چالشهای رابطه روحانیت با نسل چهارم انقلاب/ دهه هفتادیها
حسین ادبی
نسل چهارم انقلاب که از آنها به دهه هفتادیها یاد میشود، کسانی هستند که مزه تلخ سختیهای ابتدای پیروزی انقلاب و جنگ تحمیلی دهه شصت را نچشیدهاند و در آرامش پس از طوفان، از نعمت امنیت و رفاه نسبی برخوردار شدهاند. این نسل، نه همچون نسل دهه پنجاه و شصت با واقعیات تلخ جامعه از کودکی مواجه شده است تا بتواند واقعگرایی را از همان کودکی در وجود خود نهادینه کند و نه با محدودیتهای افراطی و غلط این دو نسل برخوردی داشته است. نسل چهارم در بستر گذار از دوره رشد عادی علم و فنّاوری به دوره انفجار اطلاعات فنّاورانه و ابزارهای ارتباطی رشد یافته است، بنابراین آرامآرام این رشد را تجربه کرده است. شیوه تربیت این نسل نیز با شیوه تربیت نسلهای قبل از آن بسیار متفاوت است و با نوعی فرزندسالاری همراه است. این نسل محصول والدینی است که خود در دهه چهل و پنجاه با فقر و محرومیت زندگی کردهاند و حالا آرزو دارند که فرزندانشان آن سختیها و محرومیتها را تجربه نکنند. بر این اساس نوعی افسارگسیختگی در فراهم کردن ابزارهای فنّاورانه برای آنان خودنمایی میکند. این شیوه تربیتی، نسل چهارم را با ویژگیهایی همچون اعتمادبهنفس کاذب، دوری از واقعگرایی، بیحوصلگی و عدم صبر و تحمل در مواجهه با واقعیات را تحویل جامعه داده است که آسیبهای این شیوه تربیتی در بخشهای مختلف نهادهای اجتماعی بروز و ظهور پررنگی دارد.
تحلیل خوبی است،هرچند به نظر میرسد نویسنده کمی بدبینانه به دهه هفتادیها نگریسته
روحانیت بعنوان متولی تبلیغ دین، همیشه باید حواسش به اقشار مختلف بویژه جوانان باشد.
نویسنده روی نسل خوبی دست گذاشته و اتفاقا اصلا نگاهش بدبینانه نیست،بلکه کاملا به واقعیات اشاره کرده است.
اما راهکار ارائه شده کلی است و شاید بهتر بود در کنار تحلیل دقیق و خوبی که جناب ادبی ارائه کرده اند، کمی هم بر روی راهکار متمرکز میشوند تا راهکاری جزئی تر و دقیقتر برای برون رفت از مشکل پیش رو ارائه کنند.
متاسفانه روحانیت امروز بدلیل انحراف از اهداف اصیلی تبلیغ و گرایش بمسائل سیاسی و البته مادی، از مخاطب شناسی و تلاش برای ارتباط با آن فاصله گرفته است
باسلام و تشکر از تحلیل زیبایی که ارائه دادید.
به نظر میرسد توجه ویژه به پذیرش تعبد و به عبارت دیگر، متعبد شدن این نسل به سخنان روحانیت، نکته بسیار مهم است که نیازمند راهکار های روانشناختی دقیق است.
اعتماد این نسل به روحانیت باید افزایش یابد و عامل اصلی در پذیرش کلام تعبدی دین، همین اعتماد است
احسنت.
به نظر بنده علت بی توجهی نسل چهارم به ارزشهای دینی وزیرسوال بردن جسورانه ی آنها، هرگزنمیتوانداین باشد که این نسل سهمی در مبارزه وتلاش برای حفظ ارزشهای دینی و فرهنگی نداشته اند! بلکه دلایل متعدد دیگری دارد که اصلادرحیطه ی تخصصی حوزویان نیست (زیراروحانیت به این مسائل اصلابهانمیدهد، مگراستثنائاتی)؛ ازجمله:تراکم وانفجاراطلاعات که در نوشته ی نویسنده ی محترم هم ذکری ازآن رفته است. دلیل دیگررشدبسیارسریع”کثرت گرایی”درهمه ی عرصه هاست. امری که اکثریت قریب به اتفاق روحانیان مابجای چاره اندیشی برای آن،فقط سازمخالفت با آن رامیزنند. صداوسیمای ماهم که شیوه هایش اظهرمن الشمس است. کرسی های آزاداندیشی که رهبرمعظم انقلاب فرمودند، ازکجابایدشروع شود؟ غیرازصداوسیما؟ صداوسیمای دهه ی شصت کجا(که مناظره ی مجاهدین خلق بااندشمندان اسلامی را هم پخش میکرد، بااینکه دوشبکه بیشترنداشت )وصداوسیمای دهه ی هشتادونودکجا؟! والاهمه میدانندکه ارزشهای دینی وخصوصااخلاق دینی قبل از دهه های شصت وپنجاه هم خیلی بیشترازحالارعایت میشد. ودههادلیل خرد ودرشت دیگرمیتوان برای ناهنجاریهای دینی نسل جهارم (البته نسل سوم هم)برشمرد.