پیامد خروج انگلیس از اتحادیه برای ایران و مسلمانان
با گذشت چندین روز از برگزاری رفراندوم خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا همچنان واکنشها و تحلیلها در این خصوص ادامه دارد. پس از موج ابتدایی که در رابطه با تاثیرات مثبت این خروج برای ایران از سوی برخی کارشناسان و مقامات منعکس شد، در مقابل بعضی از تحلیلگران بر این باورند آسیب رسیدن به روند همگرایی در اتحادیه اروپا به ضرر ایران خواهد بود.
حمید ابوطالبی در صفحه شخصی خود در توئیتر درمورد خروج انگلیس از اتحادیه اروپا با بیان اینکه ستارههای پرچم اتحاد در اروپا در حال فرو افتادن است، تاکید کرد: تحولات اقتصادی کشورهای جنوب اروپا، تروریسم و بحران مهاجرت نشان میدهد که این اتحاد درحال فروپاشی است اما دومینوی سقوط با برگزیت آغاز میشود.
معاون سیاسی دفتر رییس جمهوری با یادآوری اینکه اتحادیه اروپا زمان درازی است اعتماد مردم اروپا به خود را از دست داده است، خاطرنشان کرد: این روند جدید سبب قدرت، امنیت، و رفاه بیشتر دیگران خواهد شد.
سعید لیلاز اما در مقابل در گفتوگو با خبرآنلاین استدلال میکند یک اتحادیه اروپای قوی، منسجم و متحد، بسیار میتواند برای ایران مناسبتر و مطلوبتر باشد و اساساً نظامی چند قطبی بهتر از نظام تک قطبی ایالات متحده، شرایط جهانی را بیشتر به سود ایران تغییر خواهد داد. به طور کلی موقعیت ژئوپلتیک و تاریخی ایران در نیم هزاره اخیر به ما حکم میکند ما یک قدرت مستقل اما منطقهای هستیم. این یک جبر تلخ تاریخی برای ماست. ایران نه میتواند مستعمره و اقمار یک ابرقدرت جهانی باشد و نه خودش میتواند یک ابرقدرت باشد. در نظام منظومه شمسی سیاره مشتری چنین وضعیتی دارد و من همیشه ایران را به مشتری تشبیه کردم. فقط هم ایران نیست. برخی کشورها مانند هند، برزیل مواردی هستند که نه به اندازه کافی کوچک هستند که بتوانند مانند کویت و عراق به راحتی قمر و ستاره یک سیاره شوند و نه آنقدر بزرگ هستند که خود سوخت هستهای داشته باشند و یک جا بایستند و بقیه دور آنها بچرخند.
وی با بیان این توضیحات میگوید: ما کشوری هستیم که در تقدیرمان این است که نظامهای تکقطبی بسیار بسیار به زیانمان است. تمام بحرانهایی که در سه دهه اخیر داشتیم ناشی از فروپاشی اتحاد شوروی بوده است و تا زمانی که نظام تک قطبی در دنیا به یک نظام دو یا چند قطبی تبدیل نشود این مشکل برقرار است. مسئله هستهای ایران از اساس این بود که نظام تک قطبی هنوز به یک نظام چند قطبی تبدیل نشده است. اینکه هنوز نشده به این معنا نیست که در ذات مناسبات ژئوپلتیکی ایران کوتاه آمدن معنی نمیدهد. هر دولتی روی ایران روی کار بیاید از زمان پهلوی تا امروز و بعد از آن دم از استقلال میزنند. بنابراین خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا به همان نسبتی که اروپا را تضعیف می کند به همان نسبت به زیان ایران است.
اما محمدمسجدجامعی که در نشست هفتگی مؤسسه مطالعات راهبردی اسلام معاصر(مرام) سخن میگفت با انتقاد به برخی ادعاها درباره سودمندی خروج بریتانیا از اتحادیه، حضور این کشور را در کنار دولتهایی مانند فرانسه، مایه تعدیل در تصمیمگیریها و اقدامات دانست و ضمن مهم برشمردن نقش دولت انگلیس در پنج به علاوه یک به نفع ایران در برجام، توضیح داد: اتحادیه اروپا بدون انگلیس یعنی میدان بیشتر دادن به بلندپروازی و حماقتهای برخی از دیگر کشورهای عضو که تصمیماتشان همیشه به ضرر ما بوده است. بنابر این اگر وجود انگلیس در اتحادیه برای ما یک ضرر داشته باشد نبودش ممکن است ضررهای متعدد دیگر در پی آورد.
این استاد مطالعات بینالملل در پاسخ به پرسشی درباره وضعیت مسلمانان بریتانیا بعد از خروج از اتحادیه با متنوع دانستن مسلمانان مقیم در این کشور گفت: امروزه همه طیف مسلمان در انگلیس حضور دارند از نوع سلفی و آن مفتی جنجالی سعودی تا مسلمان شیعه یا سنی معتدل. اما مردم انگلیس در مقایسه با مردم دیگر کشورهای اروپایی بسیار خودکنترل و خودمراقب هستند. انها به راحتی احساسات خود را مراقبت میکنند. از سویی منافعشان را در دراز مدت دنبال میکنند. آنها به راحتی به یک ایرانی، یا افغان، یا پاکستانی و افریقایی اجازه فعالیت تجاری میدهند و یک غیربومی در آن کشور اگر ثروتی هنگفت به هم بزند کسی مانعش نمیشود و زیر سؤال نمیرود و شاید بیشترین سهام اقتصادی شناور در این کشور در دست نیروها و سرمایهگذاران غیربومی باشد، البته انگلیس از این فرصت پیش آمده به خوبی به سود خود استفاده میکند، اما مهاجران ترک در آلمان علیرغم توسعهیافتگی آلمان، بعید است نقش زیادی در تسهیل ارتباط تجاری و بانکی و اعتباری بین آلمان و دنیای ترک زبان حتی داشته باشند. لذا اصلاً مسئله مهاجرت برای انگلیس به طور واقعی، با کشورهای دیگر فرق میکند. یک انگلیسی علی رغم اینکه خودش را برتر میداند، میداند در کجا و چه جوری و تا چه اندازهای به غیربومیان راه بدهد که او رشد بکند بدون اینکه حاکمیت خودش یا اعتبار خودش تحت الشعاع قرار بگیرد. اما فرانسوی این کار را نمیتواند بکند. در نتیجه مهاجر تونسی و مراکشی که در فرانسه حضور دارد، واقعاً هیچ جایگاهی ندارد. چرا؟ چون سیستم بسته است. در مسائل فرهنگی هم اگر در فرانسه موضع سختی علیه حجاب و نقاب میگیرند اما در انگلیس اجازه میدهند هر کسی هرجوری لباس بپوشد. ناگفته نماند این ویژگیها مرهون تبادلات بین فرهنگی مردم این کشور است که در بستر استعمارات چند قرن اخیر کشورهای اسلامی و غیر اسلامی برایشان میسر شده است.