کسب اخلاق انسانی همسو با تجدد، در چارچوب جامعه مردود و سرشار از فریب و ایهام، طاقتفرسا است
«دین آنلاین» با این عناوین اقتباسی، روزنامه «شرق» را مرور کرده است: «مردم غیرمسلمان و مظلوم و ستمدیده جهان نیز به رهبری چشم دوخته اند»، «یونسی: گفتمان واقعی مردم چیزی غیر از اختلاف اقوام و مذاهب است»، «فقدان فرهنگ اقرار به اشتباه، یکی از کژیهای نفس ایرانیان است/کسب اخلاق انسانی همسو با تجدد، در چارچوب یک جامعه مردود و سرشار از فریب و عجین به ایهام، بسیار طاقتفرسا است»، «عدم اکران رستاخیز، حرمتشکنی و بربادرفتن تلاش کارگردان و دستاندرکاران فیلم بود/تجمع اعتراض به فیلم رستاخیز چگونه تجمعی است که حاضران فعال آن کودکان هستند؟»
«رئیسجمهوری در پایان سفر به کردستان تأکید کرد: برخورد عادلانه با اقوام و اقلیتها»،
«در آستانه سفر فابیوس به ایران؛ بهشتی: در مراودات سیاسی قرار نیست عاشق هم باشیم»،
«این سه زن؛ نگاهی به نقش شرمن، اشمید و موگرینی در مذاکرات هستهای»،
«واکنش نمایندگان مجلس به شکایت رئیس دولت دهم از معاون رئیسجمهوری: احمدینژاد بهجای شکایت، در دادگاه حاضر شود»
«گفتوگو با فاطمه معتمدآریا به مناسبت اکران "یحیی سکوت نکرد": عصر دشمنیها گذشته، باید خوشبین باشیم»،
«محیطبان خائیز در گفتوگو با شرق از رودررویی با شکارچی مسلح گفت: تفنگت را زمین بگذار»،
و «مرتضی مبلغ در گفتوگو با شرق: "اصلاحات با تحولات مقطعی به کما نمیرود"»
مردم غیرمسلمان و مظلوم و ستمدیده جهان نیز به رهبری چشم دوخته اند
شرق در صفحه ۲ از قول رئیس دفتر مقاممعظمرهبری نوشته است:«عشق متقابل رهبری و مردم مانع نزدیکشدن دشمن به ایران است»
در این خبر به نکاتی از سخنرانی حجتالاسلام محمدیگلپایگانی اشاره شده است:
– عشق مردم به رهبر و رهبر به مردم، همچون نخ تسبیح، این علاقه را مستدام کرده است.
– امروزه دشمن بهخاطر عشق و علاقه متقابل رهبر و مردم جرئت نزدیکشدن به ایران را ندارد.
– شعاع این عشق و علاقه به فراسوی مرزها و تا قلب دشمن رسیده است.
– نهتنها مردم مسلمان، بلکه مردم غیرمسلمان که زیر چکمه ظلم و ستم هستند نیز چشم به ایشان دوختهاند.
– در سنپترزبورگ سوار ماشینی شدم که عکس مقاممعظمرهبری را به آینه ماشین نصب کرده بود، میگفت که در عمرم دو آرزو دارم، یکی رسیدن به پابوس امامرضا(ع) و دیگری دستبوسی رهبری ایران است.
– در سفر به آفریقایجنوبی، پیرمردی که همسلول و همرزم نلسون ماندلا بود، به من میگفت که سهم مسلمانان در مبارزه با آپارتاید این کشور کم نیست، سلام مرا به رهبر ایران برسانید و به او بگویید که جان من و خانوادهام در خدمت شماست و هرکجا و هرگونه آماده اجرای فرامین رهبر شما هستم.
یونسی: گفتمان واقعی مردم چیزی غیر از اختلاف اقوام و مذاهب است
این روزنامه در صفحه ۲ برای انعکاس سخنان حجتالاسلام علی یونسی در دیدار با مردم شهرستان «قروه» در جریان سفر استانی دکتر روحانی به کردستان، عنوان «مردم بهدنبال تعصبات کور مذهبی نیستند» را برگزیده و همچنین آورده است:
– نباید به مشکلات رنگوبوی مذهبی و قومی داد، چراکه در تهران و حاشیه آن و در همسایگی کردستان هم استانهایی وجود دارند که محروم هستند.
– هرچند کسانی هستند که میخواهند این احساس تشدید شود، اما نباید اجازه داد که کمبودها رنگوبوی مذهبی و قومی بگیرند و خوبیها در کنار کمیها و کاستیها دیده شود، چراکه در همهجا چنین است.
– احساس نابرابری فرهنگی در سراسر کشور وجود دارد و من بیشتر از هرکسی آن را احساس میکنم و تحت فشار هستم و انواع تهمتها و اهانتها را روا میدارند.
– در همهجا هم طبق سازمانهای بینالمللی و از تریبونهای مختلف به عرصه آمده و با تحلیل مشکلات آن را بسیار بزرگتر جلوه داده و با آمیختن آن به رنگوبوی قومی و مذهبی تلاش میکنند به دولت نسبت دهد.
– قانون اساسی ما براساس آموزههای اسلام و قرآن است که در آن هیچ تبعیضی وجود ندارد و فرهنگ ما نیز از آن نشأت میگیرد.
– مردم با هم مشکلی ندارند و هیچ فرقی بین اقوام و مذاهب قائل نیستند و گفتمان واقعی مردم چیزی غیر از اختلاف اقوام و مذاهب است و آنان تنها خواستار خدمت هستند.
– ما نباید اجازه دهیم از بیرون بیایند و بین ما اختلاف ایجاد کنند و بر این عقیده هستیم که هر کس بخواهد تفرقه بیندازد، دشمن ملت است.
– اجازه ندهید هیچکس با هر عنوان قومی و مذهبی در بین شما تفرقه بیندازد هرچند که به نام دین وارد شده باشد، مقابل او بایستید.
– فقر اقتصادی مولد فقر اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی است.
– برخی دولتهای منطقه پرورشدهنده و از یاوران داعش هستند که دشمنان اسلام به نام اسلام گروههای تروریستی را پرورش داده و به جان مردم مسلمان منطقه انداختهاند.
– در نظام اسلامی ایران، شیعه و سنی فرقی با هم ندارند و همه مردم با هم برابرند.
– اگر تبعیضی در ایران صورت گرفته توسط نیروهای خودسری بوده است، این خودسرها متأسفانه هم در میان اهل تشیع و هم در میان اهل سنت وجود دارند.
– تنبلی و بینشاطی نوعی از فقر فرهنگی در کشور است و باید فرهنگ کار و تلاش را بیشتر در جامعه گسترش دهیم .ما فقر نعمات زیربنایی نداریم بلکه فقر فرهنگی داریم.
– کشورهای غیرمسلمان از نعمات الهی استفاده بهتری کردهاند.
فقدان فرهنگ اقرار به اشتباه، یکی از کژیهای نفس ایرانیان است/کسب اخلاق انسانی همسو با تجدد، در چارچوب یک جامعه مردود و سرشار از فریب و عجین به ایهام، بسیار طاقتفرسا است
شرق در صفحه ۱۶، یادداشتی از محمد زارعی با عنوان «اعتراف» منتشر ساخته و از جای خالی خودافشاگری در آداب اجتماعی و اخلاقی ایرانیان انتقاد کرده است. نگارنده با وصف تحولات کشورهای اروپایی و تغییر عادت های مردم توسط روشنفکران مذهبی و غیرمدهبی تا پیش از انقلاب صنعتی، به صراحت اعلام می کند که کسب نوعی اخلاق انسانی همسو با تجدد، در چارچوب یک جامعه مردود و سرشار از فریب و عجین به هنرِ ایهام، بسیار سخت و طاقتفرسا مینماید.
در این یادداشت می خوانیم:
«ژان ژاک روسو در کتاب اعترافات میگوید «در برابر دوستانم به یک اصل اخلاقی تخطیناپذیر پایبندم و آن این است که باید خود را به آنان چنان که هستم نشان دهم. نه بهتر و نه بدتر». این شکل از گفتارهای اخلاقی که از سوی فیلسوفان و نویسندگان حوزههای مختلف در جوامع اروپایی همزمان با دوران روشنگری عمومیت پیدا میکند، در حالی است که هنوز ناقوس تجدد برای آنها به صدا در نیامده بود. آنها اعترافات را که همان اقرار به کژیهای نفسانی و عادات ناپسند درونی است، میان مردم رواج دادند و آن را جزئی از فرهنگ و رسوم خود تلقی کردند و تاکنون به آن پایبند ماندهاند.
به گواه تاریخ و براساس آنچه رسوبات فرهنگی میخوانند، ملیت و شخصیت ملی ایرانی برخلاف آنچه از هنر و فرهنگ و انسانیت به خود ربط میدهد و ادعای داشتن آن را دارد، عادات ناپسندی را در فرهنگ خود ضمیمه کرده و عناصری از ناراستیها، دوروییها و چندشخصیتیبودن را در خود نهادینه کرده است که مانعی برای تجدد محسوب میشوند.
یکی از این عادات که جزئی از کژیهای نفس است، فقدان فرهنگ اقرار به اشتباه یا خودافشاگری است. اینکه در یک ساختار فرهنگی و سیاسی- اجتماعی، افراد در قبال دیگران در هر موقعیت و با هر نوع تشخص و مرامی که زندگی میکنند، مسئولیت اعمالشان را برعهده گیرند و به ناراستیها و اشتباهات اقرار کنند و خود را همانگونه که هستند به دیگران نشان دهند، نکتهای است ظریف، کارساز و کارگشا برای فرایندی که به آن تجدد فرهنگی میگویند.
بسیاری از ملل جهان سوم در پیچوخم انتخاب راه بهترِ توسعهیافتگی جامعه،گیر کردهاند و نمیدانند کدام راه انسانیتر، همهشمولتر و دقیقتر است. اما کمتر کسی به این امر توجه میکند که گام اول تغییر و توسعه جامعه، تحول شخصیت ملی است. این کار در گرو تغییر عادتوارهها و منش تربیتی و بینش اجتماعی مردم جامعه است. بازگشت به جامعه، نظریهای است که بر شناخت، تأمل و وارسی فرهنگ اجتماعی- سیاسی ملی و سپس تغییر عادات شخصیتی تأکید دارد. بازگشت به جامعه به معنای واکاوی تاریخ و شناخت شخصیت و فرهنگ اجتماعی ملی و شناخت آداب و رسومی است که مانع ایجاد زمینه لازم برای توسعه فرهنگیاند. تجدد در جوامع غربی با تغییر نگاه به دنیا، به خویشتن، به تلاش انسانی برای ساختن و به آینده آغاز شد. در دوران روشنگری اروپا، اعتراف به عقبافتادگی، اعتراف به شر، اعتراف به آنچه هستیم و عمل کردهایم و اعتراف به غیرانسانیبودن جامعه و عادتوارههای رفتاری تکتک افراد، از قلم نویسندگان و ذهن سیاستمداران و اصحاب دین گذشت و باعث تغییرات شگرفی در شخصیت ملی آنان شد. بازگشت به جامعه، درک بیماری جامعه و نظریهپردازی پیرامون شفای آن، کاری است که باید در ابتدای هر حرکتی برای توسعه انجام شود و سپس انسان اجتماعی را وادار به برخاستن و قدمزدن بهسوی آنچه تجدد و تمدن مینامند، کرد.
توجه به تاریخ اجتماعی و فرهنگی ایرانی، این نکته را بازگو میکند که بهچالشکشیدن شخصیت خویش، خودمشتمالی و خودافشاگری از مواردی است که شجاعت و غنیبودن شخصیتی و در کنار آن، بازبودن فضای اجتماعی و امنیت جامعه را میطلبد.
قبل از آنکه در اروپا چرخی بچرخد و بخار کارخانهای از دودکشها بلند شود یا قانون کاری وضع شود، روشنفکران مذهبی و غیرمذهبی عادات مردم را تغییر دادند. آنان شخصیت ملی ملت خود را برای یکدیگر فاش کردند. به اشتباهاتشان در طول زندگی اعتراف کردند. خود را آنگونه که بودند و همانگونه که میاندیشیدند، نشان دادند. از آنچه هستند و آنچه کردند، خجالت کشیدند و برای آنچه میخواستند، قدم برداشتند. حرمت نفس را ارج نهادند. فضای اجتماعی جامعه را با موضعی که نسبت به صراحت بیان و صراحت رفتار خویش داشتند، باز کردند و امنیت فرد را در قبال اقرار به آنچه هست، تأمین کردند. کار را مقدس شمردند و سعادت دنیوی و اخروی را در پیشرفت و توسعه بشری دانستند. خودافشاگری را پیشه خود کردند، زیرا نفس خویش را در مقابل پروردگار و جامعه سبکبار و آسوده میخواستند. در جامعه ایرانی کم هستند افرادی که تازیانه شماتت و انتقاد را بر گرده نفس خویش زنند تا دیگران نیز آنان را الگو قرار دهند و چنین رفتاری را پیشه خود کنند. کسب نوعی اخلاق انسانی همسو با تجدد، در چارچوب یک جامعه مردود و سرشار از فریب و عجین به هنرِ ایهام، بسیار سخت و طاقتفرسا مینماید. جامعه ایرانی جامعهای هنرمند در عرصه آرایههای ادبی است؛ آرایههایی ازجمله ایهام، کنایه و استعاره در رفتار و گفتار. جامعهای است که در آن به وسوسه سخنگفتن مقبولتر است تا به تعقل و دغدغه. مسئولیتنپذیری، خطا را بر دوش دیگری انداختن، دشمنتراشی و بز بلاگردان آتشزدن، از عادات شخصیت اجتماعی جامعه ایرانی است که باید به آن معترف بود و این گام اول بهسوی تجدد تلقی میشود.»
عدم اکران رستاخیز، حرمتشکنی و بربادرفتن تلاش کارگردان و دستاندرکاران فیلم بود/تجمع اعتراض به فیلم رستاخیز چگونه تجمعی است که حاضران فعال آن کودکان هستند؟
روزنامه شرق در آخرین صفحه، یادداشت «کودکان علیه رستاخیز» را به قلم گیسو فغفوری منتشر ساخته و به جوانب غیرقابل جبران توقف اکران فیلم سینمایی رستاخیز پرداخته است. در این یادداشت می خوانیم:
«بیش از ۱۰ روز از زمانی که قرار بود فیلم رستاخیز اکران شود میگذرد و در این مدت واکنشهای فراوان از سوی مخالفان، موافقان و مسئولان و ائمه جماعت و روحانیون مطرح شده است آنطور که سخنگوی شورای صنفی نمایش گفته، اکران فیلم همچنان متوقف است و مسئولان سینمایی هم اعلام کردند با برخی حذفیات شاید امکان نمایش فیلم فراهم شود اما پیشبینیها حاکی از این است که با توجه به اکران فیلم «محمد(ص)» از روز چهارم شهریور پرونده اکران فیلم «رستاخیز» تقریبا بسته شده است.
در این مدت برخی، مسئولان را در عدم ورود به مسائل این فیلم به ترس ازدستدادن صندلیشان متهم کردند. برخی دیگر نیز از این گفتند که نباید برای یک مجوز اشتباه پافشاری کرد. دراینمیان چند نکته و سؤال مطرح میشود که نشان از کمبودهای موجود در فضای سیاسی و سینمای ماست.
۱ – فیلم رستاخیز پس از ۱۱ سال تلاش ساخته شده است. در این مدت نیز با برخی از مراجع گفتوگو شده و درعینحال با توجه به اهمیت موضوع کربلا، تحقیق و پژوهشی روی آن انجام شده است. هنگامی که جلو اکران این فیلم گرفته میشود، این سؤال مطرح میشود که چه راهکار دیگری برای ساخت یک اثر مذهبی و تاریخی غیر از این وجود دارد؟ همچنین این نگرانی را به وجود آورده است که در آینده چگونه میتوان به سراغ ساخت فیلمهای اینچنینی رفت و چه مسئول یا مسئولان و چه نهادهایی باید در اینباره تصمیمگیری کنند.
۲- سالها پیش زمانی که بهروز افخمی فیلم زندگی امامخمینی(ره) را میساخت، اعتراضهایی مطرح شد که مثلا هدیه تهرانی وجهه مناسبی برای ایفای نقش مادر امامخمینی ندارد یا موارد دیگر.
اما درباره این فیلم نکته مهم این است که احمدرضا درویش، چهره شناختهشده سینمای ایران، بهعنوان کارگردان است و وسواسهای زیادی که داشته است جلو هرگونه عکسالعمل اینچنینی را گرفته است اما احتمالا هرگز فکر نمیکرد خود او با نوک تیز انتقادات مواجه شود و در این مدت مسائل و حرفهای غیرواقعی درباره او گفته شد بهطوریکه در متنی که نوشت، مجبور شد اعلام کند که جانباز و برادر دو شهید است. نکتهای که شاید بسیاری تاکنون نمیدانستند. بهگونهای عدم اکران این فیلم فقط یک توقیف نبود، بهگونهای حرمتشکنی و بربادرفتن تلاش کارگردان و دستاندرکاران فیلم نیز محسوب میشود.
۳-دلیل توقیف فیلم از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نظرات مراجع است و راهکار ارائهشده بهاجماعرسیدن مراجع است؛ نکتهای که همانطور که سینماگران مطرح کردند غیرحرفهای و در عالم مذهب غیرممکن است. در مسائل شرعی، حتی در برخی نکتههای متداول مانند سن شرعی دختران اختلافنظر وجود دارد، حالا درباره برخی مسائل سینمایی میتوان دریافت که این تفاوتنظر تا چه حد گسترده است.
۴- عکسهای منتشرشده از تجمع اعتراضی به فیلم رستاخیز، کودکانی پلاکارددردست را نشان میدهد. این کودکان فیلم را دیدهاند؟ دلیل مخالفتشان با فیلم به دلایل مذهبی است یا دلایل دیگر؟ آیا این اجتماع خودجوش بوده است یا برنامهریزیشده؟ این چگونه است که حاضران فعال آن کودکان هستند؟ اگر این کودکان به آثار دیگر هنوز بهنمایشدرنیامده نیز اعتراض دارند باید کجا مراجعه کنند؟
۵- احمدرضا درویش در فعالیتهای متعدد، در دو سال پرتنشی که بر خانه سینما میگذشت، بهگونهای جزء فیلمسازان همراه این نهاد صنفی بود. سؤال این نیست که چرا خانه سینما درباره توقف فیلمی که مجوز نمایش داشت سکوت کرد و آیا در این زمینه موافق وزارت ارشاد بوده یا خیر؟ سؤال این است وقتی مسئلهای اینگونه پیش میآید و حتی نهاد صنفی نیز امکان ورود به مشکل را به هر دلیلی پیدا نمیکند، راهکار چیست؟
۶- طیفهای مختلف سینماگران درباره این توقیف اظهارنظر کردهاند. برخی از بیفایدهبودن مجوز مسئولان ارشاد گفتهاند. برخی هم پیشنهاد بیمهبودن آثار سینمایی را مطرح کردهاند؛ بیمهای که اینجور مواقع بتواند حداقل اندکی از آسیب واردشده به سینماگران بکاهد. شاید زمان مناسبی برای اقدامهای اینچنین باشد.»
دیگر عناوین منتشر شده در روزنامه امروز، از این قرار است:
– یادداشت «اهمیت جایگاه پدر در تربیت فرزند» به قلم سرهنگ امیر فراستی، معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ
– حجتالاسلام «محمد اشرفیاصفهانی»، رئیس هیأت بدوی رسیدگی به تخلفات اداری نهاد ریاستجمهوری: در دولتهای نهم و دهم به بیتالمال رحم نشد
– دختر ۱۰ ساله عامل حمله خونین انتحاری در نیجریه/گروه اسلامگرای بوکوحرام مسئول بمبگذاریهای مشابه در ماههای اخیر
– گروه اسلامگرای الشباب مسئولیت انفجار در هتلی بزرگ در موگادیشو (پایتخت سومالی) را برعهده گرفته است
– بازداشت ۳۰ نفر از رهبران اخوانالمسلمین
– گزارش «دمیدن ریاض بر آتش ایرانهراسی»؛ نگاه عربستان به ایران پس از توافق /تنظیم کننده: محمدعلی عسگری
– گزارش «سکوت پرهیاهوی اعراب»؛ عدم انعکاس توافق هسته ای در روزنامه های کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس
– گزارش «در یمن کسی پیروز نمیشود » /تنظیم کننده: اردشیر زارعیقنواتی
– گزارش «تداوم فاجعه»، آتشبس یمن شکسته شد
– گزارش «سفرههای خالی، کوچههای بنبست»/تنظیم کننده: زهرا مشتاق
«دین آنلاین» با این عناوین اقتباسی، روزنامه «شرق» را مرور کرده است: «مردم غیرمسلمان و مظلوم و ستمدیده جهان نیز به رهبری چشم دوخته اند»، «یونسی: گفتمان واقعی مردم چیزی غیر از اختلاف اقوام و مذاهب است»، «فقدان فرهنگ اقرار به اشتباه، یکی از کژیهای نفس ایرانیان است/کسب اخلاق انسانی همسو با تجدد، در چارچوب یک جامعه مردود و سرشار از فریب و عجین به ایهام، بسیار طاقتفرسا است»، «عدم اکران رستاخیز، حرمتشکنی و بربادرفتن تلاش کارگردان و دستاندرکاران فیلم بود/تجمع اعتراض به فیلم رستاخیز چگونه تجمعی است که حاضران فعال آن کودکان هستند؟»مرور مطبوعات/ سهشنبه ۶ مرداد/ روزنامه شرق