دام ظاهرسازی و ریاکاری پیش پای طرفداران ماندن در اتحادیه

آنگوس ریچی

یکی از نقاط قوت مهمّ آیاتی که در کلیسا قرائت می‌شود این است که ما خود آنها را برای شنیدن انتخاب نمی‌کنیم. بدین ترتیب متونی از کتاب مقدّس را می‌شنویم که انتخاب خودمان نیست و خودمان صفحات متعدّد متون مقدّس را نگشته‌ایم تا بخش‌هایی را پیدا کنیم و بخوانیم که مؤیّد اغراض و تعصّباتمان باشند.

در هفته‌ای که همه‌پرسی اتحادیۀ اروپا در بریتانیا صورت گرفت، هر روز در کلیسا فصل هفتم انجیل متی خوانده می‌شد. این متون به دو پیام مهم مسیحی در رابطه با رویدادهای پرتلاطم هفته به ما ارائه می‌دهد. این فصل به خاطر ما می‌آورد که مسیح آمد تا یقین‌ها و تعصّبات ما را از هم بگلسد، حال هر چه که می‌خواهند باشند:
“چطور جرأت می‌کنی به همسایه‌ات بگویی بگذار پر کاه را از چشمت بیرون بیاورم، حال آن که خود چوب بزرگی داری؟ ای ریاکار اول چوب بزرگ را از چشم خودت بیرون بیاور تا بتوانی درست ببینی و پر کاه را از چشم همسایه‌ات خارج کنی!”
تا به اینجا بهترین قطعه‌ای که من دربارۀ همه‌پرسی خوانده‌ام مقالۀ مفصّل جان هریس در گاردین بوده است. هریس که رأی وی ماندن در اتحادیه بوده است، نسبت به خشم عمیق و نگرانی جان‌فرسایی هشدار می‌دهد که گریبان بسیاری از مردم کشور را در خارج از «خانۀ قدرت اقتصادی» یعنی لندن گرفته است:
“دلیل این خشم‌ها اغلب کاملاً روشن است؛ کمبود وحشتناک مسکن، بازار کار متزلزل و غفلت حکومت از این واقعیت که مردانی (در اینجا واقعاً مردان بیشتر موردتأکیدند تا زنان) که زمانی به عنوان معدنچی و فولادگر جای پای محکمی داشتند، اکنون احساس می‌کنند خوار و خفیف شده و مغفول واقع گشته‌اند. شاید بتوان گفت تلاش جریان اصلی سیاسی برای فروخواباندن این خشم نیز تنها این اوضاع را بدتر کرده است.
هریس از ما می‌خواهد که ما غیر از مردم طبقۀ متوسط و شهری به ندای مردم دیگر نیز گوش فرا دهیم. محکوم ساختن «ناآگاهی و تعصّب» کمپین ترک اتحادیه بدون در نظر گرفتن موقعیت اجتماعی و اقتصادی کار آسانی است. طرفداران ماندن در اتحادیه باید مواظب باشند که در دام ظاهرسازی و ریاکاری خودمان نیافتیم، چرا که ما گناهانی داریم که باید از آنها توبه کنیم. ما اکنون از همبستگی اجتماعی دم می‌زنیم، اما این همبستگی به چه میزان ما را بر آن داشته تا دغدغۀ کسانی را داشته باشیم که نظام سرمایه‌داری موجبات محرومیت آنها را فراهم آورده است؟ و وقتی دست به اقدامی می‌زنیم، آیا انگیزۀ ما واقعاً تمایل به ایجاد تحوّلات است یا خودپسندی و غرّه شدن به عدالت و تقوای خودمان ما را بر آن عمل واداشته است و بیشتر می‌خواهیم مردم را متوجّه فضایل خود سازیم تا این که تحوّلی را به ثمر بنشانیم؟
انسان وسوسه می‌شود که با نکوهش‌های تندوتیز نسبت به نتیجۀ همه‌پرسی این هفته واکنش نشان دهد. اما مقالۀ هریس واکنش مناسب‌تری را پیشنهاد می‌دهد. ما اول از همه نیاز داریم که گوش دهیم؛ خصوصاً این که ازناصره‌های انگلستان و ولز، به ندای ساکنین اماکن نازیبا و عقب‌مانده که نظام سرمایه‌داری امروزی ارزشی برای آن قائل نیست گوش فرا دهیم.
چراکه همان طور که مردم این مناطق به‌زودی خواهند فهمید، گمان نمی‌رود که پیروزی کمپین طرفدار ترک اتحادیه کمکی به بهتر شدن وضع اسفناک آنها کند. چالش موجود برای مسیحیان این است که به تظلمّات واقعی و موجّه آنها گوش فرا دهیم و به آنها کمک کنیم تا زمینه را برای تحقّق یافتن عدالت مهیّا کنند.
هیچ‌کدام از این کارها را نمی‌توانیم با اظهار فضل از راه دور انجام داد. بلکه باید صبورانه دست به کار شد، گوش داد و روابط را استحکام بخشید. البته این صبر رویۀ خود مسیح نیز بوده است؛ او به مردم زمانۀ خود از دور موعظه نمی‌کرد که لازم است از سامریان استقبال و پذیرایی کنید، بلکه سی سال پیش از آن میهمان‌نوازی گران‌قیمت، خود در ناصریه زندگی و کار می‌کرد.
کلیسای انگلستان نیز یک سری از همان نقاط ضعف کمپین ماندن در اتحادیه را دارد؛ یعنی به نحو نامتناسبی مملو از دانش‌آموختگان و اعضای طبقۀ متوسط جامعه است. اما کلیسا حداقل اکنون در فقیرنشین‌ترین محله‌ها و در بین جوامعی که تمهیدات اقتصادی حاضر کمتر از بقیه به آنها توجّه می‌کنند حضور و فعالیت دارد. کلیسا می‌تواند نقش حیاتی‌ای در آشتی‌سازی اعضای ملّت ما داشته باشد. تحقّق این هدف با دعوت‌های مبهم به سوی نیکی و مهربانی امکان‌پذیر نیست، بلکه باید عمیقاً به نگرانی‌های آن جوامع گوش داد و به کسانی که حال تشویق می‌شوند یکدیگر را رقیب خود ببینند کمک کرد تا منافع مشترکشان را پیدا کنند (با هم مسکن مقرون‌به‌صرفه تدارک ببینند؛ به وام‌های چپاول‌گرانه پایان دهند و به فکر راه‌های ایجاد درآمد کافی برای امرار معاش باشند).
اما در متون مقدّس تصریح شده است که «خبر خوب برای فقرا» فراتر از تغییر و تحولات مادّی است. در روز همه‌پرسی بخش نهایی انجیل متی 7 در کلیسا خوانده شد؛ در این بخش تمثیل دو بنّای عاقل و سفیه ذکر شده بود. سخنان مسیح بر انتخاب‌های پیشاروی رأی‌دهندگان پرتو می‌افکند تا آنها را از غفلت بیدار کند و هشیار سازد. دو کمپین ترک و ماندن در اتحادیه هر دو بنیادهای اخلاقی بسیار متزلزلی داشتند. همان‌طور که روان ویلیامز در اینجا گفت، “همه‌پرسی در هر دو جبهه بدون داشتن درک روشنی از هویت ملی یا بین‌المللی صورت گرفت و دوباره فریب تمنّاهای عوام‌فریبانه و مبتنی بر منافع شخصی را خورد”.
این دو مسئله یعنی عدالت اجتماعی برای جوامعی که سرمایه‌داری آنها را به عقب رانده است و شالودۀ معنوی برای زندگی اشتراکی ما عمیقاً با هم مرتبط هستند. انجیل بر شرافت و عزّت هر یک از اعضای بشر تأکید می‌کند. تحقّق واقعی این عزت و شرافت تنها در جوامعی میسّر است که خدا را بندگی می‌کنند و مطابق رحمت و عدالت وی رفتار می‌نمایند..
پدر روحانی دکتر آنگوس ریچی مدیرعامل مرکز الهیات و جامعه است. در حال حاضر وی کشیش مسئول سنت جورج شرقی، شادول و کشیش‌یار بتنال گرین در سنت پیترز است.

 

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.