مرور مطبوعات / دگرگونی معماری مذهبی پس از انقلاب
بیستم مرداد 1397
مطبوعات روز کمفروغی داشتند. «دگرگونی معماری مذهبی پس از انقلاب»، «پروتستانتیسم؛ همزاد کاپیتالیسم»، «یکی در کثرت ظهور»، «زیر یوغِ دروغ» عناوین شمارههای امروز بودند.
دگرگونی معماری مذهبی پس از انقلاب
سید محمد بهشتی نگاهی انداخته است به معماری مذهبی در پس از انقلاب اسلامی. وی در بخشی از یادداشت خود ضمن اشاره به تصرفات شدید و وسیع در مقبرهها و بقاع تاریخی بهخصوص حرم امام رضا(ع) و حرم حضرت عبدالعظیم(ع) مینویسد: ما درباره مفهوم مسجد دچار یک دگرگونی کلی شدهایم که سویههای آن از دوره پهلوی اول آغاز میشود. تا پیش از رضا شاه مساجد مکانهایی برای برپایی نماز بودند و اگر عملکرد دیگری (خصوصا اجتماع مسلمین) در آن صورت میگرفت در حاشیه فعالیت اصلی آن بود. اما به سبب تحولات فکریای که از یک قرن پیش رخ داد عملکرد مساجد در وهله اول به اجتماع مسلمین اختصاص یافت تا جایی که موضوع برپایی نماز در درجات چندم قرار گرفت و امروزه میبینیم مسجدها دیگر مکانهایی برای برگزاری ختم و… هستند. علاوه بر این در معماری مساجد دچار دگرگونیهای نمادین شدهایم. اگر تا پیش از این و در طول تاریخ برای معماری بقاع متبرکه و حرم معصومین از گنبدهای طلا و آینهکاری استفاده میشد، حالا شاهد مساجدی هستیم که با گنبدهای طلایی و آینهکاری تزیین شدهاند. این موضوع اغتشاشی آنچنان جدی است که با تعدد یافتن آن میتوانیم بگوییم مساجد شبیه همهچیز هستند غیر از مسجد.
پروتستانتیسم؛ همزاد کاپیتالیسم
عظیم محمودآبادی به مناسبت سالروز تأسیس مذهبی که توسط مارتین لوتر پایهگذاری شد با سیدعلی میرموسوی به گفتوگو نشسته است.
وی در بخشی از این مصاحبه میگوید: نگاه لوتر به جایگاه ایمان و کمرنگ کردن اهمیت شریعت برای رستگاری به تعبیر اسکینر دارای دو مضمون سیاسی است. ۱- مضمون اول آن زیر سوال بردن اقتدار قضایی کلیسا است. این زیر سوال رفتن اقتدار قضایی هم به همان مسالهای برمیگردد که شما در اولین سوال به آن اشاره کردید؛ یعنی مساله فروش آمرزشنامهها. خب این آمرزش فروشی اقتدار ویژهای را برای کلیسا رقم زده بود تا تعیین کند که کدام افراد گناهکار هستند و کدام نه. ضمن اینکه آمرزش فروشی مبتنی بر یک مبنای کلامی بود. آن مبنا عبارت از این بود که آن حرکت بزرگ عیسی(ع) و آن فداکاری -که به اعتقاد مسیحیان عیسی انجام داده بود- یک ارزش افزودهای را پدید آورده بود که بر پایه آن کلیسا توانسته بود مالک یک سرمایه بزرگ شود. طبق آن مبنا مسیح(ع) با فداکاری خود علاوه بر اینکه موجبات رستگاری امت خود را فراهم کرد باعث به وجود آوردن سرمایه بزرگی برای کلیسا نیز شد.
یکی در کثرت ظهور
عبدالله ناصری به مناسبت یکصدمین سال تولد عباس زریاب خویی، مورخ، فلسفهدان و کتیبهشناس برجسته ایرانی نگاهی به آثار و زندگی او انداخته است.
در بخشی از این نوشتار آمده است: او علاوه بر تاثیرپذیری از تاریخپژوهان آلمانی، از اقبال آشتیانی تاثیر گرفت و میتوان سبک تاریخنگاری و تاریخپژوهی او را تاحدود زیادی متاثر از شیخالمورخین دوران جدید ایران یعنی عباس اقبال آشتیانی قلمداد کرد. از آثار به جای مانده از این پژوهشگر میتوان به ترجمه کتاب لذات فلسفه، تاریخ فلسفه، بخشی از تاریخ بزرگ ویل دورانت و ترجمه کتاب دریای جان از هلموت ریتر اسلامشناس و ایرانشناس معروف آلمانی اشاره کرد که نشان میدهد زریابخویی در حوزههای مختلف ادب، هنر، تاریخ و عرفان بیشک چهره بزرگی بوده است، هر چند به واسطه تدریس تاریخ اغلب او را به کسوت تاریخپژوهی میشناسند.
ایران
زیر یوغِ دروغ
ایران گفتوگویی ترتیب داده است با دکتر مهراب صادقنیا جامعهشناس و استاد دانشگاه ادیان و مذاهب در موضوع «جامعهشناسی شایعه».
وی درباره رابطه اخلاق و شایعه میگوید: شایعه خود بیماری یا دستکم نشانه بیماری یک جامعه است. بر این اساس در جامعهای که شایعه امکان رشد دارد، یک «بیماری اخلاقی» وجود دارد و یا دستکم ممکن است چنین بیماری اخلاقی پدید آید. در جامعه دینی نیز اگر شهروندان توجه داشته باشند که قرآن کریم، آنان را توصیه کرده است که قولوا قولاً سدیدا یعنی سخنان محکم و دقیق بگویید، از انتشار شایعه پرهیز خواهند کرد. نکته مهم در رابطه با نسبت معکوس اخلاق و شایعه در این است که شایعه باعث ایجاد وضعیتی در جامعه میشود که در جامعهشناسی اخلاق از آن به «هراس اخلاقی» تعبیر میشود. هراس اخلاقی که برای نخستین بار توسط «استنلی کوهن» مطرح شد، به معنای وضعیتی در جامعه است که نسبت به یک گروه یا شخص در جامعه نوعی بدگمانی و هراس به وجود میآید که آن شخص یا گروه را مستحق تحمل محرومیّت نسبی و یا خشونت مدنی میکند. به این معنا که وقتی درباره یک شخص یا یک گروه شایعه و اخبار نادرستی منتشر میشود، آن فرد و یا گروه در معرض خشونت و یا محرومیت قرار میگیرند.