مرور مطبوعات / تبدیل حبس ابد و اعدام تعزیری به حبس تعزیری
19 شهریور 1397
این روزها مصادف بود با سالگرد درگذشت آیتالله طالقانی و نیز روز جهانی جلوگیری از خودکشی. به همین دلیل بخش قابل توجهی از مطالب مطبوعات به این دو موضوع اختصاص داد اما دیگر موضوعات نیز کم نبودند و بر غنای شمارههای امروز افزوده بودند. «آیا در حوزه سکولاریسم وجود دارد؟»، «رابطه حوزه و نظام اسلامی»، «فعالیت هاتگرام و طلاگرام به ضرر پیام رسانهای داخلی است»، «جریانسازی مترجمان»، «فلسفههایی که مد میشوند»، «جهان به مثابه ذهنی بزرگ»، «بازسازی ساختار اعتماد»، «تهران ۱۴۱۰ با مولفههای زیر شناخته میشود: زنانه و سالخورده»، «روشنفکری برای زمانه خویش»، « پاسخهای فلسفی به پرسشهای کودکانه»، «سوختن خرمن شفافیتفروشی»، «جای خالی نگاههای ملی»، «سیاسی شدن فلاسفه نگاهها را متوجه آنان میکند»، «چرا قلیانهایمان را گلدان نکردیم؟»، «دغدغههای امروز طالقانی»، «تقابل و تعامل خانواده و دولت»، «الگوی رواداری»، «بازسازی ساختار اعتماد»، «خانه موسیقی وکالت هنرمندان را میپذیرد»، «مدیریت زنان و سرنوشت ۱۴۴ رزومهای که به اصلاحطلبان رسید»، «شهرداران زن»، «صدای مردم»، «جلوی خودکشی را بگیریم»، «وظیفه خبرگان صیانت از اصل ولایت فقیه است»، «تبدیل حبس ابد و اعدام تعزیری به حبس تعزیری»، «طالقانی تئوریسین شورا در جمهوری اسلامی»، «من موجب شهرت شما شدم!»، «خودکشی، ۱۴ درصد از کل مرگومیرهای جهان» و «شناسایی ۱۹۰۰ دختر در معرض فرار» عناوین برجسته شمارههای امروزند.
وظیفه خبرگان صیانت از اصل ولایت فقیه است
علی مطهری در واکنش به بیانیه پایانی مجلس خبرگان سخنانی به زبان آورد که موجب واکنش دفتر مرحوم مهدوی کنی رئیس فقید مجلس خبرگان رهبری شد. در بیانیه این دفتر آمده است: مروری بر مواضع صریح مرحوم آیتالله مهدویکنی نشان میدهد که ایشان وظیفه خبرگان رهبری را صرفا صیانت از «رهبر» ندانستهاند و هرگز وظیفه نظارتی این مجلس را نفی نکردند بلکه در تفسیر این اصل قانون اساسی یکی از وظایف خبرگان را صیانت از «اصل ولایت فقیه» بهعنوان عمود خیمه انقلاب و جایگاه و شئون رهبری و نه شخص رهبر، معرفی نمودند. البته روشن است که تا شخص رهبر شرایط ولایت مطلقه را داشته باشد، پاسداری از حریم او نیز چیزی جز پاسداری از این اصل مترقی و جایگاه رفیع نخواهد بود و این اعتقادی بود که آن مرحوم تا پایان عمر شریفش بر آن استوار بود و بدان عمل میکرد.
جلوی خودکشی را بگیریم
حسین ناصری روانشناس پیشگیری درباره خودکشی دست به قلم برده و نوشته است: عوامل خطر در بروز خودکشی ویژگیهایی هستند که احتمال خودکشی را افزایش میدهند. با وجود آنکه عوامل خطر عمدتا در درازمدت تأثیرگذار هستند، رخدادهای استرسزایی نظیر مشکلات ارتباطی، مشکلات مالی و اجحافهای اجتماعی، این خصوصیت را دارند که افراد را در معرض این آسیب قرار میدهند. از سوی دیگر، عوامل محافظ صرفا به معنای نبود عوامل خطر نیستند، بلکه عوامل یا شرایطی هستند که توانایی و تابآوری افراد را در موقعیتهای دشوار افزایش داده یا با فراهمکردن حمایت و مرتبطکردن آنان با دیگر افراد جامعه در دورههای سخت زندگی، احتمال رفتارهای آسیبزا را کاهش میدهند. نکته اساسی در حوزه پیشگیری از خودکشی، نظیر پیشگیری از آسیبهای اجتماعی دیگری مانند اعتیاد، اختلالات روانی یا…، نبود استراتژی ملی پیشگیری است. طبیعی است وقتی کشوری استراتژی ملی پیشگیری نداشته باشد، به پیشگیری از خودکشی نیز نخواهد پرداخت. بااینحال، کشور ما انجمن پیشگیری از خودکشی دارد.
صدای مردم
الهام فخاری عضو شورای شهر تهران در آستانه سالگرد درگذشت آیتالله طالقانی مینویسد: امروز لازم میدانم باور ایشان به مردم، حق آنها، وظیفه مردم و وظیفه حاکمان و مدیران در برابر مردم را یک بار دیگر یادآوری کنم. مخاطب ایشان همواره مردم بودند؛ آیتالله طالقانی تلاش کرد صدای مردم را بشنود. متأسفانه کشور خیلی زود برکت وجود ایشان را از دست داد. لازم میدانم در یکسالگی شورا به خودم و همه همکارانم در شورا یادآوری کنم که شنیدن صدای مردم با همه سلایق، چه در همطیفهای سیاسی ما و چه طیف سیاسی مقابل، دیدن مردم در همه شهر، حتی آنها که بنا بر شرایط اجتماعی، اقتصادی و شرایط خاصشان پروا و امکان دیدهشدن ندارند، وظیفه ماست. یادآوری میکنم لزوم فهمیدن خواست و نیاز مردم از همه طبقهها و گروهها، زنان و مردان، کودکان و بزرگسالان، اهمیت ویژهای دارد. شنیدن و دیدن دو مهارت اساسی در مسیر فهم و کنش اجتماعی هستند.
تبدیل حبس ابد و اعدام تعزیری به حبس تعزیری
محمدجواد فتحی درباره این طرح که قرار است توسط تعدادی از نمایندگان مجلس با قید دوفوریت در صحن علنی به رأی گذاشته شود، گفت: مدعیالعموم جایی وارد میشود که جنبه عمومی جرم را بخواهد دنبال کند. جنبه خصوصی با شاکی است. در این طرح گفتیم عفو عمومی مربوط به این جنبه عمومی جرم است؛ یعنی برای کسانی که مرتکب جرمی شدهاند که شاکی خصوصی ندارند، دادستان حق اقامه تعقیب را ندارد و آنها مشمول عفو قرار میگیرند. او در ادامه گفت: در صورت تصویب این طرح، چه آنهایی که متهم هستند، چه آنهایی که محکوم هستند و حکم برایشان صادر شده است؛ بر اساس این قانون حکم بلااثر میشود؛ اگر زندانی هستند آزاد میشوند، اگر باید شلاق بخورند نمیخورند؛ اگر مدتی از محکومیتشان گذشته باشد، باید آزاد شوند. اگر محکومیتشان طی شده، آثار تبعی محکومیت از بین میرود و سوءپیشینه کیفری در مورد آنها لحاظ نخواهد شد. اینها آثار عفو عمومی است که در حقوق بحث میشود.
طالقانی تئوریسین شورا در جمهوری اسلامی
علی شاملو روزنامهنگار نیز در آستانه سالگرد درگذشت آیتالله طالقانی مینویسد: آیتالله طالقانی پیش از آنکه مبارزی اخلاقمدار باشد، انسانی اخلاقی بود که تدین و اخلاقش او را به سمت مبارزه هدایت کرد. دو عامل باعث شد آیتالله طالقانی مبارزه با رژیم پهلوی را آغاز کند؛ نخست اینکه از دوران کودکی شاهد مخالفت پدرش با رضاشاه بود. در ایامی که پدر ایشان برای مبارزه با رضاشاه مجبور به زندگی مخفیانه در منطقه شمیران تهران شده بود، سیدمحمود در سنین نوجوانی بود و از همان دوران در جریان سختیهای مبارزه قرار گرفت. نکته دوم این بود که وقتی از حوزه بیرون آمد، دروس حوزه را کافی ندانست و به قرآن، تاریخ و سرگذشت ائمه(ع) روی آورد و همین باعث شد روحیه آزادمنشی و آزادگی در ایشان بیشتر شکل بگیرد. آیتالله طالقانی در حوزه شخصی و اجتماعی رفتاری مبتنی بر اخلاق داشت. از سنین نوجوانی فرزندانش را به کار و تلاش تشویق میکرد و به آنها سرمایهای اندک میداد تا بتوانند مخارج زندگانی خود را حتی با پول ناچیزی اداره کنند و بهاصطلاح امروزی فرزندان خود را آقازاده تربیت نکرده بود.
شناسایی ۱۹۰۰ دختر در معرض فرار
مدیرکل دفتر امور آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور گفت: سال گذشته حدود هزارو ۹۰۰ دختر در معرض آسیب در کشور شناسایی و مورد حمایت بهزیستی قرار گرفتند. رضا جعفریسدهی، یادآور شد: سال گذشته به هزارو ۹۰۰ دختر در معرض آسیب خدمات ارائه دادیم که این دختران از طریق اورژانس اجتماعی یا به صورت خودمعرف مراجعه کردند؛ همچنین برخی از طریق دادگستری به ما مراجعه کردند. برخی از دختران از طریق کلانتری یا آموزشوپرورش شناسایی شدند؛ همچنین برخی از شهروندان به دلیل احساس مسئولیتپذیری اجتماعی، دخترانی را که در معرض آسیب هستند، به ما معرفی میکنند. او با اشاره به مراکز حمایت روانی و اجتماعی دختران در معرض آسیب که در سطح کشور راهاندازی شده است، افزود: ضرورت و فلسفه وجودی این مراکز بحث مداخله زودهنگام و شناسایی دختران در معرض آسیب که بتوانیم این دختران را شناسایی و از فرار دختران و به تبع آن آسیبدیدگی دختران در معرض آسیب جلوگیری کنیم.
خودکشی، ۱۴ درصد از کل مرگومیرهای جهان
معاون پژوهشی سازمان پزشکیقانونی با بیان اینکه بر اساس اعلام سازمان بهداشت جهانی، خودکشی، ۱۴ درصد از کل مرگومیرهای جهان را تشکیل میدهد، گفت: خودکشی پانزدهمین علت مرگ در جهان به شمار میآید. علیرضا کاهانی در دومین همایش ملی پیشگیری از خودکشی با بیان اینکه ایران رتبه ۱۲۴ در بین ۱۸۲ کشور را در خودکشی به خود اختصاص داده است، افزود: نرخ خودکشی در مردان رتبه ۱۲۷ و در زنان رتبه ۱۱۴ را دارد. بررسیها نشان داده است که در ایران نرخ خودکشی، بیشتر از فوتشدگان ناشی از مواد مخدر و دگرکشی و کمتر از تصادفات است. وی با اشاره به اینکه میزان مرگومیرهای غیرطبیعی ارجاعشده به سازمان پزشکیقانونی کشور در ۱۰ سال گذشته ۳۹۳ هزار و ۹ نفر بوده است، اظهار کرد: میزان مرگومیر ناشی از اعتیاد ۳۳ هزار و ۶۵۴ نفر (8.6 درصد)، موارد مشکوک به خودکشی ۳۸ هزار و ۵۶۰ نفر (9.8 درصد)، موارد مشکوک به دگرکشی ۲۴ هزار و ۱۲۳ نفر (6.1 درصد) و موارد فوت ناشی از تصادفات ترافیکی ۱۹۲ هزار و ۲۳۵ نفر (48.9 درصد) بوده است. همچنین بررسی روند تغییرات آمار متوفیان مشکوک به خودکشی از سال ۸۷ تا ۹۶ از سه هزارو ۴۲۸ نفر به چهار هزار و ۶۲۵ نفر افزایش یافته است.
من موجب شهرت شما شدم!
بهمن کشاورز حقوقدان درباره کش و قوس پیش آمده بین صداوسیما و استاد شجریان و در واکنش به حکم صادره از دادگاه مینویسد: چگونه ممکن است پس از 50 سال ناگهان به پیش از سال 1348 برگردیم و پخش صدای هنرمند را از صداوسیما به این اعتبار که باعث شهرت او میشود، غیرقابل مجازات بدانیم. با قبول این استدلال هرکس میتواند از طرق مقتضی، نوشتهها و تألیفات نویسندگان و مؤلفان را به دست آورد و منتشر کند و استدلال کند که اثر ایشان را هیچکس نمیشناخت، من با انتشار آن موجب شهرتش شدم؛ بنابراین باید چیزی هم به من بدهد! گمان میرود حال که بحث پیوستن ایران به WTO مطرح است که یکی از شروط آن پذیرش ضوابط کپیرایت است و درعینحال در سالهای بعد از انقلاب بسیاری از مقاولهنامهها و قراردادهای بینالمللی راجع به مالکیت فکری و معنوی را پذیرفتهایم، این استدلال غیرقابلپذیرش است هرچند که بدون این تحولات و بر مبنای نفس قانون مصوب 1348 نیز این استدلال غیرقابلقبول بود. والله اعلم.
چرا قلیانهایمان را گلدان نکردیم؟
بابک زمانی رئیس انجمن سکته مغزی درباره تأثیرات قلیان بر سلامتی پرداخته و سپس ارتباطی بین این مسئله و مسائل جاری کنونی جامعه برقرار کرده و نوشته است: اکنون پس از دو سال زمان آن فرا رسیده است که بپرسیم راستی چرا قلیانهایمان را گلدان نکردیم؟ آیا مشغول مشکلات مهمتر و کلیتری بودیم؟ بحرانهای اقتصادی-اجتماعیای که فرصتی برای مسائل بیاهمیت! مثلا قلیان را نمیداد؟ شاید. شاید هم فقط به کلیات میاندیشیدیم و به اشکالاتی که در بیرون از خود ما قابل رؤیت هستند، ایرادهایی که از دیگران میگیریم و کارهایی که از مسئولان و از مردم میخواهیم انجام دهند. به آنچه خود انجام میدهیم و آنچه توان انجامش را داریم نیندیشیدیم. به تغییرات جزئی اما واقعی که به تدریج منجر به تغییرات کلی میشوند بهایی ندادیم! وقتی نمیتوانیم برای رفع یک بلیه آشکار که در خطرناک و غیرمنطقیبودن آن هیچ اختلافنظری وجود ندارد و راهکارهای روشنی برای مقابله با آن وجود دارد، کوچکترین حرکتی از خود نشان دهیم، در برابر بحرانهای عظیم اقتصادی و سیاسی که تنها رسیدن به نقطه نظری منطقی در مورد هرکدام از آنها مستلزم تلاش و تحرک فکری قابل ملاحظهای است چه خواهیم کرد؟!
اعتماد
دغدغههای امروز طالقانی
محمد توسلی نیز در سالگرد درگذشت مرحوم طالقانی به ابعاد دیگری از شخصیت وی پرداخته و نوشته است: همه به یاد داریم در همان ماههای بعد از پیروزی انقلاب که در بسیاری از شهرها با بحرانهای اجتماعی روبهرو بودیم او با تاکید بر آموزههای قرآنی پیشنهاد تشکیل شوراها و سپردن کار مردم به دست مردم را مطرح کرد و در همین راستا در چند شهر از جمله سنندج انتخابات شورا برگزار شد و با مشارکت مردم در آن شرایط ملتهب آرامش به وجود آمد. در شهر تهران نیز در اردیبهشتماه سال ۵۸ اولین انتخابات شوراها زیرنظر وزارت کشور در ۱۵ گود جنوب شهر که پایینترین لایههای اجتماعی به لحاظ فرهنگی و اقتصادی در آنها ساکن بودند، برگزار شد. با همکاری و مشارکت نمایندگان منتخب همین گودنشینان کار سنگین کمکرسانی و جابهجایی گودنشینان فراهم شد، که گزارش تفصیلی آن قبلا منتشر شده است. با چنین نگاه راهبردی با نگرانیهایی که طالقانی از روند شکلگیری تحولات در ماههای بعد از انقلاب داشت و احساس خطری که میکرد در خطبههای آخرین نماز جمعه که به مناسبت سالروز شهدای ۱۷ شهریور در بهشت زهرا برگزار شد بر همین راهبرد تاکید کرد و گفت: «مساله شورا از اساسیترین مسائل اسلام است. خداوند حتی به پیغمبرش با آن عظمت میگوید با مردم مشورت کن و به اینها شخصیت بده، تا بدانند که مسوولیت دارند و متکی به شخص رهبر نباشند. …
بازسازی ساختار اعتماد
آذر تشکر نگاهی انداخته است با جایگاه زنان در پستهای مدیریتی کشور و نوشته است: در بحث مدیریت شهری وقتی استدلال میشود که زنان صاحب تخصصهای زیادی هستند که میتوانند در بخشهای متنوع شهرداریها و در سطوح مختلف ناحیهای منطقهای و شهری به کار گرفته شوند، همان استدلال آقای چمران رییس سابق شورای شهر تهران مطرح میشود که کار زباله و باز کردن جویهای خیابان در شأن زنان نیست! با همه اینها، همچنان مدیریت شهری از حضور گسترده زنان به صورت یک جریان تاثیرگذار بیبهره است. در حالی که زنان هم تخصص دارند، هم دلسوزانه رفتار میکنند و هم با زندگی روزمره شهر از نزدیک آشناتر هستند. با وجود این ظرفیتها تعداد زنانی که در حوزه مدیریت شهری امکان حضور پیدا کردهاند، زیاد نیستند. آن طور که انتظار میرفت حضور زنان در حوزه مدیریتی شهر و شوراها جریان ایجاد کند و در بخشهای مختلف خدمات، فعالیتها و مدیریتهای شهر شاهد حضور گسترده زنان باشیم، چنین جریانی اتفاق نیفتاده است. واقعیت این است که در سالهای اخیر در مورد حضور زنان بسیار با احتیاط عمل شد و به همین دلیل هم زنان نتوانستهاند در این حوزه تاثیرگذار باشند.
الگوی رواداری
مهسا علیبیگی مصاحبهای ترتیب داده است با علیضا ملایی توانی نویسنده کتاب «زندگی سیاسی آیتالله طالقانی». ملاییتوانی در بخشی از این مصاحبه میگوید: رواداری، تساهل، تسامح و مدارا یا هر واژه دیگری که بتواند وسعت فکری این اندیشمند را نشان بدهد یکی از ویژگیهای اصلی اندیشه سیاسی و حوزه عملکرد آیتالله طالقانی است. اما این پرسش که منشا و مبدا این رواداری چیست، پاسخش را باید در دلایل مختلف تاریخی، فرهنگی، سیاسی و مذهبی که او با آنها مواجه بود، جستوجو کرد. طالقانی به لحاظ تاریخی محصول شرایط متشنج و جامعه ناپایدار پس از مشروطه است. طالقانی در سالهایی متولد میشود که جامعه ایران دستخوش بحرانهایی بزرگ است؛ ناامنی بیداد میکند و کشور دچار قطحی و شرایط جنگی شده است.
تقابل و تعامل خانواده و دولت
وظایف دولت در قبال تشکیل خانواده جوانان موضوعی است که اعتماد به آن پرداخته و نوشته است: به صراحت اصل ۱۰ قانون اساسی همه قوانین و مقررات و برنامهریزیها در جهت آسان کردن تشکیل خانواده است و به صراحت اصل ۳ قانون اساسی آموزش و پرورش و تربیتبدنی رایگان، بهداشت و تعمیم بیمه، رفع تبعیضات و ایجاد امکانات عادلانه و…از وظایف دولت جمهوری اسلامی ایران است و در تمام این سالها پس از تصویب قانون اساسی، اکنون تشکیل خانواده و البته حفظ و استواری آن تا چه میزان پیشرفت داشته است!؟ پرداخت هزینه مهدکودک به زنان شاغل که یک مورد جزئی در این میان است، پس از طی فراز و نشیبها و الزام و رای وحدت رویه از دیوان عدالت اداری، همچنان به جمعیت قابل توجهی که مشمول آن هستند، پرداخت نمیشود. دولت در قبال هر فرد جامعه از زمان تولد تا مرگ مسوولیت دارد و هر آسیبی در این میان قصور نهادهای مسوول است. انتظار طی ره صد ساله نیست؛ انتظار، دانستن و پذیرفتن معضلات است. چنانچه در راستای رفاه خانوادهها گامی برداشته شود که نتیجه آن ولو اندک، دیده شود، موجب آرامش و امنیت روان خانوادههاست.
خانه موسیقی وکالت هنرمندان را میپذیرد
حمیدرضا نوربخش، مدیرعامل خانه موسیقی، ضمن تاکید بر اینکه اساسا محمدرضا شجریان سالها پیش از انقلاب به شهرت رسیده بود و صداوسیمای بعد از انقلاب از او به عنوان هنرمندی شناخته شده درخواست کرد «ربنا» را بخواند نه به عنوان هنرمندی گمنام، اعلام کرد خانه موسیقی آماده دریافت وکالت از هنرمندان برای دفاع از حقوق ضایع شده آنها است. وی گفت: باید از صداوسیما پرسید مگر امروزه ساز و کار سایر تلویزیونهای دنیا چگونه است؟! مگر شما بابت پر کردن هر ثانیه آنتنتان هزینه نمیکنید؟! مگر برای برنامههای مختلف پول نمیدهید و مگر بابت همین هزینههایتان، بودجه نمیگیرید؟! مگر نمیگویید بابت هر ثانیه هر برنامه، به سازندگانش فلان مبلغ میدهیم پس چطور میشود که نوبت به موسیقی که میرسد این حق را به خودتان میدهید که به آثار هنرمندان چوب حراج بزنید و استفاده از آنها را حق خود بدانید و افزون بر آن، گمان کنید که در حق این هنرمندان لطف هم کردهاید؟
شهرداران زن
اعتماد آماری از زنان شهردار در کشور ارائه کرده و به معرفی این شهرداران پرداخته است: از میان ۱هزار و ۲۰۰ شهر کشور تنها ۵ زن سکان اداره شهرها را در اختیار دارند. یک زن در خوزستان شهردار شده و ۲ زن در استان سیستان و بلوچستان. ۲ زن نیز در تهران شهردار منطقه هستند: مهنا محمدی، شهردار اسپکه، سهیلا بامری شهردار چگردک، سمیه حاجوی شهردار منطقه 7 تهران، سهیلا صادقزاده شهردار منطقه ۱۰ شهر تهران.
مدیریت زنان و سرنوشت ۱۴۴ رزومهای که به اصلاحطلبان رسید
سپیده سعیدی مینویسد: ۱۸ ماه گذشت؛ از دورهای که حداقل ۱۵۰ زن رزومه خود را برای حضور در شورای شهر تهران به شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان تحویل دادند تا در نهایت فهرست نامزدهای انتخابات پنجمین دوره شوراهای شهر در حوزه انتخابیه تهران از میان آنها تدوین شود. زنانی که خود را لایق و واجد شرایط برای حضور در شورای اسلامی شهر تهران میدانستند. از آن تعداد ۶ زن در فهرست نامزدهای شورای شهر تهران قرار گرفت و هر ۶ زن نیز رای مردم پایتخت را به دست آورده و وارد شورا شدند. اینکه ۶ زن در فهرست نامزدها جا گرفتهاند و همان ۶ زن توانستند از مردم رای اعتماد بگیرند نشان میدهد که مردم به حضور زنان در عرصههای مدیریتی و تصمیمگیری اعتقاد راسخ دارند اما هماکنون سرنوشت ۱۴۴ زن دیگر برای حضورشان در فعالیتهای اجتماعی و سیاسی چه شد؟ بهویژه آنکه پس از پیروزی اصلاحطلبان در انتخابات و معرفی دو شهردار تاکنون هیچیک از آن نامزدها در میان معاونان شهردار یا شهرداران مناطق حضور پیدا نکردهاند.
تهران ۱۴۱۰ با مولفههای زیر شناخته میشود: زنانه و سالخورده
معاونت برنامهریزی و توسعه شهری شهرداری تهران گزارشی آیندهنگارانه از وضعیت پایتخت تهیه و منتشر کرده است که تهران را از منظر مختلف اجتماعی، اقتصادی، محیطی و فناوری اطلاعات بررسی و پیشبینی کرده است. گزارشی با عنوان «آیندهنگاری کلانشهر تهران» که براساس آنچه در این گزارش آمده نتیجه تلاش گروه ۱۵ نفره از متخصصان حوزه مدیریت و برنامهریزی شهری و متخصصان آیندهپژوهی است. این گزارش در حوزه اجتماعی تهران را در آینده، شهری بیشتر سالخورده پیشبینی کرده است. علاوه بر این تهران زنانهتر میشود و جمعیت بیشتری را در خود جای میدهد. با افزایش سن، میانسالان کنونی و ورود آنها به دوران سالمندی لزوم برنامهریزی و درنظرگرفتن شاخصهای رضایت از زندگی آنها روشنتر میشود. با توجه به آهنگ پرشتاب کاهش باروری ایران در دو دهه اخیر، پیشبینی میشود حرکت به سمت سالخوردگی جمعیت، تسریع شود و با استناد به روندهای مشاهده شده باروری و مرگ و میر و نگاهی به محتملترین مسیرهای تغییر آنها در آینده برآورد میشود که شروع قرن پانزدهم هجری شمسی سرآغاز روند روبهافزایش جمعیت سالخورده در ایران باشد. سیر افزایشی «نسبت سالمندان به کل جمعیت» و «ضریب وابستگی» در شهر تهران نیز مشهود است.
بازسازی ساختار اعتماد
در بحث مدیریت شهری وقتی استدلال میشود که زنان صاحب تخصصهای زیادی هستند که میتوانند در بخشهای متنوع شهرداریها و در سطوح مختلف ناحیهای منطقهای و شهری به کار گرفته شوند، همان استدلال آقای چمران رییس سابق شورای شهر تهران مطرح میشود که کار زباله و باز کردن جویهای خیابان در شأن زنان نیست! با همه اینها، همچنان مدیریت شهری از حضور گسترده زنان به صورت یک جریان تاثیرگذار بیبهره است. در حالی که زنان هم تخصص دارند، هم دلسوزانه رفتار میکنند و هم با زندگی روزمره شهر از نزدیک آشناتر هستند. با وجود این ظرفیتها تعداد زنانی که در حوزه مدیریت شهری امکان حضور پیدا کردهاند، زیاد نیستند. آن طور که انتظار میرفت حضور زنان در حوزه مدیریتی شهر و شوراها جریان ایجاد کند و در بخشهای مختلف خدمات، فعالیتها و مدیریتهای شهر شاهد حضور گسترده زنان باشیم، چنین جریانی اتفاق نیفتاده است. واقعیت این است که در سالهای اخیر در مورد حضور زنان بسیار با احتیاط عمل شد و به همین دلیل هم زنان نتوانستهاند در این حوزه تاثیرگذار باشند.
جهان به مثابه ذهنی بزرگ
مایکل کولمن تالبوت (۱۹۹۲-۱۹۵۳) نویسنده امریکایی بود. تالبوت در بخشی از مقدمه این کتاب که شامل سه بخش با عناوین «آگاهی و واقعیت»، «ساختار فضا زمان»، «عرفان و فیزیک جدید» است، میگوید: توصیف جهان حجابی است که مانع ارتباط مستقیم ما با جهان میشود. جهانی از کلمات برای خود خلق میکنیم و در آن زندانی میشویم، به طوری که فرآیند تفکر ما تحت تاثیر معنا قرار میگیرد. ولی نباید این جهان لفظانی را با جهان خارج خلط کنیم. تالبوت در بخشی دیگر از مقدمه کتاب عرفان و فیزیک جدید مینویسد: امروزه اکثر دانشمندان به این نتیجه رسیدهاند که جریان دانش به سمت واقعیت غیرمکانیکی پیش میرود. جهان به جایی رسیده که به نوعی اندیشه بزرگ بیشتر شباهت دارد تا به نوعی ماشین بزرگ. ذهن دیگر موجودی مزاحم و فرعی در قلمروی ماده تلقی نمیشود. کمکم پی میبریم که باید آن را خالق و سرور ماده بدانیم و بزرگ و گرامی بداریم… «عرفان و فیزیک جدید» به قلم مایکل تالبوت و ترجمه مجتبی عبداللهنژاد به تازگی توسط نشر هرمس منتشر شده است.
پاسخهای فلسفی به پرسشهای کودکانه
«محفل فیلسوفان خاموش» مجموعه نامههایی است که از ژانویه ۱۹۹۴ تا ژانویه ۱۹۹۶ میان دختری یازدهساله به نام نوراک و ویتوریو هوسله، استاد فلسفه دانشگاه اسن آلمان، رد و بدل شده است. پرسشهای کودکانه نوراک از جمله پیچیدهترین مسائل فلسفی است و پروفسور هوسله را وادار میسازد تا درمیان این نامهها دست در دست نوراک کنجکاو و مبهوت از مسیر هزار توی فلسفه بگذرد و برای پرسشهای او پاسخ بیابد. این دو در کنار هم محفلی رویایی و زیبا پدید میآورند که در آن، فیلسوفان بزرگی از افلاطون تا هانس یوناس درباره پروردگار، جهان هستی و راه صحیح زندگی سخن میگویند و به بحث مینشینند. «محفل فیلسوفان خاموش» نوشته ویتوریو هوسله با ترجمه کوروش صفوی برای بار پنجم توسط انتشارات هرمس منتشر شده است.
روشنفکری برای زمانه خویش
عبدالجبار کاکایی نیز از جلال آلاحمد یاد کرده و نوشته است: طرفداران واقعی جلال کسانی هستند که این نویسنده و روشنفکر را با توجه به روح زمانهاش میشناسند و مواضع سیاسی او، اعتقاداتش و تعهد اجتماعی او را در روزگار خودش میسنجند. جلال آلاحمد به روح زمانه خود پاسخ مثبت داد و در روزگاری که سایه و سنگینی جریان چپ به عالم روشنفکری ما ورود پیدا کرده بود، توانست گرایش معنوی خود را حفظ کند و به نیاز زمانه خود پاسخ دهد. جلال در زمره روشنفکران هایدگری بود و جذب مدرنیته نشد و برای نجات از خرافهپرستی و گرفتاری جامعه خویش تلاش کرد. از این منظر اگر بخواهیم جلال را با چهرهای مقایسه کنیم، میتوانیم بگوییم همان مسیری را ادامه داد که نیما آغاز کرده بود. آثار جلال نشانهای واضح از تعهد اجتماعی، نگاه معنوی، نفرت از خرافهپرستی است و در عینحال تلاش میکرد تا با نوعی از تجددگرایی لعابی و سطحی مبارزه کند. راهکارها و الگوهای فکری جلال با توجه به زمانهاش پاسخی مثبت از جامعه زمانهاش گرفت و همین کافی است تا او را یک شخصیت بزرگ فرهنگی بدانیم که در زمانه خودش موثر بود. همین برای شناخت جلال آلاحمد کافی است.
ایران
سوختن خرمن شفافیتفروشی
ایران درباره رأی منفی نمایندگان به شفافسازی آرایشان در مجلس مینویسد: این نوعی خوشخیالی است که برای اتخاذ تصمیمهای درست و تحت فشار قرار نگرفتن از شفافیت گریزان هستند. علت واقعی آن، مسئولیتناپذیری و شکاف رفتاری و گفتاری آنان در عرصه عمومی با مجلس است. احتمال اینکه مخالفت با شفافیت ریشه در منافع شخصی و گروهی داشته باشد بسیار بیشتر از آن است که ریشه در منفعت عمومی داشته باشد. نمونه روشن آن همین امضای 160 نفری نمایندگان در فضای عمومی و آشکار در زیر این طرح و رأی کمتر از 60 نفری آنان در خفا و مجلس است. چه دلیلی برای این شکاف رفتار آشکار و پنهان آنان میتوان ارائه کرد؟ جز اینکه آنان میخواهند در فضای عمومی بگویند طرفدار شفافیت هستند و از منافع این رفتار بهرهمند شوند، ولی در عمل و هنگام رأیگیری رأی خلاف آن میدهند تا مبادا مجبور به پاسخگویی باشند. گریز از پاسخگویی در برابر نهادهای خاص نه، بلکه در برابر مردم. چون آنها با نهادهایی که فشار میآورند به راحتی کنار میآیند و ملاحظات آنان را در رأی دادن خود لحاظ میکنند.
جای خالی نگاههای ملی
علیرضا مزینانی درباره عدم نگاه ملی در معضلات اجتماعی کنونی کشور مینویسد: امروز باوجود 40 سال تجربه حکومتداری و گذشتن از بسیاری از سختیها و دشواریهایی که کشور با آن مواجه بوده، تعجبم از این است که مسئولان به هیچ وفاقی با یکدیگر دست نمییابند. مسئولانی اعم از چپ و راست با هر دیدگاه سیاسی که میخواهد باشد، مستقل، یا غیرمستقل روی مسائل محوری کشور و ملی اتفاق نظر لازم را ندارند و واقعاً جوابی برای این سؤال که «چرا اختلاف بین جناحهای سیاسی کشور تا این حد زیاد شده» نمیتوان پیدا کرد. جالب اینجاست که جدای از اختلافات بین جناحهای سیاسی، اختلافات درون جبهههای سیاسی هم زیاد شده است. آیا دلیل این اتفاق غیر از این است که نگاههای سیاستمداران ما مقداری بهسمت منفعت فردی و در قسمتی نیز بهسمت منافع بخشی از جریانات رفته و دیگر خبری از نگاههای ملیگرایانه نیست؟
سیاسی شدن فلاسفه نگاهها را متوجه آنان میکند
دکتر کریم مجتهدی استاد فلسفه غرب درباره سیاسی شدن فلسفه مینویسد: واقعیت این است که جایگاه پرداخت به مسائل سیاسی، در رسانهها است. بر این اساس، چنانچه فیلسوفی در مورد موضوعی سیاسی واکنشی اعم از موافقت یا مخالفت نشان دهد، به روزنامهها و به «فضای رسانهای» کشیده میشود و بتدریج در میان عامه شهرت مییابد. این در حالی است که هم فیلسوفان و هم نفس فلسفه نمیتواند شهرت عامه داشته باشد جز اینکه با مسائل سیاسی توأم شود. برای مثال هایدگر از جمله متفکرانی است که در یک دورهای تب آن نه تنها در جامعه ما ،که در تمام جهان بالا گرفت و هنوز هم تا حدی این جریان وجود دارد. کتابهای بسیاری از او ترجمه شد و محور بسیاری از رسالهها و پایاننامهها قرار گرفت. اما آیا تمام این شهرت او به خاطر آرای خاص هایدگر در فلسفه بود؟ بیشک این طور نیست! البته ذکر این نکته نیز ضروری است که هایدگر یک متفکر بزرگ و مبتکر است و کل تاریخ فلسفه را با ضوابط جدیدی مورد قضاوت دوباره قرار داده است به طوری که میتوان گفت فلسفه با هایدگر معنای تازهای یافته است اما همه اینها، دلیل شهرت او در میان مردم نیست.
فلسفههایی که مد میشوند
دکتر محمد ضیمران عضو گروه فلسفه هنر فرهنگستان هنر ایران نیز درباره فلسفه مینویسد: بعد از دهه 20 و 30 متفکران هم در حوزه ادبیات و هم در حوزه علوماجتماعی به مسائل جامعه ورود پیدا کردند و علوماجتماعی بهعنوان یک رشته اساسی در دانشگاه تهران شناخته شد و فکر کردند که اگر ما در عرصه علوماجتماعی و علومانسانی پیشرفت کنیم، میتوانیم مبانی فرهنگ را توسعه بخشیم و وقتی مبانی فرهنگ توسعه پیدا کرد، احتمالاً راه برونرفت از این عقبماندگی را میتوان مطالعه کرد. بههمین دلیل از آن دوره به بعد یک سلسله متفکران بهعنوان قطب و محور تفکر تلقی شدند و اندیشمندان ایرانی سعی کردند که آثار آنان را تا آنجایی که راه داشت به زبان فارسی ترجمه کنند تا شاید بتوانند در چارچوب اندیشه متفکران غربی این مشکلات را حل کنند.
جریانسازی مترجمان
سیاوش جمادی مترجم آثار فلسفی مینویسد: در زمینه فلسفه، باید گفت فیلسوفانی که در ایران مورد توجه قرار گرفتهاند، اغلب زمانمند نبودهاند؛ بهعنوان مثال نیچه زمان ندارد و همواره تفسیر میشود، گویی هر قدر زمان میگذرد، به او توجه بیشتری میشود. پژوهشگران پدیدارشناسی، برخلاف افرادی که از پایان پدیدارشناسی سخن میگویند، معتقدند، پدیدارشناسی در زمانه ما از نو متولد میشود. اینکه متفکری خاص یک مدت مورد توجه قرار میگیرد و بعد متفکر دیگری جای آن را میگیرد، امری منفی تلقی نمیشود. در خود اروپا نیز کمابیش همینطور است چون تداوم اندیشه به نقد بستگی دارد؛ به این معنا که متفکری مسائلی را مطرح میکند این مسائل مورد بحث و کاوش و البته اقبال قرار میگیرد اما پس از مدتی متفکر دیگری ظهور میکند و آرای متفکر پیشین را به طور بنیادین به نقد میکشد و خود جایگزین او شده و کانون توجه اهالی اندیشه میشود.
فعالیت هاتگرام و طلاگرام به ضرر پیام رسانهای داخلی است
مدیران پیامرسانهای داخلی زیرمجموعه تلگرام که هنوز فیلتر نشدهاند، با ایران به گفتوگو نشستهاند. کاظمی مدیر یکی از این برنامهها میگوید: حرف ما این است اگر قرار است پوستههایی از تلگرام در کشور فعال باشند چه دلیلی داشت که تلگرام را فیلتر کردند هر چند به نظر میرسد که هدف از ادامه فعالیت این دو نسخه فارسی تلگرام دسترسی به اطلاعات کاربران باشد که این کار خلاف منشور حقوق شهروندی است. کاظمی با بیان اینکه با ادامه فعالیت این دو نسخه فارسی تلگرام و تبدیل شدن آنها به پیام رسان بومی رقابت ناسالمی شکل گرفته است وادامه فعالیت آنها به ضرر پیام رسانهای داخلی است افزود: در حال حاضر این دو نسخه فارسی تلگرام 30میلیون کاربر دارد که به نوعی کاربر نهایی آنها محسوب میشود و امکانات بسیاری برای آنها در نظر گرفته شده است که در مجموع یک رقابت ناعادلانه را رقم زده است.
جمهوری اسلامی
رابطه حوزه و نظام اسلامی
آیتالله ابوالقاسم علیدوست از جمله اساتید حوزه درباره رابطه حوزه و حکومت اسلامی و اتهام سکولار بودن حوزه با جمهوری اسلامی به گفتوگو نشسته است. وی در بخشی از این مصاحبه میگوید: وقتی که نظام شبه دینی میشود، مثل دوران صفویه، قدری تعریف رابطه سخت میشود. چون هم نمیتواند بشرط لا باشد و مصلحت اقتضا نمیکند و هم نمیتواند لا بشرط و کنار باشد. اینجا همان کاری که علمای بزرگ ما در دوران صفویه عموماً انجام دادند این بود که ناظر عالی حکومت بودند و حتى برخی از سلاطین صفویه اجازه حکومت را از عالمان دین میگرفتند، گرچه گاهی در قاجار هم این پدیده رخ داده است. اما اگر این نظام شبه دینی نبود، بلکه دینی بود و براساس تفکر شیعه سر کار آمد و در هرم قدرت فقیه قرار گرفت، به عقیده من تعریف رابطه حوزه و روحانیت بسیار سخت میشود. چون نمیتواند «بشرطلا» باشد، نمیتواند «لابشرط» باشد و دیگر بحث نظارت عالی هم بیمعناست، بلکه بحث دخالت است، از آن طرف هم نباید در نظام حل بشود. اگر میتوانست حل بشود راحت بود ولی باید استقلال خودش را حفظ کند. حالا بین اینکه بشرط لا نباشد، لا بشرط نباشد، ناظر عالی نباشد و در عین حال مستقل باشد، کار سختی خواهد بود و لذا ما در این دهههای بعد از انقلاب در این جهت به یک تعریف نهادینه نرسیده بودیم که مرزبندی کنیم.
آیا در حوزه سکولاریسم وجود دارد؟
آیتالله فاضل لنکرانی، یکی از اساتید برجسته حوزه علمیه قم، در آغاز سال تحصیلی جدید حوزه در ضمن تبیین رسالت حوزه و روحانیت به سخنان نادرست سخنران تجمع اخیر مدرسه فیضیه نیز پرداخته و گفته است: شما الآن ببینید در حوزه ما به لطف خدا و به برکت این انقلاب عزیز فقه چقدر تحول پیدا کرده. ما قبل از انقلاب کجا چیزی به نام فقه هنر داشتیم؟ چند سال است در این حوزه مقدسه همایشهایی پیرامون فقه هنر با پیامهای بسیار عمیق رهبری معظم انقلاب برگزار میشود. این همایشها اینطور نیست که مثل بعضی از همایشها تشریفاتی باشد، نظریههای جدید در این مسئله ازسوی اندیشمندان ابراز شده است. خود من نظریهای را درباره فقه هنر مطرح کردم که در کل فقه تاثیرگذار است. در مورد فقه رسانه، چندین سال است که در مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهمالسلام) بخشی به نام فقه رسانه تشکیل شده و پژوهشگرانی مشغول تحقیق و آموزش هستند.