای رخ دهد و برادرش که حرف نمیزند، زبان باز کند. فیلم در ۱۴ بخش، که هر بخش آن نام یکی از ۱۴ منزلگاه مسیح از زمان محکومشدنش به مرگ تا به صلیب کشیده شدنش را دارد، زندگی ماریا را در این چند روز باقیمانده تا مراسم تکلیف دنبال میکند و درواقع میشود گفت «طریقت صلیب»، ماجرای به صلیب کشیدهشدن ماریا است.
۲- مسیحیت در هنر نقاشی غربی تبلور خاصی دارد، بسیارند نقاشهایی که با الهام از قصص مسیحیت و بهویژه ماجرای تولد تا مرگ حضرت مسیح، نقاشیهایی کشیدهاند. برخی از این تابلوها ازجمله «فرود از صلیب» یکی کشیدهشده توسط رامبرانت و دیگری توسط روبن که سیزدهمین منزلگاه طریقت صلیب است و تابلوهایی که رافائل، سزان، کاراواجو، میکلآنژ و بسیاری دیگر کشیدهاند، درواقع بخش عظیمی از گنجینه هنری دوران پس از رنسانس نقاشی غرب را شکل میدهند. بهعبارتی دیگر، میتوان گفت بخشی از ذهنیت آدمها از مسیحیت با همین نقاشیها شکل گرفته و بروگمان در مقام کارگردان با در ذهنداشتن همین نکته ترجیح داده فرمی خاص برای فیلمش طراحی کند که یادآور نقاشیهای مذهبی باشد….. «طریقت صلیب» ۱۴ تابلو از زندگی ماریای نوجوانی است که پیش از رسیدن به مرحله شک و در نوسان بین امیال انسانی (رفتن به مراسمی با اجرای گروه کُر و موسیقی باخ) و سختگیریهای فرقه سنت پل (مادرش حرفزدن ماریا با همکلاسی پسرش را انحراف از راه راست توصیف میکند)، تصمیم میگیرد خود را چون اسماعیل قربانی کند. مسیری که او در این طریقت پیش میگیرد، شاید بدون خوردن هیچ ضربه شلاقی باشد و هیچ خبری هم از تاج خار نباشد، اما سخت و دشوار است؛ اصرار او بر امساک از غذاخوردن و همچنین تحمل سرزنشهای مداوم مادرش و البته تحقیرشدنش در مدرسه، برای این دختر ۱۴ساله کار سادهای نیست و برای همین است که وقتی ایثارش نتیجه میدهد، لبخند تلخی بر لبان حتی بیباورترین آدمها مینشیند.
۳- کاترین ویتلی در مقالهای در «سایتاند ساوند» خیلی دقیق لایههای مذهبی «طریقت صلیب» و فیلمهای متعددی را که در چند سال اخیر با مضامین دینی در اروپا و آمریکای لاتین ساخته شدهاند، بررسی کرده است. او در بخشی از مقالهاش با اشاره به اینکه این فیلمها درواقع واکنشی به شرایط فعلی اجتماعی فرهنگی غرب و پیدایش افراطگرایان مسیحی است، مینویسد: «فیلم با زیرکی شرمساری ما (مسیحیان) را از تعصبی که دارد در میانمان ریشه میدواند در صحنه جروبحث ماریا با همکلاسیها و معلمش در سالن ورزش تصویر میکند: … ماریا اصرار دارد آهنگی که با صدای روکست در حال پخش است و بچهها با آن میدوند باید حذف شود چون «موسیقی شیطانی» است، با نیشخند همکلاسیهایش مواجه میشود». ویتلی توضیح میدهد چطور مسیحیت درحالیکه مدام دارد دیگر ادیان را متهم به افراطگرایی میکند، خودش دارد وارد این افراطگرایی میشود و درواقع فیلمهایی مثل «ایدا» پاول پاولیکفسکی، «لوردز» جسیکا هاوزر و «خدایان و آدمها» زاویه بووو و حالا «طریقت صلیب» به شکلی مستقیمتر بیانگر این واقعیت اجتماعی به زبان سینمایی هستند.
۴- بروگمان با اینکه در سراسر فیلم از ماریا حمایت میکند، اما فیلمساز هوشمندی است و نمیگذارد جانبداریاش باعث شود فیلم از دوپهلویی فاصله بگیرد. بیننده شکاک میتواند در صحنهای که ماریا در کلیسا از هوش میرود، به این نتیجه برسد که ایمان این دختر سست بوده و کارش بیهوده است و این درحالی است که میشود از زاویه دیگر هم به این صحنه نگاه کرد و گفت ماریا پاکتر از تمامی افراد حاضر در کلیسا بوده و همراهشدنش با دیگران در این مراسم، درواقع توهینی به لوح پاک وجودش بوده. این برداشت را صحنه پایانی فیلم که دوربین در نمایی رو به بالا حرکت میکند (رستاخیز) نیز تشدید میکند. درواقع «طریقت صلیب» هر چه پیشتر میرود، از بحث معمول در فیلمهای مذهبی که بر سر اثبات وجود خداست فاصله میگیرد، مشخص است که پروردگار وجود دارد اما نکته مهم شیوه بندگی بندگان است. بروگمان ایثار ماریای ۱۴ساله را بهانهای میکند برای نمایش بیهودگیهایی که در مسیحیت افراطی موج میزند؛ مسیحیت افراطیای که مدتی است پا گرفته و بروگمان با «طریقت صلیب» هشدار میدهد که ریشهدواندن این نوع افراطگرایی نتایجی بسیار تلختر از مرگ یک دختر ۱۴ساله خواهد داشت، مادر ماریا چیزی کم از پدر خانواده در «روبان سفید» (میشائیل هانکه) ندارد؛ پدری که برای خطایی ساده فرزندش را با ترکه تنبیه میکرد. اگر سختگیریهای پدر در روبان سفید منجر به تربیت فاشیستها شد و کسی نبود که این هشدار را به دیگران دهد، بروگمان سعی میکند در «طریقت صلیب» این زنگ خطر را درباره قدرتگرفتن افراطگرایی مسیحی بهصدا دربیاورد.
هزینههای چند میلیاردی شهرداری تهران برای ماه رمضان
شرق در خبر کوتاهی به نقل از ایسنا، به انتقاد طلایی از هزینههای سنگین شهرداری برای ماه رمضان نوشته و آورده است:
«مرتضی طلایی در تذکر پیشازدستور خود در جلسه شورای شهر با اشاره به اهمیت حذف پیمانکاری از برنامههای فرهنگی، گفت: قرار است برنامهای در فرهنگسرای توچال برگزار شود که پیشبینی هزینه برای پک پذیرایی آن دو میلیارد تومان است و برای برنامهای با عنوان شبی با کهکشانها بودجهای حدود شش الی هشت میلیارد تومان برآورد شده، جای سؤال است که چرا این هزینههای سنگین قرار است صرف شود.»
نمیدانم چطور شد که همهچیز عوض شد و حتی خانوادههای خود ما هم نتوانستند به ورزشگاه بیایند
این روزنامه در صفحه «ورزش» گفتگوی سارا گودرزی با «مهدی مهدوی»، پاسور و کاپیتان دوم تیم ملی والیبال را منتشر ساخته و در کنار سوالاتی در خصوص بردهای اخیر این تیم، آورده است:
*پیشازاین قرار بود طبق قانون فدراسیون جهانی والیبال، خانمها هم به سالنهای والیبال راه داده شوند تا رقابتهای لیگ جهانی را از نزدیک ببینند، اما این اتفاق نیفتاد. دراینباره حرفی برای مسئولان مربوطه ندارید؟
چرا ما هم خیلی دوست داشتیم خانوادهها به سالنها بیایند. حتی تا روز آخر هم قرار شد خانمها به سالن ۱۲ هزار نفری آزادی بیایند، اما نمیدانم چطور شد که همهچیز عوض شد. خانوادههای خود ما هم خیلی علاقهمند هستند به سالنها بیایند.
شرق در شماره امروز، این عناوین را نیز منتشر ساخته است:
یادداشت «و جز این درد، مرا این قلم باشد»، در باره «حدیث خداوندی و بندگی» دکتر محمد دهقانی/ به قلم پویا رفویی
دکتر ولایتی، مشاور بینالملل مقاممعظمرهبری مطرح کرد: تحول مهم در رابطه ایران، سوریه و عراق
حسن قشقاوی، معاون کنسولی وزارت خارجه خبر داد: تأمین امنیت، شرط از سرگیری عمره
امیرعبداللهیان، معاون عربی و آفریقایی وزارت امور خارجه: حملات نظامی به یمن باید فوری متوقف شود
ویکی لیکس: یکدهم مدارک علیه عربستان را منتشر کردهایم
کلیسای امانوئل پس از حمله یک سفیدپوست بازگشایی شد
«دین آنلاین» با این عناوین اقتباسی، روزنامه « شرق » را مرور کرده است: «رعایت چارچوبهای اخلاقی و دینی توسط رسانه ها و مطبوعات، منافاتی با انتقاد ندارد/در جامعه اسلامی مبتنیبر اخلاق، اگر دستگاه قضائی هم مرتکب اشتباهی شد، باید گوشزد شود»، «ادیان دروغین بی ریشه ای که ازسوی رژیم صهیونیستی حمایت میشوند، در جمهوری اسلامی جایی ندارند»، «مرحوم عسکراولادی: این برادر ما احساس میکند که اسلام را فقط او میشناسد»، «تاوان منحصر دانستن بنیادگرایی تروریستی به خاورمیانه را تمامی ساکنان زمین و میراث تمدنی بشر می پردازند»، «مسیحیت در هنر نقاشی غربی تبلور خاصی دارد و بخشی از ذهنیت انسان از مسیحیت با این نقاشیها شکل گرفته است/مسیحیت درحالی مدام دیگر ادیان را متهم به افراطگرایی میکند که خود نیز وارد این افراطگرایی میشود»، «هزینههای چند میلیاردی شهرداری تهران برای ماه رمضان» و «نمیدانم چطور شد که همهچیز عوض شد و حتی خانوادههای خود ما هم نتوانستند به ورزشگاه بیایند»مرور مطبوعات/ چهارشنبه ۳ تیر/ روزنامه شرق