مرور مطبوعات (شرق)/ حجاب اختیاری برای گردشگران خارجی
داغترین تیتر شرق در شماره نوزدهم تیرماه 1397 نظرات حجتالاسلام غرویان درباره حجاب اختیاری گردشگران است. شرق امروز پربارتر از روزهای دیگر است و در جای جای صفحات خود عناوینی همچون «دستور زبان جهانی اخلاق»، «تکیه بر فرم اندیشه شریعتی»، «در باب نسبیگرایی»، «بازخوانی تاریخ پزشکی و تمدن اسلامی از نگاه دکتر قربان بهزادیاننژاد»، «واکنشها به پخش اعترافات تلویزیونی رقصندههای اینستاگرامی ادامه دارد» و «رقص همان زبان است» را در پیش روی مخاطب قرار داده است.
چندی است هرازگاهی نظراتی خارج از عرف سالهای گذشته درباره حجاب مطرح میشود. بهتازگی نیز حجتالاسلام محسن غرویان در جدیدترین اظهار نظر در این باره، بحث حجاب اختیاری برای گردشگران خارجی حداقل در مناطق آزاد را مطرح کرده است. غرویان که عضو هیئت علمی جامعه المصطفی و از شاگردان آیتالله مصباح یزدی است، میگوید: توریستها از نظر شرعی و فقهی جبری در اجرای موازین دینی ما ندارند، آنها میتوانند خودشان حجاب را اختیار کنند و از نظر مذهبی اجباری برای آنها وجود ندارد.
شرق در ادامه سخنان ابراهیم انصاری لاری مدیرعامل و رئیس هیئت مدیره سازمان منطقه آزاد کیش را یادآور میشود که خواستار آن بود که حداقل در مناطق آزاد با اندکی تسامح و همدلی داخلی و در نظر نگرفتن محدودیتها و محذوریتها در حوزه فرهنگی و اجتماعی، سهم خود را از بازار گردشگری پس بگیریم، چرا که میلیونها ایرانی سالانه به قصد خرید و تفریح راهی ترکیه و امارات میشوند.
ناهید خداکرمی، عضو شورای اسلامی شهر تهران نیز چندی پیش در توئیتر خود به رفع حجاب اجباری در بخش ترانزیت و مناطق آزاد اشاره کرده و آن را راهی برای گسترش صنعت توریسم و عدم خروج سرمایه و ارز از کشور دانسته است.
در این میان حجتالاسلام احمد مازنی نماینده مجلس و از فعالان سیاسی نظر متفاوتی دارد. او معتقد است در این باره دچار اشتباهات راهبردی شدهایم. وی در این باره میگوید: کسانی که قصد سفر به ایران را دارند، ایران را به عنوان کشوری با قدمت تاریخی و فرهنگ و تمدن چندهزارساله میشناسند و آثاری که در ایران وجود دارد و میراث فرهنگیای که وجود دارد، برایشان دارای جاذبه است. پوشش و لباس مردم یک کشور هم از جمله مواردی است که برای گردشگر خارجی جذاب است. ما انسانهای بسیاری در دنیا داریم که مشتاق دیدن ایران هستند و بههیچوجه مسائلی مثل پوشش که در قالب قانون تعریف شده و برای گردشگر پوششی کاملاً حداقلی است، نمیتواند مانع حضور آنها در کشورمان شود.
دستور زبان جهانی اخلاق
شرق در مطلبی دیگر تحت عنوان دستور زبان جهانی اخلاق، به معرفی رشته «زیستجامعهشناسی» در قالب بررسی کتاب «چگونه طبیعت فهم خوب و بد را پدید آورد؟» میپردازد.
نویسنده ابتدا با ذکر مثالهایی به معرفی دانش میانرشتهای «زیستجامعهشناسی» میپردازد و در معرفی این علم مینویسد: این شاخه از علم، رفتارهایی نظیر الگوهای جفتگیری، جنگ بر سر تعیین قلمرو و شکار گروهی را مورد مطالعه قرار میدهد و بحث میکند که همانگونه که انتخاب طبیعی، لزوم بروز رفتارهایی مطابق با محیط را برای بقا القا میکند، میتواند به تکامل ژنتیکی برای بروز رفتارهای اجتماعی مفید نیز در برخورد با اعضای گروه خود و دیگر گونهها منجر شود.
در ادامه چند اثر شاخص در این حوزه همچون «سوسیوبیولوژی؛ تلفیق نوین» نوشته ادوارد ویلسون، «سیاست شامپانزهها» اثر فرانس دو وال، «ژن خودخواه» اثر ریچارد داوکینز و «ذهن اخلاقی؛ چگونه طبیعت فهم خوب و بد را پدید آورد؟» اثر «مارک هاوزر» زیستشناس تکاملی آمریکایی و استاد گروه روانشناسی دانشگاه هاروارد را مطرح میکند که مورد اخیر، به فارسی نیز ترجمه شده است.
نویسنده اثر در ادامه مهمترین و اصلیترین فرضیه مطرح در این اثر را به نگارش درمیآورد: از نظر هاوزر، استعداد اخلاقی ما مجهز به یک دستور جهانی اخلاق است که همچون جعبه ابزاری عمل میکند که دستگاه اخلاقیای از مواد درون آن مشتق میشود. آن هنگام که هنجارهای ویژه فرهنگمان را فرا گرفتیم، با طی فرایندی که بیشتر شبیه رشد دست و پا است تا تلمذ پای درس اخلاق و یاد گرفتن بایدها و نبایدها، درباره جایز، واجب یا حرام بودن رخدادها گمانی در ذهن ما شکل میگیرد، بدون اینکه در اینباره نیازی به تعقل آگاهانه داشته باشیم و حتی بدون اینکه به اصول ژرف این قضاوت واقف باشیم.
تکیه بر فرم اندیشه شریعتی
نویسنده در یادداشت خود که در ایرانآنلاین منتشر شده، با توجه به حیات سیاسی کنونی در ایران که به زعم وی به دلیل از دست رفتن مرجعیتِ مفاهیمی همچون وطن و میهن، رو به انحطاط نهاده است، پیشنهادی را مطرح میکند و آن هم این است که: از روشنفکری بعد از انقلاب فاصله بگیریم و دوباره «فرم اندیشه شریعتی» را فرا بخوانیم. صرفنظر از اینکه در این فرم چه محتوایی بریزیم. بنابراین در این گفتار به آنچه شریعتی میگوید و محتوای آثار او کاری ندارم و بیشتر میخواهم بر «فرم اندیشه» او متمرکز شوم.
نویسنده در ادامه به نقد جریان روشنفکری پس از انقلاب اسلامی میپردازد و در پایان باز هم به سراغ شریعتی میرود و مینویسد: شریعتی متفکری سیاسی است که به اعتبار زبان در میدان سیاسی خلق و ابداع میکند. بنابراین، قطع نظر از اینکه با محتوای آثار او چه باید کرد و چه موضعی نسبت به آن داریم، حقیقتاً ما امروز به «فرم کلام» او نیازمندیم. فرم کلامی که محصول آن «سوژه مسئول اخلاقی» است؛ نه سوژهای که صرفاً در جستوجوی سرنوشت خصوصی خود در این عالم است. این بحران حیات سیاسی امروز ما است و با فرم کلام شریعتی میتوان از این بحران خارج شد.
در باب نسبیگرایی
شرق در این مطلب دومین بخش از مباحث مطرح در نشست معرفی و بررسی کتاب «گفتوگوی چهارنفره» نوشته تیموتی ویلیامسن با حضور ضیا موحد، امیراحسان کرباسیزاده، حسین شیخرضایی، کامران شهبازی و سعیده بیات را که در شهر کتاب برگزار شده در معرض دید خوانندگان قرار داده است.
«گفتوگوی چهارنفره» اثری است فلسفی و هریک از شرکت کنندگان در این جلسه نقد کتاب، به بررسی زاویهای از این اثر میپردازند.
ضیا موحد در بخشی از این گفتوگوی فلسفی میگوید: ویلیامسن مخالف چرخش زبانی و چرخش مفهومی است و میگوید وقتی در فلسفه راجع به زمان و زبان حرف میزنیم، نه زبان از حیث زبان و نه زمان از حیث زمان، بلکه از زمان فیزیکی حرف میزنیم و زبان را بهعنوان زبان محض بهکار نمیبریم. در اینجا موضعی کاملاً رئالیستی و درونگرا داریم. ویلیامسن در پاسخ به مصاحبهکنندهای که پرسید محصل فلسفه چه باید بداند؟ گفت که مبنای خوبی در تربیت فلسفی، مقداری منطق، قدری تاریخ فلسفه، مقدار زیادی تمرین در نوشتن درباب مسائل فلسفه با الفاظ خود است، و نیز تحلیل و نقد راهحلهای متفاوت و نشاندادنشان به استادانی که به تفصیل آنها را نقد و تحلیل کنند. از اینرو، من باور دارم تا خودمان فلسفه را حلاجی نکنیم و آن را با زبان خودمان منتشر نکنیم، به زبان فلسفی دست نمییابیم. این چیزی است که تاریخ درباره زبان عربی به ما نشان داده است.
بازخوانی تاریخ پزشکی و تمدن اسلامی از نگاه دکتر «قربان بهزادیاننژاد»
دکتر «قربان بهزادیاننژاد» یک مجموعه 15جلدی تحت عنوان کلی «تاریخ پزشکی و تمدن اسلامی» تدارک دیده است که تاکنون هفت مجلد آن چاپ و منتشر شده و باقی این کتابها نیز بهتدریج عرضه خواهد شد. دکتر «بهزادیاننژاد» استاد سابق دانشگاه تربیت مدرس و مشاور وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در دولت اصلاحات است.
«طاعون و افول تمدن اسلامی»، «تاریخ جنون در جامعه اسلامی دوره میانه»، «پزشکی و اسلام در هند مستعمره» و «پزشکی اسلامی در دوره میانه»، «نوسازی پزشکی و بهداشت در ایران دوره قاجار»، «نوسازی پزشکی در کشورهای شرقی» و «پزشکی و سنت علمی در تمدن اسلامی»، عنوان کتابهای این مجموعه است.
نوشتار حاضر به بررسی عناوین منتشر شده از این مجموعه 15 جلدی پرداخته است. جالبترین اثر، کتاب «تاریخ جنون در جامعه اسلامی دوره میانه» است. نویسنده اثر مباحثی همچون جنون، مجنون، جن، دیوانه و دیو را به عنوان یک بیماری روانی در طول تاریخ پزشکی در جهان اسلام بررسی کند. نویسنده این مسئله را علاوه بر حوزه پزشکی در حوزههای الهیات، کلام، سحر، فقه و بلکه در محیط اجتماعی جامعه اسلامی بررسی کرده است.
شرق در حاشیه این نوشتار به اهمیت نقش شبهقاره در تاریخ پزشکی در جهان اسلام پرداخته است. نویسنده پزشکی را به مثابه جزئی از مطالبات اصلاحگرایانه روشنفکران دینی در تاریخ مبارزه هند با استعمار دانسته است.
واکنشها به پخش اعترافات تلویزیونی رقصندههای اینستاگرامی ادامه دارد
روند واکنشها به پخش اعترافات تلویزیونی رقصندههای اینستاگرامی ادامه دارد و شرق نیز از قافله عقب نمانده و خود دست به انتشار واکنش دیگر مطبوعات و چهرههای فرهنگی، ورزشی و سیاسی پرداخته است.
نویسنده ابتدا به شرح چند و چون ماوقع پرداخته و اذعان کرده که این اعترافها در اردیبهشتماه انجام شده اما در تیرماه از تلویزیون پخش شده است. سپس در ادامه به واکنشها و حمایتهای مجازی مخاطبان اینستاگرام گرفته تا توئیتر از دختران رقصنده پرداخته است.
حجتالاسلام زائری، عباس عبدی و حجتالاسلام فاضل میبدی از جمله افرادی هستند که نویسنده به طرح نظرات آنان پرداخته است. حجتالاسلام زائری روحانی منتقد و مشهور درباره پخش این اعترافات در تلویزیون در صفحه اینستاگرام خود نوشته است: قرنها ادبیات اباحی و جنسی وجود داشته، آیا چیزی از اقتدار و صلابت فکر دینی کاست؟ غالب شعرا هزلیات دارند و غالب تصویرگران، نقشهایی که قابل نشر نیست! قرنها مردم رقصیدند و برهنه شدند و رفتند و آمدند، اما دین آسیبی ندید! چرا بزرگان مدعی این نکته ساده و کوچک را نمیفهمند؟ آنچه دین و ایمان را متلاشی و نظام را نابود میکند، لرزش کمر دختری نوجوان نیست، لغزش قلم است!
نویسنده در ادامه به طرح منتقدان اجتماعی و نظرات استادان دانشگاه نیز پرداخته است. آنگاه یادآور شده است که این اقدام واکنشهای بسیاری در رسانههای خارجی نیز داشته است.
رقص همان زبان است
رهبر قنبری کارگردان سینما نگاهی متفاوت به مسئله ماجرای دختران رقصنده انداخته است و در تعریفی متفاوت از رقص گفته است: هر رقصی نهایتا یک زبان است، خواه این رقص مبتذل باشد، خواه سماع درویشانه یا رقص اپرایی و باله، با این تفاوت که رقصها هرچه مبتذلتر باشند، نشانگر نارسایی زبان و گفتار و منش و کردار عوامل فرهنگی جوامعی هستند که قدرت بیان خواستههای درونی انسانهای تحت پوشش خود را حتی به شکل ابتدایی نداشته و موجبات شکوفایی خود و انسانهای تحت پوشش خود را نیز فراهم نیاوردهاند، اما آنچه بهعنوان رقصهای متعالی همانند سماع، رقص در اپراها و بالهها رایج است، حکایت دیگری دارد و آن اینکه اکنون در تعالیبخشی به زبانهای ابتدایی و حتی مدرن، نوعی همسویی میان اجزی یک جامعه یا بخش بزرگی از آن جامعه به وجود آمده است تا با چنین رقصهایی یا همان «حرکات موزون» ضمن همدلی و همراهی اجزای جامعه در نارسایی زبان مصطلح رایج، به جهانهای معنایی ناشناخته اشاره شود.
وی مدعی است حتی رقصهای سنتی کنونی مانند رقص شمشیر عربها میراثی بازمانده از گذشته و زبانی مربوط به آن زمان بوده و اکنون نمیتواند بازگو کننده زبان امروزین جامعه باشد. وی عزاداریها و کوبیدن بر سر و سینه و کوبش دهلها و طبلها را نوعی حرکات موزون هستند که به اصطلاح در نارسایی زبان متداول بع معنویتی غیر قابل بیان با زبان مصطلح اشاره هستند.
نویسنده در پایان مدعی است: حال تصور بفرمایید رقص از هر دست دخترکان و پسرکان یک جامعه، آیا آنها را که ظرفیت فکری و ذهنیشان در حال بالیدن است، باید مورد نقد، انتقاد، اعتراض و شدت قرار داد یا عوامل و مسئولان فرهنگی آن جامعه را که با کارکردها و هزینههای بیکران خود نتوانستهاند رقصها را از ابتدائیات انسانهای جامعه خودی، به امری متعال، هرچند نه مانند اپرا یا باله و شاید سماع جمعی مانند همدلی و همراهی در سماع عزادارانه تبدیل کنند؟