طلاق و افول دین
ژول زازمر
دو مسئله اجتماعی در امریکا در حال گسترش است که احتمال دارد با یکدیگر مرتبط باشند: یکی بالارفتن نرخ طلاق است که در دهۀ 1980 به بالاترین سطح خود رسید و در آن زمان تقریباً نیمی از تمام ازدواجها به طلاق ختم میشد و مسئله دیگر سیر نزولی دین و دینمداری است. از سال 1972 تعداد امریکاییهایی که پیرو هیچ دین و مذهبی نیستند از 5درصد به 25درصد در کلّ جمعیت افزایش یافته است.
البته اعراض نسل هزارۀ امریکا از دین دلایل دیگری نیز داشته است؛ 29درصد دلیل این امر را مخالفت دین با روابط همجنسگرایی اظهار داشتهاند، 19درصد به خاطر رسواییهای جنسی روحانیون کلیسا و 60درصد نیز به خاطر ناباوری و بیاعتقادی به آموزههای مذهبی از دین رویگردان شدهاند.
دانیل کاکس (Daniel Cox)، یکی از پژوهشگران این مطالعه میگوید در بحث ریشهیابیِ افزایش بیدینیها، تمرکزها بیشتر بر روی مسئلۀ تغییر اولویتها و ترجیحات فرهنگی مردم بوده است. اما موضوعی که کمتر به آن توجّه شده این است که روش تربیتیِ نسل هزاره با نسلهای قبلی متفاوت بوده است. علاوه بر این، در مقایسه با نسلهای قبل، تعداد بیشتری از آنها فرزند طلاق بودهاند و این خود عامل رویگردانیِ افراد از دین است. حتی فرزندانِ والدینی که خود متدیّن هستند نیز کمتر از همسن و سالان خود مذهبی هستند.