آیا مذهبیها بیشتر از دیگران عمر میکنند؟
تاکنون مطالبی در دینآنلاین منتشر شده که نشان میدهد دین و معنویت در سلامت تأثیر مثبتی دارد و حتی برخی برای بهبود بیمار نسخهای از دین و معنویت مینویسند. برخی از این مطالب را در بخش مطالب مرتبط این گزارش بخوانید، اما در گزارش پیش روی دکتر نایجل باربر در مطلبی که برای سایکولوژی تودی نوشته، عمومیت این باور را به چالش کشیده است.
تفاوت در میان کشورها
پاسخ آن است که برخلاف تصوّر بسیاری از ما، کشورهایی که امید به زندگی در آنها بسیار پایین است، عمدتاً مردمانی بسیار مذهبی دارند. کشورهای حوزۀ جنوب صحرای آفریقا مصداق خوبی برای این موضوع هستند. بیماری مالاریا، انگلها، تب دنگی، وبا، انواع اسهال، ایدز و امراض دیگر باعث شده چند ده سال از متوسّط عمر مردمان این مناطق کاسته شود و سطح امید به زندگی در این کشورها به زیر شصت سال افت پیدا کند. وجود بیماریهای مزمن متعدّد و احتمال وقوع مرگ زودهنگام باعث شده تا ایمان به خدا و اهمیت دادن به دین در میان ساکنان این کشورها فراگیر شود.
رشد و پیشرفت اقتصادی از یک طرف موجب ارتقای سطح سلامت و از طرف دیگر موجب کاهش اعتقادات دینی در میان مردم میشود. این بدان معناست که مردمان کشورهای توسعهیافته هم سالمتر هستند، هم سکولارتر! کشورهای توسعهیافته از امتیازاتی مثل ارتقای سطح سلامت و برنامههای بهداشت و سلامتی مثل واکسیناسیون برای بیماریهایی مثل سرخک و آبله برخوردار هستند. در نتیجه از یک قرن پیش تا به امروز، متوسط امید به زندگی عملاً دو برابر شده است.
لذا مسلّم است که سکولارها عمر بسیار طولانیتری نسبت به ساکنان کشورهای مذهبی دارند. برای مثال میتوان به سوئد (با متوسّط امید به زندگی 81 سال) و ژاپن (با متوسّط امید به زندگی 82 سال) اشاره کرد که مردمان این کشورها در مقایسه با کشور آمریکا (که قدری مذهبیتر است و متوسّط امید به زندگی در آن 78.5 سال است) عمر طولانیتری دارند.
مقایسۀ متوسّط امید به زندگی در میان متدینان و غیرمتدینان در داخل هر کشور
این موضوع به کشور موردمطالعه بستگی دارد. بخش عمدۀ پژوهشها در کشور آمریکا انجام شد. بعضی از مطالعات حاکی از آن بود که طول عمر متدینان بیش از طول عمر غیرمتدینان است.
براساس گزارشها، آمریکاییهای متدیّن سیستم ایمنی قویتر و فشارخون پایینتری دارند و بعد از عملهای جراحی به دورۀ نقاهت کوتاهتری نیاز دارند. کلیسا رفتن مزیتهای بالقوۀ فراوانی دربردارد، از جمله سالمتر بودن سبک زندگی، مدیریت بهتر استرس و برخورداری بیشتر از حمایت اجتماعی. این مزیتها نشان میدهد که چرا آمریکاییهای متدیّن عمر طولانیتری دارند.
اما در بعضی از دیگر کشورهای توسعهیافته ارتباطی میان تدیّن و سلامتی مشاهده نشد. در کشورهایی مثل دانمارک و هلند که در آنها متدینان در اقلیت قرار دارند، ارتباط خاصّی میان تدیّن و ارتقای سطح سلامتی دیده نشد.
جمعبندی
وقتی مردمانی را که در یک کشور زندگی میکنند با هم مقایسه میکنیم، مشاهده میکنیم که اگر متدینان در اکثریت باشند، از امتیاز ارتقای سطح سلامت بهرهمند خواهند بود. اما اگر متدینان در اقلیت باشند، دیگر شاهد این امتیاز نخواهیم بود.
چرا؟ یکی از علل احتمالی که غیرمتدینان در آمریکا از سطح سلامت پایینتری برخوردارند آن است که این جماعت عمدتاً از مشارکت در امور سیاسی محرومند و نقش کمتری در جوامع محلّی خود ایفا میکنند، چراکه مذهبیها برای آنها ارزش چندانی قائل نیستند. یکی از دلایل مهم آن است که کلیساها نقشی محوری در برپایی خیریهها و نهادهای مدنی دارند.
در کشورهای سکولار، فعالیت اجتماعی بسیار بالاست، به نحوی که ملحدها نسبت به آنچه در کشورهای مذهبی مشاهده میشود بسیار فعّالتر هستند. غیرمتدینان به جای این که احساس کنند شهروند درجه دوم هستند کاملاً با جامعه همگام میشوند و از پیامدهای سلامتیِ این موضوع نیز بهره میبرند. لذا چیزی که به نظر میرسید جزو مزیتهای دینداری است، شاید صرفاً مزیتِ بودنِ با جمع باشد.
در آمریکا بعضی از پژوهشگران حوزۀ سلامت معتقدند دین موجب افزایش سطح امید به زندگی است. اما با این که اکثر مردم آمریکا متدیّن هستند، امید به زندگی آمریکاییها بسیار پایینتر از ساکنان کشورهای سکولاری است که دارای سطح توسعۀ اقتصادی مشابهی هستند (مثل ژاپن و سوئد). روشن است که پایینتر بودن کیفیت زندگی هم باعث رونق یافتن بازار دین میشود و هم سطح امید به زندگی را پایین میآورد.
بنابراین عجیب است که پژوهشگران حوزۀ سلامت اصرار دارند که بگویند دین سطح سلامت را ارتقا میبخشد. اگر دین واقعاً میتوانست به طول عمر انسان بیفزاید، پس چرا سطح امید به زندگی در میان مردمان متدیّن آفریقای جنوبی این قدر پایین است؟