اگر روشنفکری دینی بهثمر بنشیند، برخی لطمه میبینند و ضرر مالی هنگفتی میکنند
«دین آنلاین» با این عناوین اقتباسی، روزنامه «شرق» را مرور کرده است: «دولت: با اجرای «قانون امربهمعروف» از فردا دعوای وسیعی در ادارهها رخ میدهد/اجرای این قانون به تصمیم «هیأت حل اختلاف قوا» بستگی دارد»، «بنیانگذار عرفان حلقه، مدافع جدی قرآن، پیامبر(ص) و ائمه شیعه(ع) و آیین اسلام و عرفان سنتی بوده است»، ««آیتاللاهش را درشت بنویسید!»، «روایت شرق از کتاب «شریعت، عرف و عقلانیت»»، «اگر روشنفکری دینی بهثمر بنشیند، برخی لطمه میبینند و ضرر مالی هنگفتی میکنند/انتخابات، رأی مردم، مجلس و حضور زنان در مسائل اجتماعی، نتیجه تلاش روشنفکران دینی و مصلحان اجتماعی دینی است»، «کلکسیون داعش در شیوه اعدام، کامل تر شد»، «کدامیک از این دو، توهم بیشتری نسبت به انسان، جهان و هستی داشتهاند! کامو یا سارتر ؟»، «ماه عسلی برای دل های رمضانی یا تنور رسانه ملی»، « با ترویج موسیقی در فضای دانشگاه مخالفت جدی داریم و صریحا می گوییم که دانشگاه محل برگزاری کنسرت نیست/ درخصوص مسائل فرهنگی دانشگاهها واقعا نگرانیم/اگر فضای فرهنگی در دانشگاهها مدیریت نشود، در درازمدت آسیبهای جدی وارد خواهد کرد»، «خانمها نیمی از جامعهاند و دوست داریم بتوانند در آینده هم به سالنها بیایند» و «جامعه ما دچار «یرقان فرهنگی» شده است»
دولت: با اجرای «قانون امربهمعروف» از فردا دعوای وسیعی در ادارهها رخ میدهد/اجرای این قانون به تصمیم «هیأت حل اختلاف قوا» بستگی دارد
این روزنامه همچنین در گزارشی با عنوان «نامه روحانی به مقام معظم رهبری درمورد قانون امربهمعروف» به سخنان آیت الله یزدی، عضو شورای نگهبان و رئیس مجلس خبرگان رهبری پرداخته است. مهدی قدیمی در این باره نوشته است:
«چالش دولت و حامیان قانون امربهمعروف و نهیازمنکر سرانجام به مرحله آخر رسید و حالا همه منتظر حکمی هستند که به امضای آیتالله هاشمیشاهرودی به عنوان رئیس هیأت حل اختلاف قوا خواهد رسید؛ حکمی که در نهایت باید بهعنوان حکم نهایی از طرف دولت اجرا شود و نقطه پایانی باشد بر تلاشهای یکساله دولت برای جلوگیری از تصویب برخی مواد این قانون. ماجرا از این قرار است که طرح حمایت از آمرانبهمعروف و ناهیانازمنکر تیرماه سال ۹۳ از سوی هیأترئیسه مجلس شورای اسلامی اعلام وصول شد و کلیات آن در ۱۶ مهر همان سال در صحن بهارستان به تصویب رسید. این طرح بعد از چندبار رفتوبرگشت بین شورای نگهبان و مجلس، دوم اردیبهشتماه امسال تأیید و به قانون تبدیل شد. اما رئیسجمهور از ابلاغ این قانون به دستگاهها خودداری و در نهایت رئیس مجلس این قانون را ابلاغ کرد. اما روز گذشته آیتالله محمد یزدی، از اعضای شورای نگهبان و رئیس مجلس خبرگان رهبری، در گفتوگو با برنامه «پیک بامدادی» رادیو ایران، اعلام کرد که بعد از ابلاغ قانون از سوی رئیس مجلس، حسن روحانی با نگارش نامهای خطاب به مقام معظم رهبری، خواستار توقف اجرای این قانون شده است.
آیتالله یزدی که این موضوع را در گفتگو با رادیو ایران اعلام کرده است، در سخنانش همچنین گفته است:
امربهمعروف و نهیازمنکر وظیفه هر مسلمانی است و دولت محترم در درجه اول باید از درون خودش شروع کند؛ یعنی از بیمارستانها، از دادسراها، از گردشگریها، از بوستانها، از فرودگاهها و مکانهایی که زن و مرد بهطور طبیعی رفتوآمد دارند و مربوط به دولت است باید از کارمندان خودش شروع کند.»
این سخنان آیتالله یزدی حاوی این معناست که در نهایت قانون در هیأت حلاختلاف قوا، تأیید و برای دولت لازمالاجرا خواهد شد، اما نکته مهمتری که در بین سخنان آیتالله یزدی مستتر است، تقلیل این قانون به مقوله حجاب است، چراکه اجرای قانون حجاب در ادارههای دولتی، همواره جزء مطالبات اصولگرایان از دولتها بوده است و درحالیکه قانون مصوب مجلس، آمربهمعروف را به حوزههایی نظیر انتقاد از مسئولان نیز تعمیم داده است، رئیس مجلس خبرگان فقط به دولت سفارش میکند در درون خود شروع به اجرای این قانون کند.
دولت با چه بخشهایی از طرح مخالف بود؟
اما جدا از مسائلی که درباره نقض حریم شخصی افراد در این قانون، موضوع انتقاد بود و اماکنی مانند راهپله و بخشهای مشاع مجتمعهای مسکونی و اتومبیلهای شخصی نیز در ردیف اماکن عمومی محسوب شده بود، بخشی از نقدهای واردشده به طرح مجلس، مربوطبه ایجاد نهاد موازی با وزارت کشور و دستگاههای اجرائی بود؛ نهادی که اختیار صدور مجوز تجمع و اقدام جمعی را داشت و درنهایت پس از رفع ایرادات شورای نگهبان این مشکل تا حدودی رفع شد؛ اما بخش دیگر ایرادات طرح از نظر دولت، همان مسائلی است که مجید انصاری در روز بررسی کلیات طرح در صحن علنی مجلس بیان و با تصویب این طرح مخالفت کرد. انصاری در آن روز با یادآوری اینکه همه فقها و امام راحل(ره) اولین شرط آمربهمعروف و ناهیازمنکر را عالمبودن آمربهمعروف و ناهیازمنکر میدانند، گفت: «این امر به این معنی است که فرد پیش از امربهمعروف و نهیازمنکر باید معروف و منکر را بشناسد، والا جایز نیست به این حیطه وارد و در طرح مجلس شرایط آمربهمعروف و ناهیازمنکر ذکر نشده است». او در بخش دیگری از نطق مخالفت خود، با اشاره به معرفی تجملگرایی بهعنوان یکی از مصادیق منکرات، از نمایندگان پرسید حد تجملگرایی کجاست؟ آیا مثلا این گلدانی که اکنون وسط صحن مجلس است، مصداق تجملگرایی است یا نه؟!» انصاری با اشاره به اینکه به تعداد مردم اختلاف سلیقه وجود دارد، گفت: «حد تکریم اربابرجوع چیست؟ اگر اربابرجوعی بدون وقت قبلی بخواهد با رئیس مجلس، که از قبل به شخص دیگری وعده داده است، دیدار کند آیا این تکریمنکردن اربابرجوع است؟» او همچنین با اشاره به این دست موضوعات اشارهشده در این طرح، موارد ذکرشده را مجمل خواند و با استناد به ماده ۱۰ طرح، که عنوان میکند کمترین برخورد با آمربهمعروف و ناهیازمنکر جرم است، گفت: «با اجرای این قانون از فردا دعوای وسیعی در ادارهها رخ میدهد». معاون پارلمانی رئیسجمهوری، فلسفه وجود نهادهایی مثل سازمان بازرسی کل کشور و دیوان محاسبات را نهیازمنکر و جلوگیری از قانونشکنی برشمرد و گفت: «افراد با چه تشخیصی نهیازمنکر میکنند؟ این طرح با این مواد موجب هرجومرج خواهد شد.»
اولین نقشآفرینی «هیأت» در دوران اعتدال
حال باید منتظر ماند و دید هیأتی که بهدلیل بالاگرفتن اختلافات دولت احمدینژاد و مجلس، به دستور مقاممعظمرهبری تشکیل شده بود، در اولین نقشآفرینی خود در دولت روحانی چگونه عمل خواهد کرد. مقاممعظمرهبری، روز سوم مرداد سال ۹۰ و در اوج اختلافات مجلس هشتم و دولت احمدینژاد، طی حکمی خطاب به آیتالله هاشمیشاهرودی، وظیفه و ترکیب اعضای این هیأت را اینگونه اعلام کردند: «در اجرای بند ۷ اصل ۱۱۰ قانون اساسی، هیأت عالی حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سهگانه به منظور بررسی و ارائه نظرات مشورتی در موارد حل اختلاف و تنظیم روابط سه قوه تشکیل میگردد و جنابعالی و آقایان: حجتالاسلام سیدمحمدحسن ابوترابی، سیدمرتضی نبوی، عباسعلی کدخدائی و سیدصمد موسویخوشدل بهعنوان اعضای آن هیأت عالی برای یک دوره پنجساله انتخاب میشوید. ریاست هیأت مذکور برعهده جنابعالی خواهد بود».
بنیانگذار عرفان حلقه، مدافع جدی قرآن، پیامبر(ص) و ائمه شیعه(ع) و آیین اسلام و عرفان سنتی بوده است
شرق در صفحه ۲، یادداشتی از سعید خلیلی، وکیل دادگستری منتشر ساخته و به شایعه صدور حکم اعدام برای محمدعلی طاهری، بنیانگذار عرفان حلقه پاسخ داده است. در بخش هایی از این یادداشت آمده است:
«در پی تکذیب خبر صدور حکم اعدام آقای محمدعلی طاهری از سوی مسئولان قوهقضائیه و نیز اظهارات سخنگوی محترم این قوه، اینجانب بهعنوان وکیل دوم خانواده آقای محمدعلی طاهری در گفتگویی با ایلنا ….اعلام کردم که از سوی این خانواده قصد شکایت از مسئولان انتشار خبر دروغ و افتراآمیز صدور حکم اعدام برای وی را دارم و نهایتا نگرانی خود را از موجسواری برخی افراد و جریانها با هدف سوءاستفاده از ماجرای پرونده آقای طاهری ابراز کردم و گفتم که تا آنجایی که من درباره خود آقای طاهری شنیده و اطلاع دارم، ایشان هیچوقت یک فعال سیاسی نبودهاند، چه رسد به اینکه موافق بهرهبرداریهای سیاسی از پروندهاش باشد….
…. اعتقاد ما بر این است که برای رفع اتهام از آقای طاهری و اثبات بیگناهیاش ظرفیتهای قانونی بالایی وجود دارد و نیازی به راهاندازی کمپین و توسل به اقدامات غیرمتعارف نیست. در ماده ۲۶۳ ق.م.ا آمده است: «هرگاه متهم به سب، ادعاء نماید که اظهارات وی از روی اکراه، غفلت، سهو یا در حالت مستی یا غضب یا سبق لسان یا بدون توجه به معانی کلمات و یا نقلقول از دیگری بوده است سابالنبی محسوب نمیشود». وقتی قانون درباره سابالنبی چنین برخورد میکند و صرف ادعای متهم را برای رفع اتهام پذیرفته و نیازی به بررسی قصد و انگیزه وی نمیبیند، پرواضح است که درخصوص آقای محمدعلی طاهری که در همه نوشتهها و سخنرانیهایش مدافع جدی قرآن و پیامبر(ص) و ائمه شیعه(ع) و آیین اسلام و عرفان سنتی بوده است شرایط بسیار مساعدتری وجود دارد تا حکم برائتش صادر شود.
…. در پرونده آقای طاهری هم افسادفیالارض در حد یک اتهام مطرح شده و هنوز حکمی صادر نشده است تا دلالت بر معلومشدن نظر دادگاه داشته باشد و از طرفی تکذیب سریع خبر صدور حکم اعدام آقای طاهری از سوی مسئولان محترم و خصوصا با توجه به اینکه پیشتر هم قاضی محترم پرونده در دیدار با خانواده آقای طاهری چنین شایعهای را تکذیب کرده بود، بنابراین بسیار بعید میدانم ایشان با وجود چنان مواد صریحی در قانون مجازات اسلامی درباره ساب، نهایتا چنان حکمی درباره یک مسلمان صاحب فکر و نظر صادر کند.
با توجه به اینکه ۱۱ نفر از مدرسین حوزه و صاحبنظران علوم اسلامی کتبا اعلام کردهاند نوشتههای آقای طاهری را خواندهاند و گرچه با همه دیدگاههایش موافق نیستند، اما آنها را مصداق انحراف و افساد و ارتداد نمیدانند، بنابراین تکذیب خبر صدور حکم از سوی قوهقضائیه این احتمال را بیشتر تقویت میکند که واقعا چنین حکمی صادر نشده و نظر بر صدور آن هم ندارند.»
«آیتاللاهش را درشت بنویسید!
این روزنامه در ستون «آینه» که به مطالب منتخب روز گذشته روزنامه های کشور اختصاص دارد، خبری از «آفتاب یزد» را منتشر ساخته است. در این خبر از قول حجتالاسلام نقویان آمده است:
– برخلاف برخی امور که معتقدیم مأمور به تکلیف هستیم نه نتیجه، باید گفت در امربهمعروف باید از اثر بخشبودن تذکر خود در این خصوص مطمئن باشیم.
– برخوردهای سخت و تند در امر به معروف اگر اثربخش و مثبت نباشد، نباید روا داشت.
– در یکجا وارد شده با تندی صحبت کنید و آن در مقابل حاکمان قلدر است که پول و قدرت دارند. اگر دیدید دارند خطا میکنند، تشر بزنید. آنجاست که همه میگویند چکار به این کارها داری؟! منبرت را میگیرند! دیگر صداوسیما راهت نمیدهند! حقوقت را قطع میکنند! آنجاها اگر کسی مرد است، داد بزند! وقتی کلی میگوییم در مملکت اسلامی نباید اختلاس باشد، اختلاسگر هم میخندد! اما اگر به فلانکس گفتیم با تو هستم، آنوقت است که… برخی فکر میکنند با صداوسیما میشود عزیز شد! رئیس سابق صداوسیما به من میگفت گاهی اوقات پیش آمده که یک روحانی را به برنامهای دعوت کردهایم و در زیرنویس نوشتهایم حجتالاسلام، بعد دفتر آن روحانی تماس گرفته و گفته ایشان آیتالله هستند! ضمنا درشت بنویسید!
روایت شرق از کتاب «شریعت، عرف و عقلانیت»
شرق در صفحه۷ به بهانه انتشار تازه ترین کتاب حجت الاسلام محمدتقی فاضلمیبدی، روایت خود را از کتاب «شریعت، عرف و عقلانیت» منتشر ساخته است. حسین سخندان در گزارش «نواندیشی دینی برای دنیای امروز» نوشته است:
«حقوقبشر»، «آزادیهای سیاسی»، «دموکراسی»، «حقوق مدنی»، «برابری»، «مسائل زنان» و… مؤلفههایی هستند که اینروزها در سطح جهان، گاهی عامل پیوند و در بیشتر موارد به محل اختلاف کشورها، مذاهب و نگرشها تبدیل شده است. اگرچه این مفاهیم انسانی در نگاه کلان، نمیتواند از سوی هیچ فرد یا دولتی رد شود، اما ارائه تفسیرهای فراوان از آنها سبب شده است که نسبت به آنها، موضعگیریهایی وجود داشته باشد. این موضوعی است که محمدتقی فاضلمیبدی در تازهترین کتاب خود به آن پرداخته است.
«شریعت، عرف و عقلانیت»، عنوان اثر و مجموعه مقالاتی است که این استاد حوزه و دانشگاه در اینباره به رشته تحریر درآورده است. عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم در «پیشگفتار»، با اشاره به چالشهای دنیای جدید اشاره کرده است: «سخنگفتن از منشا دین، تجربه دینی، زبان دین، پلورالیسم دینی، مسائل ذاتی و عرضی دین و امثال آن در گذشته به مانند امروز مطرح نبوده و در دانش کلام یا دینشناسی جایی نداشته است. انسان دیندار عصر امروز که با این مفاهیم نو مواجه میشود، در بادی امر، پارهای از آنها را با باورهای دینی خود در تضاد میبیند و نمیداند از این باورها دست بشوید یا این مفاهیم مدرن را نامشروع و ناسازگار با یافتههای کلامی و فقهی قلمداد نماید؟ هنوز این مسئله برای دیناندیشان متجدد و نوگرا به نحو کامل حل نشده و همچنان عالمان حوزههای علوم دینی را به چالش میکشد. در میان نفی یکی از این دو راه و اثبات دیگری، راه سومی که دینداران نواندیش دنبال میکنند، تجدیدنظر و یا بازنگری و بازسازی در مبانی فقهی و کلامی است که از گذشته به ما رسیده است. حتی اگر تمامی مفاهیم مدرن را نادرست و در تضاد با دین بدانیم و حقوقبشر، دموکراسی، انتخابات، احزاب و حقوق زنان و… را زاییده اندیشه ملحدانه یا اومانیستی بدانیم نباید بر معتقدات گذشته خود که زاییده اندیشه متکلمان و فقهاست پای بفشاریم و هر راهی را برای بازنگری بر خود ببندیم و دلیلمان این باشد که این اندیشهها عین دین است و قداست و جزمیت آن تغییرناپذیر است و باید آن را پذیرفت. بدیهی است اگر این جزمیت را دنبال نماییم، مشکل دینداری نسل امروز در مواجهه با این مفاهیم مدرن حل نمیشود، خیلی از پرسشها بیپاسخ میماند و حوزه ناباوری گستردهتر میشود».
اجتهاد، روشی است که برای قرائتهای نو از احکام و روشهای دینی براساس شرایط زمان و مکان، مورد توجه برخی عالمان و استادان دانشگاه قرار دارد. فاضلمیبدی هم بهعنوان روحانیای که در دسته روشنفکران دینی و فعالان سیاسی اصلاحطلب جای میگیرد، در ادامه بر همین نکته متمرکز شده است: «یک قرن پیش مرحوم اقبال لاهوری میگفت اندیشه اسلامی پانصد سال است که دچار رکود است. باب اجتهاد که ریشه اندیشه اصیل دینی دارد بسته شده است و این خود باعث رکود اندیشه در جوامع اسلامی شده است. مرحوم شهید مطهری، دو خطر جمود و جهالت را مانع توسعه اسلام میدانست و پیشنهاد میکرد فکر دینی ما باید از بدعتها، خرافات و تحریفها اصلاح شود». تخصصیشدن امور در دنیای حاضر، پدیدآمدن رشتههای متعدد در حوزههای اقتصاد، علوم سیاسی و حقوق، سبب شده است تا بدون نظرخواهی و استفاده از خرد جمعی نتوان به قضاوت و تحلیل درباره موضوعات زیرمجموعه این حوزهها دست زد. فاضلمیبدی دراینباره مینویسد: «در این روزگار، اظهار رأی درباره مسائلی که به اقتصاد مربوط میشود یا صدور فتواهایی که به مجازاتها بر میگردد بدون کارشناسان مسائل اقتصادی، حقوقی و جرمشناسی میسر نیست. همچنین اگر روزگاری بحث اهل ذمه مطرح بود و غیرمسلمانان صاحب کتاب چون نصرانیها، یهودیها و مجوسیها برای زندگی در کشور اسلامی باید عقد ذمه میبستند، امروز در تمام کشورها – مسلمان و غیرمسلمان- تنها مسئله شهروند بودن مطرح است و در کشورهای مسلمان مرزی بین مسلمان و غیرمسلمان مطرح نیست. در حوزه مسائل زنان نیز چنین است. پارهای تکالیف و مسائلی که در گذشته مطرح بود در این زمان باید مورد تجدیدنظر قرار بگیرند. انحصار حق طلاق و یا حق قضاوت برای مردان و یا محرومبودن زنان از پارهای شهادات براساس فتواهای پیشین، در این روزگار قابل اجرا نیست. بدیهی است حوزههای علوم دینی در مواجهه با این مسائل نمیتوانند به شیوه گذشته پاسخگو باشند».
مقالات ارائهشده در کتاب «شریعت، عرف و عقلانیت» در باب این مسائل تا حد امکان، به طرح دیدگاههای متعدد و سپس نتیجهگیری درباره آنها پرداخته است.
اسلام در ظرف زمان به تعبیر آیت الله طالقانی
مواجهه لیبرالیسم و سوسیالیسم که در تاریخ معاصر ایران بهعنوان تقابل چپ و راست شناخته شده و داستانها پدید آورده است، هر چند از دوران مشروطه مسبوق به سابقه است، اما پس از سقوط رضاخان در شهریور ۱۳۲۰ و آغاز سلطنت محمدرضا پهلوی، نمود و ظهور بیشتری یافت. علمای دوران مشروطه که پرچمدار روشنفکری دینی در دوره معاصر ایران بهشمار میروند یعنی مرحوم نایینی و آخوند خراسانی، هم در نقطه مقابل استبداد قاجار ایستاده و مشروطه خواهی کردند و هم در مقطعی که شناخت چندانی از اندیشههای جدید و گرایش های سیاسی در بین علما وجود نداشت، بهجای طرد این تفکرات، به شناخت و ایدهپردازی در مقابل آن پرداختند. محمدتقی فاضلمیبدی در فصل آخر کتاب خود، به تلاش آیتالله سیدمحمود طالقانی برای نقد این اندیشهها و استفاده از عناصر مذهبی و ملی در مبارزات سیاسی اشاره دارد که در جریان ملیشدن صنعت نفت تجلی یافته و حتی پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سقوط دولت ملی دکتر محمد مصدق، ادامه مییابد. نقل قولهایی از فرزندان مرحوم طالقانی و اشاره به مشی سیاسی او با تکیه بر تفسیر و شناخت از قرآن، موردتوجه نگارنده بوده است.
رجل یا رجال سیاسی؟
در میان ویژگیهایی که قانون اساسی برای رئیسجمهور برشمرده است، «رجل سیاسی» بارها مورد بحث قرار گرفته است. آیا تفسیر از این واژه باید براساس معنای آن، دلالت بر لزوم مردبودن کاندیدای ریاستجمهوری باشد؟ پس تکلیف مدیران زن توانمندی که سمتهایی مانند معاونت رئیسجمهور و حتی وزارت را تجربه کرده و کارنامه قابلدفاعی هم برجای گذاشتهاند یا فعالان سیاسی زن که در مجلس یا حزب سیاسی خود فعال هستند، چه خواهد شد؟ بحث در این باره، یکی از فصول کتاب فوق را تشکیل میدهد. میبدی دراینباره مینویسد: «شرط رجولیت در قضاوت و مرجعیت یا در این روزگار در ریاستجمهوری، از این قبیل است. میتوان گفت هیچ مبنای عقلایی یا روایتی صحیحالسند و واضحالدلاله در دست نداریم که این شرط را ثابت کند، جز اشتباه در فهم معنای کلمه رجل که در برخی روایات آمده و برخی فقها براساس آن فتوا دادهاند». دیدگاههای مرحوم سیدمحمد کاظم یزدی در «عروه الوثقی»، مرحوم آیتالله خویی در «التنقیح» و نظر آیتالله حکیم در «المستمسک العروه» مورد واکاوی قرار گرفته است.
از موضوع ارتداد تا نگاه اصلاحی به حقوق زنان
حکم ارتداد از جمله احکامی است که در حوزه سیاست، رخدادهایی را بههمراه داشته است. هم در حوزه داخلی، مواردی وجود داشته که فرد یا افرادی سرخود، تصمیم به حذف فرد یا یک تفکر گرفته و دلیل آن را تشخیص مرتدبودن فرد دانستهاند. مورد اخیر خارجی آن نیز، ماجرای نشریه شارلی ابدو در پاریس است که اگرچه اقدام توهینآمیز آن نشریه به ساحت پیامبر با واکنش جمهوری اسلامی ایران و علمای مختلف اسلامی مواجه شد اما ترور و این اقدام خشن توسط تروریستها را نیز عملی غیرمنطبق با شریعت اسلام دانستند و از آن ابراز برائت کردند. میبدی در فصل اول کتاب خود با عنوان «انسان، ادیان، ارتداد» بهطور تفصیلی به این مسئله میپردازد و از دیدگاه فرق اسلامی با تأکید بر نظرات نظریهپردازان و البته آیات قرآن، احادیث و روایات به بررسی زوایای این موضوع مهم میپردازد. در این کتاب، دو فصل نیز به مسائل زنان اختصاص یافته است که به شکلی جامع، نگاه به زن و فعالیتهای سیاسی و اجتماعی زنان در حکومت اسلامی را موردبررسی قرار میدهد. کتاب «شریعت، عرف و عقلانیت» در ۲۴۸ صفحه در سال جاری منتشر شده است.»
اگر روشنفکری دینی بهثمر بنشیند، برخی لطمه میبینند و ضرر مالی هنگفتی میکنند/انتخابات، رأی مردم، مجلس و حضور زنان در مسائل اجتماعی، نتیجه تلاش روشنفکران دینی و مصلحان اجتماعی دینی است
شرق در کنار معرفی کتاب «شریعت، عرف و عقلانیت» با فاضل میبدی، مولف این کتاب نیز گفتگو کرده و زیر عنوان «روشنفکران دینی، به وظیفه خود عمل میکنند» آورده است:
– ….در جهان امروز دو گروه هستند که به تفکرات بسته، افراد تندرو و گرایشهای تکفیری کمک میکنند؛ برخی عالمان که دیدگاههای خشن و غیرمنطبق با مقتضیات امروز جامعه و جهان را تئوریزه میکنند و در کتابهای فقهای شیعه و سنی هم میتوان ردپای آنها را یافت. برخی فقهای اهل سنت، وظیفه تربیت نیرو برای تفکرات داعشی و طالبانی را برعهده گرفتند. دوم، حاکمان برخی کشورهای اسلامی که منبع اصلی ترویج دیدگاههای متحجرانه و مقابله با تجددخواهی دینی هستند. من بر این باورم اگر علمای اسلام این تفکر ضد روشنفکری دینی را افشا کنند، حتما این حاکمان هم در اداره کشورهای خود، ناگزیر به کنارگذاشتن برخی روشها هستند…. روشنفکری دینی در کشورهای اسلامی تفکر مغلوبی است چه از جهت علمای دین و چه برخی حاکمان، چرا که اگر بهثمر بنشیند برخی لطمه میبینند و ضرر مالی هنگفتی میکنند.
– از زمان مرحوم میرزاینایینی تا آخوندخراسانی که فقیهان روشنفکر به تلاش برای اصلاح روشهای نادرست در اجتماع، سیاست و فقه پرداختهاند، تا مرحوم طالقانی و روشنفکران دینی و اصلاحگران سیاسی- مذهبی، همه متفقالقول هستند که اسلام میتواند با دنیای مدرن، نسبت منطقی تعریف کند. این امر به معنای پذیرفتن دربست مدرنیته نیست اما این باور وجود دارد که اگر تفکر اسلامی بازخوانی و درست تبیین شود، ما هم اصولی چون تفکیک قوا، مفهوم دولت – ملت، رأی اکثریت، نظر مردم، حقوق زنان، حق فعالیت سیاسی آزادانه و… را ارزش میدانیم.
– یکی از راهکارهای عملی برای رسیدن به این هدف این است که طلبهها و علمای دین و دانشگاهیان در ایران و کشورهای دیگر، این مسئله را علمیتر دنبال کنند و از همه مهمتر، اختلافی که در مبانی روشنفکران دینی است، از بین برود. عالمانی که در ایران یا خارج از ایران بهعنوان روشنفکر دینی شناخته میشوند، در مبانی اختلاف دارند. برخی معتقدند باید به فقه و فروعات فقهی نگاه نو داشت و برخی روشنفکران دینی هم سراغ ریشه اصلی مانند وحی و قرآن رفتهاند که من معتقدم لزومی ندارد. اگر از مسائل حقوقبشر، حقوق زنان، جایگاه رأی مردم در حکومت اسلامی و همین موسیقی که مشکلی ندارد و نیاز جوانان است و مثلا حضور زنان در ورزشگاه، با قدرت و مبانی علمی و دینی دفاع شود، مشکل تا حدی مرتفع میشود. راهکار عملی این است که روشنفکران دینی کار خود را انجام دهند.
ما امروز نسبت به صد سال پیش با وجود مخالفتهایی که چه در حوزهها و چه توسط برخی افراد میشود، جلوتر آمدهایم. انتخابات، رأی مردم، مجلس و حضور زنان در مسائل اجتماعی، در نیم قرن اخیر اتفاق افتاده است و پیش از آن به این شکل وجود نداشت. این نتیجه تلاش روشنفکران دینی و مصلحان اجتماعی دینی است.
کلکسیون داعش در شیوه اعدام، کامل تر شد
داعش که ماه هاست میهمان ناخوانده رسانه ها شده و بدون وقفه به جلب توجه می پردازد، امروز هم با خبری جدید به شرق آمده است: «در سالگرد اعلام خلافت خودخوانده «البغدادی» داعش دو زن را گردن زد».
«تنها در عرض چند سال از یک گروه کوچک شورشی به یکی از خطرناکترین سازمانهای تروریستی تبدیل شد. داعش حالا و یک سال پس از اعلام خلافت خودخواندهاش، بخش زیادی از سوریه و عراق را تحتسیطره خود دارد و تقریبا هر ماه ادعای جدیدی از اعلام وفاداری برخی از گروههای کوچکتر با این گروه بهگوش میرسد. داعش که الهامبخش حملات تروریستی اخیر در سراسر جهان بوده، با شیوههای متنوع کشتار، سبعیت خود را بهاثبات میرساند. یک روز سر میبُرد، روز دیگر بهآتش میکشد و زمانی هم متهمان زندانی در قفسش را به آب رودخانه میاندازد. اما گردنزدن با شمشیر و فیلمبرداریهای سینمایی از صحنههای آن، یکی از متداولترین روشهای یک سال اخیر داعش بوده است، روشی که البته همه قربانیان آن تاکنون گروگانهای مرد بودند و زنان از این قاعده مستثنا. اما روز گذشته خبرها از دورزدن این قانون نانوشته حکایت داشت.
بهگزارش دیدهبان حقوقبشر سوریه مستقر در لندن، گروه داعش دو زن را به اتهام «جادوگری» در سوریه گردن زده است. در این گزارش که روز گذشته منتشر شد، رامی عبدالرحمن، مدیر دیدهبان حقوقبشر سوریه گفت: «داعش دو زن را در استان دیرالزور گردن زد و این اولینباری است که داعش زنان را به این شیوه بهقتل میرساند».
به گزارش این سازمان مستقر در لندن، این اعدامها روز یکشنبه و دوشنبه صورت گرفته و شامل دو زوج بوده است. در هر دو مورد، زنان بههمراه همسرانشان و به جرم «سحر و جادو»، کشته شدهاند. به گفته این سازمان نظارتی، داعش پیشتر در طول درگیریها اجساد زنان مبارز کرد را قطعهقطعه و زنان غیرنظامی را نیز به اتهام زنا، سنگسار کرده بود اما این اولینباری است که یک زن را در ملأعام گردن زده است. داعش در طول یکسالی که از اعلام خلافت خودخواندهاش میگذرد، فقط در سوریه حدود سه هزار نفر را به روشهای مختلف اعدام کرده است. ….. کارشناسان بر این باورند که داعش قادر به حفظ دائم قلمروهایش نخواهد بود و ازآنجاکه امور مالی آنها ساختار دولتی ندارد، درحالحاضر هم با مشکلات گستردهای نظیر گرسنگی و بیماری در این سرزمینها روبهرو هستند. اما گروه دیگری از کارشناسان، داعش را دولت فعالی میخوانند که در قلمروهای تحتکنترلش مالیات جمعآوری میکند، قوانینی وضع کرده و تجارت را رونق داده است. داعش اگرچه با ایجاد رعب و وحشت، حکومت میکند اما بهدنبال تقویت این وضعیت است. چند روز از حملات همزمان افراد هوادار داعش یا منتسب به این گروه در کویت، تونس و فرانسه میگذرد و در میان پیشبینیهای مختلف و بعضا متفاوت، این نگاهی غالب است: یک سال پس از اعلام خلاف ابوبکر البغدادی بهنظر میرسد رویهمرفته نهتنها از قدرت این گروه کم نشده بلکه در سطح داخلی و بینالمللی در حال یارگیری کسانی است که میخواهند برای دلیل مشخصی هرچند وحشیانه زندگی کنند یا جان دهند.»
کدامیک از این دو توهم بیشتری نسبت به انسان، جهان و هستی داشتهاند! کامو یا سارتر ؟
نادر شهریوری (صدقی) در یادداشت «میخواهم به زمین وفادار بمانم» که در صفحه ۱۲ منتشر شده، به مرور اشتراکات و تفاوت های کامو، سارتر و نیچه در خصوص هستیشناسی پرداخته است. در بخش هایی از این یادداشت می خوانیم:
« …. کامو در نوشتههایش از بیتفاوتی طبیعت میگوید: «جهان (طبیعت) نسبت به تلاشهای آدمی سرد و بیتفاوت است و این در حالی است که آدمی بیصبرانه در انتظار پاسخ جهان است»، هستیشناسی کامو برآمده از چنین نگاه تراژیکی است و فلسفه برآمده از این مواجهه، به ناگزیر به پوچی میانجامد، فلسفه پوچی کامو برآمده از سکوت نامعقول جهان و نیاز آدمی برای معنابخشیدن به آن سرچشمه میگیرد، زیرا از انسان اصرار است و از جهان انکار، اما چرا انسان برای معنابخشیدن به جهان تا به این اندازه اصرار دارد؟ کامو به این سؤال پاسخی نمیدهد، اما ایده خود را از وجهی دیگر پی میگیرد. کامو در پاسخ به پرسشنامهای درباره ۱۰ کلمه محبوبش آنها را اینگونه برمیشمرد: «جهان، درد، خاک، مادر، انسان،کویر، شرف، فقر، تابستان و دریا» از میان ۱۰ کلمه محبوب کامو، هشت کلمه از هرگونه توهم معنایی تهی هستند، …. درصورتیکه آن دو کلمه دیگر یعنی فقر و درد از توهم معنایی تهی نیستند. شرف میتواند در دورههای مختلف و در میان آدمیان متفاوت، معانی دیگری بیابد. بدینسان کلمات محبوب کامو بیشتر درکی ابژکتیو و طبیعی به آدمی میدهند؛ بااینحال کامو گویی هیچ از سکوت جهان نسبت به فریادهای آدمی ناراحت نیست و درک این منطق مواجهه که به آن میتوان منطق پوچی گفت نهتنها او را برنمیآشوباند؛ که بالعکس گویا کشف پوچی او را از هرگونه وهمی رها میکند و این رهایی از وهم به او آزادی میدهد: آزادشدن از هر قید و بند متافیزیکی.
….کامو در یادداشتها و مصاحبههای خود فراوان به نیچه استناد میکند*، اما آیا انسان رهاشده از هر «توهم معنایی» که مورد نظر کامو است همان ابرانسان نیچهای است؟ ابرانسان یا فراانسان نیچه نیز از بار توهم معنایی آزاد است. به بیانی دیگر او نیز وهم متافیزیکی ندارد و در پی خوشبختی است اما تحقق خوشبختی را در قلب زمان مییابد، خوشبختی وی خوشبختی زمینی است؛ خوشبختی کاری را بهانجامرساندن. کامو که در دورههایی از عمر خود دغدغه خوشبختی داشت در آخرین کلمات کتابش «افسانه سیزیف» مینویسد: «باید سیزیف را خوشبخت انگاشت» و مورسو{قهرمان بیگانه} نیز در کلمههای آخرینش میگوید: «خوشبخت بودهام و هنوز خوشبختم»** بااینحال خوشبختی کامویی و نیچهای تفاوتی مهم دارد؛ زرتشت نیچه خوشبختی سیزیف را چندان خوشبختی واقعی به حساب نمیآورد بلکه آن را فقط سایهای از خوشبختی میداند زیرا از نظر زرتشت نیچه، انسان بدون هدف، بدون آینده برای عملکردن در جهان بیتفاوت و سود نمیتواند چندان خوشبخت باشد.
جالب آن است که گاه سارتر بیشتر از ایدههای نیچه متأثر است تا کامو. سارتر نیز همچون کامو بر بیاعتنایی جهان و حتی فراتر بر تهوعآوربودن جهان نسبت به تلاش آدمی برای معنادارکردنش تأکید میکند. اولین رمان او به نام تهوع، بیگانگی جهان را بهطرز جالبی آشکار میکند. از نظر سارتر همچون هستیشناسی کامو و سیمون دوبووار، تلاشهای آدمی برای نظم و معنادادن به جهان البته از جانب جهان سرد و خاموش پاسخی درخور پیدا نمیکند….
…. اگر از سارتر خواسته میشد همچون کامو از ۱۰ کلمه محبوبش بگوید شاید جای کلماتی که از بار توهم معنایی آزادند. بیشتر از کلمات محبوب خودش استفاده میکرد. کلماتی از قبیل آزادی، مسئولیت، اخلاق و … و شاید هم چند کلمه مشابه کلماتی که کامو استفاده کرده بود: فقر، درد، انسان و…، اما بااینحال، بهآسانی نمیتوان سارتر را متوهمتر تلقی کرد. اساس پاسخ به اینکه کدامیک از این دو نویسنده بزرگ درک واقعیتری از جهان داشتهاند سخت است، اما سؤال، همواره تازه و نو خواهد بود که بهراحتی کدامیک از این دو توهم بیشتری نسبت به انسان، جهان و هستی داشتهاند؟»
پینوشتها:
* شاید بتوان کامو را پیرو فلسفه پوچی بهمعنای مرسوماش دانست، اما نیچه برخلاف تصور رایج نهتنها نیهیلیست نیست، بلکه آریگویی تراژیک به زندگی همچون راه رهایی از نیهیلیسم است.
** سیزیف یک سالی بعد از بیگانه (۱۹۴۲) نگاشته شد و مسئله خوشبختی، ایده رایج آن دوره بود.
ماه عسلی برای دل های رمضانی یا تنور رسانه ملی
برنامه ماه عسل که در برخی قسمت های سالیان پیش حاشیه دار بوده است، در برخی قسمت های همین ماه رمضان نیز حاشیه دار بوده است. جدیدترین موضوع در مورد این برنامه، حضور یک «پوزر» در «ماه عسل» و حواشی و بازتاب آن است. روزنامه شرق در گزارشی با عنوان «جذب مخاطب به قیمت حاشیه» که در صفحه ۱۲ چاپ شده، آورده است:
«بازتابهای حضور یک «پوزر» عروس در برنامه «ماه عسل» ادامه دارد؛ انتشار عکسهای یک مدل زن از صفحه شخصیاش در اینستاگرام باعث شده است بار دیگر در چند روز اخیر، بحثهایی درباره رعایت اخلاق از سوی مردم و دستگذاشتن صداوسیما روی موضوعی که میتواند حاشیهساز باشد، داغ شود.
احسان علیخانی، مجری و تهیهکننده «ماه عسل» از ابتدای ماه رمضان سالِجاری خبرساز بود. دستمزد او و میهمانهایی که در برنامهاش شرکت میکنند، واکنشهایی را در شبکههای اجتماعی و رسانههای رسمی بهدنبال داشت. در تازهترین اخباری که درباره برنامه او منتشر شده است، یکی از میهمانان «ماه عسل» به یکی از بحثهای حاشیهای این روزها بدل شده است. یکشنبه، شب هفتم تیر، الهام عرب بهعنوان یک پوزر عروس در این برنامه شرکت کرد. پوزر عروس کسی است که نحوه رفتار و ژستگرفتن عروس را آموزش میدهد.
علیخانی با اشاره به شغل این میهمان گفت: «من یک فیلم عروسی دیدم که از نصف تولیدات سینما بهتر بود. عروس و داماد قصه و سناریو داشتند و فیلمبرداری عجیب در کشتی فوقالعاده بود».
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، علیخانی در فواصل صحبتهای میهمان بعدی، گفت: «رئیس شبکه راجعبه فیلم عروسیای که در ابتدای برنامه راجع به آن صحبت کردم، درخواست توضیح کردند، باید بگویم این فیلم کوتاه در فضای مجازی منتشر شده بود که همه آن را ببینند و چیز عجیبی هم نیست».
البته ماجرای اصلی بعد از حضور او در این برنامه آغاز شد. انتشار عکسهایی از عرب، بهعنوان مدل عروس از صفحه شخصیاش که در اینستاگرام قرار داشت، منجربه ایجاد حواشی زیادی شد. به گزارش خبرآنلاین، مخاطبان بعد از پایان برنامه، وقتی سراغ صفحات شخصی الهام عرب رفتند با صفحهای قفلشده روبهرو شدند. او بعد از حضور در این برنامه، بهسرعت تمامی عکسهای خود را از صفحه اینستاگرام خود حذف کرد. بااینحال، عکسهای او در فضای مجازی پخش شد.
انتشار این عکسها، دو نوع واکنش در پی داشت؛ برخی مخاطبان معتقد هستند قراردادن عکسهای این مدل کار اخلاقی نبود و عدهای نیز انتقاد خود را متوجه صداوسیما کردند که از ابتدا بهسمت یک موضوع جنجالی رفته است…. بااینحال، بخش دیگری از بازتابهایی که درباره برنامه «ماه عسل» بهوجود آمده است، به حاشیهسازبودن میهمانهایی پرداخته است که از سوی علیخانی برای شرکت در این برنامه انتخاب میشوند….
در کنار بازخوردهایی که برنامه «ماه عسل» در روزهای اخیر داشته، این برنامه در طول سالهایی که پخش شده، همیشه یکی از خبرسازترینهای سیما بوده است. بااینحال، پخش برنامههای دیگری همچون سریالهای پرمخاطب در ایام ماه مبارک رمضان نیز بخشی از توجه مخاطبان سیما را جلب کرد؛ اما امسال، که به گفته برخی کارشناسان و منتقدان صداوسیما، کفگیر این رسانه به ته دیگ خورده است، حواشی یک برنامه، مخاطبانی را روانه «ماه عسل» کرده و باردیگر صداوسیما را بر سر زبانها انداخته است.»
با ترویج موسیقی در فضای دانشگاه مخالفت جدی داریم و صریحا می گوییم که دانشگاه محل برگزاری کنسرت نیست/ درخصوص مسائل فرهنگی دانشگاهها واقعا نگرانیم/ اگر فضای فرهنگی در دانشگاهها مدیریت نشود، در درازمدت آسیبهای جدی وارد خواهد کرد
شرق در صفحه ۱۷، از قول رئیس نهاد نمایندگی مقاممعظمرهبری در دانشگاهها نوشته است: «ما با ترویج موسیقی در فضای دانشگاه مخالفت جدی داریم». در این خبر که به نقل از تسنیم کار شده، آمده است:
«حجتالاسلام محمدیان، در ضیافت افطاری تشکلهای دانشجویی درخصوص فضای فرهنگی دانشگاهها افزود: ما درخصوص مسائل فرهنگی دانشگاهها نگرانی واقعی و جدی داریم و اگر فضای فرهنگی در دانشگاهها مدیریت نشود، در درازمدت حتما آسیبهای جدی وارد خواهد کرد.
وی یکی از آسیبهای جدی فضای فرهنگی دانشگاهها را ترویج موسیقی و برگزاری کنسرت در دانشگاهها دانست و تأکید کرد: طبق نظر مقاممعظمرهبری که صریح فرمودند و منتشر هم شده است، ترویج موسیقی را در دانشگاهها به مصلحت نمیدانیم.
رئیس نهاد نمایندگی مقاممعظمرهبری در دانشگاهها افزود: دانشگاه محل نوازندگی نیست. ما با ترویج موسیقی در فضای دانشگاه مخالفت جدی داریم و صریح هم بیان میکنیم که دانشگاه محل برگزاری کنسرت نیست. در فضای بیرون از دانشگاهها، تالارها و مکانهای زیادی وجود دارد که در آن کنسرت برگزار میشود.
وی تصریح کرد: ما برگزاری کنسرت و ترویج موسیقی در دانشگاهها را مخالف سیاستهای فرهنگی نظام میدانیم و این را اعلام کردیم و مکرر هم گفتیم و باز هم خواهیم گفت. اینکه در فضای دانشگاهها گروههایی بهعنوان نوازنده وارد دانشگاه شوند که اصلا فضای فرهنگی دانشگاه را نمیشناسند، ما این را اهانت به دانشگاه میدانیم؛ شأن دانشگاه خیلی بالاتر از این است.
عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی تأکید کرد: البته استفاده معقول و متعارف از موسیقیهای مرسوم و حلال که مورد قبول فضای فرهنگی دانشگاههاست را در برنامههای دانشگاهی خلاف نمیدانیم.»
خانمها نیمی از جامعهاند و دوست داریم بتوانند در آینده هم به سالنها بیایند
صفحه ورزشی شرق، به بازتاب سخنان محمد دادکان، رئیس ورزش دانشگاه آزاد در کنفرانس خبری دیروز پرداخته و از قول وی در حمایت از حضور بانوان در سالنهای ورزشی نوشته است: «دخترانم تماشاگر فینال لیگ بسکتبال بودند». بخش هایی از گزارش پارسا شیرازینژاد در ادامه آمده است:
«محمد دادکان دیروز به عنوان ریاست معاونت ورزشی دانشگاه آزاد اسلامی رودرروی خبرنگاران قرار گرفت …. قبل از شروع سؤالهای فوتبالی، خبرنگار «شرق» درباره حضور بانوان در مسابقات ورزشی از دادکان پرسید. در فینال لیگ حرفهای بسکتبال که چندی پیش در سالن دانشگاه آزاد برگزار شد، با نظر مسئولان ورزش دانشگاه آزاد، تماشاگران زن هم اجازه حضور در سالن را پیدا کردند. دادکان دراینباره گفت: «خانمها نیمی از جامعهاند. شما دیدید در بازی فینال بسکتبال چه تعداد دانشجوی آقا و خانم کنار هم بازی را دیدند و اتفاقی هم نیفتاد. ما دوست داریم خانمها در آینده هم به سالنها بیایند. البته باید شرایط لازم را فراهم کنیم.
خانمها بخشی از ورزش هستند. من به آقای داورزنی (رئیس فدراسیون والیبال) گفتم بازیهای ایران و لهستان یا روسیه یک بازی خانمها بروند و یک بازی آقایان بروند اگر میخواهید کنار هم ننشینند. خانمها میتوانند ورزشگاه را پر کنند. هر دو تا دخترهای من در فینال لیگ بسکتبال در سالن بودند؛ پس نظر من را بدانید». رئیس ورزش دانشگاه آزاد در ادامه درباره فشارهای اخیر برای حضورپیدانکردن زنان در ورزشگاهها هم گفت: «اگر شرایط فراهم شود هیچ مشکلی پیش نمیآید. در زمان من بازی ایران و بحرین خانمها را به ورزشگاه راه دادند».
جامعه ما دچار «یرقان فرهنگی» شده است
در آخرین صفحه شرق، عبارت «تلاش برای نجات از یرقان فرهنگی رسانههای مجازی»، برای بازتاب گفتگو با «افشین یداللهی» درباره جریان «ضد زرد» به چاپ رسیده که در آن می خوانیم:
«افشین یداللهی»، روانپزشک و ترانهسرا، جریانی را میخواهد آغاز کند با عنوان «ضدزرد»؛ جریانی که در ضدیت با خودنماییهای مجازی شکل گرفته است.
– جریان ضدزرد چه هدفی را دنبال میکند؟
*این جریان بهصورت جرقه به ذهنم آمد. در یکی از جلسات خانه ترانه، شعری درباره ۱۷۵ غواص شهید خوانده شد. من بهخاطر شغلم سالها با بازماندگان جنگ و جانبازان اعصاب و روان و مشکلات آنها از نزدیک آشنا هستم. متأسفانه این شعر از لحاظ فنی و زیباییشناسی و حتی از نظر احساسی در شأن ایثارگران نبود. من و دیگر دوستان به نقد این شعر پرداختیم ولی واکنش مخاطبان و دوستداران این شاعر علیه ما بدون دقت به نقدها بسیار تند بود. این اتفاق مرا به این نتیجه رساند که مخاطبان ما بدون شنیدن درست اثرمان، دنبالهروی ما هستند. فضاهای مجازی هم این وضعیت را تشدید کرده است. افراد بدون خواندن، تعمقکردن، شککردن و نقدکردن، کسی را لایک و فالو میکنند. ما احساس کردیم باید یک جریان نقد بیطرفانه، محترمانه و بیتعارف را شروع کنیم و اتفاقا این کار را از خودمان آغاز کردهایم. پنجشنبه همین هفته در جلسه خانه ترانه، ترانههایمان را نقد میکنیم و این نقدها را در فضای مجازی هم منتشر خواهیم کرد تا از این طریق مخاطبانمان را دعوت به خواندن و تعمقکردن کنیم.
– فکر نمیکنید مشکل تعمقنکردن فراتر از آن است که به فضاهای مجازی مربوط باشد؟
*درست است. فضاهای مجازی وسیلهاند و این ماییم که میتوانیم برای کارکردهای مختلف اطلاعرسانی، فرهنگسازی، کمکرسانی یا حتی سرگرمی از آنها استفاده کنیم، اما این رسانهها امکان برخی رفتارها را تسهیل میکنند. متأسفانه ما درحالحاضر در جامعهمان با چیزی روبهرو هستیم که من اسمش را یرقان فرهنگی میگذارم. از نظر پزشکی زردی و یرقان یک نشانه است و با دیدن آن باید سراغ علت و درمان رفت. ما حتی قصد داریم از کارشناسان مختلف در جلسات خانه ترانه استفاده کنیم تا این یرقان فرهنگی را در همه حوزهها بررسی کنند.
– منظورتان از یرقان فرهنگی چیست؟
* امروز با جریانی در فضاهای مجازی روبهروییم که افراد بدون هیچ تعمقی در حوزه فرهنگ و هنر شروع بهدنبالهروی از یک نفر میکنند یا فالوئر او میشوند. انسانها از یک طرف دوست دارند به گروهی تعلق داشته باشند و از طرف دیگر نیاز به کسب رضایت و تأیید دارند. دنیای مجازی رسیدن به این اهداف را بدون هزینه، مسئولیت و تبعاتی فراهم میکند. کسانی که نیاز به کسب تأیید دارند، با خودنمایی و جریانسازیهای کاذب آن را به دست میآورند. زمانی این خطرناکتر میشود که این جریانسازیهای کاذب پز روشنفکربودن دارد. کسانی هم که میخواهند عضو گروهی باشند، با فالوکردنهای کورکورانه از چهرهای پرتناقض که بدون هیچ نقدی او را ایدئالایز کردهاند، این نیاز را برطرف میکنند که این هم کاذب است. جالب اینکه بعد از مدتی چهرهها، فالوئر فالوئرهای خود میشوند!
– نگران نیستید که جریان ضدزرد هم، زرد شود؟
* اتفاقا این جریان بهشدت قابلیت زردشدن دارد چون ما این حرکت را از جایی شروع کردهایم که اپیدمی یرقان وجود دارد؛ یعنی همان فضای مجازی و هشتگ ضدزرد. تقاضای من از همه کسانی که میخواهند این هشتگ را به کار ببرند این است که اگر واقعا دلیلی منطقی برای آن دارند، به این جریان ملحق شوند و حتما دلیلشان را به شکلی محترمانه همراه با هشتگ منتشر کند.
شرق در شماره امروز، این عناوین را نیز منتشر ساخته است:
عملیات جدید داعش در صنعا
آمادهباش ارتش ترکیه برای مداخله نظامی در سوریه
جنگیدن اجباری دختران اسیر نیجریهای برای «بوکوحرام»
توافق سعودیها با قطر ترکیه و آمریکا برای سرنگونی اسد
العبادی رئیس ستاد مشترک ارتش عراق را بازنشسته کرد
«دین آنلاین» با این عناوین اقتباسی، روزنامه «شرق» را مرور کرده است: «دولت: با اجرای «قانون امربهمعروف» از فردا دعوای وسیعی در ادارهها رخ میدهد/اجرای این قانون به تصمیم «هیأت حل اختلاف قوا» بستگی دارد»، «بنیانگذار عرفان حلقه، مدافع جدی قرآن، پیامبر(ص) و ائمه شیعه(ع) و آیین اسلام و عرفان سنتی بوده است»، ««آیتاللاهش را درشت بنویسید!»، «روایت شرق از کتاب «شریعت، عرف و عقلانیت»»، «اگر روشنفکری دینی بهثمر بنشیند، برخی لطمه میبینند و ضرر مالی هنگفتی میکنند/انتخابات، رأی مردم، مجلس و حضور زنان در مسائل اجتماعی، نتیجه تلاش روشنفکران دینی و مصلحان اجتماعی دینی است»، «کلکسیون داعش در شیوه اعدام، کامل تر شد»، «کدامیک از این دو، توهم بیشتری نسبت به انسان، جهان و هستی داشتهاند! کامو یا سارتر ؟»، «ماه عسلی برای دل های رمضانی یا تنور رسانه ملی»، « با ترویج موسیقی در فضای دانشگاه مخالفت جدی داریم و صریحا می گوییم که دانشگاه محل برگزاری کنسرت نیست/ درخصوص مسائل فرهنگی دانشگاهها واقعا نگرانیم/اگر فضای فرهنگی در دانشگاهها مدیریت نشود، در درازمدت آسیبهای جدی وارد خواهد کرد»، «خانمها نیمی از جامعهاند و دوست داریم بتوانند در آینده هم به سالنها بیایند» و «جامعه ما دچار «یرقان فرهنگی» شده است»مرور مطبوعات/ چهارشنبه ۱۰ تیر/ روزنامه شرق