عقل پوتین کیست؟
او را در چهارمین «شب علوم انسانی» فیلسوف و عقل پوتین خواندند. آنجا یکی درباره او گفت: “دوگین در پی رنسانس شرقی است که مهمترین امر جوامع شرقی است که به عنوان هویت نظاممند در برابر غرب بایستد.” دیگری هم گفت: “اندیشههای دوگین یکجانبهگرایی آمریکا را بر هم میزند و برپایی چنین جلساتی برای تعامل اندیشمندان ایرانی یا غربی و شرقی مفید است و خیلی اشتراکات و افتراقات از این جلسات مشخص میشود.”
اما نویسنده ستون دین و اندیشه خبرآنلاین در انتقادنوشتی به این حضور وی را فاشیست و نفوذی معرفی کرد و آورد: “یک حرکت مرموز و پیچیدهٔ رسانهای با ظاهری موجه آغاز شده است تا پای فاشیزم روسی را به ایران باز کند و در برابر این حرکت خصوصا در آستانهٔ انتخابات هشیاری بسیاری لازم است. الکساندر دوگین، نویسنده و نظریهپرداز روس که کتابها و سخنرانیهایش مثل متون مقدس میان نئونازیها و فاشیستهای اروپایی و روس دست به دست میگردد، به دعوت گروهی که زیر نقاب رسانهای پنهان شدهاند به تهران سفر کرده، در تهران با چند چهرهٔ بالنسبه شاخص دیدار و در مجامعی سخنرانی کرده است.”
معرفینامه زیر به انگیزه معرفی الکساندر دوگین منتشر میشود تا ابهامها درباره شخصیت وی برطرف شود:
او مصر است که امپراطوری روسیه با متّحد ساختن کشورهای روسیزبان مجدّداً احیا شود. این تقریباً برابر است با جماهیر شوروری سابق مثل گرجستان و اوکراین، و اتّحاد با سرزمینهای روسی زبان بهویژه شرق اوکراین و کریمه. در کرملین دوگین نمایندۀ «حزب جنگ» و نیروی محرّک پشت انگیزۀ ولادیمیر پوتین برای الحاق کریمه به روسیه است. طبق دیدگاههای ژئوپلیتیک وی، جنگ بین روسیه و اوکراین جنگی اجتنابناپذیر است. او از پوتین میخواهد تا مداخلۀ نظامی در شرق اوکراین را آغاز کند. او مبنی بر این باور که ستون پنجم دو دهه فعالیت داشته است تا حکومت خودمختار روسیه را از درون تخریب کند، در سال 2014 پیشنهاد داد تا تمام مخالفین از جمله موسیقیدان آندری ماکارویچ از شهروندی روسیه خلع و از کشور تبعید شوند.
دوگین بهترین فردی است که میتواند بهخوبی معرّف تاکتیکهای رژیم فعلی روسیه باشد. او همان روشنفکری است که پوتین متأثّر از او به تعارض ایدئولوژیکی بین روسیه و غرب عودت کرده است. پوتین از وی در داخل کشور برای ایجاد یک بلوک تصویبکنندۀ ناسیونالیست و مخالف لیبرالیسم استفاده میکند و در خارج نیز دوگین رکن اصلی شبکههای متعدّد مقاومت و خرابکاری سیاسی ضدلیبرالی است.
بیوگرافی فکری دوگین قدری پیچیده و در بعضی موارد متناقض است. در دهۀ 1980 دوگین یکی از مخالفان کمونیسم بود و پس از سقوط اتحاد شوروری همکاری تنگاتنگی با بازماندههای حزب کمونیستی داشت. وی در اواسط دهۀ 1990 به احزاب ناسیونال بلشویسم پیوست. دوگین هم جوزف استالین و اتحاد شوروی را تحسین میکند و هم حامی خانواده و ارزشهای مذهبی است. از اواخر دهۀ 1990 دوگین دیدگاههای خود را در قالب یک ایدئولوژی ژئواستراتژیک و متافیزیک پیچیدۀ سیاسی شکلدهی کرد که به ترتیب با عناوین نئواوراسیاگرایی و تئوری چهارم سیاست شناخته شدهاند.
طبق تفکّر نئواوراسیاگرایی روسیه به لحاظ فرهنگی بیشتر به آسیا نزدیک است تا اروپای غربی. اوراسیا که متشکّل از روسیه، کشورهای شوروری سابق و متّحدان روسیه از جمله ایران، ترکیه، هند و چند کشور دیگر است، یکی از مراکز تصمیمگیری جهان است که تلاش دارد خلاف ناسیونالیسم، لیبرالیسم و جهانی شدن عمل کند. به گفتۀ خود دوگین، اوراسیا صحنۀ یک انقلاب ضدبورژوایی و ضدآمریکایی است. امپراطوری جدید اوراسیایی بر مبنای اصل دشمن مشترک؛ مخالفت با آتلانتیکگرایی، کنترل استراتژیک آمریکا و امتناع از پذیرش سلطۀ ارزشهای لیبرالی شکل خواهد گرفت. این انگیزۀ مشترک مبنای یک اتّحاد سیاسی و استراتژیک خواهد بود. تئوری چهارم سیاست نیز بر اساس فلسفۀ مارتین هایدگر شکل گرفته است. دوگین میگوید این الگو بنیان سه فلسفۀ قدرتمند سیاسی مدرنیته یعنی مارکسیسم، فاشیسم و لیبرالیسم است. او خود هر سۀ این اندیشهها را مردود برمیشمارد، هرچند معتقد است هنوز بعضی عناصر مفید در هر یک از این سه اندیشه وجود دارند و با تکیه بر این عناصر، وارث این سه، یعنی تئوری چهارم سیاست را میسازد.
منابع:
https://en.m.wikipedia.org/wiki/Aleksandr_Dugin
http://www.worldaffairsjournal.org/article/mind-games-alexander-dugin-and-russia%E2%80%99s-war-ideas
او را در چهارمین «شب علوم انسانی» فیلسوف و عقل پوتین خواندند. آنجا یکی درباره او گفت: “دوگین در پی رنسانس شرقی است که مهمترین امر جوامع شرقی است که به عنوان هویت نظاممند در برابر غرب بایستد.” دیگری هم گفت: “اندیشههای دوگین یکجانبهگرایی آمریکا را بر هم میزند و برپایی چنین جلساتی برای تعامل اندیشمندان ایرانی یا غربی و شرقی مفید است و خیلی اشتراکات و افتراقات از این جلسات مشخص میشود.”
اما نویسنده ستون دین و اندیشه خبرآنلاین در انتقادنوشتی به این حضور وی را فاشیست و نفوذی معرفی کرد و آورد: “یک حرکت مرموز و پیچیدهٔ رسانهای با ظاهری موجه آغاز شده است تا پای فاشیزم روسی را به ایران باز کند و در برابر این حرکت خصوصا در آستانهٔ انتخابات هشیاری بسیاری لازم است. الکساندر دوگین، نویسنده و نظریهپرداز روس که کتابها و سخنرانیهایش مثل متون مقدس میان نئونازیها و فاشیستهای اروپایی و روس دست به دست میگردد، به دعوت گروهی که زیر نقاب رسانهای پنهان شدهاند به تهران سفر کرده، در تهران با چند چهرهٔ بالنسبه شاخص دیدار و در مجامعی سخنرانی کرده است.”
معرفینامه زیر به انگیزه معرفی الکساندر دوگین منتشر میشود تا ابهامها درباره شخصیت وی برطرف شود:
با سلام
متن بالا ترجمه ای از دیدگاهههای درباره دوگین است و نویسنده صرفا برخی مطالب را از سایتهای انگلیسی زبان ترجمه کرده است. اظهار نظر درباره دوگین به مطالعه بیشتری نیاز دارد.
باید عرض کنم که دوگین نه قدیس است و نه کمونیست. او با کمونیستها مخالف بود اما در زمانی که از طرف جریان غالب در روسیه درک نشد.
دوگین مخالف جهان تک قطبی با هژمون امریکا است و طالب دنیایی چند صدایی است.
او در این راستا نه تنها با کمونیستها که به گفته خود حاضر است با کسانی که بدترین شریک ممکن (سلفی ها) می داند همکاری نماید.
پوتین هم اگر چه در برخی موارد با دوگین هم عقیده است اما نباید در بیان میزان تاثیر دوگین مبالغه شود.
در بسیاری موارد پوتین تحت فشار جریان غربگرای قدرتمند درروسیه اقداماتی دارد که مخالف مبانی دوگین است.
تبیین همه داستان نیاز به مجال بیشتری است که شاید در فرصتی یادداشتی در این مورد بنویسم