شکوه اربعین و دغدغه هایی چند
حمیدرضا شریعتمداری
اربعین حسینی فرامیرسد و صدای پای راهپیمایان حسینی روزبهروز فزونتر و رساتر میشود. اینک زمان آن نیست که به این بحث بپردازیم که آیا با این همایش باید در حد و سطح یک سنت نیکو تعامل کنیم یا حق داریم آن را به سطح یک شعیره و منسک دینی ارتقا دهیم! این را باید به فرصتی دیگر موکول کرد.
اما در کنار این تشویقها و قدردانیها جا دارد که به دو نکته توجه دهیم:
نخست آنکه با توجه به رفتارهای جاهلانه داعشیان و برخی دول اسلامی و نیز سوءاستفادههای اسلامستیزان روزگارمان از این رفتارها که به اسلامهراسی و منازعات مذهبی انجامیده، جا دارد که پویندگان اربعین از این فرصت برای به رخ کشاندن شکوه اسلام و نه فقط شکوه تشیع، و نیز آفتابی کردنِ ابعاد اخلاقی، معنوی و انسانی اسلام بهره بگیرند. هر گفتار و رفتاری که مخالفان مذهبیِ ما را تحریک کند دقیقاً بازی کردن در زمین دشمن و تبدیل این فرصت به تهدید خواهد بود. دنیای اسلام را باید به این باور برسانیم که ما، شیعیان ضمن پایبندی به مذهبمان هرگز از قدرت و شوکتمان برای تحریک و تحقیر دیگر مذاهب استفاده نخواهیم کرد و آمادهایم که همه داشتهها و یافتههایمان را در خدمت اعتلای همه مسلمانان و بلکه همه جهانیان قرار دهیم.
باید نشان دهیم که وحدت و تقریبی که ما فراخوانِ آن هستیم، موقتی، تاکتیکی و از روی ترس و طمع و در هنگام ناتوانی یا کمتوانی نیست، بلکه رویکردی راهبردی، همیشگی و مبتنی بر مبانی اسلامی و شیعیِ ماست. این تصویری که برخی آثار و مکتوبات ما از اسلام ظاهریِ دیگر اهالی قبله و لغو آن در عصر حضور ارائه میکنند، خطرناکترین تهدیدی است که میتواند کیان اسلامی و حتی شیعیِ ما را به محاق ببرد. اگر صداقت ما مخدوش شود و اگر از تقیهٔ شیعی برداشتی ناصواب صورت بگیرد، دیگر، هرگز نخواهیم توانست پرچمدار و خدمتگزار اسلام راستین و فراگیر باشیم!
راهپیمایی شکوهمند و اعجاببرانگیز اربعین که به گمانم در تظاهرات و شعائر دینی از برخی جهات، بینظیر است، بهترین فرصتی است که در اختیار شیعیان در روزگار شیعه هراسی و اسلامستیزی قرارگرفته تا هم به ناظران جهانی و افکار عمومیِ دنیای معاصر، اوج منش اخلاقی، انسانی، همگرایانه شیعه را در کنار ابعاد معنوی و عدالتطلبانهاش را نشان دهد و هم حامل پیام مودت و رحمت به دیگر مسلمانان باشد تا تحت تأثیر تبلیغات تکفیریها و دشمنان سیاسیِ ایران و عراق قرار نگیرند و به جبهه تکفیریها نپیوندند. راهپیمایان به چشم خود میبینند که پیروان دیگر مذاهب و حتی دیگر ادیان نیز چگونه در این آیین و همه آیینهای سوگ حسینی مشارکت میکنند. همین روزها شاهد حرکت کاروانی بزرگ از برادرانِ اهل سنتِ ایران بهسوی عتبات بودیم، پس ما نیز باید همرنگ با این حرکت زیبا و فرامذهبی و با تأسی به پیشوای اربعین و حماسهاش که هیچ رنگ و بوی مذهبی و طائفی نداشت، راهپیمایی اربعین را به جلوهگاه ارزشهای اسلامی و انسانی تبدیل کنیم و سطحش را به حد برخی بهرههای سطحیِ مذهبی و تخلیه هیجانات طائفی تنزل ندهیم!
نکته دیگر آنکه در عین ارتقای همه خدمات لازم در طرف ایران و نیز دریغ نکردن از هر نوع کمکی که طرف عراقی مطالبه میکند، باید در باب ورود نهادهای دولتی و عمومی، و ازجمله آستانهای مذهبی در خدماترسانی در طرف عراقی، فراتر از مطالبات عراقیها تأمل دوبارهای صورت بگیرد که آیا این نوع خدماتِ هزینهبر و در موارد زیادی، برتر و چشمگیرتر از خدمات توده مردم عراق، اولاً به صفا، خلوص و سادگیِ پذیرایی و مهماننوازی عراقیها آسیب نمیزند؟ و ثانیاً، آیا بهمرور، بهنوعی رقابت منفی در پذیرایی نمیانجامد و آیا اساساً با توجه به نیازهای فراوانِ فعالیتهای مذهبی و امدادیِ مردم خودمان در داخل سرزمین خودمان، آیا موجه است که نذورات مردم را بدین سمت، سوق دهیم، درحالیکه میدانیم که نهادهای مذهبیِ قدرتمندی در عراق یا مناطق شیعهنشین خلیجفارس وجود دارند که اگر بخواهند میتوانند جایگزین خدمترسانی ساده و بیآلایش عراقی بشوند و بنابه مصالحی در این عرصه ورود نمیکنند یا به حداقلها بسنده میکنند.
به یاد بیاوریم که برای ساخت ضریح سیدالشهدا در قم، چه غوغایی به پاشد و چه پولهایی جمعآوری و هزینه شدند، درحالیکه دقیقاً در کارگاهی در مقابل کارگاه آن ضریح شاهد هستیم که بیسروصدا، ضریح عسکریین ساخته شده و به دستور آیتالله العظمی سیستانی هیچ فراخوانی برای تأمین هزینههایش صورت نگرفت و فقط با هزینه کردِ دفتر معظم له، مراحل ساختش طی شد!
آنچه در بند دوم گفته آمد، بیشتر در حد یک پرسش و اظهار نگرانی است و نگارنده اذعان دارد که نه بر همه اطلاعات لازم وقوف دارد و نه در این زمینه تخصصی دارد و آنچه او میگوید و میجوید جز تشحیذ اذهان و دریافت توضیحات آگاهان نیست و الله هو الموفِّق و الهادی الی الصواب!
با کلام استاد موافقم.
امید که حواشی اربعین اصلاح شود.