آیا حیات پس از مرگ وجود دارد؟ بازخوانی متون مقدّس پس از هولوکاست
پیتر اوکس
وقتی تاریخ تورات را به چالش میکشد…
استنلی هورواس (Stanley Hauerwas) با تأمل بر چهارمین سخن از هفت سخن آخر مسیح نوشت: “ما مسیحیان معتقدیم که با مفهوم وحشت آشنا هستیم… کلماتی که مسیح بر روی صلیب به زبان آورد این بود: «خدای من، چرا فراموشم ساختهای؟» اما تنها مردمانی مثل اسرائیل هستند که میتوانند معنای واقعی طرد شدن از جانب خداوند را درک کنند.”
اکثر مردم اسرائیل هنوز به لحاظ معنوی از تبعات فاجعۀ هولوکاست به خود نیامدهاند؛ گویا آموزۀ «تولّد-مرگ-رستاخیز» مربوط به دین یهود نبوده است!
اعتقاد به رستاخیز و حیات پس از مرگ یکی از تعالیم محوری دین یهود است که از تخریب معبد دوم تاکنون راهنمای اسرائیل بوده است.
این یهودیتی است که پس از مرگ تشکیلات دینیِ اسرائیل (معبد، کهانت و آیین ملّی دینی) حیات خود را احیاء نمود و به لحاظ دینی این قابلیت را دارد که پس از مرگ نسبی اسرائیل در عصر و زمانۀ خودمان نیز خود را بازسازی و احیاء کند.
حذف خداوند از تاریخ به منزلۀ حذف خداوند از رستاخیز خواهد بود: محکوم ساختن یهودیان به حیاتی بدون تولّدِ دوبارۀ روح و جسم. روح مردم اسرائیل ایمان آنها است و این ایمان با واقعۀ هولوکاست مرد.
بدون اعتقاد به وجود خدای تاریخ که در مرگ و حیات همراهمان است، میترسم دیگر راهی نباشد که بتوانیم مجدّداً ایمان را به زندگی خود بازگردانیم و درنتیجه اسرائیل جان تازهای پیدا نخواهد کرد، چراکه من نمیتوانم موجودیت اسرائیل را بدون اشاره به خدایی که ما در پیمان با او اسرائیل شدهایم بشناسم.
سه استدلال ساده مبنی بر این که چرا و چگونه یهودیان باید خدای تاریخ را از نو بشناسند:
1. ما یهودیان خدای اسرائیل را تنها از طریق مطالعۀ کتاب مقدّس میشناسیم.
2. برای ما کتاب مقدّس تنها زمانی کتاب مقدّس (تورات) است که آن را با توجّه به فضای معاصر تاریخی بخوانیم؛ تورات به معنای دستورالعملی برای زندگی کنونی ما است.
3. لذا ما خدای اسرائیل را از طریق تلاش برای یافتن راهنمای زندگی در تورات خواهیم شناخت.