شیخ الازهر: شیعیان را رافضی نخوانید
«دین آنلاین» با این عناوین اقتباسی، روزنامه «فرهیختگان» را مرور کرده است: «کتاب الغدیر در عقاید، آداب، رسوم و فرهنگ اسلامی بینظیر است/علامه امینی نهتنها به تاریخ تشیع بلکه به تاریخ اسلام نیز خدمت بزرگی کرده است/الغدیر یک دایرهالمعارف تخصصی است»، «علامه امینی: کتاب «امام علی بن ابیطالب(ع)» عبدالفتاح عبدالمقصود، بهترین کتابی است که درباره ایشان نوشته شده است»، «بنیاد ترازاولیهای علوم اسلامی و انسانی، علمدار نگارش تاریخ جهان اسلام است»، «شیخ الازهر: به علمایی از تشیع و تسنن نیاز داریم که هم و غم این امت را داشته باشند»، «تشخیص شخصی مهدورالدم بودن، برای جامعه تبعات منفی دارد» و « چند شبها خواب را گشتی اسیر/ یک شبی بیدار شو دولت بگیر»
در صفحه «اندیشه» روزنامه فرهیختگان، گفتگوی سجاد صداقت با محمدمهدی جعفری، نویسنده، مترجم، پژوهشگر متون دینی و استاد بازنشسته دانشگاه تهران در خصوص علامه امینی و کتاب «الغدیر» منتشر شده و ذیل عنوان «دایرهالمعارف ولایت» به چاپ رسیده است. در مقدمه این گفتگو آمده است:
«شیعه طایفهاى کوچک بود که آثار قابل اعتنایى نداشت و اکنون شیعهاى در دنیا وجود ندارد.» این همان جملهای است که جهان تشیع را به اثبات خود به همه جهان و بهخصوص جهان اسلام وادار کرد. جرجى زیدان (۱۹۱۴-۱۸۶۱) تاریخنویس معروف این جمله را در کتاب «تاریخ آداب اللغه العربیه» که در چهار جلد منتشر شد، نوشت؛ جملهای که باعث شد گروهی از زبدهترین علمای شیعه دست به نگارش آثار مهمی درباره شیعه بزنند. یکی از این افراد علامه عبدالحسین امینی بود. مردی که کتاب «الغدیر» را در واکنش به این جمله نوشت و اکنون مهمترین منبع تاریخ غدیر را ارائه داده است. سیدمحمدمهدی جعفری نویسنده، مترجم، پژوهشگر متون دینی و استاد بازنشسته دانشگاه تهران در گفتوگوی پیش رو و در سالروز درگذشت علامه امینی با بیان ویژگیهای این کتاب به بحث درباره این شخصیت مهم جهان اسلام نشسته است.
منتخبی از این گفتگو را مرور خواهیم کرد:
– جریان تالیف الغدیر از سوی علامه امینی به این قرار است که جرجی زیدان در یکی از آثار خود گفته بود، تالیفاتی که درباره واقعه غدیر انجام شده، کمتر از سوی شیعیان بوده است یا عبارتی به این مضمون دارد که شیعه اصلا تالیف قابل توجهی در این زمینه ندارد، بلکه کارها بیشتر از سوی بزرگان اهل سنت انجام شده است. البته جرجی زیدان مسیحی بود و سال ۱۹۱۴ فوت کرد؛ اما آثار فراوانی اعم از تاریخ ادبیات، داستان، تاریخ عمومی و… از خود به جا گذاشته است. برای مثال تاریخ ادبیات او بیش از آنکه تاریخ ادبیات باشد، تاریخ علوم و کتابشناسی است. ادعای چنین فردی که شیعه اثر مهمی در تاریخ ادبیات اسلامی باقی نگذاشته، در آن زمان مهم بوده است.
– سه نفر در پاسخ به این ادعای جرجی زیدان کمر همت میبندند که ثابت کنند آنچه در تاریخ ادبیات اسلامی وجود دارد، بیشتر از سمت شیعه انجام گرفته است. سه نفری که وارد این فضا شدند، علامه امینی، آقابزرگ تهرانی و سیدحسن صدر بودند.
– علامه امینی تصمیم میگیرد «الغدیر» و ادبیات بسیار مفصلی را که پیرامون روایت غدیر وجود دارد، نگارش کند. آقا بزرگ تهرانی «الذریعه إلی تصانیف الشیعه» را مینویسد که ۲۹ جلد است و هر کدام به دورهای از فرهنگ اسلامی اختصاص دارد. او در سراسر دنیا به جستوجو پرداخته و تمامی تالیفات شیعه را در این کتاب آورده است که تعداد قابلتوجهی از این تالیفات و تصانیف متعلق به شیعه است. مرحوم صدر نیز «تاسیس الشیعه لعلوم الاسلام» را نگاشت و در آن ادعا کرد شیعه موسس بسیاری از علوم اسلامی است. این کتاب از خود امیرالمومنین، که موسس علم نحو و علوم بلاغت و… است، آغاز میشود و تا دانشمندان شیعه که همزمان خود این بزرگوار بودند، ادامه مییابد.
– علامه امینی برای پیدا کردن منابع برای نگارش الغدیر به سراسر جهان اسلام مسافرت میکند. حتی کتابخانهای در نجف به نام کتابخانه امیرالمومنین تاسیس کرده و منابع بسیاری را در آنجا گردآوری میکند. علامه امینی روایت پیامبر(ص) در غدیر درباره امیرالمومنین را از ۱۱۰ صحابی رسول خدا و ۱۶۵ تابعی – کسانی که رسول خدا را درک نکردند ولی یکی از اصحاب را درک کردند – و صدها راوی معتبر در طول تاریخ اسلام از شیعه و سنی – که بیشتر از اهل سنت و افراد معتبر آنان بودند – نقل میکند.
– نکته مهمی که درباره کتاب وجود دارد این است که «الغدیر» تنها یک کتاب روایی نیست، که روایت غدیر را نقل کرده باشد، بلکه ادبیات مفصلی از نثر و نظم درباره غدیر و جریان آن از سوی علامه امینی در کتاب آمده است. یعنی از حسان بن ثابت که در غدیر حضور داشته و بلافاصله بعد از اعلام رسول خدا قصیدهای درباره این روایت گفته تا شاعرانی که معاصر با علامه امینی بودند و در این باره شعر گفتند یا نویسندگانی که به صورت نثر – منتها نثر ادیبانه – این مساله را بیان کردند، همه این نوشتهها توسط علامه امینی در این کتاب ۱۱ جلدی جمعآوری شده است. در واقع به هیچوجه نمیتوان منکر این روایت شد و حتی کتاب توضیحاتی که برخی از راویان در مقابل توجیهات امثال رشیدرضا و… ، که میگویند واژه مولا در عبارت من کنت مولاه فهذا علی مولاه به معنی دوست است نه به معنی سرپرست و ولی امر، دادهاند را آورده است. این ادعا که برخی از علمای اهل سنت آن را بیان میکنند، توسط مطالبی که علامه امینی نقل کرده نشان میدهد از آغاز، لفظ ولایت و مولا را به معنی سرپرست گرفتهاند نه دوست. اگر به معنی دوست بود که رسول خدا در آن شرایط حساس مردم را جمع نمیکرد که این مساله را بیان کند. این کتاب در تاریخ عقاید، آداب، رسوم و فرهنگ اسلامی بینظیر و بسیار حساس و نقطه عطفی در تاریخ فرهنگ اسلامی است.
– علامه امینی غیر از الغدیر، کتاب «شهداء الفضیله» وجود دارد که درباره شهدای شیعه است و به فارسی توسط جلال فارسی ترجمه شده است. کتابهای دیگر او البته به اندازه الغدیر با اهمیت نیست که این مساله به دلیل اهمیت فراوان الغدیر است و شاید بتوان گفت تحت تاثیر آن، این کتابها ناشناخته ماندهاند.
– به نظر من علامه امینی نهتنها به تاریخ تشیع بلکه به تاریخ اسلام نیز خدمت بزرگی کرده است. زیرا کسانی که میخواستند تشیع را از اسلام جدا کنند، شیعه را فرقهای رافضی میدانستند که اهل سنت و جماعت را ترک کرده و به دنبال تکرویهاست. علامه امینی با این کار خود نشان داد اتفاقا تشیع در متن اسلام، همان اسلامی است که رسول خدا آورد و به وسیله امیرالمومنین ادامه پیدا کرد، و بدون مساله ولایت که در غدیر اعلام شد، اصلا اسلام معنی ندارد.
– تفاوت بحارالانوار با الغدیر این است که بحار در موضوعات مختلف بحث میکند ولی الغدیر را میتوان دایرهالمعارف ولایت دانست. برای اثبات ولایت امیرالمومنین، علامه امینی در کتاب «الغدیر» مسائل تاریخی و ادبی را به شکل دایرهالمعارفی مطرح میکند. حتی در کتاب، نقدها یا تقریظهایی که بر مساله غدیر نوشته شده، اینگونه مسائل وجود دارد که نشان میدهد الغدیر یک دایرهالمعارف تخصصی است.
علامه امینی: کتاب «امام علی بن ابیطالب(ع)» عبدالفتاح عبدالمقصود، بهترین کتابی است که درباره ایشان نوشته شده است
در همین صفحه، به خاطره محمدمهدی جعفری از ترجمه کتاب «امام علی بن ابیطالب(ع)» با عنوان «دعای علامه امینی همراهم بود» نیز پرداخته شده و آمده است:
«علامه امینی نهتنها در مساله غدیر بلکه درباره زندگانی امیرالمومنین نیز تحقیق کرده است. او کتابهایی را که پیرامون زندگانی و سیره امیرالمومنین نوشته شده نیز بررسی و نمونههایی از آن را در «الغدیر» نقل کرده است. علامه امینی در جلد سوم این کتاب به این نکته اشاره میکند که بهترین کتابی که درباره امیرالمومنین نوشته شده است، کتاب «امام علی بن ابیطالب(ع)» عبدالفتاح عبدالمقصود است.
آیتالله طالقانی جلد اول این کتاب را در سالهای ۱۳۳۵ و ۱۳۳۶ ترجمه کرد. قصد آیتالله طالقانی از این کار این بود که تقریبی بین شیعه و سنی ایجاد کند، زیرا عبدالفتاح عبدالمقصود یک دانشمند سنی از اهالی اسکندریه مصر است. آقای قمی که از جانب آیتالله بروجردی در راس دارالتقریب در قاهره قرار داشت، این کتاب را به آیتالله طالقانی معرفی میکند. آیتالله طالقانی به دلیل مسائل سیاسی، اجتماعی و علمیای که درگیر آن بود، فرصت ترجمه جلدهای بعدی این کتاب را نیافت. در سال ۱۳۴۹ آیتالله طالقانی به من گفت جلد اول این کتاب را ترجمه کرده است. ایشان به این نکته اشاره کرد که این کتاب، اثر بسیار خوبی درباره امیرالمومنین است و چون فرصت کافی نداشت، ترجمه جلدهای بعدی را به من واگذار کرد. در آن زمان چهار جلد از کتاب منتشر شده بود. من پس از بررسی کتاب متوجه شدم قلم بسیار سنگین و فاخری دارد. از آیتالله طالقانی خواستم مرا در ترجمه این کتاب راهنمایی کند تا آن را ادامه دهم. اتفاقا در همان زمان علامه امینی که مبتلا به بیماری سرطان شده و برای معالجه به اروپا سفر کرده بود، به ایران بازگشت.
آیتالله سیدمحمود طالقانی به همین دلیل به عیادت علامه امینی میرود. علامه امینی که تا نفس آخر در فکر غدیر و امیرالمومنین بود، به آیتالله طالقانی میگوید کتاب عبدالفتاح عبدالمقصود همانطور که در جلد سوم «الغدیر» هم نوشتهام، بهترین کتابی است که درباره امیرالمومنین نوشته شده است؛ چرا شما ترجمه آن را ادامه ندادید و فقط یک جلد آن را ترجمه کردید؟ آیتالله طالقانی میگوید فرصت نکردهام این کار را انجام دهم، ولی به جعفری گفتهام این کار را ادامه دهد. استنباط من این است که علامه امینی در حق بنده دعا کرده که توفیق ترجمه ادامه این کتاب بسیار با ارزش را داشته باشم. این کتاب به ۹ جلد رسید و من نیز توانستم ترجمه هشت جلد مابقی را در عرض پنج سال، یعنی تا سال ۱۳۵۴ به پایان برسانم. کتاب به اندازهای مورد توجه قرار گرفت که تاکنون بیش از ۲۰ بار تجدید چاپ شده است. شرحی که علامه امینی درباره این کتاب نوشته بود و تقریظی هم که عبدالفتاح عبدالمقصود بر کتاب «الغدیر» نوشته در مقدمه ترجمه فارسی جلد دوم این کتاب آمده است.»
بنیاد ترازاولیهای علوم اسلامی و انسانی، علمدار نگارش تاریخ جهان اسلام است
روزنامه فرهیختگان که در هشتم تیرماه جاری، در گزارشی با عنوان «اوراق اسلامی جهان» به قلم پیوند نیکپی به فعالیتهای مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی پرداخته بود، در شماره امروز خود نیز، به انتشار گزارشی با عنوان «دانشنامهای به وسعت جهان اسلام» از همان قلم پرداخته و نگاهی به فعالیتهای بنیاد دایرهالمعارف اسلامی انداخته است. در بخش هایی از این گزارش می خوانیم:
«اینبار سخن از نهادی است که بودنش را از کشکولی مایه میگیرد که قرار است جهان اسلام را در خود بگنجاند. جهانی که سالهاست زیر نظر ترازاولیهای علوم اسلامی و انسانی بررسی میشود و موشکافانه آنچه بر این جهان گذشته است، به رشته تحریر درمیآید؛ نهادی که تنها چهار سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی کار خود را آغاز کرد و امروز علمدار نگارش تاریخ جهان اسلام است. وقتی درباره تاریخ و تاریخنگاری سخن به میان میآید موسسات و پژوهشگاههای زیادی را میتوان نام برد که در این مسیر حرکت کرده و هرکدام توانستهاند موفقیتهایی را کسب کنند اما بنیاد دایرهالمعارف اسلامی داستان دیگری برای تاریخنگاری در ایران رقم زده است. این بنیاد در تلاش چندسالهاش توانسته بزرگترین دایرهالمعارفی را که به صورت ویژه برای جهان اسلام تدوین شده در ایران و خاورمیانه معرفی کند. بررسی روند تاسیس این مجموعه و فعالیتهایی که در چند سال گذشته داشته، موضوعی است که فرهیختگان در این گزارش به آن پرداخته است.
آغاز برای اهداف اولیه انقلاب
تدوین و نشر «مجموعهای از مقالات مختلف علوم و فنون اسلامی به صورت موضوعی یا الفبایی» به زبان فارسی بهانه تاسیس بنیاد دایرهالمعارف اسلامی در سال ۱۳۶۲ بود. درواقع ضرورت تدوین دایرهالمعارفی که معرف دانش و بینش ایران در زمینه فرهنگ و تمدن، سبب شد در همان سالها به دستور مقام معظم رهبری که در آن زمان رئیسجمهور بودند نهادی تاسیس شود که این هدف را محقق سازد. این تنها هدف ایجاد این مجموعه نبود چراکه توجه به نیاز پژوهشگران در زمینه ارجاع به کتابها یا تبیین مفاهیم اسلامی و انسانی باعث شد که اقدامات اولیه این مجموعه هم به این موضوع اختصاص پیدا کند و آن را به یکی از مراکز اصلی و معتبر دانشنامهنگاری در جهان اسلام تبدیل کند.
در تاسیس این نهاد افرادی چون سیدمصطفی میرسلیم و جمالالدین شیرازیان پیشگام بودند که در همین راستا هیات امنا که یکی از ارکان پنجگانه این نهاد است، شکل گرفت و در این اقدامات مهدی محقق بهعنوان نخستین مدیرعامل بنیاد با رایگیری انتخاب و برای صدور حکم رسمی پیشنهاد شد. اساسنامه این نهاد پنج رکن اصلی را برای اداره این مجموعه تصویب کرده است که عبارتند: از ریاست عالیه، هیاتامنا، هیاتمدیره، هیات مشاوران علمی و بازرسان که هیات امنای اولیه این نهاد افرادی چون رضا استادی، نصرالله پورجوادی، غلامعلی حدادعادل، محمدرضا حکیمی، عبدالکریم سروش و سیدجعفر شهیدی بودند. چندی بعد از فعالیت هیاتمدیره اولیه، رضا استادی، محمدرضا حکیمی و احمد طاهریعراقی کنار کشیدند و همین موضوع باعث شد در دوره بعدی اعضای هیاتمدیره ۱۴ نفر انتخاب شوند و اساسنامه تغییر کند. هیات امنای این مجموعه وظایفی چون تعیین خطمشی دانشنامه، ضوابط و معیارهای علمی، رسیدگی به صلاحیت معاونان و مشاوران، تغییر و تبدیل در اساسنامه و بررسی مسائل خاص را برعهده دارند که با تصویب رئیس عالیه که اکنون مقام معظم رهبری است، لازمالاجرا میشوند. اما مدیرعامل که بازوی اجرایی این مجموعه به شمار میآید هماکنون غلامعلی حدادعادل است و قبل از آن این مسئولیت برعهده مهدی محقق، نصرالله پورجوادی و سیدمصطفی میرسلیم بوده است. اعضای هیات مشاوران علمی بنیاد دایرهالمعارف اسلامی هم براساس اساسنامه به پیشنهاد مدیرعامل و تصویب هیاتامنا انتخاب میشوند. مشاوران طیف متنوع و گستردهای از متخصصان، کارشناسان و صاحبنظران در زمینههای مختلف علوم و معارف اسلامی هستند.
شروع کمرونق و ادامه ثمربخش
حدود ۹ میلیون تومان سرمایه اولیه بنیاد دایرهالمعارف اسلامی بود و بعد از آن بودجه سالانه بنیاد که با توجه به نیازها و توسعه این مرکز تهیه میشود از طریق برخی بنیادها، مانند بنیاد فرهنگی امام رضا علیهالسلام و بنیاد مستضعفان که بنا به قانون، بخشی از درآمدهای آنها باید در امور علمی فرهنگی صرف میشد، تامین شد. در زمان جنگ که مدیریت مجموعه با نصرالله پورجوادی بود مساعدت مالی و فنی «مرکز نشر دانشگاهی» این مجموعه را سرپا نگه داشت و بعد از آن در سالهای نخستین تاسیس به دلیل مشکلات مالی، بودجه بنیاد بسیار محدود شد و فقط نیازهای اولیه تامین میشد و این موضوع مجالی به برنامههای توسعه و گسترش نمیداد. اما بعد از آنکه این مشکل حل شد، بودجه از طریق دفتر رهبری جمهوری اسلامی ایران مستقیما در اختیار بنیاد قرار میگرفت و درواقع بنیاد به نهاد علمی، پژوهشی و فرهنگی وابسته به این دفتر تبدیل شد.
کار بنیاد تنها تدوین دانشنامه نیست
این مجموعه فعالیتهای فرهنگی و آموزشی را در دستور کار خود قرار داده است و در همین راستا توانسته است نهتنها در بخش نشر که رسالت اصلی این مجموعه است در دیگر بخشها هم موفقیتهایی به دست بیاورد؛ ازجمله در بخش آموزش که از سال ۱۳۷۳ فعالیت خود را آغاز کرد.
فعالیتهای این بخش بهمنظور ارتقای سطح دانش و مهارت اعضای علمی و پشتیبانی بنیاد بود و توانست طی نزدیک به دو دهه فعالیت خود کلاسهای آموزشی ضمنخدمت متعددی را بهویژه در حوزه آموزش زبانهای جهان اسلام (عربی، ترکی و اردو) و زبانهای خارجی (انگلیسی، آلمانی، فرانسه و عبری)، ماخذشناسی، آموزش خط سیریلیک و درباره ارتقای مهارتهای اعضا، کارگاههایی نظیر آموزش ICDL، نرمافزارهای پژوهیار، Endnote و MAXQDA برگزار کند. یکی دیگر از بخشهای فعالیتی که مثمرثمر بوده تاسیس کتابخانه این بنیاد است که در سال ۱۳۶۲ شکل گرفت. مهمترین هدف تاسیس آن، ایجاد پایگاهی اختصاصی برای گردآوری منابع و اطلاعات مورد نیاز اعضای هیاتعلمی و محققان در تالیف مقالات دانشنامه جهان اسلام است. تامین منابع اطلاعاتی با گردآوری مراجع معتبر و کتابهای منحصربهفرد از کتابخانههای شخصی آغاز شد. شرکت در نمایشگاههای داخلی و خارجی کتاب، خرید مجموعههای شخصی، تهیه تصویر از نسخههای خطی یا چاپ سنگی و… بسیاری از خلأهای پژوهشی را تامین کرد.
دانشنامه جهان اسلام
فعالیت اصلی این مجموعه با تدوین دانشنامه جهان اسلام شکل گرفت و تاکنون هم ادامه دارد. دانشنامه جهان اسلام دایرهالمعارفى است درباره شریعت مقدس اسلام و تاریخ و تمدن و فرهنگ ملل مسلمان از آغاز اسلام تا زمان حاضر.
مقالات این دانشنامه به ترتیب الفبایى تنظیم شده است و حوزه وسیعى از علوم و معارف را دربرمىگیرد: اصطلاحات علوم قرآنى و حدیث و فقه و کلام و عرفان و فلسفه و ادبیات و هنر، سیره انبیا و اولیا و ائمه(ع)، شرح حال و آراى مفسران و محدثان و فقها و متکلمان و فلاسفه و حکما و علما و عرفا و مورخان و شاعران و هنرمندان عالم اسلام، تاریخ سیاسى اسلام و سرگذشت خلفا و سلاطین و وزرا و خاندانهاى حاکم، جغرافیاى کشورها و بلاد اسلامى، وصف بناها و آثار تاریخى و مذهبى و شرح اعیاد و ایام دینى و ابزارها و پوشاکها و خوراکها و گیاهان و داروهاى خاص در جهان اسلام قسمتهای مختلف این دانشنامه را در بر میگیرد. از این دانشنامه که در کل بالغ بر ۴۰ مجلد خواهد شد، تاکنون ۱۶ جلد آن شامل هزاران مقاله بهکوشش بنیاد دایرهالمعارف اسلامی بهچاپ رسیدهاست. البته در زمان انتشار جلدهای اولیه این مجموعه حاشیههایی در اینباره وجود داشت مبنیبر اینکه دانشنامه جهان اسلام در ادامه دانشنامه ایران و اسلام و ترجمه دانشنامه اسلام چاپ لیدن است که بعد از جنجالهایی که این موضوع به پا کرد در مقدمه جلدهای دیگر این مجموعه ذکر شدهاست که تفاوتهای بنیادی میان دانشنامه جهان اسلام با این دانشنامهها دارد و این مجموعهها حاصل ۱۶ گروه علمی و تحقیقاتی این مجموعه است.
بخشی از مهمترین گروههای علمی بنیاد دایرهالمعارف اسلامی
-عرفان / گروه عرفان بنیاد دایرهالمعارف اسلامی در آغاز، بخشی از گروه «فلسفه و عرفان» بود و سه شاخه جغرافیایی و یک شاخه موضوعی داشت: عرفان در ایران و ماوراءالنهر تا قرن هفتم، عرفان در هند و ماوراءالنهر بعد از قرن هفتم، عرفان در جهان عرب و آفریقا و اصطلاحات و مفاهیم عرفانی.
-تاریخ اسلام / بنا به تصمیم هیات نظارت بر فعالیتهای علمی بنیاد دایرهالمعارف اسلامی گروه تاریخ اسلام، با جدا شدن از گروه تاریخ، به منزله گروهی مستقل شکل گرفت. گروه تاریخ اسلام ماموریت تالیف، سفارش، ارزیابی و ویرایش مدخلهایی راجع به رویدادها، جنبشها، جنگها، شخصیتها، خاندانها و گروهها در محدوده زمانی ظهور اسلام تا پایان خلافت عباسیان را عهدهدار است.
-تاریخ علم / گروه تاریخ علم بنیاد دایرهالمعارف اسلامی، در کنار پژوهشکده تاریخ علم دانشگاه تهران، تنها نهادهای تخصصی تاریخ علم در ایران هستند. مدخلگزینی دانشنامه جهان اسلام در حوزه تاریخ علم بر این اساس بودهاست که مدخلها چگونگی شکلگیری و تحول علوم را در کشورهای اسلامی از قرن دوم تا دوره معاصر نشان دهند.
-قرآن و حدیث / گروه قرآن و حدیث به موضوعاتی کلی همچون قرآن کریم، حدیث و اخلاق میپردازد. با توجه به تخصصیشدن گروههای علمی در ساختار بنیاد دایرهالمعارف اسلامی، این گروه از گروه معارف و کلام جدا و گروهی مستقل شد. این گروه متکفل تالیف و ارزیابی بیش از ۱۲ درصد کل مدخلهای دانشنامه جهان اسلام است. برخی از مقالات بلند گروه قرآن و حدیث در دانشنامه یا به صورت کتاب (در شمار مجموعهای به نام کتابخانه دانشنامه جهان اسلام) به چاپ رسیده است.
-اسلام معاصر / رویکرد گروه اسلام معاصر معطوف بود به شناسایی پدیدههای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی جهان اسلام تا از مسائل کشورهای اسلامی در عصر جدید معرفتی حاصل شود. بر این اساس بسیاری از مسائل این کشورها که پیشینه مطالعاتی نداشت، نخستینبار در دانشنامه جهان اسلام مطرح شد. بدین ترتیب با پرداختن به اوضاع سیاسی و اجتماعی کشورها در گستره جغرافیایی اسلام، نخستین گروه تخصصی در مجموعه نهادهایی که به تولید دایرهالمعارف میپردازند، پدید آمد. مقطع زمانی مطالعات گروه اسلام معاصر در جهان اسلام از قرن نوزدهم به بعد و در ایران از زمان پیروزی نهضت مشروطه (اوایل قرن چهاردهم) تاکنون است.
-مطالعات غرب جهان اسلام / بهمنظور تقویت و توسعه مطالعات و پژوهشهای این حوزه و در جهت تخصصیترشدن فعالیتهای علمی بنیاد، گروه مطالعات غرب جهان اسلام در زمستان ۱۳۹۳ فعالیت خود را آغاز کرد. پس از گروه مطالعات شبهقاره و جنوبشرق آسیا، گروه مطالعات غرب جهان اسلام دومین گروه در بنیاد دایرهالمعارف اسلامی است که برمبنای مطالعات منطقهای تشکیل شده است. هسته اولیه این گروه مبتنیبر دو بخش جغرافیا و تاریخ سیاسی است
-مطالعات شبهقاره و جنوبشرق آسیا / گروه مطالعات شبهقاره و جنوبشرق آسیا، برخلاف دیگر گروههای علمی که براساس موضوع شکل گرفتهاند، نخستین گروه علمی در بنیاد دایرهالمعارف اسلامی است که برمبنای مطالعات منطقهای تشکیل شدهاست. هدف از تاسیس آن، مطالعه تاریخ و جغرافیا و فرهنگ و تمدن اسلامی در شبهقاره هند و جنوبشرق آسیا از آغاز ورود اسلام به این سرزمینها تا دوره معاصر و ایجاد کشورهای مستقل چون هند، پاکستان، بنگلادش، مالزی و اندونزی است.
-آسیای صغیر و بالکان / هدف از تاسیس گروه آسیای صغیر و بالکان، مطالعه تاریخ و جغرافیای تاریخی سرزمینهای آناتولی و بالکان با محوریت دوران عثمانی (قرن هفتم تا چهاردهم هجری/ سیزدهم تا بیستم میلادی) است. گروه آسیای صغیر و بالکان جزء معدود گروههای تخصصی فعال در این حوزه در مراکز آموزشی و پژوهشی ایران است که ضمن سفارش، ارزیابی و تالیف مقالات دانشنامه جهان اسلام میکوشد با گردآوری منابع مورد نیاز و همکاری با محققان داخلی و خارجیِ تاریخ عثمانی در پیشبرد و ارتقای مطالعات این حوزه در کشورمان اثرگذار باشد.
شیخ الازهر: شیعیان را رافضی نخوانید/به علمایی از تشیع و تسنن نیاز داریم که هم و غم این امت را داشته باشند
فرهیختگان در خبری با عنوان «هشدار شیخ الازهر نسبت به اختلافات شیعه و سنی»، به مخالفت احمد الطیب، شیخ الازهر با «رافضی» خواندن شیعیان اشاره کرده و آورده است:
– الازهر در قرن گذشته خواهان تفاهم میان اهل تسنن و تشیع شد و همواره بر حفظ وحدت تاکید دارد، چراکه آنچه در حال حاضر آتشش به ما رسیده….، فقط به خاطر تفرقه میان اهل تسنن و تشیع بوده است….
– چگونه این تفاهم صورت خواهد گرفت، در حالی که اهل تسنن از برخی افراد منسوب به شیعه این اهانتها را میشنوند!
– ما برخی مسائل منفی را در نزد «تعداد کمی» از متعصبان اهل تسنن میشنویم، همانند تکفیر برخی شیعیان و پافشاری برای آنکه شیعیان را «رافضی» بنامند که این امر شایسته نیست.
– ما به علمایی از تشیع و تسنن نیاز داریم که هم و غم این امت را داشته و این مسائل را کمتر کنند. شاید این امر به توقف کشتار، تخریب و ویرانی میان دو طرف کمک کند.
تشخیص شخصی مهدورالدم بودن، برای جامعه تبعات منفی دارد
این روزنامه که در صفحه «حوادث» به ماجرای قتل یک زن ایرانی به دست همسر عراقی وی و صدور حکم ۱۰ سال زندان و پرداخت دیه برای پرداخته است، از مهدورالدم دانستن قربانی توسط قاتل خبر داده و این مساله را دلیل نجات وی از قصاص دانسته است. فرهیختگان در گفتگو با عبدالصمد خرمشاهی، وکیل پایه یک دادگستری در باره این حکم آورده است:
– مهدورالدم کسی است که خونش هدر و باطل است. اما تشخیص مهدورالدم بودن یک نفر با دادگاه است، نه با افراد. از قدیم نیز این مساله بین حقوقدانان مطرح بوده است که تشخیص مهدورالدم بودن یک نفر برعهده دادگاه است یا برعهده اشخاص، زیرا مهدورالدم بودن یک نفر را به راحتی نمیتوان تشخیص داد.
– در بعضی پروندهها شاهد هستیم یک متهم در ابتدا به یک جنایت اعتراف میکند که در مراحل بعدی و بر اثر آموزههای غلط در زندان پای میز محاکمه ادعای مهدورالدم بودن قربانی را مطرح میکند و قصد فرار از مجازات مرگ را دارد که این مساله با برقراری عدالت کیفری منافات دارد. به همین خاطر محاکم با احتیاط فراوان درباره چنین متهمانی حکم صادر میکنند و به ندرت شاهد صدور چنین حکمی مانند این پرونده هستیم. چراکه اگر قرار باشد تشخیص مهدورالدم بودن یک نفر با افراد باشد و خود آنها دست به مجازات این افراد بزنند جامعه دچار هرج و مرج میشود.
– در فقه اسلامی به موارد مهدورالدم بودن اشاره شده و افراد در قدیم میتوانستند یک نفر را با اعتقاد به مهدورالدم بودن بکشند و از قصاص معاف شوند، اما در زمان کنونی تشخیص مهدورالدم بودن افراد و قتل آنها و اینکه این تشخیص را برعهده افراد قرار دهیم تعجببرانگیز است. زیرا این متهم فرصت کافی برای مراجعه به پلیس داشته، میتوانستند مجازات این زن را از طریق محاکمه پیگیری کنند، نه اینکه خودش دست به کار شود. به نظر میرسد پذیرفتن اعتقاد متهم به مهدورالدم بودن قربانی در محاکمه برای جامعه تبعات منفی به دنبال داشته باشد.
چند شبها خواب را گشتی اسیر/ یک شبی بیدار شو دولت بگیر
این روزنامه در یادداشت کوتاهی به مناجات ماندگار استاد شجریان در ماه رمضان پرداخته و نوشته است:
«در روزگاری که جامعه به صدای مناجاتخوانی سیدجواد ذبیحی عادت داشت و در گوش بسیاری آوازهای غرای او در برنامه برگ سبز رادیو ماندنی شده بود، آوردن صدایی تازه که بتواند مناجات بخواند و مردم از آن استقبال کنند و از آن مهمتر اینکه اندوختهها و داشتههای خود را متناسب با آن تغییر دهند، کاری دشوار بود. در چنین شرایطی محمدرضا شجریان با ابیاتی از مولانا در آواز افشاری مناجاتی را بر جانها نشاند که نهتنها در خاطرها ثبت شد بلکه بسیار فراتر از حرف و سخن کنه شب زندهداری و روزهداری را نشان داد.»
در صفحه «اندیشه»، به این گزارش های کوتاه نیز پرداخته شده است:
جهان اسلام و خیزش آگاهی
کتاب «جهان اسلام و خیزش آگاهی» نوشته مظفر اقبال، اندیشمند مسلمان پاکستانی مقیم کانادا و رئیس مرکز اسلام و علوم کانادا، از سوی دفتر نشر معارف منتشر شد.
این کتاب از یک مقدمه و زندگینامه و همچنین ۲۰ گفتار و گفتوگو و مقاله مظفر اقبال تشکیل شده است که پیش از این، طی ۱۰ سال اخیر در نشریات و سایتهای مختلف منتشر شدهاند. اهمیت این کتاب از آن روست که مظفر اقبال در طول سالهای حضور خود در کانادا در زمینه مسائل جهان اسلام فعالیتهای مهمی انجام داده است. کتاب «جهان اسلام و خیزش آگاهی» در ۱۹۲ صفحه و به قیمت شش هزار و ۵۰۰ تومان در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است.
نقد کتاب علوم اجتماعی
شمارههای جدید فصلنامه نقد کتاب علوم اجتماعی بهزودی توسط خانه کتاب منتشر میشود. فصلنامه نقد کتاب علوم اجتماعی به نقد و تحلیل کتابهای حوزه علوم اجتماعی میپردازد.
در شمارههای ۳ و ۴ این فصلنامه مطالبی مانند «فراز و فرود کتاب علوم اجتماعی در گفتوگو با غلام عباس توسلی»، «نشست خانواده در بحران؛ کشاکش الگوهای سنت و نوگرایی» و «بازی تردید یا بازی باور: دو رویکرد به نقد و نقدپژوهی در ایران» منتشر میشود. از دیگر مطالب شماره جدید فصلنامه نقد کتاب علوم اجتماعی میتوان به «تاریخ فرهنگی مدرن ایران»، «بازیابی ارزشهای فکری شرق در پیوند جامعهشناسی و تاریخ» اشاره کرد.
فلسفه تعلیم و تربیت مشاء
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه جلد دوم کتاب فلسفه تعلیم و تربیت مشاء را به قلم محمد داودی روانه بازار نشر کرد. این کتاب اثری از گروه علوم تربیتی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه است که در دو جلد به رشته تحریر درآمده است.
جلد دوم این کتاب در هشت فصل به مفهوم و ماهیت تعلیم و تربیت، اهداف، ساحتها، عوامل و مراحل تعلیم و تربیت، یادگیری، هدف و محتوای آموزش، اصول سازماندهی محتوا، روشها و فنون آموزش و روشهای تربیتی برگرفته از فلسفه مشاء میپردازد. جلد اول این کتاب به مباحثی نظیر مبانی معرفتشناختی، مبانی مابعدالطبیعی و مبانی سیاسی اجتماعی مشاء پرداخته است.
دیگر عناوین منتشر شده در روزنامه امروز، از این قرار است:
گزارش «سفرهای به سبک آذری» با موضوع آداب و رسوم ماه رمضان در آذربایجان شرقی
میزبانی خانه هنرمندان با برنامههایی متنوع در نیمه دوم ماه رمضان
گزارش «ازدواج دستورالعملی» با موضوع سبقت سازمانها در ارائه طرح برای افزایش ازدواج و کاهش طلاق/تنظیم کننده: الهام کاظمی
گزارش «شکاف در داعش» با موضوع یک سالگی خلافت خودخوانده البغدادی
«دین آنلاین» با این عناوین اقتباسی، روزنامه «فرهیختگان» را مرور کرده است: «کتاب الغدیر در عقاید، آداب، رسوم و فرهنگ اسلامی بینظیر است/علامه امینی نهتنها به تاریخ تشیع بلکه به تاریخ اسلام نیز خدمت بزرگی کرده است/الغدیر یک دایرهالمعارف تخصصی است»، «علامه امینی: کتاب «امام علی بن ابیطالب(ع)» عبدالفتاح عبدالمقصود، بهترین کتابی است که درباره ایشان نوشته شده است»، «بنیاد ترازاولیهای علوم اسلامی و انسانی، علمدار نگارش تاریخ جهان اسلام است»، «شیخ الازهر: به علمایی از تشیع و تسنن نیاز داریم که هم و غم این امت را داشته باشند»، «تشخیص شخصی مهدورالدم بودن، برای جامعه تبعات منفی دارد» و « چند شبها خواب را گشتی اسیر/ یک شبی بیدار شو دولت بگیر»مرور مطبوعات/ یکشنبه ۱۴ تیر/ روزنامه فرهیختگان