“یتیمخانه” یا “روس”نامه؟
حمیدرضا شریعتمداری
سینمایی “یتیمخانه ایران” سوژهای مهم و برانگیزاننده با بازیهای خوب و باورپذیر دارد که البته به دلیل تصمیمات از پیش گرفته کارگردان یا سفارشهای تهیه کننده، از ضعفهایی در دیالوگ رنج میبرد، اما آنچه در این فیلم عجیب مینماید (و به نظرم نوعی فرصتسوزی است)، تبرئه روسیه از جنایت در حق مردم ایران است؛ وانمودی که هیچ انطباقی با گزارشهای تاریخی و نیز خاطرات پدربزرگهای ما ندارد!
از این گذشته، سیاهنماییای که این فیلم از جمهوری اسلامی در چند دهه گذشته صورت میدهد هم بسی شگفتانگیز است. روایتگر فیلم در جایی بسان فیلمهای مستند از مغفول ماندن این بخش تاریک از تاریخ مناسبات انگلیس و ایران گله میکند و به صراحت، از اینکه حتی یک صفحه از کتابهای درسی ایران در پیش و پس از انقلاب به روایت این فاجعه و جنایت اختصاص نیافته انتقاد میکند و به تلویح، همه این لاپوشانیها را محصول شیطنتهای بریتانیا وانمود میکند.
نقد برخی جزئیات دیگر مانند طعن مکرر و ملالآور به روشنفکران با تعبیر منورالفکرها، تقسیم چندباره روحانیت به دو یا سه گروه، نمایش تصاویر بازداشت ملوانان امریکایی، بدون هیچ ارتباط روشنی با داستان فیلم و ضدقهرمانسازی از یک کلیمی بدون هیچ ضرورت خاص را به فرصتی دیگر و به اهل فن واگذار میکنم.
در مجموع، به نظرم سازندگان این فیلم به رغم حسن انتخابشان در سوژه و توفیقشان در پردازش داستانی و تصویری این قطعه از تاریخ غمبار ایران، با تن دادن به برخی مطالبات غیر حرفهای، نامتجانس و غیرضرور، کمی تا قسمتی فرصتسوزی کردهاند. اما به هر حال، باید هم به آنان دست مریزاد گفت و هم از بانیان این نمایش و همایش در دانشگاه و مدرسه اسلامی هنر قدردانی کرد.