نقد و بررسی نظریه عقلانیت فولی
در نوشته پیش رو نود و چهارمین شماره دو فصلنامه علمی-پژوهشی فلسفه و کلام را از نظر می گذرانیم. مقالات این شماره عبارتند از: تبیین و نقد راه حل ناسازگاری ظاهری در روش حکمت اشراق، معرفی نظریه عقلانیت فولی و نقدهای اساسی آن، باز خوانی عبارت «اقرب الناس الیه علی بن ابی طالب…» در باب ششم فتوحات، نقش امام علیه السلام در تشریع، دریافت و تفسیر دین، تاثیر مبانی فلسفی ملاصدرا در برداشت های حدیثی او در حوزه مباحث نفس و معاد، نظریه نهایی ملاصدرا در باب ادراک کلیات (عقل فعال، عقول عرضیه یا خدا؟).
دومین مقاله «معرفی نظریه عقلانیت فولی و نقدهای اساسی آن» اثر نفیسه ساطع و اعظم السادات حسینی حسین آباد است. به باور نگارندگان فلسفه معاصر آکنده از نظریات گوناگون درباره عقلانیت است، اما مفهوم کلی عقلانیت مبهم است. ریچارد فولی با واکاوی مکاتب مطرح معرفت شناسی و فلسفه علم، هدف و منظر را عناصر ثابت در همه نظریات عقلانیت می یابد. هدف، امر مورد نیاز یا مطلوب فرد است و می تواند عملی یا نظری باشد. منظر مجموعه ای از عقاید است و انواع آن در ارتباط با شخص یا اشخاص دارای این عقاید، تعیین می شود. فولی با فرضِ هدف ـ محوری مفهوم عقلانیت و نفی منظر ممتاز، به طراحی نظریه ی عقلانیت می پردازد و نتیجه می گیرد که بسته به اهداف و علایق، ارزیابی عقلانی از منظرهای متنوعی ممکن است. بنابراین، دعاوی عقلانیت در واقع دارای موضوعاتی متفاوت بوده، رقیب به حساب نمی آیند. او تدارک طرح جامع عقلانیت را با رعایت دو شرط مناسب می داند؛ لحاظ همه اهداف و ممتاز ندانستن منظر اتخاذی. نقدهای اساسی وارد به فولی عبارتند از: نسبی گرایی، غیرتدافعی بودن، نگاه ابزاری به عقلانیت و آسان گیری. (29)
سومین مقاله «باز خوانی عبارت «اقرب الناس الیه علی بن ابی طالب…» در باب ششم فتوحات» نوشتۀ سید حسین سید موسوی است. این مقاله می کوشد ضمن طرح عبارت «اقرب الناس الیه علی بی ابی طالب…» اختلاف مهم در ادامه عبارت را مطرح کند و دیدگاه هر یک از موافقان و مخالفان را بررسد، سپس به نتیجه گیری از این نزاع پرداخته و این طرح را توضیح دهد که: عبارت های مختلفی از سوی ابن عربی نقل شده است، که چه بسا این اختلاف به خاطر به سرقت رفتن اولین نسخه فتوحات توسط راهزنان و یا استنساخ ناسخان و نوشته شدن دوباره آن توسط ابن عربی در آسیای صغیر باشد. نتیجه عبارت ها یکی است، چرا که در تمامی نقل ها بخش اول آنکه «اقرب الناس الیه علی بی ابی طالب» است، مورد اتفاق است. چه عبارت به صورت امام العالم و سر الانبیاء باشد و چه عبارت به صورت اسرار الانبیاء اجمعین و یا امام العالم و سر الانبیاء اجمعین، در اصل استفاده و دلالت عبارت ابن عربی خللی وارد نمی کند، حداکثر ویژگی ای که لفظ امام العالم دارد، تأکید بر قرابت و شایستگی های ذاتی علی (ع) هست که نه ابن عربی و نه هیچ یک از اندیشمندان منصف اهل سنت آن را انکار نمی کنند. (ص49)
چهارمین مقاله «نقش امام علیه السلام در تشریع، دریافت و تفسیر دین» نوشتۀ محمدحسین فاریاب است. فاریاب برآن است که در مکتب تشیع، امامان علیهم السلام ادامه دهنده رسالت پیامبر اکرم (ص) به شمار می آیند. تعیین نقش ایشان در ادامه دادن رسالت یادشده از مسائلی است که همواره مورد پرسش اندیشوران بوده است. با توجه به آموزه انکارناپذیر خاتمیت، این مساله باید به گونه ای پاسخ داده شود که از امامان، پیامبرانی دیگر نسازد. این نوشتار تاملی در این مساله است. نگارنده با جستجو در آیات و روایات معتبر، بدین نتیجه دست یافته که امامان علیهم السلام نه شان تشریع دین دارند و نه شان دریافت دین، بلکه ایشان تمام دین را از شخص پیامبر یا امام پیشین دریافت داشته، برای مردم بیان کرده و به تفسیر و تاویل می پردازند. (ص 65)
پنجمین مقاله «تاثیر مبانی فلسفی ملاصدرا در برداشت های حدیثی او در حوزه مباحث نفس و معاد» اثر جلیل قاسمی، عزیزالله فیاض صابری و حسن نقی زاده است. به باور نگارندگان صدرالمتالهین شیرازی با بهره بردن از میراث سلف خود راه جدیدی را فراروی جویندگان حقیقت گشوده است. یکی از ویژگی های مکتب فلسفی او استفاده فراوان از آیات و روایات معصومان (ع) در آثار فلسفی خود می باشد. وی براساس مبانی فلسفی که خود موفق به تاسیس آن ها شده است، تبیین خاصی از منابع نقلی از جمله روایات ارائه داده است. در این مقاله نخست علت رویکرد ملاصدرا به روایات بررسی شده و سپس با ذکر نمونه هایی به تاثیر مبانی فلسفی ملاصدرا در برداشت های او از احادیث با محوریت مباحث نفس و معاد پرداخته شده است. (91)
ششمین مقاله «نظریه نهایی ملاصدرا در باب ادراک کلیات (عقل فعال، عقول عرضیه یا خدا؟)» اثر جهانگیر مسعودی و اعظم سادات پیش بین است. نگارندگان برآنند که ملاصدرا در مباحث خود در باره درک کلیات مطالب گوناگون و متفاوتی را مطرح کرده است؛ وی از یک سو چنین می گوید که در ادراکات حسی و خیالی، نفس مبدع و آفریننده این صور است و سپس با حرکت جوهری و استکمالی خویش به مراتب بالای ادراک یعنی ادراک عقلی دست یافته و متحد با جوهر مفارق عقلی به نام عقل فعال می شود و صور کلی را در عقل فعال مشاهده کرده و یا اینکه عقل فعال صور کلیات را به او افاضه می کند. (دیدگاه مشایی) از سوی دیگر گاهی از اتحاد نفس با مثل (ارباب انواع) و عقول عرضیه سخن می گوید. (دیدگاه اشراقی). در برخی موارد هم با نگاه خاص و ویژه خود به این نکته اشاره می کند که نفس در مراتب عالی سیر استکمالی خویش فانی در ذات حق تعالی می شود و حقایق اشیاء را آنچنان که هستند، در ذات حق می بیند. در این نوشتار ضمن بیان دیدگاه نهایی ایشان بر اساس مبانی حکمت متعالیه به این نکته اشاره شده است که برای جمع میان این دیدگاه ها می توان از دو رویکرد و تفسیر فلسفی و عرفانی در قضیه بهره برد. درک کلیات با فناء در ذات حق بیشتر با تفسیر عرفانی سازگار است و جمع میان دو دیدگاه مشایی و اشراقی عمدتا با تکیه بر دیدگاه خاص فلسفی ملاصدرا امکان پذیر است. (ص 113)
در نوشته پیش رو نود و چهارمین شماره دو فصلنامه علمی-پژوهشی فلسفه و کلام را از نظر می گذرانیم. مقالات این شماره عبارتند از: تبیین و نقد راه حل ناسازگاری ظاهری در روش حکمت اشراق، معرفی نظریه عقلانیت فولی و نقدهای اساسی آن، باز خوانی عبارت «اقرب الناس الیه علی بن ابی طالب…» در باب ششم فتوحات، نقش امام علیه السلام در تشریع، دریافت و تفسیر دین، تاثیر مبانی فلسفی ملاصدرا در برداشت های حدیثی او در حوزه مباحث نفس و معاد، نظریه نهایی ملاصدرا در باب ادراک کلیات (عقل فعال، عقول عرضیه یا خدا؟).مروری بر نشریات فلسفی (9)