روزهداری واجبی اجباری یا تمرینی انتخابی برای تقویت اراده
امل زینالعابدین
روزهداری مسلمانان در ماه رمضان هر سال که طی چهارده قرن ادامه یافته است، پدیدهای منحصر به فرد است، و تداوم آن، نیرویی را میطلبد که تصور آن سخت به نظر میرسد. بازگشت این پدیده به آیینهای دینی قدیمی است که تا به امروز از موجودیت خود محافظت کرده است و در نگاه اول هیچگونه تفسیر علمی و منطقی از این پدیده نمیتوان ارایه داد. به نظر میرسد این پدیده آن چنان که شایسته است مورد توجه قرار نگرفته است، نه از سوی مسلمانان و نه از سوی غیر مسلمانان.
پرهیز به عنوان امری واجب
کودکان و زنان حامله و شیرده و آنان که در دوران قاعدگی قرار دارند و همچنین بیماران و مسافران از این فریضه سالانه معاف هستند. با این حال، وجوب روزهداری برای این افراد به طور کامل لغو نشده است و بلکه به زمانی دیگر موکول میشود؛ به طوری که بر افراد بالغ واجب است در صورتی که از روزهداری در ماه رمضان معاف بودهاند، در زمانی دیگر روزه بگیرند. مسلمانان درماه رمضان با تحمل گرسنگی و تشنگی و غلبه بر تمایل جنسی، فرصتی برای تفکر پیدا میکنند. روزه از آن جا که فعالیتی گروهی است که توسط مجموعهای از افراد انجام میشود، نیروی مورد نیاز برای تحمل آن را برای افراد بسیاری فراهم میکند.
ایمان بدون شرط
مسلمانان به ارتباط اعمال دنیوی با عواقب آنها در همین دنیا ایمان دارند، و البته به حیات پس از مرگ نیز معتقدند. به واسطهی نشریه «الصحیفه الاسلامیه» که ماهانه به زبان آلمانی منتشر میشود، خواننده متوجه میشود که ماه رمضان فریضهای سالیانه است که اهتمام به آن بر هر فرد مسلمانی لازم است. به عبارتی دیگر هر فردی در پیشگاه خداوند ملزم به روزهداری است.
بنابراین، مفهوم روزهداری ارتباط مستقیمی با خدا دارد و از انسان خواسته میشود که از خویشتن بگذرد تا به بهشتی دست یابد که از همگان بسیار دور است. به ویژه برای ما که همچنان در قید حیات هستیم و به طور کامل از زیر و بم آن بیاطلاعیم.
به نظر من قدرت مطلق میبایست معیار و مقیاس متفاوتی از اعتبارات بشری داشته باشد، و بر امور به شکل و گونه متفاوتی حکمرانی کند. این تناقض چالش بزرگی را پیش روی ما قرار میدهد که ناگزیر باید با آن مواجه شده و به توضیح آن اقدام کنیم.
کار و تحصیل موجب گرسنه شدن انسان میشوند. مردم در زمان پیامبر(ص) در صحرا زندگی میکردند و هیچ تصوری از چالشهای جسمی و فکری ما در شرایط زندگی امروزیمان نداشتند. در کشوری مانند آلمان که مردم در آن طبق قواعد اسلامی زندگی نمیکنند، کارگران و دانشجویان مسلمان با فشار جسمی و فکری بسیار شدیدی در موسم روزه داری مواجه هستند. همانطور که گفتیم رفتار جمعی، بر سهولت روزهداری در جامعه اسلامی میافزاید.
در تاریخ آمده که مسلمانان نخستین گاه به سالهای قحطی دچار میشدند، و مجبور بودند به چند دانه خرما در روزهای ماه رمضان اکتفا کنند. حضرت محمد(ص) مؤمنان را سفارش کرده بود که یک سوم معده خود را با آب و یک سوم دیگر را با غذا پر کنند، و یک سوم آخر را برای تنفس خالی بگذارند، اما متاسفانه آن چه امروزه شیوع دارد، زیادهروی دیگری است؛ به گونهای که شاهد عادتهای غذایی غیرسالم و زیادهروی در خوردن و نوشیدن هستیم.
اهمیت اراده و ایمان فردی
به نظر شخصی من این گونه تجربههای گرانقدر را نباید با اطاعت و فرمانبری از واجبی دینی در هم آمیخت، بلکه باید از اراده فردی و پذیرش صادقانهای نشأت گرفته باشد و تا حد امکان در جریان خودشناسی و پذیرش گروهی قرار گیرد.
هرساله بعد از گذشت چهارهفته از آیینهای پرهیز و روزهداری، پایانی که روزهداران در انتظارش بودند، فرا میرسد. جشن پایان رمضان به مدت سه روز ادامه مییابد و بسیاری از این ایرادات و اشکالتراشیها که بحثهای مفصلی را پدید آورده بودند، بار دیگر به فراموشی سپرده میشوند. تبریکات هرسالهای که در استقبال از رمضان میان مردم رد و بدل میشود، نقشی در شکلگیری گفتگو و بحث و نظر در زمینه روزهداری ایفا نکرده و نوع بهتری از ایمان را برای نسلهای آینده پدید نمیآورد.
<span style=”font-size:۱۴.۰pt;line-height:۱۱۵%;Arial” ,”sans-serif”;”=””>
چند ماه رمضان دیگر باید بگذرد تا غیرمسلمانان در راستای شناخت رمضان سؤالاتی را بر مسلمانان روزهدار مطرح کنند، و از سوی دیگر مسلمانان، خود را با پرسشهایی انتقادی رو به رو کنند تا محکی بر تصورات دینی خود زده باشند.
روزهداری مسلمانان در ماه رمضان هر سال که طی چهارده قرن ادامه یافته است، پدیدهای منحصر به فرد است، و تداوم آن، نیرویی را میطلبد که تصور آن سخت به نظر میرسد. بازگشت این پدیده به آیینهای دینی قدیمی است که تا به امروز از موجودیت خود محافظت کرده است و در نگاه اول هیچگونه تفسیر علمی و منطقی از این پدیده نمیتوان ارایه داد. به نظر میرسد این پدیده آن چنان که شایسته است مورد توجه قرار نگرفته است، نه از سوی مسلمانان و نه از سوی غیر مسلمانان.