زنان فولادین غزه
غزّه با نرخ بیکاری 42درصد دارای بالاترین نرخ بیکاری در جهان است. 71درصد از مردان و تنها 15درصد از زنان جزو نیروی کار این شهر هستند، اما بسیاری از زنان این منطقه سخت مشغول تلاشاند تا این تفاضل را کمتر سازند. بسیاری از زنان غزّه هنجارهای اجتماعی را زیرپا گذاشته و برای امرار معاش خانوادۀ خود به حرفههایی مشغول شدهاند که از قدیم مختصّ مردان بوده است.
در اینجا نگاهی داریم بر زندگی سه تن از این زنان سختکوش.
خانم سلوا سرور اولین بانویی است که در نواز غزّه به شغل اتوبوسرانی مشغول است. پنج سال است که سرور هر روز ساعت 6:30 صبح با مینیبوس خود در غزّه راه میافتد و بچّهها را به مهدکودکی که خود به همراه خواهرش تأسیس کردهاند میرساند. کلاس درست از لحظهای که بچهها سوار اتوبوس میشوند شروع میشود و سلوا کلمات جدید انگلیسی را به آنها آموزش میدهد. سرور میگوید: "مردم از دیدن یک اتوبوسران زن تعجّب میکنند، اما وقتی ماجرایم را میشنوند، مرا تشویق هم میکنند."
خانم ماهیگیر غزّه
تقریباً ده سال است که مادلین کلّاب 22 ساله پا جای پای پدر بیمار و زمینگیر خود گذاشته و نانآور خانواده شده است. او هر روز بین ساعت 3 تا 5 صبح به همراه دو برادر کوچکترش به دریا میرود تا ماهیگیری کند و هر بار که پا به دریا میگذارد نمیداند که آیا زنده به ساحل بازخواهد گشت یا خیر، چراکه وقتی ماهیگیران مقداری از ساحل دور میشوند، اسرائیلیها به سمت آنها شلیک میکنند. خطرات بسیاری آنها را تهدید میکند، اما مادلین ناچار است کار خود را ادامه دهد. اسرائیل ماهیگیران غزّه را به محدودۀ شش مایلی محدود کرده است؛ این یعنی کمتر از یک سوم منطقۀ ماهیگیری که در پیمان اسلو به فلسطینیها اختصاص پیدا کرده است. در این منطقۀ محدود نیز ماهی زیادی نمیشود گرفت و گاهی چندین روز میگذرد و کلاب موفّق به گرفتن یک ماهی هم نمیشود. وضعیت نابسامان اقتصادی غزّه سخت به صنعت شیلات آسیب زده و ماهیگیران معمولاً با قرض و وام روزگار میگذرانند، خصوصاً در فصل زمستان که امکان دریا رفتن نیست.
تنها بانوی ماهیگیر غزه میگوید: "هربار که به دریا میروم به سمتم شلیک میشود. یک بار تازه سه مایل از ساحل دور شده بودیم که کشتیهای اسرائیلی ما را هدف گلوله قرار دادند و یکی از ماهیگیران که تنها هفده سال داشت کشته شد."
بانوی آهنگر غزّه
زیر یک چادر سردستی در سه کیلومتری بندرگاه غزه، خانم عایشه ابراهیم 37 ساله به همراه دختر 15 سالۀ خود با چکشهای آهنین بر آهن گداخته میکوبند. یکی دیگر از دختران عایشه نیز به کوره رسیدگی میکند.
از این طریق است که تنها بانوی آهنگر غزّه روزی خود و هفت فرزندش را درمیآورد. شوهر او یک روز در حین آهنگری آسیب دید و حال عایشه مجبور است خود بار امرارمعاش خانواده را بر دوش بکشد. دستان او متورّم شده و کمرش درد میکند و با این که هشت ماهه باردار است چارهای جز ادامۀ تلاش ندارد. او میگوید: "شرایط ما بسیار سخت و طاقتفرساست، اما نمیخواهم فرزندانم مجبور باشند مثل دوران جوانی من کار کنند. من آیندۀ روشنتری را برای آنها میخواهم."