روسیه درگیرودار ارتدوکس و آتئیسم

روسیه شاهد احیای دین است. کلیسای ارتدوکس پس از ۷۰ سال قوانین خداناباورانه در حکومت شوروی سابق، در حال بازیابی است.

در سال ۱۹۹۱، یک سال پس از سقوط شوروی، دو سوم مردم در روسیه خود را بی‌دین می‌دانستند. اکنون ۷۱ درصد از روس‌ها خود را مسیحی ارتدوکس معرفی می‌کنند. اکنون می‌توان سخنرانی‌های مذهبی در تلویزیون روسیه مشاهده کرد، با مراسم مذهبی در سن پترزبورگ مواجه شد و در مسکو تعداد زیادی از افراد را دید که برای آب مقدس صف کشیده‌اند. حتی موزه داروین مسکو در طول تعطیلات کریسمس، از درخت کریسمس استفاده می‌کند.

ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه حامی این احیای دین است و هم‌زمان از آن در عرصه ملی و بین‌المللی سود می‌برد. سال گذشته او دخالت خود در سوریه را در راستای حمایت از مسیحیان در مقابل داعش توصیف کرد. نه تنها کلیسای ارتدوکس چنین اقدامی را جنگ مقدس دانست، بلکه برخی از مسیحیان انجیلی امریکایی نیز از این سیاست‌های محافظه‌کارانه اجتماعی پوتین تقدیر کردند.

روسیه از مسیحیت ارتدوکس محافظه‌کار در قرن ۱۹، به رهبر مبلغ آتئیسم در قرن ۲۰ تبدیل شد. هنگامی که لنین در روسیه به قدرت رسید عقیده داشت زمانی که سرمایه‌داری از بین برود، ایمان و دین نیز محو خواهد شد. این دیدگاه برگرفته از سکولاریسم کلاسیک بود؛ بدین مضمون که با مدرن شدن جوامع، مردم به بی‌ایمانی روی می‌آورند. برای لنین و رهبر پس از او استالین، آتئیسم چیزی نبود که احتیاج به تفکر داشته باشد و به‌سادگی به‌معنای عدم حضور دین بود که با تبدیل اتحادیه شوروی به یک جامعه مدرن به صورت طبیعی ایجاد می‌شد.

نکته مهم دیگر برای رهبران اتحادیه شوروی، قدرت کلیسای ارتدوکس بود. پس از انقلاب روسیه همه احزاب سیاسی مخالف، غیرقانونی و همه ایدئولوژی‌های دیگر، ممنوع شدند، ولی دینداری شخصی در شوروی و در نتیجه مساجد، کلیساها و کنیسه‌ها قانونی باقی مانند. به گفته یکی از مقامات شوروی سازمان‌های مذهبی تنها سازمان‌های ضدانقلابی بودند که پس از انقلاب قانونی ماندند. تحت رهبری لنین و استالین نهادهای آتئیستی چون اتحادیه ستیزه‌جویان آتئیست ایجاد شدند که با سازمان‌های مذهبی به مبارزه پرداختند. اگرچه کلیساها و مکان‌های مذهبی در آن دوران قانونی بودند، مقامات راه‌هایی برای انحلال آنها یافته بودند، از جمله اینکه برخی از این مکان‌ها را به مقرهای  آتئیستی تبدیل کردند. با وجود سرکوب عمومی مسیحیت ارتدوکس، عقاید و اعمال مذهبی به عنوان بخشی از زندگی روزمره مردم باقی ماند و مقامات سیاسی عموماً اجرای اعمال دینی را به ویژه در مناطق روستایی تحمل می‌کردند.
 
پس از وقوع جنگ جهانی دوم، سازمان‌های مذهبی دیگر به عنوان تهدیدی سیاسی برای اتحادیه شوروی محسوب نمی‌شدند و در سال ۱۹۲۷ کلیسای ارتدوکس حمایت خود را از حزب کمونیست اعلام کرد. استالین دیگر کلیسای ارتدوکس را تهدیدی برای موقعیت حکومت نمی‌دانست و می‌توانست از آن به‌عنوان وسیله‌ای برای تبلیغ وطن‌پرستی در داخل کشور و جلب نظر متحدان خارجی استفاده کند. بنابراین هنگامی که دریافت مسیحیت ارتدوکس به لحاظ سیاسی مفید است دیگر احتیاجی به تبلیغ آتئیسم نمی‌دید، پس تعداد زیادی از انتشارات، موزه‌ها و مؤسسه‌های آتئیستی به دستور او بسته شدند. استالین احساس می‌کرد که می‌تواند کلیسای ارتدوکس را کنترل کند اما عقاید مذهبی در زندگی روزمره و اجرای اعمال دینی خارج از کلیساها به آسانی قابل کنترل نبودند و این موضوع توجه رهبران پس از استالین را جلب کرد، به طوری که خروشچوف تصمیم گرفت نهادهای آتئیستی را که توسط استالین بسته شده بودند دوباره فعال کند و عقاید مذهبی شخصی را نیز در زندگی روزمره مردم از بین ببرد.

خروشچوف آخرین فردی بود که واقعاً به کمونیسم باور داشت و جانشینان پس از او به رکود دچار شدند چرا که تعداد کسانی که به کارآمد بودن سوسیالیسم اعتقاد داشتند روز به روز کمتر می‌شد. این مقامات به نتیجه رسیدند که تنها حذف دین از عرصه عمومی و خصوصی کارساز نیست و باعث ایجاد افرادی آتئیست نمی‌شود که به کمونیسم وفادار باشند. بنابراین رهبران اتحادیه شوروی تصمیم گرفتند که به کمونیسم فضایی معنوی با مفاهیم مثبت ببخشند، به طوری که معنای آتئیسم شوروی از عدم حضور دین و اعتقاد به علم و عقلانیت به مسئله‌ای معنوی تبدیل شود. این تصمیم با اعمالی چون جایگزینی مراسم تولد و ازدواج رسمی به جای مراسم غسل تعمید و ازدواج در کلیسا به عرصه عمل وارد شد.

در دوران پس از فروپاشی شوروی، مسیحیت ارتدوکس به عنوان عنصری مشروعیت‌دهنده به حکومت استفاده شده است و پوتین آن را  به‌عنوان دین حکومت می داند. با این حال اگرچه در دوران کنونی اکثر روس‌ها خود را مسیحی می‌دانند، فقط ۶ درصد هر هفته به کلیسا می‌روند و ۱۷ درصد روزانه عبادت می‌کنند. اکثریت مردم روسیه به کلیسا تعهدی ندارند و با نظرات کلیسای ارتدوکس هماهنگ نیستند. آنها در موضوعاتی مانند سقط جنین یا طلاق برخلاف نظریات کلیسای ارتدوکس عمل می‌کنند.

 به طور کلی موضوع مذهب و آتئیسم در روسیه همواره به‌عنوان مسئله‌ای برای کسب مشروعیت توسط مقامات سیاسی گوناگون مورد استفاده قرار گرفته، به طوری که مسائل سیاسی باعث پوشانده شدن واقعیت پیچیده دین در روسیه شده است.

مطالب مرتبط
درج دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.