مرور مطبوعات / باید منتظر سونامی آسیبهای اجتماعی باشیم
12 مهرماه 1397
مطبوعات در آخرین روز هفته مطالب متنوعی پیش روی مخاطبان قرار دادهاند. از چند گزارش اجتماعی گرفته تا یادکردی از آغاز قانونگذاری در تاریخ کشور. «آمار بیکاری در بین دانشآموختگان بیشتر از عموم جامعه است»، «بیم و امید اجرای یک قانون»، «برخی احکام صادره درباره مهریه خندهآور است»، «جعفری سطح فرهنگ ما را بالا برد»، «باید منتظر سونامی آسیبهای اجتماعی باشیم»، «سیزده مهر سال 1285 آغاز قانونگذاری در ایران»، «اصلیترین خصلت روح ایرانی»، «جامعه و زندگی در سایه ترس»، «فصل باشکوه زندگی؛ دوران سالمندی»، «دو برش از یک عکس»، «ابتذالِ تتلو یا ابتذالِ حامیانِ تتلو»، «اجرای طرح گفتوگوی ملی در 31 استان»، «چراغهای رابطه تاریکند»، «ضرورت گفتوگو»، «اتهام مبهم فساد فیالارض»، «چندشغلهها و لنگپوشان کاخنشین»، «در پی کودکهمسری شاهد بیوهکودک خواهیم بود»، «خشونت خانگی و تماس با اورژانس اجتماعی»، «حوزه علمیه باید با تمام قوا با FATF مخالفت کند» و «رئیس دولت اصلاحات از کریمیقدوسی شکایت کرد» عناوین برجسته شمارههای امروزند.
رئیس دولت اصلاحات از کریمیقدوسی شکایت کرد
رئیس دولت اصلاحات از جواد کریمیقدوسی، نماینده نزدیک به جبهه پایداری، شکایت کرد. رضا باقری و محمد انجام، وکلای خاتمی گفتهاند که با توجه به اختیارات دریافتی از سوی جناب خاتمی، شکایتی را تهیه و در هفته جاری ثبت دستگاه قضائی کردهایم که امیدواریم مرجع محترم قضائی عادلانه اقدام به رسیدگی و احقاق حق کند. به تازگی جواد کریمیقدوسی، نماینده مشهد، اتهامی به رئیس دولت اصلاحات وارد کرده و مدعی شده است: محمد خاتمی یکی از مهرههای برجسته فتنه 88، در آن ایام برای جلب حمایت سعودی برای نامزدی میرحسین به ریاض میرود و با ملکعبدالله دیدار میکند. در آن جلسه عبدالله خطاب به خاتمی میگوید: چرا ایران در منطقه و کشورهای عربی فعال است، میخواهید دستور بدهم ایران را روی سرتان خراب کنند؟ خاتمی در پاسخ میگوید: اعلی حضرتا در صورت رأیآوردن ما، از هر کجا که امر بفرمایید خارج میشویم.
حوزه علمیه باید با تمام قوا با FATF مخالفت کند
آیتالله نوری همدانی با بیان اینکه مردم میگویند نظام را شما به وجود آوردید و باید به مسائل جامعه نظارت داشته باشید، گفت: امروز جریانات سکه، دلار، خودرو و… اضطراباتی را در جامعه به وجود آورده است که باید بر آن نظارت داشت. او با اشاره به قرارداد FATF گفت: یکی از قراردادهایی که در دستور کار مجلس شورای اسلامی قرار گرفته، قرارداد FATF است که جزء قراردادهای عبری، عربی و غربی است. حوزه علمیه باید بیدار باشد و با تمام قوا با قرارداد FATF مخالفت کند. نمایندگان مجلس نیز باید مراقب باشند این قرارداد شبیه برجام نشود. این قرارداد چندین ماده دارد که میخواهند برای جلوگیری از تروریسم و… قاعدهای وضع کنند تا همه همپیمان شوند؛ اما اختیار را در دست کسانی قرار میدهند که تحریمکنندگان ما بوده و با اسرائیل موافق هستند. متأسفانه این افراد طرف قرارداد ما هستند و باید با آنان همپیمان شویم.
خشونت خانگی و تماس با اورژانس اجتماعی
رضا جعفری رئیس اورژانس اجتماعی کشور با بیان اینکه ۳۰ درصد از تماسهای برقرارشده با اورژانس اجتماعی مربوط به «خشونت خانگی» بوده است، گفت: خشونت خانگی رتبه نخست را در مدارج مربوط به کودکآزاری به خود اختصاص داده است بهطوریکه از این میزان ۵۰ درصد مربوط به غفلت در حوزه آموزش کودکان، ۳۰ درصد مربوط به کودکآزاری جسمی، ۱۵ درصد کودکآزار روانی و چهار درصد جنسی بوده است. رئیس اورژانس اجتماعی کشور در ادامه ضمن تشریح جزئیات کودکان مورد پذیرش توسط اورژانس اجتماعی توضیح داد: کودکان زیر یک سال 8.7 درصد و دو تا چهار سال ۱۶ درصد، از موارد پذیرششده را دربر میگیرد که در مجموع میتوان گفت ۲۵ درصد از کودکان مورد پذیرش زیر چهار سال دارند. همچنین ۶۰ درصد از پذیرششدگان بین پنج تا ۱۳ و ۱۵ درصد بین ۱۴ تا ۱۸ سال دارند. جعفری با اشاره به اینکه ۵۷ درصد از عاملان اعمال خشونت پدران بودهاند، گفت: ۲۶ درصد از آنها نیز مادران و 8.5 درصد نامادری یا ناپدری و 1.3 درصد نیز مربوط به خواهران و برادران بوده است. تنها یکونیم درصد از عاملان خشونت غریبهها بودهاند. همچنین میتوان گفت 98.5 درصد از این آسیبها از سوی اقوام و خویشاوندان بوده است. مدیرکل آسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی با اشاره به اینکه ۵۲ درصد از کودکان خشونتدیده دختر و ۴۸ درصد نیز پسر بودند، دراینباره توضیح داد: علت اصلی اعمال خشونت 51.5 درصد مربوط به اعتیاد به مواد مخدر و الکل، هفت درصد اختلالات روانی و 5.1 درصد بیکاری بوده است.
در پی کودکهمسری شاهد بیوهکودک خواهیم بود
شرق با ناهید تاجالدین عضو فراکسیون زنان و هم در جایگاه هیئترئیسه کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی درباره کودکهمسری به گفتوگو نشسته است. تاجالدین در بخشی از این مصاحبه میگوید: چیزی حدود پنج درصد ازدواجها، مربوط به پدیده کودکهمسری است و در سال، 37هزار ازدواج صورت میگیرد که دختران زیر 15 سال عروس آن هستند. متأسفانه در اغلب مواقع اینگونه ازدواجها، شامل ازدواجهای دختران ایرانی با مردان اتباع بوده و حاصل آن کودکان بیهویت است؛ یعنی کودکانی که شناسنامه ندارند و درحالحاضر بیش از یک میلیونونیم نفر در کشور را شامل میشوند که ارائه طرح اعطای تابعیت به فرزندان حاصل از زنان ایرانی با اتباع خارجی نیز اساسا در همین راستا بود. از طرفی بسیاری از این ازدواجها به طلاق منجر میشود چون چهار بلوغ عاطفی، جنسی، اقتصادی و اجتماعی در آن وجود ندارد و متأسفانه آنگاه علاوهبر کودکهمسری ما شاهد بیوهکودکها هستیم؛ افرادی که در سنین زیر 18سال سرپرست خانوار شدهاند. اغلب این ازدواجها متوجه دختران حاشیهنشین است. ازدواج برای این دختران بهنوعی فرار از فلاکت محسوب میشود. بخشی از این دختران در 10-13 سالگی جزء کودکان کار و خیابان هستند و پس از آن با توجه به محدودیتهایی که برای کار دارند و از طرف دیگر، خروج آنها از چرخه درآمدزایی برای خانواده، ناگزیر باید ازدواج کنند.
چندشغلهها و لنگپوشان کاخنشین
امانالله قراییمقدم جامعهشناس در واکنش به سخنان اخیر دکتر ولایتی مینویسد: چه رخ داده است که برخی مردم را به ناامیدی، یأس و بدبینی تشویق میکنند و به اشکنهخوری و لنگپوشی ترغیب میکنند و چشماندازی چنین برای جامعه ترسیم میکنند؛ چشماندازی که از لحاظ جامعهشناسی بسیار خطرناک، مخرب و خانمانبرانداز است. این توصیههای عجیب و دلهرهآور از جانب یکی از متفکران اجتماعی و فرهنگی بیان میشود که به غیر از حرفه پزشکی سالها در رأس وزارت خارجه خدمت کرده، شاگردان زیادی را در زمینه سیاسی پرورش داده است و اکنون ریاست دانشگاه آزاد اسلامی را برعهده دارد، مرجع داوری قرار میگیرد، درباره فرهنگ و تمدن ایران مطالعات و تألیفات متعدد دارد، سالهای سال است که مردم از سخنان اندیشمندانه، علمی و عالمانه ایشان در شبکه دو سیما بهرهمند میشوند و در جوار کاخ سعدآباد زندگی را میگذراند. این نشان میدهد که تا چه حد «سرمایه اجتماعی» کاهش یافته است که مسئولان اشعار میدهند اگر ندارید اشکنه بخورید و لنگ بپوشید و این سرنوشت شماست. درحالیکه مقام معظم رهبری چند سال قبل، شعار سال را به همدلی و همزبانی و همرنگی و در کنار مردم و با مردم اختصاص دادند و آن را سرمایهای بینظیر دانستند که موجب جلب اعتماد افقی و عمودی، احساس یگانگی، استحکام و تعهدات دوجانبه بین مردم و مسئولان، حس تفاهم، رفاقت و دوستی، ایثار، احساس همدردی و روابط اجتماعی و… میشود.
اعتماد
اتهام مبهم فساد فیالارض
بهمن کشاورز درباره اتهام فساد فیالارض که اخیراً درباره مختل کنندگان اوضاع اقتصادی کشور صادر شده مینویسد: در وقایع اخیر که مربوط است به عملیات برخی افراد که ظاهرا در جهت اخلال در نظم اقتصادی اعمالی از آنها سر زده به نظر میرسد که این اشکال وجود دارد. البته در ماده 286 ضمن استفاده از عنوان مفسد فیالارض صرفا به مجازات اعدام اشاره شده و مجازاتهای سهگانه دیگر را به کار نبردهاند. به طریق اولی اینکه افرادی را که به جهتی اعتصاب میکنند یا دست از کار میکشند مصداق محارب یا مفسد بدانیم درست به نظر نمیرسد . آری، اگر راکب اتومبیلی مثلا با قمه یا سلاح گرم راه را بر اتومبیلها و رهگذران ببندد و آنها را تهدید کند و قصد او ترساندن کل رهگذران پیاده و سوار باشد عمل او محاربه است (هرچند که در اینجا نیز مشکل تعارض بین این عنوان و قدرت نمایی با سلاح وجود دارد) اما اگر همین فرد با انگیزه شخصی به سوی یک یا چند شخص خاص سلاح بکشدو عمل او جنبه عمومی نداشتهباشد این فرد محارب نیست. این عین عبارتی است که قانونگذار در دنباله ماده 279 قانون مجازات اسلامی به کار برده است. بهطور کلی به نظر میرسد احاله مجازات پارهای اعمال به کیفر مفسد فیالارض از نظر قانونگذاری و قضایی روش درستی نیست زیرا به شرحی که گفتیم نوعی احاله به امر مجهول یا مردد و نامعلوم محسوب میشود. روش درست این است که عمل مجرمانه تعریف و صریحا گفته شود هر کس این کار را بکند مجازاتش فلان است. اما این عبارت که اگر کسی فلان کار را در حد وسیع یا شدید یا فراوان انجام دهد مجازات مفسد فیالارض را خواهد داشت کار قاضی را بسیار دشوار میکند به علاوه اجرای دادرسی منصفانه را نیز مشکل مینماید زیرا ممکن است مجازات عمل واحد از دیدگاه چند قاضی متفاوت باشد.
ضرورت گفتوگو
سیامک زند رضوی به بررسی طرح ملی گفتوگوی خانواده پرداخته مینویسد: انجمن جامعهشناسی ایران با معاونت خانواده و زنان ریاستجمهوری تفاهمنامهای با عنوان طرح ملی گفتوگوی خانواده دارد. در فاز اول این تفاهمنامه ما در 50 شهر تسهیلگرانی را آماده میکنیم که بتوانند مسالهسازی مشارکتی بکنند یعنی بفهمند صورت مساله چیست و مهمتر اینکه به کسانی که به خانواده و مسائلشان دسترسی دارند، کمک کنند. در حوزه خانواده که مشتمل بر زنان، کودکان و مردان است انجمنهای متعددی به صورت سازمانهای مردمنهاد فعال هستند. اولین تلاش انجمن جامعهشناسی ایران این است که این انجمنها را در این 50 شهر پرجمعیت کشور و مراکز استانها دور هم جمع کند و در کنار آنها کارشناسان اداراتی مانند ادارات بهزیستی، دادگستری و زندانها که مستقیم با مسائل خانواده درگیر هستند، استفاده کند. دسته سوم شامل آن دسته از دانشگاهیانی میشود که چه به لحاظ پژوهشی و چه به لحاظ فعالیت اجتماعی با مسائل خانواده از نزدیک سر و کار دارند. دسته آخر هم روزنامهنگارانی هستند که روزانه با مسائل خانواده درگیر هستند. پس انجمن تلاش میکند این افراد را دور هم بنشاند و به کمک آنها وضعیت موجود را مستند کرده و به اسنادی که پایههای گفتوگو را شکل میدهد، تبدیل کنیم. مسائلی که به عنوان مساله در استان کرمان هست، ضرورتا در کرمانشاه و تهران نیست. پس مسائل مناطق باید شناسایی و مستند شوند.
چراغهای رابطه تاریکند
اعتماد درباره چند و چون اجرای «طرح گفتوگوی ملی خانواده» با عالیه شکربیگی معاونت زنان و خانواده ریاستجمهوری به گفتوگو نشسته است. در بخشی از این گفتوگو آمده است: عدهای از کارشناسان میگویند خانواده دچار بحران شده، عدهای میگویند فروپاشی خانواده رخ داده و عدهای بحث شکاف نسلی را مطرح میکنند که نسلها در خانواده کنار هم هستند اما با هم گفتوگویی ندارند. همه این اظهارنظرها گویای این نکته بود که اگر اعضای خانواده ایرانی این مهارت را پیدا کنند که در مسائل شان با یکدیگر گفتوگو کنند میتوان امیدوار بود از بسیاری آسیبها در نهاد خانواده پیشگیری شود. البته متاسفانه موضوع گفتوگو با مباحثه و مشاجره و مذاکره اشتباه گرفتهایم. مثلا در خانوادهها شاید مباحثه وجود داشته باشد اما گفتوگو نه. یکی از خصلتهای رایج در خانواده ایرانی تکگویی است. بسیاری از ما دوست داریم حرف خودمان را بزنیم و به کرسی بنشانیم. در مباحثه مساله برد و باخت مطرح است. اما در گفتوگو قرار است به فهم مشترک برسیم. ما در وهله اول در پی تبیین اهمیت موضوع و ترویج فهم دقیق از گفتوگو هستیم و در گام بعد آموزش مهارت گفتوگو را دنبال میکنیم. ذهنیت سازمانها باید متوجه این بحث شود که هر چند خانواده کوچکترین نهاد اجتماعی است اما در عین حال مهمترین نهاد هم هست. اگر خانواده سالم باشد جامعه هم سالم است.
اجرای طرح گفتوگوی ملی در 31 استان
معصومه ابتکار، معاون رئیسجمهور در امور بانوان نیز از تعریف شاخصهای خانواده شکوفا در کشور خبر داد. وی گفت: یکی از سیاستهای کلان کشوری توجه به کانون خانواده است زیرا امروزه موضوع آن از اهمیت زیادی برخوردار است. اختلال ارتباطی امروز به عنوان مهمترین مساله خانواده در سطح دنیا و کشور شناسایی شده و یک معضل است. از این رو گفتوگوی ملی خانواده و بین نسلی با کمک سازمانهای مردم نهاد، احزاب و گروههای مرجع سیاسی میتواند تاثیرگذار باشد. او با بیان اینکه به بحث اختلال ارتباطی داخل خانوادهها پرداختهایم، گفت: میخواهیم موضوع خانواده را به یک گفتوگوی ملی تبدیل کنیم، از یک طرف بحث خانواده، اهمیت آن و آسیبها را به یک سطح گفتوگوی ملی در همه بخشها برسانیم. باید در آموزش و پرورش، دانشگاهها، بخشهای دولتی، شهرداری و شوراهای شهر به این موضوع پرداخته شود. به گفته ابتکار گفتوگوی ملی در مرحله اول در 31 استان و در مرحله بعد در 50 نقطه کشور با مشارکت جوامع محلی و تسهیلگران انجام میشود. معاون رییسجمهور با بیان اینکه ارتقای مهارتهای ارتباطی باید انجام و شکاف بین نسلی برداشته شود، گفت: طرح گفتوگوی ملی را به صورت همزمان با آموزش و پرورش، وزارت علوم، تشکلهای سراسری مانند انجمن اولیا و مربیان و سازمان دانشآموزی پیش میبریم. وی افزود: در حال تعریف شاخصهای خانواده شکوفا هستیم و در قالب آنها برای هر استان و شهرستان یک وضعیت در نظر میگیریم.
ایران
ابتذالِ تتلو یا ابتذالِ حامیانِ تتلو
ایران در نوشتاری به مناسبت سخنان وزیر بهداشت به سراغ تتلو رفته و نگاهی به ماجراهای وی از دیدار با رئیسی تا توهین به ساحت امام حسین(ع) انداخته است. در بخشی از این یادداشت آمده است: طیفی از حامیان رئیسی معتقد بودند دیگر نامزدها میخواهند از رئیسی «دیو» و از خود «دلبر» بسازند و در این میان بدن سراسر خالکوبی شده تتلو میتواند به مدد تولیت آستان قدس رضوی بیاید و آن چهره خشک و خشنی که از نامزد اصولگرایان ساخته شده را تلطیف کند. آن گونه که امیرحسین مقصود لو بعداً عنوان کرد، این دیدار با پرونده قضایی او بی ارتباط نبود و به زعم خواننده زیرزمینی میتوانست او را از بند و بلا رها کند. اما به قول پیام فضلینژاد روزنامهنگار اصولگرا، «ابتذال تتلو فاجعه آفرید» و از فالوئر، رأی دهنده نساخت. هر چند ابتدا تصور میشد اصولگرایان دستکم دیگر تتلو و ماجرای آن دیدار را به فراموشی بسپارند، کارخانه قدیسسازی اصولگرایان دستبردار نبود و میخواست یک بار دیگر کیمیاگری کند. شاید اگر نبود سفر تتلو به ترکیه، این آلبوم پر و پیمانتر میشد. تتلو داشت از یادِ سیاستمداران میرفت تا همین چند هفته پیش که به بهانه یک فیلم قدیمی از سوزاندن کبوترها در ماه محرم، به ساحت ائمه اطهار(ع) فحاشی کرد. دست به دست شدن فیلم و پستِ تتلو میتوانست برای اصولگرایان دردسر بزرگی شود اما تعطیلات عاشورا و تاسوعا و متعاقب آن حمله تروریستی به اهواز باعث شد هتاکی او حداقل به صورت موقت فراموش شود. شاید بر همین اساس بود که ابراهیم رئیسی به یک واکنش ملایم و تلویحی اکتفا کرد. اما یکشنبه این هفته وزیر بهداشت نه روی ابتذال تتلو بلکه رویِ ابتذال حامیانِ سیاسی او دست گذاشت. همانها که برایشان فرق نمیکرد رأی را چه با نباتِ امام رضا(ع) و چه با بدن خالکوبی شده تتلو جذب کنند.
دو برش از یک عکس
انتشار یک تصویر از حادثه تروریستی اهواز، بحثهای متفاوتی از سخنان و سوگواریهای آن ساعتها را در فضای مجازی رقم زد. در تصویر جنجالی، سربازی که لباس ارتشی به تن داشت، دست دختری که به زحمت سنش به 13-14 سال میرسید را گرفته بود و به سوی جوی آب کنار جایگاه رژه میبرد تا در شیار آن در کنار نظامیها و مردم عادی اما وحشت زده، از صفیر گلولهها در امان بماند. دختر مانتو قرمز رنگی به تن داشت و علی الظاهر پیشانی اش آسیب دیده بود. انتشار این عکس اما سبب شد شماری در فضای مجازی بویژه توئیتر داد سخن برانند که بهتر بود آن دختر گلوله میخورد اما حجابش نمیافتاد. برخی حتی عنوان کردند سربازی که دست دخترک را گرفته و نجات داده، توبیخ شده است. دو روز بعد از حادثه، طلیعه نام شهدای حادثه تروریستی اهواز، محمدطاها اقدامی پسربچه 4 سالهای بود که پا و پهلویش تیر میخورد و شهید میشود. با انتشار تصاویر تشییع پیکر او بود که هویت دخترک مانتو قرمز، روشن شد. او همان دختری بود که با چادر سیاه در مراسم تشییع محمد طاها، مادر شهید 4 ساله که مادر او نیز بود را تسلی میداد. همان موقع یکی از خبرگزاریها به نقل از پدر محمد طاها اقدامی خبر داد دخترک مانتو قرمز، مبینا دختر اوست که صبح روز حادثه همراه مادرش و محمدطاها برای تماشای رژه آمده بودند.
فصل باشکوه زندگی؛ دوران سالمندی
ایران به سراغ صاحبنظران و نخبگان رفته و از هریک نظرشان را درباره دوران سالمندی پرسیده است. یکی از روزنامهنگاران در این باره میگوید: از زوال میترسم. زوال رابطه مستقیم دارد با زمان. میترسم چون پیری هرگز آرزوی ما نیست و به انتظارش ننشستهایم. از آن فرار میکنیم چون پیری رنگ ما را میگیرد، خاکستری میکند و به حاشیه میکشد. بهجایی که هیچ شگفتیای وجود ندارد. بهجایی که هیچچیزی متعجبمان نمیکند. پیری ناتوانی میآورد و ملال. ملال، جوهر زندگی را میگیرد و از ما آدم بیتفاوتی به وجود میآورد که فقط میل به سکون دارد. میل به کند شدن و عقب ماندن از جوانی. دنیا تغییر شکل میدهد و میشود ابزار هیپنوتیزمی که تماشایش فقط سرگیجه میآورد. من از هفت میلیون ایرانی که بالای 65 سال سن دارند، پیرمردی را میشناسم که غلبه کرده است بر زمان، بر زوال و بر پیری. پیرمردی که روزِ همسایهها از «سلام و علیک»های کشیده او کوک میشود. از تماشای مرد موسپیدی که هر روز سلانه سلانه از پیادهروی روبهروی دانشگاه تهران پایین میآید و تا برای یکییکی اهالی محل دست روی سینه نمیگذارد، کرکره دکان را بالا نمیدهد. کرکره لوازمالتحریرفروشی جمعوجور و شلوغی که بساط جنسهایش همیشه جفتوجور است. هنوز نرسیده، جلوی مغازهاش را آب و جارو میکند و از آن موقع نوبت همسایههاست که «سلام آقا معلم» از دهان شان نیفتد. «آقا معلم» صدایش میکنند چون روزگاری در شهری استاد دانشگاه بوده و سر ماجرایی بیدلیل او را کنار گذاشتهاند.
جامعه و زندگی در سایه ترس
دیگر نوشتار ایران درباره سالمندی متعلق است به جبار رحمانی انسانشناس. وی مینویسد: جامعه امروز ما، به واسطه تحولات، بحرانها و ناکارآمدیهای سیستم حکمرانی به موقعیتی رسیده است که مردم از تداوم امنیت مادی و امنیت کیهانشناختی خودشان، اطمینان ندارند، به عبارتی جامعه امروز ایران، نه تنها در موقعیت ترس از یک خطر (مثل جنگ، بحران، و…) است، بلکه گاه بواسطه تجربههای وسیع و سریع بحرانهای اقتصادی دچار نوعی هراس و فوبیا نسبت به آینده نظم حاکم شده است. فارغ از اینکه این فوبیا و هراس امری درست یا منطقی باشد، نکته کلیدی آن است که این موقعیت منجر به اختلال در زندگی عادی و جاری میشود. در شرایطی که یک عامل طبیعی (یک طوفان، سیل، بیماری و…) به عامل ترس و فوبیا بدل میشود، امکان سنجش صحت و واقعیت آن وجود دارد، اما اگر یک امر اجتماعی از جمله تردید در تداوم و بقای نظم زندگی اجتماعی به یک عامل ترس یا هراس و فوبیا بدل شود، برخلاف عوامل طبیعی که میتوان در واقعیت یا عدم واقعیت آن نظر داد، در اینجا نه تنها امکان نظر دادن نداریم، و نمیتوان به قطعیت گفت واقعیت دارد یا ندارد، بلکه به دلیل منطق زندگی جمعی، خود این فوبیاها یا ترسها میتوانند به واسطه نیروی اجتماعیای که ایجاد میکنند، به محقق شدن آن عامل تصوری اولیه بینجامند. به عبارت دیگر، در عرصه اجتماعی، ترسها یا فوبیا اگر به بخشی دائمی از زندگی روزمره بدل شوند، بواسطه کنشها و تعاملات مردم، به واقعیت بدل شده و به بخشی از زندگی اجتماعی تبدیل میشود.
اصلیترین خصلت روح ایرانی
ایران درباره نسبت ترس و انسان ایرانی به گفتوگو با دکتر محمدرضا جوادی یگانه جامعهشناس و پژوهشگر خصلتهای فرهنگی نشسته است. وی در بخشی از این مصاحبه میگوید: بله! معتقدم «ترس» معرف شخصیت اساسی ایرانیان است یعنی یک «خُلق معرف» به شمار میرود. بگذارید همانطور که خواستهاید اول چند تعریف به دست دهم. تعریف ارسطویی ترس میگوید «ما سه قوه داریم: حکمت، شجاعت و عفت؛ و «عدالت» که جامع آنهاست! هر کدام از اینها یک افراط و یک تفریط دارند. افراط شجاعت میشود تهور و تفریط آن میشود ترس.» پس در تعریف ارسطویی«ترس» یعنی نداشتن شجاعت! بر اساس این تعریف، شجاعت یعنی این که قوه غضبیه از قوه عاقله اطاعت کند و ترس یعنی از چیزهایی بترسی که نباید ترسید! مفهوم مشابهی هم به نام «خوف» مطرح میشود که به «اضطراب» نزدیک است؛ یعنی «رنج و تألم بر اثر انتظار ناملایمتی که در شرف وقوع است». جُبن یا ترس را حالت انفعال روانی آمیخته با جهل میدانند اما خوف، حالت روانی منبعث از علم و آگاهی به شمار میرود. تعریف دیگر را علمای حوزوی آوردهاند: «شجاعت در عمل، زاییده بصیرت در نظر است» یعنی آدم وقتی بداند خطری پیش رویش نیست، کار احتیاطی خاصی نمیکند.
سیزده مهر سال 1285 آغاز قانونگذاری در ایران
حامد سرلکی پژوهشگر تاریخ گزارشی از روزهای آغاز قانونگذاری در ایران فراهم کرده و در بخشی از آن نوشته است:
در مجلس نخست بحث نمایندگان بر سر نام ودیعه انقلاب مشروطیت بود. نمایندگان از بین سه نام «عدالت خانه، دارالشورای ملی و مجلس شورای ملی» نام سومین را برگزیدند. نمایندگان روز اول از طریق رأی مستقیم مردم جمع نشده بودند. در این میان تا تشکیل هیأتهای انتخاباتی در سراسر کشور قرار بر این شد که اعضا دو روز در هفته من باب تقاضاهای مشروطه طلبان پیش از تأسیس مجلس به کند و کاو بپردازند. این عناوین بیشتر حول مفاد ذیل بوده است: – عزل برخی سران ضد مشروطه از مدارج کشوری و لشکری (همچون عین الدوله) – افتتاح مجلس شورای ملی با نمایندگان منتخب و برنامه تدوین قانون اساسی
– قصاص خون کشته شدگان بیگناه – بازگرداندن برخی رجال و علما از تبعید. در نهایت نخستین روز گردهمایی مشروطهطلبان به پایان رسید و مادر مجالس ایران با 156 نماینده (60 نماینده از تهران و بقیه از شهرستانها) و بعد از یک انتخابات صنفی از بین طبقه اشراف و شاهزادگان، تجار و مالکان، روحانیون و اصناف، تشکیل و به قانونگذاری پرداخت.
باید منتظر سونامی آسیبهای اجتماعی باشیم
محمد سالاری عضو شورای شهر تهران در گفتوگو با ایران درباره سونامی آسیبهای اجتماعی میگوید: با توجه به رشد لجام گسیخته نرخ تورم و کوچک شدن سفرههای مردم، باید خود را برای مواجهه با سونامی آسیبهای اجتماعی آماده کنیم. امیدآفرینی و اعتمادزایی با گفتار درمانی و شعاردادن محقق نمیشود، یادآور شد: وقتی افراد جامعه با تمام وجود با مشکلات دست و پنجه نرم میکنند و در کنار آن با موجی از اخبار ناامیدکننده نسبت به اختلاسها و رانتهای اقتصادی و حقوقهای چند ده میلیونی برخی مسئولان مواجه میشوند و جولان دلالها در اقتصاد کشور را مشاهده میکنند و شاهد افزایش لحظهای قیمتها و کاهش سرمایههای خود هستند، تنها عملکرد شفاف مسئولان نظام در کنترل و بهبود شرایط اقتصادی و تسریع در برخورد با متخلفان و محتکران میتواند روزنههای امید را در دل مردم و جامعه روشن نگه دارد چرا که آنچه در یک سال گذشته و بویژه در ماههای اخیر شاهد آن بودیم بشدت به اعتماد عمومی لطمه وارد کرده که انکار آن تنها چشم فرو بستن بر واقعیت و نوعی خود فریبی است که نتیجهای جز وخیمتر کردن شرایط را بهدنبال نخواهد داشت.
جعفری سطح فرهنگ ما را بالا برد
سومین سالگرد درگذشت عبدالرحیم جعفری بنیانگذار مؤسسه انتشاراتی امیرکبیر برگزار شد. احمدمسجدجامعی در این مراسم گفت: یکی از دستاوردهای مرحوم جعفری، مؤسسه انتشاراتی امیرکبیر بود، بهعنوان کسی که نماینده مردم تهران در شورای اسلامی شهر تهران هستم، بخوبی احساس میکنم کمتر به کتاب خاطرات وی پرداخته شده است. خاطرات مرحوم جعفری منبعی کم نظیر برای مطالعات مردم شناسی، اجتماعی، فرهنگی و تاریخی به شمار میآید. وی ناشر تخصصی نبود و بههمه عرصهها توجه میکرد، آنچنان که فعالیتش موجب افزایش سطح سواد، فرهنگ، دانش و علم در جامعه شد. بنابراین اگر بپرسیم وی چه کرد؟ باید بگوییم که مرحوم جعفری، سطح سواد و فرهنگ را در جامعه بالا برد و این کار را با ایجاد تحول در حوزه کتاب انجام داد.» او سخنانش را این گونه به پایان رساند که جعفری نشر را بهعنوان یک چرخه به هم پیوسته دید و این حوزه را صنعتی کرد. ایجاد چند نمایندگی امیرکبیر در تهران، تنها بخشی از فعالیت مرحوم جعفری است و امروز کمتر ناشری در تهران فعالیت میکند که 10 یا 11 کتابفروشی داشته باشد.
رسالت
برخی احکام صادره درباره مهریه خندهآور است
آیتالله مکارم شیرازی در درس خارج خود اشاره به چند مسئله مهم قضائی کرد که متاسفانه در دستگاه قضائی به آن توجه نمیشود. در این مسائل بین ما و دستگاه قضا اختلاف است و باید این مشکلات حل شود؛ از جمله اینکه زن مهریه را به اجرا می گذارد و چون عندالمطالبه است فرد به زندان می رود این اشتباه است، اولا عندالمطالبه و عندالاستطاعه فرقی با هم ندارند اگر مطالبه هم بکنند و قدرت و استطاعه نباشد این مطالبه اثر ندارد. اگر نقصان در قوانین هست باید به مجلس برود و مردم نباید سردرگم باشند، بیان کرد: اگر ثابت شد که فرد ندارد می گویند پرداخت مهریه اقساطی باید باشد و این اقساط گاهی چهل پنجاه سال طول می کشد و آیا تا همه اقساط را ندهد تمکین در کار نیست؛ یعنی اگر سی ساله باشند باید در 70 سالگی به خانه بخت بروند. آیا در فقه اسلامی ما باید حکمی داد که هر کسی بشنود بخندد؟ ما معتقدیم قسط اول را که داد، بدهی فعلی تمام شده و قسطهای آینده برای امروز نیست، وقتی بدهی امروز را داده زن باید تمکین کند. عیب کار ما این است که حوزه از دستگاه قضا جدا شده و هر کسی برای خود تصمیمی میگیرد. این مرجع تقلید ادامه داد: سکه فرضا در گذشته یک میلیون بوده و الان 5 میلیون و تفاوت قیمت که نامتعارف است منصرف عنه ادله است و ادله میگوید باید تفاوت متعارف باشد. تفاوتهای متعارف قابل قبول است و غیر متعارف باید تعدیل شود و امروز نباید قیمت سکه زمان امروز را داد چون غیر متعارف است.
بیم و امید اجرای یک قانون
جمشید اثنیعشری درباره اصلاح قانون ممنوعیت به کار گیری بازنشستگان مینویسد: پرسشهای اساسی در ارتباط با اجرایی شدن این قانون، این است که آیا واقعا اجرای آن منجر به نتایج مورد نظر قانونگذار میشود؟ آیا این قانون میتواند بخشی از مشکلات موجود نظام اداری را برطرف کند؟ آیا وجود بازنشستگان در دستگاههای اجرایی، موجب بروز مشکلات کنونی است؟ صرف نظر از پاسخهای مثبت و منفی احتمالی یا درصد تحقق نتایج و اهداف مورد نظر قانونگذار، به علاوه باید نسبت به گزارههای زیر نیز با تامل بیشتری اندیشید که به عنوان مثال: مقوله اشتغال بازنشستگان با مدیریتهای طویلالمدت آنها، تفاوت ماهوی دارد، یا نظام اداری کشور، مشکلات بزرگتر و مهمتری از اشتغال بازنشستگان دارد که اجرای این قانون، کمترین کمکی به رفع و حل آنها نخواهد کرد. گزارهای از یکی از بزرگان مدیریت در ذهن دارم که گفته است، از دهه سوم قرن بیست و یکم، واژه بازنشستگی از کتب قانون نظامات اداری دنیا حذف میشود، اول به دلیل آنکه افراد حق ندارند بازنشسته شوند، چون واجد دانش و تجربیاتی شدهاند که به مثابه سرمایه ملی، متعلق به تمامی افراد کشور است و باید نسلهای جوانتر از این دانش و تجربه بهرهمند شوند. البته با این توضیح که ضروری است ساعات کار بازنشستگان متناسب با افزایش سن آنها کاهش یابد و از ایشان در مناصب مشاورهای یا موقعیتهایآموزشی و انتقال مفاهیم و داشتهها و دانستهها استفاده شود، نه مناصب طویلالمدت – نزدیک به ابدی – مدیریتی!
آمار بیکاری در بین دانشآموختگان بیشتر از عموم جامعه است
منصور کبگانیان دبیر ستاد نقشه جامع علمی کشور با اشاره به آمار بیکاری جامعه و دانش آموختگان گفت: آمار بیکاری در عموم جامعه ۱۲ درصد اما در بین دانشآموختگان ۲۰ درصد است. موضوع اشتغال دانش آموختگان دانشگاهها را در دستور کار جلسه داشتیم که هم ستاد و هم دستگاههای مختلف روی این موضوع کار کردهاند. دبیر ستاد نقشه جامع علمی کشور با اشاره به آمایش آموزش عالی گفت: وزارت بهداشت و دانشگاه آزاد گزارشهایی در این خصوص دادهاند اما متاسفانه تاکنون کوچکترین گزارشی از سوی وزارت علوم در این خصوص دریافت نکردهایم.